مديری و قهوه تلخ
هنوز تکلیف نهایی پخش سریال مهران مدیری معلوم نشده است عکسهایی از مجموعه تلویزیونی «قهوه تلخ» ساخته مهران مدیری هنوز معلوم نیست که سرنوشت نهایی سریال «قهوه تلخ» آخرین ساخته مهران مدیری چه خواهد شد؟ مشخص نیست که بالاخره این مجموعه پر خرج و پر از سروصدا و حاشیه و خبرساز از تلویزیون پخش خواهد شد یا با توجه به خبرهای این روزها به شبکه نمایش خانگی میرود و سیدیهایش عرضه خواهد شد؟ چند عکس از این مجموعه را اینجا ببینید. اخبار قطعی درباره پخش این مجموعه کمدی در آینده نزدیک مشخص خواهد شد... |
مديري و قهوه تلخ
گردشمالی«قهوه تلخ» چند برابر بودجه فرهنگی کل کشور است
احتمالا همه آنهایی که چندین سال پیاپی در سیما مجموعههای تلویزیونی مهران مدیری را دنبال میکردند، از سهشنبه گذشته به نزدیکترین بقالی محل سری زدهاند تا جدیدترین مجموعه او «قهوه تلخ» را بخرند. مجموعهای که ابتدا قرار بود در تلویزیون پخش شود که به دلایل متناقضی که چندینبار اعلام شد، پخش نشد. اما حالا که این مجموعه در سراسر کشور با تبلیغات بسیار وسیع پخش شده، خبر میآید که «قهوه تلخ» در نخستین روز پخش 500 هزار نسخه فروخته است. این مجموعه به صورت «تک دیویدی» یا «سه سیدی» عرضه میشود و قیمت آن هم 2500 تومان است. خبر فروش 500 هزار نسخهای در یکروز را سایت رسمی «قهوه تلخ» هم تایید کرده است. با این اوصاف اگر ضرب و تقسیم سادهای بکنیم فروش یک روز این مجموعه دقیقا برابر است با یک میلیارد و 250 میلیون تومان. از طرف دیگر گفته میشود تیراژ پخش این مجموعه در هر فصل به دو میلیون نسخه خواهد رسید. پس باز هم سر انگشتی حساب کنیم. دو میلیون ضرب در 2500 تومان مساوی است با پنج میلیارد تومان. برای پیگیری موضوع سری به سوپرمارکتیِ پشت روزنامه میزنیم. همه فیلمهایی را که به تازگی در شبکه سینمای خانگی توزیع شدهاند مرتب و منظم روی میز چیده است. سریال «قهوه تلخ» را هم آن جلو گذاشته که یکی،دو تا بیشتر ازش نماندهاست. «فروشش چطور است؟» ما میپرسیم و او جواب میدهد: «عالی. میبینید که! چند تایی بیشتر نماندهاست.» تا میفهمد از روزنامه آمدهایم، خودش را جمعوجور میکند. هرطور شده راضی میشود به چند سوال دیگر هم جواب دهد. میگوید: «ما این سریال را دانهای 1800 تومن میخریم.» یعنی هفتصد تومان در هر مجموعه سود میکنند. ضرب و تقسیمها رفتهرفته سخت تر میشوند. اگر بقالیها 1800 تومن میخرند، برای شرکتهای توزیعکننده چند تمام میشود؟ در این باره هم جستوجو بیفایده است. هیچ خبر رسمیای در این باره منتشر نشده است. تنها اخباری که بهطور رسمی درباره شرکت الوند منتشر شده در همان سایت رسمی «قهوه تلخ» است: « 9 شعبه در سراسر کشور، 30 نماینده در سراسر کشور، تحت پوشش قراردادن 40000 فروشگاه خردهفروشی و عمده فروشی در سراسر کشور، همکاری با تمامی فروشگاههای زنجیره ای در کشور و...» ضرب و تقسیم دارد سختتر و سختتر میشود. در اوایل روزهای سال 89 بود که خبری توسط سایت جهان منتشر شد با این مضمون که در آخرین جلسهای که برای توافق میان مدیران شبکه سوم سیما و تهیه کنندگان این سریال برگزار شد، ظاهرا از طرف مدیر شبکه سوم سیما رقم سهونیم میلیارد تومان برای خرید این سریال پیشنهاد شد اما برادران آقاگلیان بهرغم رقم مذکور، دیگر درآمدهای حاصل از پخش این سریال را هم خواسته بودند که پذیرفته نشد. با فرض درست بودن این خبر، میزان هزینهای که برای ساخت این سریال صرف شده تقریبا مبلغی حدود سه میلیارد تومان یا کمی کمتر و بیشتر است. راستی اگر حساب و کتاب سختتان نیست، حساب کنید که در پایان پخش 30 بستهای (شامل 90قسمت) این سریال چند تومان اینور و آنور میشود؟ این مجموعه که توسط شرکت پخش الوند توزیع میشود طبق برنامهریزی به صورت هر هفته سه قسمت توزیع خواهد شد. اینکه تهیهکنندگان این سریال چقدر از فروش این مجموعه سود میبرند به هیچ کس ربطی ندارد اما آیا نمیتوان میزان گردش مالی کل این مجموعه را مثلا با بودجه فرهنگی کل یک استان مقایسه کرد؟ حالا حساب کنید گردش مالی مجموعه قهوهتلخ پس از فروش 30 قسمت چقدر است و چند درصد از بودجه فرهنگی کل کشور است. |
مديري و قهوه تلخ
مديري ، قهوه تلخ را كليد زد
مهران مديري ساخت مجموعه جديد خود با نام «قهوه تلخ» را آغاز كرد. پخش اين سريال از اول آبان ماه آغاز ميشود. مجموعه تلويزيوني «قهوه تلخ» در 90 قسمت 40 دقيقهاي براي پخش از شبكه سه سيما ساخته ميشود و بر اساس برنامهريزيها ، قرار است پخش آن از اول آبان ماه آغاز شود. بنا بر اين گزارش ، اين سريال از مضموني تاريخي برخوردار است و داستانهاي آن در يك كاخ ميگذرد كه ساخت اين لوكيشن آغاز كار مهران مديري را به تعويق انداخت. مديري در طراحي و ساخت اين دكور از كاخ سعد آباد كمك گرفته است. مهران مديري و سيامك انصاري اين بار نيز ايفاگر شخصيت هاي اصلي «قهوه تلخ» هستند و داستان اين سريال با بازي سيامك انصاري آغاز ميشود. او در ابتداي داستان كه در دنياي امروز ميگذرد، يك فنجان قهوه تلخ ميخورد و با خوردن آن به تاريخ سفر ميكند. او در طول زمان به مورخي تبديل ميشود كه در مرور خاطرات تاريخي خود، هربار دچار مسائلي ميشود كه اين مسائل داستان هاي سريال را رقم ميزند. در مجموعه تلويزيوني «قهوه تلخ» كه به تهيه كنندگي «مجيد گليان» و «حميد گليان» ساخته ميشود بازيگراني نظير سيامك انصاري ، علي لكپوريان، آرام جعفري ، سحر زكريا ، اليكا عبدالرزاقي ، سحر جعفري جوزاني ، هادي كاظمي ، نادر سليماني ، بيژن بنفشهخواه ، يوسف صيادي ، فلامك جنيدي، سعيد پيردوست و... ايفاي نقش ميكنند. داستان هاي مجموعه تلويزيوني «قهوه تلخ» توسط امير مهدي ژوله و خشايار الوند نوشته شده است قهوه تلخ ،20 شهريور مي آيد جام جم آنلاين: مجموعه تلويزيوني قهوه تلخ به كارگرداني مهران مديري از 20 شهريور ماه در فروشگاههاي معتبر عرضه ميشود. به گزارش فارس، سريال قهوه تلخ به كارگرداني مهران مديري و تهيهكنندگي مجيد و حميد آقاگليان همچنان در تهران تصويربرداري ميشود. بنا بر اين گزارش ، ساخت اين مجموعه با 34 بازيگر اصلي و گروهي شامل 200 نفر و با پيش توليد حدود 5 ماه براي طراحي و ساخت دكور و همچنين طراحي و دوخت لباس، از تيرماه سال 88 آغاز شده و حدود 6 ماه ديگر ادامه خواهد داشت. سريال قهوه تلخ از 20 شهريورماه و با برنامه هر هفته 3 قسمت در يك بسته، از طريق فروشگاههاي معتبر سراسر كشور عرضه ميشود. در خلاصه داستان اين سريال آمده است: نيما زند كريمي، استاد تاريخ معاصر طي تحقيقاتي راجع به يك دوره تاريخي، با خوردن يك فنجان قهوه به شكلي عجيب، به همان دوره تاريخي بر ميگردد، يعني سال 1201 جهانگير شاه، حكومت ميكند و دربار او اتابك اعظم خوابگذار ـ اقبال السلطنه ـ لعبت الملوك ـ فخرالتاج بانو ـ اختر الملوك ـ كاترين روسي ـ نازخاتون ـ بلد الملك ـ برزو خان سپهسالار ـ دامبول السلطنه ـ بيخودي الملك ديلمي و ... ونيما زند كريمي استاد تاريخ معاصر در ميان آنان! عوامل اصلي سريال قهوه تلخ عبارتند از: بازيگران اصلي اين سريال نيز عبارتند از: مهران مديري ـ سيامك انصاري ـ محمد رضا هدايتي ـ سحر زكريا ـ اليكا عبدالرزاقي ـ بروز ارجمند ـ رضا فيض نوروزي ـ سحر جعفري جوزاني ـ آرام جعفري ـ علي لك پوريان ـ عارف لرستان ـ بيژن بنفشهخواه ـ نادر سليماني ـ رضا نيكخواه ـ هادي كاظمي ـ جواد عزتي ـ فلامك جنيدي ـ مريم بخشي ـ رامين پورايمان ـ فاطمه هاشمي ـ سعيد پيردوست ـ بيوك ميرزايي ـ ساعد هدايتي ـ سام نوري ـ شايان احمديفرـ حميد كاشاني ـ بهشاد مختاري ـ مهدي ناطقي ـ امير فرزام دهنوي ـ شيما مومني ـ شقايق رحيميراد ـ آزاده مهديزاده ـ دريا امينيان. 1 ـ نويسندگان: خشايار الوند ـ امير مهدي ژوله، 2 ـ دستيار اول كارگردان و برنامهريز: شبنم وثوقي، 3 ـ نور: جمال شمس، 4 ـ تصوير: منوچهر مظفري، سعيد عباس اصفهاني، كامران جمشيديان، 5 ـ صدا: محمد حاتمنژاد، حميد گرمابدري، 6 ـ طراحي صحنه و لباس: فروزان جليليفر،7 ـ طراحي گريم: مهرداد شكرابي، 8 ـ مدير فني: حسن مرداني، 9 ـ قطع تصوير: جواد اصلاني، 10 ـ تدوين:احسان مظفري، 11 ـ موسيقي تيتراژ اول: بهرام دهقانيار، 12 ـ خواننده: مهران مديري، 13 ـ ساخت و انتخاب موسيقي: فرهاد مديري، 14ـ منشي صحنه: سارا مطلق، 15 ـ روابط عمومي: وفا ملكزاده، 16 ـ مدير تداركات: محمود رضا جوانشير، ـ 17 ـ مدير توليد: علي لك پوريان، 18 ـ كارگردان : مهران مديري، 19 ـ تهيهكنندگان: مجيد و حميد آقاگليان. تمام حرف و حدیثها و تایید و تکذیبها در مورد تازهترین ساخته مهران مدیری با عرضه این اثر در شبکه نمایش خانگی به پایان رسید تا دوستداران آثار مدیری پاییزی دیگر را با مجموعهای از او سپری کنند.قرار است «قهوه تلخ» در 90 قسمت ساخته شود و تا به حال حدود 40 قسمت آن ساخته شده است و مخاطب پيگير داستانهاي آن، از قسمت20 ميتواند شاهد حضور «مهران مديري» در اين سريال خانگي باشد. 9 قسمت از سريال «قهوه تلخ» آخرين ساخته «مهران مديري» در حالي در شبكه خانگي توزيع شده كه توانسته مخاطبان بسياري را به خود جلب كند كه هر هفته مصرانه پيگير ماجراهاي آن هستند و به هيچ وجه هم حاضر به تهيه نسخهاي غير از نسخه اصلي كار نيستند. بنابراين گزارش، بنابر اعلام تهيه كننده سريال، قرار است كار در 90 قسمت ساخته شود و تا به حال حدود 40 قسمت آن ساخته شده است و مخاطب پيگير داستانهاي «قهوه تلخ» از قسمت 20 ميتواند شاهد حضور «مهران مديري» در اين سريال خانگي باشد. اين سريال در لوكيشن قبلي سريال «پاورچين» ساخته ميشود كه باغي به مساحت 5 هزار و 500 متر در خيابان فرشته تهران است. محمودرضا جوانشير كه مدير تداركات سريال است، درباره آماده سازي لوكيشن به خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: زماني كه قرار شد براي ساخت «قهوه تلخ» به اينجا بياييم، اينجا پر از خاك و برگ و وسايل اضافه بود و ما حدود 20 روز فقط درگير تخليه زباله از لوكيشن بوديم. بعد از اتمام پاكسازي كار ساخت دكورها آغاز شد و در حال حاضر 70 درصد از مساحت باغ درگير ساخت لوكيشن شده است. لوكيشن وسيع «قهوه تلخ» فقط جايي براي تصويربرداري بخشهاي داخلي و بخش محدودي از نماهاي خارجي است و از بخشهاي مختلفي تشكيل شده است. اتاق نظميه، اتاق خواب شاه، كاخ شاه كه لوكيشن اصلي سريال است، مطبخ، بازار، قهوه خانه، خانه صدراعظم، خانه قهوه چي، زندان و ... از جمله لوكيشنهايي است كه مديري براي به تصوير كشيدن «قهوه تلخ» بنا كرده است. البته از بيرون كه به لوكيشن نگاه ميكني، فقط دري با رنگ سياه و ديوارهايي بلند خودنمايي ميكند و وقتي زنگ در را ميزني و در باز ميشود، ابتدا اتاقك نگهباني سمت چپ خودنمايي ميكند و بعد هم كه هر بخش از دكورهاي ياد شده در گوشهاي بنا شده است. بازديد از لوكيشن را به همراه وفا ملكزاده مدير روابط عمومي پروژه آغاز ميكنيم و ابتدا سر از اتاق نظميه در ميآوريم، پس از آن هم به نوبت لوكيشنها را با توضيح خانم ملكزاده ادامه ميدهيم. از نكات قابل توجه در اين لوكيشن كه تمام در و ديوار آن پوشيده از طرحهاي سنتي است، اين است كه تمام اين نماها با ابتكار و طراحي پانتهآ واعظنيا (طراح تزئينات كاخها و ساخت تيتراژ و گرافيك تبليغات) خلق شدهاند و براي اولين بار تمام طرحها با كامپيوتر طراحي و در اندازه واقعي چاپ شدهاند. اين مسئله توانسته است بسياري از مشكلات سازندگان اين سريال را در تهيه دكور از بين ببرد و آنها بتوانند با خيال راحت هر طرحي را از كار درآورند. گويا جمشيد مشايخي نيز كه بازديدي از پشت صحنه سريال «قهوه تلخ» داشته، باديدن ابتكار ابراز خرسندي كرده و گفته است اي كاش اين تكنولوژي در ساخت سريال «هزاردستان» هم بود تا زنده ياد حاتمي براي ساخت اين سريال اينقدر متحمل سختي نميشد. اتاق گريم هم جاي ديگري است كه سركي به آن ميكشيم. تنها بازيگري كه امروز در حال گريم است، محمدرضا هدايتي (جهانگير خان دولو) است كه مهرداد شكرآبي طراح گريم سريال مشغول گريم آن است. شكرآبي در توضيحاتي پيرامون چگونگي خلق طراحيها كه متعلق به دوره زماني نامشخصي است، گفت: براي طراحي گريم افراد داستان قهوه تلخ به كتابهاي تاريخي مراجعه كرديم و مطالعات بسياري در اين حوزه داشتيم، آقاي مديري هم در اين راه كمكهاي بسياري به ما كرد و در نهايت هم خواست تا هركدام از شخصيتها با توجه به خصلتهاي اخلاقي كه دارند، شبيه حيواني كه صاحب آن خلقيات است، شوند. مثلا پادشاه درباره گريمي شبيه به گربه دارد. وي ادامه داد: البته برخي تصاوير هم مانند زناني با چشماني سياه و ابروان به هم پيوسته به تاريخ ما منسوب است كه در مطالعات به نقطه دقيقي درباره آن نميرسي. محمدرضا هدايتي نيز عليرغم شتابزدگيها و بد اخلاقيهايي كه جلو دوربين دارد، متبسم و آرام نشسته است تا شكرابي كارش را تمام كند، او در پاسخ به خبرنگار راديو و تلويزيون فارس با اين مضمون كه چرا مردم در مقابل خواسته مديري مبني بر عدم كپي سريال حرف شنوي داشتهاند و خلاف ساير آثار اين كارها را نميكنند؟ گفت: اين نشاندهنده ارتقاء فرهنگ مردم است. ما كه قانون كپي رايت نداريم و همه هنرمندان از اين قضيه رنج ميكشند، مردم نشان دادهاند كه اگر چنين قانوني باشد، از آن استقبال ميكنند و من شرمنده مردم شدم، آنها مانند يك حركت ملي در اين باره واكنش نشان دادند. وي ادامه داد: مخصوصا در سالهاي اخير مردم بسيار جلوتر از هنرمندان بودهاند و هنرمندان نتوانستهاند خواستههاي آنها را مرتفع كنند. ما تلاش كردهايم كه اگر كاري در حد شان آنها نميسازيم، حداقل به شعورشان هم توهين نكنيم. وي درباره اين كه چرا در آثار مديري همواره نقش پيرمردها را ايفا ميكند نيز تصريح كرد: با اين كه همه پير هستند، تلاش ميكنم تا تشابهي در آنها حس نشود و در حد بضاعت ضعيف خود اين نقشها را ايفا ميكنم. اگر كار تكراري است و مردم احساس تكراري بودن دارند، من معذرت خواهي ميكنم البته من به عنوان بازيگر از خود انتظار دارم كه نقشهايم را تكرار نكنم. وي با بيان اين كه دوست دارم با آقاي مديري كار كنم، اظهارداشت: چرا هميشه من نقش پيرها را بازي ميكنم را بايد از آقاي مديري بپرسيد. كار من را سخت كرده است. چون نقشهايم مدام بايد با هم فرق داشته باشند و همين امر مرا به چالش كشيده و تلاشم را بيشتر كرده است. هدايتي درباره راز ماندگاري آثار مديري پس از گذشت سالها نيز تصريح كرد: چون نمونه مشابه در حوزه كارهاي طنزي كه انجام شده نداريم، مديري كارهاي فانتزي ميسازد و مردم شايد خود و جامعهشان را در آن ببيند. جداي از باهوشي مديري، او عوامل خوبي به كار ميگيرد و از بهترينها استفاده ميكند و همه اينها باعث ماندگاري ميشوند. به گزارش فارس، استفاده از دكوراسيون و اكسسوار جالب، زيبا و گران قيمت نيز يكي ديگر از شاخصههاي اثر تازه مهران مديري است و هنكامي كه در لوكيشنها قدم ميزنيد، متوجه دقت نظر طراح صحنه و لباس كار (فروزان جليليفر) ميشويد كه بدون از قلمانداختن سر سوزني، همه چيز را به جا و تمام و كمال رعايت كرده است. راستي! مهران مديري هم در لوكيشن هست و او هم تا جايي كه ما خبردار شديم در حال گريم بود، البته او خيلي دل خوشي از مواجهه با خبرنگاران ندارد و نه جلويشان ظاهر ميشود و نه مصاحبه ميكند! برعكس باور عموم نيز مديري خلاف جلوي دوربين، در پشت دوربين خيلي بشاش و خندهدار!!! نيست. «جواد عزتي» هم كه اولين همكاري را با مديري دارد در لوكيشن ميبينيم، البته او در حال خروج از لوكيشن است و خيلي وقتي براي مصاحبه ندارد. امروز لوكيشن خلوت است و مديري از عوامل خواسته تا بروند، فقط خودش در لوكيشن هست و محمدرضا هدايتي... اين بخش تاريخي گمشده، خلاف روزهاي پر سروصدايي كه در تصاوير ميبينيم، خلوت است و ساكت... از قهوه تلخ مديري جز وهمي نمانده است... در هنگام خروج از لوكيشن ليلي رشيدي را ميبينيم كه همراه دو پسر بچه براي بازديد از لوكيشن «قهوه تلخ» آمده است... |
به گزارش خبرآنلاین، «قهوه تلخ» آخرین مجموعه طنز مهران مدیری، در ابتدای ساخت به دلیل عظیم بودن تولید، متفاوت بودن داستان و بازگشت دوباره مدیری به تلویزیون بسیار خبرساز بود، اما این خبرها در ادامه مسیر ساخت مجموعه و مهمتر از همه رسیدن به مرحله پخش ابعاد تازهای به خود گرفت.
مدیری و گروهش از تیرماه سال 1388 پیش تولید «قهوه تلخ» را آغاز کردند. کاخ بزرگی در یکی از ساختمان های خیابان بوسنی و هرزگوین در خیایان فرشته ساخته شد تا همه چیز برای ساخت اثری مهم از مجموعه کارهای طنز مدیری آغاز شود. پیش از آماده شدن دکور بخش های بیرونی و خیابانی فیلمبرداری شد تا کار ساخت این مجموعه از مهرماه سال 1388 آغاز شود. در این مقطع براساس تصمیمگیری صورت گرفته در گروه، خشایار الوند و امیرمهدی ژوله نویسندگان فیلمنامه نقشی برای خود مدیری ننوشتند و قرار بود او فقط در نقش راوی حضور داشته باشد. طبق معمول آثار مدیری، سیامک انصاری یکی از کلیدی ترین نقش ها را برعهده گرفت و محمدرضا هدایتی، سحر زکریا، الیکا عبدالرزاقی، برزو ارجمند، رضا فیض نوروزی، سحر جعفری جوزانی، آرام جعفری، علی لک پوریان، عارف لرستانی، بیژن بنفشهخواه، نادر سلیمانی، رضا نیکخواه، هادی کاظمی، جواد عزتی، فلامک جنیدی و دیگر بازیگران سایر نقش ها را ایفا کردند؛ هرچند در ادامه راه مدیری خود به عنوان بازیگر نقش بلوتوس تاجر ونیزی یکی از نقشهای اصلی را برعهده گرفت. روزهای اولیه تصویربرداری بود که اعلام شد مجموعه مدیری از آبان ماه در شبکه سوم سیما روی آنتن خواهد رفت، اتفاقی که نه در آبان ماه سال 88 افتاد و نه هیچگاه دیگر رخ خواهد داد. نخستین خبر در مورد توقف تولید مجموعه مدیری 19 مهرماه منتشر شد. ماجرا از این قرار بود که دکورهای کاخ بزرگ داستان ساخته نشده بود و گروه باید مدتی انتظار می کشید تا کار گروه طراح صحنه به پایان برسد. آبان ماه سال 88 فرا رسید و در شرایطی که انتظار میرفت براساس اخبار منتشر شده مجموعه مدیری روی آنتن برود این اتفاق نیافتد؛ دلیل روشنی اعلام نشد اما نزدیکی به ماه محرم و صفر و متناسب نبودن فضای این ایام با حال و هوای مجموعه مدیری موجب شد دومین زمانی که به عنوان مقطع پخش این اثر عنوان شود، پایان دهه اول محرم باشد. هرچند تقریباً از اوایل سال 1389 برخی از مدیران سازمان صداوسیما مجموعه «قهوه تلخ» را با شبکه سه سیما کاملاً بی ارتباط دانستند، اما در آبانماه سال 1388 هاشم رضایت، قائم مقام شبکه سه سیما در مورد این مجموعه گفت: «مجموعه تلویزیونی «قهوه تلخ» بعد از دهه اول ماه محرم روی آنتن میرود. کار مهران مدیری در حال تغییر دکور است و براین اساس متوقف شده است.» تصویربرداری مجموعه مدیری دو روز بعد از اظهارات این مدیر سیما با برداشت صحنههای تاج گذاری پادشاه با بازی محمدرضا هدایتی در لوکشین اصلی از سرگرفته شد. محرم و صفر به پایان رسید و از پخش مجموعه مدیری خبری نشد تا اینکه در بهمن ماه خبری مبنی بر پخش مجموعه در روزهای پایانی این ماه انتشار یافت. آن زمان اعلام شد، این مجموعه از اواخر بهمن ماه و پس از پایان مراسم مربوط به دهه فجر، رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام رضا(ع) روانه آنتن شبکه سه سیما خواهد شد. در این مقطع با وجود آنکه تصویربرداری ادامه داشت، 15 قسمت از مجموعه آماده نمایش شده بود اما زمستان هم رو به اتمام رفت و باز هم از مجموعه مدیری خبری نشد؛ برخی چنین تصور کردند مجموعه 50 قسمتی مدیری قرار است از ابتدای نوروز سال 89 روی آنتن برود، اما نبود عنوان آن در میان مجموعههای نوروزی این احتمال را به کمترین میزان رساند. برخی گفتند پخش مجموعه «دارا و ندار» مسعود ده نمکی مانع پخش اثر مدیری بوده و گروه دیگر مسئله ای حاشیهساز را عنوان کردند. اظهارات نشان از آن داشت که تهیه کنندگان خواستار دریافت مبلغی برای آگهی های میانبرنامه این مجموعه بودند. توقعی که نه تنها برآورده نشد، بلکه به نظر میرسد دلیل اصلی بسته شدن پرونده پخش «قهوه تلخ» از تلویزیون نیز شد. البته اردیبهشت ماه خبرهایی مبنی بر توافق مدیران شبکه سه برای خرید مجموعه مدیری منتشر شد. علی اصغر پورمحمدی در این زمان اعلام کرد پنج قسمت از مجموعه مورد بازبینی قرار گفته، اما مشکلاتی در مورد این مجموعه و صداوسیما وجود دارد که برطرف شدن آن نیازمند زمان و بررسیهای مکرر است. مدیر شبکه سه هم تاکید کرد صداوسیما برای تولید این مجموعه هیچ هزینهای نکرده است. وضعیت مجموعه همچنان بلاتکلیف بود که مدیری در اوایل خردادماه گفتوگویی انجام داد و گفت هنوز هیچ چیز در مورد پخش این مجموعه روشن نیست و تا 20 روز بعد یعنی اوایل تیرماه وضعیت پخش آن روشن خواهد شد. سر وعدهای که مدیری داده بود، خبر آمد مجموعه مدیری از سوی شورای نظارت شبکه نمایش خانگی دیده شده است، هرچند سعید رجبی فروتن، مسئول این بخش تاکید کرد دیده شدن قسمتهایی از این مجموعه و صدور مجوز برای آن به هیچ عنوان به زمان پخش آن در شبکه نمایش خانگی اشاره ندارد و تصمیمگیری در این زمینه برعهده صاحبان خود اثر است. هرچه مدیران صداوسیما و گروهی تلاش کردند ارتباط مجموعه مدیری را با شبکه سه حفظ کنند، اما در نهایت این حلقه به هم وصل نشد و اواخر مردادماه سال 1389 خبرهایی در مورد عرضه این مجموعه در شبکه نمایش خانگی ابتدا به صورت غیررسمی و بعد از مدتی کوتاه با نصب بیلبوردهای آن در سطح شهر منتشر شد. به این ترتیب پرونده پخش تازهترین مجموعه مهران مدیری بسته شد. «قهوه تلخ» بعد از حواشی بسیار از 20 شهریورماه در شبکه نمایش خانگی عرضه میشود. هفتهای سه قسمت 40 دقیقهای از این مجموعه در فروشگاهها ارائه می شود تا این بار شبکه نمایش خانگی پل ارتباطی دوستداران مدیری و کارهایش با تازهترین کار او باشد. در خلاصه داستان این مجموعه آمده است: نیما زند کریمی، استاد تاریخ معاصر طی تحقیقاتی درمورد یک دوره تاریخی با خوردن یک فنجان قهوه به شکلی عجیب به همان دوره تاریخی برمیگردد، یعنی سال 1201. جهانگیرشاه، حکومت میکند و در دربار او اتابک اعظم خوابگذار، اقبال السلطنه، لعبتالملوک، فخرالتاج بانو، اخترالملوک، کاترین روسی، نازخاتون، بلد الملک، برزو خان سپهسالار، دامبول السلطنه، بیخودیالملک دیلمی و ... زندگی میکنند و نیما زند کریمی استاد تاریخ معاصر در میان آنان است! منبع:خبرآنلاين http://www.pixdooni.com/wp-content/u...eye-talkh4.jpg http://www.pixdooni.com/wp-content/u...eye-talkh1.jpg http://www.pixdooni.com/wp-content/u...eye-talkh2.jpg http://www.pixdooni.com/wp-content/u...eye-talkh3.jpg http://www.pixdooni.com/wp-content/u...eye-talkh5.jpg http://www.pixdooni.com/wp-content/u...eye-talkh6.jpg http://www.pixdooni.com/wp-content/u...eye-talkh7.jpg http://www.pixdooni.com/wp-content/u...eye-talkh8.jpg |
ابتکار جالب مهران مدیری برای جلوگیری از فروش غیر قانونی قهوه تلخ قهوه تلخ یک کمدی تاریخی است مهر: استقبال از عرضه مجموعه طنز "قهوه تلخ" به کارگردانی مهران مدیری بازار نمایش خانگی را صاحب یک رکورد تازه کرد. از مدتی پیش که عرضه مجموعه "قهوه تلخ" به کارگردانی مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی قطعی شد، پیشبینی این که مجموعه تازه این بازیگر و کارگردان محبوب مورد استقبال دوستدارانش قرار بگیرد چندان سخت نبود، حالا و با ورود "قهوه تلخ" به بازار نمایش خانگی خبر میرسد که نیم میلیون نسخه از این مجموعه در روز اول فروخته شده و این یعنی رکوردی تازه و انتظار برای تغییر فضای رقابت. مدیری چهرهای محبوب است که در کارنامه تلویزیونیاش با همه فراز و فرود و انتقادهایی که میتوان به آن داشت مجموعه کم مخاطب ندارد، او در سالهای اخیر تنها با خود رقابت کرده و مقایسه شده، اگر "پاورچین" نقطه اوجی بوده که یک دهه پیش تجربه کرد و هنوز تکرار نشده اما به دلیل نبودن رقیب هنوز تاج بهترین کمدین تلویزیون بر سر مدیری است و او رقیب جدی در این عرصه نداشته است. حتی رضا عطاران هم نتوانسته محبوبیت و شهرت توامان مدیری بین مخاطب عام و خاص را تجربه کند، "قهوه تلخ" در شرایطی به بازار آمده که مخاطبان با مشکلاتی که تلویزیون با پخش این مجموعه داشت کاملا آشنایی دارند و این پسزمینه ذهنی کمک کرد تا دوستداران مدیری و آثارش تشنه دیدن مجموعه بمانند. او تلاش کرده در "قهوه تلخ" به سراغ فضایی تازه برود، قصه را به زمان گذشته برده و هنوز شوخیهای اجتماعی و متلک به شرایط را فراموش نکرده، سه قسمت اول هنوز انتظارها از مدیری را پاسخ نداده اما همه خوب میدانند که برای راه افتادن موتور مجموعههای مدیری باید کمی صبر کنند. رکورد شکنی "قهوه تلخ" میتواند پیامدهای دیگری هم داشته باشد، مدتی است مجموعه "قلب یخی" به کارگردانی محمدحسین لطیفی در شبکه نمایش خانگی عرضه و از آن استقبال شده است، "قلب یخی" تجربهای تازه در کارنامه لطیفی و مجموعهسازی است، در این مجموعه تهیهکننده از فضای بازی که تغییر رسانه برایش ایجاد کرده به درستی استفاده کرده است. با توجه به ممیزیهایی که در تلویزیون وجود دارد "قلب یخی" نمیتوانست از تلویزیون پخش شود یا گرفتار جرح و تعدیل فراوان میشد اما شبکه نمایش خانگی این فرصت را فراهم میکند تا "قلب یخی" با توجه به داستان جذاب و فضای تازهاش دیده شود، این یکی از بهترین کارکردهایی است که شبکه نمایش خانگی میتواند داشته باشد. "قلب یخی" با وجود کاستیهایی که دارد به ویژه در بخش مربوط به طراحی و شوی لباس و... که به دلیل محدودیتها کارگردان نمیتوانسته به آن نزدیک شود، مجموعهای است که برای آن هزینه شده با سلیقه و وسواس ساخته شده و داستان آن پرتعلیق است و بیننده را همراه میکند. عرضه یک مجموعه طنز در این شرایط میتواند بازی را به زیان "قلب یخی" تغییر بدهد، "قهوه تلخ" مخاطب عام بیشتری دارد و استقبال از آن میتواند فروش "قلب یخی" را که یکی از پربینندهترین محصولات شبکه نمایش خانگی در هفتههای اخیر بوده تحت تاثیر قرار بدهد، اما از سویی این رقابت جذاب میتواند به این بازار رونق بدهد و ظرفیتهایش را آشکار کند. شبکه نمایش خانگی میتواند کمبودها و ضعفهای تلویزیون را جبران کند. در این مدیوم میتوان به سراغ موضوعهای تازه و فضاهای جدیدی رفت که گرفتار ممیزی تلویزیون میشوند. باید دید در هفتههای آینده جدال "قهوه تلخ" و "قلب یخی" وارد چه مرحلهای میشود و کدام گروه برنده این بازی میشود. منبع:عصر ایران 29/6/89 |
«قهوه تلخ» تازهترین سریال کمدی مهران مدیری که به صورت سیدی برای عرضه در فروشگاهةای سراسر کشور تولید شده، در اولین روز عرضه به بازار با فروش افسانهای نیم میلیون نسخه رکوردی دستنیافتنی در فروش محصولات فرهنگی خانگی به جا گذاشت. این آمار فروش را علی مک پویان، مدیر تولید سریال، و بازیگر مجموعه اعلام کرده است.
مجموعه اول شامل سه سیدی (سه قسمت از سریال) است و 2500 تومان قیمت دارد. مجموعه دوم این سریال از شنبه دو هفته بعد 89/07/03 توزیع خواهد شد و از این تاریخ به بعد سریال قهوه تلخ شنبه هر هفته به طور منظم در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. «قهوه تلخ» 32 بازیگر اصلی دارد و داستان آن با بازی سیامک انصاری در نقش مورخ آغاز شد. او در ابتدای داستان که در دنیای امروز میگذرد، یک فنجان قهوه تلخ میخورد و با خوردن آن به تاریخ سفر میکند. او در طول زمان به مورخی تبدیل میشود که در مرور خاطرات تاریخی خود، هربار دچار مسائلی میشود که این مسائل داستانهای سریال را رقم میزند. -------------------------------------------------------------------------------- مهر: از مدتی پیش که عرضه مجموعه "قهوه تلخ" به کارگردانی مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی قطعی شد، پیشبینی این که مجموعه تازه این بازیگر و کارگردان محبوب مورد استقبال دوستدارانش قرار بگیرد چندان سخت نبود، حالا و با ورود "قهوه تلخ" به بازار نمایش خانگی خبر میرسد که نیم میلیون نسخه از این مجموعه در روز اول فروخته شده و این یعنی رکوردی تازه و انتظار برای تغییر فضای رقابت. مدیری چهرهای محبوب است که در کارنامه تلویزیونیاش با همه فراز و فرود و انتقادهایی که میتوان به آن داشت مجموعه کم مخاطب ندارد، او در سالهای اخیر تنها با خود رقابت کرده و مقایسه شده، اگر "پاورچین" نقطه اوجی بوده که یک دهه پیش تجربه کرد و هنوز تکرار نشده اما به دلیل نبودن رقیب هنوز تاج بهترین کمدین تلویزیون بر سر مدیری است و او رقیب جدی در این عرصه نداشته است. حتی رضا عطاران هم نتوانسته محبوبیت و شهرت توامان مدیری بین مخاطب عام و خاص را تجربه کند، "قهوه تلخ" در شرایطی به بازار آمده که مخاطبان با مشکلاتی که تلویزیون با پخش این مجموعه داشت کاملا آشنایی دارند و این پسزمینه ذهنی کمک کرد تا دوستداران مدیری و آثارش تشنه دیدن مجموعه بمانند. او تلاش کرده در "قهوه تلخ" به سراغ فضایی تازه برود، قصه را به زمان گذشته برده و هنوز شوخیهای اجتماعی و متلک به شرایط را فراموش نکرده، سه قسمت اول هنوز انتظارها از مدیری را پاسخ نداده اما همه خوب میدانند که برای راه افتادن موتور مجموعههای مدیری باید کمی صبر کنند. رکورد شکنی "قهوه تلخ" میتواند پیامدهای دیگری هم داشته باشد، مدتی است مجموعه "قلب یخی" به کارگردانی محمدحسین لطیفی در شبکه نمایش خانگی عرضه و از آن استقبال شده است، "قلب یخی" تجربهای تازه در کارنامه لطیفی و مجموعهسازی است، در این مجموعه تهیهکننده از فضای بازی که تغییر رسانه برایش ایجاد کرده به درستی استفاده کرده است. با توجه به ممیزیهایی که در تلویزیون وجود دارد "قلب یخی" نمیتوانست از تلویزیون پخش شود یا گرفتار جرح و تعدیل فراوان میشد اما شبکه نمایش خانگی این فرصت را فراهم میکند تا "قلب یخی" با توجه به داستان جذاب و فضای تازهاش دیده شود، این یکی از بهترین کارکردهایی است که شبکه نمایش خانگی میتواند داشته باشد. "قلب یخی" با وجود کاستیهایی که دارد به ویژه در بخش مربوط به طراحی و شوی لباس و... که به دلیل محدودیتها کارگردان نمیتوانسته به آن نزدیک شود، مجموعهای است که برای آن هزینه شده با سلیقه و وسواس ساخته شده و داستان آن پرتعلیق است و بیننده را همراه میکند. عرضه یک مجموعه طنز در این شرایط میتواند بازی را به زیان "قلب یخی" تغییر بدهد، "قهوه تلخ" مخاطب عام بیشتری دارد و استقبال از آن میتواند فروش "قلب یخی" را که یکی از پربینندهترین محصولات شبکه نمایش خانگی در هفتههای اخیر بوده تحت تاثیر قرار بدهد، اما از سویی این رقابت جذاب میتواند به این بازار رونق بدهد و ظرفیتهایش را آشکار کند. شبکه نمایش خانگی میتواند کمبودها و ضعفهای تلویزیون را جبران کند. در این مدیوم میتوان به سراغ موضوعهای تازه و فضاهای جدیدی رفت که گرفتار ممیزی تلویزیون میشوند. باید دید در هفتههای آینده جدال "قهوه تلخ" و "قلب یخی" وارد چه مرحلهای میشود و کدام گروه برنده این بازی میشود. ------------------------------------------------------------------------------------------ |
طنز خیلی قشنگیه مثل همه کاراهاشون{داش مشتی}
|
تا به الان که کارهاشون رو مشاهده کردم مجموعه اول شروع زیبایی داشت اما در ادامه اسیر ماندگی سینمایی شد و از آن بوی سرهم بندی آمد !!
تبلیغات با این وسعت می آمد تا نویدی سریالی متفاوت از مهران مدیری بدهد اما چه کنیم که هر چه جلوتر میرود نیش و کنایه های بی مزه و بی معنی و توهین پشت پرده لفاظی در آن نیز بیشتر افزایش می یابد و اغراق خارج از عرف و محدود تاریخی ! ظاهراً آقای مدیری مثل بعضی از کارگردان های دیگر مثلاً می خواهد فیلم چند لایه بسازد ولی نمیداند اول طرف باید هنر داشته باشد بعد صحبت لایه بکند ! مدیری بعد از شب های برره در گردابی به نام ژانر تاریخی به دام افتاد و ظاهراً اثر بعدی او هم دوران بنقله میرزا شاه را روایت می کند !! سیری هم که در قهوه تلخ مشاهده می شود نزولی است و نه سعودی مدیری باید فکری به حال این اثرش بکند تا نشود باغ مظفر!! همچین گفت بچه ها بهترین بازیشان را کرده اند که گفتیم چه شود و آخر هم دیدیم چه بود و چه شد !! من که اصلاً خوشم نیامد همچین چیز پر مایه ای نیست که بخواهم تحلیل و تفسیرش هم بکنم . فعلاً باید همین طنز های اجباری به زور مثلاً خنده آور و فیلم های مثلاً طنز فوق العاده زرد جواد رضویان و........ که کارشان فقط مسخره کردن لهجه ها هست تحمل کنیم رضا عطاران هم که ازش خبری نیست ایرج طهماسب که زمانی با فیلم های طنزش غوغا میکرد هم تو همان عینک دودی و فیلم اخیرش باقی ماند ! باید تکانی به سینمای طنز خودمان بدهیم . |
:dمي گم شكوفه رو تو قهوه تلخ ديدين
يكي هم اين جاست، بترسيد;) :21::24: |
همه چیز درباره «باباشاه» قهوه تلخ
کمکهای آقای مدیری خیلی جالب است اینکه عصارهای از یک چیزی را میدهد و میگوید همین را بگیر و برو و این تویی که باید آن را پرورش بدهی. «هادی کاظمی» بازیگر نقش «باباشاه» در قهوه تلخ کار هنری خود را از 16، 15 سالگی در «کانون حر» شروع کرد و از همان سالهال روی صحنه رفت. بعدها وارد دانشگاه شد و در رشته بازیگری تحصیلاتش را ادامه داد، دورهای که خودش معتقد است که هیچ کمکی به او و پیشرفتش در بازیگری نکرده است: «من در دانشگاه هیچ چیز یاد نگرفتم اما یک استادی داشتم به اسم آقای دامود که خیلی چیزها به من یاد داد ولی متاسفانه وقتی وارد دانشگاه شدم حس اینکه چیزی در آنجا یاد گرفتم را نداشتمم. دانشگاه بیشتر برای من محیطی بود برای ارتباط بیشتر، همین».http://www.asriran.com/files/fa/news...152791_288.jpg او از سال 75 وارد تلویزیون شد اما با بازی در نقش «دوبرره» در سریال «پاورچین» برای عامه مردم شناخته شد. او از همان کار به نوعی تبدیل به یکی از اعضای ثابت گروه مدیری شد و تقریبا در همه کارهای بعد از «پاورچین» مدیری حضور داشت. در این مدت در تله فیلمها و سریالهای دیگری هم بازی کرده که از کارهای اخیرش میتوان به سریال «در چشم باد» در نقش عباس رسپشن هتل اشاره کرد. او در «قهوه تلخ» در نقش باباشاه حسابی توی چشم آمده است. آنچه میخوانید گزیدهای از مصاحبهایست که همشهری جوان در شماره 282 خود آن را منتشر کرده است. باباشاه از ابتدا همین طور طراحی شده بود یا اینکه هنگام کار و سر صحنه شکل گرفت؟ من قبل از این در «باغ مظفر» تجربه بازی در نقش شخصیت پیرمرد را داشتم که پدر خان قلی خان بود. زمانی که باباشاه را به من پیشنهاد دادند گفتند که این شخصیت قرار است بابای جهانگیرشاه باشد که خودش هم پیر است؛ یعنی اینجا هم باید نقش پیرمرد دیگری را بازی میکردم بنابراین مهران مدیری گفت سعی کن همان شخصیتی که در باغ مظفر بودی را بازی کنی چون واقعا در آنجا دیده نشد. قرار بود از ابتدا نقاش باشد یا این موقع کار اضافه شد؟ نه این از اول نوشته شده بود که باباشاه نقاش و ملقب به جمال الملک است و کهنسال اما بقیه چیزها در کار پیش آمد. ما خودمان خیلی از پیشنهادها را به آقای مدیری میدادیم و بعضیها قبول میشد و در نهایت اینکه همه چیز در جای خودش قرار میگرفت و آقای مدیری در این قضیه خیلی کمک کرد. کمکهای آقای مدیری خیلی جالب است اینکه عصارهای از یک چیزی را میدهد و میگوید همین را بگیر و برو و این تویی که باید آن را پرورش بدهی. یکی از ویِگیهای باباشاه نحوه صحبت کردن اوست، این لحن پیشنهاد خودتان بود؟ نحوه صحبت کردن باباشاه هم کار خودم بود. گریم باباشاه خیلی سنگین است و چهرهتان اصلا مشخص نیست، از این نمیترسیدید که شناخته نشوید؟ خودم معتقدم که هنوز نباید قیافهام را خرج کنم و فکر نمیکنم تا حالا خیلی از مردم چهره واقعی مرا به جزء در دو سه کار دیده باشند، ضمن اینکه من مدتهاست که دیگر بحث شهرت و اینها را گذاشتم کنار و علاقهای به این مسئله ندارم. من در سال 75 شهرت را تجربه کردم و دیدم که چیزی خوبی نیست بنابراین در اینجا به این چیزها فکر نمیکردم که دیده بشوم یا نه به همین خاطر از همان ابتدا از این گریم استقبال کردم و خیلی هم آن را دوست دارم. به این نکته اشاره داشتی که با مهران مدیری درباره درآوردن نقش تعامل داری، واقعا مدیری که پشت صحنه اینقدر جدی و اخمو است به کسی اجازه نفس کشیدن میدهد چه برسد به حرف زدن و تعامل کردن؟ به نظر من هر شخصیتی هم باید جاذبه داشته باشد و هم دافعه و مجموع این دو تا باعث میشود رفتار یک انسان کامل باشد. ما خیلیوقتها شوخی هم داریم اما به این معنی نیست که دائم داریم میخندیم و تو سر و کله هم میزنیم چون خیلیها فکر میکنند پشت صحنه کارهای کمدی فقط شوخی و خنده است اما برعکس خیلی جدیتر از کارهای دیگر است چون وقتی جدیت نباشد شیرینی کار درنمیآید ما اصلا لودگی نداریم. خود مهران مدیری از چه قسمتی وارد کار میشود؟ از قسمت بیستم. شنیدیم همراه با مهران مدیری شخصیت جدید دیگری هم وارد داستان میشود که نقش ان را هم شما بازی میکنید؟ بله و از قسمت 30 وارد داستان میشود. آقای مدیری یک روز به من زنگ زد و گفت بیا لوکیشن و صحبت شد که یک نقش دیگر را بازی کنیم. این برای من خیلی سخت بود و بنابراین سعی کردم آن را منتفی کنم چون میترسیدم نکند به شخصیت باباشاه لطمه بزند چون او یک آدم دیگر است که از روسیه میآید و اتفاقات خودش را دارد و بیشتر کارکرد داستانی دارد اما آقای مدیری اصرار کرد و گفت میتوانی. یعنی باباشاه میمیرد و حذف میشود از سریال؟ نه، میمیرد اما دوباره زنده میشود. اصلا کارش همین است، هی میمیرد و زنده میشود. مثل ماشین هلش میدهند، روشن میشود. شخصیت باباشاه خیلی مورد توجه قرار گرفته، همین است که در قسمت هشتم که به سفر میرود و نیست، تماشاگر نبودش را کاملا حس میکند، حالا حضور این شخصیت جدید باعث کمرنگ شدن او نمیشود؟ قدیمیها مثال خوبی دارند، آنها میگویند هنوز سیر نشدی از غذا بکش کنار که آن ولع و مزه غذا زیر دندانت بماند. من خودم موافقم که در نشان دادن باباشاه باید خساست شود چون ممکن است در صورت حضور مداومش تکراری شود. |
سریال جذابی است فقط از بیگ بنگ جان یه سوال دارم آیا معنی واقعی طنزرو میدونید ؟؟؟؟
این فیلم کاملا طنزه خواهش میکنم طنز رو با دقک بازییه بعضی از هنر پیشه هامون (البته معضرت میخواهم که توهین کردم) فرق داره طنز :گفتن معضلات جامعه در قالب خنده است که ببیننده وقتی میبینه خنده ای از روی تاسف به لب بیار که من فکر میکنم تاحالا آقای مدیری تو این مجموعه خوب پیشرفته |
من كه خيلي از بابا شاه خوشم مياد:)
با فافا موافقم اين دست گذاشته روي معضلات جامعه همين پول كه از رعيت بگيرين دوباره بهشون بدين يكي از نكات جالب اين سرياله مهران مديري تا حالا تو قهوه تلخ موفق شده اين كارو به درستي انجام بده ومن مطمئنم تا آخرش هم همين طوره |
انتقاد شدید روزنامه جمهوری اسلامی از سریال مهران مدیری؛
روز نامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با عنوان “سیاه نمایی با بوی قهوه تلخ “از سریال قهوه تلخ مدیری انتقاد کرد . جمهوری اسلامی نوشت :مجموعه قهوه تلخ شايد اين روزها سخن سازترين و پربحثترين مقوله فرهنگي از درآمد و سود گرفته تا قرعه كشيهاي وعده داده شده باشد؛ هرچند به حركت زيرپوستي فرهنگي آن كمتر و چه بسا توجهي نشده است.
مهران مديري به عنوان مجموعه ساز طنزپرداز از "ساعت خوش" به بعد همزمان يا پس از نمايش هر مجموعه خود مورد نقد قرار گرفته و سپس به فراموشي سپرده شده است. كارنامه هنري مديري و گروه نويسندگانش شايد بيش از ديگر هنرمندان و سناريونويسان عرصه تلويزيوني قابل نقد باشد، زيرا افزون بر حساسيت سوژهها در جمع پركارترينها نيز قرار گرفته است. تلويزيون به عنوان سكوي پرتاب اين هنرمند و گروه تقريبا هميشه همكار وي نقش ايفا كرده است و در موضوع قهوه تلخ نيز با افت و خيزهاي فراوان پخش يا پخش نكردن آن، زمينه گفت وگوها و توجه مردمي در اين زمينه را هر چه بيشتر فراهم كرد. اين نقد نميتواند ناظر بر تمامي كارنامه مهران مديري از ساعت خوش تاكنون باشد بلكه بيشتر نگاهي گذرا به سير دگرگوني كاري وي از "شبهاي برره" به بعد است كه تقريبا در قهوه تلخ نيز ميتوان نشانههاي قوي آن را يافت. در 'شبهاي برره' جامعه روستايي بالا و پايين دستي در زماني نه چندان دور به تصوير كشيده ميشود كه در هيچ جاي آن نشاني از فرهنگ ايراني و اسلامي نيست اما با نام بردن مكرر از شهري در استان فارس براي واقع نمايي هر چه بيشتر تلاش ميشود. در اين مجموعه، روابط حاكم و كاملا نكوهيدهاي در جامعه روستايي ايران نمايانده شد كه تمامي عرصههاي زندگي آنان را دربرگرفته بود در حالي كه هيچ نشاني از واقعيت نداشت. در حالي كه روستاييان بي دفاع برره با لباس محلي از نگاه مديري و گروه نويسندگانش برخوردار از مجموعه صفات قابل سرزنش بودند، سيامك انصاري كت و شلوار پوش آنكادر شده در نقش منطق نگر، جلوه خرد اجتماعي و نگرش عقلي به مسائل به ميدان آمد تا مهر محكوميت روستاييان را به بهانه برره بر صفحه تلويزيون و فهم بينندگان بكوبد. تمامي عادات و روابط و طنزهاي گفتاري و كرداري غير موجه نسبت داده شده به برره نشينان با توسل به الگو و روشهاي مورد نظر مديري نفي و رسوا اعلام ميشود در حالي كه در هيچ جامعه روستايي ايران نميتوان نشاني از اين كوته رفتارها پيدا كرد. در قهوه تلخ نيز سيامك انصاري با همان كت و شلوار بدون كراوات و تيپ و رفتاري كه حتي براي تغيير جدي آن كوچكترين زحمتي كشيده نشده فقط با تعويض عنوان روزنامه نگار و روشنفكر در برره با مستشار، به دوران دربار منقرض شده منتقل ميشود تا مانند قبل رفتارهاي نسبت داده شده كارگردان به مجموعه هدف را باز هم از زبان كارگردان تقبيح كند. هرچند مديري در اين مجموعه ميخواهد رفتارهاي منفي را كه خود و نويسندگانش به مردم نسبت داده بودند، تكرار نكند اما بر روال ماندگاري عادت كهنه، موفق نبوده و باز هم فرهنگ ايراني را هدف قرار داده است. كت و شلوار پوش برره اين بار با رفتارهاي متمدن نمايانه غليطتر پاپيون بر گردن نشان ميدهد كه نسبت به مردم عصر قهوه تلخ بسيار بيشتر از دوران شبهاي برره ميفهمد و رفتارهاي غربي و نگاههاي تحقير آميزش به شخصيتها و رفتارهاي اين مجموعه هم بيانگر اين موضوع است كه مستشار ماموريت دارد همه را سياه ببيند و سياهتر اعلام كند. كارگردان قهوه تلخ باز هم همچون برره، اما اين بار به بهانه نمايش زشتيهاي دربار، با اطلاق رفتارهاي نكوهيده به جامعه هدف، از اين رويه براي خنده سازي استفاده كرده است. در قسمتي از اين مجموعه كه زنان ايراني شاه در حرمسرا با كاترين وارادتي در ماراتن براي تصاحب هر چه بيشتر اوقات 'پيرشاه' وقت ميگذرانند، فلاش بك يكي از اين زنان همراه خواهرش به عنوان رختشور و چهرهاي كاملا زشت به نمايش درمي آيد. در همين زمان 'شاه جهان بعدها' در شغل غازچران وارد محل ميشود و اين زن با رفتار عجيبي كه سعي شده حتي در آواها و فرياد كمك خواهي از بستگانش نيز كاملا روستايي نمايانده شود، غازچران را وادار به ازدواج با خود ميكند كه در نهايت هر دو به دربار راه مييابند. اين واقعيت كه در هنرها بويژه فيلم و تئاتر، سوژه قرار دادن جزء بهانه تعميم عمومي ميشود و براي نمايانتر كردن آن، واقعيتهاي كمرنگ برجستهتر ميشود، يك ضرورت است؛ اما نسبت دادن رفتارهايي كه هيچگاه مردم ايران از آن خاطرهاي در ذهن خود ندارند، در چارچوب اين قانون مجازي نميگنجد. براساس همين ديدگاه، رفتارهايي مانند تن پروري، مفتخوري، اخاذي، كلاهبرداري، چندرويي و نفاق بين اعضاي خانواده در برره عادي نمايانده ميشود و سپس در قهوه تلخ روستاييان بعدا به دربار راه يافته هدف قرار ميگيرند تا روشنفكر چند سال پيش برره اين بار با عنوان مستشار و توسل به دانش و فهم فرا زماني خود، آنان را محكوم كند. البته اين مجموعه مانند شبهاي برره يا باغ مظفر كه كمتر از رويكرد محكوم كردن عموم مردم استفاده كرده بود، ارزشهاي رواني بيان، ساختار شكني هنري، نفي چاپلوسي و توانمندي در بازي گرفتن از بازيگران را دارد و محورهاي موفقيت در ايجاد ارتباط با بينندگان است كه به خنده گرفته ميشوند. البته هر چند هنوز شش بخش (18 قسمت) قهوه تلخ بيشتر پخش نشده و همچنان فرصت براي نقد نقائص يا بيان قوتها باقي است كه شايد با آمدن كارگردان در نقش بازيگر، حساسيت بيشتري پيدا كند اما برداشت پايهاي نشان ميدهد مقوله طنازي در مسائل اجتماعي و مردمي شايد بي مسئول باشد، اما بي اهميت نيست. اين سخن نغز كه 'با هم نه بر هم بخنديم' شايد اشارهاي به اين موضوع باشد كه نبايد خودزني كنيم و رفتارهاي ارزشمند ريشهمند در سنت و زبانهاي محلي، بازيچه خنده آفريني هنري شود. از آن فراتر رفتارهايي جعلي را به مردم بويژه روستاييان زحمتكش و كاملا قانع و عزتمند نسبت داده تا با نگاه نقد مسلط و تحقيرآميز يك كت و شلوار پوش پاپيون بر گردن به قيمت خنده سازي محكوم شود. |
چرا همیشه هر کی موفقه سرزنش میشه؟
|
منصور ارضی از سريال مهران مديري انتقاد كرد؛سريال "قهوه تلخ" مقدسات را هدف قرار داده است
منصور ارضی در مراسمي در بخشي از سخنانش گفت كه سريال "قهوه تلخ" مقدسات را هدف قرار داده است. ابتکار نوشت: حاج منصور ارضی از مداحان حامی دولت در مشهد مقدس مطالبی در خصوص مسائل روز کشور بیان کرد.
وی در قسمتی از سخنان خود گفته است : باید حواسمان باشد با توزیع فیلمهای سینمایی در خوار بار فروشیها و دیگر فروشگاهها دارند کجا را نشانه میگیرند دارند ریشه بسیاری از مقدسات را هدف قرار میدهند مانند فیلم قهوه تلخ و ... |
به نظر شما برای دو خط ایجاد تاپیک درسته؟
چند بار باید تذکر داد؟ به تاپیک اصلی منتقل شد http://p30city.net/showthread.php?t=29025&page=2 |
آره به نظرم اگه دو خط باشه ولی خیلی خیلی خبر مهمی باشه باید تاپیکی ایجاد کرد
|
«قهوه تلخ» رونوشتي ضعيف از «شبهاي برره» است
مجموعه «قهوه تلخ» ساخته مهران مديري رونوشتي ضعيف از سريال «شبهاي برره» است. مجموعه «قهوه تلخ» به كارگرداني «مهران مديري» در زمان ساخت خود با حواشي بسياري روبرو شد. ابتدا بحث سر پخش تلويزيوني آن بود كه پس از عدم توافق سازندگان با شبكه سه، پخش سريال از تلويزيون منتفي شد و تهيه كنندگان سريال خود را براي توزيع آن در شبكه نمايش خانگي آماده كردند و با صرف هزينههاي هنگفت و حتي قراردادن جوايز ميلياردي طوري برنامهريزي كردند تا مخاطبان آثار تلويزيوني مديري، لوحهاي فشرده آن را هر هفته در قبال پرداخت 2500 تومان پرداخت كنند و در نهايت با پرداخت 75 هزار تومان بتوانند اثر تازه مديري را به تماشا بنشيند. برنامهريزيهاي سازندگان «قهوه تلخ» با واسطه قرار دادن جان مديري و تبليغات هنگفت مجموعه جواب داد و سري اول مجموعه با استقبال خوبي روبرو شد و تهيهكنندگان اين مجموعه دلگرم شدند كه تا قسمت نود اين برد را كردهاند، اما پس از توزيع سريهاي بعدي، ورق برگشت و دست مديري در قهوه تلخ رو شد. مجموعه «قهوه تلخ» رونوشتي ضعيف و تكراري از مجموعه «شبهاي برره» بود كه در زمان پخش خود از تلويزيون مخاطبان بسياري را جذب كرده بود. اين سريال كه ماجراهاي آن در شهري خيالي ميگذشت قصد داشت تلويحا به نقد جامعه بپردازد و البته در اين ميان گاهي اغراق به حدي زياد ميشد كه لودگي جاي آن را ميگرفت. اين اتفاق در «قهوه تلخ» نيز افتاده است، با اين تفاوت كه در «شبهاي برره» جامعه مردمي مورد نقد بود اما در «قهوه تلخ» حاكمان بخشي تاريخي كه معلوم نيست چه دورهاي است، نقد ميشوند. البته اين نقد معلوم نيست كه سر به كجا ميبرد و از كجا سر بر ميآورد. چون آدمهاي قهوه تلخ هركدام هر كاري دوست دارند انجام ميدهند و هرچه دوست دارند بر زبان ميآورند تا مخاطب را پاي اثرشان نگه دارند. شخصيتهاي قهوه تلخ از جهانگير خان دولو تا بانوي اول دربار و نوچههايي كه دارند، هر كدام به سهم خود دريچهاي از بيادبي و لغات من درآوري به روي مخاطب باز ميكنند تا او را بخندانند و استفاده از برخي لغات دو پهلو و گنگ نيز چاشني اين اثر است. همچنين عليرغم تلاشي كه مديري داشته، پس از توزيع سري ششم «قهوه تلخ» بسياري از مخاطبان اين اثر به خاطر طولاني شدن و افت كيفي كار، از ادامه آن صرفنظر كردند و بايد ديد مديري مخاطبان باقيمانده خود را براي ديدن ادامه كار با چه برنامهريزي نگه ميدارد. از نكات قابل توجه ديگر در اين مجموعه توجه ويژه مديري به جايگاه زنان است. عليرغم بازي بسيار زيباي اليكا عبدالرزاقي در نقش بانوي اول دربار، زنان اين دربار كه مشت و نمونهاي از زنان ايران هستند، همه زنهايي فاقد شعور و ادب و متانت هستند و تنها دغدغهشان آوردن فرزند پسر است و در اين ميان كاترين، همسر فرنگي پادشاه اين دربار، الگويي براي زنان ايراني قرار ميگيرد تا با توجه به نظر او لباس بپوشند، غذا بخورند و حتي ياد بگيرند كه از عطر استفاده كنند! شايد قصد مديري در تصوير اين دربار و حوادثي كه در آن ميگذرد، نشان دادن بيلياقتي برخي پادشاهان ايراني بوده است كه مثلا پادشاه در ازاي علاقه به قطاب بخشي از سرزمين خود را به باد ميدهد و يا اطرافيان او فقط به فكر چاپلوسي و به دست آوردن منافع خود هستند. شايد اين داستان كه البته نسخه اصلتر آن در شبهاي برره خرج شد، قصد دارد برخي موارد را كه در تاريخ بوده است، نقد كند، اما چه بهايي در قبال اين نقد پرداخت ميشود؟ آيا همه مخاطبان اين اثر فقط آن را از وجهه تاريخ نگاه ميكنند و يا جذب ساير بخشهاي سريال نيز ميشوند؟ آيا مخاطبان نوجوان اين اثر بيشتر به موقعيتهاي طنز كه پر از لودگي و الفاظ زشت است، بيشتر توجه دارند يا آنچه كه مديري قصد دارد در لابلاي ديالوگهاي غير مستقيم آنها را به مخاطب برساند؟ چرا در سريال مهران مديري شخصيتهاي مثبت اثر كه قرار است تاثير اين هجويات را كم كنند، وجود ندارند و مخاطب فقط بايد از طريق زل زدنهاي سيامك انصاري به دوربين متوجه اين امر شود؟ عليرغم اين كه در مجموعه «قهوه تلخ» به برخي از رويدادها و حوادث تاريخي و يا بلاهت پادشاه و اطرافيان آن به خوبي پرداخته شد، اين مجموعه با الگوگيري از «شبهاي برره» ساخته شده و مديري تلاش كرده است اين بار رنگ و لعاب بيشتري به كار ببخشد و با استفاده از دكورهاي عظيم و چشمگير مخاطبان خود را خارج از تلويزيون حفظ كند. |
گفتگو با بازیگر و دستیار کارگردان مجموعه قهوه تلخ
میعادگاه ما لوکیشن مجموعه قهوه تلخ است، |
۳۰ دیالوگ برتر “قهوه تلخ”
سمت سی و یکم: داموس: ببینید آقایان، ببینید برای یک لقمه نان حساب چند جا را باید بکنیم؟! اعتمادالملک: بله. بله. به همین علت بنده طرحی را آماده کردهام که به طور دقیق تمامی اموال قابل تصاحب و مناصب قابل تسخیر را در آن فهرستبندی کردهام. البته حوزه عملیاتی هر کدام از آقایان هم در اینجا مشخص شده که اصطکاکی پیش نیاد. هر کس وظیفه خودش را به نحو احسن انجام بدهد، عملیات با موفقیت انجام خواهد شد. اقبال: من مخالفم. با عرض معذرت. چون بر خلاف اصول رقابت آزاد است! بلدالملک: خب راست میگوید جناب اعتماد. هر کسی باید بر اساس لیاقتی که دارد پیشرفت کند. نباید برای او محدوده تعیین کرد. اعتماد: یعنی چی؟ پس حالا باید چی کار کنیم؟ اقبال: خب برود هر کسی میتواند، هر چقدر میتواند از قبله عالم بکند! قرقی: تا سه میشمرم، میریم. ولی جوانمردانه! قسمت سی و دوم: مستشار: میگم که شما مثل این که خیلی پادشاهی رو دوست دارید. جهانگیر شاه: بله. بله. مستشار: اونوقت چیِ پادشاهی رو دوست دارید بیشتر؟ جهانگیر: این که هر کاری دلمان بخواهد میکنیم. تو سرتان میزنیم. همه خاکبرسرمان هستید. همه پولها مال ماست. تازه بازیهایش را هم دوست داریم! قسمت سی و سوم: مخبرالدوله: جناب داموس! من نمیدانم شما چرا هر وقت دیر میآیید، من انگار قند در درون دلم آب میکنند. داموس: چطور؟ مخبرالدوله: خب به هر حال ببینید. آدم یا باید وجود زود آمدن داشته باشد، یا پول دیر آمدن! قسمت سی و چهارم: قیصرالسلطنه: حال بگو ببینیم. برای خودت پادشاه درست و حسابی شدهای یا نه؟ جهانگیر: بله خیلی. خیلی. فخرالتاج: راست میگوید ها! جهانگیر: مستبد و زورگو و خونخوار! فخرالتاج: وقتی زور میگوید آدم قند تو دلش آب میشود. جهانگیر: اصلاً حرف حساب توی کلهمان نمیرود. حیوانی شدهایم برای خودمان. بسیار آدم عوضی شدهایم. قیصر: اگر اینطور نبود که برادر ما نمیشدی! قسمت سی و پنجم: داموس: همیشه بودهاند کسانی که از مهربانی و عطوفت قبله عالم سوءاستفاده کردهاند. ما کار کردیم، عرق ریختیم، دود چراغ خوردیم. اما یک عدهای (اشاره به مستشار) راه رفتند دست در جیب و مواجب گرفتند. (رو به مستشار) ای بشکند آن دستی که نمک ندارد. گاگول! مستشار: من از اول که اومدم تو این کاخ هی میگم ایشون شبیه چیه! برزو خان: شبیه چیَن؟ مستشار: سنگ پا! قسمت سی و ششم: اقبال: این چه وضعی است راه انداختهاید جناب مستشارالملک؟ یک روز میگویید بر اساس ساعت کار مواجب میگیریم، یک روز میگویید بر اساس میزان سواد؟ برزو: حالا اینقدر عصبانی نشو دیگه خب معلومه این اصلاً شخصیت نداره مرتیکه حیوون. داموس: اصلاً کدام بوزینه به تو گفته که این غلطها را بکنی؟ قیصرالسلطنه: ما گفتیم! داموس (یکه میخورد): چه فرمایش متینی. چه تصمیم خردمندانهای. (صدای تحسین و احسنت اطرافیان بلند میشود). مستشار: باشه بسیار خب فهمیدم! از میان شما کسی هست که سواد داشته باشه؟ (همه دستشان را بلند میکنند) مستشار: یعنی بتونه بنویسه و بخونه. (دست همه کماکان بلند است) مستشار: امتحان میگیرما! (همه دستشان را پایین میآورند) مستشار: خب ایراد نداره. ولی فکر میکنم تو شماها کسی باشه که بتونه به من در تدریس دروس کمک کنه. مثلاً کی میتونه ریاضی درس بده؟ (همه دستشان را بلند میکنند) مستشار: علوم؟ (همه دستشان را بلند میکنند) مستشار: تاریخ؟ (همه دستشان را بلند میکنند) مستشار: جغرافی؟ (همه دستشان را بلند میکنند) مستشار: فارسی؟ (همه دستشان را بلند میکنند) مستشار: ورزش؟ (همه دستشان را بلند میکنند) مستشار (با کمی مکث): تعمیر تلسکوپ فضایی هابل؟ (همه دستشان را بلند میکنند)! قسمت سی و هفتم: داموسالملک: جناب بلدالملک. خوب دقت کنید. دو سکه به اضافه دو سکه میشود چند سکه؟ بلدالملک: دو سکه با دو سکه میشود سه سکه! برزو خان (زیر لب با حالت تحسین): بارکالله! داموسالملک: آفرین! احسنت! دست! (همه دست میزنند) بلدالملک: سپاسگزارم! مستشار: یعنی چی؟ دو به اضافه دو که میشه چهار! شما میگی سه سکه! اون یه سکه چی شد؟ داموس: چرا حساب و کتاب سرت نمیشود گاگول؟ آن یک سکه دیگر میرود به جیب مبارک! قسمت سی و هشتم: مستشار: با توجه به این که رشتهتون تاریخ هست، یک انشای تاریخی برامون بخونید. گنجشک: خواهش میکنم. موضوع انشا: نقش تاریخی قیصرالسلطنه در سقوط دربار زندیه. مستشار: خب اینو بیخیال شین. میشه یه خانوادگی ارائه بدین به من؟ گنجشک: قیصرالسلطنه… مستشار: یهدونه علمی – تخیلی گنجشک: قیصرالسلطنه… مستشار: یهدونه جنایی. گنجشک: قیصرالسلطنه… مستشار: کلاً بدون موضوع میتونی یه انشا بخونی؟ گنجشک: قیصرالسلطنه… مستشار: شما میخوای از جلوی چشمای من دور شو من دیگه شما رو نبینم. متشکرم! قسمت سی و نهم: فخرالتاج: مگر شوهرهای قبلیاش (قیصرالسلطنه) چه تحفههایی بودند؟ یک مشت دزد و قاتل و جانی! جهانگیر شاه: فخری! باز پشت سر فامیل من حرف زدی؟ بابا شوهرهای قبلی قیصر همه شاه و والی بودن که. فخرالتاج: ما هم که همین را گفتیم! قسمت چهلم: احترامالملک: شما اجازه بفرمایین این عروسی سر بگیره. ما مملکت از دست رفته را با قهوهای، دوغ مسمومی، چیزی، پس میگیریم. جهانگیر: یعنی میخواهی خواهر من و مستشار را مسموم کنی؟ احترامالملک: بله قربان. طبق شیوههای مرسوم. جهانگیر: مرتیکه پدرسوخته هیچیندار! میخواهی خواهر ما را مسموم کنی؟ این تخت را بدهیم بکنن تو حلقت؟ احترامالملک: قربانت گردم! من جهت قوام و استحکام سلطنت همایونی عرض کردم. جهانگیر: تو غلط کردی! خواهر من و میخوای مسموم کنی؟ احترامالملک: نخیر قربان. ما سگ کی باشیم؟ جهانگیر: آفرین. تو حق نداری خواهر ما را مسموم بکنی. تو فقط مستشار را مسموم کن، ما خودمان خواهرمونو مسموم میکنیم! قسمت چهل و یکم: اخترالملوک: بخور اتی جان. دیشب هم شام نخوردی. پوست و استخوان شدی مرد. صدر اعظم: باز هم تو اختر جان. در هر فراز و نشیبی تنها تو یار و یاور من بودی همسرم. اخترالملوک: اینقدر فکر و خیال نکن. چیزی نشده. فقط هر تازه از راه آمدهای؛ آمد هر بلایی خواست سر ما آورد. ما هم جیک نزدیم! صدر اعظم: بخوریم؟ اخترالملوک: بخور اتی جان. بخور که دختر شاه را بردند، خواهر شاه را از راه به در کردند. ماندهایم با این سحر و جادوی جدیدشان چه بلایی میخواهند سر ما بیاورند. صدر اعظم: میذاری کوفت کنیم یا نه؟! اخترالملوک: کوفت کنید صدراعظم! شما که جز خوردن و خوابیدن کار دیگر بلد نیستید! قسمت چهل و دوم: بلوتوس: آه نمیدانی این روزهای دوری از شما به چه میزان دلتنگی داشتیم. هر روزش یک سال و هر سالش یک روز گذشت! لعبت الملوک: یک کمی بیشتر! بلوتوس: آه! هر جا که نگاه میکردم جای خالی شما، هر صدایی که میشنیدم صدای شما بود؛ و کلاً هر کاری که میکردم شما بود! لعبت الملوک: خب! حالا اظهار ندامت و پشیمانی کنید. زندانی: خودتو کوچیک نکنیا! تو مردی سلامتی! بلوتوس: (رو به زندانی) خیالت راحت باشه! (رو به لعبت) غلط کردم! پشیمانم! نادمم! قسمت چهل و سوم: اعتمادالملک: قربانت گردم. رعیت جماعت همینجوریشم که بیسواده، هر از گاهی جفتک واسه ما میپرونه. وای به روزی که خوندن و نوشتن یاد بگیره. بلدالملک: قربان پسفردا هم که توی سرشان بزنی، حتماً میگویند چرا! قسمت چهل و چهارم: اخترالملوک: عشق و علاقه بعد از ازدواج به وجود میآید. عین من و پدرت. صدراعظم: البته بعضی وقتها هم بعد از ازدواج از بین میره. عین من و ننت! قسمت چهل و پنجم: مستشار: من بریدم دیگه. بابا شاه: آه. فهمیدم پسرم. پسرم! دنیا سرتاسر مبارزه هست. در زندگی برد و باخت اصلاً اهمیت ندارد. آن چیزی که مهم است، وظیفه توست. مستشار: چه جمله خردمندانهای. تا به حال بهش فکر نکرده بودم. بابا شاه: خودم هم بهش فکر نکرده بودیَم! (میخندد) قسمت چهل و ششم: فخرالتاج: (به الیزه) بالاخره یکی باید باشد که بزند توی سرتان! جهانگیر شاه: همه که امکانات تو را ندارند فخری جان! قسمت چهل و هفتم: قرقی: شما چی میل دارید قربان؟ باباشاه: برای من یک قهوه مسموم بیاوریه! قرقی: میخوای بخوری؟ باباشاه: (با تحکم): نه پس! (متوجه حرفش میشود) بیار برای کلاسش میخوام. لطفاً بدون شیر و شکریه بیارید! قرقی: شما چی میل دارید؟ بابا اتی: من؟ یه مرگ موش دوبل بیار! روشم کف بکنه! قرقی: برای چی آخه؟! بابا اتی: بابا ضایع است دیگه. این (اشاره به بابا شاه) گفته، منم باید کم نیارم دیگه! قسمت چهل و هشتم: بلوتوس: بلد؟ بلدالملک: بله قربان. بلوتوس: میدانی کسی که دارد در چاه میافتد، باید چه کرد؟ بلدالملک: خوب قربان دستش را میگیریم. بلوتوس: نچ نچ نچ! باید لگد محکمی بر فرق سر او بکوبید تا سریعتر برود تو! (کنفوسیوس)! بلدالملک: (زیر لب): آه! عجب پدرسوختهای بوده این کنفوسیوس! قسمت چهل و نهم: نازخاتون: میگویم میخواهید یک کاری بکنیم؟ قبض روح شدیم ما اینجا؟ مستشار: من چه کار بکنم؟ نازخاتون: نمیدانم. وقتی بقیه شوهر میکنند چه کار میکنند خب؟ مستشار: من تا حالا شوهر نکردم! نمیدونم. قسمت پنجاهم: بلوتوس: خاک بر سرت مستشار با این مثال زدنت. جهانگیر شاه: خیلی بد مثال میزنه. بذار ما یه چند تا مثال بزنیم یاد بگیره. بلوتوس: بله بفرمایید قبله عالم. جهانگیر شاه: مثلاً همین بلوتوس. مستشار: بلوتوس چی؟ جهانگیر شاه: بلوتوس دیگه. بلوتوس: آه چه قدر مثال زیبایی زدید قبله عالم. باز هم مثال بزنید! جهانگیر شاه: نفهمید؟ (بعد از چند لحظه مکث) آسمون. بلوتوس: آه خدای من. چه مثالهای زیبا شاعرانهای. باز هم مثال بزنید برایش جا بیفتد. جهانگیر شاه: مثلاً حرفای تو، کاش میشد قند و عسل! قسمت پنجاه و یکم: بابا اتی: قیصر تویی؟ چقدر عوض شدی؟ قیصرالسلطنه: شما کمی شکسته شدهاید. ما که تکان نخوردهایم. بابا اتی: زر نزن بابا! اصلاً یه شکل دیگه بودی! من اینو میشناسم بابا. اصلاً یه شکل دیگه بودی. خوبی؟ قیصرالسلطنه: (با عصبانیت): بله ما خوبیم. شما چطورید؟ بابا اتی: به تو ربطی نداره دیگه! دخالت نکن! اینقده بچه بود ها! اینقد بچه بود! یادته با بابات میاومدی بازار؟ قیصرالسلطنه: آخی! بابا اتی (پس از خندیدن و یادآوری خاطرات گذشته): همیشه دماغش اینجاش آویزون بود! همیشه هم همینجوری وق میزد به آدم! وق بزن! قسمت پنجاه و دوم: فخرالتاج: به نظر من ما الآن یک مشکل اساسی داریم که لاینحل باقی مانده و کمکم دارد تبدیل به معضل میشود. باید برای آن راهکاری بیندیشیم. مستشار: بارکالله سناتور فخری مثل این که یه قدمهایی دارند برمیدارند. شما بفرمایید که همه مطلع بشن. بفرمایید. فخرالتاج: بله! این ماجرای عشق و عاشقی بابا اتی و قیصرالسلطنه بدجوری ذهن قبله عالم را مغشوش کرده. البته ذهن همه را درگیر کرده. همه: آفرین. آفرین. دواءالملک: به نظر من فخری خانم درست میگوید. این دو جوان به هم علاقهمندند. قصد ازدواج دارند. اما (به بابا شاه نگاه میکند) ظاهراً موانعی وجود دارد. بلدالملک: آقایان اگر قانون تصویب کنیم دیگر کسی نمیتواند جلوی قانون بایستد. اگر هم بایستد ما برخورد میکنیم. داموسالملک: دوستان! پس متن قانون به این صورت تنظیم میشود که پدر صدراعظم موظف است با خواهر اعلی حضرت زمان خودش ازدواج کند! همه: آفرین. آفرین. قسمت پنجاه و سوم: کبوتر: اینجا چه غلطی میکردی؟ مستشار: خانم خواهش میکنم درست صحبت کنید. من اینجا با سناتورهای مملکت جلسه خصوصی داشتم. کبوتر: چرا بهشون سکه دادی؟ مستشار: یعنی شما اینجا بودین؟ کبوتر: چرا بلوتوس خودش نیومد؟ مستشار: آها پس اونجا هم بودین! کبوتر: حالا مثل قبل خراج میگرفتین چی میشد؟! مستشار: کلاً در جریان همه چیزها هستین از قرار معلوم! ها؟! قسمت پنجاه و چهارم: مستشار: ببینید من حرفم اینه که شما به عنوان رأس هرم اگر بیایید داراییتون رو اعلام بکنید، من میتونم از بقیه دوستان بپرسم چی دارن، چی ندارن. بلوتوس: مستشار! تو هندسه در دبیرستان چند شدی؟ مستشار: ۱۶، ۱۵، ۱۰! نمیدونم. بلوتوس: همین! همین! کلاً هرم گویا نمیدانید چه شکلی است لعبتالملوک: شاید هم این که رأس را نمیداند چیست. بلوتوس: به هر حال نادان است لعبت بانو! من بدبخت داماد سر خانه، قاعده هذلولی هم نیستم مستشار! چه برسد به هرم! قسمت پنجاه و پنجم: (مستشار ماجرای سفرش در زمان به وسیله یک فنجان قهوه را به عنوان بزرگترین راز زندگیاش برای بلوتوس تعریف میکند و حالا منتظر شنیدن بزرگترین راز بلوتوس است) بلوتوس: من هم از زمان تو آمدم مستشار. مستشار: (با حیرت) شوخی میکنی! بلوتوس: من آهنفروش بودم مستشار مستشار: کجا؟ بلوتوس: در بازار آهنفروشان! مستشار: ها؟ خب بعدش چی؟ بلوتوس: برای تفریح آمدم اینجا! مستشار: واقعاً؟ بلوتوس: بله. مستشار: چهجوری؟ بلوتوس (آشکارا مستشار را به بازی گرفته): مستشار! من رفتم یک اسپرسوی دوبل خوردم. رفتم به چهارصد سال قبل. بعد اونجا خیلی درگیری بود. دیدم خیلی ناجوره! یک میلکشیک وانیل خوردم اومدم اینجا! مستشار: چطوری ممکنه این؟ بلوتوس: همونجوری که مال تو ممکنه این! قسمت پنجاه و ششم: مستشار: بسیار خب. کاری ندارین با من؟ صدراعظم: کجا؟ مرحله بعدی نقشه رو بگو. مستشار: مرحله بعدی باید غوله رو بکشی! خب؟ شما تا همین جا سیو کن من برم پهلوی قبله عالم ببینم چه خاکی باید تو سرم بکنم! صدراعظم: الآن پیش اون نرو. اون غول مرحله آخره! قسمت پنجاه و هفتم: مستشار: ببینید. در سال نو شکوفهها میشکفند، غنچهها باز میشند و پرستوها به لانه بازمیگردند و میخونند. جهانگیر شاه: آو! اینایی که گفتی پسرزان؟! مستشار: کیا؟ جهانگیر شاه: همین غنچه و پرستو و بچهها دیگر! قسمت پنجاه و هشتم: داموس: قبله عالم. قربانتان گردم. رؤیایتان را تعریف کنید تا تعبیر آن را تفهیم کنم. این پسری که میگویید چه ابعادی داشت؟ جهانگیر شاه: ابعاد دیگر چیست؟ داموس: منظورم این است که چقدر بود؟ نوزاد بود؟ پسر بود؟ خردسال بود؟ چه وضعی داشت؟ جهانگیر شاه: نه داموس بزرگ بود. نرهخری بود برای خودش. دو تای فخری بود! قسمت پنجاه و نهم: نازخاتون: پختیم از گرما. بابا اتی: اوه گرمشه. یه بادی بوزوون. (بابا اتی و به دنبال او نیما فوت میکنند) بابا اتی: بارکالله نازخاتون: یخ زدیم مستشار. بابا اتی: اِ سردشه سردشه. ها کن. (مستشار ها میکند). نازخاتون: شوهرمان است. ببینید چقدر به من توجه میکند شوهرمان. بچه را بدهید به من (کودک فرضی را از نیما میگیرد). چقدر رطوبت دارد این جان. (رو به نیما) رطوبت. مستشار: ها؟ نازخاتون: رطوبت. مستشار: ببخشید شما که در زمینه گرمایی سرمایی وارد هستید، برای رطوبت من باید چی کار کنم؟ بابا اتی: برای رطوبت. بله بله. با تشکر از نیمای عزیز! خواهش میکنم منو تو این موقعیت قرار نده! قسمت شصتم: دواءالملک: در عجبم که چگونه حرف میزنند. بمیرم برای آن همایونیتان! مستشار: دوا. دوا! منو نگاه کن. یعنی غده؟ دواءالملک: برو بالاتر. مستشار: سرطان؟ دواءالملک: بازم بالاتر. مستشار: ایدز؟ دواءالملک: یه کم پایینتر! |
واژه پدرسوختۀ «قهوه تلخ» از کجا آمد؟!.... جالبه بدونین و بخونین .....
http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/114694.jpg عارف لرستانی با اشاره به ورد زبان شدن برخی از این تکیه کلامها تاکید کرده است که خودش حتی یک کلام از این دست تکیهکلام را در زندگی تکرار نمیکند: تکیه کلامها را حتی برای..... بازیگر نقش بلدالملک میگوید: این واژه پیشینه تاریخی دارد. من فقط لحن آن را ساختم. شاه اسماعیل اول پدر دشمنانش را از قبر در میآورد. به گزارش شبکه ایران، عارف لرستانی یکی از بازیگران سریال "قهوه تلخ" که با تکیه کلام نقشاش به یکی از چهرههای شناخته شده این سریال بدل شده است به تازگی در گفتوگویی نکتهای جالب و تاریخی در باره پیشینیه تکیه کلام مخصوص خودش عنوان کرده است. بازیگر نقش بلدالملک همیشه عصبانی درباره پیشنیه تاریخی تکیه کلاماش در این سریال "پدرت را در میآورم پدرسوخته" به زندگی ایرانی گفته است: این واژه پیشینه تاریخی دارد. من فقط لحن آن را ساختم. شاه اسماعیل اول پدر دشمنانش را از قبر در میآورد و میسوزاند و این یک مجازات بود که میگفت پدرت را در میآورم پدرسوخته. من این جمله را نساختم نوع گفتارش را عوض کردم. کسی تا به حال این جمله را با تاکید و تکان دادن سر نگفته بود که من گفتم. عارف لرستانی با اشاره به ورد زبان شدن برخی از این تکیه کلامها تاکید کرده است که خودش حتی یک کلام از این دست تکیهکلام را در زندگی تکرار نمیکند: تکیه کلامها را حتی برای صمیمیترین دوستانم خارج از محیط فیلمبرداری و جلوی دوربین تکرار نمیکنم حتی یک کلام از بازیهایم در زندگیام تکرار نمیشود. واژههای خودم را هم قاطی نقشم نمیکنم. گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ |
اکنون ساعت 10:54 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)