پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   ادبیات طنز (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=54)
-   -   طنز عشقی و عشقولانه و رمانتیک و ....... (http://p30city.net/showthread.php?t=16560)

behnam5555 12-03-2009 09:45 AM


يه نصيحت شاعرانه...

هميشه يادت باشه چيزی که امروز داری شايد آرزوي ديروزت بوده و بزرگترين آرزوي فردات. پس هميشه سعی کن قدر چيزی که امروز داری رو خوب بدونی !!!


I Want You

به جای دسته گلی که فردا بر قبرم نثار ميکنی،امروز با شاخه گلی کوچک يادم کن ،به جای سيل اشکی که فردا بر مزارم ميريزی ، امروز با تبسمی شادم کن، به جای ان متن هاي تسليت گونه که فردا در روزنامه ها برايم مينويسی ، امروز با پيام کوچکی خوشحالم کن "من امروز به تو نياز دارم ، نه فراد...........


عشق چيست؟؟؟؟

سه ثانيه نگاه،سهدقيقه خنده،سهساعت صفا،سهروز آشنايي،سههفته وفاداری،سهماه بيقراری،سهسال انتظار سي سال پشيمانی!!!!!!!!!!!!!!!!!!


فدات شم...

جيگرم! نفسم! عشقم! نازم! زندگيم!خشگلم!ماهم! فدات بشم!بميرم برات الهی! خب ديگه بهتره از جلوي آينه برم کنار!!!


کاش...

کاش مي دانستيم زندگي کوتاست کاش از ثانيه هاي زندگي لذت مي برديم کاش قلبي رو براي شکستن انتخاب نمي کرديم کاش همه را دوست داشتيم کاش معني صداقت را ما هم مي فهميديم کاش هيچ کودک فقيري ديگر خواب نان تازه وداغ را نمي ديد کاش دلهايمان دريايي مي شد کاش مي فهميديم زندگي زيباست و لذت مي برديم تا نهايت کاش ميدانستيم که ما نمي دانيم فردا برايمان چه اتفاقي مي افتد کاش بهانه اي براي ناراحت کردن دلهاي زخم خورده نبود


خدائيش قديميا يه چيزي حاليشون بوده!

آلبرت انيشتين ميگه ؛ عشق مثله يه ساعت شنی مي مونه ، همزمان که قلبت رو پر ميکنه عقلت رو خالی ميکنه.



بزرگي گناه يا كوچكي قلب؟؟

هرگاه ديدی گناهی آنقدر بزرگه که نميشه ببخشيش، بدون كه اوون از کوچيکي قلبته نه از بزرگي گناه!!

يك قلب براي تو!!

يه قلب تو دنيا هست که فقط به خاطر تو مي تپه.........آره.......... و مطمئن باش اون فقط قلب خودته نه کسی ديگه اي!!!!!!


وصيت نامه ي من:

اگر روزی مُردم تابوتم را سياه کنيد تا همه بدانند سياه بخت بودم. بر روي سينه ام تکّه يخی بگزاريد تا به جای معشوقم برايم گريه کند. چشمانم را باز بگزاريد تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم.و آخرين خواسته ي من از شما اينکه دستانم را ببنديد تا همه بدانند خواستم ولی نتوانستم.



behnam5555 12-03-2009 09:47 AM


چرا داد ميزني؟؟!!

ديروز که فرياد زدی دوستت دارم،گفتم نميشنوم لطفاً بلندتر!!!!!!!!! امروز که به ارومی گفتی ديگر دوستت ندارم، گفتم هيس چرا داد ميزني؟

رياضي دان عاشق!!

عزيزم! نمي دانم تورا چه بنامم؛ ايكس يا ايگرگ! اما همين قدر ميدانم كه كسينوس زاويه ي چشمانت با كسينوس زاويه ي لبانت بربر است. همانطور كه دوكمان ابروانت را در قلبم وارد كردي، براي انتقام از تو جذر خواهم گرفت. تو گفتي كه عاشقي هميشه از راه دوضلع و زاويه ي بين حاصل ميشود، اما اين را بدان كه قاضي اين قضيه كسي نيست جز فيثاغورث!!
اگر بتوانم دوباره تو را پيدا كنم، از راه ُ ُمعادله ي دو مجهولي باهم كنار خوهيم آمد و از راه اتحاد مزدوج باهم ازدواج خواهيم كرد. واگر بخواهي از دست من فرار كني و از زندگي من بگريزي، بالاخره روزي تورا زير راديكال عشق ملاقات خواهم كرد. و بوسه اي از كنج لبانت با زاويه اي 90 درجه خواهم گرفت!!


کاش...

كاش ميشد هيچ كس تنها نبود كاش ميشد ديدنت رويا نبود من دعا كردم برايبازگشت دستهاي تو ولي بالا نبود گفته بودي كه فردا ميرسي كاش روز ديدنت فردا نبود(امروز بود!)

خسته...

خسته ام ...! خسته نبودنت ...! خسته از روزهايي كه بي تو شب ميشود و شبهايي كه باز هم بي تو ميگذرد تا كه طلوعي و غروبي ديگر بيايند و باز هم گذر زمانها كه بي تو ميگذرد ...! ميگذرد ...! ميگذرد و باز هم ميگذرد ...!


عشق...

به همه عشق بورز به تعداد كمي اعتماد كن و به هيچ كس بدي نكن. زندگي 3 بار بهت دروغميگه ......... 1 - وقتي به دنيات مياره ........ 2 - وقتي عاشقت ميكنه .......... 3- وقتي زندگيت رو ازت ميگيره تا بهت بگه همش خوابي بود و بس!!


دوست داشتن...

پاييز را دوست دارم چونفصل غم است غم را دوست دارم چون گريه دل است دل را دوست دارم چون عشق را به منآموخت عشق را دوست دارم چون تو را دوست دارم چون تو را دوست دارم!!

شمشیر...

ميگن شمشير تيز همه چيز رو دوتا ميکنه. بنازم شمشير عشق رو که 2 تا رو يکی ميکنه!!


قدرت تفکر...

شايد مهم ترين برتری دانش آموزان رياضی «قدرت تفکر»ی است که آنها دارند و يا برايشان ايجاد می شود. اين قدرت تفکر که بعضی از آن با عنوان قدرت حل مسئله ياد می کنند در واقع نوعی خلاقيت و قدرت ابداع و اختراع است. اختراع فقط ساخت يک وسيله ی جديد نيست بلکه مثلا نوشتن يک برنامه ی نرم افزاری يا طراحی يک صفحه ی وب يا حتی حل يک معادله ی مثلثاتی از راههای متفاوت که در کتاب درسی بيان نشده است و ... .

مهسا69 12-15-2009 11:15 AM

نامه اسرار آمیز

محبت شدیدی که سابقا ابراز می کردم



دروغ وبی اساس بود و در حقیقت نفرت به تو



روز به روز زیادتر می شود و هرچه بیشتر ترا می شناسم



پستی و وقاحت تو بیشتر در نظرم آشکار می گردد.



در قلب خود احساس می کنم که ناچار باید



از تو دور باشم و هیچگاه فکر نکرده بودم که



شریک زندگی تو باشم زیرا ملاقاتهایی که اخیرا با تو کردم



طبیعت و زمانه روح پلیدت را آشکار ساخت و



بسیاری از اخلاق و صفات تو را به من شناساند و می دانم که



خشونت طبع و تند خوئی ترا بدبخت خواهد کرد.



اگر عروسی ما سر بگیرد مسلما همه عمر خود را با تو



به پریشانی و بد بختی خواهم گذراند و بدون تو عمر خود را



در نهایت شادکامی طی خواهم کرد در نظر داشته باش که روح من



هیچگاه به تو رام نخواهد شد و نفرت و کینه ام پیوسته



متوجه تو است این نکته را باید در نظر داشته باشی و بدانی که



از تو می خواهم آنچه را که گفته ام شوخی و مسخره نکنی و بدانی که



این نامه را از صمیم قلب می نویسم و چقدر تاسف می خورم اگر



باز هم در صدد دوستی با من باشی با نهایت نفرت از تو می خواهم



که از پاسخ دادن به این نامه خودداری کنی زیرا نامه های تو سراسر



مهمل و دروغ است و نمی توان گفت که دارای



لطف و حرارت می باشد بطور قطع بدان که همیشه



دشمن تو هستم و از تو به شدت متفنر هستم و نمی توانم فکر کنم که



دوست صمیمی و وفادار تو هستم!


دوست خوبم اگر می خواهی بدانی که راز این نامه چه بوده است نامه را یک بار دیگر یک خط در میان بخوان



deltang 02-11-2010 04:58 PM

ولنتاین ، روز عشق(طنز)
 
ولنتاین ، روز عشق(طنز)


در زمان خرید هدیه برای روز ولن تاین (فارسی نوشتم بی کلاسیه؟ اگه می گفتم ولن تایم که دیگه افتضاح می شد نه؟) نکات زیر فراموش نشود:





- اسیر اتمسفر: که همان بیماری جوگیر شدن باکلاس است. خصوصاً اگر مخاطب عزیز شما حرفه ای بود و خواست خودش انتخاب کند! بچه نشید ها!



o راه حل: هدیه باید سورپرایز باشد! خودم می خرم، خودم بهت می دم! تو نمی خواد بیای!



- خرید کیلوگرمی: هدیه هرچی درشت تر بهتر، هرچی ارزون تر بهترتر، هرچی گرون تر به نظر بیاد که دیگه

ولنتاین

بهترترتر!



o پیشنهاد: آلبوم عکس، بالش، کتاب، بادکنک... (کمی بی کلاسی هم زیاد بد نیست!)



- بده بستان: یادتان باشد که یادآوری کنید که با هر دست بدهم، با همان دست یا آن یکی دست هم می گیرم!



o نکته: این موضوع عکسش صادق نیست، یعنی با هر دست بگیرم لزومی ندارد که چیزی پس بدهم! چه



با این دست چه با هر دست دیگر!



- مولتی هدیه دهنده: فقط وقتی چند هدیه بخرید، که چند هدیه گیرنده دارید! ولی همیشه سعی کنید چند هدیه



بگیرید حتی اگر یک هدیه دهنده دارید!



- قهرو باشید: خداییش این قهروها کادو می گیرند ها!



o اینو حتماً بفرمایید: یعنی من برای تو اینقدر ارزش دارم؟ (اشک) پس من قهرم!



- گل بخرید: چون او بیشترین شباهت را با گل دارد (و گل ازعروسک ارزانتر است!)

ولنتاین

- یادتان برود: شما آدم فراموش کاری هستید، نه خسیس! اگر دیدید عکس آن دارد ثابت می شود سریع از متد قهر استفاده کنید!



- بروید گم شوید: یک جایی بروید که گم شوید و هزاربار مخابرات را شکر کنید که آنجا موبایلتان آنتن نمی دهد و فردا- پس فردا پیدا شوید!



o یادآوری: شما گم شده بودید، او که گم نشده بود! لذا کادو را اخذ فرمایید!



- ایرانی اصیل باشید: شما یک ایرانی به تمام معنا هستید و به روسم غیر ایرانی بی اعتنا، حتی اگر این رسم یک رسم جهانی باشد. پس هدیه مالیده!



o نکته: شما به این رسم اعتقاد ندارید، ایشان که اعتقاد دارند!

از فروشگاه مناسب خرید کنید

شرح یک حادثۀ کوتاه:



یک آقا پسر شیک و جینگول به یک مغازه کاملاً غیر شیک و غیر جینگول مراجعه می کند:



- سلام آقا. یه عروسک می خواستم برای ولن تاین

- ببخشید چی؟

- عروسک برای ولن تاین می خوام

- چی چی تاین؟

- یه عروسک می خواستم

- آهان! عروسک! ما همه مدل عروسک داریم. برای بچه چند ساله می خواستید؟

- یه دختر خانم هجده - نوزده ساله

- ؟؟!!

- آقای عزیز من یه عروسک می خوام که هدیه بدم، همچین چیزی دارید؟

- خوب آخه برای کی می خواید؟

- داداش مگه سایزبندی داره؟ چکار داری شما، دارید یا نه؟

- دختر؟ چی؟ تو گفتی دختر؟ می خوای به دختر کادو بدی؟ دیوانه ای؟

- یعنی چی؟ به شما چه ربطی داره؟ نداری خوب بگو ندارم چرا خل بازی درمیاری؟

- من که می گم دارم! تو عقلت کمه! آخه آدم عاقل به دختر کادو می ده؟!

- چرا نده؟ عشقم می کشه کادو بدم، کادو هم می دم، تا جونت هم دربیاد

- دیوانه ای دیگه! من کارم اینه! سالی دیویست تا از این عروسکا می فروشم. سرجمع دوتاشون باهم نمی مونن!

- چی؟!

- آره برادر، صداقت مالیده، همه تنوع طلب شدن. معرفت کیلو چنده، هزینه بی خودی برای چی می کنی؟!

- ؟!!

- بعله آقاجون! تو این دنیای باقالی به چند من پول بی زبون رو نفله نکن! کلاهت رو بچسب باد نبره!

- مطمئنی؟

- آره آقا! ول کن بچسب به زندگیت...

- !!

ولنتاین

نتیجه 1: همیشه مهم نیست که برای شما چی می خرند، گاهی مهم است که از کجا می خرند!!

نتیجه 2: اینقدر پشت این مغازه و آن مغازه نایستید، بلکه فقط پشت بعضی مغازه ها که می شناسید باستید!!

مجتب 02-14-2010 12:23 AM

یه داستان کوتاه عشقی و رمانتیک جالب (حتما بخونین)
 
میخواستم تو چندتا پست بزنم ولی دیدم اینطوری قشنگتره و بیشتر میرین تو داستان...
نقل قول از طرف راوی یه وقت فکر نکنین دختره منم:d:d:

یه روزی یه دختر کوچولو بود که فک میکرد یه پسری دوستش داره هرکاری پسره میکرد دختره تحمل میکردو به خودش میگفت تحمل کن اون گناه داره به جز تو کسیو نداره ....اون دختر کوچولوهه من بودم
این عکس اون موقعه هامه
بلاخره اون پسره به این نتیجه رسید که بابا عشق کیلویی چنده....رفت دنبال رویاهای خودش..ههههه..
میخواست بره خارج خواننده بشه...دختره بهش گفت پس من چی؟...
پسره جواب داد ببین من تورو خیلی دوست دارم..عاشقتم..ولی خوانندگی رم خیلی دوست دارم!!!!...گیتارمو توی این دنیا بیشتر از هر چیزی دوست دارم اون تنها منو میفهمه...این جوری بود که دختر کوچولوی قصه ی ما معنی عشقو فهمید


پسره رفت..براش مهم نبود که چی سر دختره میاد....البته همین جوری یهو نرفتا..
تا میتونست دل دختر کوچولو رو شیکوند ..همه ی عقده های روانی شو روی اون قلب کوچولوی دختره خالی کردو بعدش همه ی خاطرات دخترو دزدید و اونو با یه قلب شکسته ول کردو رفت


دختر کوچولو اعتمادشو به همه ی دنیا از دست داد..
از همه چیزو همه کس متنفر شد..مخصوصا عشق...


اطرافیانش سعی میکردن هی کمکش کنن ولی بیشتر با حرفاشون اتیشش میزدن....
اون دختر کوچولو همش گریه میکرد


و هیچکس نبود که آرومش کنه...تنهای تنهای تنها.....
بالششو بغل میکرد و زار زار گریه میکرد


تا اینکه یه فرشته ی مهربون اومدو محکم بغلش کرد و اشکاشو پاک کرد...


و اون با همه فرق داشت..اون سرزنش نکرد..مث بقیه سرکوفت نزد...
گوش کردو گوش کردو گوش کرد...
گریه کردم و بغلم کرد..
بغض کردم اشک تو چشاش جم شد...خندیدم خوشحال شد

و سعی کرد برم گردونه به زندگی..
اما من بهش اعتماد نداشتم..به هیچکس اعتماد نداشتم..
حتی به قلب خودم


اون مواظبم بودو بهم توجه میکرد...
اون همیشه پیشم بود...
دیگه کم کم فقط وقتی که اون بود من اروم بودم


توی دلم ارزو میکردم که اون مال من بشه..
اما فک نمیردم لیاقتشو داشته باشم




و اینجوربود که اون قلب خوجملشو داد به من که من مواظبش باشم


و کم کم کاری کرد که من به خودم و احساسم اعتمادکنم


و خوشحالی و خوشبختو حس کنم از ته ته قلب شکسته ام


حالا دیه صبح ها با خوشحالی و امید ازخواب بیدار میشم...
به عسلکم ظهر بخیر میگم اخه من همیشه دیر بیدار میشم....
ولی روزم از وقتی شروع میشه که اون بیدار میشه و بهم صبح بخیر میگه


مهربونو خوش اخلاق شدم...روابط اجتماعیم خوب شده


خوشحالم که اونو دارم...حتی وقتایی که پیشم نیست


اون همیشه مواظبمه مث یه مرد واقعی(اینجا آبیه منم)


منم سعی میکنم خوشحالو غافلگیرش کنم..به روش خودم البته http://blogfa.com/images/smileys/30.gif


خیلی هم توپولو شدم http://blogfa.com/images/smileys/10.gif


بعضی وقتام میخوام خوشحاش کنم ولی همه کارا رو اشتباه انجام میدم..
کلا خیلی اذیتش میکنمhttp://blogfa.com/images/smileys/10.gif


اونم محکم بغلم میکنه و لوسم میکنه و میگه اشکال نداره قوفونت برم http://blogfa.com/images/smileys/04.gif


اینم منم ..دارم واسه عسلم نقاشی میکشم....وقتی داشتم اینو مینوشتم براش همین شکلی بودمhttp://blogfa.com/images/smileys/30.gif


بعضی وقتام واسه اینکه خوشحالش کنم کارایی میکنم که هیچوقت فکرشم نمیکردم بتونم


اونم همیشه حرفای منو گوش میکنه و خواسته هامو انجام میده تا جایی که من اینگونه پررو میشومhttp://blogfa.com/images/smileys/30.gif


بعضی وقتام هاپو میشم


بعضی وقتام کاملا قاطی میکنم...یه عالمه اذیتش میکنمhttp://blogfa.com/images/smileys/10.gif ولی اون همیشه خوش اخلاقه

انقده که منم شرمگین میشم و بسی عشقولانهhttp://blogfa.com/images/smileys/04.gif

خیلی دوسش دارمhttp://blogfa.com/images/smileys/04.gif


گفتم که همیشه مواظبمه....حتی موقع ای که لالا کردمhttp://blogfa.com/images/smileys/18.gif


SHeRvin 02-14-2010 12:50 AM

مجتب جون جالب بود

Omid7 03-07-2010 09:31 PM

قصه عشق آریانای جوان + عکس
 
قصه عشق آریانای جوان

من سرم توی کار خودم بود ...


بعد یه روز یه نفر رو دیدم ...


اون این شکلی بود !




ما اوقات خوبی با هم داشتیم ..


من یه کادو مثل این بهش دادم


وقتی اون هدیه من رو پذیرفت ، من اینجوری شدم!


ما تقریبا همه شب ها ، با هم گفت و گو می کردیم ..



و این وضع من توی اداره بود ..
http://iranto.ca/Fa/images/stories/g...ng-Man-010.jpg

وقتی همکارام من و دوستم رو دیدند، اینجوری نگاه می کردند ..


و من اینجوری بهشون جواب می دادم ..


اما روز والنتاین ، اون یک گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه..


و من اینجوری بودم ...


بعدش اینجوری شدم ...



احساس من اینجوری بود ..


بعد اینجوری شدم ...



بله .. آخرش به این حال و روز افتادم ...


پدر عاشقی بسوزه !



منبع:کتاب خاطرات آریانا


رزیتا 03-07-2010 10:35 PM

خیلی جالب بود

آريانا 03-08-2010 12:03 AM

..........................:d

Omid7 03-08-2010 04:16 PM

آریانا جون، دوست من، عذر میخوام اگه قبلش ازت اجازه نگرفتم...:53:


اکنون ساعت 11:37 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)