پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تلویزیون (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=65)
-   -   سریال همسایه ها vecinos (http://p30city.net/showthread.php?t=22501)

shaghayegh N 02-25-2010 02:15 PM

سریال همسایه ها vecinos
 
سلام دوستای عزیز
این تاپیک و زدم برای سریال همسایه ها که ساعت 7 از فارسی 1 پخش میشه
به نظرم سریال باحالی میاد...
حوشحال میشم نظر شما رو هم بدونم


shaghayegh N 02-25-2010 02:32 PM

در شروع چند تا عکس از FLORA MARTINEZ بازیگر نقش تاتیانا میزارم...
من خودم خیلی دوسش دارم

ناظر ارشد:
لطفا تصاویر مناسبتری درج کنید
سپاس
امیر

mohammad2020 02-25-2010 02:59 PM

سلام
لطفا یه خلاصه از سریال بگو تا کسایی که تا حالا این سریال رو ندیدن (مثل خود من) از این به بعد بتونن ببینن
ممنون :53:

امیر عباس انصاری 02-25-2010 03:30 PM

ناظر ارشد:
دوست عزیزم لطفا در تاپیکها و پست ها از تصاویر مناسبتری درج کنید
سپاس
امیر

LP Girl 02-25-2010 04:41 PM

ممنون شقايق جون براي تاپيك
اميدوارم كه استقبال بشه.
براي شروع يه كم درباره اين سريال و بازيگراش توضيح بده تا دوستان بيشتر با فيلم آشنا بشن.
---

shaghayegh N 02-25-2010 05:19 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط امیر عباس انصاری (پست 131026)
ناظر ارشد:
دوست عزیزم لطفا در تاپیکها و پست ها از تصاویر مناسبتری درج کنید
سپاس
امیر

دوست عزیز عکسهایی که من گذاشتمو شما پاک کردی خیلی معمولی بود!!! تعجب کردم!!!!!
ولی باشه........
مرسی

shaghayegh N 02-25-2010 05:20 PM

خلاصه داستان:

اسکار راننده تاکسی گستاخی است که ذاتا آدم خوبی است اما یک ضعف بزرگ دارد: عاشق میهمانی دادن است.
داستان از زمانی آغاز می شود که اسکار، پیشنهاد می کند جسیکا را تا محل کارش برساند و جسیکا نیز بدون هیچ قید و شرطی از سرعلاقه آن را می پذیرد. در طول مسیر، جسیکا از آرزویش برای زندگی کردن در یک آپارتمان لوکس صحبت می کند و اسکار نیز برای جلب توجه او چاخان می کند که اگر روزی بلیط بخت آزمایی ببرد حتما برای جسیکا یک آپارتمان لوکس می خرد و از او تقاضای ازدواج می کند. جسیکا به این حرف ها می خندد و اسکار نیز برای اینکه نشان دهد چقدر جدی است تاکسی را نگه می دارد و یک بلیط بخت آزمایی می خرد. اسکار مصصم است که جسیکا را بدست آورد چون فکر می کند او زن خوب و با وقاری است که بدرد زندگی کردن می خورد. اما نمی داند که جسیکا معشوقه رئیسش (رادُلف) در بنگاه معاملات ملکی است که در آن مشغول به کار است. از آن طرف هم رادُلف، دوست پسر تاتیانا گومز، دختری زیبا، باهوش و ثروتمند است. از آنجایی که برخلاف انتظار تاتیانا، رادُلف به جای اینکه از او تقاضای ازدواج کند، پیشنهاد می کند شریک کاری او شود، رابطه تاتیانا و رادُلف با مشکل مواجه می شود و این تاتیانا را ناامید می کند.
اسکار که مشغول کار و جبران پولی است که بابت بلیط بخت آزمایی خرج کرده است، موقع مسافرکشی، اتفاقا" تاتیانا را که می خواهد به گورستان برود، سوار می کند. در داخل تاکسی تاتیانا تلفنی با رادُلف جر و بحث می کند و رابطه اش را پایان می دهد. اسکار تاتیانا را تا قبر مورد نظر او همراهی می کند، تاتیانا با دیدن صحنه مراسم خالی که هیچ کس غیر از او در آن شرکت نداشت، متعجب می شود و بسیار متعجب تر می شود وقتی اسکار به او پیشنهاد می کند که در کنارش بماند و با هم مراسم را اجرا کنند و دعا بخوانند. از آنجایی که خیلی غمگین است از اسکار می خواهد که او را در اطراف شهر بگرداند تا برای مدت کوتاهی هم که شده از مشکلاتش دور باشد. اسکار از او دعوت می کند که با هم یک نوشیدنی بنوشند و از آن لحظه به بعد علیرغم اختلاف طبقاتی میان آنها، جاذبه قوی بین آنها بوجود می آید.
بالاخره اسکار او را که کم و بیش مست بود، به خانه اش برمی گرداند. و هنگامی که به خانه می رسند، با رادُلف و مالک "چشمه آبی"، ساختمانی که تاتیانا در آن زندگی می کند و رئیس هیات مدیره آن است، روبرو می شوند. در همان شب اسکار بخت آزمایی را می برد و یک میهمانی بزرگ به همین مناسب برگزار می کند. همسایه برخلاف همیشه، راحت از کنار این سر و صدا رد شدند و نسبت به برگزاری میهمانی اعتراض نکردند چون دیگر او را به شکل یک معدن طلا می دیدند. ناگهان جسیکا توجه او را به قولی که داده بود جلب می کند. چند روز بعد اسکار به بنگاه معاملات ملکی که تاتیانا در آن کار می کند، می رود تا معامله ای را که مادرش، خانم روکا، شروع کرده بود را به پایان برساند و مطمئن شود که پولش را در جای درستی سرمایه گذاری میکند. و نتیجه این معامله همسایه شدن تاتیانا و اسکار در ساختمان "چشمه آبی"، است.
ورود اسکار به ساختمان باعث ایجاد تغییراتی در آن و صمیمی شدن تاتیانا و اسکار شد. هر چند که بخاطر هوچی گری های اسکار و مشکلات پی در پی که برای بقیه همسایه ها درست می کرد، همیشه بینشان اختلافاتی وجود داشت. از راه رسیدن آلمیتا، خواهر کوچکتر اسکار، باعث می شود که آنها بفهمند علیرغم تمامی این مسائل، برای یکدیگر ساخته شده اند.

shaghayegh N 02-25-2010 05:28 PM

سریال همسایه ها vecinos
 
سریال همسایه ها vecinos

اسکار لیل: 35 ساله. راننده تاکسی. خوشبخت،گستاخ و مهربان. نهایت آرزویش این است که کاری کند همه مسافران احساس کنند در اتومبیل خودشان هستند. پدرش آنها را ترک کرده بود و او از کودکی مجبور بود که به سختی کار کند تا زندگی خودش و مادرش را بگرداند. هر چند آدم پر سر و صدایی است و خورۀ میهمانی گرفتن دارد اما همسایگانش دوستش دارند. عاشق موسیقی است. از تولد، جشن کریسمس و بیشتر از همه میهمانی های بین همسایه ها که در آن می تواند مهارت دمبک زدن خود را به رخ بقیه بکشد، بسیار لذت می برد. در رابطه عشقیش هم، تا قبل از اینکه تاتیانا را ملاقات کند، جسیکا سوژه مورد نظرش بود. او تمام عشقش را به او خواهد داد و بقیه چیزهای زندگی در اولویت بعدی قرار خواهند گرفت.

تاتیانا آربولدا: 30 ساله، جدی، زیبا، باهوش و کمال گرا. او همزمان در دو شغل، یکی به عنوان رئیس هیات مدیره ساختمانی که در آن زندگی می کند و دیگری کارمند بنگاه معاملات ملکی رادُلف کار می کند. یکی از رازهای زندگیش این است که علیرغم آنچه که ظاهرش نشان می دهد، به طرز لاعلاجی (درمان ناپذیری) احساساتی و رمانتیک است. والدینش را در یک حادثه رانندگی از دست داده و به همین علت بسیار حساس است. منتظر یک مرد کامل یعنی همان شوالیه زره پوش (شاهزاده سوار بر اسب سفید) است که البته او را میابد اما در یک تاکسی. گرچه رادُلف مردی مودب، خوش تیپ و تحصیلکرده است اما
نمی تواند نیازهای احساسی تاتیانا را برآورده نماید. اسکار مردی کاملا متفاوت تر از آنچه که همیشه تاتیانا آرزو می کرد، است ولی کم کم که با او بیشتر آشنا می شود و شخصیت واقعی او را می شناسد، همه چی تغییر می کند. نیکل، دوست تاتیاناست که منشی بنگاه معاملات ملکی است.




رادُلف کاستاندا: 38 ساله، از خانواده ای مرفه و باکلاس. از نوجوانی یاد گرفته است که برای دست آوردن آنچه که می خواهد به راحتی خواسته های دیگران حتی خانواده خودش را زیر پا بگذارد. او مصادق کامل مار تو آستین پرورش دادن (کلاغ رو بزرگ کن تا بعدش چشتُ در بیاره) است، چون حتی برای رسیدن به اهدافش، برادرش و پدرش را هم زیر پا گذاشته است. پول درآوردن برای او یک عادت بد شده به همین خاطر هم مدام در این فکر است که بیشتر و بیشتر پول در بیاورد. تاتیانا نماینده او است تا به جای او کارهای پنهانی و سریش را انجام دهد. برای همه نفرت انگیز است ولی سعی می کند وانمود کند شخصیت دیگری دارد. با جسیکا به تایتانا خیانت می کند.




جسیکا رُدریگز: 25 ساله. با ظاهری فرشته وار و قلبی سنگی. به نظر شیرین ترین، بامزه ترین و خالص ترین زن دنیا می آید یا اینکه حداقل باعث شده است که اسکار در موردش اینطور فکر کند. بعد از اینکه اسکار بخت آزمایی را می برد، به او بیشتر توجه می کند. با دغل و حقه بازی هر آنچه را که می خواهد از اسکار
می گیرد. "اگر دلت می خواهد" متداول ترین عبارتی است که از آن استفاده می کند، ولی حقیقت این است که نه اسکار و نه هیچ فردی دیگری قادر نیست که به او "نه" بگوید، زیرا هیچ کس نمی خواهد با دادن جواب منفی به فرشته ای مانند او احساس گناه کند. او زن پول دوست، جاه طلب و حقه بازی است که در تمام کارها به دنبال نفع شخصی خود است.




هِنری یوناس: 38 ساله. دوست بی قید و شرط اسکار. مردی خوب، حمایت گر و مهربان. او هم مانند اسکار عاشق میهمانی است ولی همسرش پاتیکو مانع او می شود. وقتی بین اسکار و همسایگانش اختلاف و مشکلی بوجود می آید، او میانجیگری می کند. از آنجایی که زندگی زناشویی اش دچار یکنواختی شده و خلق و خوی پاتیکو هم، کمکی به تغییر این یکنواختی نمی کند، دلش برای زندگی مجردی تنگ شده است. این وضعیت باعث شده صبر هِنری سرآید و از دست پاتیکو خسته شود، خانه را ترک
می کند تا به سراغ کارهایی برود که هیچوقت پاتیکو اجازه نمی داد آنها را انجام دهد. بعدها، با نیکل، منشی تاتیانا، آشنا و حسابی مجذوب او می شود. در ضمن هنری بخاطر شغلش که در دادگاه کار می کند، سبب افشای دروغ ها و دغل بازی های رادُلف می شود.
پاتیکو: 30 ساله. از همان تیپ همسایه های پر شور و تشنج. چون فکر می کند اسکار روی هِنری تاثیر بد می گذارد، از او متنفر است. زنی تلخ و غیرقابل تحمل است که در یکنواختی زندگی زناشوییش گیر افتاده و نمی تواند راه حلی برای فرار از این بحران پیدا کند. هِنری تنها دوست پسر او بوده و او هیچوقت ادامه تحصیل نداده و یا کار نکرده زیرا تمام زندگیش را وقف دو فرزندش کاترین و دیبی کرد. ولی وقتی هِنری ترکش کرد متوجه شد که او هم باید برای خودش کاری انجام دهد و تغییر کند بنابراین شروع به کارکردن با پدرش به عنوان یک اپراتور تاکسی های تلفنی می کند. یک جریان عشقی با آلبرتو، همسایه اش، خواهد داشت، اما عشق واقعی او همیشه هِنری خواهد بود.

خانم روکا: 60 ساله. مادر اسکار است. سرسخت، لجباز و مشکل ساز است. او از همه چیز و همه کس شاکی است. دیگر طاقت زندگی کردن با اسکار را ندارد، بنابراین به محض اینکه متوجه می شود پسرش بلیط بخت آزمایی را برده است، به سرعت او را از خانه بیرون می کند و مجبورش می کند که برای خودش یک آپارتمان در ساختمان "چشمه آبی" بخرد. او زن دنیا دیده و سرسختی است و از روی عشقی که به پسرش دارد مرتب سعی می کند پسرش را اصلاح کند. او در میابد که جسیکا او را بخاطر
خودخواهی ها و نفع شخصیش می خواهد. با تاتیانا کنار می آید و نگران است که نکند تاتیانا به اسکار صدمه بزند، اما با گذشت زمان، تسلیم می شود. در گذشته، خانم روکا و گرواسیو با هم رابطه داشتند و زمانی که دوباره همدیگر را می بینند این عشق دوباره شعله ور می شود. مجبور می شود این راز بزرگ را از اسکار پنهان کند.

shaghayegh N 02-25-2010 05:35 PM

همسایه ها vecinos - بحث و بررسی سریال همسایه ها و خلاصه داستان
 
همسایه ها vecinos - بحث و بررسی سریال همسایه ها و خلاصه داستان

اینم از خلاصه داستان....

سعی کردم شخصیتهای مهم داستانو بهتون معرفی کنم!
البته چند نفر دیگه هم بازی میکنن که اونارم بعدا بهتون معرفی میکنم ولی اینا مهمترن!!
خیلی فیلم باحالیه کمدی - عاشقانست
البته بیشتر عاشقانه خصوصا وقتی روابط اسکار با تاتیانا شروع میشه(منظورم عشقیه)
هنوز به اون قسمتاش نرسیده .....!
توصیه میکنم حتما ببینید:);)
هرکی دید نظرشو بگه در موردش....
مرسی

LP Girl 02-25-2010 05:56 PM

شقايق من تا حالا يه نصفه و يه قسمت كامل اين سريال رو ديدم! (چقدر زياد)
اما خيلي جذاب و خنده دار بود!
مخصوصا شخصيت تاتيانا كه خيلي دوست داشتنيه...
اسكار هم همينطور...
من يه جا خوندم (تو تاپيك ويكتوريا) كه پنه لوپه هم توش بازي ميكنه. درسته؟!

shaghayegh N 02-25-2010 06:45 PM

آره تاتیانا خیلی جذاب و شیرینه....
آره پنه لوپه بازی میکنه منشی تاتیاناست اسمش نیکله
مه مه هم بازی میکرد که اوایل سریال مرد!!
فرانکو هم بازی میکنه
همینطور زن جرونیمو سیلویا....
فقط اینجا جای ویکتوریا خالیه!!!

ساقي 02-25-2010 07:09 PM

تاريخ تکرار ميشود..... :d
اين ويکتوريا خودش کم بود همسايهاش هم اومد :d
شقايق جان اسم تاپيکو ويرايش کن يه e بزار بجاي a
اين سريالهاي کلمبيائي ملت و گذاشته سر کار

shaghayegh N 02-25-2010 07:35 PM

ساقی عزیز مثل اینکه دلت خیلی پره ها!!!!:d:d
دلت میاد در باره ویکتوریا اینجوری بگی؟؟؟؟
عزیزمممممممممممممه!
مرسی عزیزم که اشتباهمو گفتی:)

amir_shield 02-25-2010 07:45 PM

با سلام میگم کسی خبر نداره سزیال همسایه ها چند قسمته؟؟؟
با تشکر

shaghayegh N 02-25-2010 11:02 PM

سلام امیر عزیز
نه نمیدونم والا
فهمیدم حتما شمارو در جریان میزارم

LP Girl 02-26-2010 02:29 AM

بحث در باره سریال همسایه ها Caracol TV
 
نقل قول:

با سلام میگم کسی خبر نداره سزیال همسایه ها چند قسمته؟؟؟
با تشکر
يه شناسنامه مختصر:

نام: Vecinos (همسايه ها)
ژانر: كمدي
آهنگ: Soy el que baila
زبان: اسپانيايي
نمايش اول: در شبكه Caracol TV
زمان انتشار و پخش: September 1, 2008 (2008-09-01) – October 13, 2009
تعداد اپيزودها: 120
مدت زمان: 1 ساعت

amir_shield 02-26-2010 09:26 AM

با تشکر از شادی خانوم بابت اطلاعات خوبشون.. پس حالا حلاها ادامه داره...ولی بچه ها کلا سریالهای کلمبیائی به نظرم خیلی قشنگن و اصلا دیدم نسبت به این کشور عوض شد. اما از سریالهای کره ای زیاد خوشم نمیاد..
با تشکر

shaghayegh N 02-26-2010 11:24 AM

وایییی مرسی شادی جونم چه اطلاعاتی.......
ای ولا:)
پس 120 قسمته چقدر عالییییییی
هرچند که حدس میزدم زیاد باشه چون جریانات زیادی اتفاق میفته که خیلی جالبن
آره منم از سریالهای کلمبیایی یا کلا تو این تیپی(مثل همین همسایه ها و ویکتوریا) خیلی خوشم میاد
سریال کره ایی هم بعضی هاشون قشنگن ولی خب داستاناشون تقریبا یه مدله!!همیشه یا 2تا دختر 1 پسر و میخواد یا 2تا پسر 1 دخترو!!!!!!!
من بین این سریالهای کره ایی که از فارسی 1 پخش شد فقط سامسون و شب به شب و دوست داشتم و نگاه کردم... هرچندققنوسم نگاه کردم اما عین چی پشیمون شدم!!!!!!!

amir_shield 02-26-2010 11:31 AM

سلام. میگم کسی آهنگ اصلی سریال همسایه ها رو نداره اگر آهنگ ساخته شده فارسی 1 رو هم بذارید ممنون میشم... باتشکر

تاتیانا 02-26-2010 02:30 PM

نام سریال : همسایه ها ( Vecinos ) سال تولید : 2008 - ژانر : کمدی - کشور : کلمبیا

بازیگران : Sara Corrales- Flora Martínez - Róbinson Díaz

تاتیانا 02-26-2010 02:35 PM

به نظرم اسکار دوباره برنده میشه
آهنگ های این سریال رو بزارید

shaghayegh N 02-26-2010 09:08 PM

آهنگاشو اگه تونستم گیر بیارم حتما.......
نمیدونم دوباره برنده بشه یا نه اما مهم داستان عشقش با تاتیاناست که خیلی قشنگه:)

Ahoy_eshgh_man 02-27-2010 02:08 AM

من عاشق این سریال شدم این قدر که این بیشرف نازه

یه اعتراف من یه وقتا ویکی رو نمیبینم ولی این رو از دست میدم

120 قسمت میمیریم تا تموم بشه که آخه !!!!!!

مدیر جانا چه خبره این قدر سخت گیری میکنید آخه چرا شما که از صدا سیما هم خشن ترید

همه مزه این بحثا به همین کاراست خوب وگرنه ما همه داریم از تلویزیون میبینیم
میایم اینجا که اون چیزی که تو تلویزیون نیست رو در مورد شخصیتا و داستان سریال بفهمیم آخه بابا

اگرم کسی بخدا به سایت از اون مدل گیرا بده مطمئن باشید کاری به این که چی گذاشتید ندارن
حتی اگه سایت نظر سنجی سازمان ملل متحد در مورد ثبت نوروز به عنوان عید ایرانی هم باشه فیل رو میکنن

...آهو

shokofe 02-27-2010 03:13 PM

سلام این فارسی(1) رسما" منو سر کار گذاشته از زندگی افتادم روز سر کارم یک بچه هم دارم از ساعت 7تا 10 هم باید سریال ها رو ببینم دیگه نزدیک شوهرم منو طلاق بده چون هر چی باشه از آهنگهای تکراری وسریال های خودمون با موضوع های تکراری بهتره ولی اگر یک بار ببینیم معتاد می شیم تازه آخر هفته ها با طنز ها &خانه ی مد&همسر من بی نظیره.فکر می کنید من چه قدر الاف و بی کارم به خدا نه ولی عقلم کمه که اگر یک سریال آبگوشتی هم یک بار ببینم تا آخرش باید برم کممممممممممممممکککککککک چه کار کنم{قیژه}

shaghayegh N 02-27-2010 05:55 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط vahdanialviri (پست 131634)
سلام این فارسی(1) رسما" منو سر کار گذاشته از زندگی افتادم روز سر کارم یک بچه هم دارم از ساعت 7تا 10 هم باید سریال ها رو ببینم دیگه نزدیک شوهرم منو طلاق بده چون هر چی باشه از آهنگهای تکراری وسریال های خودمون با موضوع های تکراری بهتره ولی اگر یک بار ببینیم معتاد می شیم تازه آخر هفته ها با طنز ها &خانه ی مد&همسر من بی نظیره.فکر می کنید من چه قدر الاف و بی کارم به خدا نه ولی عقلم کمه که اگر یک سریال آبگوشتی هم یک بار ببینم تا آخرش باید برم کممممممممممممممکککککککک چه کار کنم{قیژه}

میدونم دوست عزیز چی میگی!!!!
منم همینطوریم البته همه فیلمارو دنبال نمیکنم فقط ویکتوریا و همسایه ها ولی اینم خودش کلی وقت گیره!!
حالا شما بچه هم داری که دیگه کارت سخت تره!
یا باید از دیدن یعضی فیلمها صرفنظر کنی!
یا باید بمونی بالاخره دی وی دیشون بیاد یا واسه دانلود فیلمارو بزارن دانلودشون کنی یا از یوتوب ببینی(لبته اونجا همه فیلما تیکه تیکست!!خیلی خب نمیشه چیزی دید) یا باید پی همه چیزو به تنت بمالی!!!!:d:d
منکه به خاطر این 2 تا سریال گاهی حوصله بیرون رفتن هم ندارم مامانم کلی از دستم شاکیه!!{داش مشتی}

amir_shield 02-28-2010 06:23 PM

با سلام
بچه ها دیشب دیدید خیلی با حال بود فقط به نظرم این کارای سارا تو ماشین اسکار یکم مصنوعی و اغراق بود !!! نظر شما چی هست؟؟؟؟

sepideh2007sh 02-28-2010 07:27 PM

سلام
ممنون از اينكه اين بحث رو باز كرديد

من هم اين سريال رو نگاه ميكنم
اگه ميشه آخرش رو بهم بگي
من هميشه بايد آخر سريال رو بدونم بعد مي تونم با خيال راحت نگاه كنم!!!!!:d

دانه کولانه 02-28-2010 07:59 PM

تمام پست های آقای wwecs به درخواست خودشون از سایت حذف شد.و بعد از اون پستهایی که مربوط به پاسخ به ایشون بود هم از تاپیک حذف کردم.
تشکر.

تاتیانا 02-28-2010 08:14 PM

بزودی منتظر یه عروسی باشید

shaghayegh N 02-28-2010 08:40 PM

آره باحال بود هم دیشب هم امشب حالا باحالترم میشه.....
اغراق که بود منم از این تیکه هاش خوشم نمیاد فقط تیکه های اسکارو تاتیانا!!
ولی خب این زن همسایه همین سارا دوست داره بچه دار بشه اما شوهرش زیر بار نمیره اینم به اسکار رو آورده!!!
سپیده عزیز کسی آخرشو نمیدونه اگه هم بدونه گفتیم نگن حداقل به صورت متن نگن!
شاید عده ایی نخوان آخرشو بدونن
اگه کسی آخرشو میدونه لطفا توی پ خ (پیام خصوصی)به سپیده بگه یا اینکه اگه لینکی از آخرش دارین لطفا بزارین برای دانلود....
من تصمیم گرفتم دنبال آخر این فیلم نگردم!!گفتم اینو دیگه با فیلم برم جلو...
ولی اگه پیدا کردم حتما براتون میزارم..

نقل قول:

بزودی منتظر یه عروسی باشید
;);)
آره من عکسشو دارم!!
خواستم بزارم گفتم الان میگید هی میگه پیش پیش نگید خودش بدتره!!
اینی که تو گفتی باحالتره.....
خماریش بیشتره!!!

shaghayegh N 02-28-2010 08:46 PM

معرفی سایر بازیگران سریال همسایه ها:


آقای گراواسیو: 60 ساله. صاحب شرکت تاکسیرانی که اسکار قبل از بردن بلیط بخت آزمایی در آن کار می کرد. برایش بسیار اهمیت دارد که همه موضوعات شفاف باشد و معتقد است که نباید کار را با دوستی قاطی (درآمیخت) کرد. قلب مهربانی دارد و همیشه مراقب اسکاری است که فکر می کند راهش را در زندگی گم کرده است. از طرفی هم چون پسر روکا است که در گذشته با او رابطه داشته است، احساس خاصی نسبت به او دارد. چون پول زیادی دارد به همسایه ها قرض می دهد. به علاوه هر وقت که اسکار دچار مشکل می شود، گراواسیو به او کمک مالی می کند، غافل از اینکه این خون مشترک آنهاست که آنها را به یکدیگر نزدیک می کند.

آلفونزو ماریا "پوچو" کراس (همسایه): 45 ساله. او از تبار (ثمره) یک خانواده معمولی است*راستش اینو نمی تونیم بگیم چون پدرش یک سناتور و سیاستمدار بوده.، یک مکانیک ساده آلمانی که به خاطر آلمانی بودنش، احساس برتری نسبت دیگران می کند. ترفندها و ارتباطاتش را از پدر مرحومش که یک سناتور و سیاستمدار بود، به ارث برده است. پوچو یک سیاستمدار فاسد است که از نفوذ خودش برای گرفتن قراردادهای بزرگ مملکتی استفاده می کند. اما در حال حاضر از نظر مالی وضع خوبی ندارد چون تحت بازپرسی یک کلاهبرداری است. اما هنوز تظاهر می کند که خیلی ثروتمند است. او حساس می کند هنوز نوجوان است و سعی دارد دختران جوانی مانند تاتا را که می دانند پوچو می تواند از نفوذش برای استخدام آنها در هر کاری که می خواهند، استفاده کند، اغفال می کند. اسکار هم با فهمیدن رازهای پنهان او سعی می کند او را از ساختمان بیرون کند. همسرش سارا بچه می خواهد ولی او نمی خواهد.


سارا کاروس (همسایه): سن نامعلوم. اما به نظر می رسد حول و حوش 40 سال داشته باشد که البته خودش کاملا انکار می کند. سارا می خواهد یک فرزند داشته باشد و به همین خاطر مرتبا پوچو را تحت فشار قرار می دهد. چون مدافع اخلاقیات و رفتارهای خوب است، از اسکار متنفر است هر چند ته قلبش عاشق اسکار است و گرچه موفق نمی شود اما هر بار سعی می کند او را به رختخواب بکشد. سرانجام، در این مورد خاص، سارا از اسکار هوشیارانه تر عمل می کند و او را به دام می اندازد و با استفاده از هر شیوه ای و حتی رشوه دادن او را مجبور می کند معشوق او و مخصوصا پدر فرزندی شود که پوچو حاضر نیست به او بدهد، بشود.


لا "تاتا" کاماچو: مانکن تراز اول، خودنما و زیباست. او چاپلوس و سوء استفاده چی است. معشوقه پاچو و دوست سارا زن اوست. با ورود اسکار، تاتای زبل فرصت را در این میابد که کاری کند همسایه ها دوستش داشته باشند و جبهه ای علیه اسکار تشکیل میدهد و از مخالفان سرسخت او می شود، به شکلی که باعث می شود همسایه ها، اسکار را آزار دهند و دست از سر خودش بردارند. خوب البته با زیاده روی های اسکار، خیلی زود به هدفش می رسد و در نظر همسایگان، انسانی سالم و
بی ضرر جلوه می کند که مورد قبول همگان واقع می شود. از طرفی تاتا به اندازه کافی زیرک هست که بداند نگه داشتن اسکار در ساختمان به نفع اوست چون در غیر اینصورت خودش دوباره هدف حمله و اعتراضات همسایگان خواهد بود.



آلوارو ولز: دست راست رادُلف است و به خاطر شغلش در بنگاه معاملات ملکی، وکیل و معاون حقوقی شرکت، در همه خلاف کاری ها، رادُلف او را همراهی می کند. همکار تاتیاناست و با همدستی موریسو در ساختمان، رادُلف را از کلیه کارهایی که دوست دخترش انجام می دهد، مطلع می کنند. به خاطر عنوان شغلیش در شرکت، گمان می کند که مالک همه دنیاست و جوری با بقیه افراد رفتار می کند که گویی همه فقیرند. او گذشته ای ساده و فقیرانه دارند و با ازدواجش با کلاریتا وارد طبقۀ اجتماعی بالا شده است. به خاطر عقده حقارت و خودکوچک بینی که به واسطه گذشته حقیرانه اش دارد، از قدرتش به خصوص در مورد زیردستانش استفاده و حتی سوء استفاده می کند.


خانم کلاریتا ولز: پشت سر همه بدگویی و در کار همه دخالت می کند. او در مورد زندگی همه، همه چیز را می داند به جز این یک مورد که نمی داند و نباید بداند که همسرش به برنامه های بزرگسالان (18+) معتاد است و به همین دلیل است که او را از خود دور می کند و برایش بهانه می آورد که تا دیروقت کار می کند. خانم کلاریتا از تاتیانا به خاطر اینکه همیشه به علت وجود او، مجبور است منشی رئیس هیات مدیره ساختمان بشود، متنفر است. خانم کلاریتا و لا تاتا دوستان خوبی برای همدیگر و جادوگران بدجنسی برای همسایه ها هستند. او با پسرش آلواریتو که با اسکار دوست می شود و از او دفاع می کند، دچار مشکل می شود.


لیگیا: دانشجوی دانشگاه است. از شهرستان آمده است و در بوگوتا تنها زندگی می کند. چند بار تا حالا رشته تحصیلی خود را تغییر داده و چند ترم هم افتاده است، خانواده و همسایگانش فکر می کنند او دختر با وقار و آرامی است. زیباست و از یک خانواده ثروتمند شهرستانی مزرعه دار و کشاورز می آید. برای اینکه معلوم نشود از کجا آمده حسابی پول در اختیار قرارش داده شده که در یکی از خاصترین محلات بوگوتا زندگی کند. خانواده اش به او افتخار می کنند و گمان می کنند که او دختر نمونه ای است. ذاتا" دختر خوبی است و به اندازه بقیه همسایه ها به اسکار سخت نمی گیرد. او یک رابطه عاطفی با آلواریتو خواهد داشت.


آلواریتو "جونیور" ولز: 18 ساله. پسر خانواده ولز. جوان خوش برخوردی است که برخلاف نظر مادرش رفتار می کند. زمانی که اسکار به ساختمان آنها نقل مکان می کند، با او دوست می شود و در میهانی هایش شرکت می کند. وقتی مادرش به خاطر حمایت از اسکار از خانه بیرونش می کند، در آپارتمان لیگیا یک اتاق اجاره می کند و در آنجا می ماند. او همیشه از لیگیا خوشش می آمده و بعد از یک سری جریانات طولانی موفق می شود که با او رابطه عاطفی برقرار کند. جونیور دوست بی قید و شرط اسکار می شود. اسکار هم به مثل یک پدر به او محبت ها می کند، محبت هایی که خودش هرگز از پدرش ندیده بود. جونیور را به تماشای مسابقه فوتبال می برد، یادش می دهد که چگونه از طریق اینترنت چت کند و در مورد زنان نصحیت هایی به او می کند.

Ahoy_eshgh_man 03-02-2010 09:49 PM

وای که چه قدر این تاتی ماه من یه پست ازعکساش گذاشتم ولی انگار پرید ؟؟؟

امشب پول مامان اسکار رو حساب کرد جیگره خیلی دوست دارم ببینم فردا چی میشه

LP Girl 03-02-2010 10:46 PM

كاربر عزيز، Ahoy_eshgh_man

لطفا قبل از ارسال پست، از پيش نمايش استفاده كنيد.
عكس هاي ارسالي تون مثه سري قبل لود نشدن، در ضمن thumbnail رو هم فراموش نكنيد!

پستتون رو ويرايش كنيد، عكس هارو از سايت مربوطه برداريد، و تو يه آپلود سنتر آپلود و بعد لينكش رو قرار بديد.
imagehost.org آپلود سنتر مناسبيه، thumbnail هم ميده.

امیر عباس انصاری 03-04-2010 02:08 AM

سریال همسایه ها vecinos - بحث و گفتگو درباره سريال همسايه ها
 
نقل قول:

نوشته اصلی توسط shaghayegh N (پست 131033)
دوست عزیز عکسهایی که من گذاشتمو شما پاک کردی خیلی معمولی بود!!! تعجب کردم!!!!!
ولی باشه........
مرسی

سلام
ببخشید که با تاخیر پاسخ میدم دوست عزیز
همین خیلی معمولی بودن عکساش ممکنه برای فروم مشکل آفرین بشه:d
بیزحمت درجه معمولی بودنش رو خیلی بیشتر از خیلی بالا ببرین;);););)
چیزی در حد صداوسیما:)
سپاس

shaghayegh N 03-04-2010 12:32 PM

من عاشق تاتیانام محشره خدایی.....
هم خشگله...هم مهربونه...هم با شخصیته....
هنوزم به نظرم فیلمش جا نیفتاده یعنی حالا کم کم داره جذاب و جذابتر میشه.......
و مطمعنم بیننده هاشم هرروز بیشتر میشه:)

asora 03-04-2010 06:32 PM

سلام اگه میشه آخر شو با پیام خصوصی بهم بگین مرسی بای

shaghayegh N 03-04-2010 07:12 PM

من نمیدونم آخرشو دوست عزیز
بچه ها اگه میدونید لطفا یا با پیام خصوصی بگید یا اینکه لینک دانلود بزارید....
خواهشا متنی نگید آخرشو!!

ARV 03-07-2010 09:15 AM

موضوعه سریال همسایه ها قشنگیه اما سریالو در هر خونه و خونواده ایی نمی شه تماشا کرد با این که سانسور داره اما باز...
می دونم اینا همه به شعور و درک آدما مربوط میشه اما باید یه سری حرمتا هم تو جمع خونواده ها حفظ بشه (مثلا زمانی که دارن سریالو تماشا می کنن ).
باید اینو قبول کرد که همه خونواده ها مثل هم نیستن حالا به هر دلیلی.

look for book 03-08-2010 01:27 AM

من عاشق تاتیانام این سریالو فقط به عشق اون نگاه میکنم و وقتی هم میبینمش غصم میگیره...
به هر حال سریالش قشنگه ممنون.

babak22222 03-08-2010 03:42 AM

دوستان عزیز
فارسی1 با س.ا.ن س.و.ر داستان سریال رو تغییر داده!؟!؟
شما میتونید کل سریال رو از اینجا و بدون کاد ببینید:
همسایه ها


اکنون ساعت 09:57 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)