|
پخش آنونس «لطفا مزاحم نشويد» در سينماها از هفته آينده
از هفته آينده آنونس فيلم سينمايي «لطفا مزاحم نشويد» به كارگرداني «محسن عبدالوهاب» در سينماهاي كشور پخش ميشود.
http://media.farsnews.com/Media/8809...3/A0783109.jpg «محمد احمدي» تهيهكننده اين فيلم با اعلام مطلب فوق اظهار داشت: فيلم «لطفا مزاحم نشويد» آماده اكران عمومي است و آنونس آن از هفته آينده در سينماها پخش خواهد شد تا در موعد مقرر پس از فيلم «فاصله»(كامران قدكچيان) در گروه آزادي به اكران عمومي در بيايد. براساس اين گزارش، تيزر و آنونس اين فيلم كه عيد فطر توسط فيلميران اكران عمومي ميشود، توسط شيبان خاقاني ساخته شده است. «لطفا مزاحم نشويد» در جشنواره فيلم فجر، جايزه بهترين بازيگر نقش دوم زن (شيرين يزدانبخش) و ديپلم افتخار بازيگر نقش دوم مرد (هدايت هاشمي) را كسب كرد. اين فيلم در قالب چهار قصه تو در تو با نگاهي طنزآلود، روايتهايي از وقايع مختلف مرتبط با زندگي جوانان امروز ارائه ميكند. طنز در فيلم ساختگي نيست بلكه طنزي است كه در خلال مشكلات زندگي روزانه در كلانشهر تهران به طور واقعي در جريان است. باران كوثري، افشين هاشمي، حامد بهداد، هدايت هاشمي، سيامك صفري، خسرو احمدي، مجيد بهرامي، مزدك ميرعابديني، هادي عامل هاشمي، علي هاشمي، شيرين يزدانبخش، محسن كاظمي، ليلي فرهادپور، حميد جوكار، مجيد فروغي، شمسي صادقي، مرتضي اكبري، ميترا حكيمهاشمي، ارغوان آقايي و فوژان قباديان بازيگران اين فيلم هستند. |
|
«طبقه سوم» در فرهنگسراي انقلاب نقد و بررسي ميشود
مدير روابط عمومي فرهنگسراي انقلاب از نقد و بررسي فيلم سينمايي «طبقه سوم» ساخته بيژن ميرباقري در روز سهشنبه 29 تير ماه خبر داد. http://media.farsnews.com/Media/8808...6/A0766926.jpg «وفا برهاني» مسئول روابط عمومي فرهنگسراي انقلاب در مورد فيلم هفته آينده اين فرهنگسرا، اظهار داشت: سي و يكمين گردهمايي علاقهمندان هنر سينما و اعضاي كانون فيلم اميد فرهنگسرا، اين هفته به نمايش و تحليل فيلم سينمايي «طبقه سوم» ساخته بيژن ميرباقري اختصاص دارد. وي ادامه داد: اين فيلم سهشنبه 29 تير ماه جاري برگزار ميشود و طي آن مهمترين و كاربرديترين مباحث فيلم، مورد نقد و بررسي قرار ميگيرد و سپس، با طرح موضوعات تخصصيتر در حوزه سينما ادامه مييابد. وي در ادامه در مورد مهمانان اين هفته فرهنگسراي انقلاب نيز به فارس گفت: در اين برنامه قرار است «بيژن ميرباقري» (كارگردان)، «بهزاد صديقي» (مجري و منتقد) و جمعي از بازيگران اين فيلم حضور يابند. بر پايه اين گزارش، در خلاصه داستان اين فيلم آمده است: «طبقه سوم» كه در جشنواره فيلم فجر به نمايش در آمد، از موضوعي اجتماعي برخوردار است كه فيلمنامه آن را ميرباقري در سال 85 نوشته و در آن به معضلات جوانان پرداخته است. بازيگران عبارتند از: مهناز افشار، پگاه آهنگراني، مهرداد ضيايي و پاشا رستمي ايفاي نقش كردهاند. ديگر عوامل توليد فيلم عبارتند از: مرتضي پورصمدي (فيلمبرداري)، كيوان جهانشاهي (آهنگساز)، فاضل ژيان (طراح صحنه و لباس)، عليرضا بزدوده (دستيار كارگردان و برنامهريز)، سعيد شاهسواري (تدوينگر) و محمدحسين شهباززاده (مدير توليد) با «طبقه سوم» همكاري ميكنند و تهيهكنندگي آن را عليرضا قاسمخان و ناجي هنر برعهده دارند. علاقهمندان به عضويت در كانون فيلم اميد و حضور در گردهمايي ميتوانند هر روز تا سهشنبه 29 تير جاري از ساعت 8 تا 16 به نشاني بزرگراه نواب صفوي تقاطع خيابان كميل شرقي فرهنگسراي انقلاب واحد فرهنگي و يا براي حضور در برنامه و تهيه بليت در مورخ سهشنبه29 تير ماه از ساعت 17 تا 20 به تالار فجر فرهنگسرا مراجعه كنند. |
«افراطيها» بدون سينماي سرگروه 18 ميليون فروخت
فيلم سينمايي «افراطيها» ساخته جهانگير جهانگيري در دو روز اول اكران در گروه آزاد 18 ميليون تومان فروخت.
http://media.farsnews.com/Media/8904...1/A0881791.jpg فيلم سينمايي «افراطيها» ساخته جهانگير جهانگيري كه از روز چهارشنبه 23 تيرماه در گروه آزاد اكران خود را آغاز كرده است، توانست در دو روز اول اكران 18 ميليون تومان بفروشد. بر اساس اين گزارش، نمايش فيلم سينمايي «افراطيها» طي روزهاي گذشته با موفقيت در شهرستانها آغاز شده و در هفته آينده پس از افت فروش فيلم «هفت دقيقه تا پاييز»، سينماي سرگروه (آفريقا) نيز به سالنهاي نمايش دهنده اين فيلم اضافه خواهد شد. به گزارش فارس، در فيلم سينمايي «افراطيها» به كارگرداني جهانگير جهانگيري، اكبر عبدي، رضا شفيعيجم، فتحعلي اويسي، علي اوسيوند، ارژنگ اميرفضلي، يوسف صيادي، مجيد سعيدي، اميد ميراعلايي، محمد سهرابي، مريم اميرجلالي، حديث فولادوند، رزيتا حفيظ، آزاده مهديزاده و ... به ايفاي نقش پرداختهاند. «افراطيها» به ارتباطات روز چند جوان در زندان ميپردازد كه پس از آزادي هر يك درگير اتفاقي نو در جامعه ميشوند. اين فيلم داستاني كاملاً طنز دارد و محصول مؤسسه فرهنگي هنري شكوفافيلم به تهيهكنندگي داريوش بابائيان است. |
وای این سینما رو دارن به کجا میبرن؟
آدم مخش سوت می کشه از دست اینا |
«مقلد شیطان» با محدودیت سنی اکران میشود
|
بالاخره سنتوری هم رفع توقیف شد
|
نام هنگامه قاضیانی در تبلیغات فیلم اصلاح شد
تهیهکننده "بیداری رویاها" اعلام کرد نام هنگامه قاضیانی در تبلیغات فیلم اصلاح شد http://cinemaema.com/parameters/cine...107560ae58.jpg نام خانوادگی هنگامه قاضیانی بازیگر "بیداری رویاها" در بیلبوردها و سردرهای سالنهای سینما اصلاح شد.در پی نامه هنگامه قاضیانی در خصوص ذکر اشتباه نامش در بیلبوردهای تبلیغی "بیداری رویاها" نامهای از علی آشتیانی پور تهیه کننده فیلم منتشر شد که در آن عنوان شده بود با تلاش فراوان نام ایشان در مواد تبلیغی اصلاح شد. |
خسته نباشن فیلم رو نابود کردن
تهیه کننده شو به خاک سیاه نشوندن حالا رفع توقیف کردن؟ همه دیدن دیگه این فیلم رو تازه مطمئنم سانسور هم می کنن |
گزارشی از فروش سینمای ایران در تیر ماه
|
بهرام توكلي: فيلم اجتماعي «اينجا بدون من» پاييز كليد ميخورد
سومين ساخته بلند سينمايي بهرام توكلي با نام «اينجا بدون من» به تهيه كنندگي سعيد سعدي اول پاييز جلوي دوربين ميرود.
http://media.farsnews.com/Media/8904...5/A0885538.jpg بهرام توكلي درباره جديدترين فيلمنامه خود كه به تازگي پروانه ساخت آن از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي صادر شده است، گفت: پيش توليد اوليه اين كار آغاز شده است. وي ادامه داد: فيلم از داستاني اجتماعي برخوردار است و اميدوارم بتوانم اين فيلم را اوايل پاييز يا نيمه شهريور ماه جلوي دوربين ببرم. توكلي درباره داستان فيلم «اينجا بدون من» توضيح داد: فيلم ماجراي كارگري را كه در كارخانه ساخت كفش كار ميكند، روايت ميكند و فيلمبرداري آن حدود دو ماه در تهران به طول خواهد انجاميد. كارگردان «پابرهنه در بهشت» در پاسخ به اين سئوال كه اين فيلم چه ويژگي نسبت به ساختههاي قبلياش دارد، گفت: فيلم كاملاً اجتماعي است و وجه تجربهگرايي در اين اثر كمتر ديده ميشود. «اينجا بدون من» توسط بهرام توكلي و حسين كياني نوشته شده است. تاكنون حضور بهرام توكلي (كارگردان)، سعيد سعدي (تهيه كننده) و سعيد ملكان (طراح چهرهپردازي) قطعي شده است. بهرام توكي با دو ساخته قبلي خود «پابرهنه در بهشت» و «پرسه در مه»، توانست نظر جشنوارهها و منتقدان را به سوي خود جلب كند. |
«اخراجیها 3» با شریفینیا کلید میخورد
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت:
مسعود دهنمکی کارگردان فیلمهای سینمایی «اخراجیها» و «اخراجیها 2» از آغاز مراحل پیشتولید «اخراجیها 3» خبرداد. دهنمکی در این باره اظهار داشت: «بعد از ساخت دو فیلم «اخراجیها» برای تنوع در فضای کاری خودم کار در سینما را متوقف کرده و با کارگردانی سریال «دارا و ندار» فعالیت در تلویزیون را نیز تجربه کردم. هماکنون نیز قصد دارم با ساخت «اخراجیها 3» این داستان را به پایان برسانم.» دهنمکی که به تازگی از سفر حج بازگشته در تشریح مراحل پیشتولید «اخراجیها 3» گفت: «نگارش فیلمنامه به پایان رسیده و هدفمان این است در آیندهای نزدیک کار انتخاب بازیگران را نیز آغاز کنیم. به همین منظور با محمدرضا شریفینیا به توافق رسیدیم و او به عنوان نخستین بازیگر به گروه «اخراجیها 3» پیوسته تا ایفاگر ادامه نقش معروف خود باشد.» دهنمکی با اشاره به اینکه «اخراجیها 3» روایتی از دوران معاصر خواهد بود اضافه کرد: «تمام صحنههای مربوط به فیلم در فضای شهری و در تهران مقابل دوربین میرود.» |
«افراطیها» 580 میلیونی شد
مهر نوشت:
فیلم سینمایی «افراطیها» به فروشی معادل 580 میلیون تومان در تهران و شهرستانها دست یافت. «افراطیها» که در 30 سینما در تهران اکران شده است بعد از 12 روز که از نمایش آن میگذرد در تهران به فروش 210 میلیون تومانی و در شهرستانها به فروش 370 میلیون تومانی دست پیدا کرد. در فیلم سینمایی «افراطیها» اکبر عبدی، رضا شفیعیجم، ارژنگ امیرفضلی، حدیث فولادوند، شاهرخ استخری، رزیتا حفیظ، شاهرخ نورمحمدی و الهام ناظمی بازی کردند. طرح اولیه فیلمنامه «افراطیها» متعلق به جهانگیر جهانگیری بوده و سیروس رنجبر فیلمنامه آن را نوشته است. داستان فیلم درباره جوانی است که به تازگی از زندان آزاد شده است. او وارد شهری میشود که مدتها از آن دور بوده است. |
سنتوری اکران نمیشود؛ «آتشکار» و «صد سال به این سالها» اکران محدود میگیرند
ایسنا نوشت:
علیرضا سجادپور در پی عدم موافقت با اکران «سنتوری» در تک سانسهای برخی سینماها گفت: «فیلم «سنتوری» با مساعدت معاون سینمایی رفع توقیف شده است، اما به هرحال فیلمی است که چندین سال مانده و از زمان اکرانش گذشته است. علاوه بر این، این فیلم در زمان ساخت در شبکه قاچاق پخش شده بود و همانطور که ما قبلا هم گفتهایم، بهتر است این نوع فیلمها در چرخه اکران سینمایی قرار نگیرند.» مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی عنوان کرد: «همانطور که قبلا هم گفتهایم بهتر است فیلمهایی که چندین سال از زمان اکران آنها گذشته به سمت نمایش خانگی و تلویزیون رفته و اکران سینمایی را فراموش کنند. درحال حاضر همینطوری هم صف اکران ما بسیار شلوغ است و علت اینکه من طرح جدول اکران را ارایه کردم هم همین موضوع بود.» وی ادامه داد: «اکنون اگر قرار باشد برای یک فیلم قانون را نقض کنیم و به آن اکران محدود بدهیم، بسیاری فیلمهای دیگری که از آن زمان ماندهاند هم مجدد به صف اکران بازمیگردند، به همین دلیل بهتر است با توجه به وضعیت فعلی اجازه ندهیم که فیلمهای قدیمی صف اکران را شلوغتر کنند.» سجادپور در ادامه تصریح کرد: «بهتر است بگذاریم یک قانون عملی شود، در ضمن اگر این فیلم به اکران هم درنیاید مشکلی برای آن پیش نمیآید، چراکه با رفتن به شبکه خانگی «سنتوری» دهها هزار بیننده خواهد داشت و این تعداد به مراتب بیشتر از چندین هزار مخاطب یک سینماست. این موضوع هم به هیچ عنوان ایجاد محدودیت برای این فیلم محسوب نمیشود، بلکه همانطور که گفتم عملی است در راستای حفظ قانون.» مدیرکل نظارت و ارزشیابی در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: «این فیلم هم مانند بقیه فیلمهایی که دچار چنین مشکلاتی میشوند با معاونت محترم سینمایی چک شده و نظر ایشان هم دقیقا به همین شکل بوده است.» وی در پاسخ به این سوال که نسخهای که از «سنتوری» وارد شبکه خانگی شده، همان نسخه جشنوارهای این فیلم است یا اصلاحاتی در آن صورت گرفته، توضیح داد: «بعد از گذشت این همه سال من نمیتوانم پلان به پلان این فیلم را با نسخه قبلی مقایسه کنم. این فیلم همان نسخهای است که در سالهای پیش دستور نمایش گرفته بود، اما به خواست مقامات توقیف شد.» سجادپور در پایان این گفتوگو درباره وضعیت اکران عمومی فیلمهایی مانند «آتشکار» و «صد سال به این سالها» گفت: «این فیلمها با برخی اصلاحات، مشکل اکرانشان حل شده است اما به هرحال برای اکران آنها که به طور قطع اکرانی محدود خواهد بود، بازهم همین بحث قدیمی بودن فیلمها مطرح میشود.» وی درباره اینکه آیا وزیر ارشاد فیلم «آتشکار» را دیده، هم پاسخ داد: «البته ایشان به صورت دورهای و برحسب وقتی که دارند فیلمها را میبینند، اما درباره این فیلم خاص هیچگاه چنین بحثی مطرح نبوده است.» |
لعيا زنگنه: نمیخواهم مانكن باشم
لعيا زنگنه: نمیخواهم مانكن باشم
http://irupload.ir/images/y7f9kdnlqg96qz627l7.jpg شبكه ايران نوشت: در نيمه دوم سال 1375، يكشنبه شبها سريالي خانوادگي از شبكه دو سيما پخش ميشد كه در كنار سريال امام علي(ع) توانست عنوان پرمخاطبترين مجموعههاي سيما را به خود اختصاص دهد. سريال خانوادگي كه داستان دختري (مريم افشار) از طبقه متوسط فرهنگي را روايت ميكرد كه شخصيت محكم و با وقار و فعاليتهاي موثرش در دانشگاه سبب ميشود كه مورد توجه سه نفر از همكلاسيهايش قرار بگيرد. پارسا باهوش و تندزباني كه به مدد مميزي سيما از سير داستان خارج شد، محمد؛ جوان مذهبي ، بااراده و خودداري كه در رويارويي با خواستگاري به نام رامين (از دوستان محمد) كه شخصيتي متزلزل و بيثبات دارد هيچ اقدامي نميكند تا در نهايت تصميم لجوجانه مريم در برابر اين انفعال، روند داستان را پيچيدهتر كند. لعيا زنگنه با حضور در مجموعه تلويزيوني "در پناه تو " و ايفاي نقش مريم افشار به چهرهاي ماندگار در ذهن بينندگان دهه 70 تلويزيون مبدل شد؛ دختري با چادر كشدار و كيف چرمي به دست كه قرار بود نقش الگويي از زن موثر و فعال در حوزه اجتماعي را ايفا كند. استقبال تماشاگران از اين سريال، پيشنهادات سينمايي و تلويزيوني بيشماري را متوجه اين بازيگر كرد و آثاري چون راز مينا، در قلب من، تولدي ديگر، شيفته، تكيه برباد، رنگ شب ، مزاحم ، هفت ترانه ، رئيس و...را در كارنامه كاري او به ثبت رساند. اما با اين حال گزيدهكاري لعيا زنگنه در سالهاي اخير باعث شده تا از شتاب افول اين ستاره تلويزيوني بكاهد؛ بازيگري كه چندان هم دغدغه ستاره شدن ندارد. ويژهنامه "خردنامه " به مناسبت انتشار پروندهاي از سريال تلويزيوني "در پناه تو " در قالب مجموعههاي خاطرهانگيز سيما، با لعيا زنگنه كه براي بازي در فيلم "جرم " مسعود كيميايي به ايران آمده، گفتوگويي انجام داده كه گزيدههايي از آن را در ادامه ميخوانيد. *چرا لعيا زنگنه ستاره نشد ستاره يعني چي؟ آدم چطوري ستاره ميشود؟ اينكه پركار باشد؟ من ميتوانم به جرات بگويم كه هنوز روي همان موجي هستم كه زير پايم آمده البته نه با پركاري يا اينكه روي جلد مجلهها باشم. من اين كار را نميكنم. من نميخواهم مانكن باشم يا شوء بدهم. اينها انتخاب من نيست. ميتواند انتخاب فرد ديگر باشد- كه قابل احترام هم هست- اما من آن كار را نميكنم. اگر ميخواهند بگويند استار نماندم باشد. من نميخواستم -به آن معني- استار باشم. *به دست آوردن چيزي كه كمتر كسي تجربهاش كرده احترام و عشق. اين كه مثلا وقتي دو هفته پيش سوار آژانس شدم آقاي راننده از صدايم مرا شناخت و شروع كرد به صحبت كردن در باره هنر و بازيگري. طوري صحبت كرد كه من اصلا انتظار نداشتم و خب ناداني مرا ثابت كرد. گفت ما دوست نداريم بازيگرمان را يكجور ديگر ببينيم. گفت من وقتي شب خسته مي روم خانه و تلويزيون را روشن ميكنم دوست دارم بازيگر مورد علاقهام را در همان قد و اندازهاي كه از او ميشناسم و توقع دارم ببينم ولي وقتي اين اتفاق نميافتد قلب من ميشكند. وقتي پياده شدم گفتم قول ميدهم تا آنجا كه شعور و قدرتم اجازه مي دهد هيچوقت كاري را قبول نكنم كه تو اذيت شوي. وقتي ميبينم آدمها اينقدر به هم نزديكند خب به نظرم هنوز روي همان موجي. *پنهان كردن خود واقعي من غارم را خيلي دوست دارم. دوستان صميميام ميگويند كه تو انگار يك ديوار دورت هست انگار ميترسم كه بشناسندم... چون اين اتفاق افتاده كه ديوار دورم را برداشتهام و اجازه دادهام كه به من نزديك شوند و بعد عكسالعملهايي ديدهام كه آزردهام كرده است. اينجا آدمها خيلي راحت اجازه قضاوت كردن در باره تو را ميدهند. وقتي من بازيگر وارد دفتر كارگرداني ميشوم كه زنگ زده و به من پيشنهاد كار كرده اولين حرفي كه ميزند اين است كه اه! خانم زنگنه شما هميشه با اين لباس ميرويد بيرون؟ و من فكر ميكنم اين آقا وقتي به يك بازيگر خانم زنگ ميزند انتظار ديدن دختري كه لباس ساده پوشيده و كارهاي عجيبي با صورتش نكرده ندارد... خب اذيت ميشوم. اين اختيار را به او ميدهم كه مرا انتخاب نكند اما نميتوانم بگويم دلم نميسوزد. نميتوانم بگويم من به عنوان يك بازيگر زن رنج نميبرم از اين كه نتوانم با صراحت حرفم را بزنم و خودم باشم. نتوانم بگويم كه مثلا من سه تا بچه دارم -ندارمها- ولي نميدانم به عنوان يك بازيگر چرا بايد بچهام را پنهان كنم؟ كاش اينطور نبود. كاش ما آدمها را همينطور كه هستند ميپذيرفتيم. كاش قضاوت نميكرديم و كمي حق انتخاب به آدمها ميداديم...مثلا يادم هست آن اوايل عكس من روي جلد يكي از مجلات چاپ شد و من دوست نداشتم و زنگ زدم خيلي دانشجويي و ساده گفتم چرا عكس مرا چاپ كردهايد؟ گفت اي بابا خانم، از خداتان باشد. بقيه به ما پول ميدهند كه عكسشان را چاپ كنيم. خب من دوست نداشتم ولي اين حق انتخاب را به شما نميدهند و اين مرا آزار ميدهد. *مناسبات كاري سخت و پيچيده براي بازيگر خانم من به عنوان يك زن بازيگر از اينكه اينقدر مراقب باشم كه اتفاقات عجيب و غريبي نيفتد اذيت ميشوم. از من انرژي ميگيرد. دوست ندارم اينقدر انرژي هدر دهم. نهايتش چه اتفاقي ميافتد؟ آن پروانه شدن يا دگرديسي يا شاهنقش برايم رخ نميدهد. من اين را با خودم حلاجي كردهام. ميگويم مگر چند درصد از آدمها به آن آرزوهاي بزرگي كه داشتهاند رسيدهاند؟ من هم جزو آنهايي كه نرسيدهاند. همه كرمها كه پروانه نميشوند يك عدهشان در پيلههايشان ميميرند و يك عده خفه ميشوند. نه من در پيله نخواهم ماند وقتي مثلا با كيميايي كار ميكنم و در تجربه دومام نقشي متفاوت به من مي دهد يعني اينكه او دارد خود واقعي من را ميبيند و اين بينهايت براي من ارزشمند است. *گارد منفي در مقابل ستاره شدن نه منفي نيست. گارد ندارم ولي ميگويم اگر لازمهاش اين است كه دنياي خصوصيات را از دست بدهي -چون يكياش اين است ديگر- من اين را دوست ندارم و اين كار را نميكنم. من با استار شدن مشكل ندارم ولي دوست ندارم راجع به زندگي خصوصيام حرفي بزنم. اگر استار شدن اينجا لازمهاش اين است كه اين كار را بكني، من نميتوانم. *مفهوم ستاره شدن بگذاريد اينطوري بهتان بگويم؛ فرق بين مريل استريپ با آنجلينا جولي - كه باهاش خيلي مسئله دارم- چيست؟ خيلي واضح است ديگر. نميگوييم كي خوب است و كي بد است. متفاوتاند. كي اين تفاوت را تعيين ميكند؟ خودشان. بعد آيا آن ميگويد اين بد است اين ميگويد آن؟ نه اصلا قشنگياش به همين است به يكدست نبودن. به هر حال يك فرقي هست بين رويا نونهالي با... فلان بازيگر ....نميشود هم اسم برد(ميخندد). |
خداحافظي 270 ميليوني «لج و لجبازي» با سينماي سرگروه
خبرگزاري فارس: فيلم سينمايي «لج و لجبازي» ساخته سيدمهدي برقعي با فروش 270 ميليوني تا شب گذشته، با سينماي سرگروه خداحافظي ميكند و اكران آن در سينماي آزاد ادامه مييابد. |
بيداري روياها» با فروش 84.5 ميليوني از پرده سينماها كنار ميرود
خبرگزاري فارس: فيلم سينمايي «بيداري روياها» ساخته محمدعلي باشهآهنگر كه امروز از پرده سينماها كنار ميرود، تا روز گذشته 84.5 ميليون تومان در سينماهاي تهران فروش داشت است. |
«هوش سياه2» از مرزهاي ايران بيرون ميرود
خبرگزاري فارس: نويسنده فيلمنامه سري دوم مجموعه تلويزيوني «هوش سياه» با اشاره به نزديك شدن به مراحل پاياني نگارش فيلمنامه گفت: در سري دوم، گستره درام قصه از محدوده مرزهاي ايران فراتر رفته و مسايل پيچيدهتري در اين فصل مطرح خواهد شد. |
«آژانس ازدواج» با بهزاد محمدي و بهنوش بختیاری كليد خورد
فيلم سينمائي «آژانس ازدواج» به تهيه كنندگي و كارگرداني محمد درمنش پس از دو ماه پيش توليد كليد خورد. به گزارش فارس، «آژانس ازدواج» پنجمين فيلم محمد درمنش در مقام كارگردان است كه فيلم هاي دوشيزه، هيام و ماه وش را روي پرده سينماها و فيلم سينمائي «معبد جان» را در جشنواره فيلم فجر داشته است. در اين پروژه، بهزاد محمدي، اميد زندگاني، بهنوش بختياري، شراره رخام، مهران رجبي، امير غفارمنش، آرزو افشار، گيتي ساعتچي، آزاده رياضي، ملكه رنجبر، فرزاد حاتميان، ساعد هدايتي بازي دارند و در مرحله اول فيلمبرداري جلوي دوربين مي روند. همچنين با بازيگران ديگري مذاكره و يا عقد قرار داد صورت پذيرفته كه آنان نيز به تدريج به گروه سازنده خواهند پيوست. «آژانس ازدواج» در ژانر سينماي كمدي تعريف شده و فضايي مفرح و شاد را شامل مي شود. براساس اين گزارش، فيلمنامه مذكور را احمد رحماني به رشته تحرير در آورده و پيمان عباسي به عنوان مشاور فيلمنامه گروه سازنده را به نحو شاياني ياري نموده است. در خلاصه داستان اين فيلم آمده: آژانس ازدواجي آگهي مي نمايد، تضميني هر دختري را ظرف يك هفته به خانه بخت مي فرستد مشروط به آنكه ... حوادث قصه تماماً در محيط شهري مي گذرد. حاصل تعامل مخاطب در اكران اخير «ماه وش» و همچنين نحوه ارتباط ببيننده در اكران جشنواره اي فيلم «معبد جان» كمك كرده تا كارگردان اين آثار «آژانس ازدواج» را هر چه مخاطب پسندتر رصد نمايد. «تهران» لوكيشن اصلي فيلم است و بعضي از سكانس ها نيز در حومه تهران فيلمبرداري خواهد شد. بازيگران نام آشناي سينما و تئاتر و به ويژه چهر ه هاي سينماي كمدي نقش هاي اصلي اين كار به عهده دارند. عوامل پروژه عبارتند از: طراح گريم: غلامرضا جهانمهر، طراح صحنه و لباس: آذر شباني نژاد، مدير توليد: مهدي درمنش، مدير فيلمبرداري: هاشم عطار، مدير صدابرداري: جعفر عليان، منشي صحنه: زهرا درمنش، مدير صحنه: فرزين نوبراني، دكوراتور: محمد رسولي، مجري طرح: محسن درمنش، عكاس: رسول صفي زاده. |
رفتار هدیه تهرانی در پشت صحنه فیلم همه را آزار می داد
http://irupload.ir/images/lp44up55529rknfnm4.jpg "ایرج کریمی" کارگردان فیلم سینمایی "نسل جادویی" در گفتگویی به تشریح نحوه برخورد "هدیه تهرانی" با عوامل این فیلم و روحیات وی پرداخت. به گزارش جهان، کارگردان "نسل جادویی" که به تازگی فیلمش پس از چند سال توقیف و بدون اکران، روانه شبکه ویدیویی شده است درباره همکاری با "هدیه تهرانی" در این فیلم می گوید: همکاری با خانم تهرانی دوگانه بود. ایشان واقعاً بازیگر فوق العاده ای است نیازی هم به گفتن ندارد. برداشت های خوبی از نقش می کند و ارائه می دهد. مسلط و با اعتماد به نفس است و نقش را درونی می کند... درباره مشکلاتی که در حین کار پیش آمد، بخشی از این مشکل اصلاً به من ربطی نداشت. برخورد تند و سخت گیرانه ایشان(هدیه تهرانی) با برخی همکاران قطعاً باعث آزار من هم می شد. البته هر شب تماس می گرفت و عذرخواهی می کرد اما این روند ادامه داشت. تیم ما حرفه ای بود اما این رفتار خانم تهرانی با عوامل پشت صحنه مثلاً منشی صحنه و یا صدابردار و... باعث دلخوری می شد. حالا برخی مثلاً با آقای کلاری دوستی و همکاری قدیمی داشتند ولی گاهی دوستان قدیمی شان هم صبر و طاقت شان را از دست می دادند. "ایرج کریمی" ادامه داد: مشکلی که به نظر من خانم تهرانی با خودشان سرصحنه می آورد و خودشان هم زیاد متوجه اش نیستند این است که می خواهند با دوربین یک کارگردان دیگر فیلم خودشان را بسازند. وی با شرق ادامه داد: همکاری با هدیه تهرانی در جاهایی ثمربخش بود اما خاطره خوبی از آن به جا نماند.بازیگران باهوش می دانند که کلیت کار دست کارگردان است. حداکثر کاری که یک بازیگر می تواند انجام دهد این است که شیرازه یک کار را از هم بپاشاند اما در رأس کارگردان است. اما وقتی این روحیه خانم تهرانی را دیدم فکر کردم از خودشان بپرسم. از ایشان می پرسیدم شما می خواهید ژاله چه بگوید، شما می خواهید در این لحظه او چه کار کند و مانند یک روانکاو تحلیل می کردم. از این نظر می گویم این فیلم مستندی درباره هدیه تهرانی است. نه اینکه براساس زندگی ایشان ساخته شده باشد منظورم این است که نوعی مستند درباره روح و روان یک بازیگر است. کارگردان "نسل جادویی" ادامه داد: به نظرم خانم تهرانی از روند عادی و متعارف سینما فراتر رفته است. روال این است که بازیگر یک کلماتی را تغییر می دهد یا جمله هایی را به بیان خود درمی آورد اما نه اینطور. |
تهيه کننده فيلم سنتوري درگذشت
جام جم آنلاين: فرامرز فرازمند تهيه كنندهي فيلم سينمايي سنتوري جمعه 22 مرداد ماه در سن 55 سالگي و بر اثر ايست قلبي در منزل خود درگذشت. |
http://khabar.khabaronline.ir/images...1-12263441.jpg
گفتوگوی خبرآنلاین با امین تارخ به بهانه مجموعه «جراحت» نقش «بزرگ» برایم وسوسهکننده بود / باند هر هنرپیشهای، استعداد خودش است فرهنگ > تلویزیون - «جراحت» هم از فیلمنامه خوبی برخوردار بود، هم کارگردان آن کارگردان موفقی است و هم نقش برایم خوشایند بود. به همین دلیل نقش «بزرگ» برایم وسوسهکننده بود و دوست داشتم آن را بازی کنم. دنیا خمامی: «بوعلی سینا»ی جوان سینمای ما حالا دیگر مردی پخته شدهاست که اگر نگاهی به کارنامهاش بیاندازیم نام تولیداتی را میبینیم که افتخار تاریخ سینما و تلویزیونمان نیز هست. «مادر، مجسمه، دلشدگان، سربداران و...» همه و همه سندی است بر اینکه امین تارخ راه را اشتباه نرفتهاست. همین است که خیلی از ستارگان دنیای بازیگری در کلاس درس او تعلیم بازیگری دیدهاند و از اینکه صفت «استاد» را کنار نام امین تارخ بیاورند، ابایی ندارند. در این گفتوگو که به دلیل مشغلههای کاری تارخ به درازا نکشید، مصلحتهای شخصی و البته صنفی باعث شد که او از پاسخگویی به چند سوال اساسیتر طفره برود، اما به موضوع اصلی گفتوگو که حضور در تلویزیون پس از 3 سال غیبت بود مفصل پرداختیم. آنچه میخوانید حاصل پرسش و پاسخی است که با بازیگر نقش «بزرگ» در تازهترین ساخته محمدمهدی عسگرپور داشتیم اگرچه بیشتر از آنچه که درباره این مجموعه حرف بزنیم، بازیگری تارخ را واکاوی کردیم. *** آقای تارخ! نقش «بزرگ» چه ویژگیهایی داشت که حاضر شدید پس از سه سال دوباره به تلویزیون برگردید؟ «جراحت» هم از فیلمنامه خوبی برخوردار بود، هم کارگردان آن کارگردان موفقی است و هم نقش برایم خوشایند بود. به همین دلیل نقش «بزرگ» برایم وسوسهکننده بود و دوست داشتم آن را بازی کنم. این حضور چقدر به خاطر همکاریهای صنفی با محمدمهدی عسگرپور بود؟ اصلا به خاطر همکاریهای صنفی نبود و من قویأ این موضوع را رد میکنم. مهدی عسگرپور در درجه اول برای همه ما یک کارگردان است و من از قبل با کارهای ایشان آشنا بودم و تولیداتشان را دوست داشتم. «جراحت» یک سریال خانوادگی است که اتفاقا گاهی ساختار سنتی هم دارد. بعد از سریال «اغما» که سریالی ماورایی و مدرن بود چگونه به این کار رسیدید؟ قبول ندارم که این سریال سنتی است. فکر میکنم که این سریالی است که به خانواده سنتی پرداخته است. این سریال آدمهای خودش را دارد و قصهاش مربوط به خانواده است. یکی از نکات تمایز «جراحت» با باقی سریالهای ماه رمضان، نوع دیالوگهاست. چگونه با این نوع دیالوگ ارتباط برقرار کردید؟ نکته بارز این فیلمنامه همانطور که شما اشاره کردید، نوع دیالوگهایش است. دیالوگهای این سریال آهنگین و وزین است در عین اینکه با ظرافت خاصی، روزمرگی در آن به کار گرفته شدهاست. شما هیچ وقت احساس نخواهید کرد که این سریال در مقطع زمانی خاصی رخ داده چون کاملا امروزی است، آدمهایش با موبایل حرف میزنند، سوار بنز میشوند و محاسبات متمدنانه دارند. اما لحن آهنگینی دارند که به بافت دراماتیک قصه کمک میکند و از لحاظ نمایشی به مجموعه جذابیت میبخشد. اما قبول دارید لحن رایج افراد جامعه نیست؟ این درست، که رایج نیست اما این آدمها حرفهای عجیب و غریبی هم نمیزنند. حرفهای کاملا معمولی و روزمره میزنند که در قالب یک ادبیات شریف به زبان میآید. نقش «بزرگ» یکی از کاملترین شخصیتپردازیها را در سریال دارد، اما نکته اینجاست که هیچ بدی در این نقش نیست و این شخصیت به مثابه اسمش واقعا بزرگ است، این سپیدی کمی غیرواقعی نیست؟ من این نگاه به کاراکتر را دوست ندارم. نمیتوان این طور گفت که یک آدم به صورت مطلق خوب یا به طور مطلق بد است. همه آدمها زیر و بمهای شخصیتی دارند. «بزرگ» هم به هر حال ممکن است که نقش پدری این خانواده را به خوبی ایفا کند، اما در بعضی موارد خشن هم میشود. من «بزرگ» را این طور ندیدم که از اشتباه مبرا باشد، اتفاقا اگر دقت کنیم او در بعضی موارد دچار اشتباهاتی هم شدهاست. ما عادت کردیم که آدمها را دستهبندی کنیم و بگوییم بعضی آدمها مثبت هستند و بعضی آدمها منفی، این تقسیم بندی اشتباه است و لااقل در این سریال آدمها همه هم خوب هستند و هم بد. احساس میشود کاراکتر «بزرگ» متکی بر احساس است، اینکه میگویم احساس به این معنی است که شما در مقایسه با باقی مردان این سریال از واکنشهای بیشتری برخوردار هستید و احساسات شما نمایانگر کنتراست نسبت به باقی کاراکترهاست. کدام آدم را سراغ دارید که احساس نداشته باشد؟ «واکنش» در این سریال اساس هر کاراکتری است. انسی تصمیم به خودسوزی میگیرد، اسماعل تهدید به سوزاندن خانه بچهاش میکند. اما در «بزرگ» این واکنشها باید به شکل دیگری باشد چون مسئولیت این خانواده تقریبا بر عهده اوست. این بار مسئولیت، دل نگرانی بیشتری را برایش به همراه دارد که این موضوع شاید برای بیننده عیانتر باشد و بیشتر دیده شود. آخرین حضور تلویزیونی شما برمیگردد به سریال «اغما» که بازهم یک مجموعه مناسبتی برای ماه مبارک رمضان بود و حالا هم که «جراحت» با حضور شما باز در ماه رمضان به روی آنتن رفته است. تعمدی از جانب شما برای این انتخابها وجود داشته است؟ نه تعمدی نبوده و من اگر پس از اغما به مدت سه سال در تلویزیون حضور نداشتم به خاطر این بود که پیشنهاداتم اصلا قابل تامل نبود وگرنه اگر پیشنهاد مناسبی میشد حتما کار میکردم. فکر میکنم امین تارخ موفقیتش را مدیون انتخابهایش است، میخواهم کمی درباره حساسیتتان و نحوه گزینش نقش توضیح دهید؟ ببینید جدا از نقش برای من در درجه اول کارگردان و فیلمنامه خیلی مهم است. همه چیز باید با معیارهای فکری من همسان باشد در غیر این صورت در آن پروژه حاضر نمیشوم. اما گذشته از همه اینها من برای بازیگری عجلهای ندارم. به نظرم نباید با شتاب کار کرد و گزیدهکاری در خیلی از موارد بهتر است، چون اگر غیر از این باشد بازیگر تبدیل به یک چهره مصرفی میشود. این زیاد کارکردن باعث میشود حساسیتهای بازیگر درباره حرفهاش از بین برود و مهمتر از هر چیز، برای مخاطب تبدیل به یک چهره تکراری و بعد از مدتی به فراموشی سپرده میشود. من این نظر را قبول ندارم که اگر بازیگر تند، تند کار نکند، فراموش میشود. گاهی به خاطر زیاد از حد کار کردن است که یک بازیگر فراموش میشود. خیال شما بابت فراموش نشدنتان از این جهت راحت است که چند نقش ماندگار در کارنامهتان دارید که هیچ چیز نمیتواند خاطره حضورتان در آنها را از اذهان مردم پاک کند. اگر این نقشها در کارنامهتان نبود آیا بازهم همین نظر را داشتید؟ بازیگر هیچ وقت خیالش راحت نیست، اما با شتاب کارکردن باعث میشود که بازیگر با سر به زمین بخورد. بازیگرهای زیادی را داشتیم که دائما در تلویزیون و سینما بودند و آنقدر دیده شدند که جذابیتشان از بین رفت و دیگر کسی حاضر به همکاری با آنها نشد. این گزیده کاری به ضرر شما نشده، از این جهت میگویم که خارج از باندبازیهای مرسوم قرار بگیرید؟ من نه باند بازم نه در باندی هستم و نه به باندبازی اعتقاد دارم. من تا الان با آرامش سرم را پایین انداختم و بیسرو صدا کارم را انجام دادم و خدا را شکر تا الان هم، باختی از این بابت نداشتم و واقعا راضی هستم که تا به امروز وابستگی به هیچ باندی نداشتم و از جای دیگری ارتزاق نکردم و نان بازوی خودم را خوردم. در کل به نظر من باند هر هنرپیشهای، توانایی و استعداد خودش است. از این مسیری که تا به الان در بازیگری طی کردهاید، راضی هستید؟ چرا ناراضی باشم؟ 37سال با آبرو کار کردن و با حفظ کارنامه متوسط رو به بالا میتواند برای هرکسی ایدهآل باشد. فکر میکنید سکوی پرش شما در این مسیر کدام یک از کارهایتان بود؟ فکر میکنم برای شناخته شدنم «بوعلی سینا» خیلی موثر بود. اما سکوی پرش آنقدر مهم نیست که ماندگاری را در پی داشته باشد. میشود از یک سریال یا یک فیلم بعنوان سکوی پرش استفاده کرد و شناخته شد، اما مهمتر این است که خودت را حفظ کنی، این برای من باارزشتر است. من هم میتوانستم با قبول کردن خیلی از پیشنهادات در خیلی از پروژهها حضور پیدا کنم و دائما در چشم باشم، اما در نهایت چه کسی سود میکند؟ من سود کردم که گزیده کار بودم وگرنه ویترین مخاطب را پر کردن کار سادهای است. من بازیگر ماندگاری هستم و به این موضوع افتخار میکنم. احساس میکنم هر بازیگری سهمیهای دارد و مهم این است که آن بازیگر چطور از این سهمیه استفاده میکند. من دوست داشتم این سهمیه را در 50 سال استفاده کنم، همیشه باشم و مهمتر از آن خوب باشم چون عقیده دارم هرچه سن بالاتر میرود برای بازیگر نقشهای بهتری وجود دارد. داشتن کلاس بازیگری و تدریس این رشته، به شما هنگامی که جلوی دوربین میروید اعتماد به نفس میدهد یا هنوز هم مثل هر بازیگری موقع جلوی دوربین رفتن، دلهره دارید؟ اگر یک بازیگر 80 سال هم سابقه بازیگری داشته باشد زمانی که جلوی دوربین میرود یک جور استرس دارد، اما این استرس برای بازیگران باتجربه باید تبدیل به یک تمرکز بشود. آموزش به بازیگر کمک میکند که همیشه به روز باشد و خدا را شکر من این شانس را داشتهام که تدریس بازیگری کنم و هیچ وقت از جهان بازیگری عقب نیفتم. برخی معتقدند فن بیان امین تارخ نقطه عطف بازیگری اوست. شما این موضوع را قبول دارید؟ یک بازیگر مجموعهای از انتخابهای بدنی و بیانی است. طبیعتأ یک درصد بالایی از موفقیت نقش بر عهده بیان است. در «جراحت» لحنی دارم که کاملا متفاوت با با لحنی است که در مادر یا معصومیت از دست رفته داشتهام. من درباره بیانم خیلی حساسیت دارم و خیلی روی آن کار میکنم. فن بیان یکی از ابزارهای مهم بازیگری است که بازیگر باید روی آن حساسیت داشته باشد. یک بازیگر حرفهای باید برای هر نقشی یک انتخاب خاص بیانی هم داشته باشد، چون لحن هیچ آدمی شبیه آن یکی نیست و اگر این حساسیت وجود نداشته باشد بعد از یک مدتی حرف زدن آن بازیگر عادی میشود و از چشم مخاطب میافتد. به خاطر همین است که با نظر شما درباره بیانم موافقم اما باید این را هم اضافه کنم که من همان طور که روی بیانم حساسیت دارم بر روی انتخاب های بدنیام هم تمرکز میکنم. نحوه راه رفتن «بزرگ» با «دکتر پژوهان» در سریال اغما کاملا متفاوت است. به هر صورت فکر میکنم بازیگری بازیگر است که جزییات بازیاش برایش مهم باشد نه حاشیههای دنیای بازیگری. باتوجه به حساسیتی که در انتخاب نقشهایتان دارید خیلی دوست دارم بدانم با چه انگیزهای در فیلم باغ قرمز امیر سماواتی حضور پیدا کردید؟ با خواندن فیلمنامه به نظرم آمد که باغ قرمز صاحب یک سینمایی بسیار عامهپسند و در عین حال حرفهای بوده است، البته من آن چیزی که در اجرا درآمده را ندیدم. برسیم به خانه سینما و فعالیتهایتان. همایش صنفی 18 مرداد چرا برگزار نشد؟ (سکوت میکند) یعنی هیچ توضیحی نمیخواهید درباره برگزار نشدن این همایش بدهید؟ ( سکوت میکند) آقای تارخ! ما نگران برگزار نشدن جشن خانه سینما هم هستیم؟ هیچ دلیلی نمیتواند مانع برگزار شدن این جشن شود. |
عباس كيارستمي دكتراي افتخاري دانشگاه سوربن پاريس را ميگيرد
براي يك عمر فعاليت سينمايي،
عباس كيارستمي دكتراي افتخاري دانشگاه سوربن پاريس را ميگيرد دانشگاه «سوربن» پاريس به «عباس كيارستمي»، كارگردان سرشناس ايراني دكتراي افتخاري اعطا ميكند. |
Sorbonne to grant PhD to Kiarostami
Sorbonne to grant PhD to Kiarostami
http://www.rebelnews.org/society/art/391472-sorbonne-to-grant-phd-to-kiarostami Sorbonne to grant PhD to Kiarostami http://www.rebelnews.org/images/stor...8121803107.jpg Abbas Kiarostami The Sorbonne University is set to grant an honorary doctorate to world-renowned Iranian filmmaker Abbas Kiarostami for his lifelong cinematic activities. The 70-year-old director will be honored during a ceremony on Nov. 10, 2010 at Sorbonne University in Paris, ISNA reported. He was also granted an honorary doctorate from the Ecole Normale Sperieure in 2003. Filmmaker, painter, designer and photographer, Kiarostami has received many prestigious international awards, including the 1997 Cannes Golden Palm award and the 2008 Glory to the Filmmaker award of the Venice Film Festival. Taste of Cherry, The Wind Will Carry US, Ten and Where is the Friend's Home? are among his better known works. Kiarostami's latest production Certified Copy was screened at this year's Cannes Film Festival winning the Best Actress Award for Juliette Binoche. He has also held a photo exhibition at the Imperial City Art Museum in Beijing. Kiarostami has staged Mozart's comic opera buffa, Cosi Fan Tutte at London's Coliseum Theater and the 2008 Festival of Lyric Art in Aix-en-provence in France. |
عکسی از مزار خسرو شکیبایی
|
انتقاد توهینآمیز خبرگزاری فارس به کاندیداهای جشن خانه
انتقاد توهینآمیز خبرگزاری فارس به کاندیداهای جشن خانه سینما؛بازیگر پروژه ضدفرهنگی دستگاه جاسوسی غرب، بازیگر افیونی و بازیگر مخالف حجاب اسلامی در جمع کاندیداها هستند!
يك نويسنده سينمايي خبرگزاری فارس در واكنش به انتخاب يك بازيگر زن و فيلمي كاملا سياه در بين نامزدهاي جشن چهاردهم خانه سينما تأسف خورد و گفت: به باور من داوران چهاردهمين جشن خانه سينما از كجسليقگي خاصي برخوردار بودهاند. پژمان كريمي در مورد اعلام آراء چهاردهمين جشن خانه سينما، اظهار داشت: آنچه كه به عنوان نتايج ارزيابي چهاردهمين جشن خانه سينما ارائه شدف باعث تأسف است. در اين فهرست معرفي يك بازيگر زن كه هماينك انتظار خودنمايي بيشتر در صحنه هاليوود است، كاري زشت و غيرحرفهاي بود. اين منتقد تصريح كرد: داوران جشن خانه سينما اين زن را به عنوان نامزد بازيگري نقش اول زن معرفي كردهاند و سؤال اينجا است كه اين انتخاب براساس كدام معيار عقلاني شكل گرفته كه فردي كه به ميهن و هموطن خود پشت و اهانت ميكند، در اين جشن در همين حد، مورد تكريم قرار گيرد! رعايت معيارهاي هنري ارجح است يا رعايت شأن يك ملت؟ وي در ادامه افزود: از طرف ديگر انتخاب يك فيلم سياسي و سياه، خود توهين به شعور تماشاگر ايراني و نظام جمهوري اسلامي ايران است. در اين فيلم كه بنابر تاكيد سازندهاش فيلمي كاملا سياسي است (واقعيتي كه خيلي از منتقدان آن را منكر ميشوند!)، جامعه ايراني به منزله سينمايي توصيف ميشود كه آزادي در آن به نابودي رسيده، به راستي آيا واقعيت جامعه ما اين است؟ جامعهاي كه در آن يك فيلمساز به خود جرأت ميدهد چنين تصوير سياهي از حاكميت جامعه ارائه سازد! آيا جامعهاي است كه در آن به واقع در نبود آزادي نميتوان نفس كشيد؟ وي با اشاره به بازيگراني كه در قالب يكي از پروژه ضدفرهنگي دستگاه جاسوسي غرب، شناسايي و به آمريكا عزيمت كردهاند، با حضور در محافل و مجالس گوناگون به صورتي كاملا صريح هويت و فرهنگ ايراني را به سخره گرفتهاند و جسارت را تا آنجا رساندهاند كه اقدام به اجراي برنامهاي مشترك با آوازهخواني نمودهاند كه در ايران به جرم اهانت به قرآن كريم حهت پيگيري قضايي قرار دارد، بازيگراني كه به شدت معتاد به مواد افيوني بوده و امروزه در كمتر ساعاتي از شبانه روز در حالت عادي به سر ميبرند، بازيگراني كه اخيرا در يك جشن، حجاب را كه يك ضرورت براي دين اسلام است، منكر شدهاند و زن ايراني را كه به واسطه رعايت كردن حجاب بود، هدف ستم و توهين قرار دادهاند، خواستار هوشياري بيشتر جامعه صنوف سينمايي در اين زمينه شد و گفت: رعايت منافع ملي و بازي نخوردن در صحنهاي كه دشمن آن را محيا ساخته، براي همه ما بايد مهم تلقي شود و بايد همه در اين راه كوشش و اهتمام كنيم. «پژمان كريمي» در پايان اين گفتوگو نيز خاطرنشان كرد: به باور من داوران چهاردهمين جشن خانه سينما از كج سليقگي خاصتي برخوردار بودهاند. |
هامون» پس از 20 سال ركوردشكني كرد؛فروش دو ميليوني «هامون» در دو روز اول اكران
در حالي كه تنها سه روز از اكران فيلم سينمايي «هامون» در طرح اكران فيلمهاي خاطرهانگيز ميگذرد، فروش اين فيلم در دو روز اول اكران از مرز 2 ميليون تومان عبور كرد. فيلم سينمايي «هامون» ساخته تحسين شده داريوش مهرجويي، پس از 20 سال كه از اولين اكران عمومي اين فيلم در سال 1369 ميگذرد، از چهارشنبه گذشته دوباره در سالن شماره سه پرديس سينمايي ملت روانه پرده سينما شده است و در اولين نمايش مجدد آن، دوستداران «هامون» با حضور خود در سالن تمامي صندليها را اشغال كردند. براساس اين گزارش، روز چهارشنبه و در اولين روز اكران اين فيلم جمعيت زيادي كه تمامي آنها را جوانان تشكيل ميدادند از حدود يك ساعت مانده به اكران فيلم مشتاقانه در پرديس ملت دور هم جمع شدند و با شروع اكران فيلم در ساعت 22:30 حتي يك صندلي خالي نيز مشاهده نمي شد و تمامي 270 نفر ظرفيت سالن شماره 3 تكميل بود. در روز پنجشنبه نيز دقيقا همين موضوع تكرار شد و جمعيت زيادي كه عمدتا نسل جوان بودند به سالن آمدند و تمام ظرفيت پر شد. از نكات قابل تعمق در اكران «هامون»، ميتوان به اين نكته اشاره كرد كه فروش بالغ بر دو ميليون توماني اين فيلم (بدون احتساب رقم فروش جمعه كه قطعا به سقف سه ميليون خواهد رسيد) در دور روز اول اكران در حالي رقم خورده است كه تماشاگران با بليت 4 هزار توماني به تماشاي اين فيلم ميروند و علاوه بر اين كه سالن نمايش دهنده اين فيلم نسبت به ساير فيلمهاي روي پرده (به خصوص پنج فيلم اكران عيد فطر) كاملا پر است، در چهره تماشاگران نيز احساس رضايت را ميتوان به وضوح احساس كرد و اين ارزش كار مهرجويي و هنرنمايي مرحوم خسرو شكيبايي را بارديگر مينماياند و جاي خالي توليد و ثابت ميكند كه اكران چنين فيلمهايي در سينماي ايران بيش از پيش احساس ميشود. |
کاش منم تهران بودم الان و می رفتم هامون رو میدیدم تو سینما
بی شک یکی از محبوب ترین فیلمای ایرانیمه بعد چند تا فیلم |
نخستين سري از مجموعه «قهوه تلخ» سهشنبه توزيع ميشود
اولين سري از مجموعه سيديهاي «قهوه تلخ» به كارگرداني «مهران مديري» از فردا سهشنبه 23 شهريور در شبكه نمايش خانگي توزيع ميشود. اولين سري از سريال «قهوه تلخ» از فردا وارد شبكه خانگي توزيع ميشود و علاقهمندان ميتوانند لوح فشرده اين سريال را از مراكز مجاز تهيه كنند.
بنابراين گزارش، تصويربرداري سريال «قهوه تلخ» به كارگرداني مهران مديري و تهيهكنندگي مجيد و حميد آقاگليان هنوز به پايان نرسيده و در حال حاضر متوقف است. ساخت اين مجموعه با 34 بازيگر اصلي و گروهي شامل 200 نفر و با پيش توليد حدود 5 ماه براي طراحي و ساخت دكور و همچنين طراحي و دوخت لباس، از تيرماه سال 88 آغاز شده و حدود 6 ماه ديگر ادامه خواهد داشت. سريال «قهوه تلخ» از 23 شهريورماه و با برنامه هر هفته 3 قسمت در يك بسته، از طريق فروشگاههاي معتبر سراسر كشور عرضه ميشود. در خلاصه داستان اين سريال آمده است: نيما زند كريمي، استاد تاريخ معاصر طي تحقيقاتي راجع به يك دوره تاريخي، با خوردن يك فنجان قهوه به شكلي عجيب، به همان دوره تاريخي بر ميگردد، يعني سال 1201 جهانگير شاه، حكومت ميكند و دربار او اتابك اعظم خوابگذار ـ اقبال السلطنه ـ لعبت الملوك ـ فخرالتاج بانو ـ اختر الملوك ـ كاترين روسي ـ نازخاتون ـ بلد الملك ـ برزو خان سپهسالار ـ دامبول السلطنه ـ بيخودي الملك ديلمي و ... ونيما زند كريمي استاد تاريخ معاصر در ميان آنان! عوامل اصلي سريال قهوه تلخ عبارتند از: 1 ـ نويسندگان: خشايار الوند ـ امير مهدي ژوله، 2 ـ دستيار اول كارگردان و برنامهريز: شبنم وثوقي، 3 ـ نور: جمال شمس، 4 ـ تصوير: منوچهر مظفري، سعيد عباس اصفهاني، كامران جمشيديان، 5 ـ صدا: محمد حاتمنژاد، حميد گرمابدري، 6 ـ طراحي صحنه و لباس: فروزان جليليفر،7 ـ طراحي گريم: مهرداد شكرابي، 8 ـ مدير فني: حسن مرداني، 9 ـ قطع تصوير: جواد اصلاني، 10 ـ تدوين:احسان مظفري، 11 ـ موسيقي تيتراژ اول: بهرام دهقانيار، 12 ـ خواننده: مهران مديري، 13 ـ ساخت و انتخاب موسيقي: فرهاد مديري، 14ـ منشي صحنه: سارا مطلق، 15 ـ روابط عمومي: وفا ملكزاده، 16 ـ مدير تداركات: محمود رضا جوانشير، ـ 17 ـ مدير توليد: علي لك پوريان، 18 ـ كارگردان : مهران مديري، 19 ـ تهيهكنندگان: مجيد و حميد آقاگليان. بازيگران اصلي اين سريال نيز عبارتند از: مهران مديري ـ سيامك انصاري ـ محمد رضا هدايتي ـ سحر زكريا ـ اليكا عبدالرزاقي ـ برزو ارجمند ـ رضا فيض نوروزي ـ سحر جعفري جوزاني ـ آرام جعفري ـ علي لك پوريان ـ عارف لرستان ـ بيژن بنفشهخواه ـ نادر سليماني ـ رضا نيكخواه ـ هادي كاظمي ـ جواد عزتي ـ فلامك جنيدي ـ مريم بخشي ـ رامين پورايمان ـ فاطمه هاشمي ـ سعيد پيردوست ـ بيوك ميرزايي ـ ساعد هدايتي ـ سام نوري ـ شايان احمديفرـ حميد كاشاني ـ بهشاد مختاري ـ مهدي ناطقي ـ امير فرزام دهنوي ـ شيما مومني ـ شقايق رحيميراد ـ آزاده مهديزاده ـ دريا امينيان. |
|
اکبر عبدی بستری شد
مدیر کلینیک سعادت آباد گفت: اکبر عبدی، هنرپیشه سینما و تلویزیون به علت بیماری از روز گذشته در کلینیک سعادت آباد بستری شده است. |
بستری شدن اکبر عبدی در بیمارستان
عکس/ مجید عسگری پور |
آخي عزيزم بازم مدرسه اش دير شد.... _:2:
|
امیدوارم زود تر حالشون خوب بشه.
|
مهران مدیری از مردم عذرخواهی کرد؛به خاطر تاخیر در پخش سریال «قهوه تلخ»
سریال «قهوه تلخ» به کارگردانی مهران مدیری و تهیهکنندگی مجید و حمید آقاگلیان در تهران تصویربرداری میشود. مهران مدیری خبر داد: سریال قهوه تلخ از 23 شهریور ماه در دسترس عموم خواهد بود. این کارگردان با عذرخواهی از تاخیر توزیع و تکثیر این مجموعهی داستانی به شبکهی خانگی ، تصریح کرده است: این سه روز تاخیر (20 شهریور ماه تا امروز) به دلیل روش متفاوت تکثیر و توزیع این سریال اتفاق افتاد.
مجموعهی دوم سریال «قهوه تلخ» از شنبهی دو هفته بعد (سوم مهر ماه) توزیع خواهد شد. همچنین ساختهی مهران مدیری، هر هفته شنبهها در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. سریال «قهوه تلخ» به کارگردانی مهران مدیری و تهیهکنندگی مجید و حمید آقاگلیان در تهران تصویربرداری میشود. ساخت این مجموعه با 34 بازیگر اصلی و گروهی شامل 200 نفر و با پیش تولید حدود 5 ماه برای طراحی و ساخت دکور و همچنین طراحی و دوخت لباس، از تیرماه سال 88 آغاز شده و حدود 6 ماه دیگر ادامه خواهد داشت. در خلاصه داستان این سریال آمدهاست: نیما زند کریمی، استاد تاریخ معاصر، طی تحقیقاتی درباره یک دوره تاریخی، با خوردن یک فنجان قهوه به شکلی عجیب به همان دوره تاریخی یعنی سال 1201 برمیگردد. جهانگیر شاه، حکومت میکند و در دربار او اتابک اعظم ـ خوابگذار ـ اقبال السلطنه ـ لعبت الملوک ـ فخر التاج بانو ـ اختر الملوک ـ کاترین روسی ـ ناز خاتون ـ بلد الملک ـ بروزخان سپهسالار ـ داملو السلطنه ـ بیخودیالملک دیلمی و ... نیما زند کریمی استاد تاریخ معاصر در میان آنان! |
این فیلم سهم منه... ؛به بهانه اكران فيلم «هامون»
فیلم را چند بار دیدهایم؟ یادمان نیست و خدا میداند چند بار دیگر به دیدن آن خواهیم نشست. برای ما هامونبازها که به تماشای چند وقت
یکبار فیلم در خلوت خود عادت کردهایم دیدن آن در سینما به صورت جمعی به یک معجزه میماند. چه چیزی بهتر از اینکه به بهانه «هامون» دور هم جمع شویم، با هم فیلم ببینیم و بدون اینکه یکدیگر را بشناسیم شب تا صبح در خیابانها راه برویم و درباره فیلم بلند بلند حرف بزنیم، سر صحنه های مختلف آن بحث و جدل راه بیندازیم و با هم سر و کله بزنیم و شرط ببندیم و وقتی دیالوگهای معرکهاش را برای هم تکرار میکنیم توی حرف هم بپریم تا هر کداممان زودتر این جمله محشر را بگوییم که «لاکردار اگه بدونی هنوز چقدر دوستت دارم». خاطرات و نقل قولها و شنیدهها و خواندههایمان را برای هم تعریف کنیم و یکدفعه جای خالی خسرو شکیبایی یادمان بیاید و دلمان برای آن خندههای خلوار معصومانه و صدای زنگدارش تنگ شود و به سرمان بزند که همان نصف شبی برویم سر مزارش. برداشتها و کشفهایمان از فیلم را با دیگران در میان بگذاریم و درباره نظرات موافق و مخالف شلوغ کاری کنیم و اگر کسی خواست از «هامون» بد بگوید، یقهاش را بگیریم و دعوا راه بیندازیم و داد بزنیم که این فیلم سهم منه، حق منه ، عشق منه... چند وقت است که دلمان می خواهد وقتی از سینما بیرون می آییم همه این کارها را بکنیم ولی هیچ فیلمی را پیدا نکردیم که ارزش این تب و تاب و دلباختگیها را داشته باشد، انگار آخرینش «درباره الی» بود که همین شور جمعی را در میانمان به راه انداخت و بعد دوباره همه چیز تمام شد. تازه وقتی «هامون» را در سینما میبینیم یادمان میآید که تماشای یک فیلم چه لذتی میتواند به ما بدهد و سینما چه قدرتی دارد، آنقدر که کار و زندگیمان را تعطیل کنیم و همه قرارها و برنامههایمان را به هم بزنیم تا به موقع به سینما برسیم و بعد از آن تازه کارمان درآید و بهانه ای پیدا کنیم برای پاتوق راه انداختن و دور هم جمع شدن و گپ زدن. واقعا چه لذتی بیشتر از اینکه آدم بتواند یک فیلم درست و حسابی در سینما ببیند و بعد با دیگران درباره آنها گفتوگو کند، چیز یاد بگیرد و پختهتر شود. حالا تا مدتها باید حسرت این را بخوریم که چرا دیگر از اینجور فیلمها نداریم و این همه عشق و شور و وجد و انرژی نسبت به سینما را کجا باید خرج کنیم، با چه زبانی باید بگوییم دلمان برای سینما رفتن و فیلم خوب دیدن تنگ شده است؟ |
من خودم بارها فیلم رو دیدم و هر بار بیشتر از دفعه ی قبل ازش لذت بردم
من خودم یه هامون باز تیرم! |
حالا رضا جان جالبیش اینه من هامون رو یه بار دیدم اونم همین چند ماه پیش._:2:
|
اکنون ساعت 08:48 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)