پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   فرهنگ (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=24)
-   -   حجاب (http://p30city.net/showthread.php?t=34398)

amir ahmadi 01-03-2012 03:56 AM

حجاب
 
اطلاع من از جنبه تاريخی كامل نيست . اطلاع تاريخی ما آنگاه كامل است‏
كه بتوانيم درباره همه مللی كه قبل از اسلام بوده ‏اند اظهار نظر كنيم . قدر
مسلم اينست كه قبل از اسلام در ميان بعضی ملل حجاب وجود داشته است .
تا آنجا كه من در كتابهای مربوطه خوانده ‏ام در ايران باستان و در ميان‏
قوم يهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده‏
سخت تر بوده است . اما در جاهليت عرب حجاب وجود نداشته است و به‏
وسيله اسلام در عرب پيدا شده است .
ويل دورانت در صفحه 30 جلد 12 - تاريخ تمدن راجع‏
به قوم يهود و قانون تلمود می‏نويسد : .
اگر زنی به نقض قانون يهود می ‏پرداخت چنانكه مثلا بی آنكه چيزی بر
سر داشت به ميان مردم می‏رفت و يا در شارع عام نخ می‏رشت يا با هر سنخی‏
از مردان درد دل می‏كرد يا صدايش آنقدر بلند بود كه چون در خانه‏ اش تكلم‏
می ‏نمود همسايگانش می‏ توانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق‏
داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد .

amir ahmadi 01-03-2012 03:59 AM

عليهذا حجابی كه در قوم يهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانكه‏
بعدا شرح خواهيم داد بسی سخت‏ تر و مشكل تر بوده است .
در جلد اول تاريخ تمدن صفحه 552 راجع به ايرانيان قديم می‏ گويد :
.
در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با كمال آزادی و با روی‏
گشاده در ميان مردم آمد و شد می‏كردند . . . .
آنگاه چنين می‏گويد :
پس از داريوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پيدا كرد .
زنان فقير چون برای كار كردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند آزادی‏
خود را حفظ كردند ولی در مورد زنان ديگر ، گوشه‏ نشينی زمان حيض كه‏
برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد و سراسر زندگی اجتماعي شان‏
را فرا گرفت ، و اين امر خود مبنای پرده ‏پوشی در ميان مسلمانان به شمار
می‏ رود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان‏
روپوش دارد از خانه بيرون بيايند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏ شد كه‏
آشكارا با مردان آميزش كنند . زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردی را ولو
پدر با برادرشان باشد ببينند . در نقشه ائی كه از ايران باستان بر جای‏
مانده هيچ صورت زن ديده نمی‏ شود و نامی از ايشان به نظر نمی‏ رسد.

amir ahmadi 01-03-2012 04:01 AM


چنانكه ملاحظه می ‏فرمائيد حجاب سخت و شديدی در ايران باستان حكمفرما
بوده ، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می‏شده ‏اند .
به عقيده ويل دورانت مقررات شديدی كه طبق رسوم و آئين كهن مجوسی‏
درباره زن حائض اجرا می‏شده كه در اتاقی

محبوس بوده ، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می‏جسته ‏اند و از
معاشرت با او پرهيز داشته ‏اند سبب اصلی پيدا شدن حجاب در ايران باستان‏
بوده است . در ميان يهوديان نيز چنين مقرراتی درباره زن حائض اجرا
می ‏شده است.

amir ahmadi 01-04-2012 03:06 PM

اما اينكه می‏گويد :

و اين امر خود مبنای پرده پوشی در ميان مسلمانان‏
به شمار می‏رود

منظورش چيست ؟ .
آيا مقصود اينست كه علت رواج حجاب در ميان مسلمانان نيز مقررات‏
خشنی است كه درباره زن حائض اجرا می‏ شود ؟ !

همه می‏دانيم كه در اسلام‏
چنين مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد .

زن حائض در اسلام فقط از
برخی عبادات واجب نظير نماز و روزه معاف است ،

و همخوابگی با او نيز
در مدت عادت زنانگی جايز نيست ،

ولی زن حائض از نظر معاشرت با
ديگران هيچگونه ممنوعيتی ندارد كه عملا مجبور به گوشه

‏نشينی شود .
و اگر مقصود اينست كه حجاب رايج ميان مسلمانان عادتی است كه از
ايرانيان پس از مسلمان شدنشان به ساير مسلمانان سرايت كرد ،

باز هم سخن‏
نادرستی است .

زيرا قبل از اينكه ايرانيان مسلمان شوند آيات مربوط به‏
حجاب نازل شده است .
از سخنان ديگر ويل دورانت هر دو مطلب فهميده می‏شود يعنی هم مدعی است‏
كه حجاب به وسيله ايرانيان پس از مسلمان شدنشان در ميان مسلمانان رواج‏
يافت و هم مدعی است كه ترك همخوابگی با زن حائض ، در حجاب زنان‏
مسلمان و لااقل در گوشه گيری آنان مؤثر بوده است .


amir ahmadi 01-04-2012 03:13 PM

و نیز موگوید
ارتباط عرب با ايران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام‏
بود .
عربان از دلفريبی زن بيم داشتند و پيوسته دلباخته آن بودند و نفوذ
طبيعی وی را با ترديد معمولی مردان درباره عفاف و فضيلت زن تلافی‏
می‏كردند .
عمر به قوم خود می‏گفت :
با زنان مشورت كنند و خلاف رأی ايشان‏
رفتار كنند .
ولی به قرن اول هجری مسلمانان زن را در حجاب نكرده بودند ،
مردان و زنان با يكديگر ملاقات می‏كردند و در كوچه ‏ها پهلو به پهلوی‏
می‏رفتند و در مسجد با هم نماز می‏كردند .



amir ahmadi 01-04-2012 03:15 PM


ويل دورانت در جلد " تاريخ تمدن " راجع به ايرانيان‏
باستان می‏گويد : .
داشتن متعه بلامانع بود . اين متعه‏ ها مانند معشوقه‏ های يونانی آزاد
بودند كه در ميان مردم ظاهر و در ضيافت مردان حاضر شوند ، اما زنان‏
قانونی معمولا در اندرون خانه نگهداری می‏شدند . اين رسم ديرين ايرانی به‏

اسلام منتقل شد

amir ahmadi 01-04-2012 03:30 PM


ويل دورانت طوری سخن می‏گويد كه گوئی در زمان پيغمبر كوچكترين دستوری‏
درباره پوشيدگی در زن وجود نداشته است و پيغمبر فقط از پوشيدن جامه گشاد
نهی كرده بوده است ! و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوايل قرن دوم‏
هجری با بی حجابی كامل رفت و آمد می‏كرده‏ اند .

و حال آنكه قطعا چنين‏
نيست .

تاريخ قطعی برخلاف آن شهادت می‏دهد .
بدون شك زن جاهليت همچنان‏
بوده كه ويل دورانت توصيف می‏كند ولی اسلام در اين جهت تحولی به وجود
آورد .

عايشه همواره زنان انصار را اينچنين ستايش می‏كرد :
مرحبا به زنان انصار ، همين كه آيات سوره نور نازل شد يك نفر از
آنان ديده نشد كه مانند سابق بيرون بيايد .

سر خود را با روسريهای مشكلی‏
می‏ پوشيدند . گوئی كلاغ روی سرشان نشسته است.
در سنن ابوداود جلد 2 صفحه 382 همين مطلب را از ام‏ سلمه نقل می‏كند با
اين تفاوت كه ام ‏سلمه می‏گويد :
پس از آنكه آيه سوره احزاب

يدنين عليهن من جلابيبهن
نازل‏
شد ، زنان انصار چنين كردند


كنت گوبينو

در كتاب سه سال در ايران نيز معتقد است كه حجاب‏
شديد دوره ساسانی ، در دوره اسلام در ميان ايرانيان باقی ماند .

او معتقد
است كه آنچه در ايران ساسانی بوده است تنها پوشيدگی زن نبوده است

بلكه‏
مخفی نگه داشتن زن بوده است . مدعی است كه خودسری موبدان و شاهزادگان‏
آن دوره به قدری بود كه اگر كسی زن خوب رویی در خانه داشت نمی‏ گذاشت كسی از وجودش‏
آگاه گردد و حتی الامكان او را پنهان می‏كرد زيرا اگر معلوم می‏شد كه چنين‏
خانمی در خانه ‏اش هست ديگر مالك او و احيانا مالك جان خودش هم‏
نبود .





Afsaneh_roj 01-04-2012 05:32 PM

پوشش زنان ایرانی در گذر زمان
 
http://persian-star.net/1390/8/07/women/01.jpg
http://persian-star.net/1390/8/07/women/02.jpg
http://persian-star.net/1390/8/07/women/03.jpg














amir ahmadi 01-04-2012 08:20 PM


جواهر لعل نهرو نخست وزير فقيد هند نيز معتقد است كه حجاب از
ملل غير مسلمان :

روم و ايران ، به جهان اسلام وارد شد .
در كتاب
نگاهی به تاريخ جهان " جلد اول صفحه 328

ضمن ستايش از تمدن اسلامی ، به‏
تغييراتی كه بعدها پيدا شد اشاره می‏ كند و از آن جمله می‏گويد : .
يك تغيير بزرگ و تأسف ‏آور نيز تدريجا روی نمود و آن در وضع زنان‏
بود . در ميان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت .

زنان عرب جدا
از مردان و پنهان از ايشان زندگی نمی ‏كردند بلكه در اماكن عمومی حضور
می‏ يافتند ، به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه می‏رفتند و حتی خودشان به وعظ
و خطابه می ‏پرداختند .

اما عربها نيز بر اثر موفقيتها تدريجا بيش از پيش‏
رسمی را كه در دو امپراطوری مجاورشان يعنی امپراطوری روم شرقی و
امپراطوری ايران وجود داشت اقتباس كردند .

عربها امپراطوری روم را
شكست دادند و به امپراطوری ايران پايان بخشيدند .

اما خودشان هم گرفتار
عادات و آداب ناپسند اين امپراطوريها گشتند .

به قراری كه نقل شده است‏
مخصوصا بر اثر نفوذ امپراطوری قسطنطنيه و ايران بود كه رسم جدائی زنان از
مردان و پرده ‏نشينی ايشان در ميان عربها رواج پيدا كرد .

تدريجا سيستم
حرم - آغاز گرديد و مردها و زنها از هم جدا گشتند .
سخن درستی نيست . فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه‏
مسلمانان غير عرب ، حجاب از آنچه در زمان رسول

اكرم وجود داشت شديدتر شد نه اينكه اسلام اساسا به پوشش زن هيچ عنايتی‏
نداشته است.

amir ahmadi 01-04-2012 08:23 PM


از سخنان نهرو بر می‏آيد كه روميان نيز ، شايد تحت تأثير قوم يهود ،
حجاب داشته ‏اند و رسم حرمسراداری نيز از روم و ايران به دربار خلفای‏
اسلامی راه يافت . اين نكته را ديگران نيز تأييد كرده‏ اند .
در هند نيز حجاب سخت و شديدی حكمفرما بوده است ولی درست روشن نيست‏
كه قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و يا بعدها پس از نفوذ اسلام‏
در هند رواج يافته است و هندوان غير مسلمان تحت تأثير مسلمانان و
مخصوصا مسلمانان ايرانی حجاب زن را پذيرفته ‏اند . آنچه مسلم است اين است‏
كه حجاب هندی نيز نظير حجاب ايران باستان سخت و شديد بوده است .

از
گفتار ويل دورانت در جلد دوم تاريخ تمدن بر می‏آيد

كه حجاب هندی به‏
وسيله ايرانيان مسلمان در هند رواج يافته است .
نهرو پس از سخنانی كه از او نقل كرديم می‏ گويد :
متأسفانه اين رسم ناپسند كم ‏كم يكی از خصوصيات جامعه اسلامی شد و هند
نيز وقتی مسلمانان بدينجا آمدند آنرا آموخت .
به عقيده نهرو حجاب هند به واسطه مسلمانان به هند آمده است .
ولی اگر تمايل به رياضت و ترك لذت را يكی از علل پديد آمدن حجاب‏
بدانيم بايد قبول كنيم كه هند از قديمترين ايام حجاب را پذيرفته است .
زيرا هند از مراكز قديم رياضت و پليد شمردن لذات مادی بوده است .


amir ahmadi 01-04-2012 08:26 PM

راسل در

زناشوئی و اخلاق

صفحه 135 می‏گويد :
اخلاق جنسی آن چنان كه در جوامع متمدن ديده می ‏شود از دو منبع سرچشمه‏
می‏گيرد :

يكی تمايل به اطمينان پدری ، و ديگری اعتقاد مرتاضانه به خبيث‏
بودن عشق .

اخلاق جنسی در اعصار ماقبل مسيحيت و در ممالك خاور دور تا به‏
امروز فقط از منبع اول منشعب می ‏شود ،

و استثنای آن هند و ايران است كه‏
ظاهرا رياضت طلبی در آنجا پديد آمده و در سراسر جهان پراكنده شده است‏.

به هر حال آنچه مسلم است اين است كه قبل از اسلام حجاب در جهان وجود
داشته است و اسلام مبتكر آن نيست ، اما اينكه حدود حجاب اسلامی با حجابی‏
كه در ملل باستانی بود يكی است يا نه ؟

و ديگر اينكه علت و فلسفه‏ ای كه‏
از نظر اسلام حجاب را لازم می‏ سازد همان علت و فلسفه است كه در جاهای‏
ديگر جهان منشأ پديد آمدن حجاب شده است يا نه ؟

مطالبی است كه در
قسمتهای بعدی به تفصيل درباره آنها سخن خواهيم گفت .


amir ahmadi 01-04-2012 08:30 PM


علت پيدا شدن حجاب علت و فلسفه پيدا شدن حجاب چيست ؟
چطور شد كه در ميان همه يا بعضی‏
ملل باستانی پديد آمد ؟
اسلام كه دينی است كه در همه دستورهای خويش‏
فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تأييد و يا تأسيس كرد؟

مخالفان حجاب سعی كرده اند جريانات ظالمانه ‏ای را به عنوان علت پيدا

شدن حجاب ذكر كنند ، و در اين جهت ميان حجاب اسلامی و غير اسلامی فرق‏
نمی‏ گذارند ، چنين وانمود می‏ كنند كه حجاب اسلامی نيز از همين جريانات‏
ظالمانه سرچشمه می‏گيرد .
در باب علت پيدا شدن حجاب نظريات گوناگونی ابراز شده است و غالبا
اين علتها برای ظالمانه يا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذكر شده است .
ما
مجموع آنها را ذكر می‏كنيم .
نظرياتی كه به دست آورده ‏ايم بعضی فلسفی و
بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی و بعضی روانی است .

Afsaneh_roj 01-04-2012 08:33 PM

پوشش زنان ایرانی در گذر زمان 2
 
http://persian-star.net/1390/8/07/women/04.jpg
http://persian-star.net/1390/8/07/women/05.jpg
http://persian-star.net/1390/8/07/women/06.jpg

Afsaneh_roj 01-04-2012 08:35 PM

پوشش زنان ایرانی در گذر زمان3
 
http://persian-star.net/1390/8/07/women/07.jpg
http://persian-star.net/1390/8/07/women/08.jpg
http://persian-star.net/1390/8/07/women/09.jpg

Afsaneh_roj 01-04-2012 08:37 PM

پوشش زنان ایرانی در گذر زمان4
 
http://persian-star.net/1390/8/07/women/10.jpg
http://persian-star.net/1390/8/07/women/11.jpg
http://persian-star.net/1390/8/07/women/12.jpg

Afsaneh_roj 01-04-2012 08:39 PM

پوشش زنان ایرانی در گذر زمان5
 
http://persian-star.net/1390/8/07/women/13.jpg
http://persian-star.net/1390/8/07/women/14.jpg
http://persian-star.net/1390/8/07/women/15.jpg

amir ahmadi 01-04-2012 09:18 PM


1 - ميل به رياضت و رهبانيت
ريشه فلسفی .
- عدم امنيت و عدالت اجتماعی
ريشه اجتماعی.
3 - پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نيروی وی در جهت منافع‏
اقتصادی مرد
ريشه اقتصادی .
4 - حسادت و خودخواهی مرد
ريشه اخلاقی.
5 - عادت زنانگی زن و احساس او به اينكه در خلقت از مرد چيزی كم‏
دارد ، به علاوه مقررات خشنی كه در زمينه پليدی او و ترك معاشرت با او
در ايام عادت وضع شده است

ريشه روانی.
علل نامبرده يا به هيچ وجه تأثيری در پيدا شدن حجاب در هيچ نقطه از
جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذكر كرده ‏اند و يا
فرضا در پديد آمدن بعضی از سيستمهای غير اسلامی تأثير داشته است در حجاب‏
اسلامی تأثير نداشته است يعنی حكمت و فلسفه ‏ای كه در اسلام سبب تشريع‏
حجاب شده نبوده است .
همانطور كه ملاحظه می ‏شود مخالفان حجاب گاهی آن را زائيده يك طرز تفكر
فلسفی خاص درباره جهان و لذات جهان معرفی می‏ كنند و گاهی ريشه سياسی و
اجتماعی برای آن ذكر می‏ كنند و گاهی آنرا معلول علل اقتصادی می‏ دانند و
گاهی جنبه ‏های خاص اخلاقی يا روانی را در پديد آمدن آن دخالت می‏ دهند .
ما هر يك از اين علل را ذكر و سپس انتقاد می‏ كنيم و ثابت می ‏كنيم كه‏
اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هيچيك از اين جهات نظر نداشته است و
هيچيك از آنها با مبانی مسلم و شناخته

شده اسلام وفق نمی ‏دهد و در خاتمه به يك علت اساسی اشاره می‏ كنيم كه از
نظر ما موجه ‏ترين آنها به شمار می ‏رود .



amir ahmadi 01-04-2012 09:23 PM


رياضت و رهبانيت
ارتباط مسأله پوشش با فلسفه رياضت و رهبانيت از اين جهت است كه‏
چون زن بزرگترين موضوع خوشی و كامرانی بشر است ، اگر زن و مرد معاشر و
محشور با يكديگر باشند ، خواه ناخواه دنبال لذتجوئی و كاميابی می‏روند .
پيروان فلسفه رهبانيت و ترك لذت برای اينكه محيط را كاملا با زهد و
رياضت سازگار كنند بين زن و مرد حريم قائل شده پوشش را وضع كرده‏ اند ،
كما اينكه با چيزهای ديگری هم كه نظير زن محرك لذت و بهجت بوده است‏
مبارزه كرده‏ اند .

پديد آمدن پوشش طبق اين نظريه ، دنباله و نتيجه پليد
دانستن ازدواج و مقدس شمردن عزوبت است .
ايده رياضت و ترك دنيا همانطوری كه در موضوع مال ، فلسفه فقر طلبی و
پشت پا زدن به همه وسائل مادی را به وجود آورده است ، در مورد زن فلسفه‏
تجرد طلبی و مخالفت با جمال را ايجاد كرده است . بلند نگه داشتن مو كه‏
در ميان سيكها ، هندوها معمول است نيز از مظاهر
مخالفت با جمال و مبارزه با شهوت و از ثمرات فلسفه طرف لذت و ميل به‏
رياضت است .

می‏ گويند كوتاه كردن و ستردن مو ، سبب فزونی رغبت جنسی‏
می‏ گردد و بلند كردن آن موجب تقليل و كاهش آن است.

amir ahmadi 01-04-2012 09:28 PM


در اينجا بد نيست قسمتی از گفته برتراند راسل را در اين موضوع بياوريم‏
. وی در كتاب
زناشوئی و اخلاق
صفحه 30 می‏گويد : .
بخصوص در قرون اول مسيحيت اين طرز فكر سن پول
بولس مقدس
از
طرف كليسا اشاعه تمام يافت و تجرد مفهوم تقدس به خود گرفت و عده‏
بيشماری راه بيابان پيش گرفتند تا شيطان را منكوب سازند ، شيطانی كه هر
آن ذهن آنان را از تخيلات شهوانی مملو می ‏ساخت . كليسا ضمنا با استحمام‏
به مبارزه پرداخت زيرا خطوط بدن ، انسان را به طرف گناه می‏ راند . كليسا
چرك بدن را تحسين كرده رايحه بدن صورت بوی تقدس را به خود گرفت زيرا
باز به نظر سن پول نظافت بدن و آرايش آن با نظافت روح منافات دارد .
شپش مرواريد خدا شناخته شد . . . .
اينجا اين پرسش پيش می‏ آيد كه اساسا علت تمايل بشر به رياضت و
رهبانيت چيست ؟
بشر طبعا بايد كامجو و لذت طلب باشد . پرهيز از لذت‏
و محروم كردن خود بايد دليلی داشته باشد .
چنانكه می‏دانيم رهبانيت و دشمنی با لذت جريانی بوده كه در بسياری از
نقاط جهان وجود داشته است .
از جمله مراكز آن در مشرق زمين ، هندوستان ،
و در مغرب زمين يونان بوده است .
نخله
كلبی
كه يكی از نخله ‏های‏
فلسفی است و در يونان رواج داشته است ،
طرفدار
فقر
و مخالف لذت‏
مادی بوده است .

amir ahmadi 01-08-2012 08:55 PM


سرسلسله كلبيون يكی از شاگردان سقراط است به نام
انتيس طينس‏
او مانند استاد خود غايت وجود را در كسب فضيلت دانست ولی فضيلت‏
را در ترك همه تمتعات جسمانی و روحانی می‏دانست . گفته‏ اند :

از اين‏
جهت او و پيروانش را يكی از علل پديد آمدن اينگونه افكار و عقايد ، تمايل بشر برای وصول به‏

حقيقت است . اين تمايل در بعضی افراد فوق العاده شديد است ، و اگر با
اين عقيده ضميمه گردد كه كشف حقيقت از برای روح آنگاه حاصل می‏ شود كه‏
بدن و تمايلات بدنی و جسمانی مقهور گردد ، قهرا منجر به رياضت و
رهبانيت می‏ گردد .
به عبارت ديگر ، اين انديشه كه وصول به حق جزا از راه‏
فنا و نيستی و مخالفت با هوای نفس ميسر نيست ، علت اصلی پديد آمدن‏
رياضت و رهبانيت است .
علت ديگر پديده رياضت آميخته بودن لذات مادی به پاره‏ ای از رنجهای‏
معنوی است . بشر ديده است كه همواره در كنار لذتهای مادی يك عده‏
رنجهای روحی وجود دارد . مثلا ديده است كه هر چند داشتن ثروت موجب يك‏
سلسله خوشيها و كامرانيها است اما هزاران ناراحتيها و اضطرابها و تحمل‏
ذلتها در تحصيل و در نگهداری آن وجود دارد . بشر ديده است كه آزادی و
استغناء و علو طبع خود را به واسطه اين لذات مادی از دست می‏دهد.

amir ahmadi 01-08-2012 08:58 PM


اينرو از
كلبيون می‏ گفتند كه گفتگوهای
انتيس طينس
در محلی از شهر آتن‏
واقع می ‏شد كه به مناسباتی آنجا را
سگ سفيد
می‏خواندند . و نيز به‏
سبب اينكه پيروان او در شيوه انصراف از دنيا و اعراض از علائق دنيوی‏
چنانكه مبالغه كردند كه از آداب و رسوم معاشرت و لوازم زندگانی متمدن‏
نيز دست برداشته حالت دام و دد اختيار نمودند ، با لباس كهنه و پاره و
سر و پای برهنه و موی ژوليده ميان مردم می ‏رفتند
و در گفتگو هر چه بر زبان می‏ گذشت بی ملاحظه می‏ گفتند ، بلكه در زخم زبان‏
اصرار داشتند و به فقر و تحمل رنج و درد ، سرفرازی می‏ كردند و همه قيود و
حدودی كه مردم در زندگانی اجتماعی بدان مقيد شده‏ اند ترك كرده حالت‏
طبيعی را پيشه خود ساخته بودند
سير حكمت در اروپا ، جلد اول صفحه‏
70

amir ahmadi 01-08-2012 09:02 PM


شايد در رياضت هندی ، عامل اول ، و در فقر طلبی كلبی يونانی عامل دوم‏
بيشتر مؤثر بوده است .
علل ديگری نيز برای پديد آمدن رياضت و گريز از لذت ذكر كرده‏ اند . از
آن جمله اين كه محروميت و شكست در موفقيتهای مادی مخصوصا شكست در عشق ،
سبب توجه به رياضت می‏ گردد . روح بشر پس از اين نوع شكستها انتقام خود
را از لذتهای مادی بدين صورت می‏ گيرد كه آنها را پليد می‏ شناسد و فلسفه‏ ای‏
برای پليدی آنها می ‏سازد .
افراط در خوشگذرانی و كامجوئی عامل ديگر توجه به رياضت است . ظرفيت‏
جسمانی انسان برای لذت محدود است . افراط در كامجوئی و لذات جسمانی و
تحميل بيش از اندازه ظرفيت بر بدن موجب عكس العمل شديد روحی مخصوصا
در سنين پيری می‏ گردد . خستگی ، سرخوردگی به وجود می‏ آورد .
تأثير اين دو علت را نبايد انكار كرد ولی مسلما اينها علت منحصر
نمی‏ باشند . تأثير اين دو علت بدين نحو است كه پس از شكستها و عدم‏
موفقيتها ، و يا خستگيها و فرسودگيها ، انديشه وصول به حقيقت در روح‏
بيدار می‏ گردد . توجه به ماديات و غرق شدن در انديشه ‏های مادی خود مانعی‏
است برای اينكه انسان درباره ازليت و ابديت و حقيقت جاودانی بيانديشد
و در اين جهت فكر و تلاش كند كه از كجا آمده‏ ام و در كجا هستم و به كجا
می‏روم ؟ اما همين كه به واسطه شكست و يا خستگی ، حالت گريز و بی رغبتی‏

نسبت به ماديات در روح پديد آمد ، انديشه در مطلقات بلامزاحم مانده جان‏
می‏گيرد . اين دو عامل هميشه به كمك عامل اول سبب توجه به رياضت می‏ شود
. و البته بعضی از افرادی كه به سوی رياضت كشيده می‏شوند تحت تأثير اين‏
دو عامل می‏باشند نه همه آنها .

amir ahmadi 01-08-2012 09:08 PM

اكنون ببينيم از نظر اسلام و طرز تفكری كه اسلام به جهان عرضه داشته است‏
آيا چنين تعليل و توجيهی برای پوشش صحيح است ؟ .
اسلام خوشبختانه يك طرز تفكر و جهانبينی روشن دارد ، نظرش درباره‏
انسان و جهان و لذت روشن است و به خوبی می‏توان فهميد كه آيا چنين‏
انديشه‏ ای در جهانبينی اسلام وجود دارد يا نه ؟ .
ما منكر نيستيم كه رهبانيت و ترك لذت در نقاطی از جهان وجود داشته‏
است و شايد بتوان پوشش زن را در جاهائی كه چنين فكری حكومت می‏ كرده‏
است از ثمرات آن دانست ، ولی اسلام كه پوشش را تعيين كرد نه در هيچ جا
به چنين علتی استناد جسته است و نه چنين فلسفه‏ ای با روح اسلام و با ساير
دستورهای آن قابل تطبيق است .
اصولا اسلام با فكر رياضت و رهبانيت سخت مبارزه كرده است و اين مطلب‏
را مستشرقين اروپائی هم قبول دارند . اسلام به نظافت تشويق كرده ، به جای‏
اينكه شپش را مرواريد

خدا بشناسد گفته است :
النظافة من ا يمان
پيغمبر اكرم شخصی‏
را ديد در حالی كه موهايش ژوليده و جامه ‏هايش چركين بود و بد حال می‏ نمود
. فرمود
من الدين المتعة
يعنی تمتع و بهره بردن از
نعمتهای خدا جزو دين است .
و هم آنحضرت فرمود :
بئس العبد القاذوره
يعنی بدترين بنده شخص چركين و كثيف است .
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود :
ان الله جميل يحب الجمال
خداوند زيبا است و زيبائی را دوست می‏دارد .

amir ahmadi 01-08-2012 09:11 PM

امام صادق فرمود :
خداو ند زيبا است و دوست می ‏دارد كه بنده ‏ای خود را بيارايد و زيبا نمايد
و بر عكس ، فقر را و تظاهر به فقر را دشمن می ‏دارد . اگر خداوند نعمتی به‏
شما عنايت كرد بايد اثر آن نعمت در زندگی شما نمايان گردد . به آن حضرت‏
گفتند چگونه اثر نعمت خدا نمايان گردد ؟
فرمود به اينكه جامه شخص نظيف‏
باشد ، بوی خوش استعمال كند ، خانه خود را با گچ سفيد كند ، بيرون خانه‏
را جاروب كند ، حتی پيش از غروب چراغها را روشن كند كه بر وسعت رزق‏
می‏افزايد.
در قديمی ‏ترين كتابهائی كه در دست داريم مانند ، كافی - كه يادگار
هزار سال پيش است ، بحثی تحت عنوان
باب الزی و التجمل
وجود دارد .
اسلام به كوتاه كردن و شانه كردن مو و به كار بردن بوی خوش و روغن‏
زدن به سر سفارشهای اكيد كرده است.

amir ahmadi 01-10-2012 11:12 PM


عده‏ ای از اصحاب رسول اكرم به خاطر اينكه بهتر و بيشتر عبادت كنند و
از لذات روحانی بهره ‏مند شوند ترك زن و فرزند كردند ، روزها روزه‏
می‏ گرفتند و شبها عبادت می‏ كردند . همين كه رسول خدا آگاه شد آنها را منع‏
كرد و گفت من كه پيشوای شما هستم چنين نيستم ، بعضی روزها روزه می‏گيرم ،
بعضی روزها افطار می‏ كنم ، بعضی روزها افطار می‏ كنم ، قسمتی از شب را
عبادت می‏ كنم و قسمتی ديگر نزد زنهای خود هستم . همين عده از رسول خدا
اجازه خواستند كه برای اينكه ريشه تحريكات جنسی را از وجود خود بكنند ،
خود را اخته كنند . رسول اكرم اجازه نداد ، فرمود در اسلام اين كارها حرام‏
است .
روزی سه زن به حضور رسول اكرم آمده از شوهران خود شكايت كردند . يكی‏
گفت شوهر من گوشت نمی‏ خورد . ديگری گفت شوهر من از بوی خوش اجتناب‏
می‏ كند . سومی گفت شوهر من از زنان دوری می‏ كند . رسول خدا بي درنگ در
حالی كه به علامت خشم ردايش را به زمين می‏ كشيد ، از خانه به مسجد رفت و
بر منبر آمد و فرياد كرد : چه می‏ شود گروهی از ياران مرا كه ترك گوشت و
بوی خوش و زن كرده‏ اند ؟ ! همانا من خودم هم گوشت می‏ خورم و هم بوی خوش‏
استعمال می‏ كنم و هم از زنان بهره می‏ گيرم . از روش من اعراض كند از من‏
نيست .


amir ahmadi 01-10-2012 11:17 PM


دستور كوتاه كردن لباس - برخلاف معمول اعراب كه لباسهايشان به قدری‏
بلند بود كه زمين را جاروب می‏ كرد - به خاطر نظافت است كه در اولين‏
آيات نازله بر رسول اكرم بيان شده است :
و ثيابك فطهر .
همچنين استحباب پوشيدن جامه سفيد يكی به خاطر زيبائی است و ديگر به‏
خاطر پاكيزگی است ، زيرا لباس سفيد چرك را بهتر نمايان می‏ سازد و به‏
همين موضوع در روايات اشاره شده است :
البسوا البياض فانه اطيب و اطهر .
رسول اكرم هنگامی كه می‏ خواست نزد اصحابش برود به آئينه‏
نگاه می‏كرد ، موهای خود را شانه و مرتب می‏ ساخت و می‏ گفت خداوند دوست‏
می‏دارد بنده ‏اش را كه وقتی كه به حضور دوستان خود می‏ رود خود را آماده و
زيبا سازد
يعنی لباس سفيد بپوشد كه زيباتر و پاكيزه ‏تر است .
قرآن كريم آفرينش وسائل تجمل را از لطفهای خدا نسبت به بندگانش‏
قلمداد كرده است و تحريم زينتهای دنيا بر خود ، سخت مورد انتقاد قرآن‏
قرار گرفته است :
قل من حرم زينة الله التی اخرج لعباده و الطيبات‏ من الرزق
در احاديث اسلامی آمده است كه ائمه اطهار با
متصوفه كرارا مباحثه كرده و مرام آنان

- جامه های خويش را پاكيزه گردان . سوره المدثر ، آيه . 4
- بگو چه كسی زينت هائی كه خدا برای بندگان خود آفريده و روزيهای‏
پاكيزه را حرام كرده است ؟ سوره الاعراف ، آيه . 32

را با استناد به همين آيه باطل نشان داده‏ اند.

amir ahmadi 01-10-2012 11:20 PM


اسلام التذاذ و كامجوئی زن و شوهر از يكديگر را نه تنها تقبيح نكرده‏
است ، ثوابهائی هم برای آن قائل شده است . شايد برای يك نفر فرنگی‏
شگفت انگيز باشد اگر بشنود اسلام مزاح و ملاعبه زن و شوهر ، آرايش كردن‏
زن برای شوهر ، پاكيزه كردن شوهر خود را برای زن مستحب می‏داند . در قديم‏
كه به پيروی از كليسا همه گونه التذاذات شهوانی را تقبيح می‏ كردند ، اين‏
حرفها را تخطئه كرده حتی مسخره می‏ دانستند .
اسلام التذاذات جنسی در غير محدوده ازدواج قانونی را به شدت منع‏
فرموده است و آن خود فلسفه خاصی دارد كه بعد توضيح خواهيم داد ، ولی‏
لذت جنسی در حدود قانون را تحسين كرده است تا جائی كه فرموده دوست‏
داشتن زن از صفات پيغمبران است :
من اخلاق الانبياء حب النساء .
در اسلام زنی كه در آرايش و زينت خود برای شوهر كوتاهی كند ، نكوهش‏
شده است كما اينكه مردانی كه در ارضاء زن خود كوتاهی می‏ كنند نيز نكوهش‏
شده‏ اند.


amir ahmadi 01-25-2012 11:09 AM


حسن بن جهم می‏ گويد :
بر حضرت موسی بن جعفر عليه السلام وارد شدم ،
ديدم‏
خضاب فرموده است .
گفتم رنگ مشكی به كار برده‏ ايد ؟
فرمود : بلی ،
خضاب و آرايش در مرد موجب افزايش پاكدامنی در همسر او است .
برخی از زنان به اين جهت كه شوهرانشان خود را نمی‏ آرايند ،
عفاف را از دست می‏دهند .
حديث ديگری از پيغمبر اكرم صلی الله عليه و آله نقل شده كه :
نظيف باشيد و خودتان را شبيه به يهود نكنيد .
بعد فرمود
زنان‏ يهودی كه زناكار شدند بدان جهت بود كه شوهرانشان كثيف بودند
و مورد رغبت واقع نمی ‏شدند . خودتان را پاكيزه كنيد تا زنانتان به شما راغب‏
گردند
عثمان بن مظعون يكی از اكابر صحابه رسول اكرم است ، خواست به تقليد
از راهبان ، به اصطلاح تارك دنيا شود ، ترك زن و زندگی كرد و لذتها را
بر خويش تحريم ساخت .
همسرش نزد رسول خدا آمده عرض كرد يا رسول الله ! عثمان روزها را روزه‏
می‏گيرد و شبها به نماز بر می‏ خيزد . پيغمبر اكرم صلی الله عليه و آله‏
خشمگين شده برخاست به نزد وی آمد . عثمان مشغول نماز بود . صبر كرد تا
نمازش تمام شد ،
فرمود :
ای عثمان خدا مرا به رهبانيت دستور نفرموده‏ است . دين من روشی منطبق بر واقعيت و در عين حال ساده و آسان است .
خداوند مرا برای رهبانيت و رياضت نفرستاده است ، مرا
برای شريعتی فطری و آسان و با گذشت فرستاده است .
من نماز می‏خوانم و
روزه می‏ گيرم و با همسرانم نيز مباشرت دارم .
هر كس كه دين مطابق با فطرت‏ مرا دوست می‏ دارد بايد از من پيروی كند .
ازدواج يكی از سنتهای من است.



amir ahmadi 01-25-2012 11:16 AM


عدم امنيت
ريشه ديگری كه برای به وجود آمدن پوشش ذكر كرده ‏اند ناامنی است .
در زمانهای قديم بي عدالتی و ناامنی بسيار بوده است . دست تجاوز زورمندان و
قلدران به مال و ناموس مردم بيباكانه دراز بوده است . مردم اگر پول و
ثروتی داشتند ناچار بودند به صورت دفينه در زير خاك پنهان كنند . علت‏
مخفی ماندن گنجها اين است كه صاحبان طلا و ثروت جرأت نمی‏ كردند كه حتی‏
بچه‏ های خود را از پنهان گاه ثروت خود آگاه سازند . می‏ ترسيدند كه راز آنها
به وسيله بچه‏ ها فاش شود و مورد تجاوز و گزند قلدران واقع شوند . بدين‏
ترتيب گاهی اتفاق می‏ افتاد كه پدر با مرگ ناگهانی از دنيا می‏رفت و
فرصت نمی‏ كرد اسرار خود را به فرزندش بسپارد . قهرا دارائی او در زير
خاكها مدفون می‏ ماند .
جمله معروف پول و مسافرت و عقيده خود را آشكار نكن ، يادگار آن زمانها است .
همانطور كه در مورد ثروت امنيت نبود ، راجع به زن هم امنيت وجود
نداشت . هر كس زن زيبائی داشت ناچار بود او را از نظر زورمندان مخفی نگهدارد .
زيرا اگر آنها اطلاع پيدا می‏ كردند . او ديگر مالك زن خود نبود.


amir ahmadi 01-25-2012 11:51 AM

ايران دوره ساسانی ناظر جنايتها و فجايع عجيبی در اين زمينه بوده است‏
شاهزادگان و موبدان و حتی كدخداها و اربابها هرگاه از وجود زن زيبائی‏
در يك خانه مطلع می‏ شدند به آن خانه می‏ ريختند و زن را از خانه شوهرش‏
بيرون می‏ كشيدند . در آن موقع سخن از پوشش و حجاب نبود . سخن از به‏
اصطلاح قايم كردن و مخفی داشتن زن بود كه احدی نفهمد .
ويل دورانت در كتاب تاريخ تمدن قضايای شرم‏ آوری در اين باره از ايران قديم نقل‏
می‏ كند .
كنت گوبينو در كتاب سه سال در ايران می‏ گويد :
حجابی كه‏ هم اكنون در ايران است بيش از آن اندازه كه مستند به اسلام باشد مستند
به ايران قبل از اسلام است . و می‏ نويسد كه در ايران قديم مردم هيچ امنيتی‏
در مورد زنها نداشتند .
درباره انوشيروان - كه به غلط او را عادل خوانده‏ اند - نقل شده كه وقتی‏
يكی از سرهنگان ارتش او زنی زيبا داشت . انوشيروان به قصد تجاوز به زن‏
او در غياب او به خانه ‏اش رفت . زن جريان را برای شوهر خود نقل كرد .
بيچاره شوهر ، ديد زنش را كه از دست داده سهل است جانش نيز در خطر
است . فورا زن خويش را طلاق گفت . وقتی انوشيروان مطلع شد كه وی زنش‏
را طلاق داده است به او گفت شنيدم يك بوستان بسيار زيبائی داشته‏ ای و
اخيرا آن را رها كرده‏ ای ، چرا ؟
گفت جای پای شير در آن بوستان ديدم‏
ترسيدم مرا بدرد .
انوشيروان خنديد و گفت ديگر آن شير به آن بوستان‏ نخواهد آمد.


amir ahmadi 01-25-2012 03:11 PM


مسلما حجابهای افراطی و عقائد افراطی درباره پوشيدن زن معلول همين نوع‏
جريانهای تاريخی است .
، ريشه نظر اسلام درباره پوشش چيست ؟ آيا نظر اسلام به عدم‏
امنيت بوده تا گفته شود اكنون كه امنيت كامل برقرار شده دليلی برای‏
پوشش نيست ؟

مسلما علت دستور پوشش در اسلام عدم امنيت نبوده است . لااقل علت‏
منحصر و اساسی ، عدم امنيت نبوده است ، زيرا اين امر نه در آثار اسلامی‏
به عنوان علت پوشش معرفی شده است و نه چنين چيزی با تاريخ تطبيق می‏ كند
. در ميان اعراب جاهليت پوشش نبود و در عين حال امنيت فردی به واسطه‏
زندگی خاص قبيله ‏ای و بدوی وجود داشت . يعنی در همان وقت كه در ايران‏
ناامنی فردی و تجاوز به ناموسی به حد اعلی وجود داشت و پوشش هم بود ،
در عربستان ، اينگونه تجاوز بين افراد قبائل وجود نداشت .
امنيتی كه در زندگی قبيله‏ ای وجود نداشت امنيت اجتماعی يعنی امنيت‏
گروهی بود و اينگونه عدم امنيت‏ها را پوشش نمی‏ تواند چاره نمايد . به اين‏
معنی كه قبيله‏ ای به قبيله ديگر شبيخون می‏زد . در اين شبيخونها كه به‏
وسيله قبيله بيگانه انجام می‏ شد همه چيز دستخوش غارت می‏ گرديد ، هم مرد
اسير می‏ شد و هم زن ، پوشش زن برای او امنيت نمی‏ آورد .
زندگی اعراب جاهليت با همه تفاوت عظيم و فاحشی كه با زندگی صنعتی و
ماشينی عصر ما داشته ، از اين جهت مانند عصر ما بوده يعنی فحشا و زنا
حتی در مورد زنان شوهردار فراوان بوده است . ولی به خاطر يك نوع‏
دموكراسی و نبودن حكومت استبدادی ، كسی زن كسی را به زور از خانه ‏اش‏
بيرون نمی‏ كشيد . با اين تفاوت كه نوعی عدم امنيت فردی در زندگی ماشينی‏
امروز هست كه در آن عصر نبود.


amir ahmadi 01-30-2012 12:22 AM


پوشش ، برای جلوگيری از تجاوز كسانی است كه در يك

جا زندگی می‏كنند . بر حسب خوی و عادت قبيله ‏ای بين افراد يك قبيله‏
اين جور تجاوزها وجود نداشته است . لهذا نمی‏ توانيم بگوئيم كه اسلام صرفا
به خاطر برقرار ساختن امنيت دستور پوشش را وضع كرد .
فلسفه اساسی پوشش چيز ديگر است كه توضيح خواهيم داد . در عين حال‏
نمی‏ خواهيم بگوئيم كه مسأله امنيت زن از گزند تجاوز مرد به هيچ وجه مورد
توجه نبوده است . بعدا در آنجا كه به تفسير آيه " جلباب " می‏ پردازيم‏
، خواهيم ديد كه قرآن كريم بدين اصل توجه داشته است . مدعی اين موضوع‏
نيز نيستيم كه در عصر ما اين فلسفه بی مورد است و امنيت كامل برای زن‏
از ناحيه تجاوزات مردانه برقرار است . تجاوزات به عنف كه در كشورهای‏
به اصطلاح پيشرفته همه روزه رخ می‏ دهد ، در روزنامه های ما هم منعكس است‏
.
را خلق كردند .
گويندگان اين سخن ، سعی كرده‏ اند مسائل ديگری از قبيل نفقه و مهر را نيز
براساس مالكيت مرد نسبت به زن توجيه كنند .
در كتاب " انتقاد بر قوانين اساسی و مدنی ايران " صفحه 27 می‏نويسد :
هنگامی كه قانون مدنی ايران تدوين شد هنوز از برده فروشی در بعضی از
نقاط دنيا اثری به جا بود و در ايران نيز با اينكه اين كار علی الظاهر از
ميان رفته بود ولی باز در مغز قانونگزاران آثاری از برده‏ فروشی
و آزار به زير دستان وجود داشت .


amir ahmadi 01-30-2012 12:26 AM

. زن را در آن دوره چون مستأجره
می‏ پنداشتند . زن حق نداشت با مردان نشست و برخاست كند و در اجتماعات‏
راه يابد و به مقامات دولتی برسد . اگر صدای زن را نامحرم می ‏شنيد آن زن‏
بر شوی خود حرام می‏شد . خلاصه مردان آن دوره زن را چون ابزاری می‏ دانستند
كه كار او منحصرا رسيدگی به امور خانه و پروردن فرزند بود و هنگامی كه‏
اين ابزار می‏ خواست از خانه بيرون برود او را سر تا پا در چادری سياه‏
می‏ پيچانيدند و روانه بازار يا خيابان می‏ كردند .
علائم و نشانه ‏های افترا و غرض و مرض از اتمام اين نوشته پيداست . كی‏
و كجا چنين قاعده‏ ای وجود داشت كه اگر صدای زن را نامحرم می‏ شنيد بر شوی‏
خود حرام می‏ شد ؟ آيا در جامعه‏ ای كه دائما سخنرانان مذهبيش از بالای منابر
خطابه زهرای مرضيه را در مسجد مدينه و خطابه‏ های زينب كبرا را در كوفه و
شام به گوش مردم می‏ رسانند ، ممكن است چنين فكری در ميان مردم آن جامعه‏
پيدا شود ؟ ! كی و كجا زن در ايران اسلامی برده مرد بوده است ؟ همه‏
می‏دانند كه در خانواده‏ های مسلمان بيش از آنكه زن در خدمت مرد باشد ،
مرد به حكم وظيفه اسلامی در خدمت زن بوده وسيله آسايش او را فراهم‏
می‏ كرده است . زن در خانواده‏ هائی مورد اهانت و تحقير و ظلم قرار گرفته‏
كه روح اسلامی در آن خانواده ‏ها نبوده يا ضعيف بوده است .
عجبا می‏گويد : زن حق نداشت كه با مردان نشست و برخاست كند .
من می‏ گويم : بر عكس ، در محيطهای پاك اسلامی اين مرد بود كه حق نداشت‏
در نشست و برخاستها از زن بيگانه بهره ‏برداری كند . اين مرد است كه‏
همواره حرص می‏ ورزد
كه زن را وسيله چشم چرانی و كامجوئی خود قرار دهد .


mohammad.90 01-30-2012 12:37 AM

حجاب در قران
 
مهمترین آیه ی حجاب در قران آیه 30 سوره ی نور است که می خوانیم : ای پیامبر !به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو خوابانند و دامن عفت خود را حفظ کنند و زینت و آرایش خود را جز آنکه قهراً آشکار می شود بر بیگانه آشکار نسازند و باید به وسیله مقنعه و چارقد سینه و گردن خود را بپوشانند و زینت خود را آشکار نسازند جز برای شوهران و سایر افراد محرم خود.
همه مفسران و علما اتفاق نظر دارند که طبق این آیه زنان باید بدن و موی خود را از نامحرم بپوشانند .
تنها بحث و گفتگو در این است که منظور از استثنا (الا ما ظهر منها ) که کشف این مقدار اجازه داده شده است .
بعضی گویند : منظور صورت و دستها تا مچ است و یا صورت تنها است .
بعضی می گویند : منظور انگشتر و النگو و خلخال و یا سورمه و انگشتر و رنگی گه به وسیله خضاب در دست مانده می باشد .
بعضی هم می گویند :منظور لباس روئین زن آنچه قهراً پیدا است می باشد : برای هریک از این اقوال بخثهای دامنه دار شده و جای آن در فقه اسلامی است . ولی آنچه در اینجا لازم به تذکر است این است که اهل حجاب و پوشش بدن و مو طبق آیه قوق مورد اتفاق همه است .
ام سلمه یکی از همسران رسول خدا (ص) می گوید همراه میمونه (یکی از همسران رسول خدا ) در حضور پیامبر (ص) در حضور پیامبر بودیم در این هنگام « ابن مکتوم » که نابینا بود وارد شد پیامبر (ص) به ما فرمود : احتجبا «در پشت حجاب قرار گیرید » عرض کردیم :آیا او نابینا پشت فرمود مگر شما نابینا هستید آیا او را نمی بینید و چنانچه از قرآن آیه 204بقره استفاده می شود از بزرگترین فساد در زمین که کار منافقین و مفسران است فساد در حرث و نسل (نابودی کشاورزی و نسل پاک)است که باید شدیدا از آن جلوگیری شود . بر همگان روشن است که حجاب اسلامی نقش اساسی در حفظ نسل و تامین پاکی اساسی خلقت نسلهای آینده دارد چرا که زن مربی جامعه است و انسانها از دامن او پیدا می شوند. اگر او دامن خود را در پناه پوشش حفظ کند سعادت انسانهای آینده را پایه ریزی و بیمه نموده است .

amir ahmadi 01-30-2012 01:26 AM

. هيچگاه مرد به طبع‏
خود مايل نبوده حائلی ميان او و زن وجود داشته باشد و هر وقت كه اين‏
حائل از ميان رفته آنكه برنده بوده مرد بوده است و آنكه باخته و وسيله‏
شده زن .
امروز كه مردان موفق شده‏ اند با نامهای فريبنده آزادی و تساوی و
غيره اين حائل را از ميان ببرند زن را در خدمت كثيف ترين مقاصد خويش‏
گرفته ‏اند . بردگی زن ، امروز به چشم می‏ خورد كه برای تأمين منافع مادی يك‏
مرد در يك مؤسسه تجارتی خود را صد قلم برای جلب مشتری مرد می‏ آرايد و به‏
صورت مانكن در می‏ آيد و شرف خود را در ازاء چندرغا ز حقوق می‏ فروشد
.
اين نشست و برخاست‏ها كه امثال اين نويسنده آرزوی آنرا می‏ كنند جز
بهره‏ كشی مرد و بهره‏ دهی زن مفهومی ندارد . همه می‏دانند نشست و برخاست‏ها
در محيطهای پاك كه موضوع بهره‏ كشی مرد از زن در ميان نبوده است هيچگاه‏
در جامعه اسلامی ممنوع نبوده است .
نويسنده همين كتاب ، تاريخ روابط زن و مرد را از نظر جامعه ‏شناسی به‏
چهار دوره تقسيم می‏ كند :
دوره اول مرحله طبيعی و اشتراكی اوليه كه زن و مرد بدون هيچگونه قيد و
شرطی با هم خلطه و آميزش داشته‏ اند . در اين دوره به عقيده اين نويسنده‏
اساسا زندگی خانوادگی وجود نداشته است .
دوره دوم دوره تسلط مرد است . در اين دوره مرد بر زن غلبه كرده خود را
مالك او دانسته او را همچون ابزاری در خدمت
خود در آورده است . حجاب يادگار اين دوره می‏ باشد .
دوره سوم مرحله قيام و اعتراض زن است . در اين مرحله زنان از
ناسازگاری مردان به ستوده آمدند و در مقابل مظالم آنها ابتدا مقاومت‏
كردند و چون دريافتند كه طبيعت خشن مردان به اين آسانی حاضر نيست حق‏
آنها را رعايت كند به منظور احقاق حق خود متدرجا عليه مردان طغيان كردند
، اتحاديه ها تشكيل دادند ، به وسيله مطبوعات و كنفرانسها و دسته بندی‏ها
با مردان مبارزه كردند . ضمنا چون دريافتند كه زورگوئی مردان نتيجه‏
تربيت ناسالم عهد كودكی و مخصوصا تبعيض بين پسران و دختران است در رفع‏
نقائص آموزش و پرورش عمومی كوشيدند .
دوره چهارم مرحله تساوی حقوق زن و مرد است و به دوره اول شباهت كامل‏
دارد . اين دوره از اواخر قرن نوزدهم شروع شده هنوز در همه جا استقرار
نيافته است .
از نظر اين منطق ، پوشش زن عبارت است از زندانی شدن زن به دست مرد
، و علت اينكه مرد ، زن را اين چنين اسير می‏ كرده اين است كه می‏ خواسته هر
چه بيشتر از وجود او بهره اقتصادی ببرد .
بررسی
تقسيم تاريخ روابط زن و مرد به چهار دوره به نحوی كه ذكر شد تقليد
نارسائی است از آنچه پيروان كمونيزم درباره ادوار تاريخی زندگی بشر از
نظر عوامل اقتصادی كه به عقيده آنها زيربنای همه پديده‏ های اجتماعی است ،
ذكر كرده اند . آنها
می‏ گويند ادوار تاريخی بشر عبارتست از دوره اشتراك اوليه ، دوره ملوك‏
الطوايفی ، دوره سرمايه ‏داری و دوره كمونيزم و اشتراك ثانوی كه شباهت‏
كامل به دوره اشتراك اوليه دارد .
آنچه درباره ادوار زندگی زن در كتاب سابق الذكر آمده كپيه‏ ای است از
آنجا ولی كپيه‏ ای كه به هيچ حسابی درست در نمی‏ آيد . به عقيده ما چنين‏
دوره‏ هائی در زندگی زن هرگز نبوده است و امكان نداشته باشد . همان دوره‏
اولی كه به عنوان اشتراك اوليه معرفی می‏ كند ، از لحاظ تاريخ جامعه ‏شناسی‏
به هيچ وجه مورد تصديق نيست . جامعه‏ شناسی تاكنون نتوانسته است قرينه ‏ای‏
به دست بياورد كه دوره‏ای بر بشر گذشته كه زندگی خانوادگی وجود نداشته‏
است . به عقيده مورخين ، دوره مادرشاهی بوده است ولی دوره كمونيزم جنسی‏
نبوده است . ما درباره اين ادوار نمی‏ خواهيم به تفصيل بحث كنيم ، كافی‏
است درباره خود اين مدعا كه می‏ گويند پوشش زن معلول مالكيت مرد نسبت‏
به زن است بحث كنيم و آنرا مورد بررسی قرار دهيم : .
ما اين جهت را كه در گذشته مرد به زن به چشم يك ابزار می‏ نگريست و از
او بهره كشی اقتصادی می‏ كرد ، به صورت يك اصل كلی حاكم بر همه اجتماعات‏
گذشته قبول نداريم . علائق عاطفی زوجيت هرگز اجازه نمی‏ داده كه مردان به‏
صورت يك طبقه زبردست ، بر زنان به صورت يك طبقه زبردست‏
حكومت كنند ، آنان را استثمار نمايند ، همچنانكه معقول نيست فرض كنيم‏
در دوره ‏های گذشته ، پدران و مادران به عنوان يك طبقه بر فرزندان‏
به عنوان يك طبقه ديگر حكومت و آنها را
استثمار می‏كرده ‏اند .


mohammad.90 02-05-2012 01:23 AM

حجاب در آیین مسیحیت‏
 
حجاب در آیین مسیحیت‏

مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‏گیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب می‏شد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن بیست سالگی اجباری بود؛۳۳ اما از دیدگاه مسیحیت قرون اوّلیه، تجرّد، مقدس شمرده می‏شد.۳۴ بنابر این مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند. برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان - حتّی برای خاتون‏های اشراف - ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمی‏گذاشت؛ بلکه با طلا و نقره و پارچه‏های زربفت آن را تزیین می‏نمودند و حتّی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس و یا گردش‏هایی دور از چشم نامحرمان، شرکت می‏جستند. انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است؛ در انجیل می‏خوانیم: همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبت‏گو و نه بنده شراب زیاده، بلکه معلمات تعلیم نیکو* تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند* و خرداندیش و عفیفه و خانه‏نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود*۳۵در «کتاب مقدس» در مورد لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری چنین آمده است: همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباسِ مزّین به حیا و پرهیز؛ نه به زلف‏ها و طلا و مروارید و رختِ گران‏بها* ...زن با سکوت به کمال اطاعت تعلیم گیرد* و زن را اجازت نمی‏دهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلّط شود؛ بلکه در سکوت بماند*۳۶همچنین ای زنان، ...* و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس * بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد، روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست * زیرا بدین گونه زنان مقدسه در سابق نیز که متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت می‏نمودند.۳۷افزون بر موارد پیشین، «عهد جدید» نیز لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی،۳۸ لزوم سکوت به ویژه در کلیسا،۳۹ با وقار و امین بودن زن ۴۰و نهی از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان ساخته، می‏گوید: کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است * پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز؛ زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آن که تمام بدنت در جهنم افکنده شود*۴۱دستورات دینی پاپ‏ها و کاردینال‏های مسیحی که بر اساس آن پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ نمودن گوش‏ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری رانشان می‏دهد.۴۲در مورد سیره عملی زنان مسیحی، دائرهٔ المعارف لاروس می‏گوید: دین مسیحی، برای زن، خِمار را باقی نهاد؛ وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد. زن‏ها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطی، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستین خمار، شانه زن را پوشیده، تقریباً به زمین می‏رسید. این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود.۴۳ویل دورانت نیز در مورد سیره عملی زنان مسیحی چنین می‏نویسد: ساق پای زنان چیزی نبود که در ملأ عام و یا رایگان به چشم خورد.... البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّی برای روحانیون بود که کاردینال‏ها، درازی جامه‏های خواتین را معیّن می‏کردند. هنگامی که کشیشان چادر و روبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند، به دستور زن‏ها، چادرها را از مشمش ظریف و حریر زربفت ساختند... .۴۴تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و زنان اروپا به جا مانده، به وضوح حجاب کامل زنان را نشان می‏دهد.۴۵

amir ahmadi 02-05-2012 01:28 AM

ادامه
علائق عاطفی والدين و فرزندان همواره مانع چنين چيزی‏
بوده است . علائق زوجين به يكديگر ، حتی در اجتماعات گذشته بيشتر عاطفی‏
و عشقی بوده و زن با نيروی جاذبه و جمال خود بر قلب مرد حكومت كرده او
را در خدمت خود گرفته است . مرد به ميل و رغبت خود نان آور زن شده و
راضی شده او با خيال راحت به خود برسد و مايه تسكين قلب و ارضای عاطفه‏
عشقی او باشد ، همچنانكه با ميل و رغبت خود ، زن را در پشت جبهه جنگ‏
برده خود به وظيفه سربازی و فداكاری و دفاع از زن و فرزند قيام كرده است‏
.
در عين حال انكار نمی‏ كنيم كه مرد در گذشته هم به زن ظلم كرده و هم به‏
فرزند ، و از هر دوی اينها بهره‏ كشی اقتصادی كرده است ، همچنانكه به خود
نيز ستم كرده است . مرد به علت جهالت و تعصبهای بيجا نه به قصد
استثمار و بهره‏ كشی هم به خود ظلم كرده هم به زن و فرزند . مرد در گذشته‏
از لحاظ اقتصادی هم در خدمت زن بوده هم از او بهره‏ كشی اقتصادی كرده است‏
. هر وقت طبيعت مرد به سوی خشونت گرائيده عشق و عاطفه در وجودش ضعيف‏
شده ، از زن به صورت يك ابزار اقتصادی استفاده كرده است . ولی اين را
به صورت يك اصل كلی حاكم بر تمام جوامع ما قبل [ قرن ] نوزدهم نمی‏ توان‏
ذكر كرد .
تجاوز به حقوق واقعی زن ، استثمار زن ، خشونت نسبت به او منحصر به ما
قبل قرن 19 نيست . در قرن نوزدهم و بيستم حقوق واقعی زن كمتر از گذشته‏
پايمال نشده است . منتها چنان كه می‏ دانيم از مشخصات اين قرن اينست كه‏
روی مقاصد استثمارگرانه سرپوشی از مفاهيم انسانی گذاشته می‏ شود.


mohammad.90 02-05-2012 01:40 AM

علت پيدا شدن حجاب
 
علت پيدا شدن حجاب
علت و فلسفه پيدا شدن حجاب چيست ؟ چطور شد كه در ميان همه يا بعضی‏ ملل باستانی پديد آمد ؟ اسلام كه دينی است كه در همه دستورهای خويش‏ فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تأييد و يا تأسيس كرد ؟ . مخالفان حجاب سعی كرده‏اند جريانات ظالمانه‏ای را به عنوان علت پيدا شدن حجاب ذكر كنند ، و در اين جهت ميان حجاب اسلامی و غير اسلامی فرق‏ نمی‏گذارند ، چنين وانمود می‏كنند كه حجاب اسلامی نيز از همين جريانات‏ ظالمانه سرچشمه می‏گيرد
در باب علت پيدا شدن حجاب نظريات گوناگونی ابراز شده است و غالبا اين علتها برای ظالمانه يا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذكر شده است . ما مجموع آنها را ذكر می‏كنيم . نظرياتی كه به دست آورده‏ايم بعضی فلسفی و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی و بعضی روانی است كه ذيلا ذكر می‏شود :
1 - ميل به رياضت و رهبانيت ( ريشه فلسفی )

2 - عدم امنيت و عدالت اجتماعی ( ريشه اجتماعی )
3 - پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نيروی وی در جهت منافع‏ اقتصادی مرد ( ريشه اقتصادی )
4 - حسادت و خودخواهی مرد ( ريشه اخلاقی )
5 - عادت زنانگی زن و احساس او به اينكه در خلقت از مرد چيزی كم‏ دارد ، به علاوه مقررات خشنی كه در زمينه پليدی او و ترك معاشرت با او در ايام عادت وضع شده است ( ريشه روانی )
علل نامبرده يا به هيچ وجه تأثيری در پيدا شدن حجاب در هيچ نقطه از جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذكر كرده‏اند و يا فرضا در پديد آمدن بعضی از سيستمهای غير اسلامی تأثير داشته است در حجاب‏ اسلامی تأثير نداشته است يعنی حكمت و فلسفه‏ای كه در اسلام سبب تشريع‏ حجاب شده نبوده است
همانطور كه ملاحظه می‏شود مخالفان حجاب گاهی آن را زائيده يك طرز تفكر فلسفی خاص درباره جهان و لذات جهان معرفی می‏كنند و گاهی ريشه سياسی و اجتماعی برای آن ذكر می‏كنند و گاهی آنرا معلول علل اقتصادی می‏دانند و گاهی جنبه‏های خاص اخلاقی يا روانی را در پديد آمدن آن دخالت می‏دهند

ما هر يك از اين علل را ذكر و سپس انتقاد می‏كنيم و ثابت می‏كنيم كه‏ اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هيچيك از اين جهات نظر نداشته است و هيچيك از آنها با مبانی مسلم و شناخته شده اسلام وفق نمی‏دهد و در خاتمه به يك علت اساسی اشاره می‏كنيم كه از نظر ما موجه‏ترين آنها به شمار می‏رود


رياضت و رهبانيت
ارتباط مسأله پوشش با فلسفه رياضت و رهبانيت از اين جهت است كه‏ چون زن بزرگترين موضوع خوشی و كامرانی بشر است ، اگر زن و مرد معاشر و محشور با يكديگر باشند ، خواه ناخواه دنبال لذتجوئی و كاميابی می‏روند
پيروان فلسفه رهبانيت و ترك لذت برای اينكه محيط را كاملا با زهد و رياضت سازگار كنند بين زن و مرد حريم قائل شده پوشش را وضع كرده‏اند ، كما اينكه با چيزهای ديگری هم كه نظير زن محرك لذت و بهجت بوده است‏ مبارزه كرده‏اند . پديد آمدن پوشش طبق اين نظريه ، دنباله و نتيجه پليد دانستن ازدواج و مقدس شمردن عزوبت است
ايده رياضت و ترك دنيا همانطوری كه در موضوع مال ، فلسفه فقر طلبی و پشت پا زدن به همه وسائل مادی را به وجود آورده است ، در مورد زن فلسفه‏ تجرد طلبی و مخالفت با جمال را ايجاد كرده است . بلند نگهداشتن مو كه‏ در ميان سيكها ، هندوها و بعضی‏ها در اويش معمول است نيز از مظاهر مخالفت با جمال و مبارزه با شهوت و از ثمرات فلسفه طرف لذت و ميل به‏ رياضت است . می‏گويند كوتاه كردن و ستردن مو ، سبب فزونی رغبت جنسی‏ می‏گردد و بلند كردن آن موجب تقليل و كاهش آن است

در اينجا بد نيست قسمتی از گفته برتراند راسل را در اين موضوع بياوريم‏ . وی در كتاب " زناشوئی و اخلاق " صفحه 30 می‏گويد :
" بخصوص در قرون اول مسيحيت اين طرز فكر سن پول ( بولس مقدس ) از طرف كليسا اشاعه تمام يافت و تجرد مفهوم تقدس به خود گرفت و عده‏ بيشماری راه بيابان پيش گرفتند تا شيطان را منكوب سازند ، شيطانی كه هر آن ذهن آنان را از تخيلات شهوانی مملو می‏ساخت . كليسا ضمنا با استحمام‏ به مبارزه پرداخت زيرا خطوط بدن ، انسان را به طرف گناه می‏راند . كليسا چرك بدن را تحسين كرده رايحه بدن صورت بوی تقدس را به خود گرفت زيرا باز به نظر سن پول نظافت بدن و آرايش آن با نظافت روح منافات دارد
شپش مرواريد خدا شناخته شد . . . "
اينجا اين پرسش پيش می‏آيد كه اساسا علت تمايل بشر به رياضت و رهبانيت چيست ؟ بشر طبعا بايد كامجو و لذت طلب باشد . پرهيز از لذت‏ و محروم كردن خود بايد دليلی داشته باشد
چنانكه می‏دانيم رهبانيت و دشمنی با لذت جريانی بوده كه در بسياری از نقاط جهان وجود داشته است . از جمله مراكز آن در مشرق زمين ، هندوستان ، و در مغرب زمين يونان بوده است . نخله " كلبی " كه يكی از نخله‏های‏ فلسفی است و در يونان رواج داشته است ، طرفدار " فقر " و مخالف لذت‏ مادی بوده است .....

mohammad.90 02-07-2012 05:25 PM

قران و حجاب
 
قرآن محیط حداکثر را بسیار باز کرده است تا زن مؤمن بتواند در لباس خود همیشه بسوی بهترین برود و مطمئن باشد كه خدایش بیشتر را از او قبول داشته و بلكه بیشترین پوشش پسندیده است و اینست که با توجه به آیاتی که زن را به اخفای زینت دعوت کرده ، متوجه شدم هر قدر زن خود را بیشتر بپوشاند خودش را به رضای خالق نزدیکتر خواهد کرد البته با نیت و تقوای درون تا مصداق : وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَیْرٌ … و پوششی که خدا را در نظر گرفته شود بهترین است ” باشد .
و اینست که احدی جز الله تعالی اجازه ندارد برای زن حداکثر یا حدود در پوشش تعیین نماید و هرگونه تحدید در پوشش فقط با اجازه ی قرآن ممکن است .
و با مراجعه به قرآن مشخص می شود که تحدید حداکثر به عهده ی زن مؤمن رها شده است و آن اینکه او با تشخیص زینت خود ، به نهان ساختن زینت بکوشد و زنی که سرتاسر بدنش را مخفی می سازد بخوبی می تواند با افتخار اعلام دارد که من همانگ با فرمان خدایم هستم و خود را برای بیگانه آشکار نساختم و خدایم مرا امر فرموده تا چنان باشم که مورد شناخت و اذیت واقع نشوم.و اینست که حتی با تفاسیر متعدد و مقایسه با احادیث و اخبار، قضیه عوض نخواهد شد جز در این امر که ما نمی توانیم زن را به پوشش حداکثر اکراه و اجبار سازیم و این امر به اختیار زن واگذار شده است و این حقیقت اسلام است که زن مؤمنه خود شریک امری ست که شناسایی آن توسط الله تعالی و خود زن صورت یافته است.
بر این اساس مؤمنان ، معتقدم که تعیین حداکثر یا خط فاصل و ممنوعیت نوعی پوشش که با هشمت بیشتر زن در ارتباطست نوعی دیکتاتوری ست و حتی خلاف وحی است .
مگر بشر بهتر از خالق بشر می فهمد!؟
حال که خالق زن حد پوشش را به این صورت زیبا برای زن ترسیم کرده و او را به اخفای زینت و بهترین راه عدم ایذاء دعوت كرده است ،پس کسی حق اذیت به زن را ندارد و کسی حق ندارد به زن بگوید : صورتت آشکار کن و دستت هم آشکار کن و بیش از این حق پوشش نداری !؟
زیرا بسیاری اوقات زن آرامش خود را در اخفای صورت می بیند بمانند عروسی که به وقت خروج از آرایشگاه صورتش را می پوشاند تا کسی به او نگاه نکند و به او طمع نکند.
البته هدفم با این مختصر این نیست که به خواهران عزیزم بگویم پوشش من بهتر است یا پوشش آنان بلکه هدفم تذکر به این حقیقت است که :
ما برای پوشش بهتر، بایستی مسابقه بسوى خیرات و نیکی ها را راه اندازى كنیم نه اینکه سدی باشیم در راه خیر و نیکی!
همتنطور که خدایمان ما را بسوی پیشگام شدن در نیکی ها می خواند:
ولكل وجهة هو مولیها فاستبقوا الخیرات این ما تكونوا یات بكم الله جمیعا ان الله على كل شیء قدیر
سورة ۲ - آیة ۱۴۸
یؤمنون بالله والیوم الاخر ویامرون بالمعروف وینهون عن المنكر ویسارعون فی الخیرات واولئك من الصالحین
سورة ۳ - آیة ۱۱۴
لكن الرسول والذین امنوا معه جاهدوا باموالهم وانفسهم واولئك لهم الخیرات واولئك هم المفلحون
سورة ۹ - آیة ۸۸
اولئك یسارعون فی الخیرات وهم لها سابقون
سورة ۲۳ - آیة ۶۱
ثم اورثنا الكتاب الذین اصطفینا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد ومنهم سابق بالخیرات باذن الله ذلك هو الفضل الكبیر
- سورة ۳۵ - آیة ۳۲
و بر اساس تجربه ى شخصى ام اثرات خوب نقاب ( پوشش صورت ) را لمس كرده ام كه بسوى زن با دیده ى كمتر یا تحقیر آمیز نظر نمى شود بلكه ثابت مى شود كه ابراز شخصیت زن حتى از پس حجاب هم ممکن است همانطور که معلمه ی زنان عایشه ی صدیقه نمونه ی بارزش بود که امر بر حجاب شده بود و حجاب مرحله ی پیشرفته تر پوشیدن است یعنی اینکه از نظر کاملاً مخفی شود .
پس آیاتى كه زنان را به پوشش ( حد ادنی یا حداقل ) امر فرموده خیلی زیبا از صفات لباس خارجی لباس زن که همان جلباب و خمار( رو لباسی و روسری ) و پوشش پاها و آرام راه رفتن و اخفای زینت است ، بیانى روشن آورده است .
و با تكمیل شدن این اصل كه آیات عمومى پوشش ابتدا از زنان رسول الله و دخترانش آغاز شده و سپس به زنان بقیه ى جامعه ، به این اصل رسیدم كه :

پوشش و ستر زنان رسول الله به عنوان بهترین پوشش و نمونه ى بهترین است و این است كه ایشان امر شدند كه از پشت حجاب با مردان بصورتی که حتی صدایشان نیز پایین و نرم نباشد، سخن گویند.
و همه مى دانند سخن از پشت حجاب به معنای ساکن و حبس شدن در خانه نیست و آنان معلمه های صحابه و زنان بودند و بلكه امر شدند به دعوت به دین الله .
و اینکه روش سخن گفتن به آنان آموزانده شده برای این بود که دعوتگران بسوی دین باشند نه اینکه ساکت و خانه نشین شوند!
… واذكرن ما یتلى فی بیوتكن … الأحزاب
و از آیات خداوند که در خانه هایتان تلاوت می شود بخوانید و به دیگران تذکر دهید ….
اینست که بهترین پوشش را ” حجاب ” می دانم و حجاب همان است که زن کاملا مستور باشد.
و با خواندن کتاب الله تعالی متوجه می شویم که الله تعالی رسولش را اسوه و الگوی ما خوانده است و اینست که اخلاق و رفتار زنان ایشان و دخترانشان نیز نتیجه ی تعلیم صحیح شریعت اسلام است که بایستی مورد توجه ی مسلمین واقع گردد تا امت اسلام به عزت خود باز گردد و همه می دانیم در دورانی که مسلمین خود یک امپراتوری جهانی شناخته شده بودند سخن از کشف و باز کردن صورت زن نبوده است ولی اجباری هم نبوده زیرا برای مثال کنیزان و خدمتکاران زن صورت خود را باز نگه می داشتند .
و هرگز پوشش زن نوعی تحقیر شأن زن نبوده است زیرا مشهور است براى مثال زبیده زن هارون الرشید مشهور به تفقه در امور و نقاش بوده است حال اینكه او یك زن محجبه بوده است.
منبع
معناى توحید

mohammad.90 02-07-2012 05:28 PM

بدحجاب! بی حجاب! معذرت! معذرت!
 
بدحجاب! بی حجاب! معذرت! معذرت!

بدحجاب! بی حجاب! معذرت! معذرت!
من از جانب تمام کسانی که شعار دادند "مرگ بر بدحجاب" از تو معذرت می خواهم.
من از جانب تمام کسانی که شعار دادند " ملت ما بیدار است، از بدحجاب بیزار است" از تو معذرت می خواهم.
من از جانب تمام کسانی که فعل تو را از خود تو جدا نکردند، معذرت می خواهم.
http://211.ir/ali70.com/upload/img/1...194i2-2462.jpg

من می دانم که تو اگر اهمیت و فلسفه ی حجاب را بدانی، به حجابت از من هم پایبندتر خواهی بود.
من می دانم که اگر ظاهر امروز تو این است، من نیز بسیار مقصرم که اگر من توانسته بودم منطق و احساسم را راجع به حجاب به تو منتقل کنم، ظاهر امروز تو این نبود.
من می دانم که اگر در فرهنگ سالمی که حکم اکسیژن را دارد، نفس کشیده بودی، ریه های عفافت غبار نمی گرفت.
من می دانم که اگر عمق نقشه ها و اهداف دشمن و تلاش شبانه روزی شان را برای تاراج حیا می دانستی، مشتی محکم بر دهانشان می کوبیدی.

عزیز دلم!
اسلام را با آن چیزی که من و امثال من می گوییم و عمل می کنیم، نشناس!
حساب اسلام را از جامعه ی مسلمین جدا کن! که اگر ما به اسلام درست عمل کرده بودیم، پاکی همه جا را فرا می گرفت!

عزیز دلم!

اگر آن قدر نتوانسته ام تو را دوست داشته باشم، و این دوست داشتن را به تو نشان دهم، که تو با تمام وجود دریابی که برایم عزیزی و برای همین است که اعتقاد دارم باید از گوهر ارزشمند وجودت پاسداری شود، مشکل از من است!


اکنون ساعت 11:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)