پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   وصف اهل فروم با یک بیت شعر (http://p30city.net/showthread.php?t=19372)

SonBol 01-05-2010 08:53 AM

وصف اهل فروم با یک بیت شعر
 
وصف اهل فروم با یک بیت شعر
میتونید با یه بیت با عزیزانتون حرف بزنید یا وصفش کنید

کوروش:
جزدلت که قطره ای است بیکران
کس نشان ز بیکران نمی دهد



نگین:
خواستم که با تو درد دل کنم
گریه ام ولی امان نمی دهد


رزیتا:
دستی به کرم به شانه ی مانزدی
بالی به هوای دانه ی ما نزدی!






SonBol 01-05-2010 08:59 AM

آریانا:
برخیز به خون دل وضویی بکنیم
در آب ترانه شستشویی بکنیم

مینا:
حتی اگرنباشی می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را


شروین:
مثل شعر ناگهان مثل گریه بی امان
مثل لحظه های وحی اجتناب ناپذیر


SonBol 01-05-2010 09:04 AM

ساقی:
بیا ساقی آن می که حال آورد
کرامت فزاید کمال آورد


امید:
بیا وز نکهت این طیب امید
مشام جان معطر ساز جاوید



سادات:
از من جدا مشو که توام نور دیده ای
آرام جان ومونس قلب رمیده ای


SonBol 01-05-2010 09:13 AM

امیر:
تازیان را غم احوال گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم


مجتبی:
اگر ز خون دلم بوی شوق می آید
عجب مدار که همدرد نافه ی ختنم



افشین:
اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم



SonBol 01-05-2010 09:20 AM

مریم:
آنچه در مدت هجرتو کشیدم هیهات
دریکی نامه محال است که تحریر کنم



فاطیما:
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آندم که بی روی تو بنشینم


نیلوفر:
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیاکز چشم بیمارت هزاران درد بر چینم




SonBol 01-05-2010 09:29 AM

برای بقیه عزیزانم هم مینویسم به ترتیب
خیلیا هنوز موندن ....
شماهم بنویسید تا یادی از دوستاتون کرده باشید

آريانا 01-05-2010 12:58 PM

خود مينا 2561
ای فصل باباران ما برریز بر یاران ما
چون اشک غمخواران ما در هجر دلداران ما

ای چشم ابر این اشک‌ها می‌ریز همچون مشک‌ها
زیرا که داری رشک‌ها بر ماه رخساران ما

این ابر را گریان نگر وان باغ را خندان نگر
کز لابه و گریه پدر رستند بیماران ما

آريانا 01-05-2010 01:33 PM

اينم واسه شيدا جان:d

با گروهی از نژاد خسروان
خردسال و تازه‌روی و نوجوان

هر یکی در خیل خوبان سروری
دخمل فرومي:d بلای کشوری

ساقي 01-05-2010 05:16 PM

سنبل جان

در جهان فاني و باقي ساقي است
جام از او گير که ساقي باقي است


رزيتا جان

تو از اين مي که به پيمانه کني
عاقلان را همه ديوانه کني

ساقي 01-05-2010 05:22 PM


دانه جان

يکتن از دردکشان باقي نيست
خم نشين غير من و ساقي نيست


آرياناجان

قدم صدق گر آغاز کني
در دل رو به خدا باز کني

آريانا 01-05-2010 05:29 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ساقي (پست 105870)



آرياناجان

قدم صدق گر آغاز کني

در دل رو به خدا باز کني

در دیده من اندرآ وز چشم من بنگر مرا
زیرا برون از دیده‌ها منزلگهی بگزیده‌ام

تو مست مست سرخوشی من مست بی‌سر سرخوشم
تو عاشق خندان لبی من بی‌دهان خندیده‌ام

من طرفه مرغم کز چمن با اشتهای خویشتن
بی‌دام و بی‌گیرنده‌ای اندر قفس خیزیده‌ام

SonBol 01-05-2010 07:25 PM

شیدا:
کجاست جای تو ؟ از آفتاب میپرسم
سوال روشن ما را جواب لازم نیست

مهسا:
چون رهگذری خسته که می آساید
آسایش آفتاب در سایه ی توست

کیانا:
جز تو هیچ میزبان مهربان
نان وگل به میهمان نمیدهد


Afshin_m05 01-06-2010 01:47 AM

سنبل:
گفتم که دگر چشم به دلبر نکنم
صوفی شوم و گوش به منکر نکنم
دیدم که خلاف طبع موزون من است
توبت کردم که توبه دیگر نکنم

amir ahmadi 01-07-2010 11:01 AM

سنبل/
ای شقایق از خط مشکین نقاب انداختی
وز حیا حور و پری را در حجاب انداختی

amir ahmadi 01-07-2010 11:07 AM

دانه کولانه
شاه خواهی کورش ما را ببین
ملک دنیا هستش و هم ملک دین

amir ahmadi 01-07-2010 11:12 AM

ازیانا
اریانابیاراست. بزم می و گفت
که ببین مجلسم و ترک سر منبر کن

SonBol 01-07-2010 12:19 PM

شادی:
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را ازین خوشتر نمیگیرد



فرگل:
دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمیگیرد
ز هر در میدهم پندش ولیکن در نمیگیرد



بهنام اهوازی:
ترا آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهانگیری غم لشکرنمی ارزد



SonBol 01-07-2010 12:25 PM

بهنام کرمانشاهی:
کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند
ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند



امیر احمدی:
گوهر پاک تو از مدحت مامستغنی است
فکر مشاطهچه با حسن خداداد کند



زکریا:
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وانکه این کار ندانست در انکار بماند!


SonBol 01-07-2010 12:32 PM

مهدی - هیوا:
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند


مهدی - ام ای:
از دم صبح ازل تا آخرشام ابد
دوستی و مهربر یک عهد و یک میثاق بود


مهدی - دکتر:
سرشک گوشه گیران را چو دریابند دریابند
رخ مهر از سحرخیزان نگردانند گردانند

آريانا 01-07-2010 10:21 PM

دخملم فاطيما:d

خیال روی تو در هر طریق همره ماست

نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست


Afshin_m05 01-08-2010 01:13 AM

مینا:
باز امشب ای ستاره‌ی تابان نیامدی
باز ای سپیده‌ی شب هجران نیامدی
شمعم شکفته بود که خندد به روی تو
افسوس ای شکوفه‌ی خندان نیامدی

Afshin_m05 01-08-2010 01:16 AM

سنبل:
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می‌خ
واستی حالا چرا


آریانا:
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وانکه این کار ندانست در انکار بماند!

amir ahmadi 01-09-2010 12:27 AM

ساقی
ساقی غم من بلند اوازه شدست
سرمستی من برون ز اندازه شدست
با موی سپید سرخوشم کز می تو
پیرانه سرم بهار دل تازه شد ست

amir ahmadi 01-09-2010 12:36 AM

شیدا
جان رفت در سر می و شیدا به عشق سوخت
عیسی دمی کجاست که احیای ما کند

amir ahmadi 01-09-2010 12:47 AM

مهسا
منزل مهسا کنون بارگه پادشاست
دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد

amir ahmadi 01-09-2010 12:50 AM

بهنام3638
بهنام که دی جام وقدح می شکست
باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد

آريانا 01-09-2010 03:24 AM

امير :dاحمدي

پند پیرانه دهد واعظ شهرم (امير احمدي:d) لیکن
من نه آنم که دگر پند کسی بپذیرم

آن که بر خاک در میکده جان داد کجاست
تا نهم در قدم او سر و پیشش میرم

............................................................ .............

آباداني قدس السره:d مهدي

محتسب ( مهدي آباداني:d)، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست

گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست

گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
............................................................ ............:d{پپوله}:d

amir ahmadi 01-09-2010 09:53 AM

جاکوب
چو در دست است سازی خوش بزن شروین سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم

amir ahmadi 01-09-2010 10:36 AM

ا8511مید
امروز همی به تو بگوید امید
ورزش می کن مکن تو هرگز تردید


amir ahmadi 01-12-2010 11:40 AM

ابادانی:
مهدی ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم

amir ahmadi 01-12-2010 11:53 AM

مینا110:
خرم ان دم که چو مینا به تولای وزیر
سرخوش از میکده با دوست به کاشانه روم

امیر عباس انصاری 01-13-2010 11:39 AM

سلام
خطاب به همه:


چهار صفحه شعر خواندیم ولی نام ما نبود!
آه از این روزگار که بر وفق مراد ما نبود
این جماعت جملگی قربان هم رفتند هی
در میان جمع یک نفر فکر امیر عباس نبود!
راست گفتند از دل برود هرکه برفت از دیدگان
یک حقیقت بوده و این حکم طبع ما نبود
شعر من کش آمده زلف سرش مش آمده
شاعری در این زمان سخت است، این شعر کز ما نبود!!


ارادتمند: امیر عباس... بچه تهرانپارس!!

ساقي 01-13-2010 07:17 PM


امير احمدي

زان می که ز دل خیزد با روح درآمیزد
مخمور کند جوشش مر چشم خدابین را



...

ساقي 01-13-2010 07:21 PM

فقط خطاب به امير عباس :d


اگر آن میی که خوردی به سحر نبود گیرا
بستان ز من شرابی که قیامتست حقا




...

amir ahmadi 01-13-2010 07:35 PM

امیرعباس انصاری: امیری ای تو عباس یگانه
تو گویی هر موبایلی یک ترانه

امیر عباس انصاری 01-14-2010 04:49 PM

بسی کیفور شد حال و هوایم
ز لطف دوستان بی ادعایم

در این تاپیک که ساقی و شراب است
امیر احمدی خان اکنون به خواب است!

خدا را شکر می گویم من دمادم
در این پی سی سیتی نیست هیچ نوع غم!

SonBol 01-21-2010 11:18 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط امیر عباس انصاری (پست 108791)
سلام
خطاب به همه:


چهار صفحه شعر خواندیم ولی نام ما نبود!
آه از این روزگار که بر وفق مراد ما نبود
این جماعت جملگی قربان هم رفتند هی
در میان جمع یک نفر فکر امیر عباس نبود!
راست گفتند از دل برود هرکه برفت از دیدگان
یک حقیقت بوده و این حکم طبع ما نبود
شعر من کش آمده زلف سرش مش آمده
شاعری در این زمان سخت است، این شعر کز ما نبود!!


ارادتمند: امیر عباس... بچه تهرانپارس!!

صفحه اول پست شماره 4:
http://p30city.net/showthread.php?t=19372

امیر:
تازیان را غم احوال گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم

امیر عباس انصاری 01-22-2010 12:55 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط SonBol 2561 (پست 112104)
صفحه اول پست شماره 4:
http://p30city.net/showthread.php?t=19372

امیر:
تازیان را غم احوال گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم

من امیر عباسم و اسقف اعظم گشته ام:cool:
در میان شعر تو من چقدر کم گشته ام_:2:
نصف اسم من کجاست؟ دزدی نکن! پسش بده!!:21:
حال من را خوب ببین بی اسم نالان گشته ام!!!:p


یه بیت خطاب به همه دوستان

بی همگان به سر شود
به شما سر نمی شود
جای شما در دل ما
دوستی دگر نمی شود

قربان همه:53::53::53:

amir ahmadi 01-23-2010 11:53 PM

شیدا م
شیدا که علاقه مندی اش شیرینی است
شیرین تر از خودش کدام شیرینی است

amir ahmadi 01-23-2010 11:58 PM

زکریا فتاحی
زکریا که ماکسیما سوار است
فسنجان می خورد و یار غار است


اکنون ساعت 02:23 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)