پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   سینمای جهان (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=53)
-   -   برترین های تاریخ سینما (http://p30city.net/showthread.php?t=38668)

افسون 13 12-05-2012 09:20 AM

برترین های تاریخ سینما
 
عاشقانه های تاریخ سینما
این ده فیلم در خاطر ما باقی ماندند








فیلم های ملودرام یا به تعبیر عوام عاشقانه ، همواره نقش مؤثری در تاریخ سینمای جهان چه به جهت توجه منتقدان به محتوای اثر و چه به لحاظ استقبال مخاطبان سینما از كلیت آن به عنوان یک اثر سرگرم كننده داشته است . در گزارش پیش رو از 10 فیلم ملودرام كه در نظرسنجی های سایت ها و مجلات سینمایی همواره در رأس آثاری با موضوع مشابه قرار داشته اند به آرامی‌ گذر می‌كنیم .


1. كازابلانكا

سال1942 و با كارگردانی مایكل كورتیز ، راوی ماجرای عاشقانه ای در گیرودار جنگ دوم جهانی شد . كازابلانكا با هنرنمایی دو هنرپیشه نامدار تاریخ سینما همفری بوگارت و اینگرید برگمن درخشید و در شمار ماندگارترین فیلم های كلاسیک سینما جای گرفت . كازابلانكا از آن دسته رمانهای نایاب در تاریخ سینماست كه پس از گذشت 66 سال از زمان ساختش هنوز طراوت و شادابی خود را از دست نداده . راز ماندگاری آن را باید در تبدیل شدن شخصیت هایش به اسطوره جست وجو كرد ، اسطوره هایی كه هر گاه آنها را می ‌نگری گویی هنوز زنده اند . هشت نامزدی اسكار و سه جایزه اصلی بهترین فیلم سال ، بهترین كارگردانی و بهترین فیلمنامه بخشی از سهم كازابلانكاست .








2. بر باد رفته

اگر نام این فیلم را بزرگ ترین ملودرام تاریخ سینما بگذاریم ، گزاف نگفته ایم ؛ «بر باد رفته» محصول جاه طلبی تهیه كننده بزرگی به نام دیوید اُ. سلزنیک است . عظیم ترین نمایش تاریخ آمریكا بر پرده سینما را می‌توان در این فیلم مشاهده كرد . فیلم به شدت به رمان مارگارت میچل وفادار است و ویكتور فلمینگ ، كارگردان فیلم در سال 1939 آن را بی هیچ كم و كاستی به نمایش گذاشته است . بر باد رفته یادگار روزهای طلایی هالیوود است . ملودرام های بزرگ همواره پس زمینه های بزرگ دارند و چه پس زمینه ای بزرگ تر از وقایع خونبار جنگ های داخلی آمریكا . نامزدی 13 اسكار و ربودن هشت جایزه اصلی بخشی از عظمت بر باد رفته را به معرض نمایش می‌گذارد . فیلم تا پایان ماه مه 1941، بیست میلیون دلار فروش كرد و جزو موفق ترین های تاریخ سینما در گیشه شد .


3. سابرینا


یكی از لطیف ترین ملودرام های تاریخ سینما ، اثر فوق العاده ای از بیلی وایلدر كه در سال 1954 جلوی دوربین رفت . طلسم فیلم امروز هم به همان قوت سابق است . فیلم با زیبایی تمام طراحی شده و اُدری هیپبورن بازی مسحوركننده ای دارد . فیلم سرشار از برازندگی و جذابیت است ، یک درام عاشقانه كه آرام آرام زیر پوست تان تزریق می‌شود و شما را قلقلک می‌دهد . حضور همفری بوگارت بداخلاق در كنار ویلیام هولدن سرزنده و شوخ هم به فیلم جلوه ای ویژه بخشیده است . نامزدی شش جایزه اسكار و كسب اسكار از جمله موفقیت های این فیلم است . «سابرینا» را باید جزو آثار ماندگار وایلدر به حساب بیاوریم .








4. بلندی های بادگیر

اقتباسی از رمان امیلی برونته ، نویسنده شهیر انگلیسی كه در سال 1939 مقابل دوربین ویلیام وایلر - كه بعدها با «بن هور» به اوج شهرت و افتخار رسید - رفت . بسیاری عقیده دارند همزمانی پخش این فیلم با «بر باد رفته» آن را به ناكام بزرگ اسكار تبدیل كرد . این عشق تراژیک دوره ویكتوریایی با فیلمبرداری سیاه و سفید و اسكاری گرگ تولند روی پرده كاری دیدنی است . لارنس اولیویه ادعا كرد در این فیلم از ویلیام وایلر یاد گرفت چگونه بازی كند . فیلم لحظات به یادماندنی زیادی دارد . «بلندی های بادگیر» در 1954، 1970 و 1998 هم بازسازی شده است اما هیچ كدام گیرایی نسخه كلاسیک وایلر را ندارند .






http://www.classicfilmguide.com/imageb61b.gif


5. تعطیلات در رُم

اثری دیگر از ویلیام وایلر ساخته شده به سال 1953. فیلم پر از لحظات ناب رمانتیک است و بازی های فوق العاده گریگوری پک و رادی آلبرت به آن جلوه ای ویژه بخشیده است . شاید بتوان مدعی شد این فیلم بهترین ملودرام فانتزی تاریخ سینماست . ویلیام وایلر چیره دستانه این فانتزی كلاسیک را به تصویر می ‌كشد . یكی از شاخصه های اصلی ملودرام وایلر بی مرز بودن آن است كه هر سن و ملیتی را با خود همراه می‌كند و به شب های رم پیوند می‌زند . 10 نامزدی اسكار و سه جایزه بهترین بازیگر زن ، بهتــریــن فیلمنامه و بهترین طراحی لباس ، عیار این ملودرام را كاملاً مشخص می‌كند .






http://s2.picofile.com/file/72116959...8_iAH6dlmK.jpg



6. رومئو و ژولیت

بسیاری این فیلم را بهترین اقتباس از تراژدی عاشقانه ویلیام شكسپیر می‌دانند . فرانكو زفیرلی در این فیلم كه در سال 1968 جلوی دوربین رفت به خوبی لایه های زیرین شاهكار شكسپیر را كاویده و آن را به تصویر می‌كشد . اوج نبوغ زفیرلی در هدایت بازیگرانش است ؛ الیویا هوسی 17 ساله و لئونارد ویتینگ 15 ساله تحت رهبری او بهترین بازیهای خود را در نقش اسطوره های عشق و معصومیت به نمایش می‌گذارند . داستان كلاسیک شكسپیر با فیلمبرداری درخشان دی سانتیس و موسیقی درخشان و سوزناک نینو روتا در این فیلم جلوه ای دیگر یافته است . فیلم نامزد چهار جایزه اسكار و برنده دو جایزه برای فیلمبرداری و بهترین طراحی لباس شد .


7. داستان عشق

به خاطر اقتباس های متعددی كه بعدها از این فیلم شد امروز داستان آن نخ نما به نظر می‌رسد اما در زمان خود غوغایی به پا كرد . این اثر جزو آن دسته آثاری است كه از كتابش بهتر شد . موسیقی فوق العاده فرانسیس لای بعدها از خود فیلم هم مشهورتر شد ، كه تنها اسكار فیلم به او تعلق گرفت . «داستان عشق» كه سال 1970 توسط آرتور هیلر كارگردانی شد ، از آن دسته ملودرام های تراژیک است كه تمام سعی اش جاری ساختن اشک بیننده است و البته كه در این كار موفق است . كارگردانی هوشمندانه و دقیق آرتور هیلر، داستان اریک سیگل را روح تازه ای بخشید و توجه او به جزییات و هدایت خوب بازیگران ، اثر قابل قبولی را مقابل دیدگان مخاطب قرار داد . «داستان عشق» با هنرنمایی رایان اونیل و الی مک گراو نامزد هفت جایزه اسكار شد .






http://upload.wikimedia.org/wikipedi...ay_trailer.jpg



8. دختر خداحافظی

«دختر خداحافظی» یک كمدی رمانتیك گرم و كم نظیر با فیلمنامه فوق العاده نیل سایمون است كه به نوعی اوج گفت وگونویسی و كشمكش شخصیت ها در آن اتفاق می‌افتد . فیلم یک ملودرام موقعیت است و داستان انسان هایی كه شرایط اجباری موجب بازگشت آنها به زندگی می‌شود . بازی مارشا میسون و ریچارد دریفوس بی نظیر است . فیلمنامه و بازیها آنقدر قوی است كه كارگردانی كم نقص هربرت راس كمتر به چشم می‌آید . این فیلم در سال 1977 نامزد پنج جایزه اسكار شد كه دریفوس جایزه بهترین بازیگر مرد را از آن خود كرد .


9. وداع با اسلحه


«وداع با اسلحه» آخرین فیلم بزرگ سلزنیک بر پرده سینما ، داستان عشقی - جنگی ارنست همینگوی در فیلمی‌ از چارلز ویدور است . فیلم كه در سال 1957 ساخته شد به اندازه كتاب گرم و آتشین است . فیلمنامه بن هكت فوق العاده است و جنیفر جونز و راک هادسن به نقش های خود كاملاً مسلط هستند . حضور ویتوریو دسیكا هم در این فیلم در نوع خود جالب توجه است . «وداع با اسلحه» از آن ملودرام های تراژیک جنگ جهانی است كه هیچگاه از یاد نمی ‌رود . دیدن فیلم هایی كه از آثار همینگوی ساخته می‌شوند ، هر بار تجربه ای تازه است .




http://image.allmusic.com/00/adg/cov...62252hhep7.jpg



10. یک شب اتفاق افتاد

یک درام عاشقانه از فرانک كاپرا كه در سال 1934 توسط او كارگردانی شد . «در یک شب اتفاق افتاد» نخستین فیلمی‌ است كه هر پنج جایزه اصلی اسكار را از آن خود می‌كند . موضوع فیلم ، داستان عشق یک خبرنگار و یک دختر تنهاست كه در سفری با اتوبوس لحظات درخشانی را بر پرده سینما بر جای می‌گذارد . كلارک گیبل و كلود كولبرت در این فیلم حضوری درخشان دارند . فیلمنامه عالی روبرت ریسكین نیز بر اساس داستان «اتوبوس شب» ساموئل هاپكینز آدامز پر از گفت وگوهای ظریف و زیباست .


منبع : caffecinema.com





افسون 13 12-05-2012 09:38 AM

فهرست برترین کتابهایی که فیلم شدند از نگاه روزنامه گاردین
 
فهرست برترین کتابهایی که فیلم شدند از نگاه روزنامه گاردین


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/149593.jpg


به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ، تاکنون آثار ادبی بسیاری دستمایه ‌ی اهالی سینما برای ساخت فیلمهای پرفروشی بوده‌اند که گاردین در گزارشی به بررسی 10 اثر برتر در این زمینه پرداخته است .


«پلنگ» محصول 1963 به کارگردانی «لوچیانو ویسکونتی» است که براساس رمان «جوزپه دی لمپدوزا» به روی پرده رفت . این فیلم موفق به کسب نخل طلای کن در همان سال شد . «آلن دلون» و «کلودیا کاردینیل» در این فیلم هنرنمایی کرده‌اند و به درستی نثر غم‌آلود کتاب «لمپدوزا» را به تصویر کشیده است .


«زمان بازیافته» فیلمی است برگرفته از بخش آخر شاهکار هفت جلدی «مارسل پروست» ، نویسنده‌ی سرشناس فرانسوی . این فیلم در سال 1999 با درخشش «کاترین دنو» ، «امانوئل بارت» و«جان مالکوویچ» به کارگردانی «رائول روییز» به روی پرده رفت و نامزد نخل طلای کن بود .


فیلم «اولیور» ساخته «کارول رید» محصول 1968 اگرچه اولین فیلم اقتباسی از آثار دیکنز نبود ، اما یکی از معروفترین و موفق‌ترین فیلمهایی است که با اقتباس از رمان کلاسیک «اولیور توییست» ساخته شده است . این فیلم که در سال 1968 اکران شد،‌ در 11 بخش نامزد جایزه اسکار شد و توانست پنج جایزه از جمله بهترین فیلم را به دست آورد .


«خداحافظ برلین» نوشته‌ی «کریستوفر ایشروود» رمانی بود که سوژه‌ «باب فاس» برای ساخت فیلم موزیکال «کاباره» شد . فیلم محصول 1972 موفق به دریافت 8 جایزه اسکار از جمله بهترین کارگردانی شد، اما در بخش بهترین فیلم تسلیم «پدرخوانده» شد . این فیلم همچنین 6 جایزه بافتا و دو جایزه گلدن گلوب را به دست آورد . این فیلم بر مبنای نمایش موزیکال موفقی در برادوی ساخته شد و تصویری هولناک و تفکر برانگیز از برلین در دوره جمهوری «وایمار» را ارائه می ‌دهد .


«آرزوهای بزرگ» ، رمان معروف نویسنده‌ی کلاسیک انگلیسی «چارلز دیکنز» است که همچون دیگر آثار او بارها و بارها مورد اقتباس تصویری قرار گرفته‌ است . اما فیلم اقتباسی «دیوید لین» بهترین سکانس‌های آغازین تاریخ سینما را به مخاطبانش هدیه کرده و به همین جهت جایزه‌ اسکار بهترین تصویربرداری را بدست آورد و البته در بخش بهترین فیلم و کارگردانی نیز نامزد شده بود . جالب اینجاست که دیوید لین مدعی است هرگز رمان دیکنز را نخوانده است .


«استفن کینگ» از رمان‌نویسانی است که بسیار مورد توجه کارگردانان سینمایی و تلویزیونی قرار می‌ گیرد . «راب رینر» کارگردانی است که در سال 1986 فیلم «با من بمان» را براساس رمان کوتاه کینگ با نام «جسد» به روی پرده برد که نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شد . کینگ این اثر را در مجموعه «فصول مختلف» به چاپ رساند که «رستگاری در شائوشنگ» از دیگر داستان‌های آن است .


«توماس آلفردسون» سال گذشته فیلم موفق «بندزن ، خیاط ، سرباز، جاسوس» را براساس رمانی به قلم «جان کولری» به روی پرده برد . «کالین فرث» ، «تام هاردی» و «بندیکت کامبرباج» از ستارگانی هستند که در این اثر اقتباسی ایفای نقش کردند. این فیلم که در سه بخش نامزد جایزه اسکار بود ، در بخش رقابتی ونیز نامزد شیر طلا بود و در جوایز بافتا دو جایزه به آن اعطا شد .


فیلم «گامورا» ، برنده‌ جایزه بزرگ جشنواره‌ کن به کارگردانی «ماتیو گارونه» براساس کتاب سال 2006 «روبرتو ساویانو»، روزنامه ‌نگار ایتالیایی ساخته شد . این اثر در سال 2008 روی پرده‌ سینماها ظاهر شد . این فیلم جایزه بهترین فیلم و کارگردانی از آکادمی فیلم اروپا ، جایزه ویژه هیأت ‌داوران جشنواره سویل اسپانیا و جایزه اول جشنواره فیلم مونیخ را گرفت . اما «روبرتو ساویانو»، ‌نویسنده‌ی آن به‌علت مضامین ضدمافیایی کتابش ، ازسوی گروه‌های جنایتکار مافیا در ناپل ایتالیا به مرگ تهدید شد .


«نیکلاس روگ» در سال 1973 فیلمی با عنوان «حالا نگاه نکن» را ساخت که «دافنه موریه» آن را به همراه «ربه‌ کا» از آلفرد هیچکاک یکی از بهترین اقتباس‌های رمان‌هایش خواند .


«شیادان» فیلمی است که «استفن فریرز» در سال 1990 کارگردانی کرد . «جیم تامپسون» نویسنده‌ی رمانی بود که «فریرز» داستانش را با کمک فیلمنامه ‌نویس دونالد وست لیک به سینما برد. جان کوزاک و آنجلا هوستون بازی‌های درخشانی از خود در این فیلم اقتباسی نشان دادند . این فیلم که نامزد چهار جایزه اسکار بودف توانست جایزه «ادگار آلن پو» را برای بهترین فیلم پلیسی به دست آورد .


منبع : isna.ir

افسون 13 12-06-2012 04:29 PM

بهترین فیلمهای تاریخ سینما با موضوع فرار از زندان
 
بهترین فیلمهای تاریخ سینما با موضوع فرار از زندان



http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/148419.jpg



فرار از زندان با همه استرسها ، هیجانها و حاشیه هایی که دارد یکی از بهترین سوژه ها برای به تصویر کشیده شدن روی پرده سینماهاست . رقابت جذاب زندانیانی که معمولا انگیزه های بزرگی برای رها شدن از بند دارند ؛ یک عده زندانیان ، پای ثابت چنین فیلم هایی هستند اما تفاوت همیشه در نوع فرار و روشها و ونقشه هایی است که این زندانیها از آنها برای عبور از میله های زندان و رسیدن به دنیای آزاد استفاده می کنند . در لیستی که سایت مووی وب به تازگی اعلام کرده ، با فیلمهای پرفروشی آشنا می شویم که بهترین فرار از زندانها را به تصویر کشیده اند .


رستگاری از شاوشنگ
کارگردان : فرانک دارابونت
بازیگران : تیم رابینز ، مورگان فریمن ، باب گانتن و کلانسی براون



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...edemption2.jpg



در صدر لیست بهترین فیلمهایی که درباره زندان و فرار از آن ساخته شده است ، می توان اسم رهایی از شاوشنگ را دید . این فیلم رتبه اول در لیست 250 فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDB را هم دارد . «اندی» و «رد» که در زندان ایالتی شاوشنگ زندانی هستند تصمیم به فرار می گیرند . اندی با یک چکش کوچک که در کتاب انجلیش پنهان کرده بود ، 20 سال سوراخی را می کند و از آن تونلی می سازد تا از بند رها شود . «رهایی از شاوشنگ» یکی از خوش ساخت ترین فیلمهای تاریخ سینماست که از روی کتابی با همین عنوان ساخته شده است .


فرار به سوی پیروزی
کارگردان : جان هاستون
بازیگران : سیلوستر استالونه ، دومارک پله ، مایکل کین ، بابی مور، اسوالدواردیلایز و ...



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/08/escapesmall.jpg


برای هر فرار، یک نقشه بی کم و کاست لازم است . در این فیلم هم عده ای از زندانیان فرانسوی نقشه می کشند تا با نگهبانان زندان مسابقه فوتبال بدهند و از این طریق فرار کنند . وقتی مسابقه با نتیجه 4-4 تمام می شود ، تماشاگران سکوها را به هم می ریزند و بعد از درگیر شدن سربازها با نگهبانها ، زندانیان با لباسهای غیرورزشی از آنجا فرار می کنند . از نکات جذاب این فیلم حضور بازیکن حرفه ای فوتبال یعنی پله و هنرمند مشهور سینمای رزمی یعنی سیلوستر استالونه در کنار بقیه بازیگران است .


فرار از آلکاتراز
کارگردان : دان سیگل
بازیگران : کلینت ایستوود ، پاتریک مک گوهان ، رابرتس بلاسم ، جک تیبو ، فرد وارد ، پل بنجامین ، لاری هنکین ، بروس م . فیشر و فرانک رونرزیو



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/08/caffe.jpg


آلکاتراس یکی از مخوف ترین زندانها در دنیاست . فیلم فرار از آلکاتراس درباره فرانک موریس است که تا به حال چندین بار اقدام به فرار کرده اما هر بار زندانبان به او تذکر داده است که هیچ کس تا به حال از آنجا فرار نکرده و محال است کسی این کار را انجام بدهد . اما فرانک و دوستانش موفق می شوند این کار محال را انجام دهند . کندن یک گودال ، بیرون رفتن از کانال تهویه و گذر از خلیج به کمک قایق نجاتی که از بارانی هایشان ساخته شده است نقشه ای است که آنها برای فرار کشیده اند . در حالی که همه فکر می کنند راه فراری از آلکاتراس نیست ، آنها می گریزند و یک سال بعد زندان برای همیشه بسته می شود .


فرار بزرگ
کارگردان : جان استرجز
بازیگران : استیو مک کوئین ، جیمز گارنر، ریچارد آتنبراو ، جیمز دونالد ، چارلز برانسون ، دونالد پلیسنس ، جیمز کابرن و ...



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...at-escape2.jpg


امکان ندارد پای فرار از زندان وسط بیاید و کسی از فیلم فرار بزرگ یاد نکند . 76 زندانی انگلیسی در کشور آلمان ، نقشه ای برای فرار می کشند . آنها با کندن تونل زیرزمینی اقدام به فرار می کنند . در این فرار عده ای کشته و عده ای دیگر دستگیر می شوند . «فرار بزرگ» با خشونت هر چه تمام تر به زندانیان نشان می دهد که فرار از زندان عاقبت خوشی نخواهد داشت . زندانیان دستگیر شده در این فیلم ، یا پای چوبه دار می روند یا در کوره های آجرپزی ، خاکستر می شوند .


محکوم شماره13
کارگردان : باستر کیتون



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...cinema%204.jpg


در این فیلم یک اتفاق را شاهد هستیم . به جای آنکه شخصیت اصلی یک زندانی باشد که قصد فرار دارد ، با کسی به نام باستر کیتون روبرو می شویم ، گلف بازی که بر اثر اصابت توپ گلف به سرش از هوش می رود و بر زمین می افتد . در همان هنگام ، یک مجرم فراری او را پیدا کرده ؛ لباس هایش را با او عوض می کند و بعد با خیال راحت تصمیم به فرار می گیرد . از آنطرف باستر با پوشیدن لباس متهم شماره 13 حسابی توی دردسر می افتد ، متهمی که به اعدام محکوم است . این فیلم علاوه بر فرار، یک تعقیب و گریز عالی را هم به تصویر می کشد .


طولانی ترین یارد
کارگردان : رابرت آلدریچ
بازیگران : برت رنولدز، ادی آلبرت ، ادلاتر، مایکل کانراد ، جیم همپتن ، هاری سیزر، جان استید من و چارلز تاینر



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...cinema%203.jpg


کاراکتر اصلی این فیلم یک ستاره خلافکار فوتبال آمریکاست که به دلیل ضرب و جرح به یک سال حبس محکوم می شود . نگهبانان زندان ، بعد از درگیری که پل راه می اندازد ، او را راهی یک سلول آهنی می کنند اما در همین هنگام ، فوتبالیست بودن او به دادش می رسد چرا که رئیس زندان قصد دارد یک تیم فوتبال زندانیان راه بیندازد. بازی فوتبال و تبانی هر دو طرف ، راه فرار را برای بقیه باز می کند .


کنت مونت کریستو
کارگردان : کوین رینولدز
بازیگران : جیم کاویزل ، داگمار ادومینچیک ، گای پیرس و ...



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...cinema%208.jpg


فیلمنامه «کنت مونت کریستو« بر اساس کتابی با یک ماجرای جنایی واقعی نوشته شده است . ماجرای کتابی که الکساندر دوما آن را نوشته است در زمان هیتلر اتفاق می افتد . داستان درباره ادموند دانتس است . دریانورد زندانی و مسافری مرموز که به دلایلی به زندان می افتد . او در آنجا با مردی آشنا می شود که نقشه گنج دارد . ادموند زمانی که آن مرد می میرد جسدش را مخفی می کند و خودش به جای او توسط ماموران به دریا انداخته می شود و فرار می کند . این یکی از هوشمندانه ترین فرارهایی است که در سینما به تصویر کشیده شده است .


قطار سریع السیر نیمه شب
کارگردان : آلن پارکمر
بازیگران : براد دیویس ، رندی کوئید، جان هرت ، آیرین میراکل ، یوهاپکینز، پائولو بوناچلی ، نوربرت وایسر و پل اسمیت



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...cinema%206.jpg


«بیلی هیز» با دو کیلو مواد مخدر در فرودگاه دستگیر می شود و دادگاه عالی او را به زندانی مخوف می فرستد ، جایی که باید 4 سال از زندگی اش را آنجا بگذراند . بیلی در دادگاه تجدید نظر به 30 سال حبس محکوم می شود و همین مسأله او را به فکر فرار می اندازد . نقشه فرار توسط خبرچین به گوش نگهبانان می رسد و به همین دلیل فرار او کنسل می شود اما بیلی با رفتن به بخش زندانیان روانی می تواند از زندان فرار کند .



پاپیون
کارگردان : فرانکلین جی شافنر
بازیگران : داستین هافمن ، استیو مک کوئین ، ویکتور جولی ، آنتونی زرب



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...cinema%207.jpg


پاپیون فیلمی است که بر اساس یک رمان واقعی از هنری چاریر ساخته شده است . هنری چاریر که در این فیلم به پاپیون معروف است ، به اتهام قتل در زندان به سر می برد اما خودش را کاملاً بی گناه می داند . پاپیون بعد از آشنایی با دگا که یک جاعل حرفه ای است ، برای چندمین بار تصمیم به فرار می گیرد و موفق می شود از جزیره شیطان بگریزد . در ابتدای این فیلم شاهد آن هستیم که زندانیان در جایی زندگی می کنند که آزادی در آن معنایی ندارد اما پاپیون همانند پروانه ای که روی بازویش نقش بسته است ، دنبال راه فرار است . فراری که دست آخر او را به یک قایق شکسته ، جدال با تمساح و ... می رساند .


بازداشتگاه 17
کارگردان : بیلی وایلدرچ
بازیگران : ویلیام هولدن ، دان تیلر، اوتوپرمینجر، پیتر گریوز، نویل براند و سیگ رومان



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...cinema%201.jpg


بازداشتگاه 17 شاید در نگاه اول یک فیلم جنگی به نظر برسد اما این فیلم درباره اسیران جنگی است که دلشان می خواهد زنده بمانند و به همین دلیل دست به فرار می زنند . این اسیران نیروهای آمریکایی هستند که در سلول های انفرادی آلمان ها اسیر شده اند و تصمیم دارند از آنجا بگریزند . تلخی بعضی از صحنه های فیلم آنقدر زیاد است که تماشاچی ها را حسابی متأثر می کند . مسؤول بازداشتگاه آلمانها به طرز شگفت انگیزی باهوش است و هر بار راه فرار زندانیان را می بندد و آنها را تیرباران می کند. «بازداشتگاه 17» را می توان تلخ ترین فرار از زندان نامید .



منبع : caffecinema.com

افسون 13 12-06-2012 07:51 PM

مروری بر ۱۰ فیلم شیطانی دنیای سینما
 
مروری بر ۱۰ فیلم شیطانی دنیای سینما


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/148129.jpg


1. بچه رزماری / Rosemary's Baby
محصول 1968، به کارگردانی رومن پولانسکی

پولانسکی از اولین‌ کسانی است‌ که‌ به‌ اسطوره‌ی شیطان‌ در غالب‌ مدرنش‌ پرداخت‌ و با نگاهی تازه‌ به‌ شیطان‌ در سینما نگریست‌ .

رزماری وشوهرش به آپارتمان جدیدی می روند و بدون اینکه بدانند ، با عده ای شیطان پرست همسایه می شوند . همسایه ها به شوهر رزماری پیشنهاد می کنند که همسرش را در اختیار شیطان بگذارد و در عوض آن به مقام و ثروت برسد ، شوهر رزماری هم که جاه طلب است قبول می کند و در اثر این ارتباط رزماری باردار می شود و بعد از اینکه متوجه می شود بچه اش از شیطان است می خواهد او را از بین ببرد که همسایه ها از این کار جلو گیری می کنند . در صحنه آخر فیلم رزماری با یک چاقو وارد سالنی می شود که همسایه ها در آنجا به خاطر تولد بچه جشن گرفته اند . در این سالن که تقریباً از تمامی نژاد ها یک نفر وجود دارد گهواره سیاه رنگی هست که یک صلیب وارونه روی آن آویزان است و بعد از کلنجارهای رزماری با خود و دیگران وقتی به گهواره می رسد و صورت بچه را - که تماشاگر نمی بیند - می بیند لبخند رضایت بر لبانش نقش می بندد و به تولد پسر شیطان راضی میشود . این فیلم را بعد از "تلألو" دومین فیلم ترسناک تاریخ سینما می دانند .

"حاشیه مهم این فیلم مرگ شارون تیت همسر باردار پولانسکی به دست فرقه های شیطان پرستی امریکا پس از نمایش فیلم است"


2. طالع نحس / The omen
قسمت اول : محصول 1976 ، به کارگردانی ریچارد دانر

فرزند یکی از سیاسیون آمریکا حین زایمان می میرد و یک کشیش فرزندی به نام دیمین را به جای فرزندشان به آنها می دهد . بعداً معلوم می شود که او فرزند شیطان بوده و روی پوست سرش عدد 666 را دارد . در این قسمت دیمین مادر خود را کشته و هر کس هم که پی می برد او فرزند شیطان است به طرزعجیبی با حوادث طبیعی کشته می شود . وقتی پدرش میفهمد پسرش غیر طبیعی است می خواهد او را به دستور یک کشیش و به طریقه خاصی بکشد که خود به دست پلیس کشته میشود . درسکانس آخر در مراسن تدفین پدر ، پسرک دست در دست رئیس جمهور آمریکاست .

قسمت دوم : 1978 ، به کارگردانی دن تایلر

دیمین فرزند خوانده رئیس جمهور آمریکا شده است ، بزرگ می شود و به ارتش می رود . بعد از اینکه مادر و برادرش میفهمند او غیر طبیعی است ، به شکل عجیبی کشته می شوند . در طول فیلم هم یاران دیمین تلاش می کنند که او در آینده به قدرت مالی و سیاسی بزرگی برسد . به همین منظور هر آدم پولداری در خانواده او هست کشته می شود و دیمین وارث آنها می شود .

قسمت سوم : محصول 1981 ، به کارگردانی گراهام بیکر

دیمین بزرگ شده و صاحب شرکت و اموال بسیاری است . حالا به دنبال قدرت می رود و هنوزهم نیروهای شیطانی به او کمک می کنند و طرفداران بسیاری ، به عنوان حامی دارد . در اورشلیم خنجرهایی که فقط با آنان می شود دیمین را کشت پیدا می شود و به دست کشیشان می رسد . در همان زمان مسیح در قالب فرزندی به دنیا می آید وقتی دیمین متوجه می شود به دوستانش دستور می دهد تمام فرزندانی که در آن شب به دنیا آمده اند را بکشند . در آخر زنی که با دیمین دوست بوده و فرزندش هم طرفدار دیمین است به وسیله کشیش آگاه می شود و او را با آخرین خنجر میکشد و دیمین در برابر مسیح جان می دهد .

قسمت چهارم : بیداری - محصول 1991 به کارگردانی جرج مونتس

داستان تقریباً مانند قسمت اول است ، خانواده پولدار و سیاسی که فرزندی ندارند به کلیسایی رفته و فرزند دختری را قبول می کنند که کم کم متوجه می شوند که او غیر طبیعی است و اواخر فیلم مادر دختر به کمک دکتری که معلوم می شود از شیطان پرستان است بچه دار می شود و فرزند پسری به دنیا می آورد که بر کف دست او عدد 666 حک شده و وقتی میخواهد او را بکشد ، خودش کشته می شود .

"نسخه دیگر بازسازی شده "طالع نحس" در سال 2006 به کارگردانی جان مور ساخته شد"


3. جن‌گیر / The Exorcist
محصول 1973، به کارگردانی ویلیام فریدکین

در جورج تاون واشنگتن دی سی کریس مک نیل ، بازیگر زن تلویزیون نگران سلامت دخترش ، ریگن است که دچار تشنج شدید شده و در رختخواب به خود می پیچد . پزشکان از درمان دخترک ناتوان اند ، تا آنجا که به کریس پیشنهاد می کنند از یک جن گیر کمک بگیرد . کریس به یک کشیش جوان به نام پدر کاراس مراجعه میکند و از او درخواست می کند تا به ریگن کمک کند . پس از تحقیقاتی که پدر کاراس روی ریگن انجام می دهد ، مطمئن میشود که شیطان بدن او را تسخیر کرده و به کلیسا می رود و درخواست میکند تا خودش مراسم جن گیری را انجام دهد . اما کلیسا شخصی باتجربه تر به نام پدر مرین را پیشنهاد میکند . مرین کشیشی پیر است و موجودی شیطانی که بدن ریگن را تسخیر کرده است می شناسد . پدر مرین به خانه کریس مک نیل میرود و به همراه پدر کاراس جن گیری را شروع میکنند . در این مراسم سخت و طاقت فرسا پدر مرین جان خود را از دست میدهد و پدر کاراس در نهایت به قیمت جان خودش اهریمن را از بدن ریگن خارج میکند .


4. دروازه نهم / The ninth gate
محصول 1999، به کارگردانی رومن پولانسکی

دن کروز که کتاب شناس است ، از طرف دانشمندی ، مأمور می شود یک کتاب را بررسی کرده و نسخه اصلی و دو نسخه دیگر آن را پیدا کند ، دن در حین جستجو متوجه می شود که این کتاب متعلق به زنی کلکسیونر بوده و توسط آن دانشمند از شوهر زن دزدیده شده است . نویسنده این کتاب به جرم نگارش آن در آتش سوزانده شده ، دو نسخه دیگر کتاب هم نزد مردی در پرتغال و زنی در فرانسه است . دن در می یابد این سه کتاب زمانی که در کنار هم قرار می گیرند ، شیطان حلول می کند . زن کلکسیونر توسط دانشمند در جلسه بزرگداشت شیطان ، کشته شده و خود دانشمند هم در هنگام انجام مراسمی شیطانی ، می سوزد و کتاب به دست دن می رسد . دن می فهمد که در تمام این مدت شیطان او را راهنمایی و کمک می کرده و در سکانس پایانی ، این دن است که از دروازه نهم عبور کرده و به قدرت شیطان دست پیدا می کند .

"جانی دپ نقش دن کروز را بازی می کند"


5. وکیل مدافع شیطان / The Devil's Advocate
محصول 1997، به کارگردانی تیلور هکفورد

کوین که قبلاً بازپرس بوده و حالا وکیل بسیار موفقی است ، رکورد دار پرونده های موفق است . در یک دادگاه او وکالت مردی که به اتهام تجاوز به یک دختر در حال محاکمه است به عهده دارد و موفق می شود به رغم گناهکار بودن مرد او را تبرئه کند . جان میلتون رئیس یک شرکت بزرگ حقوقی در نیویورک که یک شیطان مجسم است او را جذب شرکت خود می کند و با پیشنهادهای مالی اش او را اغوا می کند . میلتون در رأس سازمانی قرار دارد که به دفاع از حقوق محرومان می پردازد نه متهمان . کوین به طور ناخواسته وکیل مدافع شیطان می شود و این آغاز همراهی این وکیل جوان با شیطان است . او در شرکت به موفقیت شغلی میرسد در حالیکه همان اول راه همسرش مری را از دست می دهد . در انتها کوین متوجه حقه شیطان می شود و برای نابود شدن دستگاه او خود را می کشد اما تمام اینها رویاهایی بوده اند که در مخیله کوین در خلال همان دادگاه اولش جاری بوده است .

"بازیگرانی چون کیانوریوز، آل پاچینو و چارلیزترون در این فیلم بازی می کنند"


6. کنستانتین / Constantine
محصول 2005، به کارگردانی فرانکیس لارنس

کنستانتین که نوعی نیروی فرا انسانی دارد و می تواند جهنم را ببیند ، در جوانی خود کشی کرده و به مدت 2 دقیقه به جهنم می رود ولی به کمک پزشکان زنده می ماند . او برای توبه اقدام به جن گیری می کند و مردم را از شر جن و شیاطین نجات می دهد . کنستانتین می فهمد که پسر شیطان به شیطان خیانت کرده و می خواهد به کمک جبرئیل که یک کشیش است ، بر مردم دنیا حکومت کند . وقتی کنستانتین می بیند نمی تواند از عهده پسر شیطان و جبرئیل برآید تصمیم می گیرد دوباره خود کشی کند تا خود شیطان را که برای بردن جان او می آید مطلع کند ، بعد از این ، شیطان پسرش را دوباره به جهنم برمیگرداند و جبرئیل را هم شکست می دهد ولی وقتی می خواهد کنستانتین را به جهنم ببرد می بیند که خداوند از او راضی شده و او باید به بهشت برود ، شیطان هم کنستانتین را نجات می دهد و نمی گذارد بمیرد تا دوباره به دنیا برگردد که شاید در امتحانات بعدی شکست بخورد .

"کیانو ریوز در نقش کنستانتین بازی می کند"


7. گابریل / Gabriel
محصول 2007، به کارگردانی شان آدیس

گابریل(جبرئیل) بعد از فرستاده شدن تعدادی از فرشتگان به زمین برای نابودی سموئل (سمائیل) ، مأمور شده و به زمین می آید ، متوجه می شود که فرستادگان و فرشتگان قبلی همه آلوده شده اند . او با پیدا کردن دوستانش ، آنها را دوباره به حالات قبلی برمیگرداند و آماده مبارزه با سموئل می شود . سموئل قبلاً یکی از فرشتگان مقرب بوده ولی از درگاه الهی روی برگردانده و به زمین آمده و حکمران زمین است . در این پیکار دوستان گابریل کشته شده و شیاطین طرفدار سموئل هم کشته می شوند . در پایان ، گابریل با فرشته ای قدرتمند از طرفداران سموئل روبرو می شود ، در حین مبارزه می فهمد که او همان فرشته قبل از او یعنی میکائیل است که استاد گابریل هم هست . بعد از مبارزه ای طولانی ، هر دو زخمی شده و در شرف مرگ هستند که میکائیل قدرت خود را به گابریل منتقل می کند و او زنده می ماند . تازه متوجه می شود که خداوند آنها را به جان هم انداخته و سموئل آزادیخواه است و برای اینکه زیر سلطه و بردگی خدا نباشد پرچمدار آزادی شده و در برابر خدا طغیان کرده است . گابریل با حالتی اعتراض آمیز به طرف خدا برمی گردد .


8. پسر جهنمی / Hellboy
دو قسمت - محصول 2004 و 2008 ، به کارگردانی گیلرمو دل تورو

نازیها برای استفاده از نیروهای شیطانی در جنگ جهانی دوم ، دستگاهی ساخته اند که این دنیا را به جهنم متصل می کند . وقتی این دستگاه روشن می شود آمریکایی هایی که از قبل کمین کرده اند آنجا را نابود می کنند ولی یک بچه قرمز رنگ که دو شاخ کوچک هم دارد از جهنم به این طرف آمده . یک دانشمند مسیحی اورا بزرگ می کند و از او در رفع مشکلات به وجود آمده به دولت آمریکا استفاده می کند . درسالیان بعد دست نشانده نازیها حیوانی به نام سموئل را که دوزخی است به این دنیا می آورد تا نقشه های خود را عملی کند . در آخر قسمت اول معلوم می شود که یکی از دستهای عجیب پسر جهنمی ، کلید باز شدن درب جهنم به این دنیا است ولی پسر جهنمی به خاطر عشقی که به دانشمند مسیحی دارد شاخ های خود را که بزرگ شده ، می شکند و دست نشانده نازی ها را نیز می کشد . در این قسمت تمام کارها به صورت مخفیانه و دور از چشم مردم انجام می شود .

در قسمت دوم نژادی غیر از انسانها و دیوها وجود دارند که یک نفر از آنها برای ازبین بردن انسانها اقدام به بیدار کردن ارتشی خفته می کند که با تلاش پسر جهنمی و دوستانش موفق نمی شود و پسر جهنمی دوباره ارتش را به خواب فرو می برد . پسر جهنمی علاقه ی عجیبی هم به شهرت دارد و در هر فرصتی خود را به خبرنگاران و مردم نشان می دهد .


9. فرشته سقوط کرده / Fallen angel
محصول 1989، به کارگردانی گریگوری هابلیت

کارآگاه جان هابز مسؤول رسیدگی به پرونده یک قاتل زنجیره ای به اسم ادگارریس است و در تحقیقاتش متوجه می شود ماجرای این قتل ها به پرونده یک پلیس مربوط می شود که 30 سال قبل خودکشی کرده . او از طریق بازجویی از دختر آن پلیس و کتابهایی که پیدا می کند متوجه وجود شیطانی می شود که در جسم انسان ها حلول می کند و دست به جنایت می زند .

"فیلمنامه این فیلم را نیکلاس کازان ـ فرزند الیا کازان ، کارگردان مشهور ـ نوشته و دنزل واشنگتن و جان گودمن در آن بازی می کنند"


10. پایان‌ دوران / End of Days
به کارگردانی پیتر هایمز ، محصول 1999

آغاز سال 2000 نزدیک است و در صورت پیروزی شر بر خیر ، دنیا به پایان می رسد . گابریل‌(جبرئیل‌) بِرن ‌، ‌ شیطان‌ این‌ فیلم‌ است و همذات‌ پنداری تماشاگر را هم جلب میکند . آلباینو (یعنی کسی که‌ کاملاً بیرنگ‌ است‌ و هیچ‌ رنگی در مو، پوست‌ و چشم‌ او وجود ندارد ؛ زال‌) به‌ یک زن ، خبر میدهد که‌ شیطان‌ ـ اربابش‌ ـ میخواهد به‌ سراغش‌ بیاید ‌. شیطان‌ قادر نیست‌ وارد هیچ کلیسایی شود ، ولی از خارج‌ کلیسا نیروی خود را به‌ داخل‌ کلیسا میفرستد تا کارش‌ را انجام‌ دهد .

"آرنولد شواتزنگر هم در نقش‌ کسی بازی می کند که‌ میخواهد جلوی شیطان‌ را با تفنگ‌ بگیرد"



منبع : khabaronline.ir

افسون 13 12-08-2012 09:30 AM

پنج فیلم بزرگ تاریخ سینما از نگاه جرج کلونی
 
پنج فیلم بزرگ تاریخ سینما از نگاه جرج کلونی


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/144844.jpg



چند ماه پیش بود که جرج کلونی در مصاحبه ای با مجله «پَرِید» صد فیلم محبوب خود را از میان فیلمهایی که در فاصله زمانی 1964 تا 1976 ساخته شده اند انتخاب کرد ؛ دوره ای که کلونی اعتقاد داشت بزرگترین دوره فیلمسازی در تاریخ سینما بوده است .

به گزارش کافه سینما این سوپراستار هالیوودی پنج فیلم برتر خود را هم مشخص کرد که شامل : «تمام مردان رئیس جمهور» ، «شبکه» ، «دکتر استرنجلاو» ، «معرفت جسم» (مایک نیکولز) و «هارولد و مود» (هال اشبی) می شوند .

کلونی درباره عظمت «تمام مردان رئیس جمهور» چنین گفته است :
« تمام مردان رئیس جمهور از هر نظر فیلم کاملی است و دلیلش این است که از همان ابتدا که شروع به دیدن فیلم می کنیم ، می دانیم که چگونه تمام می شود . ما می دانیم که وودوارد و برنشتاین [دو خبرنگار معروف رسوایی واتر گیت] این سوژه داغ خبری را دنبال می کنند و بازنده این ماجرا ریچارد نیکسن است و با این وجود در تمام طول فیلم در حال جویدن ناخن هایمان هستیم.»


منبع : caffecinema.com

افسون 13 12-08-2012 09:59 AM

10 فیلم برتری که در آن تبه کاران برنده می شوند!
 
10 فیلم برتری که در آن تبه کاران برنده می شوند!


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/144615.jpg


در حالیکه در هالیود سالانه فیلم هایی با مضامین مشابه اما با نامهای متفاوت و بازیگران و دست اندرکاران مختلف از یکدیگر کپی برداری می کنند ؛ یافتن فیلم اصل از میان آنان و نقش جالب و تأثیرگذار تبه کاران در این فیلمها و پیروزیشان مقابل خیر بسیار دشوار است ؛ در ادامه به این فیلم ها نگاهی می اندازیم :


10. مردان Matchstick

یک بیمار فوبیا – روی واکر به همراه همدستش فرانک در آستانه ایجاد شغل جدید هستند در همین زمان دختر نوجوان وی نیز وارد می شود .
در صحنه بعد فیلم : چاک بیرون خانه منتظر فرانک است که به طرز بدی کتک خورده است ؛ آنجلا به چاک شلیک می کند و "روی" او را پنهان می کند تا زمانی که اوضاع آرام می شود ؛ روی از چاک مراقبت می کند تا او حالش خوب شود ، روی در بیمارستان بیدار می شود و می بیند که فرانک و آنجلا در بیمارستان نیستند ؛ او وقتي از موضوع طلاق همسرش صحبت کرده که فرانک او رازخمی کرده است ؛ این نشان می دهد که دختر واقعی سقط جنین کرده و آنجلا فقط دستیار فرانک است .


9. برزیل

در ذهن آشفته تری گیلام ؛ سم لری یک مأمور دولتی معمولی است که در یک فضای نه چندان دور از حال حاضر زندگی می کند و در واقع مامور تحقیق کردن در مورد مسئله ای نه چندان جدی است که در واقع به دشمن ملت تبدیل شده است .
سام دوست قدیمی اش جک لینت را دستگیر می کند که به نظر می رسد به تروریسم متهم است ؛ او وی را شکنجه می کند و سپس تاتل و اعضای مقاومت در برابر طوفان دولت می ایستد و سام نجات پیدا می کند. او به سرعت از میان سیل شلیک ها می گریزد و سام و معشوقه اش با خوشبختی آنجا را ترک کرده و در خارج از شهر ساکن می شوند ؛ فیلم نشان می دهد که این چیزی است که در ذهن وی می گذرد ؛ اما او هم اکنون در اتاق شکنجه نشسته است .


8. The wicker Man

اینجا بدون شک در مورد نسخه اصلی فیلم سخن می گوییم ؛ در سال 1973 بازیگر فیلمهای ترسناک ادوارد وودوارد به عنوان پلیس بازی می کند که یک نامه بی نام دریافت می کند که از او می خواهد به یک سفر به هیبرد برود و در مورد گم شدن یک دختر جوان تحقیق کند. بعد از این که او به جزیره سامرلیس می رسد ، عابد مسیحی یعنی هووی ضعیف تر از آن است که حداقل در مورد انتخاب های مخلی مذهب پگانی اعتراف کند .
در اواخر فیلم نشان می دهد که هِوای توسط افراد ساکن جزیره که در هدایت وی به باور کردن گم شدن این دختر کمک کرده اند ، او را زندانی کرده اند ؛ به این دلیل که محصول سال گذشته شان بد بوده و در این مذهب آنها باید فردی را قربانی کنند و هِوای مناسب ترین مردی است که برای این کار انتخاب شده است .


7. بچه رزماری

این فیلم ترسناک کلاسیک اثر رومن پولانسکی است که درگیری یک خانواده جوان را که به یک آپارتمان جدید آمده اند با یک تبهکار را نشان می دهد ؛ این گونه به نظر می رسد که آرایش و رفتار همسایگان بالا عجیب به نظر می رسد و زمانی که رزماری باردار می شود ؛ او مشکوک می شود که آنها احتمالاً برای بچه دار شدن برنامه داشته اند .
در پایان فیلم مشخص می شود که فرزند رزماری در واقع فرزند شیطان بوده و همسایگان برای به وجود آمدن این فرزند تلاش کرده و در آخر سعی می کنند عواطف مادری رزماری را تحریک کرده تا بیاید و فرزندش را ببیند .


6. دیوانه از قفس پرید

رندل پاتریک مک مورفی بار دیگر خود را در مقابل قانون می بیند و می خواهد از زندان فرار کرده و درنتیجه خود را به دیوانگی زده است ؛ او در نهایت در یک بیمارستان روانی از دنیا می رود . جایی که او شخصیت های متفاوت را می بیند که توسط یک پرستار مورد ظلم قرار گرفته و تحقیر می شوند . در نهایت همه با هدایت مک مرفی برعلیه وی اعتراض می کنند .
یک شب پس از نوشیدن مشروب زنی به این بیمارستان روانی راه می یابد و پرستار راتچد صبح روز بعد متوجه این موضوع می شود ؛ بیلی که شخصیتی بسیار اجتماعی داشته و دارای لکنت زبان است ؛ در معرض خودکشی است ؛ او با این زن دیده می شود ؛ زن تهدید می کند که این امر را به مادر او خواهد گفت و او را در اتاق تنها می گذارد و بیلی خود را با یک تکه شیشه می کشد و تحت تأثیر این مسئله مک مرفی به پرستار توهین کرده و تا حد مرگ با وی درگیر می شود ، او مورد حمله قرار می گیرد و در اتاق زندانی می شود و پس از آن یک انسان قوی هیکل او را خاموش می کند . به نظر می رسد او توسط صلیب سرخ کشف می شود و او به همان شکل که فکر می کرده از آنجا فرار می کند .


5. سکوت بره ها
یک دانشجوی دانشکده افسری اف بی ای کلارسی استرلینگ وظیفه می یابد که با یک قاتل سریالی هانیبال لکستر ملاقات کرده و از او بارجویی نماید . آنها تلاش می کنند که یک قاتل دیگر را دستگیر کنند؛ بوفالو بیل مردی که قربانیان را می گرفته و پوست انها را می کنده تا مجموعه ای از کتها با پوست زنان را جمع آوری کند .
بعد از فرار لکستر از سلول محافظتی در تنسی ؛ این افسر شهر اولین قربانی وی را مورد تحقیق قرار می دهد ؛ او داخل خانه بیل فیلم را به پایان می رساند جایی که تیم سوات اشتباها وارد خانه می شود . زمانی که بیل فرار می کند ؛ تصویر اسلحه بیل را نقاشی می کند و او را به دقت دنبال می کند ؛ نور او را به سمت خود هدایت می کند و او وارد تاریکی مطلق می شود و در نهایت بیل می میرد . روزهای بعد او تلفنی از لکستر در باهاماس دریافت می کند و زمانی که تلفن را می گذارد می گوید من یک دوست برای شام دارم و دکتر زندان را در جاده دنبال می کند .


4. باشگاه مشتزنی

یک فرد بی خواب و یک فروشنده کاریزماتیک به نام تیلر دارن بعد از این که خانه اش به طرز عجیبی خراب می شود . به اتفاق یکدیگر یک کلوپ مبارزه را ایجاد می کنند و فرد بیخواب در حال حاضر می تواند اندکی بخوابد با گسترش این کلوپ او متوجه فلسفه ای می شود که پشت این بیخوابی بوده و باور می کند که خارج از کنترل اوست
در ادامه کار یک کلوپ مبارزه دیگر نیز شورع به کار می کند و بی خوابی او تبدیل به یک احساس وهم آور می شود؛ این موضوع ادامه پیدا می کند تا زمانی که یکی از اعضای کلوپ تیلر دارن را می شناسد ؛ او و تیلر یک فرد هستند و دارن تصمیم می گیرد که نقشه اش را عملی کند و چند تن از روسای شرکت های اعتباری بزرگ را به پایین بکشد تا بازار مالی را فلج کند. او تلاش می کند که بمبی را جاسازی کند که پس از یک جنگ خیالی؛ ساختمان را خراب کند . پس از خراب شدن خیال وی با شلیک به خودش ؛ او قادربه کنترل بمب نیست و نقشه او عملی می شود .


3. ممنتو

در یک فیلم که اصلاً ترتیب زمانی در آن رعایت نشده ؛ یک بازرس بیمه ؛ لئونارد شلبی پس از تجاوز به همسرش که به کشته شدن او می انجامد و او سرش را به یک جسم سخت می کوبد؛ نمی تواند خاطره جدیدی را به یاد آورد . مومنتو دو راوی را نشان می دهد که یمی از انها در یک تصویر رنگی از زمانی که او یکی از دوستانش تدی را می کشد به عقب برمی گردد و دیگری یک تصویر تلفنی را نشان می دهد که او با شخص دیگری در زمان عادی فیلم سخن می گوید .
وقتی که دو داستان به هم می رسند ؛ لئونارد مردی را معتقد است که قاتل همسرش است می کشد و پس از زمزمه کردن سامی مردی با شرایط مشابه لئونارد درمی یابد که باید مرد دیگری را بکشد و در این شرایط فشار تدی نشان می دهد که همسر لئونارد زنده مانده است و با تزریق بیش از حد انسولین که سامی در داستان تعریف می کند از بین رفته است؛ از این رو لئونارد یک پازل بسیار دشوار را به وجود اورده به او می دهد و لئونارد از گواهینامه تدی به عنوان وسیله ای برای یافتن قاتل استفاده می کند که به مرگ تدی منجر می شود .


2. هفت

دو مأمور جنایی به دنبال یک قاتل سریالی هستند که مردم را مورد هدف قرار داده که مرتکب یکی از هفت گناه شده اند و از ابزار و روش های مبدعانه و هوشمندانه بهره می گیرد؛ اول او به سراغ گلاتونی می رود و بدن او در حالی کشف می شود که مجبور به خوردن حجم زیادی اسپاگتی شده است .
در پایان قاتل باز هم جنایاتی را مرتکب می شوند و میلز و سومیرت منتظر اخبار جدیدی هستند ؛ اما قاتل شخص دیگری را کشته و تلاش می کند تا پلیس او را پیدا کند ؛ اگر بازپرس او را نزدیک دو جسد پیدا کند؛ او به قتل اعتراف خواهد کرد ، در بیرون شهر ونی با یک بسته عجیب به محل می رسد و زمانی که سامرت ان را باز می کند با صحنه ای وحشتناک مواجه خواهد شد . او به سمت میلز می دود و می گوید که اسلحه اش را روی زمین بیندازد ؛ در این صحنه نشان داده شده که قاتل همسر و فرزند ویلز را کشته است .


1. مظنونین همیشگی

بعد از دزدیدن یک کامیون ؛ پنج مرد دستگیر شده و به اداره پلیس منتقل می شود ؛ همه انها مقصر نیستند و آزاد می شوند ؛ اما تصمیم می گیرند که برنامه انتقام را بر ضد پلیس انجام دهند ؛ کار به پایان می رسد و این 5 نفر مدیر ارشد ایستگاه پلیس معتقد است که هر یک از انها اشتباه کرده است .
همه اینها را با یک سخنرانی این افراد دریابیم ؛ مرد ساکتی که وربال کنت نام دارد و یکی از نجات یافتگان ان کشتی است ؛ پس از گفتن این داستان ؛ نماینده کوجان با او سخن می گوید و در پایان دایان کیتن به این نتیجه می رسد که یکی از پنج مجرم کیزر سوز است و پس از ترک او ؛ کوجان جنایت او را کشف می کند که او پشت این ماجرا قرار دارد .

افسون 13 12-09-2012 01:08 PM

14 فیلم ترسناک برنده جایزه اسكار
 
14 فیلم ترسناک ؛ برنده جایزه اسكار


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/144405.jpg


فیلمهای ترسناک برنده اسكار، می خواهید باور كنید یا خیر واقعی هستند! همین حالا سر و صدای زیادی پیرامون اسكار وجود دارد و همه آنها خوب نیستند. طرفداران فیلم های ترسناك اغلب از سوی اسكار احساس سرزنش می كنند ، اما درحال حاضر حتی طرفداران اصلی این نوع فیلم در مورد انتخاب این فیلم ها و حتی ارتباط این فیلم ها با اسكار سؤال می كنند . به همین خاطر است كه من با نگاهی به گذشته نگاه دقیق تری به برندگان جوایز اسكار می كنم :

طرفداران و منتقدین در مورد اینكه چگونه جوایز اسكار برخی از بهترین فیلمهای سال 2012 را مورد غفلت قرار داده اند ، سؤالاتی را مطرح می كنند . علاوه بر این واقعیت اكثر اعضا افراد مسنی هستند كه در مورد چگونگی امكان آخرین پالس فیلمها پرسشهایی را مطرح می كنند .

لوس آنجلس تایمز یک قطعه زیبا از مراسم اسكار را كه بیش از 5700 رأی كه نزدیک به 94 درصد می شود ، هندی و اروپایی هستند و 77 درصد مرد و میانگین سنی آنها حدود 62 است . افراد زیر 50 سال كمتر از 14 درصد هستند . بنابراین ، وقتی شما تعجب می كنید چرا فیلمهای ترسناک برنده نمی شوند ، شما باید پاسخ گو باشید . بیشتر 60 ساله ها از طرفداران سرسخت این گونه فیلمها هستند . به همین خاطر گفته می شود كه برخی از بهترین فیلمهای ترسناک برنده جایزه اسكار شده اند و تلاش می كنند تا خود را تشویق كنند و دیگر طرفداران نیز دوست دارند كه به 14 فیلم برنده اسكار نگاهی بیندازند . این فیلمها هیچ نظم خاصی ندارند .


بچه رزماری- سال 1968

فیلم بچه رزماری به کارگردانی رومن پولانسكی یک فیلم قوی است و یكی از بهترین فیلمها در ژانر وحشت است . مایا فارو یكی از بهترین بازیهایش را در این فیلم انجام داد، به عنوان زنی كه یك كودك شیطانی دارد ، مهم نیست كه وی خواهان همچنین چیزی بوده است یا نه .

در این دوره ، این فیلم برنده جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مكمل زن و مرد شد . بچه رزماری باید یكی از برندگان جایزه اسكار در ژانر وحشت در همه زمانها باشد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/1win.jpg


جن گیر- 1973

بعد از فیلم بچه رزماری ، فیلم جن گیر مطرح شد . در جن گیر، یک كودک به واسطه یک داستان اسرار آمیز درگیر می شود و مادرش از دو كشیش برای نجات او كمک می خواهد .

این فیلم نکات مثبت زیادی داشت داشت كه از آن جمله می توان به بهترین عکس ، بهترین بازیگر، بهتری کارگردانی ، بهترین بازیگر مكمل و مجموعه ای عوامل اشاره كرد . این فیلم نامزد 9 جایزه شد و توانست جایزه اسکار رابرای بهترین صدابرداری و بهترین نمایشنامه بگیرد ، جن گیر نسبت به دیگر فیلمهای ژانر وحشت تفاوت چشمگیری داشت كه نامزد بهترین جایزه آكادمی گردید . این فیلم هنوز هم ما را وحشت زده می کند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/2win.jpg


گرگ آدم نما آمریكایی در لندن- 1981

من یكی از طرفداران گرگ آدم نمای آمریكایی در لندن و ساخت مجدد آن در پاریس هستم . که یكی از فیلمسازی های بزرگ محسوب می شود . در فیلمی كه دو توریست آمریكایی در انگلیس به وسیله مردم گرگ نما مورد حمله قرار می گیرند .

اف ایكس من ریک بیكر افسانه ای موفق به كسب جایزه اسكار در بخش گریم برای كارش بر روی مرد گرگ نما در لندن شد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/3win.jpg


بیگانگان - 1986

جن گیر موجب ترس ما از شیطان شد ، کوسه ها باعث شد ما از آب بترسیم و بیگانگان نیز ما را از هیولاهایی كه در فضا مخفی هستند ، ترساند . داستان حول یک تیم معدن كار در یک جای عمیق می گذرد ، این افراد یک بیگانه را می آورند كه خیلی سریع به كارگردان با پیامدهای وحشتناک نزدیک می شود .

این یكی از 5 فیلم مهم تخیلی محسوب می شود و شایسته برنده شدن در اسكار است ، اما در پایان تنها برنده جایزه بهترین جلوه های ویژه و صداگذاری شد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/4win.jpg


مگس - 1986

جف گلدمن یكی از بهترین بازیگران بود . نقش وی در فیلم مگس جای سؤال است . مگس داستان دكتری است كه بر روی یک قالب جدید تكنولوژی كار می كند و آزمایشی را بر روی خود انجام می دهد و سهواً DNA خود را تغییر داد تبدیل به مگسی بزرگ شد .

مگس مثل فیلمهای زیاد دیگری در لیست جایزه بهترین گریم اسکار قرار دارد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/5win.jpg


سوئینی تاد آرایشگر شیطان صفت خیابان فلیت - 2007

سوئینی تاد واقعاً یكی از معدود فیلمهای ترسناكی است كه برای ما عادی نمی شود . من هرگز طرفدار موسیقی نبوده ام و این شامل نمایش تصویری ترسناک و سوئینی تاد نیز می شود . این فیلم در مورد یک آرایشگر قاتل است و بر پایه یک داستان واقعی است ، اگرچه من فكر می كنم آواز نیز به آن افزوده شده است . هنوز مطمئن نیستم كه قاتل واقعی نیز این آهنگ را دوست داشت .

فیلم نامزد بهترین بازیگر مرد ، بهترین طراحی لباس و بهترین كارگردانی هنری شد . و تنها در زمینه بهترین کارگردانی برنده جایزه شد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/7win.jpg


آرواره ها - 1975

این فیلم موجب ترس و هراس ما از آب شد . شاید این فیلم شعاری باشد ولی واقعاً تأثیرگذار است . استیون اسپیلبرگ آن را كارگردانی كرد ، داستان فیلم در مورد یک كوسه در یک شهر كوچک است . یک گروه برای توقف کوسه به اقیانوس رفتند و با یک نتیجه ناجوانمردانه روبرو شدند .

این فیلم نامزد چندین جایزه مثل بخش بهترین تصویربرداری شد اما در رشته بهترین تدوین و بهترین صدابرداری برنده جایزه شد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/8win.jpg


Beetlejuice - 1988

این فیلم یكی از بهترین فیلمهای ترسناک كمدی است و در بخش گریم برنده جایزه اسكار شد . سبک کار تیم برتون در این فیلم فانتزی کمدی - ترسناک با بازی مایكل كیتون نمایش داده می شود .

مایكل كیتون در نقش BeetleJuice بازی می کند کسی كه به یک زن و شوهر با بازی گرینا داویس و الک بالدوین كمک می كند ، آنها از خانه جدیدشان هراس دارند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/9win.jpg


دراكولا ، برام استوكر - 1992

بسیاری می گویند كه كیانو ریوز نمی تواند راه خود را خارج از كیسه های كاغذی باز كند . شاید این درست باشد اما نقشهای خاصی وجود دارد كه كاملاً مناسب وی است و برام استوكر در فیلم دراكولا یكی از همان موارد است . در این فیلم ویونا رایدر نقش نامزد وی را بازی می كرد .

این فیلم نامزد چهار جایزه شد و در بخش های بهترین طراحی لباس ، صداگذاری و گریم جایزه اسکار را برد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/6win.jpg


سكوت بره ها - 1991

سكوت بره ها یک فیلم جنایی ترسناک است و به همین خاطر است كه شانس بیشتری در اسكار دارد یا شاید به خاطر حضور آنتونی هاپكینز باشد . سكوت بره ها داستان یک دكتر قاتل است كه نه به خاطر رضایت مندی و یا به خاطر یک موضوع واقعی دست به قتل می زند . یكی از بهترین فیلم های ترسناک دهه 90 در ژانر وحشت است .

این فیلم در چند بخش نامزد دریافت جایزه اسكار شد كه از آن جمله می توان به بهترین تصویربرداری ، بهترین فیلم ، بهترین كارگردانی ، بهترین بازیگر زن و بهترین بازیگر مكمل اشاره كرد . سكوت بره ها اولین و تنها فیلم ترسناکی كه در بخش تصویربرداری برنده جایزه شده است و واقعاً لیاقت دریافت جایزه را داشته است .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/10win.jpg


پارك ژوراسیک - 1993

برخی از افراد معتقد هستند كه پارک ژوراسیک یک فیلم در ژانر وحشت نیست . به نظر من چه چیزی ترسناک تر از ماسک هاكی یا یک بسته Velociraptor بر روی صورت است؟ پارك ژوراسیک ، داستان یک پارک با دایناسورهایی با مهندسی ژنتیک است . در این داستان دایناسورها، قفس را دوست ندارند و در نتیجه با رفتن به قبل از تاریخ و قتل عام به عنوان یک خانواده برای نجات فرزند اسیر خود تلاش می كنند .

این فیلم فصل جدیدی در CGI‌است و برنده سه جایزه اسكار شد . بهترین جلوه های صوتی ، صداگذاری و جلوه های تصویری .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/11win.jpg


میزری - 1990

انتخاب بهترین اقتباس از فیلمهایی که از روی کتابهای استفان کینگ همیشه با شک و تردید همراه بوده ، برخی از اینها مانند مه ، سریال های کوتاه The Stand و میزری بسیار جالب هستند . برخی دیگر هم جالب نیستند . كتی بیتس و جیمز كان در این فیلم نقش یک طرفدار خشن را بازی می كنند كه نویسنده مورد علاقه خود را از یک تصادف ماشین نجات می دهد تا به او اجازه دهد برای یک پایان وحشیانه او را وسوسه كند .

در این فیلم ، كیتی بیتس برنده جایزه بهترین بازیگر زن شد . فیلم میزری برنده بهترین تصویربرداری شد اما چه كسی می تواند آن را تشخیص دهد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/12win.jpg


Sleepy Hallow- 1999

من یكی از طرفداران تیم برتون و فیلم Sleepy Hallow هستم كه همیشه در قلب من وجود دارد . این فیلم داستان یک خواب عمیق را با بازی جانی دپ و ایچی باد كرن نقل می كند . كریستینا ریچی و ویژگی های بازیگر برجسته ای چون كریستوفر والكن در این فیلم تأثیر می گذارد .

این فیلم برای دریافت بهترین فیلم برداری و بهترین كارگردانی هنری و طراحی لباس نامزد دریافت جایزه اسكار شد . و تنها در بخش طراحی لباس موفق به دریافت جایزه شد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/13win.jpg


تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ

افسون 13 12-12-2012 11:37 AM

10 بازیگری که در نقش شیطان بهتر از خود شیطان بازی کردند!!
 
10 بازیگری که در نقش شیطان بهتر از خود شیطان بازی کردند!!


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/144230.jpg




هر بازیگر به شما می گوید که بازی کردن در نقشهای بد بسیار لذت بخش است ؛ از این رو باید دید که بازیگران باید از بازی کردن در نقش های منفی لذت ببرند ، این باید نقشی از تغییر زندگی به سمت کاراکتری باشد که شخصیتی کاریزماتیک منفی و همچنین شیطانی است همچنان درگیر و به لحاظ روانی پیچیده است ؛ برای بازی کردن در چنین نقشی راههای زیادی وجود دارد ؛ حتی فیلم اسنارکی دهه 4 40 که در مجموعه سریالهای همیلتون کارور بازی کرده است .

بازیگران با روش های متفاوتی در نقش شیطان بازی کرده اند ؛ برخی شیطات را وحشتناک و بعضی خنده دار به تصویر کشیده اند .


1. تلی سالواس در لیزا و شیطان

هر چند به طور مستقیم به شیطان اشاره نشده است ؛ اما نقاشی فرسکو در میدان شهر روشن می کند که سالواس شیطان است ؛ لیزا شانسی جدی برای مواجهه با لیندرو در فروشگاه جایی که در حال خرید است ؛ دارد . پس از آن او راه خود را در خیابان پشتی گم می کند و پس از مواجهه با سه ناشناس از بالابر فرار می کند . او به عمارتی قدیمی که لینرو به عنوان ساقی در آن کار می کند ، می رود . او در آنجا به موجودی شگفت انگیز تبدیل شده که با بازیگوشی به قربانیان خود می نگرد و منتظر سقوط آنها می ماند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/pic1.jpg


2. ویگو مورتنسن در پیشگویی

شیطان در این داستان سطح پایین هیچ تلاشی برای مخفی کردن هویت پیشگو نمی نماید . گابریل سرکش تلاش برای ویران نمودن انسانیت و به دست آوردن کنترل آسمان دارد ، شیطان دوست دارد در همه موارد به عنوان یک انسان خوب وارد عمل شود . او بدون شک در این لیست حتی ظاهری شیطانی دارد ؛ ظاهری شبیه راسپوتین و با صدایی ارام در حالی که با لذت سخن می گوید . او قدرت خود را با تباهی و فساد نشان می دهد در حالی که قلب گابریل را بیرون می کشد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/pic2.jpg


3. آل پاچینو در وکیل مدافع شیطان

جان میلتون مادر و دختر خود را گمراه می کند که سه نفری با چاقو اعضای یک گروه را به مترو هدایت کنند و باعث یک جنایت دسته جمعی می شود . اما بهترین کاری که انجام می دهد این است که در حال سخنرانی تنها فریاد می زند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/pic3.jpg


4. جک نیکلسون در ساحره ای از ایست ویک

تعداد کمی از بازیگران نقش دیوانه را بهتر از نیکلسون بازی کرده اند . به طور کنایه امیز می توان گفت که وقتی او نقش شیطان را بازی می کند به نوعی دیوانگی را هم از خود به نمایش می گذارد . مانند میلتون در وکیل مدافع شیطان ، ون هورن کسی است که زنان را می فریبد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/pic4.jpg


5. الیزابت هارلی در Bedazzled

عشق جنیفر در Bedazzled را اشتباه نباید گرفت لیز هارلی در فیلم نوعی زیبایی است ؛ می تواند همه شادی های برندن فستر را به وجود آورد ، اما نمی توان دید که چطور یک مرد علاقمند به جنس مخالف نمی تواند از این فیلم به طور کامل لذت ببرد . چرا که این فیلم تنها بهانه ای برای نمایش لیز هارلی به عنوان زنی فاحشه برای یک ساعت و نیم است . با عذرخواهی از پیتر کوک کسی که نقش شیطان را در این فیلم در سال 1967 بازی می کند ؛ هارلی به راحتی شیطان مورد علاقه من است و اصلا فکر نمی کنم که این شیوه در مورد برت در فیلم کلی لبروک صدق کند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/pic5.jpg


6. جف گلدبلوم در آقای فارست

شیطان در آقای فارست با شیطان دیگر فیلمها متفاوت است ، او خیلی اعتماد به نفس نداشته و اغواکننده نیست . با دانستن این موضوع تطبیق شخصیت وی با شخصیت روان پریش جف گلدبلام آسان است .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/pic6.jpg


7. تیم کاری در افسانه

نمی دانم که چرا تیم کری طی فیلمبرداری فیلم افسانه نمی افتد . با وجود تعداد زیاد شاخ هایی که به سر او وصل شده است ؛ واقعاً وحشتناک به نظر می رسد ؛ اما من هنوز می گویم که ترس از این شیطان قابل مقایسه بسیار محدود است .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/pic7.jpg


8. پیتر استورمر در کنستانتین

استورمور خود را به عنوان بازیگری در ژانر وحشت اثبات کرده است ؛ از این رو تصویر وی به عنوان شیطان بدون شک ترسناک است ؛ با دیدن وی می توانید نوعی حس دشمنی علاوه بر کاراکتر منفی وی نیز حس کنید .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/pic8.jpg


9. رابرت دنیرو در قلب فرشته

هر کس دنیرو را می شناسد طرفدار بازی او در نقش بیمار روانی و بازی او در نقش لوئیس کیفلر در قلب فرشته در مقابل میکی رورک است که بدون شک نقش مهمی در اعتبار وی دارد . در این فیلم لوئیس فرشته ای را استخدام می کند که کاری تحقیقاتی را برای وی انجام دهد . اما دیری نمی گذرد که فرشته بخشی از شخصیت پیچیده وی برای بدست اوردن روحش می گردد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/pic9.jpg


10. تری پارکر در پارک جنوبی

تری پارکر در نقش شیطان در فیلم پارک جنوبی حرف زد و این به او کمک کرد تا نسخه ای خنده دار از شیطان را خلق نماید که تا به حال ندیده اید . به این معنا که آنچه در مورد او از همه خنده دار تر است این است که که شیطان را بسیار شهوت ران معرفی کرده است .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/07/pic10.jpg


تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ

افسون 13 12-16-2012 09:41 AM

۵ کابوی دوست داشتنی تاریخ سینمای هالیوود
 
۵ کابوی دوست داشتنی تاریخ سینمای هالیوود


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/150580.jpg


شاید ژانر وسترن دوران طلایی خود را دهه‌ها پیش پشت سر گذاشته باشد ، ولی سالها پیش ، زمانیکه پدران ما جوان بودند ، قهرمانان سینمای وسترن نمادی از رؤیای آمریکایی بودند و برای جوانان خیال‌ پرداز همان محبوبیتی را داشتند که ابرقهرمانان سینمای امروز برای ما .

در دورانی که هنوز قهرمانان سینمایی “قهرمان” بودند و جلوه‌ای فرا بشری داشتند ، کابوی‌های بی ‌باک و ماجراجو قلبها را نیز مانند دشت‌های باز غرب وحشی درمی‌نوردیدند و به تسخیر خود در‌می‌آوردند . ما هم فرزندان همان پدرانیم و در کودکی با این گاوچران‌های اسطوره‌ای و جاودانه همسفر شده‌ایم و در خیال به سوی آفتاب در حال غروب تاخته‌ایم .

این هم لیستی از ۵ کابوی برتر تاریخ سینما ، که البته شامل تمام گزینه‌های ممکن نیست :


کلینت ایستوود



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...t-Eastwood.jpg



این “مرد بی‌نام” ساکت و مرموز، نه تنها از به یادماندنی‌ترین قهرمانان وسترن ، که از محبوب ‌ترین شخصیت‌های سینمایی تمام دوران نیز هست . سه ‌گانه دلار سرجیو لئونه او را به نمادی جهانی بَدَل کرد . هر چند کلینت ایستوود در سال‌های پایانی اوج ژانر وسترن وارد گود شد ، ولی با خلق و در حقیقت بازآفرینی زیبا و اثرگذار این کاراکتر نقطه پایان شایسته‌ای را بر دوران طلایی این ژانر رقم زد .

در سال‌های بعد ایستوود تلاش کرد که با خلق وسترن‌های دیگر این موفقیت را تکرار و این ژانر را زنده کند، و تا حدودی هم موفق شد (با وسترن موفق و محبوب نابخشوده) ، ولی این تصویر او در نقش “بلوندی” با پانچویی بر دوش و سیگاری بر لب است که در ذهن ما نقش بسته و تا ابد جاودانه شده‌ است .


استیو مک‌ کوئین



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...e-McQueen2.jpg


استیو مک ‌کوئین که به حق به King of Cool ملقب بوده ، بی‌شک از ستارگان بزرگ تاریخ سینماست . او که در دهه ۶۰ پردرآمدترین ستاره هالیوود بود ، به همراه پل نیومن، مارلون براندو، و جیمز دین ، پایه ‌گذار نسل جدیدی در سینما هستند : نسل ضدقهرمانان عصیانگر که بر ضد کامل بودن می‌شورند و نسل قدیم و سنت‌ها را به چالش می‌کشند .

در نقش‌های وسترنش ، با اینکه اثر آشکاری از این شورش و عصیان نمی‌بینیم، اما باز هم نشانه‌هایی هست؛ او قهرمانی متفاوت است : تکرو، ثابت ‌قدم ، و محکم ؛ ولی انگار که همواره چیزی او را از درون می‌خورد و در درونش جدالی برپاست .

مک‌ کوئین در چندین فیلم و سریال وسترن ایفای نقش کرده ، ولی نقش‌آفرینی او در فیلم پرستاره و سامورائی‌وار هفت دلاور از به‌یادماندنی‌ترین هاست . او در سال ۲۰۰۷ سرانجام به لیست نقش‌آفرینان برتر وسترن راه یافت .


چارلز برانسن



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...s-Bronson.jpeg


روزی روزگاری در غرب وسترن محبوب من است . ترکیبی هنرمندانه و زیبا از تعلیق ، قهرمانی ، موسیقی ، و رویارویی ستارگانی رو به افول اما همچنان درخشان .

چارلز برانسن ، ستاره دوست‌داشتنی و زشت ‌روی فیلم که از تبار اروپای شرقی است ، دوران کودکی‌ بسیار سخت و فقیرانه‌ای را در شهری غربی به عنوان معدن‌ کار سپری کرد و سرانجام به ارتش پیوست . دشواری دوران رد پایش را بر چهره آفتاب ‌سوخته و شخصیت مقاوم و محکم و مستقلش بر جای گذاشت .

او با فیلم “هفت دلاور” خود را به جهان شناساند و در آثار برجسته دیگری نیز نقش‌آفرینی کرد که بسیاری از آنها در ژانر وسترن جای داشتند ، ولی به اعتقاد من نقطه اوج کارنامه حرفه‌ای‌اش ، بازی در نقش “هارمانیکا” در فیلم “روی روزگاری در غرب” است . او که با آن سازدهنی معروفش ، به تنهایی در برابر هنری فوندا و مردانش می‌ایستد و برای هدفش می‌جنگد ، نمادی از قهرمانان استوار و ثابت ‌قدمی ‌است که حاضرند مردانه برای هدف جان سپارند ولی تن به ظلم ندهند .

خود لئونه یک بار از او به عنوان “بهترین بازیگری که تا حالا با او کار کرده” یاد کرده است. لئونه حتی می‌خواست از او در سه ‌گانه دلار هم استفاده کند ، ولی برانسن نقش را رد کرد و ایستوود را به یک بخت عالی مهمان کرد .


جان وین



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/09/John-Wayne.jpeg


نمی‌ شود از قهرمانان وسترن حرف زد و نامی از جان وین نبرد . او که از پرکارترین و محبوب‌ ترین ستارگان این ژانر است، در بیش از ۱۰۰ فیلم وسترن که بیشتر آنها فیلم‌های رده پایین و کم‌خرج بودند بازی کرده ، ولی البته در کارنامه او آثار ماندگار هم دیده می‌شود، از آن جمله فیلم‌های بسیاری با کارگردانی جان فورد .

در فیلم‌های این کابوی پیر چندان خبری از خشونت نیست ، ولی تا دلتان بخواهد ماجراجویی هست . او که سعی داشت چهره‌ای واقع ‌گرایانه و متفاوت از قهرمانان وسترن ترسیم کند ، در طول سالها کاراکتری اختصاصی برای خود ساخت که در بسیاری از نقش‌آفرینی‌های معروفش تکرار شد . شاید به همین دلیل بتوان گفت که او هنرپیشه چندان خوبی نبود و قادر نبود بیش از یک نقش را بازی کند ، ولی نقش او به عنوان یک نماد فرهنگی تأ ثیرگذار آمریکایی را نمی‌توان نادیده گرفت . او در ایران هم با تکیه ‌کلام‌های عجیب و مضحک و فارسی‌ شده دوبلورها محبوبیتی چشمگیر داشت .

البته شهرت و محبوبیت جهانی وی با میهن ‌پرستی‌های افراطی و گفته‌های نژادپرستانه‌اش درباره سرخ ‌پوستان و سیاه پوستان خدشه ‌دار شد ، ولی بدون‌شک جایگاه او در مقام یکی از محبوب‌ترین کابوی‌های تاریخ سینما تزلزل ‌ناپذیر است . او فیلم‌های تحسین ‌شده بسیاری را در کارنامه دارد ، مانند جویندگان ، مردی که به لیبرتی والاس شلیک کرد، ریو براوو، و …؛ اما فیلم مورد علاقه من از او رودخانه سرخ است ، اولین فیلمی که از او در دوران کودکی دیدم و نقشی جاودان در ذهنم به جای گذاشت .


پل نیومن



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/09/Paul-Newman.jpg


این ستاره خندان چشم ‌آبی و سخت ‌کوش از زمینی ‌ترین کابوی‌های تاریخ سینماست . کاراکتر او در بیشتر فیلم‌هایش تلاش می‌کند تا خود را با محیط و افراد پیرامونش تطبیق دهد ، ولی فایده‌ای ندارد چرا که او یک غریبه است و اغلب در نهایت مجبور میشود این را بپذیرد . او نه سر به طغیان ‌آشکار برمی‌دارد و نه به جنگ سنت‌ها می‌رود، اما دنیای قدیم به هر حال او را نمی‌پذیرد ، چرا که با وجود فروتنی و سکوتش، او در درون متفاوت است و نماینده‌ای از غلبه نهایی دنیای مدرن بر دنیای سنتی است .

هر چند که تمرکز حرفه‌ای نیومن بر ژانر وسترن نبوده ، ولی چندین وسترن‌های ماندگار در کارنامه دارد ، از آن جمله می‌توان به اومبره و کمدی ماجرایی بوچ کسیدی و ساندنس کید اشاره کرد . اما وسترن مورد علاقه من از او، هاد است .


منبع : 1pezeshk.com

افسون 13 12-18-2012 09:23 AM

9 هالیوودی مشهور : اگر مشهور نبودند چه کار می کردند؟!
 
9 هالیوودی مشهور : اگر مشهور نبودند چه کار می کردند؟!


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/143969.jpg


1. میشل ویلیامز تاکنون نقش های گوناگونی را بازی کرده است . امّا او اعلام کرده که ممکن است کار خود را تغییر دهد . "واقعا دوست دارم بازیگری را ترک کنم . از این حرفه دور شده و یک لباس شوی یا آشپز شوم . حتّی ممکن است نامه های عاشقانه دیگران را بنویسم . هنگامیکه از حق انتخاب برخوردار باشید ، انجام هر کاری قابل تحمل می شود . هنگامیکه یک موقعیت غیر قابل اجتناب می شود ، ممکن است به جهنم تبدیل شود . اگر بتوان کاری را انجام داد که دوست داریم ، زندگی لذت بخش و سرشار از انرژی می گردد"



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...e-Williams.jpg


2. در این جهان ، بریتنی اسپیرز معلم تاریخ می شد . از او پرسیدند اگر خواننده نبودی ، چه کاری انجام می دادی؟ او گفت : "به معلمی علاقه مندم . و عاشق تاریخ هستم . من کودکان را دوست دارم و هنگامی که به طرفداری از من می آیند ، دوست دارم کنارشان بمانم . واقعاً شیرین و دوست داشتنی هستند"



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...ney-Spears.jpg


3. تیلور سویفت را باید "زن دیوانه" نامید . او گفت : "من حتماً شغلی خلاقانه را انتخاب می کردم . جایی که بتوان ایده داد - مثل دنیای تبلیغات"



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...ylor-Swift.jpg


4. اگر رایان رینولدز یک بازیگر نبود ، سواره نظام پلیس سلطنتی کانادا می شد ، درست شبیه به پدرش . او می گوید : "من به احتمال زیاد شغل پدرم را انتخاب می کردم . کاری سخت تر از آن است که تصور کنید . اما آن لباس قرمز واقعاً شگفت انگیز است"



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...n-Reynolds.jpg


5. جاستین بیبر اظهار داشته است که اگر او خواننده نمی شد به احتمال زیاد در مک دونالد مشغول به کار می گشت .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...tin-Bieber.jpg


6. کِیت بوتوورس دوست دارد درباره کودکی شما بشنود . "من فکر نمی کنم غیر از بازیگری کاری را انجام دهم . اما اگر بازیگر نبودم ، حتماً روانپزشک می شدم . من فکر می کنم مردم واقعاً جالب هستند و موضوعات زندگی آنها ، نشان می دهد آنها چگونه افرادی هستند . من نیز حرف هایی دارم"



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...e-Bosworth.jpg


7. جنیفر آنیستون می داند که اگر روزی طالع خوشبختی بازیگری از روی سرش ناپدید شود چه کاری انجام دهد . "می دانید؟ من برنامه ریز جشنها می شدم . چرا پزشک نشوم؟ خب کار افسرده کننده ای است . آن را به افراد حرفه ای وا بگذارید . حتّی به عنوان بازیگر نیز چنین نقشهایی را بازی نکرده ام . من دوست دارم مهمانی ترتیب دهم . دوست دارم مردم را کنار هم بگذارم . دوست دارم غذا آماده کنم . در چنین محیطی همه شاد هستند و واقعا کار جذّابی است"



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...er-Aniston.jpg


8. دانیل رادکلیف می گوید اگر او بازیگر نمی شد ، حتماً شغل دستیار کارگردانی را انتخاب می کرد . "تا به امروز هنوز هم کمی در این رابطه فکر می کنم . هر شخصی که با من کار می کند ، می گوید اگر به تو یک دستگاه رادیو دهیم ، به خوبی پیامها را به همه منتقل می کنی . من چرخیدن در مجموعه و آگاهی از کارها و تنظیم آنها را دوست دارم . بنابراین ، اگر کسی به من بگوید آن وسیله کجاست؟ من می دانم . الان چه کار کنم؟ من جواب می دهم . واقعاً این کار را دوست دارم ، زیرا احساس می کنم فرد مفیدی هستم"



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...-Radcliffe.jpg


9. رابرت گیرینت واقعاً کار جالبی را انتخاب می کرد . "هنگامی که جوان بودم واقعاً دوست داشتم کلاه طراحی کنم . مدّتی نیز دوست داشتم مرد بستنی فروش شوم . البتّه یک ون بستی فروشی خریده و این کار را انجام داد . الان نمی شود زیاد با آن رانندگی کرد . زیرا مردم برای خرید بستنی صف می کشند"



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...pert-Grint.jpg



تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ

افسون 13 12-18-2012 10:08 AM

10 نجات مشهور و شگفت انگیز سینما!!
 
10 نجات مشهور و شگفت انگیز سینما!!


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/143193.jpg


سایت «روتن تومیتوز» www.rottentomatoes.com در تازه ترین لیستی که ارائه کرده ، به معرفی 10 فیلمی پرداخته که در دنیای سینما ، نجاتهای معجزه آسایی را به تصویر کشیده اند :


خاکستری The Grey
کارگردان : جو کارناهان
بازیگران : لیام نیسون ، درموت مولرونی ، فرانک گریلو و ...

یکی از بدترین اتفاقاتی که ممکن است برای انسان در طول زندگی اش رخ دهد روبرو شدن با حیوانات وحشی و درنده است .

«آت وی» شخصیت اصلی فیلم سینمایی خاکستری ، یکی از کسانی است که برای کشتن گرگ ها به قطب شمال می رود اما قصه کاملاً برعکس پیش می رود و این گرگها هستند که لابلای درختان به انتظار نشسته اند تا انسانها را شکار کنند . در سرمای جانسوز قطب جنوب ، تنها چیزی که به فکر انسان نمی رسد ، نجات یافتن از این جهنم یخ زده است اما در حالیکه حتی خوشبین ترین آدمها هم نمی توانند انتظارش را داشته باشند ، مرد شکارچی نجات پیدا می کند .


به سوی خانه سفر باورنکردنی Homeward Bound : The Incredible Journey
کارگردان : دوویندانهم
بازیگران : کرولاین تامپسن ، لیندا وولورتن و ...

داستان حیوانات فراری که صاحبانشان سالها دنبال آنها می گردند ، موضوعی است که بارها دستمایه ساخت فیلمهای مختلف قرار گرفته است اما فیلم «به سوی خانه» ، درباره سگ ها و گربه هایی است که بعد از گم شدن صاحبانشان راهی کوه ها می شوند تا پیدایشان کنند .

«چنسی» که یک سگ بولداگ آمریکایی است با «سسی» گربه هیمالیایی و «شدو» سگ شکاری زمانی که می بینند خانواده ای که با آنها زندگی می کرده اند گم شدند ، تصمیم می گیرند به سمت کوه های اطراف بروند تا خانواده را پیدا کنند . گمشده ها که راه بازگشت به خانه شان را بلد نیستند ، با کمک حیوانات دوباره به مزرعه برمی گردند .


فیلم دور افتاده Cast Away
کارگردان : رابرت زمکیس
بازیگران : تام هنکس ، هلن هانت ، پل سانچز ، لاری وایت ، یلنا پوپوویک ، والنتینا آنابینا

چاک بعد از سقوط هواپیمایی که با آن سفر می کرد ، با یک قایق بادی خودش را به یک جزیره می رساند . 4 سال زندگی در آنجا ، جای امیدی برای او باقی نمی گذارد .
قوای جسمانی او هر روز بیشتر از قبل تحلیل می رود و در حالی که بدن نیمه جان و آفتاب سوخته اش به دلیل تمام شدن غذاهایش ، روی زمین افتاده ، توسط یک کشتی باری نیوزلندی نجات پیدا می کند .

تام هنکس برای بازی در این نقش ، 25 کیلو وزن اضافه کرد تا نشان دادن لاغر شدن او بعد از 4 سال کاملاً طبیعی از آب درآید .


روی آب Open Water
کارگردان : کریس کنتین
بازیگران : دنیل تراویس ، بلانچارد رایان ، سائول استین

دنیل و سوزان، زن و شوهری جوان ، برای غواصی راهی دریا می شوند اما آنها از دوستان غواصشان در وسط اقیانوس جا می مانند . فضای روایی داستان شبیه مستندهای ترسناکی است که از جدال موجودات دریایی و انسانها ساخته شده است . حمله کوسه ها شروع می شود . دنیل طعمه کوسه ها می شود و سوزان در این فکر است که خودش را در آب اقیانوس رها کند تا به سرنوشت همسرش دچار شود . سوزان در حال عملی کردن تصمیمش است که هلی کوپتر نجات بالای سرش ظاهر می شود .

یکی از نکات جالب توجه «روی آب» این است که تمام پلان های آن در یک اقیانوس واقعی تصویربرداری شده است و فضای رعب آورش هم به همین دلیل است .


حصار مانع خرگوش Rabbit-proof Fence
کارگردان : فیلیپ نویس
بازیگران : اوربین سامپیف تیانا سنزیری ، لورا ماناهان

قهرمان اصلی این فیلم سینمایی ، سه کودک کم سن و سال هستند که بعد از مهاجرت اروپاییها به استرالیا ، راهی یتیم خانه های آن شهر می شوند اما یتیم خانه جایی نیست که مالی ، دیزی و کریسی بخواهند بقیه عمرشان را در آنجا سر کنند . مالی که از همه بزرگتر است نقشه فرار را می کشد و آنها مجبور می شوند با راهنما قرار دادن حصارهایی که برای جلوگیری از نفوذ خرگوش ها گذاشته شده ، 1500 مایل را با پای پیاده راه بروند و نجات پیدا کنند .


دفن شده Buried
کارگردان : رودلیگو کورتس
بازیگران : رایان رینولدز، جوز لیوز پرز، رابرت پتینسون

یک پیمانکار آمریکایی که توسط نیروهای عراقی دزدیده شده ، در یک تابوت گذاشته می شود و او را زنده زنده به خاک می سپارند . پل کانری زمانیکه به هوش می آید ، خودش را در یک تابوت می بیند ، تابوتی که در داخلش تنها یک فندک و تلفن همراهش است . پل باید خودش را نجات بدهد پیش از آنکه اکسیژنش به پایان برسد . بنابراین با دوستانش تماس می گیرد و در حالیکه منتظر است ثانیه به ثانیه به مرگ نزدیک شود ، جرقه های امید به زندگی ، در ذهنش نقش می بندد .


سپیده دم نجات Rescue Dawn
کارگردان : ورنر هرتسوگ
بازیگران : کریستیان بیل ، زاک گرینر، مارشال بل ، پت هیلی ، جیمز آلیور و براد کار

«سپیده دم نجات» داستان واقعی نجات یک خلبان آلمانی جنگ ویتنام است . دیتر دنگلر، زمانیکه در حال پرواز است سقوط می کند و به اسارت در می آید ، او به همراه دوین ، نقشه فرارشان را طراحی می کند . فرار آنها از زندان ویتنامی ها ، یکی از بزرگترین فرارهایی است که در دنیای سینما به وقوع می پیوندد ، چرا که هیچ کس به زنده ماندن آنها امیدی نداشت ، آن گروه برای نجات خودشان ، دست به هر کاری می زنند ، حتی خوردن مار زنده در جنگل!


لمس خلأ Touching the Void
کارگردان : کوین مک دونالد
بازیگران : سیمو یاتز، جو سیمپسون ، برندان مک کی

ماجرای فیلم «لمس خلأ» واقعی است . دو انگلیسی کوهنورد به قصد صعود به قله ای به ارتفاع بیش از 6 هزار متر، راهی کوه های آند در پرو می شوند . در راه بازگشت ، پای جو می شکند ، سایمون تصمیم می گیرد با طناب جو را بفرستد پایین ، اما او در بین راه یک سقوط دیگر را هم تجربه می کند و داخل یک غار یخی می افتد . سایمون که از همه جا ناامیدشده طناب را می برد و می رود . جو در غار یخی ، در حالیکه کاملاً ناامید شده و منتظر مرگ است ، در ذهنش صدای موسیقی مورد علاقه اش را می شنود و این سرآغازی است برای تلاشهایی که او را از درون غار به سمت چادر سایمون راهنمایی می کند .


به سوی طبیعت وحشی into the Wild
کارگردان : سین پن
بازیگران : امیل هیرس ، وینس واگن ، کریستین کنر

کریستوفر که زندگی بسیار مرفه و خوبی دارد ، تصمیم می گیرد برای بقیه زندگی اش راهی آلاسکا شود . این فیلم با شعار : «تنها با به خطر انداختن زندگی است که آزادی به دست می آید» ساخته شده است . کریس که از تحصیل انصراف داده ، مدارکش را آتش زده و هیچ میلی به بازگشت به اجتماع ندارد ، در آلاسکا درگیر مسائلی می شود که او را به سمت مرگ سوق می دهد . او زندگی اش را در یک اتوبوس رها شده آغاز می کند و در حالیکه حس می کند مقهور طبیعت شده ، تصمیم به نجات خود می گیرد .


راه بازگشت The Way Back
کارگردان : پیتر ویر
بازیگران : جیم استارگز، اد هریس ، کولین فارل

گروهی زندانی از کمپ اجباری در جماهیر شوروی فرار می کنند . نجات آنها غیر ممکن به نظر می رسد . این گروه که به همراهی یکدیگر توانسته اند نگهبانها را پشت سر بگذارند با مسائل وحشتناکی در مسیر فرارشان روبرو می شوند . در راه چکمه هایشان دزدیده می شود ، آبی در صحرا نمی یابند ، سرما امانشان را می برد و ... ولی آنها بعد از گذشتن از مغولستان به هند می رسند ، جاییکه زندگی در انتظارشان است .


منبع : همشهری سرنخ

افسون 13 12-24-2012 10:29 AM

9 ستاره هالیوود که در زندگی واقعی هم قهرمان به شمار می آیند!!
 
9 ستاره هالیوود که در زندگی واقعی هم قهرمان به شمار می آیند!!


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/143098.jpg




شما باید فیلم هایی چون نابودگر و شکارچی از آرنولد شوارتزینگر، و جنگ ستارگان و شاهد از هریسون فورد ، را دیده باشید ؛ و چه کسی می تواند مأموریت غیرممکن تام کروز و براد پیت به عنوان آشیل در تروی را فراموش کند . توالی اقدامات در این فیلمها و چندین فیلم دیگر از همین ژانر، به احتمال زیاد ذهن شما را درگیر خود نموده و نفسها را در سینه حبس کرده است . آیا تا به حال فکر کرده اید که قهرمانان این فیلمها ، که دهه هاست چنین کارهایی را تجربه می کنند ، می توانند در زندگی واقعی خود ، قادر به انجام کارهای بهتری باشند؟ با این وجود ، آنها نه تنها می توانند چالش های قهرمانانه را در زندگی واقعی انجام دهند ، بلکه همچنین بسیاری از آنها کارهایی را در زندگی واقعی خود انجام داده اند که در قلب طرفدارانشان به یادگار باقی مانده است . در ادامه از اقدامات شجاعانه ده فرد مشهور نام می بریم که باعث نجات بسیاری از خطر شدند :


9. رایان گاسلینگ

این بازیگر کانادایی ، که به خاطر بازیگری و بودن در دنیای موسیقی مشهور است ، و شهرت خود را با حضور در فیلم های درام و مستقل به دست آورده است ، رایان گاسلینگ است . این بازیگر که به خاطر بازی در نقش یک معلم معتاد به مواد مخدر، برنده جایزه اسکار شده است ، قهرمانی است که مانع از ایجاد درگیری در یکی از خیابان های شهر نیویورک شد . او در حالیکه مشغول قدم زدن در پیاده روی خیابانی بود ، متوجه شد که اختلافی میان یک فروشنده خیابانی و یک مرد ناشناس به وجود آمده است . رایان گاسلینگ با قرار دادن خود به عنوان مانع میان آن دو ، از ایجاد درگیری فیزیکی ممانعت به عمل آورد . او سپس فهمید که منازعه بر سر یک نقاشی ده دلاری بوده ، و در نتیجه با دادن بیست دلار به فروشنده خیابانی ، از ایجاد درگیری جلوگیری کرد . و از نظرها ناپدید شد ، گویا که هیچ اتفاقی رخ نداده است .


8. وین دیزل

وین دیزل ، نویسنده ، کارگردان ، بازیگر و تهیه کننده ای آمریکایی است که به گروه قهرمانان خوب پیوست ؛ او زندگی دو کودک را از مرگ نجات داد . این حادثه زمانی رخ داد که وین دیزل با دوچرخه اش از هالیوود به لس آنجلس می آمد ، اتومبیلی را در مقابل خود دید که کنترلش را از دست داده ، دور خودش چرخید و سپس آتش گرفت . او سریع واکنش نشان داد ، از دوچرخه پیاده شد ، به طرف اتومیبل دوید تا دو کودکی را که در عقب اتومبیل نشسته بودند ، نجات دهد . پس از آن به راننده کمک کرد تا به صندلی عقب آمده و از اتومبیل خارج شود . راننده و کودکان ، فاصله بسیار کمی تا زنده سوختن در آتش داشتند ، امّا این قهرمان چند دقیقه قبل از انفجار اتومبیل ، آنها را نجات داد .


7. گارس بروکز

گارس بروکز یک هنرمند موسیقی کانتری است که در اقدامی شجاعانه و متهورانه ، زندگی دو کودک را نجات داد . هنگامیکه او و فرد دیگری دیدند که بوته علفی آتش گرفته و به سمت خانه ای در حرکت است ، سریعاً به طرف خانه دویدند . در خانه تنها دو کودک بودند که بازی می کردند ؛ گارس بروکز آنها را از خانه خارج کرده و به مکانی امن برد . مقامات اعلام کردند که در آن آتش سوزی ، حدود 600 هکتار از بین رفت .


6. کیت وینسلت

این بار صحبت از یک قهرمان مرد نیست ، بلکه زنی قهرمان را معرفی می کنیم . بله او با بدلکاری واقعی در دنیای واقعی ، نام خود را در این لیست به ثبت رساند . در تابستان سال 2011، کِیت مشغول گذراندن تعطیلات با کودکانش در عمارت جزیره ویرجین که متعلق به بیلیونر بریتانیایی ، ریچارد برانسون است ، بود . کِیت ناگهان متوجه شد که اتصالی در برق خانه موجب ایجاد آتش شده است . او پس از آنکه اطمینان حاصل نمود که کودکانش در بیرون از خانه در ایمنی به سر می برند ، به پشت خانه رفت و در حرکتی متهورانه مادر 90 ساله ریچارد برانسون را بغل کرد و به سرعت از عمارت خارج شد . شعله های این آتش سوزی ، کل عمارت را به خاکستر تبدیل کرد . او اظهار داشت که این رویداد به مانند صحنه فیلمبرداری یک فیلم بود ، و شما منتظر کلمه "کات" هستید ؛ کلمه ای که هرگز بیان نشد .


5. تام کروز

تام کروز ، بسیار زیاد با واکنشهای منفی از سوی رسانه های مختلف روبه رو شده است ، امّا او نیز کارهای قهرمانانه زیادی انجام داده است که خیلی مورد توجه رسانه ها قرار نگرفت . تقریباً یک دهه پیش بود که تام کروز شاهد یک تصادف بود ؛ در این تصادف یک اتومبیل با زنی تصادف کرده و پس از آن از صحنه فرار می کند . تام کروز با اورژانس تماس گرفته و درخواست آمبولانس می کند ؛ سپس و تا رسیدن آمبولانس کنار زن مجروح باقی می ماند . او سپس می فهمد که این زن بیمه نبوده و قادر به پرداخت هزینه های درمان نیست ؛ در نتیجه ستاره فیلم مأموریت غیر ممکن ، با پرداخت هفت هزار دلار ، کل هزینه های درمانی او را پرداخت می کند . کارهای خوب او در این رویداد خلاصه نمی شود ؛ او همچنین دو پسر جوان را از له شدن در میان مردم نجات داد . علاوه بر این ، او هنگامی که با همسر سابقش نیکول کیدمن در تعطیلات به سر می برد ، با درخواست برای کمک به یک کشتی در حال غرق ، خدمه را از خطر مرگ نجات داد .


4. آرنولد شوارتزینگر

این فرماندار و قهرمان بزرگ ، هرگز فراموش نکرد که می تواند از مهارت های خود در زندگی واقعی و برای کمک به دیگران استفاده کند . آرنولد هنگامی که دید مردی در حال غرق شدن است ، به درون آب پرید و او را از مرگ حتمی نجات داد . آن مرد به آرنولد گفت ، هرچه تلاش می کرد تا به ساحل برسد ، نمی توانست . آرنولد کنار مرد باقی ماند ، تا نفسش به حالت عادی برگشته و آرامش خود را به دست آورد .


3. براد پیت

براد پیت ، هنگامی به قهرمان واقعی در زندگی واقعی تبدیل شد که در صحنه فیلمبرداری بود . در آگوست سال 2011، هنگامی که این بازیگر در صحنه فیلمبرداری فیلم جنگ جهانی Z بود ، مشاهده کرد زنی که یکی از بازیگران سیاه لشکر فیلم بود بر روی زمین افتاد . درست در صحنه ای که 700 نفر دیگر صحنه زامبی را بازی می کردند . براد پیت به سرعت به این زن که در اثر افتادن صدمه دیده بود ، کمک کرده و او را از مرگ حتمی نجات داد . بعداً گزارش شد که در این صحنه ، عده زیادی صدمه دیده و دچار کبودی ، و شکستگی استخوان شدند . یکی از این بازیگران سیاه لشکر گفت ، زن در وسط صحنه و بین افراد بر زمین افتاد ، و هیچ کس باور نمی کرد که براد پیت این صحنه را دیده و به کمک آید . این اوّلین بار نیست که این بازیگر چنین اقدامات شجاعانه ای انجام می دهد . در سال 2008 و در جشنواره فیلم ونیز ، او با نجات یکی از طرفدارانش از افتادن در آب ، نام خود را بر سر زبان ها آورد .


2. هریسون فورد

هریسون فورد نه تنها یک بازیگر و تهیه کننده خوب است ، بلکه همچنین انسان فوق العاده ای نیز می باشد . او خانه ای در وایومینگ دارد و مالک یک هلیکوپتر شخصی نیز هست که آن برای عملیات امداد و نجات و با هزینه 1000 دلار به دیگران قرض می دهد . در یک رویداد گزارش شد ، هنگامی که دو زن مشغول پیاده روی در کوه بودند، یکی از آنها بیمار می شود . دوستش او را به دامنه کوه می آورد و منتظر کمک می شود. آنها واقعا نمی دانستند که خلبان هلیکوپتر، خود هریسون فورد با کلاه کابوی می باشد؛ او برای نجات این زن بیمار آمده بود .


1. تی . آی

این خواننده سبک رَپ ، که در اکتبر سال 2010، به خاطر حمل مواد مخدر، دادگاهی شده و اسمش بر سر زبانها آمده بود ، کارهای خوبی نیز انجام داده است . دوست خوب او ، دی . جی رایان کامرون است که در حال کار در ساختمان رادیو بود . در این هنگام او دید که یک مرد آتلانتایی با بیان تهدیداتی ، به دنبال پرتاب خود از ساختمان بوده و قصد خودکشی دارد . کامرون با دوست خود تی . آی تماس گرفت و از او درخواست کمک کرد . تی . آی با وجود آنکه در آن روز مشغله زیادی داشت ، به کمک دوستش شتافت . هنگامیکه به محل ساختمان رسید ، تلاش کرد تا به مرد نزدیک شود ، امّا مأموران اجازه ندادند . به لطف فن آوری ، او سریعاً یک پیام ویدئویی کوتاه ساخت ، که در آن ، او از مرد می خواست که خودکشی نکند و می گفت که تی . آی برای او به اینجا آمده است و اینکه تو آدم خوبی هستی ، و همه چیز درست خواهد شد ... مأموران پلیس این ویدئو را به مرد مذکور نشان دادند . این پیام به مرد امید داده و به او کمک کرد تا از خودکشی منصرف شود . تی . آی بعدها گفت که خداوند به این مرد کمک کرده و او تنها وسیله ای از طرف خداوند بوده است .



تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ

افسون 13 12-25-2012 09:22 AM

گزارش تصویری : 12 سکانس برتر فیلم پدرخوانده 2
 
گزارش تصویری : 12 سکانس برتر فیلم پدرخوانده 2


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/142923.jpg





12- جدایی دو برادر

چند ماه قبلتر از این ملاقات ، "فریدو" به "مایکل" و نقشه قتل "راث" خیانت کرده بود ، در زمان حکومت "دون ویتو" خانواده بر همه چیز ارجعیت داشت اما مایکل قدرتش را به فریدو که برادر بزرگتر خود بود ترجیح داد ، و او را طرد کرد . (این سکانس یک ایجاز به تمام عیار است ، به جرأت می توان گفت : یکی از مهمترین دلایل ماندگاری پدرخوانده 2 همین تیره شدن ارتباط "فریدو" و "مایکل" بود) .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/12pp.jpg


11- خانواده در زمان مایکل

انتهای "پدرخوانده یک" را به یاد دارید؟ جایی که مایکل همسرش را از دخالت در کار خود منع و درب را به روی او بست ، حالا در این سکانس با بسته شدن درب "کی" (همسر مایکل) از خانواده هم کنار گذاشته می شود . (نگاه معنی دار دو کاراکتر در این سکانس ، موجب هرچه سطحی تر شدن ارتباط بین آن دو در نزد مخاطب می شود) .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/11pp.jpg


10- آغاز دون ویتو

گویا "دون ویتو کورلئونه" از همین ملاقات جایگاه خود را میان مردم پیدا می کند ، (مردک لجوج و پر چانه ای که از ترس زیادش لحن محاورانه خود را کنار گذاشته ، آمده است تا با عذرخواهی از محضر "دون" مورد رحمت وی قرار گیرد) . کمدی این سکانس بیشتر از هر سکانس دیگری در سه گانه پدرخوانده است .




9- تابلوی نقاشی


این همان سکانسی است که منتقدان به "تابلوی نقاشی" تشبیه اش می کنند ، جایی که فریدو بی خبر از همه چیز و همه کس ، سعی دارد برای برادر زاده خود ماهی صید کند ، اما پشت هر تابلوی نقاشی رازی نهفته است (بله ، فریدو به دست مایکل کشته می شود تا معصومیت له شده در برابر قدرت خود نمایی کند) .





http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/9pp.jpg


8- گذری در گذشته

ساعت دوازده هر روز ظهر، و هر شب ، هشت ؛ این میز پذیرای خانواده ای گرم بود ، از تام و فریدو گرفته تا شوخی های بی محتوای سانی ، تولد پدر است ، برای همین جشن حقیرانه گرفتند تا قطره ای از دریای بی کران محبت پدر را جبران کنند . (مایکل هم هست ، اما او نشان داد که پای بند به این میز نیست) (این سکانس مملو از زیبایی های بصری است که در تیرگی بیش از حد پایان "پدرخوانده دو" نیازهای بیننده را بر طرف می کند) .





7- اعتماد خالصانه فریدو


دو برادر همدیگر را در آغوش می گیرند و گویا "فریدو" مورد رحمت "مایکل" قرار گرفته .

اما اینطور نیست ، بلکه مایکل در ذهنش نقشه به قتل رساندن فریدو را می کشد ؛ و فریدو به بخشنده بودن برادر کوچکترش افتخار می کند (تکان دهنده بودن این لحظه در پایان فیلم نمایان می شود)






6- انتقام


بیننده از ابتدای این سکانس که تصویری لانگ از منزل قاتل پدر ویتو است ، با خود اتفاقات ابتدای داستان را مرور می کند ، و مرگی هرچه فجیع تر را برای صاحب منزل متصور می شود . (کوپولا این را می دانست ، برای همین هم روند سکانس را کش داد و هر چقدر توانست دیالوگ های بی ربط اضافه کرد ، تا مخاطب به اوج اضطراب برسد) . به واقع باید سر تعظیم به هوشمندی این فیلمساز فرود آورد .






5- تثبیت قدرت اسلحه


به احتمال زیاد این اولین و آخرین لحظه ای بود که "دون ویتو" خود به شخصه مرتکب به مرگ یک نفر شد ، مردی که از ابتدای ورودش به داستان مورد تنفر بیننده قرار می گیرد ، (تاریخ سینما مدیون این سکانس است ، سکانسی که با مسیح و پیروانش شروع می شود و از روی بامها تا به انتها ، پن و سکون معنا داری دارد) .






4- گذران زندگی


زوم فوروارد آرام دوربین از مدی لانگ مایکل تا کلوزآپ صورتش ، فقط و فقط یک معنی دارد و آن بی رحمی زمان است ، (البته تکان نخوردن مایکل از صندلی هم خود به معنی پای بر جا بودن قدرت اوست) .






3- شام آخر


مطمئناً بیننده در زمان نمایش این سکانس نمی فهمد که چگونه گذشت ، و قطعاً منتقدان و تحلیل گران سینما هم محو داستان می شوند (این سکانسی است که مایکل متوجه می شود "کی" به او پشت و پسرشان را بدون اطلاع سقط کرده است ، چرا که نمی خواسته انسانی مانند مایکل را به دنیا بیاورد) ، دعواهای اساسی در تاریخ سینما کم نیست اما این یکی از بهترین آنهاست .






2- برای رسیدن به خواسته هایمان باید همه چیز را زیر پا گذاریم


این صحنه ی معناداری است که در اواسط فیلم با آن رو به رو می شوم ، در زمان سفر مایکل به هاوانا ، شورشیانی در این شهر بودند که حتی برای رسیدن به خواسته هایشان انتحاری عمل می کردند . مایکل این صحنه را می دید و فکر کرد که او هم برای رسیدن به خواسته هایش باید از عزیزترین ها عبور کند (به واقع تمام داستان در همین سکانس خلاصه شده ، و تغییر رویه ی مایکل ارتباط مستقیمی با این صحنه دارد) .






1- انزجار


مایکل در میان سوز و سرمای زمستانی بعد از مدتها به خانه باز می گردد و در انزجاری غیر قابل وصف ، تنهایی را برای لحظاتی حس می کند ، می بیند که کادوی تولد پسرش بدون توجه وی در کنار باغ رها شده است ، پنجره های اتاقشان شکسته و خبری هم از خدم و حشم نیست ، همه اینها را می بیند اما غرور به او اجازه بازگشت را نمی دهد .

منجلابی که خود خواسته است ، پایان ندارد .






http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/1pp.jpg


منبع : naghdefarsi.com

افسون 13 12-26-2012 09:18 AM

به یادماندنی‌ترین مرگ‌های سینما!
 
به یادماندنی ‌ترین مرگ‌های سینما!


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/142752.JPG




"به‌یادماندنی‌ترین مرگ‌های سینما" عنوان یادداشتی است كه در شماره 24 هفته ‌نامه نگاه به چاپ رسیده است .

در این مطلب به قلم کیوان کثیریان می‌خوانیم :

نمی‌دانم عنوان این مطلب را چه می‌شود گذاشت ؛ مروری بر مهمترین مرگ‌های سینمایی یا یادآوری سینمایی‌ترین مرگها . هرچه هست دلم می‌خواهد بی‌آنکه خیلی به منابع رجوع کنم و فهرست کامل و دقیقی از هزاران مرگ مهم روی پرده نقره‌ای را بنویسم ، با رجوع به حافظه‌ام تعدادی از مرگ‌های سینما را که هر کدام به دلیلی در ذهنم ثبت شده یادآوری کنم که در واقع می شود به یادماندنی‌ترین مرگ‌های سینمایی برای من . تأکیدم روی فیلمهای خارجی هیچ معنای به خصوصی ندارد و "همین‌جوری" است! ضمن آنکه ممکن است موارد مهمی را از قلم انداخته باشم که خب حتماً همین‌طور است ، ولی طبیعتاً قرار بوده که به حافظه‌ام رجوع کنم و شاید بعضی از آن موارد مهم ، برای من کمتر به یادماندنی بوده‌اند یا حافظه نه چندان خوب من تا همین حد یاری کرده است . اساساً هم بنا ندارم وارد تحلیل و فلسفه بافی شوم و غرض ، تنها یادآوری لحظاتی برای خودم و شماست از فیلم‌هایی که احتمالاً اکثرمان دوستشان داریم .

اولین و مهمترین مرگی که در خاطرم مانده مرگ چارلز فاستر کین است در "همشهری کین" هنگامیکه از اوج شهرت و قدرت به زیر افتاده و پس از دقایقی آشفتگی و شوریدگی ، با گوی بلورینی در دست آخرین کلمه زندگی خود - نام سورتمه دوران کودکی‌اش - را با حسرتی ابدی بر زبان می‌آورد "رزباد"

مرگ جذاب دن کورلئونه در "پدرخوانده" آن هنگام که از سوءقصدها جان سالم به در می‌برد و خود را بازنشسته می‌کند اما در باغچه پشتی خانه مشغول بازی با نوه‌اش به ساده‌ ترین شکل ، زندگی را ترک می‌گوید بی‌آنکه فرصت کند کلامی بر زبان آورد . او که به پیچیده‌ترین شکل ممکن زندگی کرد و با پیچیده‌ترین شیوه‌ها بر آدمها حکم راند و با انواع و اقسام روشها آدم کشت .

مرگ هولناک و زودهنگام ماریون در حمام هم از آن مرگ‌هایی است که خوب به یاد می ‌ماند . ضربات چاقوی نورمن بیتس که بی محابا فرود می‌آید و تقلای ماریون و دست او که در هوا سرگردان است پرده حمام را می‌گیرد و از جا می‌کند و خونی که راه به چاهک حمام می‌برد ، در نماهایی به غایت کوتاه و سریع به همراه موسیقی برنارد هرمن که نفس را در سینه حبس می‌کند ، نفس‌گیرترین مرگ سینما را در "روانی" هیچکاک رقم می‌زند .

"تلما و لوییز" این شورشی‌های فراری دوست‌داشتنی بعد از تعقیب و گریزهای جانانه به محاصره پلیس درمی‌آیند و آنجاست که مرگشان را خود انتخاب می‌کنند و تن به دستگیری نمی‌دهند . ماشینشان را به سوی دره می‌رانند و مرگشان شکل پرواز و رهایی به خود می‌گیرد و خیال همه را راحت می‌کند .

شبیه این راحت شدن را در "بانی و کلاید" هم می‌شود دید . دو دزد دوست‌داشتنی و سرخوش که انگار مال این دنیا نیستند و لذت یاغی‌گریشان را می‌شود درک کرد ، آنقدر پیش می‌روند که به مرگی حماسی از پا در آیند و گلوله‌ها تنشان را سوراخ سوراخ کند . حرکت آهسته مرگ این دو به رقصی می‌ماند که حس مرگی خودخواسته و رهاییشان از بند زندگی را بیش از هر چیز دیگر منتقل می‌کند .

حیف است در این فهرست از "مخمصه" مایکل مان یادی نکنم و مرگ باصلابت رابرت دنیرو . دوئلی نفس‌گیر میان او و آل پاچینو که در تمام طول فیلم جریان دارد به سکانس پایانی رسیده است . دزد باهوش - نیل - و پلیس کارکشته - وینسنت هانا - از زورآزمایی باهم لذت می‌برند و دست آخر این پلیس است که حریف را با شلیک گلوله از پا می‌اندازد ، در حالیکه نگاهش به حریف مغلوب - که مرگی توأم با رضایت و آرامش نصیبش شده - سرشار از احترام و ستایش است .

اما آنچه به عنوان ترسناک ‌ترین مرگ‌ها در ذهنم نقش بسته مجموعه مرگ‌های "طالع نحس" است . در این فیلم مرگ به عنوان یک سرنوشت محتوم و البته غیر قابل کنترل ، از زمین و آسمان وحشیانه می‌تازد و از هرجا که فکرش را نمی‌شود کرد سر و کله‌اش پیدا می‌شود و بیرحمانه قربانی می‌گیرد ، هیچ راهی برای فرار باقی نمی‌گذارد و آخرش هم خود را در برق چشمان هولناک دمیان به رخ می‌کشد .

غافلگیرکننده ‌ترین مرگ را در فیلم "ملاقات با جو بلک" دیده‌ام . تصادف ناگهانی براد پیت با دو اتومبیل آن هم در لحظاتی رمانتیک ، بسیار دردناک و حسرت ‌بار است . در شرایطی که سوی نگاه عاشق به سمت معشوق است و دختر که لحظه‌ای پیش سرش را برگردانده و از پیچ پیاده رو رد شده ، حتی مرگ فاجعه‌بار عاشق را نمی‌بیند . جو بلک در هیأت مرگ به دنیا باز می‌گردد که پدر دختر را با خود به آن دنیا ببرد ، اما تجربه عاشقی را هم ادامه می‌دهد اما دیگر برای تجربه‌های زمینی دیر شده است .

مرگ خودخواسته ویرجینیا وولف در "ساعت‌ها" هم از آن مواردی است که سخت از یاد آدم می‌رود . نویسنده نابغه و شوریده ، جیب‌هایش را پُر از سنگ می‌کند و روی کف رودخانه قدم می‌زند تا از نظر پنهان می‌شود . مرگ وولف با نام خود او مشهور شد ؛ خودکشی وولفی .

"پرندگان" هیچکاک هم یکی دو مرگ به یادماندنی دارد . مرگ در این فیلم به واسطه پرندگان مهاجم که آدم‌ها را به محاصره‌ای دهشتناک و گریزناپذیر کشانده‌اند ظاهر می‌شود . مرگ دلخراش خانم معلم (سوزان پله شت) خوب به یادم مانده ولی همیشه وقتی به "پرندگان" فکر می‌کنم چهره مردی جلوی چشمم می‌آید که احتمالاً لحظاتی بعد می‌میرد! وقتی پرندگان به شهر حمله می‌کنند و ملانی (تیپی هدرن) در باجه تلفن گیر افتاده و شاهد این حمله وحشیانه است ، مردی به ناگاه با صورتی خونین و مالین از بیرون باجه با ملانی رخ به رخ می‌شود و او را به اوج وحشت می‌رساند .

مرگ "موشت" در فیلم روبر برسون هم به یاد ماندنی است . دخترکی نوجوان که از عالم و آدم نارو می‌خورد و صدمه می‌بیند ، به مرز دشمنی با جامعه اطرافش می‌رسد و راهی جز تصمیم به خودکشی برایش باقی نمی‌ماند . او بر فراز تپه کوچکی منتهی به یک رودخانه دراز می‌کشد و خود را قِل می‌دهد . پس از یکی دو تلاش ناموفق سرانجام موشت غلت می‌خورد و صدای کوتاه افتادن چیزی در آب می‌گوید که او در اعماق رودخانه آرام گرفته است .

اما پررنگ‌ ترین و مسالمت‌آمیزترین حضور مرگ در کنار انسان را در "عزیمت" (دیپارچر- 2008– ژاپن) دید . فکرش را نمی‌کنید تزیین و آراستن مردگان برای مراسم تدفین تا این اندازه دیدنی و اثرگذار باشد .

اما بی ‌شک یکی از آرامترین و شادترین مرگ‌های سینما را اخیراً در فیلم تازه "بیقرار" گاس ون سنت دیدم . دختری بیمار که سه ماه بیشتر وقت برای زندگی ندارد ، آنقدر مرگ را باور کرده که تلاش می‌کند تنها به زندگی بیندیشد و تک تک لحظه‌های زنده بودن را پاس بدارد .


اما برخی از به یادماندنی ترین مرگ‌هایی که به خاطر دارم در فیلمهای ایرانی اتفاق افتاده است .

مرگ مهتاب و همراهانش در "مسافران" و بازگشت شکوهمندشان با آینه موروثی ، مرگ حماسی و قهرمانانه سعید در از "کرخه تا راین" ، مرگ فرمان به تیغ نامرادی خنجری از پشت سر در "قیصر" ، مرگ رحیم آب منگل زیر دوش حمام نواب توسط قیصر، مرگ زیبای محمد رضا سعدی (مشایخی) با "یک بوس کوچولو ، مرگ خود خواسته و شجاعانه سید و قدرت در "گوزن‌ها" ، مرگ فداکارانه نوری روی پلکان دادگاه برای نجات جان دانیال یهودی در "سرب" ، مرگ مظلومانه عباس "آژانس شیشه‌ای" در آغوش حاج کاظم ، مرگ عاشقانه داش آکل زخمی از فرط عشق مرجان ، مرگ پررمز و راز الی در "درباره الی" ، مرگ مجید "سوته‌دلان" در آستانه رسیدن به امامزاده داوود ، مرگ تکان‌دهنده و البته حیات‌بخش دخترک "یکی می‌خواد باهات حرف بزنه" در حادثه تصادف ، مرگ خونین و تطهیرکننده دکتر سپیدبخت در "خانه‌ای روی آب" ، مرگ ساده گاو مشدی حسن که به فاجعه‌ای بَدَل می‌شود ، مرگ باشکوه و آرام مادر در "مادر"، مرگ همزمان و معصومانه دکتر سعید و همسرش لطیفه کنار هم در"بازمانده" و دهها مورد دیگر که می‌شود یادآوری کرد .

و چه لحظات شیرینی بود وقتی دریافتیم مرگ پیش پای پسرک نابینای "رنگ خدا" زانو زد ، دست از سر حمید هامون برداشت و دکتر عالم "خیلی دور خیلی نزدیک" را به باور رساند.


منبع : isna.ir

افسون 13 12-26-2012 03:11 PM

10 زوج افسانه ای هالیوود بر پرده سینماها (+عکس)
 
10 زوج افسانه ای هالیوود بر پرده سینماها (+عکس)


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/142723.jpg


در این متن زوج های سینمایی را معرفی خواهیم کرد که چشمهای ما را بر پرده های سینما به خود جلب کردند . از بوگی و اینگرید گرفته تا پاتیل و پینتو .



http://www.seemorgh.com/images/iCont...f_the_shre.jpg


داگلاس فِیربانکز و ماری پیکفورد - رام کردن زن سرکش - 1929

این زوج هالیوودی که ستاره فیلمهای صامت بودند ، زن و شوهر واقعی بودند . و نماد دو روح در یک جسم را به نمایش در آوردند . پیکفورد در دهه های 1930 و 1940 در هالیوود کار می کرد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/gone.jpg


کلارک گابل و ویوین لی - بر باد رفته - 1939

فیلمی کلاسیک است که در آن زنی ماهر و مردی رند ، عشقی آشفته را در جنوب آمریکا و در طول جنگ داخلی این کشور و بازسازی پس از آن ، در کنار یکدیگر تجربه می کنند . تصویر گابل از رت باتلِر ، عاشقانه ترین و کاریزماتیک ترین شخصیتی است که تا کنون در فیلمها به نمایش در آمده است . استیل گابل با موهای پَر کلاغی و نگاه آتشین ویوین ، معصومانه و لغزش ناپذیر است .




http://www.seemorgh.com/images/iCont.../couples05.jpg


همفری بوگارت و اینگرید برگمان - کازابلانکا - 1942

تمام بازیگران این فیلم فوق العاده و افسانه ای هستند . امّا این ریک (بوگارت) و ایلسا (بیگمان) هستند که فیلم را کنار هم قرار می دهند . بازی بی نقص و فوق العاده این دو ، در نگاه بسیاری از بهترین بازیهای این دو بازیگر محسوب می شود ، و رابطه عاشقانه میان آنها پرده سینما را به پرواز در می آورد .




http://www.seemorgh.com/images/iCont.../couples06.jpg


جورج پپارد و آدری هپبورن - صبحانه در تیفانی - 1961

آدری در این فیلم نقش یک روستایی را بازی می کرد که به بالای شهر رفته بود ؛ جرج نیز مردی بلوند و بلند قامت و جذاب بود که وارث ثروت زیادی شده بود . عشقی لذّت بخش میان این دو وجود داشت . با لباسهایی گران بها در شهر می گشتند ، در کتابخانه ها یادداشت بر جای می گذاشتند ، و در کافه های شهر نوشیدنی سفارش می دادند . هنگامیکه جورج در عقب ماشین از آدری خواستگاری می کند ؛ آدری در پاسخ می گوید : خب چی؟ جرج گفت : من عاشقت هستم .




http://www.seemorgh.com/images/iCont.../couples08.jpg


وودی آلن و دیان کیتون - آنی هال - 1977

این فیلم که جایزه اسکار را نیز از آن ِ خود کرده است ، مبتنی بر عشق پژمرده شده از زندگی واقعی ستارگان فیلم ساخته شده است . این فیلم رابطه آنی (کیتون) را با پسری به تصویر می کشد که جمله او در این فیلم بسیار معروف گشته است : "شما ، شما مانند نیویورک ، یهودی ، جناح چپ ، لیبرال ، عقلانی ، غرب پارک مرکزی ، دانشگاه براندیس ، اردوهای تابستانی سوسیالیست ، و پدری با طراحی های بین شاون می باشید ؛ درسته؟"




http://www.seemorgh.com/images/iCont...MDg0NDUwN_.jpg


ریچارد گر و جولیا رابرتز - زن زیبا - 1990

یک دختر زیبا با مردی فوق العاده دیدار می کند - کفشهای پاشنه بلند او به عنوان پادزهری برای شخصیت جدّی این مرد تبدیل می شود . ارتباط این زوج سینمایی واقعاً شگفت انگیز و مقاومت ناپذیر است . آنها در فیلم عروس فراری در سال 1999، بار دیگر کنار هم آمدند ؛ امّا هیچ کس بار اول را فراموش نمی کند .




http://www.seemorgh.com/images/iCont...89-18/para.jpg


پاتریک سوایز و دِمی مور - روح - 1990

فیلم روح که سبب شد تا هزاران چرخ سفالگری خریداری شوند ، رابطه فراطبیعی میان این زوج را به تصویر کشیده است که بر فضا ، زمان ، آداب و رسوم اجتماعی درباره مُرده گرایی غلبه می کند . آیا عشق واقعی شما می تواند از کشوری ناشناخته عبور کند و به معشوق برسد؟ با کمک ووپی گولدبِرگ ، هر چیزی امکان پذیر است .




http://www.seemorgh.com/images/iCont.../couples15.jpg


لئوناردو دی کاپریو و کیت وینسلیت - تایتانیک - 1997

جیمز کامرون در این فیلم سه ساعته که سرشار از لحظات شادی است و با فاجعه ای به پایان می رسد ، در بطن خود داستانی درباره عشق ساخته است : جک و رُز در دماغه کشتی و در مسیر اقیانوس به یکدیگر می پیوندند و پرواز می کنند . تصاویر عاشقانه ای که در بسیاری از فیلمها نشان داده می شود .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/couples18.jpg


رایان گاسلینگ و راشِل مک آدامز - دفتر یادداشت - 2004

عشق این دو به یکدیگر که در طول فیلم شکوفا شده و به اوج می رسد و برای سالها ادامه می یابد ، بینندگان را به وجد می آورد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/couples19.jpg


دیو پاتیل و فریدا پینتو - میلیونر زاغه نشین - 2008

دو جوان زاغه نشین همدیگر را دیده و در نگاه اول عاشق می شوند - امّا زندگی سراسر ظلم و ستم در بمبئی مدرن ، آنها را از یکدیگر جدا می سازد . خوشبختانه ، فرصتی به جوان قهرمان قصه ما به وجود می آید تا میلیونر شود . شما می توانید شاهد عشقی کامل و مدرن در این فیلم باشید .


تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ

افسون 13 12-26-2012 05:00 PM

10 گلوله‌ به یادماندنی سینما
 
10 گلوله‌ به یادماندنی سینما


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/142592.JPG


مجلات و سایت‌های سینمایی برای لیست‌های بهترین ده تای خود موضوعات مختلفی را انتخاب می‌کنند ، از بهترین نماهای درشت گرفته تا حتی بهترین عینک دودی‌ها . اما اینبار IFC به سراغ موضوعی خاص و جذاب رفته است : به یاد ماندنی ‌ترین گلوله‌های سینما . گلوله ، شلیک و قتل بخش جذاب و جدانشدنی سینمای گنگستری ، جنایی ، جنگی و حتی علمی تخیلی است . اما برخی از گلوله‌ها و شلیک هاست که بیشتر در خاطر مخاطب باقی می‌ماند . در بین این انتخابها فیلم‌های درخشانی همچون باشگاه مشت زنی ، پالپ فیکشن ، فارگو و پدرخوانده وجود دارد و برخی گلوله‌ها هم که از لیستش جامانده است .


ماتریکس (۱۹۹۹) - زمان گلوله

نمی‌شود مطلبی درباره شلیک‌ها و گلوله‌های به یادماندنی سینما باشد و در آن حرفی از ماتریکس نزد . فیلمی که اصطلاح زمان گلوله را وارد فرهنگ زبان عمومی مردم کرد . شاید برخی از جلوه‌های ویژه‌ی فیلم واچوفسکی بعد از گذشت ۱۳ سال دیگر آنچنان خاص به نظر نرسد ، اما هنوز سکانسی که در آن نیو (کیانو ریوز) در مقابل شلیک یکی از مأمور‌ها جاخالی می‌دهد دیدنی است . یک صحنه ابر قهرمانه بی‌نظیر و همچنین گلوله‌های به یاد ماندنی .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/1gg.JPG


بازگشت سوپر من (۲۰۰۶) - گلوله در مقابل چشم سوپر من

وقتی سال ۱۹۷۸ در فیلم سوپرمن توانسته‌اند با جلوه‌های ویژه ساختمان‌های بلند را از جایی به جای دیگر پرت کنند ؛ حتماً در سال ۲۰۰۶ برایان سینگر باید بتواند قدرت سوپرنت را با جلوه‌ای خاص نمایش دهد . تیر بار کردن سوپر من به کنار ولی شلیک نهایی به چشم سوپرمن و له شدن گلوله لحظه هیجان انگیز این قسمت سوپر من بود .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/2gg.JPG


باشگاه مشت زنی (۱۹۹۹) - کشتن تایلر دردن!

شلیک نهایی راوی (ادوار نورتون) برای خلاصی از دست تایلر دردن در انتهای فیلم باشگاه مشت زنی هم از بهترین شلیک‌ها است . اجرای این صحنه هم بسیار قابل توجه است .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/3gg.JPG


داستان عامه پسند (۱۹۹۴) - حتما ماروین نظری داره!

«اوه ، مرد! من تو صورت ماروین شلیک کردم» این عکس العمل وینست وگا (جان تراولتا) به شلیک «اتفاقی» به صورت ماروین است ، وقتی که برمی گردد تا نظر ماروین را در مورد آنچه که جولز (ال جکسون) «دخالت خدا» می‌داند ، بپرسد . دیالوگ و عکس العمل‌های جولز و وگا بعد از این اتفاق ، این لحظه‌ی پر خون را به یکی از جالب ‌ترین لحظه فیلم تبدیل کرده است . حوادث ناشی از این شلیک در خانه جیمی هم که جای خود را دارد!



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/4gg.JPG


فارگو (۱۹۹۶) - «اوووه . جیز...»

اتفاقات در فیلم بی ‌نظیر برادران نابغه از بد به بد‌تر سیر می‌کند و اعتماد به نفس بالای «وید» (هارو پرسنل) هم وضعیت را بهتر که نه بلکه بد‌تر می‌کند . او فکر می‌کند با مقاومت مقابل کارل (استیو بوشمی) می‌تواند دختر دزدیده شده‌اش را نجات دهد . نتیجه‌اش می‌شود شلیک به قفسه سینه‌اش (و خارج شدن پنبه از محل اصابت گلوله به کاپشن- اوه، برادان کوئن!) شلیک پیرمرد به صورت کارل هم فایده‌ای برایش ندارد جز چند گلوله برای خلاصی!



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/5gg.JPG


پدرخوانده (۱۹۷۲) - سانی در عوارضی!

یکی از شاخص ‌ترین صحنه‌های مرگ تاریخ سینما ترور «سانی کورلئونه» در فیلم پدرخوانده است . با اینکه با توجه به سیر اتفاقات فیلم قتل سانی خیلی هم تعجب برانگیز نیست اما روش پر خشونت کشه شدن او او هنوز قدرت لازم را برای شوکه کردن تماشاگر دارد . جالب اینجاست که حتی بعد از آنکه انبوهی از گلوله‌ها را بر بدن او خالی می‌کنند یکی از آن‌ها به همین راضی نمی‌شود و ضربه‌ای به صورت او هم می‌زند! خدای من!



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/6gg.JPG


پلیس آهنی (۱۹۸۷) - فقط یه اشکال کوچیک!

حس شوخ طبعی «پل ورهوفن» در فیلم پلیس آهنی با تمام نیرو! در معرفی‌ای دی ۲۰۹ ظاهر می‌شود . ربات عظیم الجثه‌ای که که تنها یک ایراد کوچک پیدا می‌کند و نتیجه‌اش تکه تکه شدن آقای کینی بیچاره است . عکس العملها بعد از این اتفاق هم جالب و شوخ طبعانه است : «خب یه روز عادیه دیگه تو دفتر!»



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/7gg.JPG


رفتگان (۲۰۰۶) - «پایین آمدن با آسانسور»

آنهایی که روابط جهنمی ، نسخه هنگ کونگی که فیلم رفتگان بازسازی آن است ، را دیده بودند می‌دانستند که قرار است چه بلایی سر لئو بیاید ، اما حقیقتش خیلی از آمریکایی‌ها روابط جهنمی را ندیده‌اند . تشکر ویژه از اسکورسیزی که این سکانس را در نسخه آمریکایی نگه داشت و همچنین تشکر از وای کونگ لائو که قهرمان فیلمشان را به طور ناگهانی و بدون مقدمه چینی از قصه خارج کردند . در هر صورت این صحنه مخاطب را شدیداً میخکوب می‌کند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/8gg.JPG


سه شاه (۱۹۹۹) - زخم گلوله

سه شاه داستان «جوج کلونی» ، «مارک والبرگ» و «اسپایک جوینز» است که در دوران اولین جنگ خلیج فارس به دنبال گنج طلایی مخفی می‌روند . در صحنه‌ی جالبی از فیلم جورج کلونی چگونگی صدمه زدن گلوله به بدن را تشریح می‌کند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/9gg.JPG


کلاغ (۱۹۹۴) - روشنش کن!

«امشب شب شیطانه ، تعطیلی مورد علاقه من!» در شهر دیتوریت ۳۰ اکتبر را اینگونه جشن می‌گیرند . قصه این گلوله با بقیه متفاوت است . T-bird و گروهش شب قبل هالووین را با خوردن گلوله و قورت دادن آن با نوشیدنی می‌گذرانند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/10gg.JPG



منبع : caffecinema.com

افسون 13 12-28-2012 11:34 AM

بر‌ترین سکانسهایی که از بداهه‌ پردازی سر صحنه جان گرفتند!
 
بر‌ترین سکانسهایی که از بداهه‌ پردازی سر صحنه جان گرفتند!





واقعیت این است كه حتی یک فیلمنامه كامل هم نمی ‌تواند همه جزئیات فیلم را در بر بگیرد. خیلی از صحنه‌ها هستند كه درست موقع فیلمبرداری شكل می‌گیرند. این بداهه‌ پردازی می‌تواند توسط بازیگر یا كارگردان یا هركدام از دیگر عوامل صحنه انجام شود . گاهی همین بداهه ‌پردازی‌ در دیالوگ‌ها یا حتی حركات تبدیل به بهترین سكانس‌های فیلم می‌شود . نگاهی می‌اندازیم به برخی دیالوگ‌ها و صحنه‌های مهم و جذاب فیلمها كه در فیلمنامه نیامده بودند و به صورت بداهه سر صحنه فیلم شكل گرفته‌اند .


سرآغاز (كریستوفر نولان- 2010)



دیالوگ بداهه : «تو نباید از دیدن رؤیاهای بزرگتر بترسی بچه جون .»
این حرفی است كه ایمز با بازی تام هاردی در حالی به آرتور كه نقش‌اش را جوزف گوردون لویت بازی می‌كند، می‌زند كه او را روی شانه‌هایش انداخته و از جلوی رگبار گلوله دشمن دور می‌كند .
چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : در نسخه اصلی فیلمنامه این كلمه آخر «بچه جون» وجود نداشت . هاردی اعتراف می‌كند كه ناخودآگاه موقع گفتن دیالوگ این كلمه از دهانش بیرون پریده است و خب كاملا با صحنه جور در می‌آمده درنتیجه این سكانس را با همین كلمه اضافه حفظ كردند . چون بار طنزی هم به دیالوگ اضافه می‌كرد .


خماری (تاد فیلیپس- 2009)




سكانس بداهه : زاک گالیفیانیكیس كاری می‌كند كه نوزادی كه همراهش است ، بدون كلام كارهای بامزه‌ای انجام بدهد .
چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : خب قطعاً این سكانس چیزی نبود كه بشود آن را از پیش نوشت. خود گالیفیانیكیس می‌گوید : «تنها چیزی كه اصلاً به ذهن من خطور نمی‌ كرد داشتن یک بچه بود . درنتیجه با یک عروسک تمرینات را شروع كردم و نه یک نوزاد واقعی . و این سكانس هم این‌ طوری اتفاق افتاد كه من گفتم : تاد ببین من چه كار می‌كنم؟ و شروع به بازی با آن عروسک كردم.» تاد هم بلافاصله گفت :«عالی است . همین را در فیلم می‌گذاریم.»
«خماری» یكی از بهترین كمدی‌های آن سال شد و بازی گالیفیانیكیس در نقش اول بسیار مورد تمجید قرار گرفت .


جان مالكوویچ بودن(اسپایک جونز- 1999)




دیالوگ بداهه : «هی ، مالكوویچ سریع‌تر فكر كن!» این را مرد جوانی در حالی می‌گوید كه سرش را از شیشه ماشین در حال حركت بیرون آورده و به سمت بازیگر یاغی آشغال پرت می‌كند .
چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : این دیالوگ كه حالا تبدیل به یكی از مهم‌ترین دیالوگ‌های خطی فیلم شده است ، نتیجه یک شور و اشتیاق اضافه از طرف سیاهی لشگری بود كه در ابتدا فقط قرار بود حین عبور از كنار بازیگر معروف چیزی به طرف او پرتاب كند ولی اون آنقدر هیجان ‌زده شد كه این دیالوگ را هم در حین پرتاب به حرف‌هایش اضافه كرد .


مارس حمله می‌كند( تیم برتون- 1996)




سكانس بداهه : فرانک ولكر ، بازیگر صداپیشه فیلم روی كاراكترهای مریخی صدا می‌گذارد . آنها به زبانی با هم صحبت می‌كنند كه خیلی خاص است . این مهاجمان به كره زمین در حقیقت به جای حرف زدن زوزه می‌ كشند .
چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : در حقیقت هیچ دیالوگی برای این سكانس نوشته نشده بود . قرار نبود كه مریخی‌ها حرف بزنند كه این به آن معنی است كه تمام حرف‌هایی كه ولكر به جای مریخی‌ها می‌زند ، در اصل بداهه‌ پردازی خودش بوده است .


ترمیناتور 2: روز قضاوت (جیمز كامرون- 1991)




دیالوگ بداهه : «من به تعطیلات نیاز دارم .» این حرفی است كه T800 یعنی همان ترمیناتوری كه آرنولد شوارتزنگر نقش‌اش را بازی می‌كند در حالی كه كاملا خراب و نابود شده ، می‌گوید .
چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : بر طبق مستندی كه در دی‌ وی‌ دی فیلم وجود دارد و جیمز كامرون درباره وقایع پشت صحنه فیلم حرف زده است ، آرنولد خودش موقع خواندن فیلمنامه این دیالوگ به ذهنش رسیده است . وقتی به این سكانس رسیده كه ترمیناتور خسته و نابود شده است، به ذهنش می‌رسد كه این مرد واقعا به تعطیلات نیاز دارد. به هر حال «ترمیناتور» بیشتر از جیمز كامرون حتی مرهون حضور آرنولد شوارتزنگر است .


صبح‌ بخیر ویتنام (بری لوینسون- 1987)




دیالوگ بداهه : «صبح بخیر ویتنام! صبح بخیر سربازان! یادتان باشد كه دوشنبه روز مالاریاست . درست است . قرص‌هایتان را بخورید .» اینها حرف‌هایی است كه رابی ویلیامز در نقش یک مجری برنامه‌های رادیویی در این صحنه به صورت بداهه می‌گوید .
چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : تقریباً هیچ ‌كدام از كلمات این دیالوگ در نسخه اصلی این فیلم تند و تیز علیه جنگ ویتنام وجود نداشت . هر چه كه از رادیو پخش می‌شد درواقع حرف‌های خود رابین ویلیامز است . باید اعتراف كرد كه تراوشات ذهنی این كمدین معروف و طعنه‌های تند و تیزش یكی از عواملی است كه باعث شده فیلم لوینسون اینقدر در مجامع سینمایی و بین سینمادوستان تحویل گرفته شود .


داستان فیلادلفیا(جورج كیوكر- 1940)




سكانس بداهه : حتی خود جیمز استوارت ، بازیگر مقابل كری گرانت هم متعجب می‌شود وقتی او در صحنه‌ای كه روبه‌ روی هم نشسته‌اند و مشغول خوردن هستند ، بداهه‌ پردازی می‌كند . در حقیقت بداهه ‌پردازی گرانت خیلی هم از قصد نبوده است . او یک دفعه سكسكه می‌كند و بعدش مجبور می‌شود كه عذرخواهی كند! بعد خود گرانت هم از این اتفاق زیر خنده می‌زند .

چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : متأسفانه در نسخه اصلی فیلمنامه هیچ سكسكه‌ای وجود نداشت پس اعتبار كل این صحنه مرهون كری گرانت است . البته از فیلمی كه دو ستاره‌اش كری گرانت و جیمز استوارت باشند ، باید توقع بداهه‌های بیشتری را هم داشت . آنها فقط ستاره سینما نبودند ، آنها خود سینما بودند .


جنگجویان(والتر هیل- 1979)




دیالوگ بداهه : «جنگجویان! بیرون بیایید تا بازی كنیم.» این صدای فریاد لوتر با بازی دیوید پاتریک كلی است .
چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : كلی این دیالوگ را از خودش گفت . در حقیقت او هنگام بازی این سكانس یاد جمله‌ای افتاد كه همیشه همسایه ‌شان خطاب به او فریاد می‌ زد و همان را هم در فیلم آورد . جنگجویان داستان گروه‌های متفاوتی است كه در شهر نیویورک آشوب‌زده به هم حمله می‌كنند و شهر را به ویرانی می‌كشانند . فیلم هیل چندان اثر مطرحی در تاریخ سینما نیست اما این سكانس آن برای سینمادوستان تبدیل به كالت شده است .


50-50 (جاناتان لوین- 2011)



سكانس بداهه : جوزف گوردون لویت ، كه از سرطان رنج می ‌برد ریش‌تراش برقی را برمی‌دارد تا قبل از شیمی درمانی همه موهای سر و صورتش را بتراشد .
چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : ست روگن ، بازیگر مقابل گوردون لویت كه نقش رفیق او را در فیلم بازی می‌كند ، گفته كه در اصل فیلمنامه هیچ سكانسی نبود كه در آن قرار باشد گوردون لویت موهایش را بزند . این ایده درست سر فیلمبرداری به ذهن لویت رسید . آنها این سكانس را در همان برداشت اول گرفتند به همین خاطر هم قیافه ست روگن در این سكانس كاملا شوكه و وحشت‌زده است .
«50-50» به دلیل همین بداهه ‌پردازی‌ها تبدیل به یک فیلم به شدت انسانی و قابل باور شده است كه همذات ‌پنداری تماشاگر را برمی‌انگیزد .


مرد سوم(كارول رید - 1949)




دیالوگ بداهه : احتمالاً كمتر كسی فكر می‌كند كه در این فیلم دقیق و ظریف رید كه به عنوان یكی از اصول تاریخ سینما تدریس می‌شود ، سكانسی خارج از فیلمنامه وجود داشته باشد اما این اتفاق افتاده است . هری لایم (با بازی فوق‌العاده اورسن ولز) تلاش می‌كند تا رفیق‌اش هالی مارتین(جوزف كاتن) را متقاعد كند تا او را وارد معاملاتش كند . ولز در این صحنه آن دیالوگ معروف «ساعت كوكی» را به صورت بداهه می‌گوید .
چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : این دیالوگ نه در فیلمنامه آمده است و نه در رمانی كه گراهام گرین نوشته و فیلمنامه از روی آن اقتباس شده است . تمام اعتبار این دیالوگ فقط به استعداد فوق‌العاده قابل توجه اورسن ولز برمی‌گردد .


توتسی(سیدنی پولاک - 1982)




دیالوگ بداهه : در سكانس مهمانی فیلم ، بیل موری مجبور است دیالوگ‌هایی را بگوید كه نشان دهد او آدم حاضر جواب پرحرفی است . هیچ‌ كدام از دیالوگ‌های بیل موری در این صحنه در فیلمنامه نیامده است .

چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : هیچ چیز . مطلقاً برای این سكانس هیچ دیالوگی نوشته نشده بود . همین نشان می‌دهد كه پولاک چقدر روی توانایی بیل موری در بداهه ‌پردازی و گفتن دیالوگ‌های طعنه‌آمیز حساب كرده بود و موری هم او را ناامید نكرد . «توتسی» جزو فیلم‌های مطرح سیدنی پولاک است كه ستاره‌هایش داستین هافمن و جسیكا لانگ هستند .


خانه حیوانات (جان لندیس- 1978)




دیالوگ بداهه : «ببین می‌تونی حدس بزنی كه من الان كی هستم؟» جان بلوتارسكی(كه نقش‌اش را جان بلوشی بازی می‌كند) بعد از گفتن این دیالوگ به سمت دسرش حمله ‌ور می‌شود و بعد می‌گوید : «من یک جانور خطرناكم . حالا فهمیدی؟»
چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : كل این سكانس بداهه‌ پردازی بازیگران بوده است و در نسخه اصلی فیلمنامه هیچ جزئیاتی برای آن ذكر نشده است و واكنش‌های نفرت‌برانگیز مهمانان هم كاملا طبیعی و بداهه بوده است . آنها هیچ ایده‌ای نداشتند كه بلوشی در این سكانس می‌خواهد چه كاری انجام بدهد یا چه دیالوگی بگوید . پس این هم می ‌رود جزو سكانس‌هایی كه باید از بازیگر بااستعدادش ، بلوشی برای آن تشكر كرد .


و اینک آخرالزمان (فرانسیس فورد كاپولا - 1979)




دیالوگ بداهه : «پسر تو مأمور پستی! كارمند خواروبار فروشی تو رو فرستاده كه صورتحساب‌ها رو بگیری!» اینها حرف‌های مارلون براندوست كه با فریاد در فیلم شاهكار كاپولا گفته می‌شود .

چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : بیشتر دیالوگ‌هایی كه كاپولا و فیلمنامه‌ نویسانش برای كلنل والتر.ای. كرتز كه نقش‌اش را مارلون براندو بازی می‌كرد نوشته بودند ، توسط خود براندو تغییر كرد . وقتی براندو با تغییر وزنی كه داده بود سر صحنه رسید كل فیلم انگار تغییر كرد. به جز دیالوگ «وحشت ، وحشت مطلق»! این فیلم یک اثر هنری مطلق است كه موفقیتش توامان مدیون هوش كارگردان و بازیگر اصلی‌اش است .


ساعت پرتقال كوكی(استنلی كوبریک - 1971)




سكانس بداهه : الكس(با بازی مالكوم مک داول) و آدمكشهایش به درون خانه‌ای یورش می‌برند كه در آن یک زن و مرد زندگی می‌كنند . بعد در یك سكانس فراموش‌نشدنی وسط آن همه اضطراب و وحشت الكس شروع به خواندن و رقصیدن به سبك جن كلی در فیلم «آواز در باران» می‌كند .

چیزی كه در نسخه اصلی فیلمنامه بود : این صحنه كامل در فیلمنامه آمده بود و طبق معمول كوبریك وسواس زیادی داشت كه همه چیز دقیقاً مطابق فیلمنامه پیش برود. سر فیلم‌های كوبریک هیچ‌ كس جرأت بداهه ‌پردازی نداشت اما اینجا خود كارگردان به بازیگرش دستور داد كه می‌تواند كمی آواز بخواند و به سبك كلی در «آواز در باران» فیلم مشهور موزیكال گام بردارد . خوشبختانه كوبریک قید اضافه كردن این سكانس را به فیلمنامه و نوشتن تک ‌تک حركتها را زد و برای یكی از معدود دفعات در فیلم‌هایش به قریحه بازیگرش اعتماد كرد و خب ، جواب هم گرفت .


منبع :caffecinema.com

افسون 13 12-29-2012 10:42 AM

5 فیلم فوق العاده درباره ازدواج های مشکل دار!
 
5 فیلم فوق العاده درباره ازدواج های مشکل دار!


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/142234.jpg


ازدواج موضوعی است که در تمام کشورهای جهان از اهمیت برخوردار است ، و به همین دلیل فیلمهای زیادی با این موضوع ساخته شده است . امّا ازدواج هایی که با مشکل روبه رو هستند ، می توانند موضوعات جذّابی باشند و لحظاتی از این حقیقت تلخ را به ما نشان دهند . در ادامه به 5 نمونه از این فیلمها اشاره می کنیم :



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/1mar.jpg


1. صحنه هایی از یک ازدواج (1973)

یکی از بهترین فیلمهای اینگمار برگمن ، این درام صمیمی و پُر زرق و برق است که زندگی یک زوج سوئدی ظاهراً خوشحال و از طبقه بالا را در طول سالها به تصویر می کشد ؛ سالهایی که در نهایت سبب می شود تا ازدواج آنها به جدایی منجر گردد . ماریان (لیو اولمان) و یوهان (ایرلاند جوزفسون) یکدیگر را تخریب می کنند ، از همدیگر جدا می شوند ، و هر یک به سویی می رود ، امّا هنوز ذاتاً و دروناً خود را به یکدیگر گره خورده می دانند . برگمن با کمک همکار قدیمی خود ، فیلمبردار بزرگ و فوق العاده سیوین نیکویست ، به بررسی این موضوع عاشقانه انسانی و ضعفهای این پیوند راسخ و غیر قابل انعطاف می پردازد . اولمان و جوزیفسون نیز بسیار عالی بازی می کنند . این فیلم در واقع یک سریال کوتاه تلویزیونی برای تلویزیون بود . سپس با تدوین ، آن را به فیلم سینمایی بلند 3 ساعته تبدیل می کنند . حتّی یک صحنه احساسی نیز از فیلم حذف نشده است .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/2mar.jpg


2. چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد؟ (1966)

این فیلم در لیستهای بسیاری آمده و درباره آن بسیار صحبت شده است ؛ حیف است که در این لیست نیز نباشد . فیلم درباره قطار زندگی است که در نهایت شکسته و غرق می شود ؛ الیزابت تیلور و ریچارد برتون ، در مقابل زوج جوان و بی گناهی که به دعوت آنها برای شام شب ، جواب مثبت داده اند ، یکدیگر را توبیخ و سرزنش می کنند . اقتباس مایک نیکلاس از نمایشنامه ادوارد آلبی ، اوّلین کارگردانی فوق العاده و مطمئن او، به هر حال حس بی امان هراس را به قلبهای بیننده وارد می کند . امّا واقعیت این است که تیلور و برتون با داشتن رابطه ای پُر سر و صدا و بدنام در پشت دوربین (آنها در دنیای واقعی با یکدیگر ازدواج کرده بودند - برای اوّلین بار) ، سبب شد تا رابطه آنها در این فیلم شدیدتر و حساس تر به نظر آید . این فیلم نامزد سیزده جایزه اسکار شد ، و 5 جایزه را نیز از آن خود کرد ؛ از جمله جایزه بهترین بازیگر زن برای الیزابت تیلور .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/3mar.jpg


3. ولنتاین غمگین (2010)

درامی بسیار اندوهناک درباره فروپاشی یک ازدواج که بسیار اصیل و دلخراش به نمایش گذاشته می شود و در برخی صحنه ها ، بیننده تصور می کند که در حال دیدن فیلمی مستند از زندگی یک زوج واقعی است . میشل ویلیامز به خاطر بازی در این فیلم ، برای دومین بار نامزد اسکار شد؛ همبازی او رایان گاسلینگ نیز لیاقت چنین نامزدی را داشت . هر یک از آنها به دیگری نیاز داشت تا بتواند کاری پویا و فوق العاده را به نمایش بگذارد ، و هر دو بازی های قدرتمندی را به اجرا گذاشتند . دِرِک کیانفرانس در زمان نوسان می خورد و به جلو و عقب می رود؛ روزهای شاعرانه خود را با همسرش می بیند و از آن سو ، فاصله ای را که آنها به عنوان والدین طبقه کارگر از یکدیگر دارند؛ هنگامی که می فهمند چقدر اهدافشان برای زندگی کردن ، با یکدیگر تفاوت دارد . فرار شبانه آنها از هتل ، آخرین فرصت برای نجات ازدواجشان ، هم امیدوارانه و هم اندوهناک است ...



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/4mar.jpg


4. جنگ رزها (1989)

این فیلم مجبور بود تا حدّی کمدی باشد - یکی از سیاه ترین کمدیها - تا بتوانیم خود را از افسردگی مطلق نجات دهیم . مایکل داگلاس و کاتلین تِرنِر، با هم بازی خود دنی دیووتو (عشق سنگ) ، بار دیگر تیمی را در کنار یکدیگر تشکیل دادن د؛ دنی دیووتو فیلمی را کارگردانی کرده است که نمی توانست متفاوت تر و بدون عشق تر از چنین فیلمی باش د. داگلاس و تِرنِر در نقش های اولیویا و باربارا روز (گل سرخ) ، همدیگر را نابود کرده و از هم دور می شوند . آنها به دنبال طلاقی آشفته کننده می باشند که کتمان کننده حقیقت است . اتفاقاتی که برای به دست آوردن عمارت مجلل بین آنها رخ می دهد ، شبیه به جنگی واقعی است . این فیلم ، تصویر بدبینانه ای از عشق دوران مدرن را به مخاطب خود ارائه می دهد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/5mar.jpg


5. من عشق هستم (2010)

فیلمی زیبا و پُر هیجان ، از ازدواجی است که آهسته و آرام در حال پژمردن است و به مرگ نزدیک می شود . تیلدا سوینتون در این فیلم ، وجه دیگری از استعداد خود در بازیگری را به نمایش می گذارد . او "در من عشق هستم" بسیار روان و عالی به زبان ایتالیایی صحبت می کند (حتّی کمی زبان روسی را نیز چاشنی کارش می کند) ؛ و نقش همسر یک صنعتگر بخشنده و بی عیب و نقص میلانی را بازی می کند . این طور به نظر می رسد که او با داشتن چنین شوهری و همچنین سه فرزندش و زندگی در خانه ای مجلل ، از همه چیز برخوردار است - تا آنکه سرانجام می فهمد که اصلاً خوشحال نیست . یک سرآشپز جوان چشم او را می گیرد ؛ فردی که به او کمک می کند تا زن درونی اش و زنی که پیشتر بود ، را بار دیگر کشف نماید . این فیلم الهام گرفته از حرکت اوج در اُپرا می باشد . کارگردان ایتالیایی این فیلم لوکا گوادیجینیو، سبک ملودرام را به ذهن می بیننده می آورد ؛ اگرچه سیریک و ویسکوناتی از مظاهر فیلم به شمار می آیند ، امّا حضور قدرتمندانه سوینتون در مرکز فیلم ، حس واقعی بودن را به خوبی به بیننده القاء می کند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/6mar.jpg


تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ

افسون 13 12-31-2012 10:08 AM

10 عدد از ترسناک ترین فیلمهایی که در هالیوود ساخته نشده است!
 
10 عدد از ترسناک ترین فیلمهایی که در هالیوود ساخته نشده است!






تنها می توانم از دو فیلم هالیوودی نام ببریم که مرا تا سر حدّ مرگ ترساندند ؛ جن گیر و حس ششم . امّا در دنیای خارج از هالیوود ، فیلمهایی وجود دارند که روزهای احتضار را برایم به دنبال می آورند . نویسندگان و کارگردانان آسیایی در ترساندن انسانها ، بسیار فوق العاده عمل می کنند . در واقع ، اقتباس از این فیلمهای ترسناک آسیایی ، به رویه ای عادی و نوعی عادت برای هالیوود تبدیل شده است . با وجود خرجهای میلیون دلاری و هزاران بیننده منتظر ، این فیلمها ارزش ترس بسیار کمتری نسبت به فیلمهای آسیایی دارند و معمولاً با شکست روبه رو می شوند . بودجه ساخته یکی از این فیلمهای ترسناک در آسیا ، کمتر از 10 هزار دلار است .


10. یتیم خانه
کشور : اسپانیا
کارگردان : خوان آنتونیو بایونا



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/10sc.jpg


درباره ی فیلم : کودکان شیرین ترین موجودات این کره خاکی هستند ؛ امّا در عین حال ترسناک ترین آنها نیز به شمار می آیند . این فیلم متمرکز بر فردی به نام لورا است که با خرید یتیم خانه محبوب دوران کودکی خویش ، آرزو دارد تا آن را بازسازی نموده و به محلی دل انگیز برای کودکان ناتوان تبدیل کند . با این حال ، لورا ناخواسته تخیل پسر خویش را بیدار می کند که شروع به صحبت درباره دوستی نامرئی می نماید . پیشرفت فیلم بسیار منحصر به فردتر از شروع آن است ؛ اینکه فیلم چگونه توانسته است هنر و ترس را با هم ترکیب نماید . چند کلیشه ترسناک در فیلم وجود دارد ، امّا روند فیلم به گونه ای است که ضربان قلب را به شدّت افزایش می دهد .


9. اجازه بده آدم درست وارد شود
کشور: نروژ
کارگردان : توماس آلفردسون



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/9sc.jpg


درباره ی فیلم : با تمام سر و صداهایی که درباره فیلم گرگ و میش بر پا گشته است ، بسیار لذّت بخش است تا فیلمی درباره یک خون آشام واقعی ببینیم که از داستانی بسیار فوق العاده برخوردار است . در بین فیلمهایی که تاکنون درباره خون آشامها ساخته شده است ، این فیلم بهترین است هم به خاطر شخصیت پردازی و هم فیلمبرداری چشم نوازش . این فیلم درباره یک دختر 12 ساله آزار دیده و یک دختر 12 ساله دیگری است که مدّت زمان زیادی است ، 12 سال سن دارد . مجتمع های دلتنگ کننده سوئدی در طول فصل زمستان ، پیچیدگی بیشتر و لایه ضخیم تری از وحشت و ترس را به فیلم می افزاید .


8. ساسپیریا
کشور: ایتالیا
کارگردان : داریو آرجینتو



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/8sc.jpg


درباره ی فیلم : نگاهی به این عکس کنید . اگر ناگهان چنین شخصیتی را در خانه خود ببینید ، ممکن است بخندید ، امّا اگر او چاقویی در دست داشته باشد ، ممکن است از حال بروید . این فیلم را در دهه 1970 میلادی ساخته شده است ، امّا صحنه های ترسناک آن هنوز وحشت آور می باشد .


7. حلقه
کشور: ژاپن
کارگردان : هیدیئو ناکاتا



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/7sc.jpg


درباره ی فیلم : دختری که موهای سرش ، صورتش را پوشانده است ، از برخی دستگاه های تکنولوژیک بیرون می آید ؛ این رویداد در فرهنگ ژاپنی متداول می باشد ، امّا برای آمریکایی ها کاملاً جدید بود . بنابراین ، هنگامیکه ساداکاو از تلویزیون به بیرون می خزد ، بسیاری از آمریکاییهایی که بیش از یک دستگاه تلویزیون در خانه داشتند ، شروع به نابودی آنها کردند .
ژاپنی دیوانه!!!


6. فصل 9
کشور: ایالات متحده آمریکا
کارگردان : براد آندرسون



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/6sc.jpg


درباره ی فیلم : داستان فیلم در یک آسایشگاه روانی دور افتاده اتفاق می افتد . دیدن مکانی از تلویزیون که هیچ چیز درباره اش نمی دانید ، می تواند تا حد مرگ ترسناک باشد . سپس وارد آن می شوید و رنگهای کنده شده دیوارها ، داستانهای عذاب آور بیمارانش را بازگو می نماید . دیوارهای ترک خورده و رنگ های کنده شده ، زندگی های فرو ریخته بازیگران اصلی فیلم را منعکس می نماید . هر گوشه سیاهی ، رازهای وحشتناکی را در خود نگاه داشته است . من نمی دانم چرا هر شخصی که عاقل به نظر می رسد می خواهد تاریخ این مکان را کشف نماید ؛ امّا راز این مکان از نگاه یکی از نظافت چی ها آشکار می گردد . آنها صداهای چند نفر را می شنوند ، که تماماً از درون یک شخص بیرون آمده اند ؛ یک قاتل .


Jian Gui. 5 / چشم
کشور: هنگ کنگ
کارگردان : اوکسید پانگ چان و دنی پانگ




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/5sc.jpg


درباره ی فیلم : وونگ کار مان از زمانی که 2 سال داشته ، نابینا بوده است . هنگامیکه 18 ساله می شود ، عمل پیوند قرنیه را انجام می دهد ، بدون آنکه بداند چشم های او چیزهایی را می بیند که دیگران قادر به دیدنش نیستند . چگونه می شود در این دنیا از چشمهای خود فرار کرد؟ تصور کنید که تمام طول زندگی خود چیزی ندیده اید ، ناگهان چشمانتان باید این موجودات عجیب را ببیند . واقعاً دیوانه کننده است . نسخه هالیوودی این فیلم با همین نام ساخته شده است .


4. Sigaw/ اکو
کشور: فیلیپین
کارگردان : یام لاراناس



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/4sc.jpg


درباره ی فیلم : به دلیل آنکه با فیلمی آمریکایی اشتباه گرفته نشود ، با نام انعکاس صدا روانه بازار فیلم بین المللی شد . این یکی از معدود فیلمهایی است ، مانند یتیم خانه ، که توانست روایت فوق العاده ای را همراه با صحنه های ترسناک به بیننده هدیه نماید . این فیلم از آن فیلمهایی نیست که شما را وحشت زده رها نماید . بلکه شما را مجذوب خود خواهد نمود . واقعاً فوق العاده است . در ساخت این فیلم ، از دستگاه هایی استفاده شده که پیش از آن در هیچ فیلمی به کار برده نشده بود . هالیوود برای از بین بردن چنین فیلمهای ترسناکی ، فوق العاده عمل می کند . نمونه ای از این فیلم در هالیوود تولید شده که بسیار ضعیف است .


3. Ju-on/ کینه
کشور: ژاپن
کارگردان : تاکیشی شیموزو



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/3sc.jpg


درباره ی فیلم : داستان فیلم درباره معلمی است که به طرزی وحشیانه زن و پسر کوچکش را به قتل می رساند و دلیل آن تنها حسادت است . معلم پسر تصمیم می گیرد تا به دنبال او بیاید ؛ هنگامی که وارد خانه می شود فقط روح مرده مادر او را پیدا می کند . معلم بر اثر حمله قلبی می میرد و خود تبدیل به یک روح می شود . سالها پس از آن، مستأجران جدید وارد این خانه شده و همان اشتباه را تکرار می کنند . هالیوود نسخه ای از این فیلم و با همین نام را ساخته است .


2. ضبط / قرنطینه
کشور: اسپانیا
کارگردان : جاموئی بالاگوریو و پاکو پلازا



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/2sc.jpg


درباره ی فیلم : این فیلم داستان یک خبرنگار شبانه اسپانیایی به نام آنجلا ویدال را از طریق لنز دوربین فیلمبردار او ، پابلو ، روایت می کند . آنها به دنبال آتش نشانان در یک خانه می روند که می خواهند زنی را نجات دهند . آنها به طبقه بالا می روند تا آن زن را پیدا کنند . چیزی درباره این فیلم نمی گویم . فقط دیدن این فیلم را از دست ندهید . از این فیلم نیز هالیوود نسخه ای ساخته است .


1. شاتر
کشور: تایلند
کارگردان : بانجونگ پیسانکان و پارکپووم وانگپووم



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/1sc.jpg


درباره ی فیلم : همه چیز درباره این فیلم بسیار ساده آغاز می شود . یک عکاس و نامزدش ، نورها و تصاویر عجیبی را در عکسهایی می یابند که این عکاس گرفته است . آنها می خواهند علّت آن را بفهمند . امّا نوآوری این فیلم ، سبک ترساندن آن ، و فیلمبرداری منحصر به فردش ، ترس بیشتری را به شما انتقال می دهد . حس ترسی که ممکن است این اتفاق برای شما هم روی دهد .
و آخر داستان ؛ خود پیش بینی کنید!!!


تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ

افسون 13 01-02-2013 09:32 AM

گزارش تصویری : سوپراستار های زن هالیوود که با هیچکاک همکاری داشتند
 
گزارش تصویری : سوپراستار های زن هالیوود که با هیچکاک همکاری داشتند


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/141671.jpg


اینگرید برگمن ، گریس کلی ، جنت لی و کیم نوواک از جمله بازیگران زنی هستند که در فیلمهای آلفرد هیچکاک بازی کرده‌اند . زنان در فیلمهای آلفرد هیچکاک نقش مهمی دارند . آنها به اندازه تعلیق جاری در کارهای هیچکاک و نوآوری‌های بصری او اهمیت دارند . معروف است که هیچکاک در انتخاب بازیگران زن برای فیلمهایش به شدت وسواس داشته است .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/hic1.jpg


دوریس دی در فیلم «مردی که زیاد می‌دانست» در مقابل جیمز استیورات برای هیچکاک بازی کرد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/hic2.jpg


گریس کلی در پشت صحنه «دختر شهرستانی» . کلی علاوه بر این فیلم در «ام را به نشانه قتل بگیر» و «دستگیری یک دزد» هم به ايفاي نقش پرداخت .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/hic3.jpg


اینگرید برگمن بازیگر معروف سوئدی در فیلمهای «طلسم‌شده» ، «بدنام» و «Under copricon» مقابل دوربين رفت .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/hic4.jpg


جنت لی حضوری کوتاه اما بسیار تأثیرگذار در فیلم «روانی» دارد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/hic5.jpg


جولی اندروز که شهرتش را مدیون فیلمهای موزیکالی چون «مری پاپینز» و «آوای موسیقی» است در فیلم «پرده پاره» در کنار پل نیومن حضور يافت .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/hic6.jpg


کیم نوواک و هیچکاک در پشت صحنه «سرگیجه» / نوواک در «سرگیجه» و «مارنی» بازی كرد .


منبع : khabaronline.ir

افسون 13 01-02-2013 10:49 AM

10 شخصیت محبوب و دوست داشتنی پیکسار!!
 
10 شخصیت محبوب و دوست داشتنی پیکسار!!



نوابغ حاضر در استودیو انیمشین سازی پیکسار ، خود را به عنوان رهبران دنیای انیمیشن در جهان به اثبات رسانده اند ؛ این امر نه تنها در امور فنی کار می باشد ، بلکه قدرت آنها در روایت کردن نیز به اثبات رسیده است . در مرکز هر یک از فیلمهای محبوب این استودیو ، شخصیتهای فوق العاده ای وجود دارند . به طور معمول ، فیلمهای انیمیشنی پیکسار، برخی از جذّاب ترین و سرگرم کننده ترین شخصیتهای ژانر انیمیشن را ایجاد کرده و به مخاطب ارائه داده اند . برای مثال : هنگامیکه فیلم "بالا" اکران شد ، شخصیت پیرمرد این فیلم انیمیشنی ، جایی مخصوص را در قلبهای ما برای خود باز نمود . در اینجا به معرفی ده شخصیت محبوب این استودیوی شگفت انگیز می پردازیم :


10. لوکسوی کوچک
نمایش داده شده در : لوکسوی کوچک ، لوگوی پیکسار


http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/pixar10.jpg


لوکسوی کوچک ، شخصیت اصلی انیمیشن کوتاه شرکت پیکسار در سال 1986 و با همین نام می باشد . این فیلم که مدّت زمانش دو دقیقه و سی ثانیه می باشد ، اوّلین ساخته این استودیو است و برای راه اندازی استودیو ساخته شد . امروز، این چراغ کوچک دوست داشتنی ، به نماد شرکت پیکسار تبدیل شده است .

در این فیلم کوتاه ، لوکسوی کوچک ، چراغ کوچک رومیزی به بازی با یک توپ لاستیکی مشغول است . در حالیکه لوکسو ، به حرکات عجیب و غریب او واکنش نشان می دهد . این منبع کوچک نور جذّاب ، در لوگوی رسمی پیکسار نشان داده می شود ؛ لوگویی که در ابتدای تمام فیلمهای انیمیشن ساخته شده در این استودیو دیده می شود . چه کسی تصور می کرد که این شخصیت ، تا این حد جذّاب باشد؟


9. رِیمی
نمایش داده شده در : راتاتوویی


http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/pixar9.jpg


اوووه ، یک موش! تصورش بسیار سخت است که یک جونده در لیست شخصیتهای محبوب باشد . امّا در رابطه با رِیمی باید استثنا قائل شد . او شخصیت فوق العاده جذّاب ، یکی از خلاقانه ترین انیمیشن های شرکت پیکسار بود : راتاتوویی (2007)

رِیمی موشی محلّی است که دوست دارد به یکی از سرآشپزان فرانسه تبدیل شود و برای اینکه به هدف خود دست یابد با نظافتچی رستوران پاریسیان ، طرح دوستی می ریزد .


8. ادنا موود
نمایش داده شده در : شگفت انگیزها


http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/pixar8.jpg


ادنا موود ، سردسته زنان در فیلم انیمیشنی باورنکردنیها به حساب می آمد . او فرصتی را برای درخشش یافت ، هنگامیکه بازنشستگی اجباری بر او تحمیل گشت تا آسیب وارد شده به لباس فوق العاده شگفت انگیز آقای شگفت انگیز را تعمیر نماید . ادنای کوچک ، عجیب و غریب ، و جسور، در نهایت مجموعه ای از لباسهای جدید و فوق العاده را برای اعضای خانواده طراحی کرده و می دوزد .

کارگردان فیلم شگفت انگیز ها ، براد بِرد ، در ابتدا از لیلی تاملین برای صدای ادنا دعوت نمود ، امّا هنگامیکه خانم تاملین اشتیاق آقای بِرد را به این شخصیت می بیند ، از او می خواهد که خودش صدای ادنا را اجرا نماید .

ادنا یک زن کوچک می باشد که قدرتی ده برابر اندازه خودش دارد و تنها یک اَبَر قهرمان قادر به درک چنین شخصیت فوق العاده ای می باشد .


7. ایو
نمایش داده شده در : وال- ای


http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/pixar7.jpg


ایو (ارزیاب فرازمینی پوشش گیاهی) ، یک روبات جذّاب و هنری است که برای یافتن نشان حیات در کره زمین و امکان سکونت دوباره در آن ، طراحی شده است . امّا او در این مأموریت با مشکلاتی روبه رو می شود ، هنگامیکه با جمع آوری کننده سیّار زباله که بسیار عجیب و غریب است ، روبه رو می گردد . هرچند او نگاه خصومت آمیزی نسبت به وال- ای دارد ، امّا در نهایت عاشق این روبات شگفت انگیز می شود و نمی تواند در مقابل او مقاومت نماید .

کارگردان این فیلم ، آندرو استانسون ، از طراح برجسته شرکت اَپِل ، جاناتان آیو (فردی که آی پاد ، آی مک ، و آی فون را طراحی کرده است) برای طراحی شخصیت ایو کمک گرفت .


6. مایک وازووِسکی
نمایش داده شده در : کارخانه هیولاها


http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/pixar6.jpg


مایک وازووِسکی ، یک هیولای سبز، بانمک و شبیه توپ تنیس می باشد که تنها یک چشم بزرگ دارد ؛ فیلم انیمیشن کارخانه هیولاها ، چهارمین ساخته استودیو پیکسار می باشد . صدای خاطره انگیز او را بیلی کیریستال اجرا نموده است ؛ مایک همراه با دوست پشمالوی خود ، سالی ، کودکان را هنگام خواب ترسانده و جیغهای آنها را جمع آوری می کردند ؛ برای قدرت و گسترش قلمرو هیولاها ، نیاز مبرمی به این جیغها وجود داشت . مایک در ابتدا مردد است که کودک نازی به نام بوو را بترساند ، کودکی که در جهان آنها سرگردان می شود . هرچند در انتها به سالی کمک می کند تا این کودک را بیابند و به جهان انسانها باز گردانند .


5. آقای شگفت انگیز
نمایش داده شده در : شگفت انگیزها


http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/pixar5.jpg


باب پار (یا آقای شگفت انگیز) ، یک اَبرقهرمان است که زندگی مخفیانه و معمولی را با خانواده قدرتمند و مرموز خود در حومه شهر می گذراند . باب برای مبارزه با خستگی از چنین وضعیتی ، با رفیق خود به نام فوروزن ، به عنوان جنگجو ، مبارزه می کند . زمانی زندگی برای پار هیجان انگیز می شود که او وارد طرح شیطانی دانشمندی به نام سندروم می شود ؛ طرحی که او را در مقابل روباتی قرار می دهد که اساساً برای کشتن آقای شگفت انگیز طراحی شده است .


4. باز لیزری
نمایش داده شده در : داستان اسباب بازی


http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/pixar4.jpg


باز لیزری ، یک تکاور فضایی است که تمامی امکانات از جمله انواع زنگها و سوت ها را در اختیار دارد : پرتو لیزری ، حرکات کاراته ، بال های پروازی ، و باوری محکم و غیر قابل تزلزل که او به فرمان ستاره برای انجام عملیاتی سرّی به زمین آمده است . با آزردگی بسیار زیاد برای وودی ، باز وارد صحنه زندگی می شود و به عروسک مورد علاقه اندی تبدیل می گردد .

در قسمت دوم مجموعه داستان اسباب بازی ، باز قهرمان با بر عهده گرفتن عملیاتی ، به دنبال نجات موری از انبار اسباب بازی های اَل می افتد ؛ وودی برای نجات دختر کابوی زیبا به نام جسی از دستان این موجود بدطینت ، خود را وارد این انبار کرد . باز در میان مردم ، از کوچک و بزرگ ، طرفداران بسیاری را به سوی خود جذب کرده است . و چهره او یکی از باشخصیت ترین چهره هایی است که در میان شخصیتهای ساخته شده در پیکسار می توان دید .


3. دوری
نمایش داده شده در : در جستجوی نمو


http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/pixar3.jpg


چهره نِمو، این دلقک ماهی کوچک و شیرین ، شاید اولین تصویری باشد که از این اولین در ذهن شما باقی مانده است ؛ فیلم در جستجوی نِمو که یکی از پرفروش ترین فیلم های سال 2003 محسوب می شود . امّا دوری ، این ماهی گِرد که کمی احمق نیز به نظر می آید و حافظه خوبی نیز ندارد ، در واقع شخصیت فوق العاده این فیلم انیمیشنی است . دوری ، یکی از خنده دارترین شخصیت هایی است که تاکنون در استودیو پیکسار طراحی و ساخته شده است . تاکنون ، کسی نیز نظر مخالفی در این باره نداده است . او با روحیه ای مثبت و آزاد ، به پدر نِمو ، یعنی مارلین ، کمک می کند تا پسر گم شده اش را بیابد و در این راه ، هر کمکی که بتواند انجام می دهد .


2. وال- ای
نمایش داده شده در : وال - ای


http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/pixar2.jpg


وال- ای (جمع آوری کننده مواد زائد از روی زمین) ، شخصیت محبوب سینمایی سال 2008 می باشد . او با چشمهایی فوق العاده و بسیار گویا ، رفتاری خام و ناآزموده ، و بی گناهی کنجکاوگونه ، شخصیتی بود که قلب بسیاری از علاقه مندان به سینما را تسخیر نمود و حتّی روبات مدرن و جذابی چون ایو نیز که تنها به دنبال انجام مأموریت خود است ، نیز عاشق او می شود .

وال- ای ، آخرین روبات باقی مانده بر روی کره زمین است ، که پس از آنکه انسانها زمین را پر از زباله کرده و آن را ترک کردند ، بر روی زمین رها شده است ؛ مردمی که برای زنده ماندن این کره خاکی را رها نمودند . او بسیار تنها است ، امّا حتّی این تنهایی خسته کننده و طاقت فرسا ، سبب نمی شود تا او کار معمول خود را انجام ندهد - جمع آوری زباله .

بِن بِرت صدای این شخصیت فوق العاده را طراحی کرده است . او در این رابطه اظهار داشته است : "زبان جهانی آهنگ ... درست مانند یک کودک نوپا"


1. وودی
نمایش داده شده در : داستان اسباب بازی


http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/pixar1.jpg


هنگامیکه داستان اسباب بازی در سال 1995 بر پرده سینماها ظاهر گشت ، این کلانتر وودی دوست داشتنی (با صدای تام هنکس) بود ، اسباب بازی کابوی با حس ماجراجویی ، که دل مخاطبان را در نقاط مختلف جهان پیش خود برد ؛ اسباب بازی که بیش از 6 سال ، همراه اندی بود . وودی ، اسباب بازی مورد علاقه اندی بود ؛ امّا همه چیز زمانی تغییر می کند که باز لیزری وارد ماجرا می شود . باز لیزری ، بیشتر صدای وزوز را به یاد ما می آورد ، امّا وودی شخصیتی احساساتی است که قلب ما را تسخیر نموده است .


تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ

افسون 13 01-03-2013 08:27 AM

برای ۱۱۷ مین سالروز مهمترین اتفاق هنری تاریخ
 
برای ۱۱۷ مین سالروز مهمترین اتفاق هنری تاریخ


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/151880.jpg


۱۱۷ سال قبل بود که اولین فیلمهای تاریخ سینما به نمایش عمومی درآمد . برادران لومیر مخترعان سینما و سازندگان نخستین فیلمها ، در روز ۲۸ دسامبر سال ۱۸۹۵ در سالن نمایش «گران کافه» واقع در بولوار کاپوسین پاریس ، سینما را برای اولین بار به جهانیان معرفی کردند . آن روز چشمهای دنیا با شگفتی بر روی تصاویر متحرک پردۀ سفید زیرزمین گران کافه خیره مانده بود . پرده ای که در ابتدای نمایش ، عکسی سیاه و سفید از میدان مشهور بلکور در شهر لیون فرانسه را نمایش می داد ، بعد از چند لحظه تبدیل به تصویری متحرک از کالسکه ای شد که به سمت تماشاگر می آمد . و به دنبال آن ، همۀ تحرک و جنب و جوش میدان و خیابانها و وقایع زندگی روزمرۀ مردم بر پرده نقش بست . به مدد اختراع نبوغ آمیز برادران فرانسوی ، تصاویر ثابت عکسها بالاخره زنده شد و قطار زندگی بر روی پرده به گردش درآمد . ابداع لومیرها سرآغازی بود برای عینیت یافتن تمام رؤیاهای بشر .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...inema.com_.jpg

(پوستر نمایش سینماتوگراف برادران لومیر)


نویسنده‌ی کافه سینما ادامه می‌دهد : قبل از این رویداد بزرگ و جنجالی که دنیا را تکان داد ، توماس ادیسون نوعی دستگاه به نام کینه توسکوپ (متحرک نما) اختراع کرده بود که بیشتر شبیه ماشین شهر فرنگ بود و تماشاگر می توانست تک نفره از طریق یک روزنه به درون آن نگاه کند و با چرخاندن یک دسته ، تصاویری متحرک ببیند . مشکل عمدۀ این دستگاه که به اندازۀ یک میز تحریر بود ، این بود که در یک زمان بیشتر از یک نفر نمی توانست از آن استفاده کند . اما دستگاه سینماتوگراف لوئی و اوگوست لومیر، هم یک دوربین فیلمبرداری سبک وزن و قابل حمل بود و هم یک پروژکتور و وسیله ای برای نمایش دادن فیلم بر روی پرده . بنابراین ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ را روز تولد سینما می دانند و لومیرها را به عنوان پایه گذاران سینما و بانیان نمایشهای عمومی و همگانی در سالنهای سینما به شکل امروزی می شناسند . چرا که آنها موفق شدند تلاشهای ادیسون و مخترعینی مثل ادوارد مایبریج و امیل رینو و اتین ژول ماره را به ثمر برسانند . اولین تماشاگران مشتاق سینما برای اولین بار در پاریس موفق شدند شاهد اولین نمایشهای عمومی تصاویر متحرک بر روی پردۀ سینما باشند . لومیرها با افتتاح اولین سالنهای سینما اولین گامها را هم در علاقه مند کردن مردم به این پدیدۀ جدید برداشتند . از سوی دیگر نیاز مردم به هیجان و سرگرمیهای گروهی باعث شد که در سراسر جهان از سینما استقبال شود . سینما تنها در طی دو دهه به موفقیتی غیرقابل انتظار دست یافت و به عنوان تأثیرگذارترین هنر/ صنعت / رسانۀ گروهی شناخته شد و حتی در خط مقدم بحثها و نبردهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی ایستاد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...rikh30nema.jpg

(رستوران گران کافه در پاریس)


برادران لومیر سازندۀ فیلمهایی بودند که امروزه مستند نامیده می شوند . آنها در مرحلۀ ابتدایی تاریخ سینما با دوربین ابداعی خود به سراسر جهان سفر کردند و تصاویری از اتفاقهای جالب و مکانهای مهم را ثبت کردند . لومیرها به شیوۀ خودشان و به شکل ظاهراً سهل و ممتنعی ، از طریق مسیر تأثیرگذار سینما توانستند روح دوران خود را در چنگ بگیرند . با اینکه فیلمهای آنها فرم و سبک ساده ای دارند و معمولاً از یک نما تشکیل شده اند ، اما در عین حال نمی توان گول ظاهر ساده شان را خورد . چرا که لومیرها در همین آثار سینمای اولیه با ترفندهای بیان گرایانه و انتخاب موقعیت دوربین و شیوۀ قاب بندی ، تصویر را تحت تأثیر قرار می دادند و بر جنبه های خاصی از همان رویدادهای ساده تأکید می کردند و از مفاهیم عادی واقعیت فراتر می رفتند . مثلاً در فیلم مشهور «ورود یک قطار به ایستگاه سیوتا» (۱۸۹۵) لومیرها با قرار دادن دوربین در زاویه ای حاد نسبت به قطار ، در اولین تماشاگران سینما احساس هراس و وحشت به وجود آوردند . و یا در فیلم کوتاه اما درخشان «باغبان آبپاشی شده» (۱۸۹۵) از یک حادثۀ واقعی یک کمدی خلق کردند . نکته ای که هنوز آثار لومیرها را جذاب و درگیرکننده می کند این است که آنها تصاویری منتخب از لحظات زندگی روزانۀ مردم را به فیلم تبدیل کردند و ذوق و نبوغشان را هم در جهت زیباتر کردن میزانسن هایشان به کار گرفتند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...khe30nema2.jpg

(ورود یک قطار به ایستگاه سیوتا)


با اختراع سینماتوگراف راه انسان برای ارتباط به شکل گسترده و بی انتها باز شد و تاریخ وارد یک دوران تازه شد . تنها چند سال بعد از پیدایش سینما ، دنیا متوجه شد که این پدیدۀ نوظهور و جهان شمول چه قابلیتهایی برای درک و بازنمایی رؤیاها و اندیشه ها و پرسشهای همیشگی و بی پاسخ انسان دارد . نفوذ رو به گسترش و شگفت انگیزی که سینما در زندگی مردم در دهه های اخیر داشته ، ادامۀ منطقی مسیری است که سینما به عنوان یک محفل زنده و قدرتمند در سراسر جهان طی کرده است . هنر- صنعت - رسانه ای که نه تنها خلأهای احساسی و عاطفی موجود در زندگی انسانها را پر کرده ، بلکه مثل یک ابزار تأثیرگذار و جریان ساز میان همۀ اقشار جامعه نفوذ پیدا کرده و همۀ مرزها و فاصله ها را در جهان شکسته است .



http://www.seemorgh.com/uploads/1391...khecinema3.jpg


منبع : caffecinema.com

افسون 13 06-05-2014 02:44 PM

داریوش مهرجویی : "گاو" هنوز نفس میکشد!!!
 
داریوش مهرجویی : "گاو" هنوز نفس میکشد!!!








یک پخش کننده فرانسوی که تنها فیلمهای قدیمی و آثار گرانبهای تاریخ سینمای جهان را خریداری و پخش می‌کند ، سرانجام پس از مدتها مذاکره از یک سو و بازسازی دیجیتالی فیلم «گاو» از سوی دیگر، این اثر درخشان داریوش مهرجویی از روز چهارشنبه ، چهارم ژوئن در سینما «رفله» واقع در خیابان شامپولیون ، منطقه پنجم پاریس ، جنب دانشگاه سوربن پاریس و سپس در برخی دیگر از شهرهای فرانسه اکران خواهد کرد؛ رویداد مهمی که در بانی فیلم ، آن هم در این مقطع که مهرجویی با شدید‌ترین نقد‌ها روبه روست ، رسانه‌ ای شد .

هنگامی که پخش فرانسوی تمایل نشان داد که حقوق «گاو» را خریده و به نمایش درآورد ، تنها یک کپی ۳۵ میلی متری بسیار صدمه دیده و غیرقابل نمایش در فرانسه وجود داشت و از سویی ، زیرنویس فرانسوی آن چندان خوب نبود و در ادامه کپی جدید به شکل دیجیتال در تهران تهیه شده و با زیرنویسی فرانسوی تازه آماده نمایش شد . در بروشور فیلم که پخش کننده فرانسوی در اختیار منتقدان قرار داده ، جدا از مطالبی درباره داریوش مهرجویی و اهمیت این فیلم به معرفی ساعدی، نویسنده «گاو» و تجلیل از از عزت االله انتظامی پرداخته شده است . نخستین حضور جهانی «گاو» مربوط به چهل و پنج سال پیش و جشنواره ونیز۱۹۷۱ بازمی‌گردد . «گاو» در جشنواره ونیز بدون زیرنویس به نمایش درآمد .

با وجود این ، به دلیل قدرت تصویری شگرف و میزانس و سناریو درخشان و بازیهای ستایش آمیز این فیلم ، توجه بسیاری را به خود جلب کرد و توانست جایزه منتقدین جهانی جشنواره ونیز‌‌ همان سال را به دست آورد . «گاو» سپس راهی جشنواره شیکاگو شد و جایزه هوگو نقره‌ای را برای عزت الله انتظامی به ارمغان آورد که این نخستین جایزه برای یک هنرپیشه ایرانی در صحنه جهانی است . گاو همچنین در بخش «پانزده روز کارگردانان» جشنواره کن سال بعدش به نمایش درآمد و رفته رفته ، داریوش مهرجویی ، تنها پرچمدار سینمای ایران در آن روز‌ها ، در صحنه جهانی شد و این اتفاق برای کارگردانی فیلمی که از سال ۴۸ تا ۴۹ توقیف بود ، عملاً مصونیت به وجود آورد ؛ فیلمی که به گفته احسان نراقی ، در همان زمان محمدرضا پهلوی دیده شد و آخرین شاه پهلوی پیامش را دریافت کرد .


منبع : caffecinema.com


افسون 13 06-06-2014 11:39 AM

زیباترین لباس های ساقدوش عروس در به یادماندنی ترین فیلمها
 
زیباترین لباس های ساقدوش عروس در به یادماندنی ترین فیلمها





http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/200180.jpg



جولین پاتر در فیلم عروسی بهترین دوست من


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz11.jpg



سامانتا بیکر در فیلم شانزده شمع







http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz12.jpg



سالی در فیلم هنگامی که هری، سالی را ملاقات کرد
"فیلم کلاسیک دهه ی 80"




http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz13.jpg



پگی فلمینگ در فیلم عروس فراری




http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz14.jpg




کلر کلری در فیلم عروسی ناخوانده




http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz15.jpg



جان در فیلم 27 لباس
"این فیلم در دوران سلطنت ملکه ویکتوریا هم دوست داران زیادی داشته است"




http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz16.jpg



میراندا شارلوت و سامانتا در فیلم روابط زناشویی در شهر



http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz17.jpg


بوهو در فیلم عروسها



http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz18.jpg



فیلم من مردها را دوست دارم


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz19.jpg


فیلم ارواح در گذشته ی دخترها



http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz20.jpg


فیلم ساقدوش ها



http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz21.jpg



گنا و رگان و کتی در فیلم مردان مجرد



http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz22.jpg



داگس در فیلم آتش مرگ



http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/rz23.jpg



www.seemorgh.com/culture

افسون 13 06-07-2014 11:06 AM

ملکه برفی ، بهترین فیلم جهانی انیمیشن کودکان در سال 2014
 
ملکه برفی ، بهترین فیلم جهانی انیمیشن کودکان در سال 2014



http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/197876.jpg



Frozen یا همان ملکه برفی ، در سال جاری میلادی موفق به دریافت هشتاد و ششمین جایزه‌ی اسکار در بخش انیمیشن بلند شد . همچنین ‌‌‌‏جایزه اسکار برای بهترین پویانمایی و بهترین موسیقی را از آن خود کرد .

این انیمیشن در هفتاد و یکمین دوره‌‌‌‏ی گلدن گلوب ۲۰۱۴ نیز برنده‌‌‌‏ی جایزه بهترین انیمیشن شد .

مجموع فروش این فیلم انیمیشن برنده اسکار ، در بازار آمریکای شمالی از مرز 400 میلیون دلار گذشت و اکنون پرفروش‌ترین فیلم انیمیشن تاریخ است .


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/froz1.jpg


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/froz3.JPG


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/froz4.JPG


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/froz5.JPG


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/froz6.JPG


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/froz7.JPG






افسون 13 06-08-2014 11:03 AM

نگاهی به 16 فیلم عاشقانه








فرق است بین یک کمدی رمانتیک صرفاً شیرین و حال خوب کن و یک کمدی رمانتیک ماندگار . اگر بخواهیم به این شکل به قضیه نگاه کنیم ، "وقتی هری سالی را ملاقات کرد" جزو کمدی رمانتیکهای . ماندگار تاریخ سینماست .




وقتی هری ، سالی را ملاقات کرد بر خلاف بی‌خواب در سیاتل ، زیاد هم فانتزی و خوشبینانه نیست و همچون پیام داری شخصیتهایش از شدت معصومیت و سادگی در برخی از لحظات ابله به نظر نمی‌رسند! در این فیلم تقدیر و سرنوشت قرار نیست همه کارها را برای رسیدن شخصیتهای اصلی انجام دهند ؛ تقدیر این‌جا تنها بخشی از یک پروسه طولانی و پیچیده است . وقتی هری ، سالی را ملاقات کرد همان ایده محبوب افرون که «دو نفری که برای هم ساخته شده‌اند باید به هم برسند» را بسیار واقع‌بینانه‌ تر از آن دو فیلم دیگر مطرح می‌کند . در این فیلم بحث نقش گذشت زمان و تجربیات انسانها در شکل دادن یک رابطه موفق ، کاملاً ملموس و با جزئیات به تصویر کشیده می‌شود . بحث تأثیر روابط جنسی بر دوستی زن و مرد و گره‌ها و پیچیدگی‌هایی که همیشه در روابط عاشقانه وجود دارند و برای از بین بردنشان باید به درک درستی از خود و طرف مقابل رسید. این فیلمی است که به خاطر نشان دادن شکست‌ها و سرخوردگی‌ها ، لحظات عاشقانه‌اش بیشتر به دل آدم می‌نشیند .



http://www.seemorgh.com/uploads/1392...tine-day-2.jpg




غرور و تعصب (به انگلیسی : Pride & Prejudice) به کارگردانی جو رایت برگرفته از کتاب بسیار مشهور غرور و تعصب از نویسندهٔ انگلیسی ، جین آستن است .

کیرا نایتلی بازیگر انگلیسی تبار هالیوود برای بازی در این فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شده‌ است .




http://www.seemorgh.com/uploads/1392...tine-day-3.jpg




این فیلم ماجرای عشق پرشور دو جوان به نام‌های جنیفر و الیور را روایت می‌کند که پایانی دردناک دارد . خلاصه این فیلم را می توان در یک جمله خلاصه کرد که : عشق یعنی مجبور نباشی بگویی متأسفم .

موسیقی این فیلم یکی از محبوب‌ ترین آهنگهای چهار دهه گذشته است که تا کنون اجراهای مختلفی داشته است . این موسیقی در سال ۱۹۷۱ میلادی برنده جایزه اسکار شد . داستان عشق نام فیلمی است که در سال ۱۹۷۰ میلادی بر اساس رمانی از اریک سگال ساخته شد .


http://www.seemorgh.com/uploads/1392...tine-day-4.jpg




صبحانه در تیفانی (به انگلیسی : Breakfast at Tiffany's) فیلمی به کارگردانی بلیک ادواردز و بازی آدری هپبورن ، محصول سال ۱۹۶۱ کمپانی پارامونت پیکچرز می‌باشد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1392...tine-day-5.jpg




«بی خواب در سیاتل» از تصمیم سام بالدوین (تام هنکس) برای ایجاد یک تغییر واقعی ، آغاز می شود ، تغییری که هدفش ایجاد تحول در زندگی خود و پسرش جونا است و ما درکنار این پدر و پسر، با دو شخصیت انی (با بازی مگ رایان) و والتر طرفیم که تازه با هم نامزد شده اند ، اما انی که در جستجوی عشقی کامل است ، هنوز در انتخابش مردد است که پاره شدن لباس عروسی او در همان دقایق آغازین فیلم ، اولین نشانه فیلمی ست که به سرنوشت و تقدیر انسانها اعتقاد دارد و کاراکتر اصلی خود (انی) را که در ابتدای فیلم هنگام تماشای شاهکار لئومک کری «ملاقات بیادماندنی» طعنه آمیز می گوید : «سرنوشت چیزیه که ما خودمون اختراعش کردیم ، چون نمی تونیم این حقیقت رو که همه چیز اتفاقی رخ میده رو بپذیریم» را به جایی می رساند که به نشانه های دنیای پیرامون ، ایمان بیاورد .




http://www.seemorgh.com/uploads/1392...tine-day-6.jpg



این فیلم کمدی داستان هشت زوج را در یک ماه پیش از کریسمس روایت می‌کند . این آدمها هر کدام به نحوی گرفتار عشق می‌شوند ، برخی خود را آدمهای اشتباهی می‌ یابند و برخی دیگر به جستجوی عشق حقیقی و درست خودشان هستند ...


http://www.seemorgh.com/uploads/1392...tine-day-7.jpg


کازابلانکا (به انگلیسی : Casablanca) نام یکی از فیلمهای نام‌آور در تاریخ سینماست . این فیلم که در سال ۱۹۴۲ توسط مایکل کورتیز کارگردانی شده‌ است ماجرای عاشقانه‌ای را در گیرودار جنگ دوم جهانی به تصویر می‌کشد . کازابلانکا با هنرنمایی دو هنرپیشه نامدار تاریخ سینما همفری بوگارت و اینگرید برگمن و با فیلمنامه و گفتار پُرکشش ، خوش درخشید و در شمار ماندگارترین فیلم‌های کلاسیک سینما جای گرفت . برخی آن را بهترین فیلمی می‌دانند که تاکنون در سیستم استودیویی هالیوود ساخته شده‌است . کازابلانکا بارها و در نظرسنجی‌های گوناگون بهترین فیلم عاشقانهٔ تاریخ سینما شناخته شده‌است .




http://www.seemorgh.com/uploads/1392...tine-day-8.jpg



این فیلم داستان یک زوج دور از ذهن است که پس از دوره تحصیل دبیرستان خود گرفتار عشق می‌شوند و باید یک تصمیم جدی بگیرند....



http://www.seemorgh.com/uploads/1392...tine-day-9.jpg



شکسپیر عاشق (به انگلیسی : Shakespeare in Love)، نام فیلمی است در ژانر درام و رومانس که جایزهٔ اسکار بهترین فیلم را در سال ۱۹۹۸ بدست آورد . بخش عمدهٔ داستان این فیلم ، تخیلی است ولی بخشهای کوچکی از آن با حقایق زندگی شکسپیر منطبق است .





http://www.seemorgh.com/uploads/1392...ine-day-10.jpg



فیلمی ۱۲۴ دقیقه‌ای به کارگردانی راجر مایکل با بازی جولیا رابرتز است . این فیلم داستان عاشقانه صاحب یک کتابفروشی است که عاشق یک بازیگر مشهوری می‌شود که به مغازه اش می‌آید و در نهایت این دو زندگی عاشقانه خود را ...



http://www.seemorgh.com/uploads/1392...ine-day-11.jpg


این فیلم داستان سفر یک دختر جوان انگلیسی در حدود سال 1900 به فلورانس ایتالیا است . او در آنجا با یک مرد غیرعادی و متفاوت روبرو می‌شود و....




http://www.seemorgh.com/uploads/1392...ine-day-12.jpg


از درون آفریقا (به انگلیسی: Out of Africa)، نام فیلمی است در ژانر زندگینامه ، درام و رومانس که به کارگردانی سیدنی پولاک در سال ۱۹۸۵ ساخته‌ شد . این فیلم ۷ جایزهٔ اسکار، از جمله جایزهٔ اسکار بهترین فیلم را در سال ۱۹۸۵ بدست آورد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1392...ine-day-13.jpg


در سال 1930 در اتریش، یک زن جوان (اندروز) برای مراقبت از هفت فرزند بازیگوش یک سروان نیروی دریایی بازنشسته (پلامر) به خانه او می‌رود . این دو در نهایت خود را در حال سقوط در عشق می‌بیندد و...




http://www.seemorgh.com/uploads/1392...ine-day-14.jpg



داستان فیلم اما درباره یک زندگی یک دختر در دهکده ای در سده 19 انگلیس است . این فیلم بر اساس داستانی از جین آستین نویسنده مشهور انگلیسی ساخته شده است . این دختر در گیر و دار شناخت خواستگاران و عاشقان خود است تا در نهایت متوجه می‌شود که چه کسی عاشق حقیقی اوست و...



http://www.seemorgh.com/uploads/1392...ine-day-15.jpg



فیلم جایی در زمان درباره یک نویسنده است که با استفاده از تلقین به خود سعی می‌کند عشق را تجربه کند ، او با دیدن تصویری از یک زن بسیار زیبا تصمیم می‌گیرد با او دیدار کند و...




http://www.seemorgh.com/uploads/1392...ine-day-16.jpg



بوسه فرانسوی (به انگلیسی : French Kiss)
فیلمی عاشقانه است با شرکت مگ رایان، کوین کلین و ژان رنو به کارگردانی لارنس کاسدان . ترس از پرواز یک زن جوان (رایان) را از پرواز به پاریس و قراردادهای دارویی باز می دارد و در همین حال پس از نرفتن به پرواز بر می‌گردد و نامردش را با ...




افسون 13 06-09-2014 12:09 PM

خاطرات و عکس‌های به یاد ماندنی از گلدن گلوب های قدیمی





هفتاد و یکمین دوره برگزاری مراسم گلدن گلوب

هفتاد و یکمین دوره جوایز سالانه گلدن گلوب یکشنبه 12 ژانویه 2014 (دوشنبه 23 دی به وقت ایران) برگزار شد . این مراسم به طور زنده از شبکه ان‌ بی‌ سی پخش شد . انجمن مطبوعات خارجی هالیوود (HFPA) بانی جوایز گلدن گلوب و شرکت دیک کلارک پروداکشنز (dcp) مراسم این دوره جوایز گلدن گلوب 2014 را در بورلی هیلتن برگزار کردند . جوایز سالانه گلدن گلوب از معدود جوایزی است که دستاوردها در دو بخش فیلمهای سینمایی و آثار تلویزیونی را مورد تقدیر قرار می‌دهد . گلدن گلوب پس از اسکار مهمترین جایزه سینمایی در آمریکاست . در خیلی از بخشها برنده جایزه گلدن گلوب ، اسکار را نیز می برد . واین بار به مناسبت هفته گلدن گلوب اعضای HFPA ژان پل و ژولیت میچاد تاریخ چند ساله ی گلدن گلوپ را مورد بررسی قرار داده اند که در زیر نگاهی به آن خواهیم انداخت .

دهه ی هفتاد :
شاید در ابتدا ، وقتی نام دهه ی هفتاد به گوش برسد ناگهان ما را به یاد جنگ ویتنام و دوران پُر فراز و نشیب آن زمان بیاندازد . اما باید گفت منظور ما در اینجا از دوره ی هفتاد مربوط می شود به برگزاری مراسم گلدن گلوب در این دوره و نگاهی به بهترینهای هالیوودی و نامزدهای دریافت جوایز اسکار در این دوران و یاد آوری نام ستارگان سینما و تلویزیون در این سالها که نقش بسیاری را در برگزاری مراسم گلدن گلوب داشته اند . یادآوری فیلمهای بسیار معروفی چون : شکارچی گوزن ، روز بهشت ، نیمه شب ، شنبه شب و ... که همگی آنها جزء بهترین ساخته ها بوده اند .


در طول این دهه ، HFPA قادر به تجمع هالیوودیها برای برگزاری این جشن سالانه شد و اعتبار بسیاری به دست آورد . جشنهایی که پُر از لحظات بسیار به یاد ماندنی و زیبا می باشد . چه مثالی بهتر از اینکه بت میدلر بعد از دریافت جایزه برای بهترین بازیگر کمدی در سال 1980 برای فیلم Rose تندیس خود را در زیر میز قرار داد و این از چشم همگان به دور نماند و عکسهای بسیاری از این صحنه شکار شد . داستین هافمن هم که دهه ی 70 بهترین و طلایی ترین دوران زندگی او بود ، خاطرات زیادی دارد که تمامی آنها را به اشتراک گذاشته است . و آنچه در مورد جک نیکلسون معروف ، که طرفداران زیادی دارد و گفنتیها درباره ی او بسیار است .

در تاریخ 26 ژانویه سال 1974، آل پاچینوموفق به دریافت جایزه ی گلدن گلوب برای فیلمSerpico شد . استعداد ذاتی او باعث شده که همیشه جزء بهترینها باشد . هرچند نیویورکیهای دیگری مانند جین هکمن و رابرت دووال و البته هافمن هستند که موفق به دریافت سیزده مورد نامزدی درطول برگزاری سه گلدن گلاب شدند ، اما هنوز هم ، پاچینو با پانزده بار نامزد دریافت جایزه ی گلدن گلوب در طول چهار دوره از برگزاری این مراسم رکورددار می باشد .



http://www.seemorgh.com/uploads/1392...lden-globe.jpg


در سال 1981، رابرت دنیرو برای فیلم Raging Bull بهترین شد و این در حالی بود که تعداد زیادی از هنرمندان و ستاره های هالیوودی در پشت دوربینها با چالشهای بسیاری برخوردار بودند . در سال 1981، رابرت ردفورد برنده بهترین فیلم شد . در همان زمان فرزندان تعدادی از هالیوودهای معروف شروع به انجام فعالیت هایی متفاوت کردند و مثلاً جین فوندا برای فیلم Pondwith که با بازی پدرش و کاترین هپبورن انجام شد ، تبلیغات زیادی انجام داد .

مایکل داگلاس به عنوان تهیه کننده ی فیلم One Flew Over the Cuckoo’s Nest جزء بهترینها شد . همچنین قسمتی از فیلم McMurphy به خاطر بازی بی نظیر کرک ، کسی که بازی زیبای او در سکانسها کاملاً درخشان است ، انتخاب شد و جایزه گرفت . عادلانه نیست که نامی از جک نیکلسون را نیاوریم . او هم در گلدن گلوپ سال 1976 به خاطر بازی در کنار ستارگانی چون لوئیس فلچر و میلوس فورمن برنده ی جایزه شد .


http://www.seemorgh.com/uploads/1392...den-globe1.jpg


در همان سال ، بهترین موسیقی به جان ویلیامز برای فیلم Jaws تعلق گرفت . موسیقیهای این هنرمند در پُر فروش شدن فیلمها تأثیر بسزایی گذاشته است . چه کسی فکر می کرد در سال 1974 فیلم جورج لوکاس و استیون اسپیلبرگ به خاطر موسیقی زیبای ویلیامز برنده جهانی شود ؟ و یا اینکه یک گروه از فیلمسازان نابغه به نامهای کوپولا د پالما ، اسکورسیزی که تأثیر ماندگاری بر نسلهای آینده خواهند گذاشت عنوان دریافت جایزه را در این مراسم به خود اختصاص دهند؟ در واقع غیر ممکن است که بتوانیم نامی از تمامی برندگان این مراسم از سال 1974 تا سال 1983 را برایتان بیان کنیم وتنها برای تجدید خاطره تعدادی از این اسامی را برایتان بیان کرده ایم . 1975: رومن پولانسکی چینی برای course ودر همان سال جنا رولاندزبرای فیلم A Woman Under the Influence که به کارگردانی همسرش جان کاسیویت برنده ی دریافت جایزه شد . و همچنین دایان کیتن برای فیلم Anni Hall هم منتخب دریافت جایزه بود .

و در آغاز دهه هشتاد مریل استریپ با شاهکار خود در این مراسم اعلام حضور کرد که هنوز هم رتبه بندی نشده است و او امسال با 28 نامزد دیگر در رقابت بود . در حال حاضر، او دارای رکورد دریافت 8 جایزه از گلدن کلوپ می باشد . برای تلویزیون ، فیلم های Kojak و Mashمورد علاقه ی طرفداران او می باشد . آلن آلدا ، بیل کازبی وکارول بیشترین جوایز را به خود اختصاص داده اند . در سال 1981 ( HFPA ) تصمیم گرفت مراسم ویژه ای را تأسیس کند که به واسطه ی درآمد های ناشی از آن بتواند در مصارف خیریه سرمایه گذاری و همچنین با این کار کمکی به صنعت سینمای هالیوود کرده باشد و همانطور که می بینید روز به روز این انجمن ( HFPA ) از احترام بیشتر و ژان پل و ژولیت میچاد ازطرفداران بیشتری برخوردار شده اند .

www.seemorgh.com/culture



افسون 13 06-12-2014 08:09 PM

16 بازیگر محبوب هالیوود و اولین نقشهای برترشان + تصاویر
 
16 بازیگر محبوب هالیوود و اولین نقشهای برترشان + تصاویر




http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/139772.jpg





http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_ap.jpg


آنجلینا جولی : Cyborg 2 سال 1993




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_aq.jpg


ناتالی پورتمن : فیلم لئون - 1994




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_ar.jpg


اوا مندز : فرزندان ذرت 5 : زمین های وحشت - سال 1997




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_as.jpg


کیت بلانشت : جاده بهشتی - 1997




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_at.jpg


دورور باریمور : فیلم Altered States سال 1980




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_au.jpg


اسکارلت جوهانسون : فیلم شمال - 1994




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_av.jpg


جودی فاستر : فیلم تلویزیونی تهدید روی کوه - 1970




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_aw.jpg


دمی مور : فیلم انگل سال 1982




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_ax.jpg


مریل استریپ : جولیا - 1977




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_ay.jpg


جیمی لی کورتیس - هالووین - 1978





http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_az.jpg


نیکول کیدمن : سریال تلویزیونی نهر پنج مایلی - 1983




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_b1.jpg


مونیکا بلوچی : فیلم دراکولای برام استوکر - 1992




http://www.seemorgh.com/uploads/1391/05/first_b2.jpg


جولیا رابرتز : فیلم رضایت - 1988




http://www.seemorgh.com/uploads/1391...n-Drescher.jpg


فران درسچر : تب شب شنبه - 1977




http://www.seemorgh.com/uploads/1391...ifer-Beals.jpg



جنیفر بیلز - فیلم بادیگارد من - 1980




http://www.seemorgh.com/uploads/1391...m-Basinger.jpg


کیم باسینگر : سریال تلویزیونی Starsky and Hutch سال 1976



www.seemorgh.com/culture


افسون 13 06-13-2014 07:41 PM

تماشای این 10 فیلم را از دست ندهید!
 
تماشای این 10 فیلم را از دست ندهید!





1. "درون لوین دیویس" : دمدمی بودن ، اتفاقهای غیرمنتظره ، حوادث سورئال نامأنوس و حالت ذهنی شانزدهمین فیلم برادران کوئن تمام سال با من مانده است . تفسیرهای مختلفی درباره شخصیت اصلی این فیلم با بازی اسکار آیزک که نقش یک خواننده فولک گرینویچ را بازی می کند منتشر شده اما این ایده را باور می کنم که برادران کوئن می خواستند به ما انسانی را نشان دهند که با وجود تمام استعدادش تبدیل به باب دیلن بعدی نشد .

2.
"او": اسپایک جونز که هیچ وقت در زمینه فیلمهای سینمایی به اندازه بعضی از هم‌دوره‌ایهایش که در اوایل دهه 1990 شروع به کار کردند پُرکار نبود با فیلم "او" بالاخره به سرحد کمال خود رسید . این فیلم احساسی ، تأثیرگذار و گیرا در آینده ای نزدیک به عشق نگاه می اندازد . جونز که برای اولین بار از روی فیلمنامه خودش فیلم می ساخت ، با استفاده از گرما و عمق بازیگری خواکین فینیکس و اسکارلت جوهانسون پیش زمینه تنهایی شهری و نیاز ارتباط برقرار کردن را با زیبایی هرچه تمامتر به نمایش می گذارد .


3. "جاذبه" :
جذب‌ کننده نگاهها ، نفس گیر، چیزی که قبل از این مشابه اش دیده نشده و فیلمی که باید آن را به صورت سه بُعدی و در سینماها تماشا کرد . صداهای عالی و سکوت های خارق‌العاده ، تمامی اینها صفاتی هستند که همه منتقدان با آنها درباره این فیلم موافق هستند . اما آیا آلفونسو کوآرون فیلمی بزرگ ساخته و یا تجربه ای بزرگ؟ احتمالاً پاسخ نزدیک به گزینه دوم است . با این حال این نقطه تحول مسیر حرفه ای یکی از با استعدادترین ، منتخب ترین و پویاترین کارگردانان دنیاست .


4.
"فرنسس‌ها" : نوآ بامباک موج نوی قدیمی فیلمهای فرانسوی را با این فیلم طوری نشان داده که به نظر کاملاً جدید می رسد . این فیلم که یک کمدی چابک ، پرانرژی و رسماً دست ساز و فیلمبرداری شده به صورت سیاه و سفید در سراسر شهر نیویورک است ، نمایانگر آن نوع تلاشهای بازگشت به ریشه است که نشان می دهد تمامی کارگردانان باید حداقل هر چند وقت یکبار تمامی حاشیه ها را از بین ببرند و ببینند از اول به چه علت می خواستند فیلم بسازند .


5.
"کلاهبرداری آمریکایی" : اگر صحبت از بازگشت به ریشه ها شد ، دیوید او راسل در فیلم "کلاهبرداری آمریکایی" و دو فیلم قبلی اش دقیقاً همین کار را انجام داده است و فیلمهای شخصی ، شدیداً پویا و عمیقاً تأثیرگذار ساخته که در مرکزشان شاهد بازسازی خود و عبور از چیزهایی هستیم که ممکن است انسان را بازدارند . در سالی که پر از گروه بازیگران درجه یک بود ، این ممکن است بهترینشان باشد .


6. "کلوب خریداران دالاس" : این فیلم که بر اساس اثر قبلی کارگردان و داستانی تا حدودی غیرمحتمل ساخته شده ، یکی از غیرمنتظره ترین موفقیتهای خلاقانه سال است . وزن کم کردن متیو مک کانهی و عکسهای جرد لتو در هنگام فیلمبرداری صحبتها درباره این فیلم را آغاز کرد ، اما این کارگردان فیلم یعنی ژان مارک ولی بود که توانست بازیگران و دست اندرکارانش را در این داستان که موضوع آن فردی مبتلا به بیماری ایدز است تبدیل به فعالی علیه ایدز می کند . نقش آفرینی های خارق العاده ، این درام کمدی را از هر نظر جذاب کرده اند .

7. "گرگ وال استریت" :
با وجود اینکه این فیلم از همان ابتدا بسیار جذاب است ، عادت کردن به لحن و برداشت ترنس وینتر و مارتین اسکورسیزی کمی طول می کشد . اما به محض اینکه مشخص شد این فیلم یک اپرای بزرگ کمیک در مقیاسهای بزرگ است ، همه چیز سر جای خود قرار می گیرد . با وجود مجموعه بزرگ بازیگران ، لئوناردو دی کاپریو تقریباً تمام نمایش را از آن خود می کند و مطمئناً یکی از بزرگترین نقشهای مسیر حرفه بازیگری اش را تجربه می کند .


8.
"کوتاه مدت 12": این فیلم ناشناخته که فیلمی واقعی در میان تمام فیلمهای برتر امسال و درام کم بودجه از دستین کریتون است ، به یک خانه کودکان بی سرپرست برای نوجوانان می پردازد که در آن سرپرستان خودشان تنها کمی بزرگتر از دیگران هستند . این فیلم که به طرز تعجب آوری از جشنواره ساندنس رد شد ، ممکن است در انتها به عنوان فیلمی در یادها بماند که در آن استعدادهای بری لارسن برای اولین بار در آن شناخته می شود .


9.
"لوایتن" : اول متوجه نمی شوید دارید چه چیزی تماشا می کنید ولی بعداً می فهمید در حال تماشای هزاران ماهی هستید که آنها را در آبهای موبی دیک نزدیک نیو بدفورد درو می کنند . این نمایش از نزدیک و توسط پرسپکتیوهای دوربین کوچک گرفته شده و حالت توهم مانندی ایجاد می کند که تا به حال مانند آن را ندیده اید . این فیلم مستند آزمایشی ساخته لوسین کستینگ تیلور و ورینا پاراول به هیچ فیلم دیگری شباهت ندارد و دید انسان را نسبت به فیلم تغییر می دهد .


10. "نبراسکا": فیلم جاده ای دقیق و نیشدار اما ملایم . الکساندر پین چنان با ناتوانی سنین پیری روبه رو می شود که به طرز معجزه واری درگیرکننده است . نقش آفرینی فوق العاده بروس درن به تماشاچیان چشمک نمی‌ زند و آنها را احساساتی نمی کند و فیلمبرداری سیاه و سفید فیلم هم زیبایی خلق می‌ کند هم ارتباطی با گذشته برقرار می‌ کند که موجب می شود تصویر منطقه ای که فیلمها و رسانه ها خیلی به آن نپرداخته اند بسیار قوی‌ تر شود .


منبع : banifilm.ir




افسون 13 06-14-2014 09:18 PM

گزارش تصویری : 30 سال بهترین بازیگران زن برنده اسکار!
 
گزارش تصویری : 30 سال بهترین بازیگران زن برنده اسکار!




http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/125399.jpg





http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/1.jpg


ساندرا بولاک - فیلم نقطه کور- 2009


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/2.jpg

کیت وینسلت - کتابخوان - 2008


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/3.jpg

ماریون کوتیار- زندگی به رنگ گل سرخ - 2007


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/1ac.jpg

هلن میرن - ملکه - 2006


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/2ac.jpg

ریس ویترسپون - راه رفتن روی خط - 2005


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/3ac.jpg

هیلاری سوانک - عزیز میلیون دلاری - 2004


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/4ac.jpg

چارلیز ترون - هیولا - 2003


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/5ac.jpg

نیکول کیدمن - ساعتها - 2002


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/6ac.jpg

هالی بری - Monster's Ball - 2001


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/7ac.jpg

جولیا رابرتز- ارین برانکوویچ - 2000


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/8ac.jpg

هیلاری سوانک - پسرها گریه نمی کنند - 1999


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/9ac.jpg

گوئینت پالترو- شکسپیر عاشق - 1998


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/10ac.jpg

هلن هانت - As Good as It Gets - 1997


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/11ac.jpg

مارلی ماتلین - فرزندان خدای کوچک تر- 1996


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/12ac.jpg

فرانچس مک دورمند - فارگو - 1995


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/13ac.jpg

سوزان ساراندون - Dead Man Walking - 1994


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/14ac.jpg

جسیکا لانگ - آسمان آبی - 1993


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/15ac.jpg

هالی هانتر- پیانو- 1993


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/16ac.jpg

اما تامپسون - Howards End - 1992


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/17ac.jpg

جودی فاستر- سکوت بره ها - 1991


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/18ac.jpg

کیتی بیتس - میزری - 1990


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/19ac.jpg

جسیکا تندی - رانندگی خانم دیزی - 1989


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/20ac.jpg

جودی فاستر- متهم - 1988



http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/21ac.jpg

شر- دیوانه (ماه زده) - 1987


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/22ac.jpg

گرالدین پیج - سفر به بونتیفول - 1985


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/23ac.jpg

سالی فیلد - Places in the Heart - 1984


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/24ac.jpg

شرلی مک لین - Terms of Endearment - 1983


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/25ac.jpg

کاترین هپبورن - روی دریاچه طلایی - 1981


http://www.seemorgh.com/uploads/1390/12/26ac.jpg


Sissy Spacek، دختر معدنچی - 1980



www.seemorgh.com/culture


افسون 13 06-15-2014 08:57 PM

عکس‌ها و جملات دوست داشتنی از آدری هپبورن!!
 
عکس‌ها و جملات دوست داشتنی از آدری هپبورن!!



http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/102616.jpg


آدری هپبورن : لحظات سختی داشته ام ، اما همیشه ، آخر هر سختی یک جایزه هم گرفتم .

چشمانش پلی بود برای ورود به هرجایی که در آن ، چشمه کودکی هنوز پُرآب است . بیلی وایلدر کبیر در وصفش گفته بود ، آدری «آن»ی دارد که همیشه ماندگارش می‌کند ، او دومی‌ نداشت و نمی‌توان تکثیرش کرد . کافه سینما ، در ادامه انتشار گزینه گویه های بزرگان سینما ، این بار به بهانه تولد آخرین معصوم سینما (صفتی که پیتر باگدانویچ به وی داد) مروری دارد بر افکار و اندیشه های آدری هپبرن :

- یادتان باشد اگر به دستی برای کمک نیاز داشتید در انتهای بازویتان قرار دارد .
- همین جور که دارید پیرتر می‌شوید یادتان باشد که یک دست دیگر هم دارید ؛ یکی برای اینکه به خودتان کمک کنید و دومی ‌برای کمک به دیگران .
- هر چیزی یاد گرفتم ، از فیلم دیدن بوده است .
- به اعتقاد من ، زنان شاد ، زیباترین زنها هستند .


- به باور من ، فردا روز دیگری ست ... من به معجزه اعتقاد دارم .

- پاریس همیشه یک ایده خوب است .
- هیچ چیز غیر ممکنی وجود ندارد ، خود واژه می‌گوید من ممکن هستم .
- اگه بخواهم صادق باشم ، باید به شما بگویم که من هنوز افسانه های پریان را می‌خوانم و آنها را از هر داستان دیگری بیشتر دوست دارم .
- شاید همیشه پیشنهاد کار نداشته باشم ، اما می‌خواهم همیشه کنار خانواده ام باشم .
- زیبایی یک زن به لباسهایی که می‌پوشد ، نیست . زیبایی زن باید در چشمانش دیده شود ، آنجا که منزلگاه عشق و مسیر رسیدن به قلب اوست .



- مردم بیش از هر چیز به بازسازی ، تجدید و تغییر خود ، نیاز دارند .
- هر اتفاقی که بیافتد ، بهترین چیز این است که پیرشدن لذت بخش است .
- برای من تنها چیزهایی جالبند که به قلب مربوط می‌شوند .



- هیچ وقت کاری با تصویری که مردم از من در ذهن خویش ساخته اند ، نداشته ام ، من کار خودم را می‌کنم .
- موفقیت شبیه رسیدن به یک تولد مهم است و شناخت خود ، دقیقاً همین است .



- بهترین چیز در زندگی ، با هم بودن است .
- مهمترین چیز برای لذت بردن از زندگی ، شاد بودن است . همه چیز همین است .
- من به دنیا آمدم با نیازی بزرگ به محبت کردن و نیازی بزرگتر به دریافت آن .
- من خوش شانس بودم ، فرصتها همیشه به دست نمی‌آیند ، باید اونها رو قاپید .



- اگر قرار بود زندگی نامه ام را بنویسم ، اینگونه آغاز می‌کردم : در براسلز بلژیک و در 4 مه 1929 به دنیا آمدم و شش هفته بعد مُردم .


منبع : caffecinema.com/ امیرعباس صباغ


افسون 13 06-16-2014 11:09 PM

پنجاه فیلم برتر 2013 را بشناسید


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/182783.jpg



مجله امپایر نام 50 فیلم برتر سال 2013 را منتشر کرد . در این لیست متنوع می‌توانید نام فیلمهایی در ژانرهای متفاوت را مشاهده کنید . امپایر معمولاً در لیست بهترینهایش سعی می‌ کند به آن دسته از فیلمهای جریان اصلی سینمای آمریکا که نامشان زیاد در فصل جوایز مطرح نمی‌شود نیز توجه نشان دهد و از طرفی انتخابهایش محدود به ماههای آخر سال هم نیست و کل اکران 2013 را پوشش می‌دهد . از این رو این لیست می‌ تواند برای افرادی که قصد دارند فیلمهای مهم سال 2013 در گونه‌های مختلف را ببینند ، راهگشا باشد . نام برخی از فیلمها مانند بینوایان و لینکلن که اکرانشان از سال 2012 شروع شده و تا سال 2013 ادامه داشته نیز در فهرست آمده است . در این لیست نام فیلمهای غیر انگلیسی زبانی چون زیبایی بزرگ اثر پائولو سورنتینوی ایتالیایی نیز دیده می‌شود .

امپایر فیلم GRAVITY (جاذبه) اثر جدید و تحسین شده آلفونسو کوارون را به عنوان بهترین فیلم سال برگزیده است . این مجله دلیل این انتخاب را این طور توضیح می‌دهد : «چون ما را از این جهان بیرون می‌برد ...».

THE SECRET LIFE OF WALTER MITTY -50 (زندگی مخفی والتر میتی)
ANCHORMAN 2: THE LEGEND CONTINUES -49 (گوینده اخبار 2: افسانه ادامه دارد)
THE HOBBIT: THE DESOLATION OF SMAUG- 48 (هابیت: ویرانی اسماگ)
NOW YOU SEE ME- 47 (حالا منو می‌بینی)
PRISONERS- 46 (زندانی‌ها)
THE CONJURING- 45 (احضار روح)
KILL YOUR DARLINGS- 44 (عزیزانت را بکش)
MUCH ADO ABOUT NOTHING- 43 (دردسر زیاد برای هیچی)
ROBOT & FRANK- 42 (روبات و فرانک)
WORLD WAR Z- 41 (جنگ جهانی زد)
NEBRASKA- 40 (نبراسکا)
THE BLING RING- 39 (حلقه بلینگ)
WARM BODIES- 38 (بدن‌های گرم)
WRECK-IT RALPH- 37 (رالف خرابش کن)
THE PLACE BEYOND THE PINES- 36 (آن سوی کاج‌ها)
SAVING MR. BANKS- 35 (نجات آقای بنکس)
STAR TREK INTO DARKNESS- 34 (استار ترک درون تاریکی)
LES MISÉRABLES- 33 (بی‌نوایان)
THE IMPOSSIBLE- 32 (غیرممکن)
ABOUT TIME- 31 (درباره زمان)
FRANCES HA- 30 (فرانسیس ها)
PHILOMENA- 29 (فیلومنیا)
MAN OF STEEL- 28 (مرد پولادین)
TRANCE- 27 (خلسه)
THE HUNGER GAMES: CATCHING FIRE- 26 (بازی‌های گرسنگی: گرفتن آتش)
A FIELD IN ENGLAND- 25 (زمینی در انگلستان)
FILTH- 24 (آلودگی)
BLUE IS THE WARMEST COLOUR- 23 (آبی گرم‌ترین رنگ است)
ALL IS LOST- 22 (همه چیز از دست رفته)
UPSTREAM COLOUR- 21 (رنگ بالادست)
CLOUD ATLAS- 20 (اطلس ابر)
BLACKFISH- 19 (بلک فیش)
ONLY GOD FORGIVES -18 (تنها خدا می‌بخشد)
THOR: THE DARK WORLD -17 (ثور: دنیای تاریک)
SHORT TERM 12 -16 (دوران کوتاه 12)
BLUE JASMINE -15 (جاسمین غمگین)
BEHIND THE CANDELABRA- 14 (پشت چلچراغ)
DJANGO UNCHAINED- 13 (جانگوی رها از بند)
THE WORLD'S END- 12 (پایان دنیا)
ZERO DARK THIRTY- 11 (سی دقیقه پس از نیمه شب)
ALAN PARTRIDGE: ALPHA PAPA- 10 (آلن پارتریج)
THE GREAT BEAUTY- 9 (زیبایی باشکوه)
BEFORE MIDNIGHT- 8 (پیش از نیمه شب)
IRON MAN 3- 7 (مرد آهنی 3)
STOKER- 6 (استوکر)
LINCOLN- 5 (لینکلن)
MUD- 4 (ماد)
RUSH- 3 (شتاب)
CAPTAIN PHILLIPS- 2 (کاپیتان فیلیپس)
GRAVITY- 1 (جاذبه)


منبع : caffecinema.com

افسون 13 06-18-2014 03:50 PM

عکسهایی دیده نشده از فیلم محمد (ص) مجید مجیدی
 
عکسهایی دیده نشده از فیلم محمد (ص) مجید مجیدی





فیلم سینمایی «محمد (ص)» به کارگردانی مجید مجیدی که در آبان ماه سال 1390 فیلمبرداریش آغاز و اوایل امسال به پایان رسید ، از آن به عنوان بزرگترین پروژه سینمای ایران نام می‌ برند .


http://www.seemorgh.com/uploads/1392...m%20majidi.jpg


«محمد (ص)» - شهر مکه

داستان این فیلم از دوران جاهلیت و به هنگام تولد آخرین پیامبر خدا حضرت محمد (ص) آغاز شده و با 12 سالگی ایشان که در اولین سفر به همراه عمویشان ابوطالب به شام پس از رسیدن به صومعه بحیرا است ، به پایان می‌رسد . بحیرا راهبی مسیحی است که درباره ظهور آخرین پیامبر به ابوطالب بشارت می‌دهد .


http://www.seemorgh.com/uploads/1392...%20majidi1.jpg


http://www.seemorgh.com/uploads/1392...%20majidi2.jpg

نمایی از شهر مدینه در فیلم محمد (ص)

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...%20majidi4.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...%20majidi5.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...%20majidi6.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...%20majidi7.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...%20majidi8.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...%20majidi9.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi10.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi11.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi12.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi13.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi14.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi15.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi16.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi17.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi18.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi19.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1392...20majidi20.jpg

منبع : isna.ir

افسون 13 06-26-2014 07:17 PM

مادران سینمای ما ، که دیگر نیستند!
 
مادران سینمای ما ، که دیگر نیستند!




اگر بخواهیم فقط اسامی برخی از آنها را نام ببریم باید از ایران دفتری ، رقیه چهره‌آزاد ،‌ حمیده خیرآبادی‌ ، جمیله شیخی‌ ، مهری ودادیان ،‌ مهین شهابی‌ ، پروین سلیمانی‌ ، مهری مهرنیا‌ ، فرخ‌ لقا‌ء هوشمند و ... یاد کنیم . در آستانه روز مادر به بازخوانی بخشهایی از گفت‌ وگو با یکی از این مادران که فروردین سال 71 در ماهنامه «گزارش فیلم» چاپ شد ، می‌پردازیم .

جمیله شیخی متولد 1309 در تبریز آخرین فرزند خانواده ابتدا به یادگیری آواز و تعلیم اپرا پرداخته و سپس وارد تئاتر و سینما شده است . "اولین آشنایی من با دنیای تئاتر‌، دیدن نمایشنامه‌ هایی بود که در تئاتر سعدی اجرا می‌شد ." جمیله شیخی از گذشته و عشق به تئاتر شروع می‌کند عشقی که سبب شد از دو سال تعلیم آواز و اپرا چشم بپوشد . آخرین آموزگار آوازش آن زمان تازه از فرانسه آمده بود و به او گفته بود : "انتخاب کن با یک دست نمی‌ توان دو هندوانه برداشت" و جمیله شیخی هم انتخابش را انجام داد : "من هم به گروه شاهین سرکیسیان پیوستم که دوست نزدیک صادق هدایت بود و در آنجا با جعفر والی‌ ، پرویز بهرام‌ ، مرحوم بیژن مفید‌ ، علی نصیریان و فهیمه راستکار‌ آشنا شدم . مدتی کار کردم اما متأسفانه نمایش‌ نامه‌های شاهین سرکیسیان توقیف شد و به صحنه نرفت . در همان موقع دیوید سون که دکترای تئاتر آمریکا را داشت به ایران آمد و کلاسهایی در انجمن ایران و آمریکا برگزار کرد . چهار ماه در آنجا تمرین کردم ولی دیوید سون به زودی بازگشت و دکتر مهدی فروغ که رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک بود‌ ، تمام شاگردان سرکیسیان را به تعلیم تئاتر واداشت که دوره بسیار پربار و مفیدی بود ."

دختر جوان و علاقه‌ مند به تمرینات همچنان ادامه داد و در سال 1335 ازدواج کرد و در سال 1336 با نمایشنامه «پدر» برای اولین‌ بار در صحنه ظاهر شد . او شب اولین اجرا را هنوز به یاد دارد : "بسیار مضطرب بودم و زانوهایم می‌ لرزید و نمی‌توانستم بایستم اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم ." بعد از مدتی همسر جمیله شیخی که پشتیبان همیشگی کارهایش بود‌ ، فوت کرد و او با آتیلای یکساله (آتیلا پسیانی) تنها ماند و تلویزیون را برای ادامه کار هنری‌اش انتخاب کرد و هفته‌ای یک نمایشنامه را به صورت زنده اجرا می‌کرد . "یک جور ترس و دلهره داشتم . هر اتفاقی که می‌افتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی به وجود می‌آمد به هیچ وجه قابل اصلاح نبود . حتی یک بار دکور درخت در حین بازی افتاد و همه هول شده بودند اما دوربین بلافاصله صحنه دیگر را گرفت و در این فرصت دوباره دکور را درست کردند"

جمیله شیخی همزمان با کار در تلویزیون در تئاتر‌های مختلف نیز برنامه اجرا کرد و با کارگردانهایی چون حمید سمندریان‌ ، علی نصیریان‌ ، عزت الله انتظامی‌ ، داوود رشیدی‌ ، رکن‌الدین خسروی‌ ، عباس مغفوریان‌ و جعفر والی همکاری کرد : "اولین کار تلویزیونی‌ ام نمایشنامه‌ ای بود به نام «مادر» به کارگردانی حمید سمندریان . در آن زمان 29 سال داشتم و اکثر خانمها دوست داشتند ، نقش جوانها را بازی کنند ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و با کمال میل این نقش را پذیرفتم ." این بازیگر نقش کوچک و بزرگ برایش تفاوتی نداشت : "دکتر مهدی فروغ ، ما را طوری تعلیم داده بود که به نقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمی‌دادیم . نقش کوچک هم مال هنرپیشه است ولی متأسفانه به محض اینکه یک نقش کوچک به بازیگران پیشنهاد می‌شد قبول نمی‌ کردند من هیچ وقت با بازی در نقش کوچک ، کوچک نشدم . آن وقتها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی 250 تومان دستمزد می‌گرفتیم . یک بار علی نصیریان پیشنهاد یک نقش کوچک به عنوان خدمتکار منزل به من کرد و گفت : این خدمتکار یک بار فنجان‌های قهوه را می‌آورد و یک بار هم می‌ برد قبول می‌کنی یا نه؟ گفتم با کمال میل من برای آنکه کمک او باشم پذیرفتم و نصیریان هم لطف کرد و همان 250 تومان را به من پرداخت کرد."

جمیله شیخی دو نمایش تلویزیونی هم کارگردانی کرده است :«قلب سرگشته» در سال 1343 و «محکوم به اعدام » در سال 1350 . او معتقد بود :"هر کس باید سرجای خودش باشد‌ ، کار نباید مقطعی باشد یک هنرپیشه خوب چرا نباید یک هنرپیشه خوب باقی بماند؟ متأسفانه کم هستند ، هنرمندانی که جای خودشان را پیدا کرده باشند . من بازیگرم نه کارگردان"

جمیله شیخی پس از سالها کار در صحنه تئاتر در سال 1354 با فیلم «خانه خراب» وارد سینما شد ، "طنز و نقش متفاوت این فیلم توجه مرا جلب کرد قبل از آن هم پیشنهاداتی از سوی ایرج قادری برای بازی در «بی‌قرار» و توسط مسعود کیمیایی برای ایفای نقش در «بلوچ» و «خاک» شده بود که به علت همزمانی با کارهای تئاتر آن را نپذیرفتم . معیارم برای پذیرفتن یک نقش علاقه به شخصیت و حس آن است و من در تمام نقشهایم اعم از کوچک و بزرگ یا مثبت و منفی صداقت و صمیمیت داشتم ."

جمیله شیخی بعد از انقلاب در سال 1359 در نمایشنامه «فیزیکدانها» با اجرای رضا کرم‌ رضایی بازی کرد و در چند سریال از جمله «پاییز صحرا» مقابل دوربین رفت . "من نقشهای مثبت زیادی بازی کرده‌ام ولی نمی‌دانم چرا همه مرا بیشتر به خاطر نقشهای منفی می‌شناسند خوب شاید نقش منفی بیشتر در ذهن مردم باقی می‌ماند . اصلا برایم مهم نیست ." او درباره نقش‌هایی که دوست دارد بازی کند ، گفته بود : "من تمام نقشهایی را که بازی کرده‌ام دوست داشته‌ ام اما دوست دارم نقش یک معلول را بازی کنم ."

آخرین فیلم جمیله شیخی (تا سال 71) «مسافران» ساخته بهرام بیضایی است که در یک نقش مثبت ظاهر شده که بسیار از آن راضی است : "مگر می‌شود با بهرام بیضایی کار کرد و راضی نبود . این اولین تجربه مشترک ماست ." این بازیگر همچنین گفته بود : "سینماگران جوان را باید حمایت کرد و از کار با کارگردانهای زن بسیار لذت می‌ بریم فعالیتهای اجتماعی زنان باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و باید شخصیت زن در نقشهای مثبت‌ تر و مهمتر اجتماعی و شغلی نیز مطرح شود . چه اشکالی دارد که مشکلات و مسائل زنان از طریق سینما بازگو شود؟"

جمیله شیخی که در پنجم خردادماه 1380 درگذشت و تا آخرین روزهای زندگی‌اش فعالیت هنری داشت‌ ، در پایان این مصاحبه گفته بود : "تا روزی که زنده باشم به کار تلویزیون و تئاتر سینما ادامه خواهم داد . سینما جذابیت بسیاری برایم دارد . ولی عشق اول من تئاتر است . "


منبع : isna.ir

افسون 13 07-06-2014 07:14 PM

شرلی مک لین و جک لمون در«آپارتمان»+تصاویر
 
شرلی مک لین و جک لمون در«آپارتمان»+ تصاویر


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/203637.jpg



تصاویری از فیلم آپارتمان ساخته بیلی وایلدر که برنده جایزه اسکار بهترین فیلم در سال 1960 شد



http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/r12.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/r11.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/r13.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/r14.jpg


افسون 13 07-10-2014 07:34 PM

خنده دار ترین فیلمهای تاریخ سینما
 
خنده دارترین فیلمهای تاریخ سینما





یکی از محبوب ترین ژانرهای سینما ، ژانر کمدی است . البته فیلمهای کمدی معمولاً باشکوه و عظیم جلوه نمی کنند . کمدی ها به ندرت برنده جوایز اسکار بوده اند . چارلی چاپلین یکی از اولین سوپراستارهای بین المللی کمدی بوده است . باستر کیتون ، برادران مارکس و لورل و هاردی جواهرات کمیابی در دنیای فیلمسازی بوده اند که الان بیشتر از هر زمان دیگری مورد ستایش قرار گرفته اند . «بعضی ها داغشو دوست دارن» بیلی وایلدر یکی از محبوب ترین فیلمها در تمام دورانهاست با یک کمدی دوستانه و بامزه و شگفت انگیزی که بین بازیگرانی چون کرتیس ، لمون و مونرو برقرار است .

در هالیوود کسی که داستان آدم عجیب و غریب را جایگزین سلیقه متداول و رایج جامعه می کند کسی نیست جز وودی آلن که دارای دی ان ای خاصی است که توانایی ردیابی مخلوقات ذهنی چارلی کافمن را دارد . اخیراً کمدیهای هالیوودی با کارگردانانی چون جاد آپاتو و شخصیتهایی به سبک و سیاق ویل قرل و ساشا بارون کوهن شخصیت پردازی شده اند . کمدی در عمیق ترین ریشه هایش با سینما پیوند دارد و آن را به صورت سرگرمی خالص و جذاب به بیننده ارائه می دهد . به هر حال شاید بیلی وایلدر جدیدی لازم باشد تا بتواند جاه طلبیهای بیشتری را از ستاره های فعلی طلب کند .


آنی هال


آنی هال یک فیلم کمدی رمانتیک به کارگردانی وودی آلن و با نویسندگی مشترک او و مارشال بریکمن است . فیلم در سال 1977 موفق به دریافت چهار جایزه اسکار از جمله «بهترین فیلم» شد . این فیلم در گیشه نیز موفق بوده و یکی از بهترین آثار آلن به شمار می آید . دایان کیتون به خاطر بازی در این فیلم موفق به دریافت جایزه بهترین هنرپیشه زن شد .


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/vz1.jpg


گفته می شود ، آلن ، فیلمنامه این فیلم را مشخصاً برای دایان کیتون نوشته که نام واقعی او دایان هال است . مارشال مک لوهان ، فیلسوف و متفکر کانادایی ، در صحنه کوتاهی از فیلم در نقش خودش بازی می کند . آلن درباره انگیزه ساخت این فیلم می گوید که من با خودم فکر کردم که باید فیلمی عمیق تر بسازم ، فیلمی که در همان حد هم بتواند بامزه باشد و ارزشهایی داشته باشد که در آن پدیدار شود و بتواند تماشاگران را به خوبی جذب کند . علاوه بر این فیلم ، نوآوریهای تکنیکی هم داشته است مثل برداشتهای طولانی ، محو کردن خط بین واقعیت و تخیل و تأثیراتی را که از فیلمسازان اروپایی چون اینگمار برگمن داشته است .
فیلم مربوط به زندگی الوی سینگر (وودی آلن) است که یک بازیگر طنز و یک شومن است . الوی سینگر سعی دارد بفهمد چرا نامزدی اش با دختری به نام آنی هال (دایان کیتون) که یک خواننده است یک سال قبل قطع شده است . فیلم ماجراهای بین این دو از آغاز آشنایی تا پایان نامزدیشان را دربر دارد و به دنبال پیدا کردن دلایلی برای پایان رابطه بین مرد و زن است .


بعضیها داغشو دوست دارند


فیلمنامه این فیلم توسط بیلی وایلدر و آی ای ال دایموند نوشته شد که براساس فیلمی فرانسوی «هیاهوی عشق» 1935 ساخته شد که داستان این فیلم از رابرت تورن و مایکل لوگان است . ستارگانی چون مرلین مونرو ، جک لمون و تونی کرتیس در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/vz2.jpg

کارگردان آلمانی کرت هافمن هم این فیلم را در سال 1951 بازسازی کرد . پلات های فرانسوی و آلمانی فاقد موتیف گانگستری موجود در «بعضی ها داغشو دوست دارن» هستند که البته بخش تأثیرگذار و پیش برنده ای در فیلم است . وایلدر قبل از اینکه فیلم را «بعضی ها داغشو دوست دارن» نامگذاری کند ، نامهای دیگری از جمله «هیاهوی عشق» و «امشب نه جوزفین» را برای فیلمش انتخاب کرده بود .

داستان فیلم درباره دو موزیسین است که ناخواسته شاهد قتلی می شوند که توسط گانگسترها صورت می گیرد . آنها برای فرار از دست گانگسترها تصمیم به ترک شهر می گیرند و خود را در گروه موزیکی دخترانه جای می دهند که ماجراهای زیادی برای آنها در پی دارد .


بورات


این فیلم داستان یک روزنامه نگار قزاق (با نقش آفرینی بازیگر بریتانیایی ساشا بارون کوهن) است که مأموریت می یابد که در طول سفر خود به ایالات متحده آمریکا شرح زندگی واقعی مردم آمریکا را ثبت کند . این فیلم با وجود محدودیتهایی در نمایش عمومی ، به موفقیت تجاری رسید و مورد استقبال منتقدان قرار گرفت . کوهن جایزه گولدن گلوب 2007 برای بهترین بازیگر فیلم موزیکال بیا کمدی در نقش بورات را دریافت کرد . همچنین این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم گلدن گلوب بود .


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/vz3.jpg

این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی از هفتاد و نهمین دوره جایزه اسکار بود ولی این جایزه به فیلم مرحوم تعلق گرفت . ساشا بارون کوهن در نقش بورات : بورات یک روزنامه نگار خیالی از قزاقستان است . او شخصیتی به شدت ضد زن و ضد یهودی دارد که ظاهراً نمادی از فرهنگ کشورش است . شخصیت اصلی بورات به شدت توسط دولت قزاقستان مورد انتقاد قرار گرفت ، آنها این شخصیت را ترکیبی از بدسلیقگی ها و رفتارهای بیمارگونه که ناسازگار با رفتار متمدانه و پایبند اخلاق مردم قزاقستان هست ، دانستند.


قاتلین پیرزن 1955


«قاتلین پیرزن» یک کمدی سیاه بریتانیایی است که توسط ایلینگ استودیو ساخته شد . کارگردان الکساندر مکندریک و ستارگان آن کیتی جانسون ، الک گینس ، سیل پارکر و پیتر سلرز هستند . فیلمنامه این فیلم را ویلیام رز فیلمنامه نویس آمریکایی نوشته است که به همین خاطر هم نامزد دریافت بهترین فیلمنامه اورجینال در آکادمی اسکار و برنده بهترین فیلمنامه بفتا شد .


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/vz4.jpg

ویلیام رز مدعی شده است که کل فیلمنامه را در خواب دیده است و تنها زمانی که بیدار بوده باید جزییات را به یاد می آورده است . گروهی متشکل از 5 خلافکار عجیب و غریب اقدام به اجاره یک آپارتمان دو خوابه می کنند که تقریباً در پرت است و متعلق به بیوه زنی هشتاد ساله است که با طوطی هایش زندگی می کند . رییس گروه که پروفسور مارکوس نام دارد داستانی جعلی راجع به گروه برای پیرزن تعریف می کند . او این گروه پنج نفره را گروه موسیقی آماتوری معرفی می کند که تصمیم دارند برای پیشرفت در موسیقی بیشتر تمرین کنند اما در واقع آنها برای سرقت بانک از طریق خانه پیرزن برنامه ریزی کرده اند . در سال 2004 هم برادران کوئن اقدام به بازسازی این فیلم با نقش آفرینی تام هنکس کردند .


دکتر استرنج لاو 1964


«دکتر استرنج لاو» یک کمدی سیاه بریتانیایی آمریکایی است که استفاده از بمب اتمی را به تمسخر می گیرد . این فیلم توسط استنلی کوبریک ساخته و تولید شده و در نوشتن فیلمنامه علاوه بر او پیتر جرج و تری ساترن نیز مشارکت داشته اند . بازیگران اصلی فیلم پیتر سلرز و جورج سی اسکات می باشند .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/vz5.jpg

این فیلم در 4 رشته در اسکار نامزد شد که شامل بهترین فیلم ، بهترین کارگردانی ، بهترین بازیگر مرد برای پیتر سلرز و بهترین فیلمنامه اقتباسی است و همچنین نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردان از سوی انجمن کارگردانان آمریکا شد که در هیچ کدام موفق نبود اما این فیلم در بفتا برنده دو جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد . پیتر سلرز در این فیلم در سه نقش بازی می کند . جک ریپر ژنرال روان پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در آمریکاست که در اقدامی خودسرانه ، تهاجمی هسته ای علیه شوروی به راه می اندازد و رئیس جمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می گردند .


سوپ اردک 1933


«سوپ اردک» کمدی بزن بکوبی است که توسط برت کالمار ، هری رابی ، آرتور شیکمن و نت پرین نوشته شده است . 4 بازیگر اصلی فیلم برادران مارکس (گروچو، هارپو، چیکو و زپو) هستند و علاوه بر آنها بازیگرانی چون مارگارت دمونت و لوییس کاهن هم در فیلم حضور دارند . این فیلم در مقایسه با همکاریهای قبلی برادران مارکس با پارامونت در گیشه با شکست مواجه شد . این فیلم با نظرات ضد و نقیضی مواجه شد و رابطه آنها را با پارامونت دچار فراز و نشیب کرد .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/vz6.jpg

سوپ اردک امروزه به عنوان شاهکار برادران مارکس شناخته می شود اگرچه که در زمان اکران با بداقبالی مواجه شد . فیلم داستان خانم ثروتمندی است که موافقت می کند مقدار 20 میلیون دلار را برای نجات کشور کوچک فریدونیا پرداخت کند . او شرطی برای این وام دارد ؛ می خواهد که روفوس تی فرلی دیوانه رییس جمهور شود . با بدتر شدن اوضاع همسایه ها اقدام به فرستادن جاسوسهای بی عرضه ای به نام چیکولینی و پینکی برای دستیابی اطلاعات و ایجاد هرج و مرج می کنند .


راشمور 1998


«راشمور» یک کمدی درام به کارگردانی وس اندرسون است که داستان زندگی نوجوانی عجیب و غریب با نام ماکس فیشر (با بازی جیسون شوارتزمن در اولین نقش سینمایی اش) و دوستی اش با مرد ثرومند کارخانه داری با نام بلام (با بازی بیل مورای) و علاقه مشترک هر دو را به معلم دبستان روایت می کند .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/vz7.jpg

این فیلم توسط وس اندرسون و اوون ویلسون نوشته شده است ، آنها نقش دوم را برای احترام به بیل مورای برای بازی در فیلمهای مستقل نوشتند . بیل مورای برای بازی در این فیلم نامزدی گلدن گلوب را به دست آورد . اندرسون و ویلسون نقش بلام را برای بیل مورای نوشته بودند اما در فرستادن فیلمنامه برای او شک داشتند . مدیر برنامه های مورای از طرفداران اندرسون بود مورای را مجبور کرد که فیلمنامه را بخواند . مورای فیلمنامه را خواند و علاقمند به بازی در فیلم شد .


هواپیما 1980


«هواپیما» فیلم کمدی آمریکایی است که توسط دیوید زاکر ، جیم آبراهامز و جری زاکر نوشته و کارگردانی شده است . ستارگان فیلم رابرت هیز و جولی هگرتی و لزلی نیلسون هستند . این فیلم تقلیدی از ژانر فیلمهای فاجعه ای به خصوص «ساعت صفر» 1957 پارامونت است که داستان اصلی و شخصیتهای اصلی را از آن فیلم و بسیاری از عوامل دیگر را از «هواپیما» 1975 وام گرفته است .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/vz8.jpg

این فیلم به خاطر استفاده ابزرورد و حرکات سرعی کمدی اسلپ استیک شناخته شده است . «هواپیما» موفقیت تجاری خوبی داشت و به تنهایی بیش از 83 میلیون دلار در آمریکای شمالی به دست آورد در حالی که تنها 3.5 میلیون دلار هزینه ساخت فیلم شده بود . سازندگان فیلم نامزدی گلدن گلوب را برای بهترین فیلم کمدی اقتباسی به دست آوردند .

داستان فیلم راجع به خدمه پرواز یک هواپیماست که همگی در طول پرواز بیمار می شوند . برج مراقبت اعلام می کند که یک خلبان سابق در هواپیما حضور دارد که می تواند هواپیما و مسافران را نجات دهد اما این خلبان سابق و راننده تاکسی فعلی به خاطر ترس از پرواز شغلش را رها کرده است . او با ترس و لرز فراوان می پذیرد که هدایت هواپیما را برعهده بگیرد .


زندگی برایان 1979


«زندگی برایان» کمدی بریتانیایی است که توسط گروه مشهور مونتی پایتون (گراهام جاپمن ، جان کلیز ، تری گلیام ، اریک آیدل ، تری جونز و مایکل پالین) نوشته و اجرا شده است . کارگردان تری جونز است . داستان درباره برایان کوهن (با بازی گراهام چاپمن) مرد یهودی جوانی است که دقیقاً در روز تولد مسیح به دنیا آمده است ، بر اثر اتفاقی همه خیال می کنند که او مسیح است اما وی مسیح بودنش را تکذیب می کند .


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/vz9.jpg

در نهایت مردم باعث به صلیب کشیده شدن او که می پندارند مسیح است می شوند . این فیلم دارای تمی مذهبی است که در زمان اکران بسیار هیاهو ایجاد کرد . این فیلم متهم به کفرگویی شد و گروههای مختلف مذهبی دست به تظاهرات علیه فیلم زدند . فیلم در گیشه بسیار موفق بود و پرفروش ترین فیلم بریتانیایی در آمریکا لقب گرفت . نظر اکثریت منتقدان راجع به فیلم مثبت بود و در بسیاری از مجلات و سایتهای سینمایی به عنوان بزرگترین کمدی تمام دورانها شناخته شده است .


تیم آمریکا ، پلیس جهانی 2004


«تیم آمریکا» پلیس جهانی یک کمدی اکشن انتقادی است که توسط تری پارکر ، مت استون و پم بردی در سال 2004 نوشته و توسط تری پارکر ساخته شده است که تمامی این افراد به خاطر سریال محبوب «پارک جنوبی» شناخته شده اند . این فیلم که بودجه ای معادل بودجه اکشن های بزرگ داشته است سیاستهای سیاستمداران آمریکایی در زمینه بین المللی را به شوخی گرفته است . عنوان فیلم وام گرفته از اصطلاح سیاستهای خارجی ایالات متحده که منتقدان آن را به طعنه ، پلیس جهانی می نامند است .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/vz10.jpg

نقشهای اصلی این فیلم را عروسکها برعهده دارند . این فیلم متشکل از پلیسهایی است که سعی دارند دنیا را از دست تبهکاران با سرکردگی کیم جانگ لی پاک کنند . استفاده از عروسکها به جای بازیگران از سریال بریتانیایی که در دهه 1960 ساخته شد با نام «پرندگان طوفان» الهام گرفته شد . هر چند که استون و پارکر از طرفداران این برنامه نبودند . این فیلم در سال 2004 در آمریکا اکران شد و توانست عموماً نظرات مثبت منتقدان را جلب کند .

افسون 13 07-24-2014 08:51 PM

سرخوش ترین ، تپلی ترین و ... «ترین» پدرهای سینمای ایران + تصاویر
 
سرخوش ترین ، تپلی ترین و ... «ترین» پدرهای سینمای ایران + تصاویر


طبیعی است این انتخابها تنها براساس تشخیص خودمان است و هیچ گونه اعتراضی به انتخابهای ما وارد نیست . اگر دوست داشتید شما هم می توانید برای خودتان فهرستی از ترین پدرهای سینمایی انتخاب کنید و بعد در ذهنتان آن را با فهرست زیر مقایسه کرده و اگر بهتر از انتخابهای ما بود یک آفرین یواشکی در دلتان به خودتان بگویید!

تپل ترین : ما هر چه به ذهن خودمان فشار آوردیم دیدیم پدر تپلی مثل محمد کاسبی فیلم «پدر» مجید مجیدی به یاد نمی آوریم . او در این فیلم نقش یک ناپدری مهربان را بازی کرد و تپل بودنش هم به کمک آمد تا مهربان تر از آن چه هست به نظر رسد .

لاغرترین :
حسین محجوب در «رنگ خدا» مجید مجیدی نحیف ترین پدری است که به عقل ما می رسد . از این منظر به زعم ما مجیدی را به عنوان کارگردانی که نحیف ترین و چاق ترین پدرهای سینمایی را به تصویر کشیده می توان به نوعی رکوردار دانست . محجوب به دلیل نحیف بودن بیش از آن چه برای نقش در نظر گرفته شده بود ترحم و دلسوزی مخاطب را برمی انگیخت .


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/hha16.jpg
سرخوش ترین : از نظر ما حسن پورشیرازی در «مهمان مامان» داریوش مهرجویی مستحق دریافت عنوان سرخوش ترین پدر سینمای ایران است با وجود کاستیهای زندگی و همه مشکلاتی که پیش رویش قرار داشت او هم چنان به علاقه اش یعنی سینما می پرداخت و کلاً اعصاب و روانش از اعصاب و روان پدران واقعی خیلی محکم تر به نظر می آمد!


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/hha15.jpg
زحمت کش ترین : ما به شخصه پدری مظلوم تر و زحمت کش تر از مهدی هاشمی در فیلم «آقا یوسف» علی رفیعی سراغ نداریم . شما اگر سراغ داشتید به ما بگویید . او با وجود سن بالا و برای تأمین مخارج زندگی دخترش دور از چشم او کارگر خانه ای می شود و در پایان هم که معلوم می شود دخترش با همان خانه سرو سری دارد آدم می خواهد برای این مرد بمیرد . شخصیت دوست داشتنی مهدی هاشمی هم در این میان مزید بر علت شده و همه عوامل دست به دست هم می دهند تا ما تصمیم بگیریم عنوان ارزشمند پدر زحمتکش را به او بدهیم .

خوش تیپ ترین :
مانی حقیقی همین طوری اش خوب است حالا چه برسد به این که تصمیم بگیرد در فیلمی نقش یک آدم جنتلمن را بازی کند . او در فیلم «ورود آقایان ممنوع» رامبد جوان توانست اوج هنرنمایی خود را در تیپ به نمایش بگذارد و مجموعه رفتارها و میزان روشن فکری اش در برخورد با دخترش سبب شد ما بی تردید و چشم بسته به او بگوییم خوش تیپ ترین پدر سینمای ایران .


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/hha14.jpg
غمگین ترین : تا به حال سینما پدری مثل محمدرضا فروتن «شب یلدا» ندیده ایم . او که مدام گریه می کند از دوری دخترش ناراحت است و از آن جایی که دستش به جایی بند نیست چاره ای جز گریه کردن و غصه خوردن ندارد . حامد در این فیلم از آن دسته مردهایی است که نمی توان دلداریشان داد و تنها باید پا به پایش اشک ریخت .


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/hha13.jpg


بی پول ترین :
پول برای همه خوب است اما برای پدرها از آن مواد ضروری است که نبودنش حسابی به همشان می ریزد . حالا شما تصور کنید بهرام رادان «بی پولی» حتی برای خرید شیر خشک بچه اش هم پول ندارد! به همین خاطر ما با صراحت کامل می گوییم بی پول تر از این پدر در سینمای ایران نداریم .

از خود گذشته ترین :
پدری بعد از سالها دخترش را در شهر دیگری پیدا می کند . اما از آن جایی که خانواده سرپرست دختر به او وابستگی پیدا کرده اند و دختر هم اوضاع بسامانی دارد از خودش می گذرد تا دختر زندگی قبلی اش را ادامه دهد . این کار رضا در فیلم «کیمیا» که خسرو شکیبایی آن را بازی می کند نمونه موفقیت آمیز پروژه عبور از خود یک پدر است .


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/hha12.jpg


خجالتی ترین :
سیدرضا «طلا و مس» را که یادتان است . همان که خجالت می کشید حتی به زنش نگاه کند! باحیا بودن بیش از اندازه او حتی در برخورد با خانواده اش باعث شد که ما لقب خجالتی ترین پدر سینمای ایران را به او بدهیم . اگر یادتان باشد او حتی از رقصیدن دختر هفت ساله اش هم شرم داشت اگر چه بالاخره پس از کش و قوس فراوان و در پایان فیلم برای اولین بار توانست به همسرش بگوید : «دوستت دارم!»

بی خیال ترین :
حامد بهداد خیلی خوب می تواند از عهده نقش یک پدر بی خیال بربیاید .


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/hha11.jpg


او در فیلم سعادت آباد توانست این کار را انجام دهد . اگر چه در هیچ صحنه ای از این فیلم پدر و فرزند با هم رویارو نشدند اما بی خیالی او به همسر، فرزندان متولد شده و متولد نشده اش و توجه بیش از اندازه به کارش می تواند او را مستحق لقب بی خیال ترین پدر سینما کند .



منبع : چلچراغ


افسون 13 07-29-2014 09:26 AM

نقاش صحنه های ناب ؛ آكیرا كوروساوا
 
نقاش صحنه های ناب ؛ آكیرا كوروساوا




در زمانی كه هالیوود و سینمای اروپا به جهان فخر می فروختند و خود را پرچمدار سینمای جهان می دانستند ، نابغه ای در سینمای ژاپن قد علم كرد و نه تنها خود را ، بلكه سینمای ژاپن و آسیا را به جهان معرفی كرد . دست اندركاران هالیوود و كشورهای صاحب سینما هرگز فكر نمی كردند فیلمسازی از كشوری آسیایی ظهور كند كه بتواند سینمای جهان را تحت تأثیر قرار دهد .

آكیرا كوروساوا ، جوانی علاقه مند به نقاشی و مستعد در این هنر، به دنبال تكمیل هنر خود بود كه وارد دنیایی پُر زرق و برق و بزرگ یعنی سینما شد . وی خیلی زود مدارج را در هنر هفتم طی كرد و به مقام كارگردانی رسید . در دهه 40 میلادی چند فیلم ساخت ،‌ اما اثری كه نام او را بر سر زبانها انداخت «هفت سامورایی» بود ، فیلمی خوش ساخت و حرفه ای كه چشم علاقه مندان را گِرد و زبان سینما گران را به تحسین وا داشت . این فیلم آنچنان گیرا و تأثیرگذار بود كه هالیوود را وادار كرد تا «هفت دلاور» را به اقتباس از آن ساخته و روی پرده ببرد . هرچند در این فیلم بازیگران بزرگی چون یول براینر، استیو مک كوئین و ایلای والاک بازی می كردند ، اما هرگز نتوانست تأثیر «هفت سامورایی» را داشته باشد . كورو ساوای توانا و جوان حالا به كارگردانی سرشناس تبدیل و كارش به مراتب سخت تر شده بود ، اما او پا پس نگذاشت و با ساخت فیلمهای حرفه ای و زیبا ، بیش از پیش نام خود را بر سر زبانها انداخت . در میان ده ها فیلمی كه در كارنامه هنری كورو ساوا وجود دارد ، به زحمت می توان فیلمی متوسط یا ضعیف پیدا كرد . وی از نمایشنامه نویس بزرگ عرصه تئاتر ویلیام شكسپیر چند اثر از جمله «آشوب» و «سریر خون» به ترتیب بر اساس نمایشنامه های «شاه لیر» و «مكبث» اقتباس كرد و روی پرده فرستاد . هرچند این دو فیلم اقتباسی بودند ، اما آنها را باید فیلمهای كورو ساوا دانست ،‌ زیرا مُهر و امضای او پای آنها حک شده است . كورو ساوا نوعی از اقتباس را به نمایش می گذارد كه پیش از او كمتر مشاهده شده بود . او به همه آموخت كه اقتباس به معنی برداشت نعل به نعل از یک اثر دیگر نیست ، بلكه برداشت متفاوتی از آن است كه باید مُهر هنرمند پای آن باشد . كپی كردن از روی یک اثر قابل قبول و تحسین برانگیز نیست . «سریر خون» و «آشوب» متعلق به كورو ساوا هستند ، نه شكسپیر . كورو ساوا از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح دیگری چون «ابله» داستایوفسكی و «در اعماق» ماكسیم گوركی نیز برداشت كرده است . یكی از شاخصه های آثار كورو ساوا آن است كه هر پلان مانند یک تابلو نقاشی است . این نشان دهنده آن است كه وی برای هر پلان طراحی خاص خودش را انجام داده است . آشنایی كورو ساوا با نقاشی در این تصویر سازی به خوبی قابل مشاهده است . وی با توانایی كه در نقاشی داشت ، تمام استوری بوردهای فیلم را خود می كشید و سپس آنها را به تصویر در می آورد . كورو ساوا روایتگری قهار است كه با زیبایی تمام مخاطب را تا پایان قصه با خود همراه می‌ كند . این حُسن تنها در برخی از كارگردانان بزرگ سینما دیده می‌شود . از محاسن دیگر فیلمهای كورو ساوا گرفتن بازیهای مناسب و عالی از بازیگران و حتی نا بازیگران است . گویی وی آنان را با سِحر خود افسون می‌ كند تا آنچه را كه خود می خواهد مقابل دوربین عرضه كنند . در آثار كمتر كارگردانی دیده شده كه بازیگران ریز و درشت این همه باور پذیر مقابل دوربین ظاهر شوند . از نمونه های بارز آن می توان به بازی بازیگران و نا بازیگران در «هفت سامورایی» و «ریش قرمز» اشاره كرد . فیلمهای «در سواوزالا» ،‌ «یوجیمبو» ، «شبح جنگجو» ، «دوداسكادن» ،‌ »ابله» ،‌ «در اعماق» و آثار دیگر كورو ساوا هر كدام ویژگیهای خاص خود را دارند كه درباره هر كدام می توان صفحات سفید زیادی را سیاه كرد . این نشان از قدرت فیلمسازی این كارگردان بزرگ سینمای ژاپن و جهان دارد .

آكیرا كورو ساوا نقاش صحنه های ناب در سینما بود . او آنچه را كه مخاطب می خواست به آنان ارائه می داد . بی شک تاریخ سینما چنین كارگردان بزرگی را هرگز از یاد نخواهد برد . هرچند كشور ژاپن كارگردانان بزرگ دیگری چون كوبایاشی و اوزو داشت ، اما آنان هرگز به شهرت و محبوبیت كورو ساوا نرسیدند . به جرأت می توان گفت : دیگر كارگردانی مانند او پا به عرصه سینما نخواهد گذاشت .

افسون 13 08-01-2014 08:31 PM

فيلمهای مورد علاقه بازيگران كدام هستند؟ + عکس
 
فيلمهای مورد علاقه بازيگران كدام هستند؟ + عکس




«برد پیت» بازیگر سینما چندی قبل به یک پایگاه اینترنتی انگلیسی گفته بود جالبترین فیلمی كه تاكنون تماشا كرده ، فیلم «دكتر استرنج لاو» ساخته استنلی كوبریک است .
در گزارش محبوب ترین فیلمهای بازیگران ، متوجه می شویم آثاری ساخته استنلی كوبریک و «اسپیلبرگ» فیلمهایی با بازی «مارلون براندو» و «جیمز دین» معمولاً در آرشیو فیلمهای مورد علاقه بازیگران و كارگردانان قرار دارد .

اما فیلمهای مورد علاقه بازیگران كدام هستند؟


فیلم محبوب «گری اولدمن» اثر جاودان «اینک آخرالزمان» است

http://www.seemorgh.com/uploads/1393...lypse_now-.jpg

«چارلی چاپلین» ؛ فیلم «2001 ، ادیسه فضایی»

http://www.seemorgh.com/uploads/1393...1230143649.jpg

«مگان فاكس» ؛ فیلم «ارباب حلقه ها»

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/ring11.jpg

«دنیل رادكلیف» ؛ فیلم «12 مرد خشمگین»

http://www.seemorgh.com/uploads/1393...ngry%20man.jpg

«آرون اكهارت» ؛ فیلم «اینک آخر الزمان»

http://www.seemorgh.com/uploads/1393...4421379124.jpg

«تایلور لانتر» ؛ فیلم «شجاع دل»

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/braveheart.jpg

«نیكلاس كیج» ؛ فیلم «شرق بهشت»

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/eastofeden.jpg

«تیم برتون» ؛‌فیلم «دراكولا ، قبل از میلاد»

http://www.seemorgh.com/uploads/1393...la-ad-1972.jpg

«رابرت پتینسون» ؛‌فیلم دیوانه از قفس پرید

http://www.seemorgh.com/uploads/1393...os-nest-11.jpg

«جیسون استاتهام» ؛ فیلم «لوک خوش دست»

http://www.seemorgh.com/uploads/1393..._135Pyxurz.jpg

«جیمز فرانكو» ؛ فیلم «كشتی گیر»

http://www.seemorgh.com/uploads/1393...e-wrestler.jpg

«جانی دپ» ؛ فیلم «ویتنیل و من»

http://www.seemorgh.com/uploads/1393...thnailandi.jpg

«لئوناردو دی كاپریو» ؛ فیلم «دزد دوچرخه»


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/BikeT.jpg

افسون 13 08-02-2014 07:14 PM

ترسناک ترین فیلمهای سال 2013 و 2014
 
ترسناک ترین فیلمهای سال 2013 و 2014


http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/206126.jpg
سالانه صدها فیلم درهالیوود ساخته می شود که بسیاری از آنها موضوعات ترسناک و دلهره آوری دارند . سایت top teenz در تازه ترین بررسیهای خود نام 10 فیلم برتر ژانر ترسناک را مشخص کرده است که در این مطلب به معرفی آنها می پردازیم . به خاطر داشته باشید این 10 فیلم از چندین منتقد و کارگردان گذشته و به عنوان ترسناک ترینها انتخاب شده اند .

1- زیر پوست Under the Skin

قبل از اینکه بخواهیم به فیلم «زیر پوست» لقب ترسناک بدهیم ، بهتر است به کلمه توهم برانگیز هم اشاره داشته باشیم . این فیلم به قدری بیننده را دچار توهم می کند که براساس خبرها ، عده ای از تماشاگران نیمه کاره آن را در سالن سینما رها کرده و به سمت درهای خروج رفته اند .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/332269_160.jpg

شخصیت اصلی این فیلم زنی با موهای مشکی است که نقش او را «اسکارلت جوهانسون» بازی می کند ؛ زنی که آدمها را سوار ماشین کرده و آنها را می رباید اما هرگز کسی دلیلش را متوجه نمی شود . در نیمه های فیلم متوجه می شویم این زن عجیب و غریب در واقع یک موجود فرا زمینی است که در قالب یک زن فرو رفته است . فیلمبرداری این فیلم بسیار حرفه ای است و به لطف همین فیلمبرداری خاص است که حس توهم برانگیز بودن که از آن صحبت کردیم به بیننده منتقل می شود .

2- چشم Occulus

فیلم سینمایی «چشم» صحنه های ترسناک کمی دارد و کارگردان بیشتر سعی کرده از حقه های ترسناک برای هراس انگیز کردن صحنه ها استفاده کند . داستان فیلم درباره زنی به نام «کیلی» است که قصد دارد ثابت کند برادرش «تیم» در قتل پدر و مادرش هیچ نقشی نداشته و آنها توسط یک پدیده ماورایی به قتل رسیده اند . کیلی راسل ، اصرار دارد یک آینه قدیمی در خانه شان وجود دارد ، دروازه شیطان است که می تواند ارواح خبیثه را وارد خانه کند .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/332270_161.jpg

فیلم سینمایی «چشم» زندگی فعلی کیلی و تیم را با فلش بک هایی درباره آنچه 12 سال پیش - زمانی که خانواده شان تازه به آن خانه نقل مکان کردند و مالکیت آینه را در اختیار گرفتند - نشان می دهد . در فیلم نشان داده می شود که چطور کمتر از دو هفته ، یک خانواده خوشبخت از هم می پاشد و مادر کیلی ، ماری (کتی ساکوف) و پدرش ، آلن (روی کوچرین) طعمه آینه می شوند .

3- سیزده گناه 13 Sins

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/332271_682.jpg

فیلم سینمایی «13 گناه» داستان عجیب و غریبی دارد که متأسفانه در واقعیت هم نظیر آن را دیده ایم ، اینکه یک انسان ساده که حتی آزارش به یک مورچه هم نرسیده ، ناگهان به جایی می رسد که دست به کارهای شیطانی می زند . الیوت مثل همیشه مشغول زندگی ساده اش است که یک تماس تلفنی مرموز دریافت می کند . این تماس تلفنی شروع یک بازی خطرناک برای این مرد است ، بازی که شاید در نگاه اول خیلی تکان دهنده به نظر نرسد اما هر قدر جلوتر می رود به شرارت الیوت اضافه می کند . در این بازی ، الیوت انجام 13 کار که هر کدام شوم تر از قبلی هستند را برعهده می گیرد اما در عوض انجام آنها پاداشهای بزرگی دریافت می کند .

4- عشاق جاویدان Only Lovers Left Alive

چهارمین فیلم از لیست ترسناک ترین فیلمهای 2014 یک تفاوت عمده با دیگر فیلمها دارد ، آن هم این است که ترس و دلهره مخاطب در یک فضای کاملاً رمانتیک شکل می گیرد که البته می توان این را از نام فیلم هم حدس زد .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/332272_666.jpg

«اِو» و «آدام» دو شخصیت خون آشام هستند که قرنهای بسیار زیادی است با یکدیگر زندگی کرده و عمر جاویدان دارند . این عشاق برای اینکه بتوانند زندگی جاودانه ای در کنار هم داشته باشند ، شبها از قبر بیرون می آیند و خون مردم را می مکند . همین مسئله باعث هراس مردم شهر می شود . این درام عاشقانه و ترسناک را کارگردان صاحب سبک «جیم جارموش» ساخته که می توان او را یکی از خلاق ترین کارگردانها نامید که طرفداران خاص خودش را دارد .

5- بی صدا The Quiet Ones

یک پروفسور به نام جوزف کوپلند که در دانشگاه تدریس می کند ، دانشجویان ممتازش را تشویق می کند تا در یک آزمایش خلق روح شرکت کنند . آزمایشی که او ترتیب می دهد بیشتر شبیه احضار روح است تا یک آزمایش علمی . چند بار این آزمایش انجام می شود تا اینکه این آزمایش روی یکی از دانشجویان انجام می شود اما عواقب بدی برای او دارد .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/332273_847.jpg

دانشجوی جن زده که دیگر نمی تواند خودش را کنترل کند ، دست به کارهای عجیبی می زند . اغلب سکانسهای فیلم در یک فضای بسته رخ می دهد و همین مسئله باعث می شود مخاطب بیشتر از حد معمول احساس ترس و اضطراب کند . جالب است بدانید ادعا می شود که این فیلم سینمایی با الهام از یک ماجرای واقعی ساخته شده و به خاطر همین واقعی بودن است که مخاطب بیش از اندازه احساس ِ ترس می کند .

6- شکار The Hunt

ماجرای شخصیت اصلی فیلم سینمایی «شکار» این است که او در جایگاه یک انسان معمولی و موجه است اما یک نفر به او اتهام غیراخلاقی می زند . این آدم به قدری پیش می رود که همه شروع می کنند به توهین کردن به او .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/332274_888.jpg

«شکار» درباره زندگی مردی به نام کارلوس است که زیر بار شک و شبهه هایی که به او نسبت داده اند کمر خم کرده است . او آنقدر از این مسئله ناراحت است که به خشونت ذهنی می رسد و دست به کارهایی می زند که در گذشته به او نسبت داده اند . او از یک مرد سالم تبدیل به یک جنایتکار می شود ، جنایتکاری که نمی توان جلوی او را گرفت .

7- از شر شیطان نجاتمان ده Deliver Us from Evil

جن گیری و قتلهای زنجیره ای مجموعه عواملی است که فیلم «از شر شیطان نجاتمان ده» را تشکیل می دهد . یک افسر پلیس به نام سارچی که زندگی پرمشغله ای دارد ، درگیر یک پرونده قتل سریالی هولناک می شود اما به دلیل اینکه به تنهایی قادر به حل این پرونده عجیب نیست ، تصمیم می گیرد از یک کشیش متخصص در جن گیری کمک بگیرد تا شاید بتواند ماجراهای هولناکی که در اطرافشان رخ می دهد را حل کند .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/332275_821.jpg

تعداد زیادی از منتقدان این فیلم سینمایی اعتقاد دارند که «از شر شیطان نجاتمان ده» برگ برنده هیجان انگیزی ندارد اما تا دلتان بخواهد هولناک است و ترسناک .

8- تبدیل شوندگان : عصر انقراض Transformers : Age of Extinction

یکی از روشهای ایجاد ترس در مخاطب این است که او با یک موجود عجیب که از یک دنیای دیگر وارد زندگی او شده روبرو شود . این داستان اصلی فیلم «تبدیل شوندگان : عصر انقراض» است . این فیلم علاوه بر اینکه در ژانر ترسناک ساخته شده است ، از نظر بصری بسیار چشمگیر است و جلوه های بصری اش بسیار حرفه ای از کار درآمده اند .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/332276_568.jpg

روایت اصلی این فیلم سینمایی درباره یک تعمیرکار است که به همراه خانواده اش به خانواده «اتوبات ها» می پیوندند . اتوبات ها همانهایی هستند که در سری فیلمهای ترانسفورمرها ، آنها را ملاقات کرده ایم ؛ موجوداتی بزرگ و غول پیکر شبیه به رباتها . در همین زمان که تعمیرکار با آنها همراه شده است ، یک شکارچی غول پیکر از دنیای دیگری وارد می شود تا اتوباتها را شکار کند .

9- ناگفته دراکولا Dracula Untold

تا الان دهها فیلم درباره دراکولا ساخته شده است . این موجود ترسناک آنقدر جذابیت دارد که از زمان فیلمهای صامت و سیاه و سفید تا الان که در تکنولوژی غرق هستیم ، همچنان مورد توجه است .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/332277_274.jpg

«ناگفته دراکولا» نام فیلم سینمایی جدیدی است که به تازگی به اکران عمومی درآمده است . این فیلم یک بار دیگر افسانه دراکولا را روی پرده های سینما آورده ، با این تفاوت که در آن ، حوادثی جدید روایت می شود .

10- تطهیر: هرج و مرج Anarchy The Purge

فیلم سینمایی «تطهیر» که سال گذشته نسخه اول آن به بازار آمده و این روزها نسخه دومش اکران شده است ، درباره یک مراسم 12 ساعته در آمریکاست . این مراسم که هر سال در ایالات متحده انجام می شود به این شکل است که می توان 12 ساعت بدون ترس از مجازات ، هر جرمی را مرتکب شد . در این روز که آن را «تطهیر» می نامند هر جرم و جنایتی آزاد است و مردم باید قبل از شروع مراسم خودشان را به جایی امن برسانند .

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/05/332278_765.jpg

یک بار در این مراسم ، مردی فرزند خودش را از دست می دهد و تصمیم می گیرد انتقامش را از خلافکاران بگیرد . او راهی خیابان می شود اما بعد از مدتی متوجه می شود مشغول کمک رساندن به زوج جوانی است که برای دیدن یکی از اعضای خانواده شان به لس آنجلس می روند .


اکنون ساعت 05:56 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)