پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تاریخ (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=25)
-   -   بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment (http://p30city.net/showthread.php?t=2581)

امیر عباس انصاری 02-04-2008 06:00 PM

بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment
 
سلام و عرض ادب
بازم یه تاپیک دست گرفتم که مطمئنم اهمیت اون برای هموطنان ایرانی خودم کم از اهمیت اخبار روز اینترنت نداره.:53:
ما و مردان و زنان و دولتمردان و ..... و کشور ما هشت سال جنگید.:53:
کاری به جنگ ندارم... اما اگه توی تاپیک هیروشیما راجع به فاجعه انسانی در هیروشیما و ناگازاکی ژاپن نوشتم، اومدم اینجا تا راجع به جنایتی که کاملا ناجوانمردانه در مورد مردم و ملت و مخصوصا همطنان کرد خودمون اتفاق افتاده نیز بنویسم.
اینجا رو این حقیر با کمک فراوان خانم فریبا (شبهای مهتابی ) رونق می دهیم.
ایشالله شما دوستان هم به ما ملحق بشین
عکس
مقاله
تاریخ نامه
خاطره
مطلب
و دیگر موارد مربوط به فاجعه انسانی بمباران شیمیایی رو اینجا قرار خواهیم داد.

با تشکر فریبا و امیر عباس انصاری.
:53::53::53::53:

امیر عباس انصاری 02-04-2008 06:12 PM

بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment
 
مروری بر استفاده عراق از سلاح‌ شیمیایی در عملیات بدر:

تنها در یک حمله شیمیایی عراق بیش از 500 نفر مجروح بر جای ماند
دشمن بعثی در سال‌های دفاع مقدس بارها از سلاح شیمیایی به طور وسیع در مقابل رزمندگان اسلام و در راستای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی خود در برابر آنها، استفاده کرد، مقاله حاضر گزارش بهداری کل سپاه در خصوص پدافند شیمیایی ـ میکروبی در عملیات بدر و تاریخچه مختصر از استفاده دشمن از این سلاح در جنگ اشاره دارد

.
نحوه دستیابی به سلاح:
از حدود سال ‌‌١٣٥٥، رژیم عراق با جمع‌آوری برخی از استادان دانشگاه و صرف بودجه لازم به جمع‌آوری اطلاعات درباره سلاح شیمیایی ـ میکروبی و رادیواکتیو پرداخت و در هر سه زمینه موفقیت هایی را بدست آورد. مسلماً تأمین سلاح شیمیایی عراق تا حد زیادی به خارج وابسته است اما نمی‌توان این را انکار کرد که این کشور از توانایی تولید بسیاری از انواع این سلاحها که پیچیدگی خاصی ندارند برخوردار است. چند سال پیش برخی از مجاهدین عراقی نقل کردند که نیروهای عراقی از طریق کویت شبانه، محموله‌های سلاح شیمیایی را تحویل می‌گیرند محموله‌هایی که در میان آنها ماسک‌های ضدگاز نیز دیده می‌شود.

هر چند توسل عراق به سلاح‌ شیمیایی به طور محدود از زمان آزادسازی خرمشهر بوده است اما می‌توان کاربرد گسترده آن را پس پیروزیهای بزرگ ایران و شکست نیروهای عراقی به ترتیب در عملیاتهای والفجر‌‌٢، والفجر‌‌٤، خیبر و بدر دانست.
در عملیات والفجر‌‌٢، عراق در دو مرحله در بمبارانهای هوایی خود در اطراف پادگان حاج عمران از گاز خردل استفاده کرد که در نتیجه آن حدود ‌‌١٠٠ نفر به شدت مجروح شدند. افرادی را که ما در تهران معاینه کردیم همگی بهبود یافتند. در عملیات والفجر‌‌٣، عراق از گاز شیمیایی استفاده نکرد و بر عکس در عملیات والفجر‌‌٤، به طور وسیعی مجدداً گاز خردل را علیه نیروهای ما به کار برد که بدین ترتیب، حدود بیست تن شهید شدند. عراق هم زمان با این عملیات در بسیاری از شهرها و روستاها نیز از گلوله‌های توپ و بمبهای شیمیایی استفاده و تعدادی از مردم غیر نظامی را شهید و مجروح کرد.

در عملیات خیبر نیز، همانند عملیاتهای گذشته چند روز پس از تصرف جزیره و پیشروی نیروها بمبارانهای وسیع شیمیایی آغاز شد این بمبارانها نخست در منطقه پشتیبانی (شط علی) صورت گرفت و سپس به تدریج تمام جزیره را در بر گرفت. این در حالی بود که توپخانه شیمیایی دشمن نیز به شدت کار می‌کرد برای نمونه تنها در یکی از این روزها بیش از صد بمب خردل پرتاب شد که هر یک از آنها حاوی بیش از چهل لیتر مایع خردل بود که پس از انفجار، بخار می‌شد و چند کیلومتر را آلوده می‌کرد.


از تاریخ ‌‌7/١٢/62 تا ‌‌27/١٢/62عراق همچنان گاز خردل را علیه نیروهای ما به کار می‌گرفت. در ‌‌٢ اسفند ماه سال ‌‌١٣٦٢ رژیم بغداد برای نخستین بار در تاریخ جنگهای دنیا از گاز اعصاب استفاده کرد.


این گاز در جنگ اول جهانی هنوز کشف نشده بود و در جنگ دوم نیز آلمانها پس از تهیه این گاز از به کار گیری آن خودداری کردند، در مجموع عراق سه حمله هوایی برای به کارگیری عامل اعصاب در روزهای ‌‌٢٧ و ‌‌٣٠ اسفند ماه سال ‌‌١٣٦٢ در منطقه جفیر، پاسگاه شهید برزگر و جزیره انجام داد. دستاورد استفاده از این عامل برای عراق بسیار عالی بود زیرا از آغاز عملیات تا آن تاریخ با آن همه بمب و گلوله توپ حاوی عامل خردل کلاً ما در حدود ‌‌١٥٠٠ نفر مجروح داشتیم در حالی که با مصرف مقداری کمی از گاز اعصاب حدود ‌‌٨٥٠ نفر از رزمندگان مجروح شدند. به هر حال عراق تا آغاز عملیات بدر دیگر از گاز اعصاب استفاده نکرد اما مصرف گاز خردل را همچنان ادامه داد. در تاریخ ‌‌٢١ فروردین ماه سال ‌‌١٣٦٣ عراق شاید برای نخستین بار استفاده از گازهای خفه کننده (احتمالاً از نوع کلر پیکرین) را با بهره‌گیری از بمب‌های قابل پرتاب از هواپیما آغاز کرد؛ حمله‌ای که بیش از پانصد نفر را مجروح کرد.


در کل در عملیات خیبر در اثر حملات شیمیایی بیش از ‌‌٣٥٠٠ تن مجروح و ‌‌٧٠ تن شهید داشتیم. این در حالی بود که تعداد زیادی بمب و گلوله عمل نکرده به دست ما افتاد که ایراد آنها نقص در فیوز بود.


در عملیات بدر، دشمن از همان ابتدای عملیات بمبها و گلوله‌های توپ حاوی مواد شیمیایی، به ویژه گاز اعصاب را د سطح گسترده‌تر نسبت به عملیات خیبر به کاربرد چرا که در عملیات پیشین نتیجه خوبی گرفته بود. در واقع این بار عراق برخی از گازها را با بهره‌گیری از هواپیما به صورت سمپاشی از ارتفاع بالا روی جزیره پخش می‌کرد. باید یادآور شد که در این عملیات گاز خردل به طور بسیار محدودی به کار گرفت شد. نکته در خور توجه دیگر در مورد این عملیات آنکه دشمن برای نخستین بار در جنگ با ما و نیز برای سومین بار در طول جنگهای دنیا (دو بار نخست در جنگ جهانی اول بوده است) از مشتقات سیانور استفاده کرد. همچنین، عامل دیگری که به مقدار زیاد در عملیات بدر به کار رفت، یک عامل خارش‌زا بود که تکنیک‌های ما نیز توانایی مقابله با آن را نداشتند. تنها عوارض این گاز خارش و قرمز شدن پوست بود.


بعد از این چهار نوع گاز که اشاره شد، دشمن از یک نوع گاز دیگر استفاده کرد که هیچ یک از نشانه‌های بالینی آن با گازهای قبلی مطابقت نداشت و ظرف ‌‌٢٤ ساعت نخست دو تن از رزمندگان را شهید کرد. البته این گاز بسیار محدود به کار گرفته شد. همچنین دشمن در همان روز نخست عملیات بدر، به مقدار زیاد از بمب‌های فسفری استفاده کرد و با انجام چند حمله با گاز اعصاب و سیانور توانست حدود دو هزار نفر از نیروهای ما را به پشت جبهه تخلیه کند، گاز سیانور در مدت دو دقیقه برخی از رزمندگان را شهید کرد.


بهداری سپاه درفاصله عملیات خیبر تا بدر، به مطالعه پرداخت و روشهای نوین درمان مجروحان را بررسی کرد و نتیجه گرفت که باید درمان مجروحان شیمیایی‌ و میکروبی از همان اورژانسهای خط مقدم آغاز شود از این رو تعدادی از پزشکیاران آموزش دیده را در اورژانسها، بیمارستانهای صحرایی و مرکز درمانی حمید مستقر کرد که خوشبختانه با یاری امام زمان (عج) درمان مجروحان را به خوبی انجام دادند و تقریباً می‌توان گفت تمامی مجروحان (حتی با حال اغما یا وقفه تنفسی) در صورت رسیدن به اورژانس‌ها، بهبود می‌یافتند.


علت مرگ بیشتر شهیدان ما در عملیات بدر به علت آلوده شدن به گاز سیانور بود که حتی فرصت ماسک‌گذاری را به رزمندگان نداد. در این عملیات جمعاٌ حدود بیست تا سی تن شهید شیمیایی داشتیم که حدوداً پنج مورد مربوط به گاز اعصاب ‌‌٢ مورد یک عامل مشکوک و دیگران به گاز سیانور مربوط بوده است. البته تا این تاریخ نیز در اثر آلودگی با گاز خردل در حدود پنج نفر دیگر به شهادت رسیده‌اند.


تنها در تاریخ‌‌2٣/١٢/63 تا ‌‌25/١٢/63 که بیشترین حملات شیمیایی صورت گرفت، حدوداً ‌‌١٥٠٠ مجروح شیمیایی گاز اعصاب و سیانور به پشت جبهه تخلیه شدند که ‌‌٨٠٠ نفر مجروح بدحال در بین آنان وجود داشت، از این میان، ‌‌٢٥٠ نفر در حالت اغمای کامل بودند که برخی، حتی نفسشان نیز قطع شده بود و کف از دهانشان خارج می‌شد. با وجود این، از گروه مزبور هیچ کس شهید نشد و همگی با هوشیاری کامل و حال عمومی تقریباً خوب مرخص شدند.


در درمان تعدادی از مجروحان (حدوداً ‌‌١٠٠ ـ ‌‌١٥٠ نفر) که با گاز خردل آلوده شده بودند، از روشهای جدیدی استفاده شد که بسیار مؤثر بودند.


کل مجروحان بدحال در عملیات خیبر ـ که طی آن عراق بیش از یک ماه از سلاحهای شیمیایی‌ استفاده کرد ـ حدود هزار نفر بود، در حالی که در عملیات بدر پس از درمان اولیه تعداد آن بیش از بیست تا سی مورد نبود. بررسی اجمالی پرونده‌های موجود در بیمارستان‌های تهران نشان می‌دهد که بیشتر مجروحان شیمیایی عملیات بدر مرخص شده یا از حال عمومی خوبی برخوردارند. با بررسی ساده‌ای متوجه می‌شویم که دشمن در استراتژی خود در استفاده از سلاحهای شیمیایی به تدریج، تغییراتی داده و پیشرفتهایی را بدست آورده است. در ضمن، باید یادآور شد برخلاف عملیات خیبر که تعدادی بمب عمل نکرده در اختیار ما قرار گرفت در عملیات بدر، تمامی گلوله‌ها و بمب‌های شیمیایی دشمن عمل کرد و حتی یک مورد گلوله عمل نکرده بر جای نماند.


ضعف‌های پدافند شیمیایی:

‌‌١)- ماسک باید همیشه به همراه رزمندگان باشد و آن را به کمر خود ببندند. بررسی حدود ‌‌١٧ تن شهید ناشی از گاز سیانور نشان می‌دهد که آنها در کنار سنگر خود ایستاده بودند و در مدت دو دقیقه‌ای که گاز پخش شد، حتی فرصت نکردند از داخل سنگر ماسکهای خود را بردارند و از آنها استفاده کنند.
‌‌٢)-در بررسی واحدها مشاهده شد که حتی پس از آغاز عملیات در جزیره هم از ماسک یا قوطی امداد استفاده نشده بود.


‌‌٣)-ریش بلند برخی از برادران، به ویژه پیرمردها باعث شده بود که به رغم استفاده از ماسک، گاز شیمیایی به ویژه اعصاب و سیانور به داخل ماسک نفوذ کند و آنها را در وضعیت وخیمی قرار دهد.


‌‌٤)- هیچ یک از برادران مجروح از پودر رفع آلودگی استفاده نکرده بودند. به رغم آنکه استفاده از این پودر اثر قاطعی در از بین بردن گازهای سمی در سطح پوست دارد، به ویژه اینکه مانع از آن می‌شود که پوست تاول بزند.


‌‌٥)-در یکی از موارد که فرمانده یکی از واحدها کاملاً توجیه بود و خودش از طریق بی‌سیم سریعاً به نیروها دستور استفاده از ماسک را داد، هیچ زائده مهمی پیش نیامده بود.


‌‌٦)-در چند مورد، دشمن شبانه از توپ حاوی گاز شیمیایی (خردل) در جزیره استفاده کرد و برادران متوجه نشده و تا صبح در منطقه آلوده استراحت کرده بودند. همچنین، برخی از برادران در منطقه، نخست از ماسک استفاده می‌کردند اما از آنجا که تمرین کافی نداشتند، پس از حدود نیم ساعت ماسک را بر می‌داشتند و به فعالیت خود ادامه می‌دادند. بدین ترتیب، بیشتر مجروحان بدحال ما به همین حوادث مربوط بودند.


دورنمای آینده:

به منظر می‌رسد قدمهای بعدی دشمن افزون بر سیانور و اعصاب عوامل میکروبی زیر باشد:
‌‌١)- سموم میکروبی مانند آنتروتوکسین استافیلوکوک، اسهال و استفراغ شدید، سم بوتیلیسم (که به سرعت باعث مرگ می‌شود؛ ‌‌٢)-استفاده مستقیم از خود میکروب ها.

ما باید تمامی موارد گذشته را با دید علمی و محققانه‌ای بررسی، نارساییها را اصلاح و از این تجربه‌ها در قبال حملات دشمن استفاده کنیم.


منبع : خبرگزاری ایسنا:53::53::53::53:


امیر عباس انصاری 02-04-2008 06:24 PM

بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment
 
تأملي بر حملات شيميايي عراق
در
كربلاي 5 و كردستان

نويسنده: محمدباقر نيكخواه / كارشناس سلاح هاي شيميايي


همزمان با انجام عمليات پيروزمندانه كربلاي 5 در شرق بصره وغرب خرمشهر در 19 دي ماه 1365،‌ رژيم بعثي عراق به موازات پاتك‌هاي گسترده و سنگين لشگرهاي گارد رياست جمهوري، زرهي، مكانيزه و همچنين يگانهاي نيرو بخصوص به قصد متوقف و بيرون راندن نيروهاي ايراني از مواضع تصرفي، حملات بي‌نظير شيميايي خود را در كل مناطق عملياتي اعم از خطوط مقدم و پشتيباني و عقبه‌هاي عمليات تا عمق 89 كيلومتري با 33 فروند انواع هواپيماهاي بمب‌افكن و بيش از 80 قبضه انواع توپ‌هاي سنگين آغاز نمود.
بدين سان كه صبح‌ها به هنگام طلوع آفتاب به مدت 2 الي 3 ساعت و عصرها نيز به مدت 2 تا 3 ساعت قبل از غروب آفتاب نيروها و مواضع آنها را مورد تهاجم بمب‌ها، راكتها و گلوله‌هاي مختلف و كشنده شيميايي (تاولزاها، اعصاب ـ موثر بر خون و خفه‌كننده‌ها) قرار داد.
در سري جديد حملات عراق كه مرحله اول آن به مدت 27 روز مدام از 12 دي ماه تا 17 بهمن ماه 1365 استمرار يافت و تمامي محورهاي عمليات شامل: شلمچه، پنج ضلعي، دژهاي مرزي، آبگرفتگي، دوسوي نهرجاسم، شهرك دوعيجي، جزاير ام‌الطويل، ماهي، ام لبابي، اروند صغير، ام‌الرصاص، پاسگاهاي كوت سوايد، بوبيان، زيد، حسينيه، جفير، پادگان حميد نهر عرايض، جاده‌هاي عملياتي شهيد اماني، شهيد دزفولي، شهيد ذوالفقاري، شهيد صفري و شهيد شركت، امام رضا(ع) و جاده‌هاي خرمشهر، شلمچه، خرمشهر آبادان، جزيره مينو و جاده ابريشم اهواز، بيمارستانهاي صحرايي امام حسين(ع)، رمضان، اورژانس ها، مواضع توپخانه‌ها،‌مهندسي و ادوات و حتي كمپ اسراي عراقي را آماج گازهاي كشنده شيميايي قرار داده و بيش از 3500 نفر را مصدوم و 400 نفر را به شهادت رساند.
روزهاي 23 و 25 اسفند 1365 يكي از روزهاي تلخ جنگ به شمار مي‌روند؛ عراق در اين روز ديوانه‌وار بيش از دو سوم كل مناطق عملياتي جنوب و خوزستان را مورد تهاجم سراسري 44 فروند هواپيماهاي بمب‌افكن و بيش از 90 قبضه از انواع توپخانه‌هاي سنگين قرار داده و تمامي محورهاي عملياتي بيت‌المقدس (خرمشهر)، رمضان ـ‌ والفجر 8 ـ كربلاهاي 4 و 5 و خيبر را با 900 بمب و راكت 500 با 25 و150 كيليويي و 3500 گلوله‌هاي توپ، شيميايي نموده كه حاصل آن 1700 مصدوم و 246 نفر شهيد بود.



در همان ابتداي حملات شيميايي عراق، اخبار،‌ اطلاعات و اسناد جنايات جديد عراق را بلافاصله براي مقامات مسئول ايران ارسال نموديم.
از جمله به ستاد تبليغات جنگ، شوراي عالي دفاع به مسئوليت دكتر كمال خرازي و وزارت وقت امور خارجه دكتر علي‌اكبر ولايتي و اعلام آمادگي نموديم جهت پذيرش گروه كارشناسان سازمان ملل در منطقه جهت ارائه اسناد و بقاياي آثار حملات شيميايي عراق و بردن گروه به محل هايي كه بمب ها و راكتهاي منفجر شده بود.
مسلماً اين اقدامات تبليغي و سياسي در آن روز ها در تنوير افكار عمومي و ترسيم جنايات ضدبشري عراق كه مخالف كليه كنوانسيون نهاد و پروتكل‌هاي بين‌المللي بودند تاثير گذار بود.
آقاي رجايي خراساني نماينده وقت ايران در سازمان ملل نامه آقاي دكتر ولايتي را تسليم خاوير پرزدوكوئيار دبير كل وقت سازمان ملل كرد.


در اين نامه وزير خارجه ايران ضمن يادآوري جنايات وحشيانه عراق در گذشته به موارد جديد حملات شيميايي اشاره كرد و مدارك لازم را نيز ارائه نمود و به شدت از عدم موضع‌گيري ايشان(دبيركل) و شوراي امنيت در محكوميت و مجازات عراق انتقاد نمود و خواستار اعزام گروه حقيقت‌ياب و كارشناسان سلاح هاي شيميايي سازمان ملل به ايران گرديد
اما اين اقدام باز هم مورد بي‌توجهي و عدم اعتناي دبير كل و شوراي امنيت واقع شد و با عدم پاسخ و وقت‌كشي، رژيم بعثي عراق را تشويق به ادامه جنايات ضدبشري خويش نمود.
در نتيجه عراق مجدداً در 18/1/1366 منطقه عملياتي كربلاي 8 و رزمندگان و كاركنان ادارات مستقر در شهر خرمشهر و محور عمليات كربلاي 6 در سومار (مواضع ارتش و بيمارستان صحرايي و اردوگاه هاي مهاجرين جنگي) و همچنين در روزهاي 15 و 16 و 26 تا 31 فروردين 1366 روستاهاي مرزي ايران در بانه و سردشت و بيش از 40 روستاي كردنشين عراق در استان هاي سليمانيه، اربيل و شقلاوده را ناجوانمردانه با بيش از 1500 بمب و راكت و 7000 گلوله توپ مورد تهاجم شيميايي قرار داد).
در نتيجه در اين سري حملات بيش از 1000 نفر از رزمندگان و مردم ايران مصدوم و 60 نفر شهيد شدند.
از جمله چندين نفر از كاركنان شهرداري و سازمان آب در خرمشهر و روستائيان آلوت در كردستان و از مردم بي‌پناه كرد عراقي نيز چهارهزار نفر مصدوم و 100 نفر شهيد شهيد شدند.
عوامل بكار گرفته شده عبارت بودند از: خردل موستارد و نيتروژنه، اعصاب، تا بون و سارين ـ تركيبات سيانوري ـ خفه‌كننده، تركيبات پيچيده و ناشناخته اعصاب و سيانور و احتمالاً vx و روان گردان BZ.

با پيگيريها و اعتراضات دامنه‌دار جمهوري اسلامي ايران، سرانجام گروه كارشناسي سازمان ملل در تاريخ 2 ارديبهشت 1366 برابر با 22 آوريل 1987 وارد ايران شدو به مدت يك هفته به بررسي آثار كاربرد سلاح هاي شيميايي توسط عراق بر عليه ايران پرداخت.
ما هيات را پس از ورود به خوزستان بلافاصله از پايگاه هوايي اميديه با چند دستگاه پاترول سفيد رنگ كه بر بالاي سقف آن علامت بزرگ UN ترسيم شده بود به خرمشهر برديم و محل هاي اصابت بمب ها، راكتها و گلوله‌هاي شيميايي و آثار بر جا مانده را به آنان نشان داده و نمونه‌برداري از خاك و بقاياي بمب ها صورت گرفت و با دستگاه نمايانگر عوامل شيميايي CAM عامل بكار رفته رئيس گروه مشخص و ثبت گرديد.
سپس گروه از مصدومان شيميايي در تهران و كرمانشاه نيز معاينه پزشكي به عمل آورد و با مشاهده علايم و آثار عوارض شيميايي، يافته‌هاي خويش را ثبت نمودند.
اين گروه به همراه دكتر خرازي با يك بالگرد به قصد مشاهده آمار حملات عراق در روستاي آلوت به قصد بانه حركت نمود ولي به دليل شدت آتش‌باري منطقه در اثر ادامه عمليات كربلاي ده در شهر ماووت عراق در شهر سقز فرود آمده و به كرمانشاه و تهران بازگشت.
اعضاي اعزامي دبير كل پس از يك هفته در 29 آوريل تهران را به قصد ژنو ترك نمودند و پس از دريافت نتايج آزمايش هاي نمونه‌هاي ارسالي به آزمايشگاه هاي شيميايي كشورهاي اروپاي غربي و دريافت پاسخ مثبت كاربرد سلاح هاي شيميايي توسط عراق، ‌گزارش خويش را تنظيم و با شماره 18852/اس به تاريخ 19/2/1366 برابر با 8 مي 1987 توسط دبير كل تسليم رئيس شوراي امنيت نمودند.


در اين گزارش با تاييد استفاده عراق از عوامل تاول زا و اعصاب به نمونه‌هاي مشاهده آثار اين جنايات نظير كودكان، زنان باردار و مادر و دو كودك شهيد روستاي آلوت بانه و شهادت كاركنان سازمان آب و شهرداري شهر خرمشهر اشاره صريح نمود.
متاسفانه اين بار نيز هم دبير كل و هم شوراي امنيت به درخواست ايران در صدور قطعنامه محكوميت و مجازات عراق و راه هاي بازدارنگي آن كشور از ادامه تجاوز وقعي نگذاردند و صرفاً از نقص مفاد كنوانسيون منع كاربرد سلاح هاي شيميايي 1925 اظهار تاسف نمودند و يك سري توصيه‌هاي اخلاقي دادندوبدين سان همچنان دست رژيم بعثي عراق را در ادامه ارتكاب جنايات عليه بشريت باز گذاردند!

پايان



امیر عباس انصاری 02-04-2008 06:34 PM

بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment
 
http://www.chemical-victims.com/_che.../0A0291037.jpg



بحثی پیرامون؛ انهدام تسليحات شيميايي عراق

نویسنده: دکتر عباس فروتن، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

در بخش C قطعنامه 687 مورخ 14 فروردين 1370 (آوريل 1991) شوراي امنيت سازمان ملل متحد، انهدام كليه تسليحات كشتار جمعي و سلاح هاي باليستيك با برد بيش از 150 كيلومتر، تحت نظارت بين المللي پيش بيني شده است.
پس از قبول رسمي قطعنامه از طرف عراق در تاريخ 29 فروردين كميسيون ويژه خلع سالح سازمان ملل United Nation Special Commission (UNSCOM) شكل گرفت. اهداف اين كميسيون عبارت بود از: بررسي فوري توانايي هاي شيميايي ـ بيولوژيك عراق و انهدام تمامي مخازن ذخيره سازي مواد، تمامي اجزا مربوطه، برنامه هاي تحقيق و توسعه، امكانات توليد و نيز تهيه برنامه اي جهت اطمينان از اينكه عراق در آينده هيچگونه فعاليتي را در موارد فوق نخواهد داشت. از آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز درخواست مشابهي جهت ارزيابي برنامه هسته اي عراق بعمل آمد.
در 19 خرداد همان سال تيمي متشكل از 8 كشور مختلف اروپايي، مهمترين مركز توليد و ذخيره‌سازي تسليحات شيميايي عراق يعني تاسيسات “المثني” را مورد بازديد قرار دادند. اين تاسيسات در منطقه اي بياباني در زميني به مساحت 50 كيلومتر مربع در نزديكي شهر سامرا واقع شده است. از ميان 600-500 نفري كه در هنگام فعال بودن مجتمع المثني مشغول بكار بودند، سالانه حدود 100 نفر توسط عوامل اعصاب مسموم مي شدند كه 90% آنان در همان محل و مابقي در سامرا يا بغداد درمان مي شدند. در مورد مصدومين گاز خردل هيچ اطلاعاتي در دست نبود. توليد تابون در سال 1366 (1988) متوقف شده بود و نمونه اي از آن پيدا نشد. اين مجتمع به واحدهاي مختلفي مانند ذخيره سازي مواد اوليه، توليد عوامل شيميايي، توليد بمبها، پر كردن بمبها از عوامل، انبار تسليحات شيميايي، تحقيق و توسعه تقسيم شده بود.
حداقل ده مركز مهم كه در زمينه توليد سلاح هاي شيميايي و بيولوژيك فعاليت مي كرد در عراق شناسايي شد كه عبارتند از:


1- سلمان پاك: مركز تحقيقاتي آنتراكس، توكسين بوتيليسم، كلستريديوم پرفرنژنس، ميكوتوكسين ها، آفلاتوكسين ها و رايسين.
2- الحكم: توليد آنتراكس و توكسين بوتيليسم
3- المنال: توليد سم بوتيليسم و تحقيق بر عوامل ويروسي
4- الصفا: توليد آفلاتوكسين
5- كارخانه تاجي: توليد توكسين بوتيليسم
6- مجتمع المثني: مركز تحقيق، توليد و تكامل تسليحات شيميايي شامل گاز خردل، تابون، سارين و VX.
7- فلوجه شماره يك: توليد مواد پيش ساز گازهاي جنگي.
8- فلوجه شماره دو: توليد مواد پيش ساز جهت مجتمع المثني
9- فلوجه شماره سه: پشتيباني مجتمع المثني.
10- محمديه: انبار سلاحهاي شيميايي.



اگرچه بخشهايي از مجتمع المثني و ساير مراكز توليد سلاحهاي شيميايي بيولوژيك عراق در اثر بمباران جنگ آسيب ديدند ولي قسمتهاي زيادي نيز هنوز سالم مانده بودند [4] و ميزان سلاحها و گازهاي منهدم شده توسط آنسكام بسيار بيش از آنستكه در بمبارانهاي شديد هوايي عراق در جنگ دوم خليج منهدم شدند.
جدول زير بيانگر انهدام بخشي از تسليحات شيميايي عراق است كه تا سال 1371 (1993) توسط گروه بازرسان سازمان ملل صورت گرفته است [5].
نوع ماده اوليه يا سلاح شيميايي مقدار يا تعداد
كلاهكهاي شيميايي موشكهاي دوربرد (الحسين) جهت سارين و GF 29 عدد
بمبهاي شيميايي R400 347 عدد
قطعات مختلف بمبهاي شيميايي R400 333 عدد
بمبهاي خردل 250 و 500 محتوي خردل پلي مريزه 1473 عدد
راكت و كلاهك شيميايي 122 ميلي متري 265 عدد
كلاهك شيميايي راكت هاي 122 ميلي متري 6152 عدد
موتور راكت شيميايي 122 ميلي متري 16885 عدد
گلوله هاي توپ شيميايي 155 ميلي متري خردل 1492 عدد
گلوله هاي توپ شيميايي 155 ميلي متري خالي 21 عدد
سارين 120 ليتر
مخلوط سارين با GF 61273 ليتر
خردل 69328 كيلوگرم
D4 73005 ليتر
DF 14600 ليتر
Dichlorethane 1120 ليتر
Isopopyl alcohol 107148 ليتر
Thio – diethylenglycol 1200 ليتر
Cyclohexano/isopropyl alcohol 1200 ليتر
Phosphorous oxychloride 197400 ليتر
Thionyl chloride 134200 ليتر

در بخشي از گزارش سال 1376 (1998) بازرسان سازمان ملل در مورد آمار سلاحها و مواد شيميايي كه تا آن زمان توسط آنها در عراق نابوده شده است چنين آمده است:
تعداد سلاحهاي شيميايي پر و خالي منهدم شده 38537 عدد
گازهاي شيميايي جنگي 690 تن
مواد پيش ساز گازهاي جنگي 3000 تن
همچنين به انهدام كامل مركز اصلي توليد سلاحهاي بيولوژيكي عراق (Al - Hakam) اشاره شده است كه برنامه آن در زمنيه توليد ميكروب سياه زخم و سم بوتيليسم بوده است.

لازم به ذكر است كه عراق ادعا نمود كه مقادير بسيار زيادي از تسليحات شيميايي و بيولوژيك خود را بطور يك جانبه و بدون نظارت بين المللي نابود كرده است اما به اعتقاد آنسكام در بسياري از اين موارد اين ادعا اثبات نشده و ممكن است اين تسليحات در جايي مخفي شده باشند.
همچنين عراقي ها به آنسكام گفتند مقادير بسياري از گازهاي جنگي را در جنگ با ايران بكار برده اند ولي ميزان آنرا مشخص ننمودند.
در 17 تير 1377 (1998) يكي از تيمهاي آنسكام سندي را در ستاد نيروي هوايي عراق پيدا مي كند كه مربوط به ميزان مصرف تسليحات ويژه (شيميايي) در جنگ عراق با ايران بوده است. متاسفانه اين سند از دست بازرسان خارج مي شود و پيگيريهاي شديد آنسكام در اين مورد به نتيجه نرسيد [6].



ابهامات در مورد گاز عصبي VX

در مورد VX عراقيها ابتدا اظهار داشتند كه برنامه مربوط به توليد گاز عصبي VX فقط از فروردين 66 تا شهريور 68 اجرا شده و فقط در حد آزمايشگاهي بوده و به دلل كيفيت نامطلوب آن متوقف شده است اما بعداً در گزارش ديگري پذيرفتند كه 3900 كيلوگرم VX توليد كرده اند كه 2400 كيلوگرم آن در سال 1366 و مابقي در 1369 توليد شده است [7]. بررسي قطعات منهدم شده كلاهكهاي شيميايي كه قبلاً ذكر شده بود خالي بوده اند، نشان داد كه محتوي گاز عصبي VX بوده‌اند [8].
اطلاعات جديد به وضوح نشان داد كه برنامه VX حداقل از ماه خرداد 1364 شروع شده و تا آخر آذر 1369 بطور مستمر ادامه يافته است. نتيجه گيري آنسكام اين است كه VX در مقياس صنعتي در عراق توليد شده و مشكلات مربوط به مواد پيش ساز، ذخيره سازي و پايداري آن حل شده است. علاوه بر اين يكي از مدارك بدست آمده از عراق اشاره به توليد ذخاير استراتژيك از ماده اي به نام VX – hydrochloride مي نمايد كه در واقع يك مرحله قبل از تشكيل VX مي باشد. عراق پذيرفته است كه در سال 1369 به توليد 69 تن كولين پرداخته است. اين ماده انحصاراً براي توليد VX مصرف دارد و براي مساحت 90 تن VX كافي است. علاوه بر اين عراق بيش از 200 تن از هر كدام از پيش سازهاي Phosphorous Penta Sulphide و di – isopropylamine تهيه كرده كه اين مقدار ماده براي توليد بيش از 400 تن VX كافي است ! تاكنون هيچ شواهدي جهت اثبات ادعاي عراق مبني بر نابود كردن كامل اين مواد پيش ساز ارائه نشده است [9].

علاوه بر مورد VX، مدارك موجود نشان داد كه در مورد توليد گلوله هاي توپ، راكتاي 122 ميلي متري و بمبهاي شيميايي سارين با روش دوگانه (Binary) عراقيها پيشرفت زيادي داشتند. عراقيها همچنين پذيرفتند 3 عمليات آزمايشي موشكهاي دوربرد با كلاهك شيميايي انجام داده اند كه يكي از آنها در ارديبهشت 1370 با گاز سارين بوده است. همچنين مدارك موجود نشان داد كه عراقيها براي توليد مواد اوليه كليدي جهت ساخت گازهاي شيميايي فعاليتهايي را انجام داده بودند بعنوان مثال مي‌توان به توليد سيكلوهگزانول از فنل (جهت توليد گاز عصبي GF) و توليد دي ايزو پروپيلامين از آمونياك (جهت توليد گاز عصبي VX) اشاره نمود. در مورد خريدهاي مربوط به مجتمع سلاحهاي شيميايي المثني اطلاعات نشان داد كه حداقل صد ميليون دلار از خريدهاي مربوطه اظهار نشده است [9].

بمب هاي راديولوژيك

گزارشات منتشره توسط آنسكام نشان مي دهد كه در عراق پروژه اي جهت توليد بمب راديولوژيك از سال 1365 فعال بوده است. به اين منظور آزمايشاتي بر روي اكسيدزينكوريوم راديواكتيو با بمبهايي كه متناسب با آن طراحي شده بود صورت گرفته بود و عراقيها مي خواستند اين سلاح را در مراحل آخر جنگ با ايران بكار برند (10).

تسليحات بيولوژيك


عراق پذيرفت كه برنامه گسترده اي در زمينه تسليحات تهاجمي بيولوژيك داشته است كه شامل تحقيق و توسعه جهت توليد گسترده باكتريها و ويروسها و توكسين ها تا مراحل بكارگيري نظامي آن بود [10]. اين تحقيقات از سال 1352 آغاز شده بود. به اين منظور امكانات و دستگاههاي فرمانتوري را كه براي توليد غذاي دام طراحي شده بود (single cell protein) بكار گرفته شد و در اواسط 1365 به منظور توليد گستردهتر سموم بيولوژيك، كار با فرمانتورهاي بزرگتر 450-150 ليتري ادامه يافت. عراقيها آزمايشات زيادي در اطاقهاي گاز و نيز در بيابان جهت مطالعه تاثير سلاحهاي بيولوژيك (آنتراكس و توكسين بوتيليسم) بر روي حيوانات كوچك و بزرگ شامل گوسفند، ميمون و سگ انجام دادند [1]. عراق سرانجام پذيرفت كه برنامه وسيعي جهت عملياتي كردن سلاحهاي بيولوژيك داشته است كه از آن جمله مي توان به 16 كلاهك موشكي دوربرد جهت آنتراكس و 5 كلاهك جهت سم بوتيليسم كه پر و آماده براي حملات بيولوژيك بوده است اشاره كرد. عراق تعداد نامشخصي بمب ميكروبي را نيز از مواد فوق پر نموده و آزمايشات متعدد با وسايل خاصي جهت پاشيدن (Spray) عوامل بيولوژيك انجام داده بود [12].
در سال 1374 مشخص شد كه عراق برنامه خاصي جهت حفظ اسناد مهم مربوط به دانش فني سلاحهاي غيرمتعارف خود داشته كه سالها تيم بازرسان سازمان ملل بدنبال آنها بوده اند. افشا شدن اين اسناد خصوصاً در زمينه شناخت برنامه هاي آينده جنگلهاي بيولوژيك عراق كمك زيادي به بازرسان نمود [13].


سندرم جنگ خليج فارس


در حدود 697 هزار سرباز امريكايي در جنگ خليج فارس شركت داشتند كه برخي از آنها پس از بازگشت علائم غيرقابل توجيهي را اظهار مي نمودند. شايعترين اين علائم عبارت بود از: خستگي، سردرد، درد مفاصل، بثورات پوستي، تنگي نفس، اختلالات خواب، عدم تمركز و فراموشي. در سربازهاي انگليسي و كانادايي شركت كننده در جنگ نيز علائم مشابه گزارش شده است كه به مجموعه اين علائم سندرم جنگ خليج فارس مي گويند [14].


تاكنون هيچ علت واحدي براي اين علائم مشخص نشده است اگرچه فرضيه هاي مختلفي مطرح مي باشند مانند:
ـ احتمال آلودگي به سلاحهاي شيميايي و بيولوژيك
ـ عوارض مربوط به مصرف قرصهاي پيريدوستيگمين
ـ تاثير دود ناشي از سوختن چاههاي نفت
ـ تاثير حشره كشها و مواد دور كننده حشرات و تركيبات شيميايي كه معمولاً نيروهاي نظامي مصرف مي كنند.
ـ واكسيناسيون سياه زخم و بوتيليسم
ـ بيماريهاي عفوني خصوصاً ليشمانيوز احشايي
ـ تشعشعات اورانيوم
ـ استرس رواني



مطالعه گسترده اي كه روي 20 هزار نفر از سربازان آمريكايي شركت كننده در جنگ خليج فارس انجام شد نشان دادكه هيچ بيماري مشخصي در سربازان وجود ندارد و نمي توان سندرم واحدي را به آنها نسبت داد [15]. صدها مورد از بكار افتادن آژيرهاي شيميايي ناشي از اثر گرد و غبار، حرارت، دود و … بوده است كه سربازان را نگران حملات شيميايي نموده است و هيچ مورد ثابت شده استفاده از گازهاي شيميايي وجود ندارد.

پيشگيري از مسموميت با عوامل اعصاب در جنگ خليج فارس

"پيريدوستيگمين" بعنوان يك كاربامات مي تواند آنزيم استيل كولين استراز را در سيناپس ها مهار كرده و علائم مسموميت با گازهاي عصبي را ايجاد كند. البته آنزيم پس از كارباميله شدن بطور خودبخودي و بتدريج هيدروليز شده و فعال مي گردد. مي توان با مصرف مقادير كم داروي پيريدوستيگمين، بخشي از آنزيمها را بطور موقت مهار نمود بدون آنكه علائم باليني به وجود آيد. اگر اكنون چنين فردي با گازهاي عصبي مسموم شود بخشي از آنزيمها كه توسط كاربامات موقتاً مهار شده‌اند در دسترس گازهاي عصبي قرار نگرفته و لذا بطور غيرقابل برگشت فسفريله نخواهند شد. اعضاء تيمهاي خنثي سازي بازرسان سازمان ملل يك قرص mg 30 پيريدوستيگمين هر روز قبل از شروع كار مصرف مي كردند كه مي تواند يك دوره 6 ساعته را پوشش دهد و گاهي با فواصل 8 ساعت 2 تا 3 قرص روزانه تجويز مي شد. اين روش هيچ عارضه جانبي نداشت و همين موضوع در تستهاي متعددي روي داوطلبين قبلاً تجربه شده بود. اما اين يافته بر خلاف تجربه گسترده جنگ دوم خليج فارس بود چون پيريدوستيگمين طي دوره هاي متغير به 41650 سرباز داده شد و باعث نفخ، دل پيچه، شل شدن مدفوع و احساس رادار در سربازان شد بطوري كه در حدود 1% موارد قابل توجه بود و در 1/0% موارد منجر به قطع دارو شد [4]. اگرچه در جنگ دوم خليج فارس تجربه زيادي روي اين دارو انجام شد ولي معلوم نيست در يك محيط شيميايي كه گازهاي عصبي پايدار از راه پوست و مخاط تدريجاً جذب مي شوند آيا واقعاً اين روش عوارض مسموميت را كاهش داده و كارآيي نيروها را بهبود مي بخشد؟
اين فصل را با ذكر واقعيتي از زبان يكي متخصصين آنسكام به اتمام مي بريم:
“… وي به موضوع عجيبي كه غيرقابل انتظار هم نبود، اشاره مي كند و آن يافتن برچسبهاي روي ظروف حاوي مواد اوليه و تجهيزات زرادخانه شيميايي عراق بود كه نام كشورها و شركتهاي سازنده (اروپايي ـ آمريكايي) آنها را نشان مي داد … وي تاكيد مي كند كه سياستمداران خودشان زرادخانه عراق را ساختند و سپس نيروهاي خودشان را براي نابود كردن آنچه خود ساخته بودند به ميدان كارزار فرستادند!…” [4].


منابع :


2. Associated press, Washington. Aug. 11, 1990.
3. Lebeda F J (1997). Deterrence of biological and chemical warfare: A review of policy options. Mil Med: 162: 156-161
4. Willems G L et al (1993). The United Nation and chemical disarmament: III:Medical supporting during the chemical disamament of Iraq. Ann Med Miit Belg: 7: 157 – 175.
5. UN documents S/25977. Jun. 21, 1993.
6. UN documents S/1999/401. Apr. 9, 1999.
7. UN documents S/1998/920. Oct. 6,1998.
8. UN documents S/1998/995. Oct. 11, 1995.
9. UN documents S/1995/864. Oct 11, 1995.
10. UN documents S/1995/1038. Dec. 17, 1995.
11. UN documents S/1995/864. Oct. 11, 1995.
12. UN documents S/1998/920. Oct. 6, 1998.
13. UN documents S/1996/848. Oct. 1, 1996.
14. Hyams kc(1997).Lessons derived From evaluating gulf war syndrome. Psychosm med:60:137-9.
15- jospeph sc(1997).A Comprehensive clinical evaluating of 20000 persian gulf war water. Milmed:162:149-155.
1.Document S/20134. Aug. 19, 1988.




امیر عباس انصاری 02-04-2008 06:39 PM

بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment
 
گزارش آسوشيتدپرس از روستاي زرده: "به كدامين گناه كشته شدند؟!"


گزارش آسوشيتدپرس از روستاي زرده:
"به كدامين گناه كشته شدند؟"
خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي درباره‌ روستاي زرده كه نزديك به 20 سال پيش هدف حمله‌ شيميايي رژيم بعث به سركردگي صدام قرار گرفت به تشريح آلام و رنج هاي مردم مظلوم اين روستا پرداخت.
در اين مطلب آمده است: روستاييان محلي در حالي كه چشم‌هاي شان را كه ديگر چيزي را نمي‌ديد، مي‌خاراندند. سينه‌هايشان خس خس مي‌كرد و خون بالا مي‌آوردند.
حيوانات مي‌لرزيدند و روي زمين مي‌افتادند. پرندگان بي جان از روي درختان به زمين مي‌ريختند. ظرف چند ثانيه 275 نفر مردند.
در ادامه‌ اين مطلب آمده است:نجات يافتگان اين روستا هنوز مي‌توانند جزئيات آن روز در 19 سال پيش را به ياد آورند. در آن زمان روستاي كوهستاني‌شان در نزديكي مرز عراق هدف حمله سلاح هاي شيميايي صدام قرار گرفت.
آسوشيتدپرس افزود: اين حمله در 22 ژوييه 1988 (31 تير 1367) در حالي صورت گرفت كه روستاييان و صدها زائر از ديگر بخش هاي ايران در خارج از مقبره‌اي مقدس در زرده - واقع در 700 كيلومتري غرب تهران- دور هم جمع شده بودند تا مراسمي مذهبي را به جا آورند.
احمد حسيني كه هفت عضو خانواده اش را در اين حمله از دست داد و هنوز آثار مشهود سوختگي روي دست و پاهايش به چشم مي ‌خورد، گفت:
«بستگان ما فقط براي چند دقيقه از درد رنج كشيدند و بعد مردند اما ما، بازماندگان آن حمله نزديك به 20 سال است كه زندگي زجرآور و دردناكي را تحمل مي كنيم.»


بر اساس اين گزارش علي حسن المجيد، از هواداران اصلي صدام، به خاطر رهبري حمله‌ي نظامي عليه كردهاي شمال عراق در سال 1980 به مرگ محكوم شد.
مبارزه اي كه شامل حملات شيميايي عليه شهرهاي كردنشين بود و او را به نام مستعار "علي شيميايي" ملقب كرد.
اين گزارش حاكي است:
اما ايراني‌ها از اين غمگين هستند كه هيچ نشانه اي از اجراي عدالت براي دهها حمله شيميايي كه صدام عليه شهرهاي ايراني در طول جنگ خونين دو كشور در سال‌هاي 1980-1988 صورت داد، وجود ندارد.


اين گزارش حاكي است: خاطره‌ اين حملات هم چنان در ايران پر رنگ است. روز پنج شنبه ايران بيستمين سالروز اولين حمله‌ شيميايي به اين كشور را گرامي داشت.
حمله‌ ای كه در تاريخ 28 ژوئن 1987 (7 تير 1366) در سردشت 120 كشته و 6000 زخمي به جاي گذاشت.
در زرده دهها تن از بازماندگان هنوز هم از اثرات آن حمله رنج مي‌برند؛ از آنهايي كه براي تمام عمرشان فلج شدند گرفته تا آنهايي كه به سرفه هاي مزمن مبتلا شده اند.
آسوشيتدپرس افزود: زرده كه در آن زمان 700 سكنه داشت و تعداد ساكنين آن امروز نيز همان اندازه است، مورد حمله‌ي گاز اعصاب قرار گرفت. گازي كه پيش از كشتن فرد را به تشنج و فلج مبتلا مي‌كند.
سنجان سليم زاده كه 65 ساله است وقتي كشته شدن چهار تن از بستگانش در آن حمله را به ياد آورد با دو دست خود به صورتش كوبيد.
وي بر سر مزار آنها گفت: «با دستان خودم دختر و نوه هايم را خاك كردم.»
بر روي پلاكاردي كه بر درختي در نزديكي او آويزان است نوشته شده :
«به كدامين گناه كشته شدند؟»


در اين گزارش آمده است: نيروي نظامي صدام در حملات شيميايي عليه ايران و در شمال عراق از گازهاي اعصاب و خردل استفاده كرد.
حملات عراق عليه جماعت كرد عراقي از جمله بمباران حلبچه با گازهاي شيميايي در سال 1988 كه به كشته شدن 5000 تن منجر شد در سراسر جهان معروف شد.
در ادامه با اذعان به بي اعتنايي جامعه‌ بين المللي به جنايات صدام عليه ايران آمده است: برعكس چنين حملاتي عليه ايران كه در بحبوحه جنگي خونين به وقوع پيوست و حدود يك ميليون كشته در هر دو كشور برجاي گذاشت مورد توجه بسيار كمي قرارگرفت.
طبق برآورد ايران حدود 5000 ايراني در حملات شيميايي كشته شدند و 100هزار نظامي قديمي و غير نظامي از آثار قرار گرفتن در معرض اين حملات رنج مي برند.


آسوشيتد پرس افزود: ايران از دادگاه ويژه‌ عراق كه اعضاي رژيم مخلوع صدام حسين را محاكمه مي كند خواست تا صدام را براي جنايات جنگي در طول جنگ ايران - عراق محكوم كند، اما رهبر سابق عراق در ماه دسامبر به اتهام جنايت عليه بشريت و جنايات جنگي مربوط به سركوبي شيعيان شهر دوجيل در سال 1982 به دار آويخته شد.
اين دادگاه قرار است به مواردي ديگر عليه دار و دسته‌ سابق صدام بپردازد، اما هنوز با برگزاري دادگاه مربوط به جنگ با ايران موافقت نكرده است.
در ادامه‌ اين مطلب مي خوانيم: ايراني‌ها از اجراي عدالت درباره‌ي صدام خوشحال شدند اما از اينكه او به حملاتش عليه آنها پاسخ نداد متاثر شدند.
فريدون حسيني كه پنج عضو خانواده اش را در حمله‌ي زرده از دست داده است، گفت:
ما از اينكه توسل صدام به سلاح شيميايي عليه ايران به اين شكل ناديده گرفته شد، دلسرد شديم. من مي خواستم كه صدام فقط بگويد، چرا دستور استفاده از سلاح شيميايي عليه مردم كشورم را صادر كرد؟!.
حسيني كشورهاي غربي را براي فراهم كردن سلاح هاي شيميايي صدام در اين حملات مقصر دانست و گفت:« آنها در اين جنايت هولناك شريك جرم هستند.»
اين روستاييان گلايه دارند كه جهان زرده را ناديده گرفته است.
انتهای گزارش

امیر عباس انصاری 02-04-2008 06:40 PM

بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment
 















بررسی راه‌های کمک به قربانیان خاموش سلاح های شیمیایی
در سازمان منع گسترش سلاح های شیمیایی

در پی تصویب پیشنهاد وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران درباره تشکیل شبکه بین‌المللی حمایت از قربانیان سلاح‌های شیمیایی، شورای اجرایی سازمان منع سلاح‌های شیمیایی مأمور شد اقدامات لازم برای کمک به قربانیان سلاح‌های شیمیایی را در قالب ماده 10 کنوانسیون مربوط را بررسی کرده و توصیه‌های لازم را برای اجرا به جلسه بعدی کنفرانس در سال آینده ارائه كند.
دوازدهمين کنفرانس کشورهای عضو سازمان منع سلاح‌های شیمیایی از 13 تا 18 آبان ماه سال جاری در لاهه برگزار شد و با وجود مخالفت اکثر کشورهای غربی، موضوع قربانیان سلاح های شیمیایی در دستور کار اين کنفرانس قرار گرفت.
با توجه به اینکه کنوانسیون منع سلاح های شیمیایی تقریبا 10 سال بعد از پایان جنگ تحمیلی اجرایی شده است، کشورهای کمک‌کننده به رژیم صدام حسین برای دستیابی به اینگونه سلاح‌ها، با تسری مفاد کنوانسیون سلاح‌های شیمیایی به قربانیان سال‌های قبل مخالف هستند و با این بهانه همواره نسبت به وضعیت قربانیان سلاح های شیمیایی کشورمان و رنج های آنان بی تفاوت بوده‌اند.
این اولین بار است که در نتیجه تلاش‌هاي دیپلماتیک تهران، دولت‌های عضو این کنوانسیون پیشنهاد ارائه شده از سوی جمهوری اسلامی ایران برای توجه به وضعیت قربانیان سلاح های شیمیایی را مورد توجه قرار داده‌اند.


دکتر عراقچی- نماینده ایران در این کنفرانس- ضمن تاکید بر اتخاذ تدابیری جهت جلوگيري از تكرار اقداماتي شبيه فاجعه حملات شيميايي رژيم صدام عليه شهروندان ایرانی خواستار محاكمه كشورهايي شد که اشخاص حقيقي و حقوقي آنها به نحوي در تجهيز صدام به سلاح‌هاي شيميايي سهيم بوده‌اند.

لازم به ذکر است که در پي مذاکرات فشرده اي، سرانجام در گزارش نهايي کنفرانس کليه موارد کاربرد سلاح هاي شيميايي محکوم گرديده و ضمن تاکيد بر ضرورت کسب بالاترين ميزان آمادگي توسط سازمان منع سلاح هاي شيميايي براي حمايت و کمک به کشورهاي عضو آن سازمان در برابر حملات شيميايي، شوراي اجرايي آن سازمان مامور شد اقدامات لازم براي کمک به قربانيان سلاح هاي شيميايي را بررسی و کارشناسی نماید.



نویسنده: بهمن نظری - تحریریه پایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح های شیمیایی- آبان 1386.




پایان


امیر عباس انصاری 02-04-2008 06:42 PM

بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment
 



















قربانیان کوچک، سلاح های شیمیایی سال های جنگ را از یاد نمی برند

نويسنده : حمیده سادات هاشمی

دست های کوچکش را پشت خود مخفی می کند و نگاه مهربان و معصومش را به زمین می دوزد. خجالت می کشد دست های تاول زده و سرخ رنگش را کسی ببیند.
دخترک کوچکی است، هنوز معنی قربانی شدن به دست چکمه پوشان آهنین را نمی فهمد، بوی تلخ گازهای کشنده و مرگ آور را تشخیص نمی دهد، او هنوز از مرگ چیزی نمی داند.
صدایش خس خس می کند و مدتی است که ضعیف و لاغرتر شده است، اما با چشم های قهوه ای رنگ فقط معنی خوب سخاوت و زندگی کردن را می شناسد، نگاهش موج تمنایی برای اندکی بهتر نفس کشیدن و سبک شدن است.
او می خواهد زندگی کند اما هیچ کس نمی داند یادگار زشت انسان های پلید روزگار چند روز دیگر به او مهلت زندگی کردن می دهد. استفاده از عوامل شیمیایی به عنوان سلاحی مؤثر جهت ناتوان کردن یا از پای درآوردن دشمن، در طول جنگ های تاریخی قدمتی طولانی دارد.
پس از جنگ اول جهانی، وسیع ترین حملات شیمیایی در طول جنگ هشت ساله عراق علیه ایران رخ داد.
اولین گزارش استفاده از سلاح شیمیایی در جنگ ایران و عراق مربوط به تاریخ 23/10/1359 در منطقه هلاله و نی خزر (حوالی میمک) مربوط می شود که در جریان این حمله رژیم عراق از گاز تهوع آور استفاده کرد، پس از آن در مرداد 1362 در منطقه والفجر 4 (پنجوین) رژیم عراق از سلاح های شیمیایی استفاده کرد.




دکتر «شهریار خاطری» مدير روابط بين الملل انجمن حمایت از قربانیان سلاح های شیمیایی در این باره می گوید: اولین حملات گسترده شیمیایی رژیم عراق در اسفند 62 در منطقه عملیاتی خیبر و جزیره مجنون با استفاده از گاز خردل و عوامل اعصاب انجام شد و پس از آن در اسفند 63 در منطقه عملیاتی بدر حملات وسیع شیمیایی دشمن منجر به تلفات وسیع در رزمندگان ایرانی شد.
وی با اشاره به بازتاب های جهانی این حادثه گفت: اولین تیم های حقیقت یاب سازمان ملل به درخواست جمهوری اسلامی ایران پس از عملیات خیبر و بدر به ایران آمدند و از نزدیک این حوادث را مشاهده کردند و آثار حملات شیمیایی دشمن در مجروحان را دیدند. وی ادامه داد: به کارگیری سلاح های شیمیایی در طول جنگ عراق علیه ایران منجر به شهادت هزاران نفر از افراد نظامی و غیر نظامی و مصدوم شدن بیش از یک صد هزار نفر شد. بسیاری از این مصدومین اکنون با گذشت سال ها، هنوز از عوارض دیررس ناشی از عوامل شیمیایی در رنج هستند.
اين کارشناس مسئول انجمن حمایت از قربانیان سلاح های شیمیایی گفت: در طول جنگ تحمیلی، رژیم عراق نه تنها بر علیه اهداف نظامی و رزمندگان اسلام از سلاح شیمیایی استفاده کرده بلکه بارها اقدام به استفاده از سلاح شیمیایی بر علیه مناطق مسکونی و اهداف غیر نظامی در شهرها و روستاهای مرزی ایران کرد. خاطری با اشاره به تعداد این حملات گفت:
در مجموع بیش از 30 مورد حمله شیمیایی به مناطق مسکونی ایران و برخی مناطق کرد نشین شمال عراق در طول جنگ تحمیلی رخ دادند که عمده ترین آنها، فاجعه بمباران شیمیایی سردشت با استفاده از گاز خردل (7 تیر ماه 1366) فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه و کشتار بیش از 5 هزار نفر از مردم (27 اسفند 1366) بمباران شیمیایی روستاهای اطراف مریوان (فروردین 67) و بمباران شیمیایی روستاهای اطراف سر پل ذهاب و گیلانغرب و شهر اشنویه (تیر و مرداد 1367) است.




وی ادامه داد: عوامل شیمیایی جنگی عمدتاً 5 گروه اصلی؛ عوامل ناتوان کننده مانند گازهای اشک آور، تهوع آور، توهم زا و عوامل کنترل کننده شورش ها، عوامل خفه کننده، عوامل خون، عوامل اعصاب و عوامل تاول زا هستند. کارشناسان مسئول این انجمن غیر دولتی گفت: در طول 8 سال جنگ تحمیلی عوامل شیمیایی مختلفی توسط عراق بر علیه ایران مورد استفاده واقع شد که بر اساس گزارشات مستند بیشترین عوامل شیمیایی استفاده شده در طول جنگ تحمیلی، عوامل اعصاب بود و پس از آن گاز خردل (تاول زا) خاطری افزود: با توجه به اینکه گاز خردل به دلیل ماهیت خاص خود و مکانیسم اثر بر DNA سلولی دارای آثار و عوارض دیررس شناخته شده ای است، در حال حاضر اغلب جانبازان شیمیایی کشورمان دارای سابقه مصدومیت با گاز خردل هستند.
کارشناس انجمن حمایت از قربانیان سلاح های شیمیایی، گفت:
در حال حاضر معاونت بهداشت و درمان در زمینه های درمان و توان بخشی، خدمات بهداشت و پیشگیری، دارو و تجهیزات آموزش و پرورش به جانبازان شیمیایی ارائه خدمات می کند.
دکتر «محمد حیدریان مقدم» در زمینه خدمات درمان و توان بخشی گفت: در زمینه درمان اکنون تمامی جانبازان شیمیایی با دارا بودن امکان استفاده از بیمه همگانی و نیز بیمه تکمیلی قادر به استفاده از خدمات سرپایی و بستری در تمام مراکز درمانی کشور هستند و همچنین چندین کلینیک فوق تخصصی ویژه در تهران و استان های بزرگ کشور به این جانبازان، خدمات خاص درمانی ارائه می کنند.
وی افزود: بر اساس نتایج نشست های علمی کمیته های تخصصی ویژه جانبازان شیمیایی، این گروه از جانبازان طی برنامه زمان بندی مدون و بر اساس دستور ارسالی به صورت دوره ای توسط پزشکان متخصص معتمد در سراسر کشور ویزیت شده و خلاصه اطلاعات ویزیت تخصصی آنها در فرم های مخصوص ثبت شده و این فرم ها در پرونده هر جانباز درج می شود. وی ادامه داد:
بر اساس اطلاعات مندرج در این فرم ها و مطابق با استانداردهای علمی تعیین شدت ضایعه در جانبازان شیمیایی (مصوب معاونت بهداشت و درمان بنیاد) شدت ضایعه در سیستم تنفسی، چشم و پوست تعیین و این طبقه بندی ملاک ارائه خدمات و نیز پیگیری وضعیت سلامت هر جانباز است.
مقدم افزود: اجرای برنامه کشوری ایمن سازی (واکسیناسیون) در مقابل بیماری های شایع از جمله آنفولانزا و تدوین و اجرای طرح های سلامت به عنوان منشور برنامه های بهداشت و پیشگیری جانبازان به آنها در قالب خدمات بهداشتی ارائه می شود. وی تأکید کرد:


از اهداف مهم سازمان های حمایت از قربانیان سلاح های شیمیایی این است که در این سلاح ها دیگر هیچ وقت در هیچ کجای جهان استفاده نشود و صلح در تمام جهان برقرار باشد.


پايان


منبع: روزنامه ایران، ویژه نامه مصدومین شیمیایی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، شنبه نهم تیر ماه 1386، 15 جمادی الثانی 1428، سال سیزدهم، شماره 3674، صفحه 2.


امیر عباس انصاری 02-04-2008 06:45 PM

بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment
 
http://www.chemical-victims.com/_che...dr-khateri.jpg

دست هاي آلوده هلندي



گزارش رسمي و محرمانه سازمان ملل متحد معروف به FFCD (گزارش نهايي و کامل سازمان ملل) که در خصوص برنامه تسليحات شيميايي عراق است در واقع اقرار رژيم صدام درباره تسليحات شيميايي خود است که در سال 1992 به بازرسان آنسکام (unscom) ارائه شد. بخشي از اين گزارش معتبر، ليستي از شرکت هايي است که تسليحات و مواد شيميايي را در اختيار عراق قرار داده اند، از جمله دو کمپاني هلندي که به خوبي اثبات شده مواد شيميايي در اختيار رژيم صدام قرار داده اند که براي ساخت سلاح هاي شيميايي مورد استفاده قرار گرفته است.


اين دو کمپاني عبارتند از:

1- شرکت «مل خمي» (Melchemie) در شهر آرنم هلند که در حال حاضر به Melspring
تغيير نام داده است.

2- شرکت KBS که در حال حاضر تحت عنوان Bravenboer & Scheers فعاليت مي کند.


شرکت «مل خمي»



براي ساليان طولاني شرکت مل خمي تامين کننده مواد شيميايي براي عراق بود. براساس نامه اي از شرکت عراقي SEPP، اين موارد تا سال 1985 عبارت بوده از يکصد تن فسفر، يکصد و پنجاه تن ايزوپروپيلن الکل، 15 تن پيريرين، 30 تن اï-کلرو بنزآلدئيد، يک هزار تن تيونيل کلرايد، 20 تن پتاسيم هيدروژن فلورايد، 60 تن فسفر اکسي کلرايد و 5 تن هيدروژن فلورايد. در سال 1985 سرويس بررسي هاي اقتصادي (در حال حاضر تحت عنوان FIOD-ECD) متوجه فعاليت هاي شرکت مل خمي شده و نهايتاً موضوع به دادگاه کشيده شده و شرکت مل خمي به جرم نقض قوانين صادراتي هلند به پرداخت جريمه اي معادل يکصدهزار گيلدر (معادل چهل و پنج هزار يورو) و تعليق فعاليت هاي تجاري به مدت يک سال و دو سال مجازات تعليقي محکوم شد. اما پس از اين محکوميت، مل خمي همچنان به ارسال مواد شيميايي به عراق ادامه داد. گزارش محرمانه سازمان ملل متحد (FFCD) از اين کمپاني آشکارا به عنوان يکي از شرکت هاي فراهم کننده مواد شيميايي براي برنامه تسليحات شيميايي عراق نام مي برده (با ذکر ليستي از مواد شيميايي صادر شده به عراق.)


شرکت

KBS

در سال 1983، شرکت KBS يک محموله پانصدتني از ماده شيميايي «تيودي گليکول (TDG)» را به عراق ارسال کرد. از آن پس به دليل حجم بالا و غيرمعمولي سفارشات دريافتي از عراق براي اين مواد پيدا بود که از اين ماده براي ساخت گاز خردل استفاده مي شود. براساس گزارش FFCD، اين شرکت مجموعاً 500 تن تيودي گليکول، يکصدوپنجاه تن «تيونيل کلرايد» و 600 تن سديم سيانيد در فاصله بين سال هاي 1982 تا 1984 به عراق صادر کرد. دو ماده اول براي ساخت سلاح شيميايي گازخردل و آخري براي ساخت گاز سيانيد مورد استفاده قرار مي گيرند. در فوريه و مارس 1984 هنگامي که سفارش ديگري براي ارسال تيودي گليکول به عراق در دست اقدام بود، صادرات اين محموله به سفارش وزارت امور خارجه هلند متوقف شد. هرچند ساير روابط تجاري بين KBS و عراق ادامه يافت. با اين حال سوال مکتوب نمايندگان پارلمان هلند که در سال 2005 در خصوص امکان اقامه دعوي کيفري عليه شرکت KBS با مخالفت وزير دادگستري وقت مواجه شد عمدتاً به اين استدلال که مشخص نيست مسوولان KBS در آن زمان تا چه اندازه به استفاده نهايي از اين مواد شيميايي توسط عراق آگاهي داشته اند، همان سوال کليدي که در خصوص پرونده قضايي فرانس فن آنرات نيز پيش رو بود
.

سياست هاي دولت هلند

سياست خارجي دولت هلند در قبال عراق در سال هاي دهه هشتاد ميلادي تاسف بار بود. در سال هاي جنگ عراق با ايران، دولت هلند تلاش کرد روابط اقتصادي خود را با رژيم صدام در بهترين شکل ممکن نگه دارد، برخلاف سياست بي طرفانه، آنان ترجيح دادند چشمان خود را بر جناياتي که در طول اين جنگ رخ داد، ببندند. در خصوص موضوع ارسال محموله هاي مواد شيميايي در عراق، دولت هلند اقدامات خود را تنها هنگامي آغاز کرد که ساير کشورها توجه اين دولت را به ارسال محموله هاي عظيم مواد شيميايي از هلند به عراق معطوف کردند. تا آوريل 1984 مقادير زيادي از اين محموله ها بدون هيچ مشکلي به عراق صادر شده بود هرچند پيش از آن اقدامات عراق در توليد و به کارگيري سلاح هاي شيميايي به خوبي آشکار شده بود. حتي پس از آن نيز وزارت اقتصاد هلند تلاش کرد ليست موادي را که صادرات آنان نيازمند صدور مجوز است تا حد امکان محدود کند. به همين دليل هنوز تعدادي از مواد شيميايي که قابل استفاده براي ساخت سلاح هاي شيميايي بودند، با وجود هشدارهاي وزارت امور خارجه، همچنان صادر مي شد. بنابراين پس از آوريل 1984، صدور مواد شيميايي ساخت سلاح هاي ممنوعه به عراق همچنان ادامه يافت، در حالي که حملات شيميايي عراق عليه ايران و حتي کردهاي عراقي با شدت بيشتري ادامه داشت، حمله وسيع شيميايي عراق به حلبچه به ويژه باعث موجي از خشم و نفرت در بين افکار عمومي جهان نسبت به اين جنايات شد. در همان هفته وقوع اين جنايت، هياتي از مقامات تجاري عراق از هلند بازديد کردند، اما دولت هلند حتي يک کلمه راجع به کاربرد سلاح هاي شيميايي سخني بر زبان نياورد.

نویسنده : دکتر شهریار خاطری مدير روابط بين الملل انجمن حمايت از قربانيان سلاحهاي شيميايي

منبع؛ گزارش رسمي انجمن مبارزه با تجارت اسلحه در هلند 9 مه2007

پایان


امیر عباس انصاری 02-04-2008 06:49 PM

بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment
 



جنگ شیمیایی عراق علیه ایران و مواضع سازمان ملل متحد

مقدمه:
از آنجا كه حقوق بين الملل هنوز به آن حد از قوام و استحكام نرسيده است كه معادلات سياسي در آن تاثير نداشته باشد؛ بلكه يكي از مهمترين عناصر موثر در شكل گيري و پيشرفت حقوق بين الملل، روابط بين دولت‌ها‌ست، بنابراين در اين گفتار وضعيت سياسي حاكم بر روابط بين الملل و جامعه جهاني، در زمان كاربرد عراق از تسليحات شيميايي را بررسي مي‌كنيم تا روشن شود در چه فضاي سياسي، از حقوق بين الملل انتظار واكنش مناسب نسبت به تمامي جوانب اين قضيه، از جمله تجارب تسليحات شيميايي مي‌رفته است.
بدون شك غير از زياده خواهي‌هاي حزب بعث و شخص صدام، شرايط سياسي و بين المللي آن روز در سمت و سويي بود كه با وجود اعزام مجروحين شيميايي ايراني به بيمارستان‌هاي اروپايي، چشمان مجامع بين المللي بر روي اين واقعيت بسته بود.
آدام رابرترس در اين باره مي‌گويد: «قصور جامعه بين الملل در واكنش به حمله عليه ايران در سال 1980 و قصور آنان در اقدام عملي در برابر استفاده عراق از گازهاي شيميايي و تداوم فعال تجارت حتي در خصوص سلاح،‌ به صدام حسين مي‌توانست اين درس را به خوبي ياد داده باشد كه او مي‌تواند سازمان‌ها و حقوق بين الملل از جمله حقوق جنگ را با مصونيت و خيال آسوده ناديده بگيرد». (1)
روزنامه كيهان به نقل از ايندي پندنت مي‌نويسد:
كشورهاي غربي كه نگران توسعه اسلام مبارز از سوي ايران بودند، اجازه دادند عراق از سلاح‌هاي شيميايي در جنگ عليه ايران استفاده كند. اين روزنامه تاكيد كرد؛ كشورهاي غربي حتي حاضر نشدند عراق را به خاطر كاربرد سلاح‌ شيميايي عليه كردهاي اين كشور به سزاي اعمالش برسانند.(2)
از طرفي، در فوريه 1982 به رغم مخالف شديد كنگره، دولت ريگان نام عراق را از ليست كشورهاي حامي و عامل تروريسم خارج نمود.
هم چنين طبق اسنادي كه اخيرا آرشيو امنيت ملي آمريكا از طبقه بندي خارج كرد و دانشگاه جورج واشنگتن آن را منتشر ساخت(3) آمريكا با پيشنهاد عراق مبني بر عدم ذكر نام هيچ كشوري در قطعنامه‌ها و بيانيه‌هاي شوراي امنيت به عنوان استفاده كننده از سلاح شيميايي موافقت نمود. و علاوه بر آن مقامات آمريكايي به مقامات عراقي اعلام كردند با وجودي كه آمريكا موضع بي‌طرفي در جنگ اتخاذ كرده اما سياست حمايت از عراق را در پيش دارد.(4)
واشنگتن پست بعد از 20 سال در مقاله‌اي با نام آمريكا نقش كليدي در ساخت تسليحات شيميايي عراق داشت مي‌نويسد:
جانبداري آمريكا از عراق در سند اداري 14 مورخ 26 نوامبر 1983 شوراي امنيت ملي ثبت شده است. اين يكي از تصميمات سياست خارجي زمان ريگان بود كه هنوز به صورت محرمانه باقي مانده است به گفته مقامات سابق آمريكا اين دستورالعمل تاكيد مي‌كند كه امريكا بايد هر كاري كه لازم است قانوناً انجام دهد تا از شكست عراق در جنگ با ايران جلوگيري كند اين دستورالعمل رياست جمهوري در حالي صادر شد كه گزارش‌هاي مبني بر استفاده عراق از گاز شيميايي منتشر مي‌شد. (5)
همچنين در اين مقاله به نقل از ديويد نيوتن (6) سفير سابق آمريكا در بغداد كه روابط دو كشور را از سطح نازل به بالاترين سطح ارتقاء داد مي‌نويسد:
اصولا اين سياست (فروش تسليحات كشتار جمعي به عراق) قابل توجيه بود. ما نگران بوديم مبادا عراق در جنگ با ايران شكست بخورد زيرا در آن صورت عربستان و منطقه خليج فارس مورد تهديد قرار مي‌گرفت. به هر حال با گذشت حدود دو دهه از جنگ بين ايران و عراق و در زماني كه آمريكا براي حمله به عراق به دنبال توجيهات قابل قبول مي‌گشت، انتشار اطلاعات و اسناد متنوع در سال گذشته بيانگر اين مطلب بود كه به قدري عراق از حمايت قدرت‌ها و كشورهاي جهان در جنگ برخوردار بود كه علاوه بر در اختيار گذاشتن فراوان سلاح‌هاي متعارف، ساخت و تجهيزات سلاح‌هاي غير متعارف نيز با پيشرفت قابل ملاحظه‌اي در برنامه‌هاي تسليحاتي عراق قرار داشت.
«به نحوي كه در سال 1984، به دنبال عمليات استانچ، بسياري از كشورها از فروش سلاح و قطعات يدكي به ايران خودداري ورزيدند و عراق تنها اميد فروشندگان بين المللي اسلحه شد. در سراسر اين جنگ عراق به چشم خريدار كاملا قانوني نگريسته مي‌شد در حالي كه ايران در صحنه بين المللي به خصوص بازار اسلحه مطرود و رانده شده بود».(7)
آقاي گري ميلهالين‌(8) استاد دانشگاه ويسكانسين (9) آمريكا و مدير طرح ضد هسته‌اي در آمريكا به همراه معاون خود كلي موتز،(10) با انتشار مقالات زيادي در مجلات و روزنامه‌هايي چون وال استريت و نيويورك تايمز بارها بيان كردند كه دليل لشكر كشي اخير آمريكا به عراق اشتباهات گذشته بوده است. اشتباهاتي چون پر و بال دادن به يك ديكتاتور و مهمتر از آن تجهيز تسليحاتي متعارف و غير متعارف عراق، و بيان مي‌كنند ما سربازانمان را جايي مي‌فرستيم كه خود قبلاً آن جا را با تسليحات خودمان تجهيز كرده‌ايم. (11)
برخورد مجامع و سازمان‌هاي بين المللي نيز در اين رابطه بهتر از برخورد دولت‌هاي ديگر نبود. با توجه به اين كه در سال 1980، مجمع عمومي طي قطعنامه‌اي(12) درخواست كرده بود كه تحقيقات بي‌طرفانه‌اي براي بررسي اتهامات مربوط به استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي در نقاط مختلف جهان به عمل آيد، هيچ گاه شوراي امنيت سازمان ملل اقدام عملي موثري انجام نداد.
علي‌رغم اين كه در طول جنگ تحميلي بين سال‌هاي 1984 تا 1988 هفت بازرسي از طرف تيم‌هاي بازرسي سازمان ملل انجام شد، 6 تيم به مناطق خليج (مناطق جنگي) فرستاده شد و يك تيم هم قربانيان تسليحات شيميايي را در بيمارستان‌هاي انگليس، بلژيك و آلمان ملاقات كرد. (13)
اما شوراي امنيت به صدور 4 بيانيه و 2 قطعنامه اكتفا كرد:

1ـ بيانيه 30 مارس 1984 كه صرفاً به محكوم كردن كاربرد سلاح شيميايي اكتفا كرد.
2ـ بيانيه 25 اوريل 1985 كه اذعان كرده بود سلاح شيميايي عليه نيروهاي ايران به كار رفته است.
3ـ بيانيه 21 مارس 1986 كه براي نخستين بار از عراق به عنوان به كاربرنده سلاح شيميايي يادكرد و كاربرد اين سلاح را محكوم كرد.
4ـ بيانيه 14 مه 1987 كه اشاره مي‌كند غير نظاميان در ايران بر اثر سلاح‌هاي شيميايي مجروح شدند.

در مجموع اين بيانيه‌ها نشان دهنده عدم رعايت بي‌طرف از سوي شوراي امنيت در مخاصمه ميان ايران و عراق است. شورا علاوه بر بيان ارتباط موضوع قطعنامه‌ها با كل جنگ تا حد ممكن از محكوم نمودن صريح دولت عراق خودداري كرده و فقط در مواردي به دليل گستردگي جنايت عراق مجبور شده تا نام آن كشور را ذكر نمايد، اما هيچ ضمانت اجرايي را مورد توجه قرار نداده است.
در دو قطعنامه‌اي هم كه شوراي امنيت به سلاح شيميايي توجه مي‌كند.
يكي قطعنامه 612 است كه باز هم در آن از عراق به عنوان استفاده كننده از اين سلاح ياد نمي‌كند، اما از تمامي كشورها درخواست مي‌كند كه برادامه اعمال يا برقراري كنترل شديد بر صدور توليدات شيميايي كه در ساخت سلاح‌هاي شيميايي به كار گرفته مي‌شود به طرف‌هاي مخاصمه، بيفزايند.
و ديگري قطعنامه 620 مي‌باشد. در ابتداي اين قطعنامه بيان مي‌شود استفاده از سلاح‌هاي شيميايي عليه ايران شدت و تكرار پيدا كرده است. «اين قطعنامه، جداي از نقايص اساسي، مهمترين سندي است كه شوراي امنيت در طي هشت سال استفاده مكرر عراق از سلاح‌هاي شيميايي عليه افراد غير نظامي و نظامي ايران صادر كرده است. در اين قطعنامه شورا براي اولين بار، كاربرد سلاح‌هاي شيميايي را به طور تلويحي نتيجه عدم پيشرفت مذاكرات درباره خلع سلاح شيميايي دانسته و مذاكرات جاري كنفرانس خلع سلاح در مورد ممنوعيت كامل و موثر توسعه، توليد و انبار كردن سلاح شيميايي و نيز نابودي آنها را مد نظر قرار داد. (14)
انستيتو بين المللي مطالعات استراتژيك لندن در سال 1987 در گزارش سالانه خود (گزارش مربوط به سال 1986) در اين زمينه اعلام داشته است:
علي‌رغم گزارش صادره در سال 1986 توسط هيات اعزامي سازمان ملل متحد كه استفاده عراق از سلاح‌هاي شيميايي را تصريح كرده شوراي امنيت سازمان ملل متحد نخواسته است عراق را به خاطر اين اقدام محكوم كند و با عدم اعمال تحريم مالي و نظامي به رژيم عراق، باعث جسور شدن اين رژيم شده است.
هم چنين در بيانيه دبير كل سازمان ملل در 28 مارس 1988 آقاي خاويرپرزدكوئيار ابراز مي‌كند كه: «با تاسف شواهد بسياري در خصوص كاربرد سلاح شيميايي در چند روز گذشته از طرف نيروهاي عراقي در دست دارد كه ضايعات فراواني از جمله به شهروندان هر دو كشور ايران و عراق وارد شده است.(15)
كشورهاي جهاني نيز به طور مستقل در مواجه با اين جنايات عراق به رغم اين كه ناگزير از افشاي بعضي مطالب بودند اما باز هم اقدام عملي موثري در بازداشتن عراق از كاربرد سلاح‌هاي شيميايي و هم چنين عدم توسعه و توليد بيشتر اين تسليحات انجام ندادند».(16)
از جمله «وزارت امور خارجه آمريكا علي‌رغم حمايت‌هاي عملي از عراق در 19 فوريه 1986 عراق را در كاربرد جنگ افزارهاي شيميايي عليه ايران محكوم كرد و اين عمل عراق را يك تجاوز بزرگ بر عليه جوامع بين المللي تلقي كرد و هايدن وزير امور خارجه استراليا در مارس 1986 اظهار نمود كه هيچ گونه توجيهي براي استفاده از اين جنگ افزارهاي وحشيانه كه نقض آشكار حقوق بين الملل بوده و تهديدي عليه امنيت بين المللي است وجود ندارد».(17)
واضح بود كه اين بيانات كم رنگ و بدون اقدام عملي، بازدارنده دولت عراق نبود؛ علاوه‌بر آن كه در پشت پرده حمايت و تجهيز عراق از سوي همين كشورها ادامه داشت». طارق عزيز در سال 1367 ضمن اعتراف به استفاده از سلاح‌ شيميايي در جنگ با ايران با اشاره به اتهامهاي وارده به عراق در مورد كاربرد جنگ افزارهاي شيميايي،‌ كشورهاي اروپايي را كه از بغداد انتقاد كرده بودند مورد سرزنش قرار داد و اظهار نمود كه كشورهاي اروپايي خود سلاح‌هاي شيميايي در اخيتار كشورهاي جهان سوم قرار مي‌دهند اما هنگامي استفاده از سلاح ها، بر قربانيان آن اشك تمساح مي‌ريزند.(18)
آقاي ولايتي اين وضعيت را قبلا در كنفرانس خلع سلاح مورد توجه قرار داده بود ايشان اعلام كردند عدم موضع گيري قاطع شوراي امنيت در برابر پروتكل 1925 ژنو از طرف عراق موجب گستاخي بيشتر اين رژيم گرديد. (19)

كارشناسان سازمان ملل نيز در مارس 1986 بر اين نكته تاكيد كردند:

«ما اعتقاد داريم كه در سطح تخصصي تمامي آن چه را كه بايد در شناسايي و تعيين انواع عوامل و سلاح‌هاي شيميايي استفاده شده در جنگ ايران و عراق انجام دهيم به جاي مي‌آوريم اما اينك احساس مي‌كنيم كه از لحاظ فني و تكنيكي كاري كه انجام نگرفته باشد و بتواند سازمان ملل را در جلوگيري از كاربرد سلاح شيميايي در منازعه ياري دهد باقي نمانده است. به نظر ما فقط تلاش‌هاي هماهنگ و همگام در سطح سياسي مي‌تواند در تضمين پيروي امضا كنندگان پروتكل 1925 ژنو از تعهد خود موثر باشد».(20)
راديو آمريكا نيز مي‌گويد: در سال 1988، يعني همان سالي كه عراق عليه كردها گاز سمي به كار برد، سازمان عفو بين الملل مراتب را به سازمان ملل متحد گزارش داد اما متاسفانه همان سال سازمان ملل تصميم گرفت كه در مورد اوضاع عراق موشكافي نكند چون آمريكا نقض حقوق بشر را در عراق ناديده گرفت و مساله را پيگيري ننمود.(21)
بنابراين ملاحظه مي‌شود وقتي كاربرد سلاح شيميايي كه نقض آشكار و فاحش قوانين بين المللي بوده بدون پاسخ قاطع حقوق بين الملل ادامه مي‌يابد. روشن است كه داشتن روابط تجاري در مورد تسليحات شيميايي كه اصولا به صورت آشكار وعيان نيز شكل نمي‌گيرد. حساسيت موثر حقوق بين الملل را در آن عرصه برنمي‌انگيزد.

اما آيا به راستي عدم واكنش مناسب مجامع حقوق بين المللي به دليل فقدان مقررات كافي در اين زمينه نیستن؟
پایان
نویسنده: محمود الهی - فرورین ماه 1386
تحریریه پایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح های شیمیایی.

منابع:
1ـ حسين شريفي طراز كوهي ـ از مجموعه مقالات حقوق جنگ، چاپ اول دانشگاه امام حسين، صفحه 196.
2ـ روزنامه كيهان 6/1/1369.
3- Jouce Battle – shaking hands with Saddam Hossein National security Arcgive Electonic Briefing Book Number -25 Feb 2003.
4ـ 1 به پيوست الف 1 و الف 2 مراجعه كنيد
5- Washington post. News paper. 30 December 2002.
6- David Newton
7 ـ كنت آر. تيمرمن ـ سوداگري مرگ ـ ترجمه احمد تدين ـ انتشارات خدمات فرهنگي رسا ـ سال 1373 ـ صفحه 137.
8- Garry Milhollin.
9- Wisconsin.
10-Kelly Motz.
11ـ براي اطلاع بيشتر مراجعه كنيد به سايت:www.Iraq watch.org
12- /UN/RES/35/144
13- Trevor Findly – chemical weapon and missile prolifeacation (with implications for the Asia palific regon – (London Iunnr Rienner publishers 1991-p.21

14ـ قاسم زماني ـ‌ پيشين ـ صفحه 107.
15ـ سيد مرتضي خضري ـ رساله مسئوليت و آثار ناشي از كمك به طرف‌هاي متخاصم از ديدگاه حقوق بين الملل ـ دانشكده حقوق شهيد بهشتي 1373 ـ صفحه 61.
16- UN/ SSG/159. 28 March 1988
17ـ حسين علايي ـ پيشين ـ صفحه 178.
19ـ روزنامه جمهوري اسلامي ايران ـ 1/8/1367.
20ـ حسين علايي ـ پيشين ـ صفحه 113.
21- Report of march 1986. UN. Doc. S/7911. atb.


اکنون ساعت 08:29 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)