پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   ادبیات طنز (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=54)
-   -   شعر طنز ، ضرب المثل، جوک، لطیفه، اس ام اس و ..... (http://p30city.net/showthread.php?t=761)

kiana 10-13-2007 06:20 PM

شعر طنز ، ضرب المثل، جوک، لطیفه، اس ام اس و .....
 
لطفا پس از شنیدن صدای بوق ..و پیام های زیر ..پیغام بگذارید

پیغام گير حافظ:



رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور!

تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور!
بشنوی پاسخ زحافظ گر که بگذاری پیامزآن زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور !







پیغام گیر سعدی:



از آوای دل انگیز تو مستم

نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک را گر فرصتی دادی به دستم







پیغام گیر فردوسی :



نمی باشم امروز اندر سرای

که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب







پیغام گیر خیام:



این چرخ فلک عمر مرا داد به باد

ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!







پیغام گیر منوچهری :



از شرم به رنگ باده باشد رویم

در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم!







پیغام گیر مولانا :



بهر سماع از خانه ام رفتم برون.. رقصان شوم!

شوری برانگیزم به پا.. خندان شوم شادان شوم!
برگو به من پیغام خود..هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم..جان تو را قربان شوم!







پیغام گیر بابا طاهر:



تلیفون کرده ای جانم فدایت!

الهی مو به قوربون صدایت!
چو از صحرا بیایم نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت!









وپیغام گیر نیما :



چون صداهایی که می آید

شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت چون انعکاس صبح آزا کوه
پاسخی گیرد ز من از دره های یوش





پیغام گیر شاملو :





بر آبگینه ای از جیوه ء سکوت

سنگواره ای از دستان آدمی
تا آتشی و چرخی که آفرید
تا کلید واژه ای از دور شنوا
در آن با من سخن بگو
که با همان جوابی گویمت
آنگاه که توانستن سرودی است





پیغام گیر سایه :





ای صدا و سخن توست سرآغاز جهان

دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان
گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز کتمان






پیغام گیر فروغ :





نیستم.. نیستم..

اما می آیم.. می آیم ..می آیم
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار
می آیم.. می آیم ..می آیم
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند
سلامی دوباره خواهم داد

shabhaye_mahtabi 11-15-2007 10:02 AM

شعر، ضرب المثل، جوک، لطیفه، اس ام اس و .....
 
پروردگار محترم ؛ نظر به اينكه طي بررسي هاي به عمل آمده توسط اينجانب ، عليرغم تمام نعمات و الطاف حضرتعالي در مراحل مختلف زندگي به اين حقير ، به هيچ جايي نرسيده و موجبات شرمساريِ نسل بشريت را فراهم آورده ام ، خواهشمند است پيرو تبصره سوم بند اول قرارداد آفرينش، مورخ1/1/1 ، منعقده فيمابين ابر جد اينجانب مشهور به «آدم» و حضرتعالي استعفاي اين حقير را از مقام «انسانيت» بپذيريد بديهي است مِن بعد اينجانب هيچ گونه مسووليتي در قبال انساني بودن رفتار و گفتار خود نمي پذيرم.http://vb.niksalehi.com/images/smilies/3.gifhttp://vb.niksalehi.com/images/smilies/4.gif

يه روز يه معتاد ۲ تا سيگار تو دهنش گرفته بود و داشت مي كشيد ازش ميپرسن چرا ۲ تا سيگار ميكشي ميگه يكي واسه خودم يكي هم از طرف دوستم كه زندونيه بعد از يه مدتي ميبينن همون معتاد يه دونه سيگار ميكشه بهش ميگن حتما دوستت از زندان آزاد شده ميگه نه خودم ترك كردم.http://vb.niksalehi.com/images/smilies/16.gif
با تشکر فریبا

shabhaye_mahtabi 11-16-2007 08:08 PM

گفت روزی به گلــــپری ، قنـــــــبر
رفته بالا فشـــــــــــــــارم ای دختر
شل حجابــــــی مکن مرنـجانـــــــم
یک دوخـــــــــــروار رژ مـزن جانم
خاطرم را تو کــــــم مکـــــــــدر کن
جای آن شا ل، چارقــــــــد سر کن
زلف بر باد می دهـــــی تاچــــــند
پاچه را باز می نهــــــــــــی تا چند
مانتوات هم که گشـــــــته واویـلا
رفتـــــــــــــــــه تا وامصیــــبتا بالا
بیش از اندازه تنگ و چسبان است
گردنت هم کـــه روی اکران است
بد شده است این، ادا و اطـــــوارت
مثل شلوارک است شـــــــــــلوارت
چشم و ابروت غــــیر اخلاقی است
آن سر و روت غیر اخلاقـــی است
گشتِ ارشاد ،گر تورا بیــــــــــــــند
پاچه و شـال و مانــــــــتو را بیند
می شود بد برایـت ای دخـــــــــتر
خود بپوشان ، فــــــدایت ای دختـر
گفت ژیـلا که نازنیــــــــــــــن بابـا
ای فـدای توبهــــــــــــــــترین بابـا
یک دومـاهی ،فضـا بُوَد باحــــــال
بوده پیوســته بر همــــــــین منوال
چون که نزدیــک انتــــخابات است
وقت اغماض و التـــــــفاتات است
این مواقع ، عزیــــــز می گردیــــم
خوب و مقبول، نیــــز می گردیـــم
می شود هــــــی مصاحبــــه با ما
می رود اعتـــــــــــــــبار ما بــــالا
هر کسی سعی می کـــند طـــــوری
خــــــود بچســـباند او به ما فـوری
این بگویـد لبـاس ما عالـــــی است
شل حجـابی زیاد هم بــــــــد نیست
آن بگویـــــد که ما عجب ماهـــــیم
ازجوانان خــــــوب و آگاهــــــــــیم
در رهِ جــــــذب بهتــــــــــــرین آرا
هرکـــــه تعریف می کنــــــد از ما
پس در این یک دوماهه محبوبــیم
با همین شکل ای پدر خوبــــــــیم
با تشکر فریبا

shabhaye_mahtabi 11-20-2007 09:29 PM

شولوغ پولوغ « به لهجه اصفهانی »
 
شولوغ پولوغ « به لهجه اصفهانی »
دیشب زتهرون اومدم خسته و نالون اومدم
هر چی بوگوی پكر بودم پشیمون از سفر بودم
از سر گرفته تا به پام خورد و خمیر بود همه جا
یه هفته پیش با دلخوشی گفتم به خود كه چكشی
یه سری به تهرون می زنم خب همه جاشا می بینیم
سیروسیاحت می كونم آ استراحت می كونم
دلم یه قدری وا میشه از رنجی كار رها می شه
از رفقای تهرونی از خویشاقو مای جون جونی
یه دیدنی بجا كونم حاجتی دل روا كونم
خدای یكتا می دونه كه پاك شدم من دیوونه
یه حاجتم روا نشد یه دردی من دوا نشد
یه تهرونی شلوغی بود شهر شلوغ پلوغی بود
هرجا كه آدم پا میذاشت فقط یه زرق وبرقی داشت
اسبابی گول بود همه جاش وه تله پول بود همه جاش
خیابوناش غلغله بود كوچاش پر از ولوله بود
آدم تواونجا لول می زد ماشین و دوچرخه وول می زد
از اون همه ماشین چه سود یه تاكسی خالی نبود
صفی اتوبوس سوار شدن از اینجا بود تا جوشقون
هر كی روان تو صف می شد وقتی خوشش تلف می شد
یه اتوبوس كه می رسید صد تا آدم توش می طپید
اون ماشینای پر زدود جونا را به لب رسونده بود
یه روز تو یه خیابوناش روان بودم یواش یواش
یه جیب بری جیبمو برید جیبم برید و ورمالید
یكباره اونجا لات شدم بی پول و سور و سات شدم
ساعتی نازنینمو دقیق و وقت بینمو
فروختم و با چند تومن خودما رسوندم به وطن
وقتی به منزل رسیدم این سخن از دل شنیدم
قربونی اصفهونمون شهر پرآب و نونمون
زندگی توش چه آسونه راحتی جونی انسونه
هر كی تواون مكون داره هر چی بخواد تو اون داره
این شهری شهری زندگی جون میده بهر زندگی
اكبر جمشیدی
با تشکر فریبا

shabhaye_mahtabi 11-23-2007 03:26 PM

تفاوت در موفقیت !
آیا می دانید که تفاوت پیر دختر با پیر پسر چیست؟
اولی موفق نشده ازدواج کنه ولی دومی موفق شده ازدواج نکنه!

تست کنکور
كدام نقطه هنوز واحدي از دانشگاه آزاد احداث نشده است؟
الف)فلات تبت ب)كوههاي كليمانجارو ج)جزاير گالاپاگوس د)قطب جنوب و حومه

چاپخانه نوبر
چاپ عكس بر روي سنگ قبر
چهار رنگ
قابل شستشو

فرشته نگهبان
مرد داشت در خيابان حركت مي كرد كه ناگهان صدايي از پشت گفت:
- اگر يك قدم ديگه جلو بري كشته مي شي .
مرد ايستاد و در همان لجظه اجري از بالا افتاد جلوي پاش.مرد نفس راحتي كشيد و با تعجب دوروبرشو نگاه كرد اما كسي رو نديد .بهر حال نجات پيدا كرده بود . به راهش ادامه داد .به محض اينكه مي خواست از خيابان رد بشه باز همان صدا گفت :
- ايست
مرد ايستاد و در همان لحظه ماشيني با سرعت عجيبي از جلويش رد شد .بازم نجات پيدا كرد .مرد پرسيد تو كي هستي و صدا جواب داد من فرشته نگهبان تو هستم . مرد فكري كرد و گفت :
-پس اون موقعي كه من داشتم ازدواج مي كردم تو چه گوري بودي ؟


خبر بد
پزشكي به بيمارش گفت؛ متاسفانه دو خبر بد برايت دارم. اول اين كه بيشتر از 24 ساعت ديگر زنده نيستي و خبر دوم آن كه، ديروز يادم رفت اين خبر را بهت بگم!

نامگذاری مدرن
یکی اسم بچه اش را می ذاره "اس ام اس". ازش می پرسن: چرا این اسم را گذاشتی رو این طفل معصوم؟ میگه : هر چی باشه از"پیام" که باکلاس تره

با تشکر فریبا

shabhaye_mahtabi 11-25-2007 08:24 AM

مهریه
 
گفت غضنفر به عیـالش چنـــــین
گوش کن ای دلـبرک نارنـــــــــین
سکه گران گشته در ایـنروز هـا
یکصد و هشتاد شده استـش بهــا
مهــر یه ات را تو به اجــرا گـذار
زود بگیرش که بیـــاید به کـــــــار
گفت عیالش که چه گویی غضــی
مهــــــــریه اجرا بگذارم که چــی
گفت غضــــنفر که عزیز دلــــــــم
نازگلم ، ساده دلـم ،خـــــوشـگلــم
تاکــه به پولش بخـرم خانـــــه ای
خانه ی خوش نقشه و جا نانه ای
گفت عیالش که عجب ابلهـــــــی
مهریـه ام را تو ببــــــــــاید دهــی
با تشکر فریبا

shabhaye_mahtabi 11-30-2007 07:39 AM

يه نفر تصادف مي كنه دنده هاش ميشكنه.ميره دكتر و از دنده هاش عكس ميگيره.عكس رو مي ده به دكتر و مي پرسه:آقاي دكتر من خوب مي شم؟ دكتره مي گه:نگران نباش با فوتوشاپ درستش مي كنم.

به يك نفر ميگن با بالش جمله بساز ميگه رفتم شكار يه پرنده ديدم خواستم بزنم به بالش.
ميگن با اين بالش نه ، با اون بالش.
ميگه خوب رفتم شكار ، يه پرنده ديدم موندم بزنم تو اين بالش يا اون بالش.
ميگن بابا اصلا” بي خيال ، حالا با تشك جمله بساز .
ميگه رفتم شكار يه پرنده ديدم تو شك بودم بزنم به اين بالش يا اون بالش!

شرلوك هلمز، كارآگاه معروف، و معاونش واتسون رفته بودند صحرانوردي و شب هم چادري زدند و زير آن خوابيدند . نيمه هاي شب هلمز بيدار شد و آسمان را نگريست . بعد واتسون را بيدار كرد و گفت : ” نگاهي به بالا بينداز و به من بگو چه مي بيني؟ ” واتسون گفت :” ميليون ها ستاره مي بينم “. هلمز گفت : ” چه نتيجه اي مي گيري؟ “. واتسون گفت : ” از لحاظ روحاني نتيجه مي گيرم كه خداوند بزرگ است و ما چقدر در اين دنيا حقيريم . از لحاظ ستاره شناسي نتيجه مي گيرم كه زهره در برج مشتري ست، پس بايد اوايل تابستان باشد. از لحاظ فيزيكي نتيجه مي گيرم كه مريخ در محاذات قطب است، پس بايد ساعت حدود سه نيمه شب باشد “. شرلوك هلمز قدري فكر كرد و گفت: ” واتسون ! تو احمقي بيش نيستي ! نتيجه ي اول و مهمي كه بايد بگيري اين است كه چادر ما را دزديده اند”
با تشکر فریبا

shabhaye_mahtabi 12-21-2007 04:49 PM

مردكي را چشم درد خاست. پيش بيطار (دامپزشك) رفت كه دوا كن. بيطار از آنچه در چشم چارپا مي‌كرده در ديدهٔ او كشيد و كور شد و حكومت به داور بردند. گفت: برو ترا هيچ تاوان نيست كه اگر اين خر نبودي پيش بيطار نرفتي! ...
ندهد هوشمند روشن راي به فرومايه كارهاي خطير
بوريا باف اگر چه بافنده است نبرندش به كارگاه حرير


يكي از جراحان معاصر در مجلسي مي‌گفت: امروز سنگ كليه‌يي به بزرگي تخم مرغي بيرون آوردم، و بدان مفاخره و مباهات كردن مي‌خواست. يكي از حاضران گفت: رنجور اكنون چگونه است؟ گفت: در حين عمل بمرد. ظريفي از حاضران گفت: اگر بنا بمردن بود، من جگرش را هم در مي‌آوردم.
با تشکر فریبا

shabhaye_mahtabi 12-22-2007 09:38 PM

یه نفر با کارتش سر فروختن بنزین دعواش شد!کارته گفت:اگه با این قیمت منو بفروشی بنزینمو حلالت نمیکنم!

با تشکر فریبا

shabhaye_mahtabi 12-22-2007 09:51 PM

زني خواهم كه فرمان دار باشد// به دست او رُل جاگوار باشد
سر آمد باشد او در خانه داري// وآن خانه بر ِ بلوار باشدhttp://vb.niksalehi.com/images/smilies/5.gif


زنی دارم که اِند خانه داری است// از این بابت مرا همراه و یاری است
اجاره داده ام ماهی دومیلیون// آخه موقعیت خانه تجاری استhttp://vb.niksalehi.com/images/smilies/5.gif


باچه شکل و چه شیوه ای گویم
تا که حرف مرا بفهمی خوب
این حوالی پر از هنرمند است
گر که دزدی هنر شود محسوبhttp://vb.niksalehi.com/images/smilies/3.gif
با تشکر فریبا

(شعر از آقای محمد جاوید )

shabhaye_mahtabi 12-23-2007 10:42 PM

خواب دیدم در یک عصر بهاری در کافی شاپی درخیابان ولیعصر، یواشکی برایت اس ام اس میزنم: "آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟"

خواب است دیگر من جدی نمیگیرم تو هم نگیر!
با تشکر فریبا

SonBol 12-24-2007 11:01 AM

با عرض معذرت از رهی معیری
 
با عرض معذرت از رهی معیری

نداند رسم یاری بیوفا یاری که من دارم
به آزار دلم کوشد دل آزاری که من دارم

رهی معیری


http://www.mobin-group.com/image/reg.../5246rahi1.jpg


تعجب می کند یارم ز رفتاری که من دارم
تصور می کند دیوانه ام یاری که من دارم

نه او، هر کس دگر باشد تعجب می کند طبعاً
ز رفتار عجیب و نابهنجاری که من دارم

همه گویند رفتارم عجیب و نابهنجار است
و گاهی مایه شرم است اطواری که من دارم

خودم یکبار رفتار خودم را بررسی کردم
ولی دیدم که معقول است رفتاری که من دارم

و دیشب دست آخر گفتمش با صد زبان بازی:
خودت -یارا!- مرض داری و پنداری که من دارم

همیشه فکر می کردی که من از خویش شک دارم
کنون دیدی بی علت نیست اصراری که من دارم؟

چه خواهی گفت اگر روزی درآری سر ز افکارم؟
که رفتارم شده مشتق ز افکاری که من دارم

کسی دیگر مرا کی می تواند کنترل کردن؟
نباشد دست کس -غیر تو- افساری که من دارم

برایم آبرو نگذاشتی، بی آبرو! شرمی
کنون نقل محافلهاست آماری که من دارم

نه پولم می دهد، نه احترامم پاس می دارد
طلبکار است خود گویی بدهکاری که من دارم

تمام سالمندان از پرستار جوان گویند
ولی صد سال سن دارد پرستاری که من دارم


SonBol 12-26-2007 11:42 AM

اگر شکسته اگر استوار می میرم
 
با عرض معذرت از سید اکبر میرجعفری

اگر شکسته اگر استوار می میرم
چه خوب خوب من آخر بهار می میرم

سید اکبر میرجعفری



اگر شکسته، اگر استوار می میرم
اگر فقیر، اگر مایه دار می میرم


و کار جوهر مرد است و افتخار من است
که از فشار دل انگیز کار می میرم


فشار می دهدم کار و مثل یک قوطی
مچاله می شوم و با فشار می میرم


قرارمان سر سعدی، اگر نیایی زود
یقین بدان که سر لاله زار می میرم


دوباره وقت غروب است و نیستی، من هم
کلاغ می شوم و قار قار می میرم


تمام زندگی ام بی بخار بودم، لیک
به قدرت دو سه اسب بخار می میرم


اگرچه عین عذاب است بوی جورابش
شبی ولیکن در پای یار می میرم


SonBol 01-03-2008 01:37 PM

با عرض معذرت از بیژن ارژن
 
پسر شدیم و بدون پدر بزرگ شدیم
و با هزار غم و دردسر بزرگ شدیم

بیژن ارژن




پسر شدیم و بدون پدر بزرگ شدیم
و بی درنگ وبال پدربزرگ شدیم

پدربزرگ که سنی گذشته بود ازش
کتک نمی زد و ما لای پر بزرگ شدیم

اجازه داد که ما توی کوچه هم برویم
و توی کوچه و زیر گذر بزرگ شدیم

به جای فحش به ما کیک و بستنی می داد
به این دلیل چنین تخس و سربزرگ شدیم

ولی چو دوره تحریم اقتصادی بود
بدون روغن و قند و شکر بزرگ شدیم

پدربزرگ از احوال روزگار مدرن
خبر نداشت؛ و ما بی خبر بزرگ شدیم

پسر شدیم؛ و با دختران رفیق شدیم
در این معامله ما آن قدر بزرگ شدیم-

که چند نامه به سودایشان نوشتیم و
به شوق آمدن نامه بر بزرگ شدیم

پدربزرگ که مرد اختیارمان کم شد
و زیر دست قضا و قدر بزرگ شدیم

بزرگ گشتن مان اندکی به کندی بود
ولی به لطف خدا مستمر بزرگ شدیم…

پدربزرگ! خدا رحمتت کند، دیگر
بخواب تخت که از هر نظر بزرگ شدیم.

shabhaye_mahtabi 02-03-2008 10:44 AM

از طرف مي‌پرسن: مناسبت اين روزها چيه؟

ميگه: والا مثل اينكه شهادت امام حسين و بيست و دو تن از ياران ايشون

به دست صدام صهيونيست و همچنين روز هفتاد و دو بهمن،

روز پيروزي انقلاب در صحراي كربلا و فرار يزيد از ايران
و مخالفت شمر با برنامه هسته‌اي ايران است.
با تشکر فریبا

shabhaye_mahtabi 02-03-2008 12:15 PM

هرچند لطیف و سبز و با احساسی / معصوم و نجیب و پاک همچون یاسی
هرچند فرشته ای ولی می ترسم/ یک روز بفهمم که تو هم «الیاسی»

با تشکر فریبا

shabhaye_mahtabi 04-04-2008 06:31 AM

« عجب رسمیه رسم زمونه »
خونه مون عیدا پر مهمونه

می رن مهمونا از اونا فقط
آشغالِ میوه به جا می مونه !
کجاست اون کیوی ؟
چی شد نارنگی ؟

کجا رفت اون موز ؟!
خدا می دونه !

جعبه خالی ِ شیرینی هنوز
گوشه ی طاقچه پیش گلدونه عطرش پیچیده تا آشپزخونه
شیرینیش کجاست ؟ خدا می دونه

می رن مهمونا از اونا فقط
جعبه ی خالی به جا می مونه !
از بس خونه رو به هم می ریزن

آدم مثل اسب(!) تو گِل می مونه

یکی نیست بگه خداوکیلی
جای پوست پسته توی قندونه ؟!
قند نصفه ی عموجون هنوز
خیس و لهیده ته فنجونه
حالا خداییش قندش مهم نیست
کنار اون قند نصف دندونه !
می رن مهمونا از اونا فقط
نصفه ی دندون به جا می مونه !!
پسته ی خندون ، بادوم شیرین
فندق در باز ، مال مهمونه
« پرسید زیر لب یکی با حسرت » :
که از این آجیل، به غیر از تخمه،
واسه ما بعدها چی چی می مونه ؟

مهدی استاداحمد
با تشکر فریبا

محمد جاوید 10-23-2008 12:52 AM

هر برج یک دویست و شیش

« نه راه پس نه راه پیش دارم» ... به دست خود فقط یک فیش دارم
مرادم نیست فیش آب و برقم... که از آن ها به دل تشویش دارم
بُود منظورم آن فیشی که از آن... خجالت پیش قوم وخویش دارم
به پیش بچّه ام چون می گذارم... نماید قهر و گوید جیش دارم
ته هر بُرج می دانی خدایا... که در جیبم فقط (شیپیش) دارم
به جای خانه ای نقلی و زیبا ... طلبکاری قـَدر در کیش دارم
زمین و باغ اگر دارند مردم.. منم یک عمه در تجریش دارم
اگر دارند بعضی گلۀ میش...منم چشمی به رنگ میش دارم
در این بازار گرم ریش ،افسوس ... به جای رُخ ، دلی پر ریش دارم
جوابم کرده موجر تازگی ها... به نزدش گرچه پول پیش دارم
به لطف لنگه کفش همسر خود ... به روی کلـّه ام (آتیش) دارم
وجالب هست این را هم بدانید... که خیلی ترس از (آبجیش) دارم
برای حیف و میل پول هایم ... دو تا فرزند چون( سیریش) دارم
والبته به این علت سریشند ... که بـُرجی یک دویست و( شیش) دارم
(دویستا) اسکناس سبز ِ خوشگل ...و شیش تا هم از آن ( آبیش ) دارم
بیا « جاوید » با من همسفر شو... که خیلی صحنه ها در پیش دارم

امیر عباس انصاری 11-11-2008 03:16 AM

در دل دختر با مادر ... (شعر توپ و طنز)
 
http://i22.tinypic.com/2rxbck6.jpg

در دل دختر با مادر ...


دختـری با مادرش در رختخواب
درد ودل می کرد با چشمی پر ز آب

گفت مادر حالم اصلا ً خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم بر سرم
روی دستت باد کردم مادرم

سن من از 26 افزون شده
دل میان سینه غرق خون شده

هیچکس مجنون این لیلی نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد

غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته

مادرش چون حرف دختر را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت

دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن

گفت دختر: مادر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من

گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا

کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعید و یاسر و ایضا ً صفر

با سه تا شان رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقیه ماجرا

یک سری، هم صحبت یاسر شدم
او خرم کرد، آخرش عاشق شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید

مصطفای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد بله

بعد هوتن یار من فرهاد بود
البته وسواسی و حساس بود

بعد از این وسواسی پر ادعا
شد رفیقم خان داداش المیرا

بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم

بعد هانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم

مادرش آمد میان حرف او گفت:
ساکت شو دگر ای فتنه جو

گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری

لیک جز آنکه تو را باشد یک پدر
دل نمی دادم به هر کس این قدر

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
واقعا ً که پــوز مـــادر را زدی!


:24::24::24::24::24:

SonBol 11-18-2008 02:19 AM

تقصیر بابات بود
 
تقصیر بابات بود
امید مهدی نژاد
شعری از این مجموعه ارزشمند را که عنوان «خودم کردم که لعنت بر پدرت باد» بر پیشانی دارد با هم می‌خوانیم:

گفته بودم اگه بیای
قلبمو ایفا می‌کنم
می‌آم می‌شینم سر رات
راهمو پیدا می‌کنم
اما نگفتی که چرا
نیومدی به خونه‌مون
مگه نمی‌گفتی خودت
نام کتاب: تقصیر بابات بود
شاعر: حیدر مریم زاده
ناشر: فروسو
شمارگان: 1000000 نسخه، نصف داخل، نصف خارج
قیمت: سه تا صد تومان
طیف مخاطب: دوست‌داران ادبیات معاصر، دوست‌داران موسیقی پاپ،‌ دوست‌داران در حالت کلی.
***
شاعر جوان و اندیشناک معاصر حیدر مریم‌زاده، نود و چهارمین مجموعه از اشعار زیبا و دل‌انگیز خود را با عنوان «تقصیر بابات بود» و با عنوان فرعی «الهی خبرش بیاد» نثار ادب‌دوستان ایرانیِ مقیم داخل و خارج کرده است. مریم‌زاده با این کتاب در کنار دو کتاب قبلی خود با عناوین «تقصیر من که نبود» (با عنوان فرعی «گفته بودم که عاشقم») و «پس تقصیر کی بود» (با عنوان فرعی «حیرانم و حیرانم») که طی یکی ـ دو هفته گذشته منتشر شدند، سه‌گانۀ عشقی ـ فلسفی ـ موسیقایی خود را به طرز برق‌آسایی کامل کرده است. شاعر در این مجموعه که شامل غزل، رباعی، چارپاره، چهل‌پاره، ترانه، قطعه، تیکه، مستزاد، طرح، ایماژ، ترانک، هایکو، تک‌واج، و... الباقی قوالب شعر فارسی و غیرفارسی است، ضمن بیان خیال‌انگیز دل‌زدگی خود از عشق‌های مجازی برای بار سی و سوم، دل‌زدگی خود را از عشق‌های مجازی برای بار سی و سوم با طرزی خیال‌انگیز بیان می‌کند. سبک شعری مریم‌زاده ترکیبی است از سبک‌های گوناگون شعری از قبیل رمانتیسییم، واسوخت‌گرایی، پاپیولار، عشقولانه، فلسفه‌محور، جالب‌انگیز و فضایی. عواطف پاک مریم‌زاده در این اشعار به حدی شفاف، بی غل و غش و متأثرکننده است که مخاطب را به فرط جنون رهنمون می‌سازد.
***
شعری از این مجموعه ارزشمند را که عنوان «خودم کردم که لعنت بر پدرت باد» بر پیشانی دارد با هم می‌خوانیم:
گفته بودم اگه بیای
قلبمو ایفا می‌کنم
می‌آم می‌شینم سر رات
راهمو پیدا می‌کنم
اما نگفتی که چرا
نیومدی به خونه‌مون
مگه نمی‌گفتی خودت
از همه‌شون قشنگ‌ترم
تو رو دیگه دوس ندارم
می‌رم پیش یکی دیگه
می‌رم که تا چشت در آد
می‌شم مال یکی دیگه
می‌رم که تا چشت در آد
می‌رم می‌رم خیلی زیاد
یکی دیگه پیدا می‌شه
که خاطر منو بخواد
اگه بیای به دنبالم
بس داد و فریاد می‌کنم
واسه‌ت می‌گیرم خودمو
هی خودمو باد می‌کنم
گفته بودم اگه بیای
دوسِت دارم خیلی زیاد
اما حالا می‌گم برو
برو بذار که باد بیاد.

امیر عباس انصاری 12-03-2008 12:04 AM

ضرب المثل های امروزی (ضرب المثل ورژن جدید!!)
 
ضرب المثل های امروزی (ضرب المثل ورژن جدید!!)


اساتید و بزرگان ادبیات فارسی برای اینکه در آینده ای نه چندان دور، بعضی از ضرب المثل های اصیل ایرانی - به علت وجود بعضی از لغات و اصطلاحات - از بین نروند، تصمیم گرفتند که برخی از این ضرب المثل ها را به گونه زیر بازسازی کنند:

  • بیفستراگانوفه خالته، بخوری پاته نخوری پاته!
  • موش تو سوراخ نمی رفت ساید بای ساید به دمبش می بست!
  • آب در "آب سرد کن" و ما تشنه لبان می گردیم!
  • آب که سر بالا میره، قورباغه "هوی متال" میخونه!!!
  • پرادو سواری دولا دولا نمیشه!
  • نابرده رنج گنج میسر نمی شود --- مزد آن گرفت جان برادر که کلاه برداری کرد
  • "کافی میت" نخورده و دهن سوخته!
  • اسکانیا(scania) بیار باقالی بار کن!
  • گر صبر کنی ز قوره، لوپ لوپ سازی!
  • پاتو از پارکتت درازتر نکن!
  • هری پاتر آخرش خوشه!
  • قربون بند کیفتم، تا کارت سوخت داری رفیقتم!
  • گیرم پاپی تو بود فاضل --- از فضل پاپی تو را چه حاصل
  • ندیدیم اورانیم ولی دیدیم دست مردم!
  • ادکلن آن است که خود ببوید --- نه آنکه فروشنده بگوید
  • ماکرو ویو به ماکرو ویو می گه روت سیاه!
  • بزک نمیر بهار میاد آناناس با خیار درختی میاد!
  • یا منچستریه منچستری یا رُمیه رُمی(AC Rom)
  • سرش بوی پیتزای سبزیجات میده!!!
  • آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب!
از وبلاگ : منو برق گرفته!!!

امیر عباس انصاری 12-03-2008 12:22 AM

معلم کلاس اول از ساسان کوچولو می پرسه ..اگه تو 10 تا شکلات داشته باشی 2 تاشو بدی به سمیرا..3 تاشو بدی به مریم و یه دونه هم بدی به شراره اونوقت چی خواهی داشت؟؟؟
ساسان میگه .خوب معلومه 3 تا دوست دختر جدید : پوریا

GolBarg 02-09-2009 01:34 PM

گفتگوهای تخم مرغ با مرغ
 
تخم مرغی رفته بود اینترویو
تا مگر کوکو شود یا نیمرو

تخم مرغی بود با شور و امید
خواست تا مرغانه ای باشد مفید

فرم استخدام را پر کرده بود
عکس هم همراه خود آورده بود

توی مطبخ از برای شرح حال
پشت هم کردند هی از او سوال:

- کیستی تو، از کدامین لانه ای؟
- بوده ای قبلاً در آشپزخانه ای؟

- کی ز پشت مرغ افتادی برون؟
- توی ماهیتابه بودی تاکنون؟

- تجربه داری و فرزی در عمل
- جای دیگر کار کردی فی المثل؟

- داغ گشتی توی روغن یا کره؟
- حل شدی در شنبلیله یا تره؟

- با نمک فلفل بهم خوردی دقیق؟
- خوب کف کردی شدی کلاً رقیق؟

- پشت و رویت سرخ شد روی اجاق؟
- باد کردی از فشار احتراق؟

تخم مرغ این حرف ها را که شنید
روی وحشت زرده اش هم شد سفید!

ژوری اینترویو هم بی مجال
لحظه‌ای غافل نمیشد از سوال:

- گر "رزومه" داری و "سی.وی" بیار
- ورنه بیخود آمدی دنبال کار

- گر نداری توی کارت سابقه
- ردّ ردّی گرچه باشی نابغه

گفت لرزان تخم مرغ بینوا
نیست قانون شما بر من روا

خوب من تازه ز مرغ افتاده ام
صفرکیلومترم و آماده ام

هرکسی کرده ز یک جائی شروع
میکند خورشیدش از یکجا طلوع

گر نه در جائی خودم را جا کنم
تجربه پس از کجا پیدا کنم؟

گر که مرواری نباشد در صدف
پس چگونه تجربه آرد به کف؟

گر که در میدان نرفته کره اسب
تجربه را پس چه جوری کرده کسب؟

گفت "شف" با او که: - زر زر کافیه!
- بیش از این هم ماندنت علافیه

ـ تخم مرغ هم اینقدر پر مدعا
- دست به نطقش را ببین بهر خدا!

- تجربه اول برو پیدا بکن
- بعد فکر پخت و پز با ما بکن

تخم مرغ بینوا با قلب خون
آمد از آن آشپزخانه برون

رفت غمگین، صاف پیش مادرش
تا که گرما گیرد از بال و پرش

گفت مادرجان مرا هم جوجه کن
جزو باند جوجه های کوچه کن

مرغ مادر گفت که: - دیر آمدی
- پس چرا طفلم به تأخیر آمدی؟

- من به تو گفتم بگیر اینجا قرار
- تو خودت عازم شدی دنبال کار

- مهلت جوجه شدن شد منقضی
- پس چه شد کوکوپزی، نیمروپزی؟

تخم مرغ اشکش درآمد پیش مام
ماجرا را گفت از بهرش تمام

گفت در نیمروپزی گشتم کنف
چونکه از من تجربه میخواست شف

سابقه یا تجربه با من نبود
آشپزخانه مرا ریجکت نمود

موعد جوجه شدن هم که گذشت
آه مادر بچه ات بیچاره گشت!

من از آنجا مانده، زینجا رانده ام
فاتحه بر هستی خود خوانده ام

رفت فرصت های عالی از کفم
حال دیگر کاملاً بی مصرفم

پس در این دنیا به چه چیزی خوشم؟
میروم الان خودم را میکشم!

گفت مادر: - طفلکم قدقدقدا
- چند مدت صبر کن بهر خدا

- صبر کن طفلم بیاید نوبهار
- باز پیدا میشود بهر تو کار

- گرچه اکنون فرصتت سرآمده
- تو نگو دنیا به آخر آمده

تخم مرغ آنجا به حال انتظار
ماند تا از ره بیاید نوبهار
×××
عید نوروز، عید پاک آمد ز راه
روی هر میزی بساطی دلبخواه

شربت و شیرینی و قند و نبات
تخم مرغ رنگ کرده در بساط

روی میز خانه‌ی بانو بهار
یک سبد مرغانه خوش نقش و نگار

تخم مرغ ما نشسته آن میان
میفروشد فخر بر اطرافیان

از همه خوشرنگ تر، خندان و شاد
حرف های مادرش آمد به یاد:

- بهر هرکس در جهان قدقدقدا
- هست یک جا و مکان قدقدقدا

- نیست بی مصرف کسی قدقدقدا
- هست امکان ها بسی قدقدقدا

- هرکسی باید بیابد جای خود
- تا نهد جای مناسب پای خود

- پس تو هم توی مدار خویش باش
فارغ از مأیوسی و تشویش باش

- چون شبیه تخم‌مرغ است این کره
- روز و شب گردش کند بی دلهره

- خود تو هم هستی عزیزم بیضوی
- در مدار خویش گردش کن قوی

- زندگی زیباست، زیبایش ببین
- هم ز پائین، هم ز بالایش ببین

تخم مرغ ما ز پند مادری
شادمان لم داد آنجا یکوری

گفت گر مطبخ به من میداد کار
در کجا بودم کنون ای روزگار؟


گشته بودم جوجه گر روی حساب
ای بسا که میشدم جوجه کباب

پس چه بهتر که بد آوردم زیاد
حال راضی هستم و ممنون و شاد:p:p


اگه تكراريه پستو حذف كنيد:):)

deltang 04-10-2009 04:52 PM

ترجمه ضرب المثلهاي ايراني به انگلیسی
 

چپ چپ نگاه ميكنه
He looks at me Left Left!
قربونه قد وبالات!
I die for your height and top!
سرمو خورد!
Ate my head!
دم در آورده!
He has grown a tail!
به روي چشمم!
On my eyes!
تكليف منو روشن كن!
Light up my homework!
خودت رو به كوچه علي چپ نزن!
Don't hit yourself into left Ali Street!
مرگ من؟!
To my death?!
خوردم زمين، پدرم در اومد!
I ate the ground and my father came out!
مرده شورتو رو ببرن!
Take away the person that washes your dead body!
گليمتو رو از آب بكش!
Pull your carpet out of the water!
انقدر سفت بزنمت كه برق از چشمات بپره!
I'll hit you so hard that electricity will pop out of your eyes!
خرش از پل گذشته!
His/Her donkey passed over the bridge
مرغ همسايه غازه!
The neighbor's chicken is a goose!
چه خاكي به سرم بريزم؟!
What kind of dirt should I put on my head?!
خوشي زده زير دلت!
Happiness has been hitting you under the belly!
كرم نريز!
Don't drop worms!
ازدواج هندونه اي نبريده است!
Marriage is an uncut watermelon!

امیر عباس انصاری 04-11-2009 12:41 PM

كرم نريز!Don't drop worms

GolBarg 04-11-2009 02:55 PM

اقای انصاری

خوشي زده زير دلت! Happiness has been hitting you under the belly!
:D:D

امیر عباس انصاری 04-11-2009 03:05 PM

مینا خانم عرض شود که:

مرغ همسايه غازه!
The neighbor's chicken is a goose

دانه کولانه 04-11-2009 05:46 PM

آقایان و خانم ها


سرمو خوردین!
Ate my head!


امیر عباس انصاری 04-12-2009 02:24 PM

چه خاكي به سرم بريزم؟!

What kind of dirt should I put on my head

:65:
:65: :65: :65: :65:

ساقي 07-03-2009 03:52 PM

سکوت از فريادهاي در گلو مانده است

و نعره هايي که هيچ وقت شنيده نشده

همه چيز هست و گوشي نيست


براي شنيدن جز سکوتي که گاه و بيگاه همدم فريادهايي است

که بي خبر و نا خواسته از روزهايي دور مي ايد...

از دلتنگيهايي که فراموش شده

از خيانت هايي که به روزگار شده نه انگار .....

باز هم حرفي نيست....

....
.
.


SonBol 07-29-2009 11:06 AM

تلوزیون چه چیز با حالی است!
 
تلوزیون چه چیز با حالی است!
نسیم عرب امیری


مثل پیوند غرب با شرق است
شاعری كه مهندس برق است!

فارغ از كشف واژه های بدیع
عاجزم از قواعد تقطیع

نه كه یك ذره می شود بارم
اختیارات شاعری دارم!

چون بلد نیستم به وقت عمل
هیچ بحری به غیر بحر رمل!

گرچه عنوان شاعری شیك است
مدرك من الكترونیك است

چند باری نوشته ام پروژه
وصف ابرو و خال و خط و مژه

جای تحقیق آزمایشگاه
چند تا شعر می نویسم ماه

طبع انگشت های من سرد است
بارالها دلم پر از درد است!

گوش كن ای الهه طناز
نه غلط گفتم ای الهه ناز!

وقت اخبار بیست و سی شده است
ای خدا، جان هر كسی شده است،

هی قضاوت نكن از این اول
بنشین گوش كن بگو ایول!

واقعا غیراز این كه كم كارم
من از ایشان چه چیز كم دارم؟!

حیف اسباب دردسر باشد
هر كسی جای خود اگر باشد

صبح تا شب به فكر نقالی است
تلوزیون چه چیز با حالی است!

Hiwa 08-22-2009 02:19 PM

توانا بود هركه دانا بود
كدام دكتر ديدي، كه خطش خوانا بود

deltang 08-22-2009 02:26 PM

اگر ديدي جواني بر درختي تكيه كرده از طرف من بزن تو سرش بگو رو پاي خودت واسا

Hiwa 08-26-2009 01:18 PM

يك بار بهت گفتم دوست دارم، هزار بار گفتم خدايا غلط کردم!!!

deltang 08-26-2009 02:32 PM

حافظ در عصر جديد(طنز)
 
حافظ در عصر جديد(طنز)

نيمه شب پريشب گشتم دچار کابوس
ديدم به خواب حافط توی صف اتوبوس
گفتم : سلام حافظ ، گفتا : عليک جانم
گفتم : کجا روی ؟ گفت : والله خود ندانم
گفتم : بگير فالي گفتا : نمانده حالي
گفتم : چگونه ای ؟ گفت : در بند بي خيالي
گفتم : که تازه تازه شعر و غزل چه داری ؟
گفتا : که مي سرايم شعر سپيد باری
گفتم : ز دولت عشق ، گفتا : کودتا شد
گفتم : رقيب ، گفتا : کله پا شد
گفتم : کجاست ليلي ؟ مشغول دلربايي؟
گفتا : شده ستاره در فيلم سينمايي
گفتم : بگو ، زخالش ، آن خال آتش افروز ؟
گفتا : عمل نموده ، ديروز يا پريروز
گفتم : بگو ، ز مويش گفتا که مش نموده
گفتم : بگو ، ز يارش گفتا ولش نموده
گفتم : چرا ؟ چگونه ؟ عاقل شده است مجنون ؟
گفتا : شديد گشته معتاد گرد و افيون
گفتم : کجاست جمشيد ؟ جام جهان نمايش ؟
گفتا : خريده قسطي تلويزيون به جايش
گفتم : بگو ، ز ساقي حالا شده چه کاره ؟
گفتا : شدست منشي در دفتر اداره
گفتم : بگو ، ز زاهد آن رهنمای منزل
گفتا : که دست خود را بردار از سر دل
گفتم : ز ساربان گو با کاروان غم ها
گفتا : آژانس دارد با تور دور دنيا
گفتم : بگو ، ز محمل يا از کجاوه يادی
گفتا : پژو ، دوو ، بنز يا گلف نوک مدادی
گفتم : که قاصدک کو آن باد صبح شرقي
گفتا : که جای خود را داده به فاکس برقي
گفتم : بيا ز هدهد جوييم راه چاره
گفتا : به جای هدهد ديش است و ماهواره
گفتم : سلام ما را باد صبا کجا برد ؟
گفتا : به پست داده ، آورد يا نياورد ؟
گفتم : بگو ، ز مشک آهوی دشت زنگي
گفتا : که ادکلن شد در شيشه های رنگي
گفتم : سراغ داری ميخانه ای حسابي ؟
گفتا : آنچه بود ار دم گشته چلوکبابي
گفتم : بيا دوتايي لب تر کنيم پنهان
گفتا : نمي هراسي از چوب پاسبانان ؟
گفتم : شراب نابي تو دست و پا نداری ؟
گفتا : که جاش دارم و افور با نگاری
گفتم : بلند بوده موی تو آن زمان ها
گفتا : به حبس بودم از ته زدند آن ها
گفتم : شما و زندان ؟ حافظ ما رو گرفتي ؟
گفتا : نديده بودم هالو به اين خرفتي !

Hiwa 08-27-2009 02:49 PM

قديم نديما ميگفتن: واسه كسي بمير كه برات تب كنه...!
آهای!!!
لطفا" يكي برام بميره...
آخه چند روزه بدجوري تب کردم!!!

deltang 08-30-2009 10:24 PM

پسری با پدرش در رختخواب درد ودل می کرد با چشمی پر آب

گفت :بابا حالم اصلا ً خوب نیست زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم توی سر روی دستت باد کردم ای پدر

سن من از 26 افزون شده دل میان سینه غرق خون شده

هیچکس لیلای این مجنون نشد همسری از بهر من مفتون نشد

غم میان سینه شد انباشته بوی ترشی خانه را برداشته

پدرش چون حرف هایش را شنفت خنده بر لب آمدش آهسته گفت

پسرم بخت تو هم وا می شود غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن این همه دختر یکی را تور کن

گفت آن دم :پدر محبوب من ای رفیق مهربان و خوب من

گفته ام با دوستانم بارها من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها سر به زیر و چشم پاکم هر کجا

کی نگاهی می کنم بر دختران مغز خر خوردم مگر چون دیگران؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر با شهین و مهرخ و ایضاً سحر

با سه تا شان رفته بودیم سینما بگذریم از ما بقیه ماجرا

یک سری ، بر گل پری عاشق شدم او خرم کرد، وانگهی فارغ شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید قلب من از عشق او خیری ندید

آزیتای حاج قلی اصغر شله یک زمانی عاشقش گشتم بله

بعد اوهم یار من آن یاس بود دختری زیبا و پر احساس بود

بعد از این احساسی پر ادعا شد رفیق من کمی هم المیرا

بعد او هم عاشق مینا شدم بعد مینا عاشق تینا شدم

بعد تینا عاشق سارا شدم بعد سارا عاشق لعیا شدم

پدرش آمد میان حرف او گفت ساکت شو دیگر فتنه جو

گرچه من هم در زمان بی زنی روز و شب بودم به فکر یک زنی

لیک جز آنکه بداری مادری دل نمی دادم به هر جور دختری

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی واقعا ً که پوز بابا را زدی

deltang 08-30-2009 10:24 PM

دختری با مادرش در رختخواب درد ودل می کرد با چشمی پر آب

گفت مادر حالم اصلا ً خوب نیست زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم بر سرم روی دستت باد کردم مادرم

سن من از 26 افزون شده دل میان سینه غرق خون شده

هیچکس مجنون این لیلا نشد شوهری از بهر من پیدا نشد

غم میان سینه شد انباشته بوی ترشی خانه را برداشته

مادرش چون حرف دختر را شنفت خنده بر لب آمدش آهسته گفت

دخترم بخت تو هم وا می شود غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن این همه شوهر یکی را تور کن

گفت دختر:مادر محبوب من ای رفیق مهربان و خوب من

گفته ام با دوستانم بارها من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها سر به زیر و با وقارم هر کجا

کی نگاهی می کنم بریک پسر مغزیابو خورده ام یا مغز خر؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر با سعید و یاسر و ایضا ً صفر

با سه تا شان رفته بودیم سینما بگذریم از ما بقیه ماجرا

یک سری ، هم صحبت یاسر شدم او خرم کرد، آخرش عاشق شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید قلب من از عشق او خیری ندید

مصطفای حاج قلی اصغر شله یک زمانی عاشق من شد بله

بعد هوتن یار من فرهاد بود البته وسواسی و حساس بود

بعد از این وسواسی پر ادعا شد رفیقم خان داداش المیرا

بعد او هم عاشق مانی شدم بعد مانی عاشق هانی شدم

بعد هانی عاشق نادر شدم بعد نادر عاشق ناصر شدم

مادرش آمد میان حرف او گفت ساکت شو دگر ای فتنه جو

گرچه من هم در زمان دختری روز و شب بودم به فکر شوهری

لیک جز آنکه تو را باشد یک پدر دل نمی دادم به هر کس این قدر

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی واقعا ً که پوز مادر را زدی

آناهیتا الهه آبها 09-02-2009 01:30 PM

ضرب المثل های عوضی
 

کوه به کوه نمی رسه طلبکار به بدهکار می رسه !
هر که بامش بیش نامش بیشتر
خر ما از کرگی فهم نداشت
ماهی رو هر وقت از آب بگیری می میره
مشت نمونه آدم قلچماق است
سالی که نکوست از گرونیش پیداست
آدم خوش معامله افسارش دست مردمه
چوب رو برداری آقا دزده راه فرار را می دونه
هرجا که آشه یه وجب روغن روشه
در دیزی بازه آقا گربه کجا رفته؟
سیر به پیاز میگه من گرون ترم یا تو؟
گربه دستش به گوشت نمی رسه میره نردبون میاره
حسنی به مدرسه نمی رفت وقتی می رفت می گفتند جا نداریم
موش توی سوراخ نمی رفت می گفت :ول کن بابا برم این تو چیکار کنم؟

dear59 09-02-2009 02:27 PM

تو نيكي ميكن و در دجله انداز....

خودم شيرجه ميرم درش ميارم...:p


اکنون ساعت 03:10 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)