پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   بخش عمومی ورزش (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=29)
-   -   طنز ورزشي! (http://p30city.net/showthread.php?t=27153)

SonBol 04-07-2009 10:12 AM

طنز ورزشي!
 
... و در حاشیه ضرب و شتم یک تماشاگر توسط چهار ملی پوش!


http://asriran.com/files/fa/news/138...108374_990.jpg



http://asriran.com/files/fa/news/138...108375_447.jpg



http://asriran.com/files/fa/news/138...108376_899.jpg



http://asriran.com/files/fa/news/138...108377_374.jpg




http://asriran.com/files/fa/news/138...107711_171.jpg

Omid7 12-04-2009 12:52 AM

اندر احوالات فردسی پور (طنز)
 
اندر احوالات فردسی پور (طنز)

آن عادل فوتبال، آن دوستدار قیل و قال، آن بیدار دوشنبه شبها، آن آورنده خنده به لبها، آن برپاكننده دعوا، آن خورنده حلوا، آن رفیق فاب فنایی و حاج‌رضایی،

آن درگیر با علی دایی، آن زاده شهرآرا، آن گزارشگر لالیگا، آن اصالتاً اهل رفسنجان، آن آكل خورشت فسنجان، آن نودش پر از حاشیه، آن پخش‌كننده تصاویر ماضیه، آن برگزاركننده مسابقات، آن پركننده جیب

مخابرات، آن مظهر مسابقات اس‌ام اسی، آن نتایجش همیشه هفتاد به سی، آن تكراركننده تصاویر آهسته، آن داعی داوران شایسته، آن جویای اس‌ام‌اس پیر و جوان، آن به دنبال سوتی داوران، آن مفسر

جام جهانی، آن رقیب علی‌فر و خیابانی، مایه افتخار اهل گزارش و سرآمد مچ‌گیری در ورزش، عادل فردوسی پور ـ انارالله برهانه ـ مؤثر در فوتبال و سمبل جنجال بود.

ابتدای كار او آن بود كه در ایام صباوت هر كجا گل‌كوچك به راه بود پس او هم در آن بود و به كار گزارش مشغول بود. پس به دانشگاه شریف افتاد و مدرك صنایع بگرفت و آن بر در كوزه نهاد و عزم همی كرد تا

شمایلش از جام‌جم نبیند بر جای ننشیند. از كرامات شیخنا این بود كه سنش به بیست نرسیده به محضر شیخ اردشیر لارودی رسید كه مطبوعه ابرار ورزشی داشت پس گفت: ?خواهم كه قلم زنم?. شیخ

لارود گفت: ?چه در چنته داری؟? گفت: ?ترجمه بلدم و هرچه خارجی و انجلیزی باشد به فارسی تبدیل توانم كرد.? پس گفت: ?بنویس? و شیخ ما به ترجمه افتاد و این از كرامات بود. آورده‌اند هر روز به در

جام‌جم همی رفت برای تست و او را می‌زدند و می‌راندند تا پیری فرزانه بر او ظاهر گشت و حال پرسید. فرمود: ?اگر داخل شوم برنامه‌ای سازم كه نظیر آن نباشد.? پس پیر، دلش بسوخت و او را وارد همی

كرد. نقل است در ابتدا تفسیر تنیس و فوتسال می‌گفت تا اینكه پخش فوتبال فراوان شد و نوبت به شیخنا هم رسید. آورده‌اند شیخنا چنان در امور خفیه و خصوصی فوتبال متبحر بود كه شماره كفش عمه

گری نویل را از بَر بود و این پایه از بلاغت، فكها را بیانداخت. و از كرامات او این بود كه برنامه‌ای راه انداخت كه صد نبود اما نود بود و در آن صغیر و كبیر فوتبال را می‌نواخت و خلق را تا سحر پای جعبه می‌نشاند

با چشمان پُف‌كرده، و آورده‌اند هیچ چیزی برای او جذاب‌تر از این نبود كه اهالی فوتبال را به جان هم اندازد و خود در گوشه‌ای به خنده مشغول گردد و از كرامات او نقل است كه شبی نبود كه نودش پخش شود جز آنكه میلیونها اس‌ام‌اس به سویش دوان شود و پاسخ نظرسنجی‌ها به سویش روان.
از وی جملات عالی نقل است؛ گفت: ?الجنجال‌الشغلی ـ ترجمه: جنجال كسب و كار من است? و گفت: ?خداحافظ جام جهانی، خداحافظ برانكو? و گفت: ?وات ایز هی دواینگ دیس پلیر ـ ترجمه: چه می‌كند

این بازیكن? و گفت: ?عجب گل‌نزنی شده این بازیكن? و گفت: ?چه بازی دراماتیكی شده این بازی?.

و در آخر كار او آورده‌اند كه چون عزرائیل برای قبض روحش وارد گشت، گفت: ?یه بار دیگه صحنه رو تكرار كن ببینم خطا بوده یا نه!?

Omid7 02-13-2010 12:04 AM

http://www.2footballist.com/images/p...441880nmmn.jpg

چه لپ‌هايي داره اين عادل!

=====================================================


http://www.2footballist.com/images/p...11441803hg.jpg

رقص برره‌اي قطبي!

=====================================================


http://www.2footballist.com/images/p...r9v40t9ohs.jpg

دست خودش كه نيست!

=====================================================


http://www.2footballist.com/images/p...8%A7%D9%8A.jpg


دعواي برره اي

=====================================================


http://www.2footballist.com/images/p...8%B2%D9%88.jpg

عصبانيت زيزو

Omid7 02-13-2010 12:12 AM


بگیر که اومد




http://www.2footballist.com/images/p...1644475awa.jpg

اینم تلافیش !!

=====================================================


http://www.2footballist.com/images/p...11644607cb.jpg

ول كن خفه شدم

=====================================================


http://www.2footballist.com/images/p...1644741dhh.jpg

اينم از فشار بازي

=====================================================


http://www.2footballist.com/images/p...9%84%D8%A8.jpg

شاهكار كعبي

Omid7 07-02-2010 09:21 PM

حمله آدمخوارها به قطبی! / افشین من کجایی؟ افشین چه بی وفایی!
 
نکته: این مطلب تنها یک نگاه طنز به رفتار نامعلوم سرمربی تیم ملی است که هیچ کس جز خودش از وی خبر ندارد!


اما در مورد اینکه قطبی آنجا چه کار می کند بین کارشناسان به شدت اختلاف پیش آمده است، بعضی ها می گویند او در بین تماشاگران ورزشگاهها نیست و با تلفن بازی ها را می بیند، بعضی ها می گویند هست ولی مثل داستان هانس کریستین اندرسون فقط فدراسیونی های حلال زاده می توانند او را ببینند و گرنه اشکال از او نیست که هیچ دوربینی او را شکار نکرده است... یکی از افتخارات ما در جام جهانی این است که سرمربی تیم ملی مان رفته است آنجا! شماها چقدر سخت گیر هستید، حالا تیم ملی نرفت که نرفت، این چیرا که مهم نیست، آدم باید معرفت داشته باشه! در برهوت عدم موفقیت، سفر قطبی خودش کلی موفقیت به حساب می آید! باز خدا را شکر این سفر انتخابی نداشت وگرنه حتماً قطبی باز هم نمی توانست برود آفریقا!

اما در مورد اینکه قطبی آنجا چکار می کند بین کارشناسان به شدت اختلاف پیش آمده است، بعضی ها می گویند او در بین تماشاگران ورزشگاهها نیست و با تلفن بازی ها را می بیند، بعضی ها می گویند هست ولی مثل داستان هانس کریستین اندرسون فقط فدراسیونی های حلال زاده می توانند او را ببینند و گرنه اشکال از او نیست که هیچ دوربینی او را شکار نکرده است...، بعضی ها می گویند تلویزیون خودمان او را سانسور می کند چون جاذبه های تصویری خیلی زیادی دارد! بعضی ها هم هیچی نمی گویند و با خونسردی سکته می کنند!

فدراسیونی ها می گویند قطبی آنجاست و تلفن زده، به جان مادرمان شماره خود آفریقای جنوبی افتاد روی گوشی مان! البته به روباهه گفتند شاهدت کیه؟ گفت دم خروسه که از دهنم زده بیرون!

اما چرا قطبی یک وووزلا دستش نمی گیرد بپرد جلوی دوربین تا ما افتخار کنیم آنجا یک نماینده فعال داریم، چرا؟ شاید هم ابراهیم توره، قطبی را دزدیده برده انداخته توی داگ هوس که آدمخوارها بیایند و یک 'افشین سوپ' بزنند توی رگ!

ترانه مجوز دار: افشین من کجایی؟ افشین چه بی وفایی!

SonBol 07-16-2010 01:45 PM

مناظره‌ی فردوسی‌پور با ده‌نمکی
 


مناظره‌ی فردوسی‌پور با ده‌نمکی
محسن حدادی
فردوسی پور: به نام خدا. سلام عرض می کنم. امشب برنامه ویژه ای داریم و من برای اینکه وقت کم نیاریم؛ سوال مسابقمه اس ام اسی رو براتون می‌خونم، همکاران به صورت زیرنویس و تصویری هم نشون خواهند داد.

- به نظر شما آیا کارگردانی «دارا و ندار» خوب بود؟
گزینه یک: بله خوب بود.

گزینه دو: خیر خوب نبود.

گزینه سه: اصلان ایشان کارگردان نیست.

گزینه چهار: صداوسیما خوب است.

- از همین الان تا یکساعت دیگه فرصت دارین در مسابقه اس ام اسی ما شرکت کنید، جایزه امشب رو شرکت لپ لپ(پیشرو در کشف ظرفیت های مختلف هنری*) به 13نفر هرکدام دی‌وی‌دی کامل اخراجی‌های یک و دو و سه که همون دارا و ندار باشه تقدیم می‌کنه. امیدوارم فقط اتفاقی برای مخابرات پیش نیاد. آقای ده نمکی خیلی خوش آمدین!

ده نمکی: به نام خدا من هم سلام عرض می‌کنم و از اینکه سریال دارا و ندار توانست با 135 درصد آراء رضایت بینندگان رکورد تماشای سریال های نوروزی رو بشکنه خوشحالم.

فردوسی پور: موافقید یه سری تصاویر ارسالی بینندگان رو با هم ببینیم؟

- در خدمتم.

{پخش موسیقی}

این تصویر رو علیرضا از میدان شوش فرستادن. تصویر انگشتر دست خانم آقا ذبیحه. زیرش هم نوشتن: اگر این «خانم ندار» فقط انگشتر رو می فروخت تا یکسال کل خانواده هر روز پیتزا می‌خورد! یه تصویر دیگه هم ایشون فرستادن از قابلمه آبگوشت خانه آقا ذبیح اینا...و نوشتن که گوشت خورشتی تو قابلمه آبگوشت چیکار می‌کنه؟!

بله تصویر بعدی تصویر کولی سریال شماست. فتانه از پونک تصویر رو ارسال کرده و نوشته: طفلی این خانوم کولی از «فنجک» هم بیشتر پول لوازم آرایش می‌دن...هه هه هه... البته مشابه این تصویر برای همه خانم های «ندارم» سریال غیر از درد دل خانوم ارسال شده بود...قبول دارین آقای ده نمکی این حرفا رو؟

- فعلا دارم تصاویر رو می‌بینم، صلاح نمی‌بینم جواب بدم.

بعله... تصویر بعدی رو سامان از میدان هفت حوض برامون فرستادن که واقعا خیلی قشنگ بود. 7 تا تصویر مجزا از پسر بچه کولی‌ها رو کنار هم چیدن که در شش تصویر داشته می رقصیده. زیر تصاویر هم نوشتن: «شخصیت پردازی خوب و بهره گیری از بازیگران با تجربه حوزه طنز!»*

واقعا آقای ده نمکی این بچه کار دیگه‌ای نداشت هر وقت ما دیدیم داشت می رقصید البته چون پیرهن‌شو درنیاورده اخطار نمی‌گیره ولی به هر حال... شما همچنان صلاح نمی‌دونین جواب بدین دیگه؟ هه هه هه...

این هم تصویریه که اشکان از باغ فردوس برامون ارسال کردن. 11 تصویر کنار هم چیده شده از بازیگران سریاله که همگی دارن از روی کاغذ یه چیزی می‌خونن...گویا شعره! کنار تصویر هم نوشتن: یک سریال رادیویی تمام عیار! به هر حال این هم نکته ای بود! آهان این تصویر خیلی قشنگه. «سوسن. میم» از خیابان 17شهریور برامون فرستادن. تصویر 5 عدد آفتابه که شعارهای تماشاگرنمایی روش نوشته شده ...این خانوم این تصویر رو فرستادن و نوشتن: «مهندسی موفق پیام و ترسیم فضای سنتی در کنار طرح متعهدانه آسیب‌های اجتماعی...در هر قسمت دو سکانس»*

این تصویر رو هم مرضیه احمدی از سی متری جی فرستادن...مردم پشت به تلویزیون دارن می‌گن و می‌خندن و تخمه می‌شکنن و سریال دارا و ندار هم داره پخش می‌شه...زیرش هم نوشتن: «خوشبختانه اعتماد به گروه‌های جدید و ایجاد فرصت‌های مناسب برای بروز خلاقیت‌ها و کشف استعدادهای پنهان در حوزه طنز در نوروز امسال به بار نشست» *

این هم شیرین کاری فرهاد حسن زاده از راه آهنه که با آفتابه اسم سریال «دارا و ندار» رو روی زمین درست کرده و فرستاده و نوشته: همیشه در قلب منی! حالا معلوم نیست آفتابه رو گفته یا سریال آقای ده‌نمکی رو!

{پخش موسیقی}

بعله...خب سوال مسابقه رو یکبار دیگه ببینیم و من برمی‌گردم و سوال‌هامو آغاز می‌کنم.

تا این لحظه یک میلیون و 49 هزار و 769 نفر در مسابقه شرکت کردن و با چه سرعتی این تعداد داره زیاد می‌شه...من تا یادم نرفته اینو بگم که موسیقی بخش قبلی رو آهنگساز آقای ده‌نمکی زحمت کشیده بودن و از روی اخراجی‌ها کپی زده بودن واسه ما...گویا واسه سریال هم همین موسیقی رو هی هرچند دقیقه یکبار پخش می‌کردین؟

- هیچی نتونستین پیدا کنین، به موسیقی گیر دادین؟ خب صلاحدید من این بوده.
- موافقید تصاویر منتخب سریال رو ببینیم روی تصاویر صحبت کنید؟
- بله موافقم.
- دوستان از هر بازی یعنی هر قسمت تصاویری آماده کرده بودن که چون وقت نداریم فعلا قسمت آخر سریال رو نشون می‌دیم.

{پخش موسیقی}

- آهان این تصویر شماست کنار لوکیشن دارین با موبایل حرف می زنین. با محمدرضا شریفی نیا صحبت می‌کردین؟ بعضی رسانه ها می‌گن که ایشون می‌گفتن و شما انجام می‌دادین...
- من اصلا این حرفارو قبول ندارم. آقای شریفی نیا انسان شریفی است و متاسفم که نتونست با ما همکاری کنه ولی...

- ببخشید ببخشید...ولی گویا اومدن سر تمرین شما!
- بله یکبار اومدن اونم برای همینطوری...
- خیلی خب بریم تصویر بعد...آهان! اینجا این حاج آقا داره تنهایی یه شب تا صبح تو مسجد دعا می‌خونه؛ این اصلا وجود داره؟ من که ندیدم یه حاج آقا تنهایی بشینه یه شب تا صبح تو مسجد...اصلا در مسجدها رو بعد از نماز جماعت می‌بندن اونوقت این چجوری...

- آقای فردوسی پور شما می‌خواهید سریال رو تخریب کنین اونوقت من مجبور می شم عکس مجید سوزوکی رو دربیارم و نشون بدم بعد دوباره می‌گن...این سریال 135 درصد مخاطب داخلی و خارجی داشته اونوقت شما...
- خیلی خب بریم تصویر بعد... آهان اینجا این زن آقا ذبیح رفته خیابون بهار واسه بچه هاش خرید کنه ولی تو کیفش حدود 3450 تومن پول هست...بچه ها تصویر اون زاویه رو گرفتن...آهان...این با 3450 تومن واسه چی رفته خیابون بهار واسه خرید؟ والا ما از هر کی پرسیدیم گفت ندارها اصولا یا می‌رن تاناکورا یا حراجی‌های کنار خیابون یا نهایتا کوچه برلن...این داستانش چیه؟... خیلی خب نمی‌خواین جواب بدین می‌ریم تصویر بعد...یه سوال بپرسم...این قسمت آخر سریال به نظرتون روحوضی نشد؟
- روحوضی اگر در راستای ترویج ارزش‌ها باشد اشکالی ندارد...
- این جمله خودتونه یا جایی خوندین و یا بزرگی این رو گفتن؟
- نه واسه خودمه!

- بسیار خب... این تصویر هم خیلی جالبه! اون شماره انداز گوشه تصویر رو ببینید! دقیقه 39 سریال در قسمت آخر، مادر و همسر آقا ذبیح توی بیمارستان در سی سی یو هستند یا آی سی یو حالا هرچی. دقیقه 42 اینها توی خونه پشت پنجره وایسادن! این چطوری اتفاق می‌افته؟
- ببینید شما واقعا یا از درام چیزی نمی‌دونین یا واقعا سبک کارگردانی رو درک نمی‌کنین؛ گرچه توقعی هم نیست چون فکر می‌کنین سریال سازی هم مثل ساخت برنامه نود می‌مونه...این برای پایان بندی کار لازم بوده...
- نه آخه چحوری می‌شه تو دو دقیقه حالش خوب بشه اونی که تا چند دقیقه پیش داشته می مرده و یه حاج آقایی شب تا صبح واسش دعا کرده و...بعد ترخیص بشه، راه بیافته بیاد و بعد هم سرحال بشه و بره چشت پنجره وایسه!

- ببینید آقای فردوسی پور در درام و از دل طنز ما باید...

- من که قانع نمی‌شم گرچه وقتی یه جاج آقا یه شب تا صبح دعا کرده این خانومه خوب شده، حتما دو دقیقه‌ای هم می‌شده از آی سی یو بیاد خونه...آهان آهان! این تصویر رو توضیح می‌دین؟ دقیقه 44 همین قسمت آخر تیمور و ذبیح تو میدون آزادی دارن با تنبک اضافه که معلوم نشد از کجا اومد تو دست و بال ذبیح، می‌زنن و می‌خونن و می‌رقصن... چند دقیقه بعدش تو خونه هستن و دارن می‌گن و می‌خندن، بعد دوباره دو دقیقه بعدش تو میدون آزادی دارن هنوز می‌رقصن و...اینا یعنی چی آقای ده نمکی؟ ...الان لابد می خواین بگین که من درام و کمدی سرم نمی‌شه فقط می‌خوام عیب بگیرم و ...یا اینکه سریال سازی برای تلویزیون قلق خاص خودش رو داره و شما بلدین و...

- بله دقیقا همین رو می‌خوام بگم!
- خیلی خب! تصویر آخر رو هم ببینیم...آهان اینجا...آقا ذبیح اومده خونه می‌بینه که خونه اش خراب شده‌، بعد می‌آد دم در می‌بینه زنش زیر آوار مونده و آوردنش بیرون. بعد اینجا...آهان اینجا...زنش درب و داغون رو زمین ولو شده و داره اشک می‌ریزه، این آقای شوهر هنرمند و ندار، مثل تیر دروازه دم در وایستاده داره نیگا می‌کنه! کجای دنیا اینطوریه واقعا که یه مرد از دور مراقب همسرش باشه وقتی زیر آوار مونده...این ری اکشن رو شما از مردم کدوم کشور گرفتین؟!


- ببینید آقای فردوسی پور من به شما قبل از شروع برنامه هم گفتم همین الان اگه یه سرچ بزنین تو اینترنت بیش از 50 میلیون مورد درباره سریال من پیدا می‌کنین حالا اومدین اینجا با غرض ورزی و کینه شتری و دست استکبار و اغتشاشگران حرمت شکن می‌خواین بگین که...

- آقای شریفی رییس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال پشت خط هستن اگر قول بدن که مغلطه نکنن، من سلام عرض می‌کنم.
- سلام علیکم. اولا مغلطه از غلط کردن می‌آد و بنده چون در دعواهای سیاسی شرکت نمی‌کنم زیاد غلط هم نمی‌کنم ثانیا شما داری مغالطه می‌کنی که وسط حرفات یه تیکه هم به ما می‌ندازی...

- اقای شریفی شما که اهل مغالطه نیستین، این تصویر رو ببینین و بگین جریمه این حرکت چیه...آهان...این جا این نصرت که بهش می‌گفتن ساسان داره با انگشت به این دختره اشاره می‌کنه و بعد اونو با همون انگشت به داداش قشنگ خانم معرفی می‌کنه...یعنی داره می‌گه...این واسه اون...آهان اینم تصویر بزرگ شده صورت ساسان...همکارانم زحمت کشیدن و ...بعله ببینید داره می‌گه: این واسه اون!
من نمی دونم چی بگم واقعا این الفاظ و حرکات چه معنایی داره در یک سریالی که «در یکی از موفق ترین دوره های نوروز صدا و سیما بودیم»*؟؟

دکتر شریفی: ببینید آقای فردوسی پور این حرکت باید بررسی بشه شما هم جو سازی نکنین! آقای ده نمکی هنرمند متعهدی هستن...شاید این بازیکن از دستش در رفته...

ده نمکی: آقای شریفی من سلام می‌کنم خدمت شما...سبک کارگردانی من همینه...یعنی به همه می‌گم که خودشون باشن...

فردوسی پور: یعنی همه از دستتون در می‌ره و فیلم و سریال می‌شه؟ آهان اینجا این قشنگ خانوم وسط خیابون برمی‌گرده به این تیمور می گه بعله...واقعا ندارهای ما اینجوری‌ هستن؟! آقای شریفی من می‌خوام بدونم اگه یه کارگردان دیگه هم تو سریالش این اتفاق می‌افتاد باز هم شما می‌گفتی از دستش در رفته؟

دکتر شریفی: ببینید آقای فردوسی پور شما دارید خلط مبحث می‌کنین.

فردوسی پور: این خلط مبحث یعنی چی؟

- یعنی اینکه مبحث قبلی...
فردوسی پور: آهان آهان...این تصاویر هم بچه‌ها زحمت کشیدن جمع کردن، ببینید وضعیت آرایشی این خانوم‌ها خیلی به نظرم...به نظرم افتضاحه! شما که به مثلث ریش اکبرپور گیر می دین، این خانوما که حالا ندار هم هستن، اینطوری با این وضعیت...من نمی‌دونم چی بگم؛ از شما خداحافظی می کنم آقای شریفی چون سال بعد هم ما دوباره و سه باره و چندباره آقای ده نمکی رو روی نیمکت خواهیم دید!...یه سری به مسابقه اس ام اسی بزنیم...بعله 2 میلیون 485 هزار نفر شرکت کردن که 73 درصد ...بله؟ گویا اس ام اس...نمی دونم واقعا چه اتفاقی داره می افته...حالا یه بخش کوتاهی رو ببینین من امیدوارم مشکلات ما حل بشه...مصاحبه با علی پروین و امیر قلعه نویی درباره دارا و ندار...

{پخش موسیقی}

علی پروین: بسم الله الرحمن الرحیم...این سریال آقا ده نمکی رو با منزل کمپلت! نشستیم دیدیم؛ 80 درصدش خوب بود اون 40 درصد بقیه اش هم باید تمرین کنه این آقا ده نمکی...خودش بچه خوبیه...کاریه... جنگنده اس...حالیشه!

امیر قلعه نویی: من سلام عرض می‌کنم خدمت آقا فردوسی‌پور عزیز و خدا رو شاکرم که این سریال رو دیدم تا حقانیت سپاهان برای همه اثبات بشه و مردم هم بفهمن که اونایی که روزی یه ماشین خارجی عوض می‌کنن توی زمین حرفی برا گفتن ندارن و جایی تو دل مردم هم ندارن...

{پخش موسیقی}

بعله این بخش رو هم دیدیم اس ام اس ها دیگه اصلا نمی‌رسه و گویا دکل مخابرات کلا قطع شده... آقای ده نمکی این داستانی که هر قسمت سه دفعه موسیقی تیتراژ روی تصاویر اسلوموشن پخش می‌شد چی بود؟ یعنی تو هر قسمت ده دقیقه ای کلیپ ساخته بودین؛ ده دقیقه هم که خلاصه قسمت های قبل...انگار خیلی خوب حساب و کتاب سازمان رو داشتین ها...هه هه هه!

- این سوال شما توهین به منه و جواب نمی دم...چطور مهران مدیری واسه هر دقیقه 20 میلیون تومن می‌گیره هیچی نمی‌گین ولی من حالا...مگه من جای کسی رو تنگ کردم؟
- ...مردم خودشون قضاوت خواهند کرد؛ من اینجا 64 سوال بعلاوه 23 تصویر آماده دارم که سعی می‌کنم تا آخر برنامه همه‌اش رو بپرسم... این مردهای «ندار» چرا سر کار نمی‌رفتن؟ همیشه تو خونه دور هم بودن! یعنی ندارها بیکارند یا بیکارها ندارند!؟ بعلاوه اینکه این آقا ذبیح شب عیدی می‌ره حاجی فیروز می‌شه باقی سال رو چه می‌کنه؟! بالاخره آقای ده نمکی شش نفره بودن کادر نویسندگان شما هم برای خیلی‌ها جالبه...چون می‌گن همه بازیگرا سر صحنه خودشون از خودشون بازی می‌کردن و دیالوگ می‌گفتن...اونوقت این شش نفر بعلاوه خود شما چی نوشتین واسشون؟ یعنی شش نفر واقعا چی می‌نوشتن؟؟

- من این حرف شما رو اصلا قبول ندارم من خیلی به فیلمنامه حساسم...
- آقای اویسی که دیگه خودش واسه خودش بود؟
- نخیر اصلا اینطور نبود...
- این داستان دبی چی بود؟ انگار اصلا حذف شد؟
- ما قربانی ناداوری شدیم! سعی کردم در «دارا و ندار»، طنز در خدمت مفهوم ایدئولوژیک باشد و خودم را درگیر جنگ نرم کنم ولی داوران اجازه ندادند و اگر این سریال از شبکه یک پخش می‌شد بالای 80 میلیون ایرانی در داخل کشور اون رو می دیدن.
- این 80 میلیون از کجا می‌آن اونوقت؟

- مسافران نوروزی خارج از کشور که به ایران می‌آن!
- حالا خودمونیم آقای ده‌نمکی این سریال چی می‌خواست بگه؟
- محتوای عموم کارهایی که انجام دادم به خصوص اخراجی‌ها، ژانر کمدی تراژیک داشتند. یعنی هم لبخند را برای مخاطب به همراه داشته باشد و هم عواطف آنها را جریحه دار کنیم و این کار را سخت‌تر می‌کند.

- خب یعنی در همه این ها که گفتین موفق بودین؟
- ببینم یعنی شما از آقای ضرغامی بیشتر می‌فهمین که همین پری روز به ما گفتن فیلمنامه کار خیلی قوی بود؟ یعنی از دکتر مطهری هم بیشتر می‌فهمین که از سریال تعریف کردن؟

- آهان! خوب شد گفتین دکتر مطهری...این بیست و سی هفت هشت ماهی بود هیچ خبری از دکتر مطهری کار نمی‌کرد حالا نمی‌دونم چی شده بود چون از تلویزیون تعریف کرده بود پریشب هم عکسشو کار کردن هم خبرشو...دوستان در تلاشند که شماره سردبیر بیست و سی رو بگیرن ببینیم ماجرا چی بود این بنده خدا چند ماه بایکوت بود یهو...بله؟ جان؟ تلفن های برنامه هم قطع شده؟ خب من نتایج مسابقه...

{موسیقی ورزشکاران، دلاوران، نام آوران... پیروز باشید با تصاویری از بازیگران سریال دارا و ندار بر صفحه تلویزیون نقش می‌بندد...}









nae 07-16-2010 01:50 PM

خیلی خیلی با حال بود

جواب گزینه 3 ایشون اصلا کارگردان نیست:d

shokofe 07-17-2010 01:30 PM

:21::21::24::24:خيلي جالب بود
من قبلا" كه قطبي پرسپوليس بود ازش خوشم ميومد(خيلي) ولي حالا هي بدم نمياد ولي خيلي نيروي مثبت داره. خدا كنه كه گند نزنه به تيم ملي.كاش براي بازيكنان ما هنوز اين تيم مهم بود اينا بايد برن از تيم هاي بزرگ ياد بگيرن فوتبال ما شده فقط پول. تازه هميشه هم اين بازيكنا شاكين.
اينا بايد بدونن دويدن كه پول نمي خواد بايد نتيجه گرفت .مگه اين همه بچه ها تو كوچه ميدون پول مي گيرن؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

Omid7 07-20-2010 07:46 PM

طنز ورزشي!
 
رابطه "عادل.ف" و طرح سرقت توپ های تیم ملی!


1- جمله ی زیر را کامل کنید:

حاجیلو: این یک رسم است که ...

الف. برای رفتن به خواستگاری بایستی داماد کت و شلوار بپوشد و دسته گل ببرد!

ب. عروس خانم دفعه ی سوم بگوید: "با اجازه ی بزرگترها بعله!"

ج. برای هر کاری که توجیهی برایش پیدا نمی کنیم بگوییم این یک رسم است!

د. وقتی تیم ملی بازیکنان را به اردوی خارج از کشور می‌برد، به آن‌ها مقداری پول می‌دهد تا به مشکل نخورند.



2- با توجه به اینکه پاسخ صحیح سئوال فوق گزینه ی "دال" بود، مقصود از "مقداری پول" و "مشکل" در گزینه ی "دال" چیست؟!

الف. یه 5 هزار تومنی واسه کرایه ی تاکسی – در صورت جا ماندن از اتوبوس ِ تیم ملی با تاکسی دربست خودشان را به اردوی تیم ملی برسانند تا در کشور غریب گم نشوند!

ب. سی چهل هزار تومن – شاید یه نفر یادش رفته باشه ژل موی سرش رو با خودش بیاره، هیچ می دونین اینطوری چه مشکل بزرگی پیش میاد؟! می دونین بدون ژل چقدر از قابلیت های تکنیکی و اعتماد به نفس شون کاسته می شه؟!

ج. صد هزار تومن – آخه زن و بچه شون از اونها توقع سوقاتی دارن، خب اگه پول نداشته باشن و سوغاتی نخرن که از گرمای کانون خانوادشون کاسته می شه!

د. 700 یورو - تا آن‌ها برای خریدهای خود مشکلی نداشته باشند.


3- در "پارس فوتبال" می خوانیم: "طرح سرقت توپ‌های تیم ملی ناکام ماند."، به نظر شما این طرح سرقت چگونه بودهاست؟!

الف. گروهی از مخالفان قطبی به دستور مستقیم فردی به نام "عادل.ف" در یک اقدام از پیش طراحی شده برای ایجاد خلل در اردوی آماده سازی تیم ملی می خواسته اند توپ ها را سرقت و سپس در یک اقدام وحشیانه توپ ها را سوراخ کنند که خوشبختانه این نقشه ی شومشان با شکست مواجه شد!

ب. از آنجا که توپ های تیم ملی خیلی خیلی خاص هستند و فرمول ساختش را هیچکس و حتی سازنده اش هم بلد نیست(!) یک گروه چینی قصد داشته اند توپ را سرقت و سپس با الگوبرداری از آن و ساخت نوع تقلبی اش پول کلانی را به جیب بزنند!

ج. به یک گروه از این آدمهایی که توی سرشون جوراب می کنن و تفنگ های خفن دارن اطلاعات غلط داده شده بوده و گفته بودن توی توپ هایی که تیم ملی باهاشون تمرین می کنه طلا هست، اونها هم طرح سرقت ریختن که ناکام ماندن!

د. کودکان اتریشی که زمین تمرین مدرسه فوتبال آن‌ها در اختیار تیم ملی ایران قرار گرفته، دیروز دو تا از توپ‌های تیم ملی ایران را که شوت شده بودند برداشتند و آن‌ها را مخفی کردند تا بعدا از آن‌ها استفاده کنند. البته مسئول تدارکات تیم ملی متوجه هدف کودکان اتریشی شد و خیلی زود توانست توپ‌ها را پیدا کند.


4- با توجه به اینکه سئوال فوق گزینه ی "دال" اش صحیح است، کلا نظر شما چیست؟!

الف. ایول! ایول! تیزهوشی مسئولای تدارکات رو ایول!

ب. خیلی خوب شد که توپ ها به سرقت نرفت وگرنه ضایعه ی جبران ناپذیری برای ورزش کشور صورت می گرفت!

ج. هیچ می دونی اگه توپ ها سرقت می شد چی می شد؟! قطبی باید از جیب خودش پول توپ ها رو به فدراسیون فوتبال می داد، خب بنده خدا از کجا بیاره؟!

د. فقر و نبود امکانات در اتریش بیداد می کنه، خوشبحال ِ دانش آموزای خودمون که همه نوع ابزار برای پر کردن اوقات فراغتشون وجود داره!


5- علی کفاشیان به رئيس فدراسيون فوتبال اسپانيا نامه ای نوشت و قهرماني اين تيم در جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي را تبريک گفت. ایشان در قسمتی از نامه شان نوشتند:"بدون شک اين موفقيت در سايه مديريت عالي و کامل شما بر فدراسيون فوتبال اسپانيا و در کل فوتبال اسپانياست."، کلا نظر شما چیست؟!

الف. پس موفقیت یک تیم در سایه ی مدیریت عالی و کامل بر فدراسیون فوتبال حاصل می شه، عجب!!

ب. عدم موفقیت در سایه ی چه نوع مدیریتی حاصل می شود؟!

ج. این چه حرفیه؟! اسپانیایی ها شانسی شانسی قهرمان جهان شدن، ما هم بدشانسی آوردیم نتونستیم بریم جام جهانی، فدراسیون فوتبال که مدیریت و اینطور چیزا لازم نداره، فوتبال رو چه به این سوسول بازی ها!

د. نامه ی خوبی بود، اما برای کاهش هزینه های فدراسیون از این به بعد بهتره که از ایمیل استفاده کنن!!

توضیح نسبتا ضروری: سه سئوال اول گزینه ی آخرشان صحیح می باشد!

Omid7 07-20-2010 07:50 PM


Omid7 07-20-2010 07:53 PM


Omid7 07-20-2010 07:59 PM


1- نظر شما در مورد سطح تورنمنت بوكس روسيه که روح‌الله حسيني بدون برد و با یک باخت مدال برنز مسابقات را از آن خود کرد چیست؟!

الف. حق با مربیان است و سطح مسابقات خیلی بالاست!

ب. دلاوران، نام آوران ...

ج. بایستی از مربی مربوطه برای اعزام تیم به این مسابقات قدردانی کرد، زیرا فردا می توانیم فرت و فرت پز بدهیم که مدال های کسب شده توسط ما شونصد برابر مدال های کسب شده توسط قبلی هاست، و حتی در این مورد نمودار هم بکشیم!

د. بازم حق بروبچس تیم ما رو خوردن!! حق ما طلا بوده!!

***

2- تفاوت های فوتبال ایران و آلمان چیست؟!

الف. تفاوت؟! اصلا فوتبال ایران و آلمان با هم تفاوتی ندارن، هر دو از قدرت های مطرح در سطح بین الملل هستند!

ب. یکی اگر به جام جهانی صعود کند هوادارن تیمش شب تا صبح در خیابان ها شادی می کنند و اشک شوق می ریزند و دیگری اگر مقام سوم جهان را کسب کند به دلیل اینکه قهرمان نشده طرفداران تیمش از ناراحتی شب را تا صبح گریه می کنند!

ج. در ایران اگر تیم ملی فوتبال نتیجه نگیرد، عدم نتیجه گیری را به گردن داور، زمین، چمن، مطبوعات ورزشی و ... می اندازند و در نهایت با تعویض سرمربی همه چیز به خیر و خوشی تمام می شود؛ اما در آلمان در صورت عدم نتیجه گیری تمام تقصیرها به گردن یک "هشت پا" ی نگون بخت می افتد و هوادارن این تیم پیشنهاد سرخ شدن وی را می دهند!!

د. مربی آلمان "دل شیر" نداره اما مربی ما هم "دل شیر" داره و هم "سازمانداری" اش قویه!!

***

3- سعیدلو مهمان بازی فینال جام جهانی است و گفته است :"می روم که با دست پر برگردم!"، به نظر شما منظور ایشان از برگشتن با دست پر چیست؟!

الف. برای تمام اعضای فدراسیون فوتبال نفری یک عدد ووزلا سوغاتی می آورد تا با دمیدن در آن در جلسات فدراسیون کمی تا قمستی غم ناشی از عدم راهیابی به جام جهانی را فراموش کنند!

ب. با چند مربی حرفه ای عکس می گیرد تا بعدا بگویند با آن مربیان هم رایزنی هایی برای تیم ملی انجام گرفته بود که نتیجه نداد تا رزومه شان پربار شود!!

ج. آقای سعیدلو ... آقای سعیدلو ... ببخشید بیدارتون کردم، داشتید خواب می دیدید ... گفته بودین می خواین برین فینال جام جهانی رو ببینین و با دست پر برگردین و جام طلا رو به ایران بیارین، جسارتا اسپانیا و هلند فینال رو برگذار می کنن و ما اصلا به جام جهانی هم نرفتیم!ش

د. یک سبد مارادونا، یک کارتن دونگا و هفت هشت تایی بازی تدارکاتی با تیم های تراز اول جهان حاضر در جام جهانی، تیم هایی همچون آفریقای جنوبی و کره شمالی!!

***

4- به نظر شما برای راهیابی به جام جهانی 2014 بایستی چیکار کنیم؟!

الف. هیچ کاری لازم نیست انجام بدیم، اصولا برنامه ریزی و بازی تدارکاتی سوسول بازیه، بچه ها با غیرت و تعصب بازی کنن کار تمومه و راهت می تونیم به جام جهانی بریم!

ب. چندتایی هشت پا و لاک پشت و جک و جونور دیگه بخریم و اینقدر روی مخشون کار کنیم که فرت و فرت پیشگویی کنن که تیم ما برنده می شه! حالا سوم جهان نه ولی لااقل به جام جهانی که صعود می کنیم!!

ج. بهتره میزبان بشیم! چون میزبان ها خیلی راحت و بدون بازی مقدماتی توی جام جهانی هستن!!

د. همه ی اون کارهایی که برای راهیابی به جام جهانی 2010 انجام دادیم رو دیگه انجام ندیم!!

***

5- به نظر شما مهمترین مسئله ی حال حاضر فوتبال ایران چیست؟!

الف. اون هشت پاهه واقعا پیش بینی می کنه یا اینکه توی ظرفی که می خوان تیمش برنده بشه غذای خوشمزه تر می ریزن؟!

ب. قطبی واقعا رفته آفریقای جنوبی فوتبال ها رو دیده یا اینکه فدراسیون رو پیچونده و رفته از یه کشور دیگه بازی ها رو از تلویزیون تماشا کرده و بلیط های ورود به استادیومش رو هم توی بازار سیاه فروخته و باهاش ووزلا خریده؟!!

ج. نوع توپ هایی که قراره توی لیگ دهم باهاش بازی کنیم چی باشه؟! از کارخونه ی دایی باشه یا از جای دیگه؟!

د. این مربی آلمانیه چرا لباس هاش رو عوض نمی کنه؟! و اینکه چرا فیفا از تکنولوژی برای دقیق تر شدن داوری ها استفاده نمی کنه؟!

Omid7 07-20-2010 08:33 PM

... اما چنانچه اطلاع داشته باشید این تیم در راستای سیاستهای توسعه طلبانه فدراسیون فوتبال برای ورزش بانوان قرار است طبق قولی که رییس فدراسیون فوتبال آلمان داده است با تیم ملی بانوان فوتبال آلمان دیدار تدارکاتی داشته باشد.

اولین مسئله در مورد فوتبال بانوان این است که نباید بازیکنان را مجبور به پوشیدن لباس یک شکل بکنیم. چون زیر بار نمی روند!! آنها دوست دارند حتی بین دو نیمه لباس هایشان را عوض کنند! بنا بر این بهتر است نیمه اول و دوم بازی را (مثل بعضی ها که عقد و عروسی را یکی می کنند) یک جا و در 45 دقیقه بر گزار کنیم!!

مسئله دیگر این است که بر خلاف آقایان، خانم ها بیشتر دوست دارند روی نیمکت بنشینند تا این که درون زمین بازی کنند!!


البته ناگفته نماند که اگر می خواهیم در این زمینه هم مثل انرژی هسته ای !! به توفیقاتی دست یابیم ؛ باید فوتبال بانوانمان هم مثل فوتبال آقایان، به سمت حرفه ای شدن گام بردارد و بازیکن ها تنها مشغله ذهنی و فکری شان فوتبال باشد و بس!!


البته باید فکری هم به حال پدیده گزارشگری در فوتبال بانوان کرد!! چون مطمئنا فردوسی پور بانوان خیلی فردوسی پورتر از فردوسی پور آقایان خواهد بوووود!!!(با لهجه عادل خوانده شود)


اما دیگر مسئله مهم مسئله تماشاگران است. در مورد تماشاگران خانم که اصلا نگران نباشید، جای هیچگونه نگرانی نیست!! مطمئنا حضور خانم ها گرما بخش محفل زندگی است حتی در استادیوم ها!!


اما دردسر اصلی؛تماشاچی های آقا هستند،که هم به فوتبال خیلی علاقمندند هم به بانوان!!!


در مور داوری هم که هیچ حرفی نزنیم بهتر است ، چون می ترسیم کمیته انضباطی محروممان کند!!


Omid7 07-20-2010 08:58 PM

اندر حکایت عادل فردوسی پور

آن عاشق انگلیس و لیورپول,آن بردارنده قند از قندان ,آن مرد همیشه خندان ,آن مخالف آپار تاید ,آن کاشف آفساید ,آن دوستدار مایکل اوون ,آن طرفدار مربی خارجی,آن حساس به خطا و پنالتی ,آن با بازیکنان فوتبال قاطی ,آن مخالف صفت حسد ,آن تهیه کننده برنامه نود ,آن عاشق ماهی و سبزی شور ,آن حرص دهنده به تراکتوری های پر شور , عادل فردوسی پور ,از گنده مجریان ورزشی سیما!!!

وی را گفتند: (( یا عادل چگونه به منصب گزارشگری رسیدی؟))

گفت: ((روزی از زمین خاکی می گذشتی که مردم را بدیدم بر چیزی گرد آمدندی!کسی را پرسیدم :این چیست که بر گردش جمعند ؟ گفت اسباب تلویزیون.

گفتم : پس این همه آدم که به دنبال هم می دوند چگونه در این اسباب جا توان شدی!گفت : اسرار آن بر ما آشکار نباشد!

پس بیا جلو وخودت ببین.جلو رفتمی جوری که مقابل دید همگان ایستادمی دیدم آن چه از این اسباب پخش شدی فوتبال باشی .همه بر سبیل شکایت جیغ بزدندی که جلو دید مارا بگرفتی !

گفتم : نگران نباشید که آن چه ببینم به شما نیز بگویم !

پس گزارشگری را از زمین خاکی شروع کردمی !نقل است که روزی با طرح برنامه ای موسوم به ((بیست))به شبکه سوم سیما شدی و ذوق بزدی وبگفتی : ((این برنامه بیست باشد!))

وی را گفت مسئول مربوطه ((برنامه های ما همه بیست باشد!!!!پس برو که طرح تورا جز تکرار هیچ نباشد)). شیخ عادل برفت و هفته ی بعد با طرح چهل آمدی .پاسخ مثبت نبود .هفته ای بعد با طرح پنجاه وشصت آمدی ,پاسخ منفی بود . با طرح هفتاد آمدی نشد . با طرح هشتاد آمدی مقدور نبود بالاخره با طرح نود آمدی مسئول مر بوطه وی را گفتی: تو را با طرح نود می پذیرمی که اگر چونین نکنم باید تا ابد ده تا ده تا جلو بروی!!!

Omid7 07-20-2010 09:00 PM


اندر حکایت احمد رضا عابدزاده


آن در معانی,آن آیت دروازه بانی,آن دوستدار بازی والیبال,آن عاشق فیلم هانی بال,آن دارای دستکش عریض,آن دشمن میز بی پایه ,آن رقیب محمدالدعایه,آن صاحب شانس,آن جونده آدامس,آن دلباخته فوتبال وفوتبال زاده,احمد رضا از گنده دروازه بان های شیر بود با این همه خیلی پیر بود.

نقل است که روزی بر سبیل تفریح به تفریح گاه درکه شدی پس پسری بدیدی که مرغ عشقی در قفس گذاشتی و فال همی گرفتی پسر را ادعا چونین بود که مرغ وی بی همتا مرغی است در دیاردرکه.

پس احمد او را صدا بزدی و بر سبیل نصیحت وی را گفتی : (یا پسر! آدم را کمی تواضع وجنبه بد نباشی ! مرا چو نیک بنگری گنده عقابی بودم بس تیز چنگ در کل آسیای دور و نزدیک پس چونین هوار نکردم که چون تویی به خاطر جوجه مرغی در قفس بکنی! )

پس پسر فی الفور جیغ بزد از آن همه پنهان کاری و در سلک مقربانش شد !

روزی در جمع مریدان مریدی وی را گفت : (از چه بود که در آن سن بالا و در بازی با بلاد استرالیا آ« جور پشتک و وارو بزدی ؟)

احمد در پاسخ گفت : (خواستیم به مردم اقیانوسیه بفهمانیم که ژیمناستیک مادر همه ی ورزش هاست !!!).

Omid7 07-20-2010 09:03 PM

اندر حکایت علی پروین


سلطان سلطانان آن پوشنده پیراهن شماره ی هفت,آن مخالف فوتبال ((هشل هفت))!آن دشمن حیله وبهتان,آن چشم آبی ملقب به سلطان,آن مربی چاق ولاغر,آن عاشق کلمه ی استقبال ,آن دشمن تیم استقلال,آن خورنده ی شربت سکنجوین,سلطان علی پروین,از گنده قرمز های روزگار بود.نقل است که چون به دنیا آمدی,بر سبیل کنجکاوی همه جا را نگریستی الا آسمان و چون او را پرسیدند:که چرا؟گفت: ((ما را با هر چه آبیست کاری نباشد!)). و هم نقل است که از همان بدو تولد در تیم شیر خوارگان پرسپولیس توپ میزدی!

وی را پرسیدند بعضی مریدان خاص که: ((دشمن شما که باشد؟)) گفت: ((استقلال و هوادارانش!)) وی را گفتند مریدان : ((پس روشن است که دوست شما پرسپولیس است و هوادارانش)).

او پاسخ داد بر سبیل عصبانیت: ((مبرهن است که شما نه دوست میشناسید نه دشمن,دوست ما را کسی باشد که دشمن استقلال است و هوادارانش!))

مریدی وی را پرسید : ((از چیست که بعد از پایان بازی در مصاحبت با گزارشگران سیما نمی ایستی و دویده پاسخ میدهی؟)) گفت : ((ما در استادیوم تنها سه چیز میخوریم,اولی و دومی جوش باشد ودشنام که چون زیاد خورده ایم بر ما اصابت نکردی و سومی آب یخ که پس از بازی به سراغ یخ میدویم)).

نقل است که روزی وی را آشفتگی عارض گشتی چونان که در زمین کا گران عزلت گزیدی و سر به زمین افکندی و ناله همی کردی که : (( خدایا! چک بچه ها را تو خود پاس کن و ما را از پرسپولیس دور مخواه...))

واما یکی از ملتزمین که در رکابت سلطان بودی چون وی را این گونه بدید گفت : ((تو را چه شده واز چه سر به زمین ساییدی و هیچ گاه به آسمان نمی نگری؟!))

پس پاسخ گفت پروین : ((زینهار که ما لحظه ای حتی برای خاطر آرزوهایمان به آبی بنگریم!!!!!!)).

Omid7 07-20-2010 09:05 PM

اندر حکایت علی انصاریان



مرید سلطان علی پروین , آن دارنده ی ریش پرفسوری , آن صاحب کرامت قلدری , آن دوستدار کارتون چهل دزد بغداد و علی بابا ,آن عاشق کوه های بانه وسقز ,آن قبله اهل قرمز, آن فدایی تیم پرسپولیس آن رفیق با معرفت ((اصلانیان)).

((علی انصاریان)) از گنده فوتبالیست های خوش آتی بود که با همه خیلی قاطی بود!

گویند روزی در جمع مریدان, مریدی وی را گفت : ((چگونه به منصب فوتبال شدی؟ ))

گفت (( روزی بر دروازه ی پرسپولیس نشسته بودم . مگسی را گرفته و بر بال آن فوت همی کردم !

سلطان علی آقا که الهی به قربانش بروم مرا بدان حال دید و گفت کیستی و چه میکنی ؟ گفتم: همنام تو واز جمله انصاریانت که به ((فوت)),((بال)) مشغولم!!!!!!!!

پس گفت بیا که تورا بدجور خواستارم .

گویند در یک شب دوازده گل به دروازه ی تیم رقیب کوباند .

مریدان پرسیدند که : ((بزرگوارا !این همه به یک شب چگونه زدی ؟!))

گفت: ((شما را از رموز و اسرار آگاهی نیست.اگر از خواب نمیجستم بیش از این میزدم !))

او را کرامات بسیار بود اما افسوس که به تیم رقیب رفت و از مستطیل سبز محو شد!!!!!!!

میگویند روزی که چشم به دنیا گشود و زبان باز کرد,گفت : ((نام مرا علی بگذارید )). گفتند: ((از چه؟!))

گفت از این که من عاشق علی آقا پروین هستم و بدین سبب میخواهم که برایش ارادت رو کنم ! نقل است که ارادت انصاریان به علی پروین تا بدان جا رسید که انصاریان نام سبیه خویش را ((پروین)) نهاد !

نقل است که او روزی در کوی و برزن همی گشت و هر عابری که قرمز پوشیده بود ,فی الفور برایش ارادت میفرستاد.وی را پرسید مردی که : از چه چنین کنی ؟گفت: ((آخر برخی لیاقت پوشیدن پیرلهن قرمز را ندارند!)).

Omid7 07-21-2010 05:42 PM



منبع: عصر ايران-ورزشي

Omid7 07-21-2010 05:43 PM



منبع: عصر ايران-ورزشي

Omid7 07-25-2010 09:13 PM



منبع: عصر ايران-ورزشي

Omid7 07-25-2010 09:16 PM


منبع: عصر ايران-ورزشي

Omid7 07-28-2010 03:33 PM

1- فرهاد کاظمی: "می نشینم خانه و ... ."

الف. در کارهای منزل به همسرم کمک می کنم!
ب. علیه منشورسازان مصاحبه می کنم!
ج. پلی استیشن بازی می کنم!
د. بعد مثل برخی ها می گویم به استادیوم رفته ام و بازی ها از آنجا مشاهده نموده ام(!)




2- فیروز کریمی گفت : "دیگر از این حرف ها خسته شدم."، فکر می کنید منظور ایشان کدام حرف ها بوده است؟!

الف. چقدر هی می ری سر تمرین؟! مردهای مردم رو ببین! خونه می شینن به خانوم هاشون کمک می کنن، یکم از اون یکی "ف.ک" یاد بگیر!
ب. صحبت در مورد منشوری بودن یا نبودنش!
ج. از شنیدن این ترانه: "گل گل گل، گل از همه رنگ، فوتبال رو با چی پاک کنیم با منشور اخلاقی!"
د. به به! فیروزخان! جک جدید چی داری؟!



3- روزنامه استقلال جوان نوشت:"رئیس جمهور از ... انتقاد کرده است."

الف. خونه نشین شدن فرهاد کاظمی – چون معنی نداره که یه مرد خونه بشینه و سرکار نره!
ب. اختاپوس و رواج خرافه پرستی در جام جهانی
ج. عادل فردوسی پور – چون توی بعضی از گزارش هاش به کاری که بهش کار نداره کار می گیره!!
د. مصرف بی رویه آب و ایضا صابون برای پاک کردن فوتبال!



4- عزیز محمدی گفت:"فوتبال را پاک می کنیم."، این یعنی چه؟!

الف. یه شونصد تا مربی دیگه رو هم خونه نشین می کنیم تا هم فوتبال پاک بشه و هم یه چندتا فرصت شغلی واسه مربی های نوپا و تازه وارد مهیا بشه!!
ب. با یه پاک کن یا وسیله ی دیگه ای که بشه پاک کرد، فوتبال رو از پایه و اساس پاک می کنیم، تا کلا اصلا فوتبالی وجود نداشته باشه؛ در نتیجه با پاک شدن فوتبال از چهره ی روزگار دیگه نه عدم صعود به جام جهانی خواهیم داشت و نه قهرمان نشدن در جام ملت ها؛ همچنین کلا اگه فوتبال نداشته باشیم معضل و کمبودی هم در فوتبال نخواهیم داشت و در نتیجه اوضاع گل و بلبل خواهد شد!
(توضیح ضروری: چون گزینه ی ب خیلی طولانی شد این سئوال گزینه ی جیم و دال ندارد!)




5- رئیس جدید فدراسیون شنا در مصاحبه با خبرنگار خبرآنلاین گفت: "اگر می خواهی فدراسیون شنا را بکوبی، ... ."

الف. آنچنان می کوبمت که مثل "ف.ک" تو هم یه چند وقتی رو خونه نشین بشی!
ب. می گم اون "علی" ای که "قلعه نویی" توی کنفرانس خبری صداش می کرد بیاد!!
ج. بالای برج میلاد می ایستم!
د. مقابلت می ایستم.



6- افشین قطبی: "می خواهیم مثل بارسلونا تیکی تاکا بازی کنیم."، کدام گزینه صحیح است؟!

الف. شاید منظورشون از "تیکی تاکا"، "تاتی تاتی" بوده است!
ب. من دو کره رو مثل کف دستم می شناسم!
ج. یه ضرب المثل قدیمی هست که میگه:"مالدیو اومد تیکی تاکای اسپانیایی یاد بگیره، پاس کاریه خودش رو هم فراموش کرد!"
د. افشین! افشین! بیدار شو! صبح شده!!



* توضیح کمی تا قسمتی ضروری: پاسخ صحیح سئوالات 1 و 2 و 3 گزینه ی "ب" و پاسخ صحیح سئوال 5 گزینه ی "د" می باشد؛ از پاسخ صحیح سئوالات 4و 6 اطلاعی در دست نیست!!

منبع: عصر ايران-ورزشي

Omid7 08-02-2010 01:18 AM


امیر حسین آیت‌اللهی سرپرست انتصابی سازمان در حالیکه 3 کاندیدای دیگر کنار کشیده بودند توانست 43 رای از 44 رای را به خود اختصاص دهد، گفته می شود آن یک رای سفید نیز به دلیل تمام شدن جوهر خودکار یکی از اعضا بوده وگرنه ایشان هم قصد داشته با نوشتن نام "امیر حسین آیت اللهی" مهر تاکیدی بر این انتخاب بگذارد!

بعد از این جریانات برخی که انگار لات بازی های سریال "زیر هشت" رویشان تاثیر گذاشته بود یهو ریختند روی سر آقای رئیس و او را کتک زدند، "تابناک" چهارم مرداد تعداد این نفرات را به نقل از آیت اللهی پنج،شش نفر عنوان کرد و "خبرآنلاین" در روز پنجم مرداد تعداد ضاربین را باز هم از قول آیت الهی 8 نفر دانست! احتمالا تا الان که شما این متن را می خوانید تعداد افراد حمله کننده به رئیس فدارسیون شنا از مرز سی چهل نفر گذشته است!!

آیت اللهی گفت ضاربین در هنگام کتک زدن می گفتند: " 100درصد رای آورده‌ای، این هم بقیه‌اش!"، البته ما که هرچه فکر کردیم به نتیجه ای نرسیدیم، ،آخه 100 در 100 که خودش کامل است و بقیه ای ندارد، پس این کتک ها بقیه ی چه بوده است؟!، در همین راستا خدا را شکر می کنیم که رئیس فدراسیون مثلا با هفتاد یا هشتاد درصد آرا رای نیاورد؛ صفر درصد بقیه ی صد در صد این بوده است که هشت نفر ناجوانمردانه با زنجیر به آدم حمله کنند، فکرش را بکنید اگر رای ها بیست یا سی درصد بقیه داشت ضاربان می خواستند چیکار کنند؟!

به هر حال شنا ورزشی است که در آب انجام می گیرد و خیلی ها در آن زیر آبی می روند، و اخیرا علاوه بر آبکی بودن محیط این ورزش انتخاب رئیس فدراسیونش نیز کمی تا قسمتی آبکی شده است، در همین راستا امیدواریم ضاربین هم دستگیر شده و آب خنک بخورند، تا همه چیز این ورزش به هم بیاید!!


منبع: عصر ايران-ورزشي

Omid7 08-02-2010 01:20 AM

هر چند شايعه آزار جنسي در آكادمي استقلال از سوي مسئولان ورزشگاه مرغوبكار تكذيب شد اما چرا رسانه ها چندان به آن نپرداختند؟!

نظریه ی اول: شاید بچه ای زیر 18 سال اخبار رسانه ها را بخواند و خواندن اینگونه چیزها برای افراد زیر 18 سال اصلا مناسب نیست، چشم و گوش بچه باز می شه!

نظریه ی دوم: خب مسئولان ورزشگاه مرغوبکار تکذیب کردن، دلیل از این محکمتر که هیچ اتفاقی اونجا نیفتاده؟! امان از دست این شایعه پراکن ها!!

نظریه ی سوم: رسانه ها موضوع های مهمتری برای پرداختن دارند، موضوعاتی همچون اندازه ی طول پای پل(هشت پای پیشگو) و یا وضع حمل زن یکی از بازیکنان لیگ دسته ی سه ی زامبیا!!

نظریه ی چهارم: اصولا غیرممکن است در باشگاهی که واژه ی "فرهنگی" و ایضا ورزشی را یدک می کشد از این اتفاق ها بیفتد!!



در آکادمی استقلال برای تست گرفتن از داوطلبان مبلغ 10 هزار تومان گرفته می شود، رضا رجبی رئیس جدید آکادمی در این زمینه گفت:"شرط پرداخت 10 هزار تومان براي اين بوده است كه از هجوم بازيكنان رده‌پايه علاقه‌مند تا حدي جلوگيري شود." همچنین رجبي مدعي شد حتي باشگاه‌هايي كه در ظاهر پول نمي‌گيرند نيز به "نحو ديگري" از بازيكنان تستي پول درمي‌آورند.

به نظر شما چطور می شود به "نحوه دیگری" از بازیکنان تستی پول در آورد؟!

گزینه ی اول: به جای 10 هزار تومان از آنها به عنوان توپ جمع کن در چند بازی بعدی تیم استفاده می کنند!

گزینه ی دوم: به جای 10 هزار تومان از آنها بخواهند ماشین چند عدد از مدیران یا بازیکنان باشگاه را بشورند!

گزینه ی سوم: به جای 10 هزار تومان از آنها بخواهند چمن های ورزشگاه را کوتاه کنند!

گزینه ی چهارم: به جای 10 هزار تومان ... ببخشید، این سئوال همین سه گزینه را داشت!!


منبع: عصر ايران-ورزشي

shokofe 08-02-2010 08:22 AM

:21:خيلي جالب بود دستتون درد نكنه
كلي كيف كردم{داش مشتی}

Omid7 08-05-2010 02:04 PM


منبع

Omid7 08-05-2010 02:07 PM


منبع

Omid7 08-14-2010 10:50 AM

چند روز پیش از برادر کوچکمان در مورد نمرات پایان ترمش پرسیدیم و او نیز با غرور تمام گفت تمام نمراتش را 20 شده است، سپس از او سند و مدرک خواستیم که ایشان پاسخ دادند:"برای مدرسه های ایران متاسفم زیرا یک دانش آموز باید برای اثبات نمره های خود کارنامه ارائه دهد."

البته ما اینقدر اصرار کردیم که ایشان بالاخره چند عکس خود را که با چند شاگرد زرنگ در مدرسه انداخته بود به ما نشان داد و گفت:"اگر من نمراتم بیست نبود اینها با من عکس نمی گرفتند!"، در نتیجه ما نیز قانع شدیم و برای خودمان متاسف شدیم که چرا به نمرات برادرمان شک کرده ایم!!

البته این خاطره هیچ ربطی به فوتبال نداشت، صرفا همین طوری گفتیم که باعث بالا رفتن روحیه ورزشکاری خواننده های محترم شود!!

---

بیانیه و جوابیه های رد و بدل شده بین "علی دایی" و "مایلی کهن" را می خوانیم، آن یکی می پرسد "مگر داروغه ای؟!" و دیگری جواب می دهد "داروغه ام!"، هر چه هم فکر می کنیم مثلا اینکه آقای مایلی کهن فرموده اند دایی در کلاس های فوق لیسانسش حاضر نمی شده و الکی نمره گرفته چه ربطی به فوتبال دارد و آیا عنوان کردن این موارد به پاک شدن فوتبال کمک می کند یا خیر، به نتیجه ای نمی رسیم!

كارشناسان فواید این جدل ها بین دایی و مایلی کهن را اینگونه بیان کردند:

1- اصولا خود ِ فوتبال ما (غیر از برگردون زدن های شانسکی برخی بازیکنان) جذابیت چندانی ندارد و همه ی نمکش به اینگونه بیانه هاست! لذا این گونه دعواها علاوه بر اینکه فوتبالمان را جذاب می کنند تیراژ نشریات ورزشی مان را هم بالا می برند!

2- اصولا بعد از هر دعوایی آشتی کنانی هم وجود دارد، و بدین صورت فرهنگ آشتی کردن نهادینه می شود و مهمتر از آن اینکه در مراسم های آشتی کنون شیرینی مفتکی پخش می شود!!

3- با توجه به اینکه هر چه معضل در فوتبال مملکت داریم - از نرفتن تیم ملی به جام جهانی گرفته تا فحاشی تماشاگران در بازی دو تیم پرسپولیس و تراکتور سازی - از شیطنت های فردی به نام "ع.فردوسی پور" است، بعد از آشتی کردن دایی و مایلی کهن، این دو می توانند افشاگری کنند که چه کسی میانه ی آنها را بهم زده و آتش بیار معرکه بوده، بدین ترتیب همه با ماهیت پلید "ع.فردوسی پور" مجری برنامه ی "ن" آشنا خواهند شد!

-----

قطبی در نشست خبری گفت: « "از این به بعد" بازیکنی به اردو دعوت می شود که بتواند به تیم ملی کمک کند.»

سئوال اساسی: قبل از این چه بازیکنانی به اردو دعوت می شدند؟!

الف. بازیکنانی که به تیم ملی نمی توانسته اند کمک کنند!

ب. بازیکنانی که خوشتیپ بوده اند!

ج. بازیکنانی که مشکل بینایی داشته و حتی گاو به این گنده ای را در فاصله ی صدمتری نمی توانسته اند ببینند!

د. بازیکنانی که آنقدر سرمایی بوده اند که در هوای بالای چهل درجه شب ها با پتو می خوابیده اند!!


سئوال اساسی دوم: منظور از "کمک" در جمله ی مذکور چیست؟!

الف. فتوشاپ بلد باشد و اگر لازم شد در کارهای کامپیوتری بتوانند کمک کنند.

ب. به دور از هرگونه حاشیه، برای قهرمانی ایران در جام ملت ها تلاش کنند.


منبع

Omid7 08-17-2010 09:57 AM


Omid7 08-17-2010 09:58 AM


Omid7 08-22-2010 12:58 PM

دعوای زن و شوهرها در 90!

تشکر می کنیم از برنامه ی 90 که با پخش زنده ی یک اختلاف حقوقی باعث بالابردن سواد بینندگان در این زمینه شد! در همین راستا پیش بینی می شود در آینده ای نزدیک در برنامه ی 90 شاهد اختلافات حقوقی دیگری همچون دعوای زن و شوهری بر سر مهریه و یا موارد مشابه باشیم!

فایده ی این برنامه این بود که همگان علاوه بر اینکه معنی کلمه ی "اقاله" را متوجه شدند همچنین فهمیدند 800 میلیون تومان پول زیادی نیست!

یک پیشنهاد صد در صد جدی و غیرطنز در خصوص این پرونده: فدراسیون جوش بیت المال را می زند و دایی هم می گوید به دنبال پول نیست و فقط می خواهد حقانیتش را ثابت کند؛ پیشنهاد می دهیم برای اینکه کار به فیفا نکشد فدراسیون قبول کند حق با دایی است و از طرف دیگر، دایی تمام مطالبات آن دو سال باقی مانده اش را صرف امور خیر از جمله یتیم خانه و ... کند؛ بدین طریق تمام مشکلات حل می شود، هم پول بیت المال هدر نمی رود، هم دایی به خواسته اش می رسد، هم پرونده به فیفا نمی رود!

********


فردوسی و متهم شدن به مفت خوری!

مایلی کهن به "مزدک" و "دادرس" هم گیر داد! پیش بینی می شود تا چند سال آینده و بعد از اینکه عملیات پاکسازی(!) همه ی اهالی فوتبال – از مدیرعامل ها و مربی گرفته تا بازیکن و آبدارچی باشگاه ها– تمام شد؛ ایشان باقی اشخاص را هم مورد عنایت قرار دهند.

در همین راستا یکی از آگاهان پیش بینی کرد در بیانیه ای که 40 سال دیگر از طرف مایلی کهن صادر خواهد شد ضمن متهم کردن فردوسی به مفت خوری خطاب به او چنین گفته خواهد شد:"30 سال؟! نمی تونستی همین شاهنامه رو دوماهه بگی؟! هر چه می کشیم از دست شما فردوسی ها و فردوسی پورهاست! چرا 30 سال الکی از بودجه ی مملکت خوردی و آخرش هم شعرهایی رو تحویل دادی که خودم می تونم یه روزه از اون بهترش رو بگم؟!"

همچنین تشکر می کنیم از مایلی کهن که ما را از یک سوءتفاهم بزرگ در آورد! پیش از این خیال می کردیم هر چه آتش هست از گور فردوسی پور بیرون می آید اما با این گفته ی مایلی کهن که گفت:" تمام آتش‌ها از گور مزدک میرزایی بلند می‌شود." فهمیدیم در اشتباه بوده ایم! به هر حال امیدواریم یک نفر پیدا شود و آتش مذکور را خاموش نماید و یک نفر هم پیدا شود و برخی ها را از برق بکشد!!

********


یک سئوال اساسی!

با توجه به اینکه کیومرث هاشمی گفت: "از نظر فرهنگی، یکی از فعال‌ترین کشورهای المپیک هستیم." به نظر شما از کجای ورزشمان می توان به فعالترین در حوزه ی فرهنگ پی برد؟!

الف. این که معدنچی می گوید "95 درصد فوتبالیست ها روزه نمی گیرند!" و خداداد عزیزی می گوید:"من هم روزه خواری می کردم!"

ب. بیانیه ها و ادبیاتی که مایلی کهن استفاده می کند!

ج. از این اتفاق که یک تکواندوکار پس اینکه فهمید به تیم ملی دعوت نشده با سماور به مربی تیم ملی حمله کرد!

د. اینکه ورزشکاران پرورش اندام خراسان رضوی هر چه اعتراض می کنند که برگزاری مسابقات پرورش اندام در ماه مبارک رمضان کاری غیراصولی است و این کار باعث ترغيب ورزشكاران به روزه نگرفتن می شود، هیچ مسئولی توجه نمی کند!!

********


هواپیما داره میاد!

خیال نکنید که اوضاع فوتبالیست ها توپ است! در حالی که برخی فوتبالیست ها 800 میلیون 800 میلیون پول می گیرند، برخی دیگر از فوتبالیست ها نیز چند روز به چند روز غذا نمی خورند!

"هروه اوسال" در جلسه کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال مدعی شد که سه روز است غذای گرم به او نداده اند تا بخورد و یکی از مسئولان پرسپولیس نیز در این خصوص گفت: "روز دوشنبه این بازیکن به دفتر باشگاه آمد و ادعا کرد سه روز است غذا نخورده و باشگاه هم برای او پیتزا خرید که او از خوردن آن امتناع کرد و بارها گفت که این غذا را نمی خورد!"

در همین راستا یکی از آگاهان که خود را شاهد صحنه معرفی کرد گفت: خودم بارها دیدم مسئولان پرسپولیس در حالیکه تکه ای پیتزا را به سمت دهان "هروه اوسال" می بردند می گفتند: "دهنتو باز کن! داره هواپیما میاد!" و او بارها می گفت این غذا را دوست ندارد!


منبع:عصر ایران

Omid7 08-24-2010 02:34 PM


Omid7 08-24-2010 02:38 PM


Omid7 08-27-2010 01:39 AM

مزدور لژیونر می‌شود؟

اعضای محترم اتحادیه فوتبال که در اسپانیا به سر می‌برند اعلام کرده‌اند که موافقت مسئولان اسپانیا را برای برگزاری دیدار دوستانه با تیم ملی ایران جلب کرده‌اند! حالا اینکه وقتی فوتبال مملکت برای خود فدراسیون دارد،‌ اتحادیه کجای پیاز است که مذاکره می‌کند بماند، اینکه بورکینافاسو و گوام هم حاضر نیستند با تیم‌های اصلی خود دیدار دوستانه با ما داشته باشند هم بماند، فقط امیدوارم اسپانیایی‌ها یادشان نیاید که تیم ما چندی پیش در سرزمینشان با گالیسیای جدایی طلب بازی کرد و آنها هم چقدر حرص خوردند!!

همچنین اعلام شده که مسئولان باشگاه اوساسونا ابراز امیدواری کرده‌اند بیایند ایران برای انجام چند بازی دوستانه! از آنجا که برخی اعضای تیم ما مزدوران ورزشی(رسانه ورزش) هم به همراه کاروان خالی از مدیران فوتبال اتحادیه در اسپانیا حضور دارند، لابی‌های لازم انجام شده تا به دعوت باشگاه رئال مادرید به اسپانیا مشرف شویم و خدا را چه دیدید شاید ما هم لژیونر شدیم! رئالی‌ها اعلام کردند به شدت از مسئولان اتحادیه دلخورند که چرا برای بازی با ایران یا حداقل یکی از تیم‌های لیگ برتری با آنها صحبت نشده است. پرس با حسرت از اینکه شفق قرار بوده به دفترش برود ولی نرفت گفت:"حیف شد، فرصت خوبی بود تا برای بازی در تبریز با مدیرعامل تراکتورسازی مذاکره کنیم." این در حالی است که همه می‌دانند هدف او از مذاکره با شفق، انتخاب کمالوند برای جانشینی پیگرینی است!

به امید سفر اعضای اتحادیه به برزیل و آرژانتین!


منبع

deltang 08-27-2010 01:45 AM


10 اتفاق طنزي که ميتوانند لاليگا را جذابتر کنند !



*ليونل مسي و کريستيانو رونالدو باشگاه هايشان را با هم عوض ميکنند، هرکولس به ليگ قهرمانان مي رسد و رائول و گوتي به اسپانيا برگشته و به صورت قرضي به اتلتيکو مادريد مي روند.»

*سر خوزه مورينيو را در ماه اکتبر زير گيوتين مي گذارند، چرا که رئال مادريد دوباره در همان اولين مرحله جام حذفي از دور مسابقات کنار مي رود. مورينيو در ماه نوامبر از مادريد ميرود، چرا که خسته شده از بس سيستم هاي آب پاش چمن ورزشگاه هاي ديگر را طوري تنظيم مي کنند که مستقيما او را خيس کند!

* بارسلونا بساط سسک فابرگاس را دوباره از دسامبر به راه مي اندازد، چرا که آرسنال در ماه نوامبر از کورس قهرماني ليگ برتر کنار رفته است.

* سويا هر ده بازي اول خود در تمامي رقابت هاي فصل را مي برد و خود را به عنوان مدعي حقيقي قهرماني نشان مي دهد. اما در انتهاي فصل، مربي جديدشان آنها را به رده ششم جدول مي رساند.

*اتلتيکو مادريد فاتح سوپرجام اروپا مي شود و مدعي کسب سه جام در اين فصل مي گردد. اما آنها فصل را با مربي جديد به پايان مي برند، در حالي که با اختلاف تنها يک امتياز از سقوط گريخته اند.

* رافائل نادال شخصا به عنوان بال راست مايورکا به ميدان مي رود و به آنها کمک مي کند اين بار در لاليگا چهارم شوند، هر چند که نصف بازيکنان به دليل مشکلات مالي تيم را ترک کرده اند. آنها اين بار هم اجازه رقابت در اروپا را نمي يابند.

* يک داور در جريان شير يا خط انداختن ابتداي يکي از مسابقاتي که يک طرفش بارسلونا يا رئال مادريد است اشتباه مي کنند. روزنامه ها عکسي زوم شده از سکه را چاپ مي کنند که مشخص مي کند داور در تشخيص روي سکه اشتباه کرده و ناگهان تمام اسپانيا به شدت به طرفداري داوران از دو تيم بزرگ مي تازند.

* والنسيا داويد سيلوا و داويد ويا را دوباره مي خرد تا به منچسترسيتي و بارسلونا کمک کند بخشي از بدهي هاي فلج کننده شان را بپردازند.

*رئال مادريد در ماه ژانويه مسوت اوزيل، سامي خديرا و آنخل دي ماريا را مانند هميشه به ختافه قرض مي دهد و 200 ميليون يوروي ديگر خرج خريد سه بازيکن کهکشاني ديگر مي کند.

* پپ گوارديولا از لوييس انريکه، مربي تيم بارسلونا B دعوت مي کند بار ديگر پيراهن بارسا را بپوشد، چرا که آن قدر بازيکنانش کم هستند که حتي نمي تواند از بين آنها ترکيبي انتخاب کند.

*کاکا تمام فصل را به دليل مصدوميت از دست مي دهد.

Omid7 08-30-2010 10:46 AM

علی آبادی جان کجایی؟!


عصر ایران ورزشی - رئیس وقت سازمان ورزش و به عبارت بهتر محمد علی آبادی در فروردین 88 گفته بود:"توانایی برگزاری رقابت‌های بزرگی چون المپیک را تا پایان سال 1388 داریم."؛ همچنین علی آبادی آن روزها گفته بود: "منتقد من دوربینی در دست می‌گیرد و می‌گردد تا در ورزشگاه یک کودک شیر آبی را شکسته باشد و از همان یک شیر آب شکسته سوژه هایی علیه ما می‌سازند."

علی آبادی جان! کجایی که ببینی منتقدانت این روزها حتی بعد از رفتن تو هم دست از سر سازمانت برنداشته اند و مسئله ی کوچکی همچون افتادن درب بزرگ آزادی روی چند دختر ورزشکار را در بوق کرده اند. خب چند پیچ درب شل بوده، اینکه مسئله ی بزرگی نیست، همگان می دانند که از اینگونه موارد در کشورهای پیشرفته تر هم اتفاق می افتد!

این روزها سال 88 تمام شده پس نتیجه می گیریم – به استناد گفته ی شما - الان توانایی رقابت های بزرگی مثل المپیک را هم داریم، آن وقت منتقدان این دستاورد بزرگ را رها نموده و به افتادن یک درب گیر داده اند! خب یکم باد آمده و درب افتاده، مسئولان که مقصر آمدن یا نیامدن باد نیستند!

آری ... خوب شد از سازمان ورزش رفتی و از دست این منتقدان راحت شدی، آدم تکلیف خودش را با اینها نمی داند، اگر پیچ و مهره های درب را محکم کنی می گویند این چه دری است که اینقدر باید زور بزنی تا باز شود، اگر به درب روغن بزنی تا بهتر باز و بسته شود می گویند چرا پول ها را الکی خرج روغن کردی و روغن را به در زدی، در حالکیه خیلی ها پول ندارند روغن بخرند و نیمرو درست کنند! ... و اگر پیچ ها را کمی شل بگذاری تا درب راحت تر باز و بست شود، بادی می آید و درب می افتد و الکی جنجال درست می کنند ... واقعا حالا مگر چه شده؟! درب ورزشگاه آزادی روی یک دختر ورزشکار افتاده و او دچار ضایعه ی نخاعی شده ... اسکوربورد ورزشگاه که نسوخته!!

فدراسیون جهانی فوتبال هم در خصوص استاندارهای ورزشگاه ها گفته است که ورزشگاه‌ها نورافکن و اسکوربورد داشته باشند و یا اینکه جایگاه ویژه خبرنگاران الزامی است و یا در سرویس های بهداشتی دستمال و دست خشک کن وجود داشته باشد، اما هیچ وقت نگفته است درب های وزرشگاه ها بایستی محکم باشد، پس نتیجه می گیریم نه تنها افتادن درب بلکه خراب شدن سقف هم اشکالی ندارد!

در پایان از قول پدر نونا (ورزشکار آسیب دیده) می خوانیم:"سازمان به قولش عمل كند، به آلمان مي‌رويم."، اصولا به خوش قولی مسئولان ورزشی باور داریم ... به همین خاطر به جای اینکه به امید اقدامی از طرف آنها باشیم دست به دعا برمی داریم و سلامتی این ورزشکار را از خدا می خواهیم.


منبع:عصر ايران

Omid7 08-30-2010 10:50 AM

حرف راست رو از بچه بشنو!

بازی استقلال و سپاهان یکی از جذابترین بازی های لیگ امسال بود؛ از جذابیت های این بازی می توان به خورده شدن 4 عدد گل توسط دروازبان سپاهان ( و به عبارت بهتر دروازبان اول تیم ملی) و 3 عدد گل توسط دوازبان تیم استقلال اشاره نمود، در حالیکه دو گل را هم مدافعان تیم استقلال از روی خط دروازه بازگرداندند! در همین راستا یادآوری می کنیم "وحید طالب لو" همچنان بر روی نیمکت ذخیره های تیم استقلال نشسته است!

"رحمتی" گفت:"روی گل چهارم استقلال نور پروژکتور ورزشگاه به چشم من خورد و نتوانستم توپ را دقیق ببینم."؛ در همین راستا پیشنهاد می کنیم برای هر چه جذاب تر شدن بازی های لیگ از این پس پروژکتورها را پرنورتر کنیم تا شاهد رد و بدل شدن گل های بیشتری در طول بازی ها باشیم؛
یکی از کارشناسان در تایید صحبت های رحمتی گفت: "من خودم دیدم، منصوریان که بر روی صندلی تماشاگران نشسته بود در یک اقدام غیرورزشی با استفاده از سرش نور برژکتور را بر روی چشمان رحمتی انداخت و او به همین علت گل چهارم را خورد!"

این کارشناس از مسئولان ورزشی خواست مانع ورود تماشاگران تاس به ورزشگاه ها باشند تا دیگر شاهد بروز چنین اتفاقاتی در فوتبالمان نباشیم. این کارشناس همچنین علت خورده شدن گل های اول تا سوم را نیز بدین گونه شرح داد: "در هنگام گل اول یکی از عکاسان عکس گرفت و فلش دوربین وی به چشم دروازبان تیم سپاهان خورد؛ در هنگام گل دوم ناگهان تکه ابری از روی ماه کنار رفت و نور ماه توی چشم ایشان خورد؛ در هنگام گل سوم نوری به چشم ایشان نخورد اما به دلیل کج بودن زمین توپ زاویه برداشت و به داخل دروازه رفت!"


فرهاد مجیدی ستاره ی تیم استقلال در بازی برابر سپاهان بود، فکر می کنید پس از بازی خوب او در برابر سپاهان چه اتفاقی افتاد؟! و یا می افتد؟!

الف. افشین قطبی به او زنگ زد و گفت: خودتی مجید؟! آخه این چه کاری بود کردی؟! حالا مجبور بودی اینقدر خوب بازی کنی که نتونم تیم ملی دعوتت نکنم؟!

ب. مجیدی به برنامه ی 90 دعوت شد تا آمار smsهای نود بالا برود و ایضا مجیدی بابت حرف هایی که آنجا خواهد زد کمی توسط کمیته انضباطی جریمه شود و یک پولی هم توی جیب فدراسیون فوتبال برود!

ج. اگر مجیدی یکسال دیگر به تیم دیگری برود، هنگامی که مقابل استقلال بازی می کند، تماشاگران به یاد زحمات سال های قبلش – همانند کاری که با قلعه نویی و خسرو حیدری کردند - او را مورد عنایت خود قرار می دهند!!

د. از فدراسیون فوتبال زنگ زدند و توصیه کردند از وی تست دوپینگ بگیرند.
(راهنمایی- فرهاد مجیدی پس از بازی با سپاهان گفت: "از فدراسیون فوتبال زنگ زدند که از من تست دوپینگ بگیرند!")



قلعه نویی در خصوص یکی از صحنه های بازی گفت: "بچه‌ها زنگ زدند، گفتند توپتان گل شده!"،کلا نظر شما چیست؟!

الف. شاید بچه ها روی خط دروازه بوده اند و از آنجا تماس گرفته اند!

ب. شاید منظورشان گل اول یا دوم یا سوم سپاهان بوده است، که خب نیازی به زنگ زدن نبوده، خودمون می دونستیم گل شدن!!

ج. اصولا بایستی حرف راست را از بچه ها شنید؛ پس در نتیجه حرف کمک داور، داور و ایضا کارشناسان داوری همه کشک می باشد و حتما توپ گل شده است!

د. شاید منظورشان از بچه ها همان "علی" در آن کنفرانس مطبوعاتیه معروف بود!


در پایان نیز بایستی بگوییم پورحیدری (سرپرست استقلال) پس از پایان بازی گفت:"دیدید بازی با قلعه نویی حساسیت نداشت!"


منبع:عصر ايران

Omid7 09-02-2010 01:39 PM


Omid7 09-02-2010 01:39 PM


Omid7 09-10-2010 05:38 AM



اکنون ساعت 12:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)