پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

مهدی 07-21-2010 05:02 PM

سوگند
 
وقتي تو رو كم دارم سينه اي پُر از غم دارم
وقتي تو رو كم دارم دلم گرفته ماتم دارم
وقتي بمونم تنها،تنها و بي نشونه
تنها به عشق ِ فردا كه برگردي به خونه
وقتي كه نيستي يارم، دنيا برام زندونه
زندون ِ دنيا وقتي، دل بي تو تنها مي مونه
آه سوگند كه دل پشيمونه
آه سوگند قدر ِتو مي دونه
امشب كه دلم غم داره امشب كه تو رو كم داره
امشب كه به تو محتاجم از تو خبري نيست
امشب كه دلم شكسته، چشم به راهت نشسته
بيا كه غير از عشق ِ تو، عشق ِ ِدگري نيست
آه سوگند كه دل پشيمونه
آه سوگند قدر ِتو مي دونه

مهدی 07-21-2010 05:08 PM

ستاره با صدای شادمهر عقیلی
 
دوباره دلم واسه حالته چشمات تنگه
دوباره اين دله ديوونه واست دل تنگه
وقت از تو خوندنه ستاره ي ترانه هام
اسمه تو براي من قشنگترين آهنگه
بي تو يك پرنده ي اسيره بي پروازم
با تو اما مي رسم به قله ي آغازم
اگه تا آخره اين ترانه با من باشي
واسه تو سقفي ازآهنگ و صدا مي سازم
با يه چشمكه دوباره منو زنده كن ستاره
نذار از نفس بيفتم تويي تنها راه چاره
عكسه تو در آر ستاره بي تو شب نوري نداره
اين ترانه تا هميشه تو رو ياده من مياره
تويي كه عشقمو از نگاه من مي خوني
تويي كه تو تپشه ترانه هام مهموني
تويي كه هم نفسه هميشه ي آوازي
تويي كه آخره قصه ي منو مي دوني
اگه كوچه ي صدام يه كوچه ي باريكه
اگه خونه ام بي چراغه چشمه تو تاريكه
مي دونم آخره قصه مي رسي به داده من
لحظه ي يكي شدن تو آينه ها نزديكه

مهدی 07-21-2010 08:48 PM

شادمهر عقيلي (آلبوم مسافر- ترانه پل عاطفه)
 
کوير نشه دلاي ما

مثل بارون شيم بباريم

دستاي احساسمونو

تو دستاي عشق بذاريم

صداي پاي شب داره

تو کوچه پرسه مي زنه

آفتاب بايد طلوع کنه

خورشيد بايد نور بزنه

بايد که آسمونمون

هميشه آبي بمونه

رو تن سبز لحظه ها

خاطره هامون بمونه

اگه هنوز فاصله ها

خط سياهه بين ما

بايد پل عاطفه شه

دست سپيدِ دل ما


کوير نشه دلاي ما

مثل بارون شيم بباريم

دستاي احساسمونو

تو دستاي عشق بذاريم

صداي پاي شب داره

تو کوچه پرسه مي زنه

آفتاب بايد طلوع کنه

خورشيد بايد نور بزنه


بايد که آسمونمون

هميشه آبي بمونه

رو تن سبز لحظه ها

خاطره هامون بمونه

اگه هنوز فاصله ها

خط سياهه بين ما

بايد پل عاطفه شه

دست سپيدِ دل ما

بايد که آسمونمون

هميشه آبي بمونه

رو تن سبز لحظه ها

خاطره هامون بمونه

اگه هنوز فاصله ها

خط سياهه بين ما

بايد پل عاطفه شه

دست سپيدِ دل ما

Omid7 07-22-2010 02:34 AM


دل زود باورم را به کرشمه ای ربودی
چو نیاز ما فزون شد تو بناز خود قزودی

به هم الفتی گرفتیم ولی رمیدی از ما
من و دل همان که بودیم و تو آن نه ای که بودی

من از آن کشم ندامت که ترا نیازمودم
تو چرا ز من گریزی که وفایم آزمودی

ز درون بود خروشم ولی از لب خموشم
نه حکایتی شنیدی نه شکایتی شندودی

چمن از تو خرم ای اشک روان که جویباری
خجل از تو چشمه ای چشم رهی که زنده رودی


< رهي معيري >

مهدی 07-22-2010 11:08 AM

کوچ
 
اگر یک شب تو را در خواب بینُم ، به دریا نقشی از مهتاب بینُم
دوباره بینُمت خندون بیایی ، دوباره سینه رو بی تاب بینُم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ، زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ، که دوران جدایی دیر بگذشت

اگر یک شب تو برگردی دوباره ، به گیسویت می افشونُم ستاره
نمی دونی مگر ای نازنینُم دلُم هر روز وشب در انتظاره
بیا بار سفر بندیم از این دشت ، زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ، که دوران جدایی دیر بگذشت

به تو گویُم بیا ای نازنینُم ، که با مژگون ز پایت خار چینُم
گلِ عمر منو باد خزون برد ، گل ناز منی ، داغت نبینم
آه ، گل عمر منو باد خزون برد ، گل ناز منی ، داغت نبینم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ، زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ، که دوران جدایی دیر بگذشت

به تو گویُم بیا ای نازنینُم ، که با مژگون ز پایت خار چینُم
گلِ عمر منو باد خزون برد ، گل ناز منی ، داغت نبینم
آه ، گل عمر منو باد خزون برد ، گل ناز منی ، داغت نبینم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ، زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ، که دوران جدایی دیر بگذشت

اگر یک شب تو را در خواب بینُم ، به دریا نقشی از مهتاب بینُم
دوباره بینُمت خندون بیایی ، دوباره سینه رو بی تاب بینُم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ، زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ، که دوران جدایی دیر بگذشت


مهدی 07-22-2010 11:37 AM

شعر بسیار زیبای رنگین کمان - با صدای محمد عیوضی
 
مثل یک رنگین کمون هفت رنگ
سرگذشت زندگیمون رنگ رنگ
ای صمیمی ای قدیمی ای همقطار
در دل شب شبنم عشقی بکار
شهر شب با مردم چشمک زنش
غصه هامو ریخته توی دامنش
ازدحام کوچه های بی کسی
پر شده از یک بغل دلواپسی
این منم دلواپس بود و نبود
از غم ای کاشها چشمم کبود
تا به کی از آرزوهامون جدا
با تو هستم با تو مستم ای خدا
غنچه عشقم همیشه باز باز
جانمازم تشنه راز و نیاز
هم زبونی ها اگه شیرین تره
هم دلی از هم زبونی بهتره



مهدی 07-22-2010 04:19 PM

ماهی مسعود فردمنش
 
با تو چه زندگی هائی که تو رویاهام نداشتم
تک وتنها بودم اما تو را تنها نمیذاشتم

یه دفعه ماهی شدی
کنار چشمه دیدمت
گفتم به هر قیمتی هست
به دریاها نمیدمت
تنگ بلور آوردم
تو را به خونه بردم
دور سرت بگردم
همش نگات میکردم
تنگ بلور آوردم
تو را به خونه بردم

جلوی چشام میشستی
چشاتو برام میشُستی
میشُستی خوابت نگیره
میگفتی اینجا دلگیره
میگفتی مگه اسیرم
اگه نرم میمیرم

با عشق نگات میکردم
کفشاتو پات میکردم
شونه میکردم موهاتو
میزدم بالا ابروهاتو
قربون صدقت میرفتم
تا لب دریای بزرگ
به بدرقت میرفتم
قربون صدقت میرفتم
تا لب دریای بزرگ
به بدرقت میرفتم

حتی من به آرزوهات تو را آخر میرسوندم
میرسیدی تو من اما آرزو به دل میموندم

دنیا را ماتم میگرفت
از غصه گریم میگرفت
خوب که میدیدی داغونم
میگفتی پیشت میمونم
خوب که میدیدی داغونم
میگفتی پیشت میمونم
تنگ بلور آوردم
تو را به خونه بردم
دور سرت بگردم
همش نگات میکردم
تنگ بلور آوردم
تو را به خونه بردم
دور سرت بگردم
همش نگات میکردم

مهدی 07-23-2010 12:50 AM

******تو دیگه داغونم نکن ******
 
من خیلی داغونم گلم تو دیگه داغونم نکن
من خیلی از تو بترم تکیه به شونه هام نکن
برو که وقتش بری برو که خیلی دل خورم
برو برو حتی تو رو دست خدا نمی سپارم
با بی خیالی من و نسوزون حالا که میری
نشو پشیمون
مگه نگفتی دوستم نداری چرا نمیری تنهام بزاری
دلم با جمله هات آروم نمی شه
برو دیگه برو واسه همیشه
اگه می گی واسط فرقی نداره
چرا چشمای تو بارونی می شه
دلم می خواست بازم طاقت بیارم
بازم هر چی که شود به روت نیارم
ولی حالا که حرف رفتن افتاد
برو دیگه باهات کاری ندارم
برو که وقتش بری برو که خیلی دل خورم
برو برو حتی تو رو دست خدا نمی سپارم
با بی خیالی من و نسوزون حالا که میری
نشو پشیمون
مگه نگفتی دوستم نداری چرا نمیری تنهام بزاری

مهدی 07-23-2010 01:01 AM

نام او
 
وقتی که خاکم می کنن ، بهش بگین پیشم نیاد
بگید که رفت مسافرت ، بگین شماره ای نداد

یه جور بگین که آخرش ، از حرفاتون هول نکنه
طاقت ندارم ببینم ، به قبر من نگاه کنه

دونه به دونه عکسامو بردارید آتیش بزنید
هر چی که خاطره دارم ، برید و از بیخ بکنید

نذارید از اسم منم یه کلمه جا بمونه
نمی خوام هیچ وقت تنمو ، توی گورم بلرزونه

برو آتیش به قلب من نزن ، بذار نگاهت از یادم بره
بذار واسه همیشه قلب من ، چال بشه با من کلی خاطره

برو نمی خوام ببینی ، خونه ی من خالی شده
همدم من به جای تو ، ریگای پوشالی شده

اونکه می گفت می مُرد برات ، دیدی راس راسی مرُد
رفت و همه خاطرشم ، به خاطرت برداشت و برد

بهش بگین نشست به پات ، بهش بگین نیومدی
بهش بگین دوسِت داره ، با اینکه قیدشو زدی

نشونیه قبر منو ، بهش ندین خوب می دونم
میاد جای همیشگی ، سر قرار تو رودخونه

می خوام رو سنگ قبرم این باشه
طلوعی که خیلی غم انگیز بود
قشنگ ترین خاطره ی عمرم
غروبی که خیلی دل انگیز بود

مجنونم و دلزده از لیلیا
خیلی دلم گرفته از خیلیا....



شاعر : ؟ همتی



natanaeil 07-23-2010 01:38 AM


رفتي و رفتن تو آتش نهاد بر دار
از کاروان چه ماند جز آتشي به منزل
آتش به جانم افکند شوق لقاي دلدار
از دست رفت صبرم اي ناقه پاي بردار
اي ساربان خدا را پيوسته متصل ساز
ديوار را به شبگير شبگير را به ديوار
در کيش عشق بازان راحت روا نباشد
اي ديده اشک ميريز اي سينه باش افگار
ما عاشقان مستي سر را ز پا نداريم
اين نکته ها بگيريم بر مردمان هوشيار
در راه عشق اگر سر بر جاي پا نهاديم
بر ما مگير نکته ما را ز دست مگذار
در فال ما نيايد جز عاشقي و مستي
در کار ما بهايي کرد استخاره صدبار



اکنون ساعت 12:27 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)