پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تاپیکهای سریالی (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=160)
-   -   من الان دارم به ....... فکر میکنم تو به چی فکر میکنی؟ همین الان به چی فکر میکنی؟ (http://p30city.net/showthread.php?t=12810)

رزیتا 09-05-2009 02:58 PM

من الان دارم به ....... فکر میکنم تو به چی فکر میکنی؟ همین الان به چی فکر میکنی؟
 
من الان دارم به شام مهمونام فکر میکنم :) خدا به دادشون برسه یه سر پای سیستم یه سر به آشپزخونه چی میشه شام امشب{جشن پتو}
_____________________
تو به چی فکر میکنی؟همین الان

تاري 09-05-2009 03:02 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا2 (پست 55473)
من الان دارم به شام مهمونام فکر میکنم :) خدا به دادشون برسه یه سر پای سیستم یه سر به آشپزخونه چی میشه شام امشب{جشن پتو}
_____________________
تو به چی فکر میکنی؟

من به بيمارستان، مهمونهاي بخت برگشته كه با لبخند و فكر اينكه چه غذاي خوشمزه اي ميخوان بخورن ، كتكهاي ممتد شوهرت، صورت قرمز و عرق كرده تو، و چمدوني كه دم در گذاشتي كه زودتر فلنگو ببندي بري خونه مامانت فكر ميكنم تازه خرج بيمارستان كه خودش يه پروژست

Hiwa 09-05-2009 03:07 PM

من دارم به اون فكر ميكنم، به خودم و به ماشينم كه چند شب پيش تصادف كردم.(خدارو شكر خودم جون سالم به در بردم).

آهاي!
تو به چي فكر ميكني؟؟؟

رزیتا 09-05-2009 03:11 PM

تاری جون ممنون از این همه همدردی و اعتماد به نفسی که بهم دادی :20:
باعث شدی منم همین الان به اون چیزایی که تو فکر میکنی فکر کنم :102:

رزیتا 09-05-2009 03:14 PM

میدونی الان به چی فکر میکنم اینکه هنوز فرصت هست ، مگه نه؟
______________
تو به چی فکر میکنی؟همین الان

تاري 09-05-2009 03:22 PM

هنوز فرصت هست
فرصتي براي ساختن ، سازش و گاه نگاهي به گذشته
هيوا جان ايشا... هميشه سالم باشي بابا
رزيتا جان من پيشنهاد ميكنم تو هم زودتر زنگ بزني به اژانس اتومبيل چون دم افطار خيابونا شلوغه به خونه مامانت نميرسي
چاي چهار تا انگشت از پنج تا انگشت روي صورت ادم (وااااااي چه ترسناكه بلا به دور)

تاري 09-05-2009 03:56 PM

من دارم فكر ميكنم پس اين دلتنگ كجاست كي اين قهوه خونه رو باز ميكنه بابا مرديم از گشنگي

sheida.m 09-05-2009 04:02 PM

دارم به این فکر می کنم که بعضی از فکرا خیلیییی ترسناکن!!:65:

deltang 09-05-2009 04:51 PM

به اينكه دارم مي رم دانشگاه يه استرس خاصي دارم

دانه کولانه 09-05-2009 05:05 PM

به این فکر میکنم اگه این ترم درس فلان و فلان و فلان رو بیفتم ترم بعد درس بهمان و بهمان و بهمان رو بهم میدن یا نه. .
دارم به این فکر میکنم یه ادم به ظاهر باشخصیت چطور میتونه دروغ بگه و هر بار برای واریز کردن پول تبلیغات ما خودش رو به گند بکشه و دروغ بگه
به این فکر میکنم که اگه سرور بگیرم برای سایت چیکار ها میتونم بکنم و چیکار ها نمیتونم بکنم
دوباره یاد دانشگاه و واحدهام میفتم
به این فکر میکنم که ترم پیش چند تا درس سختم مردانه پاس شد اگه این ترمم درس فلان و فلان و فلان هم همونطوری پاس میشد چه صفایی میداد
به زندگی به اینده به کار به اطرافیانم فکر میکنم
به فیلمهایی که ندیده دارم و ندیده ام
به کلاسهایی که میخوام برم و هنوز وقت نشده
به سفر اصفهان و تهران که شاید بعد از امتحانا برم
من اینجوری نیستم ذهنم خالی باشه یا هر از چندگاهی یه فکر توش بیاد
مدام و روز شب هزارتا از اینا توشه و در حال گردشته ...

تاپیک خوبیه مرسی فقط جدی بگیرینش و ججدی بنویسین
هیوا خدا بد نده تصادف کردی ؟ چرا چیزی نگفتی ؟
سلامتی ؟ برو توی فیلون خونه یا .. .در باره ش بگو ...


اکنون ساعت 05:03 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)