پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   بازیگران خارجی (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=81)
-   -   این خانم را می شناسید؟ (http://p30city.net/showthread.php?t=28298)

مهدی 09-06-2010 12:34 PM

این خانم را می شناسید؟
 



.



.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.


.


.


.



.


.


.


.


.


.


.


.


.


.



.


.


.


.



.


.


.


.


.


.


.


.



.


.


.


.


.

































.
.


حالا شناختید؟

تصویر اول مربوط به سال ۲۰۰۳


تصویر دوم مربوط به سال ۱۹۸۳ است.

آیاکو کوبایاشی - اوشین



امیر عباس انصاری 09-06-2010 12:40 PM

http://wiki.d-addicts.com/static/ima...hin-banner.jpg

به یاد برنج و تربچه!!!
http://img2.ak.crunchyroll.com/i/spi...8c40_large.jpg

http://www.nhk.or.jp/digitalmuseum/n...ages/p50-c.jpg

امیر عباس انصاری 09-06-2010 12:41 PM

يادي از سريال سالهاي دور از خانه (اوشين)+ موزيك متن
یکی از دوستان چندی پیش از ژاپن، دی‌وی‌دی سری کامل مجموعه تلویزیونی اُشین را برایم آورد. ۲۹۷ قسمت حدوداً پانزده دقیقه‌ای روی چهار دی‌وی‌دی. از همان روز مشتاقانه شروع کردم به دیدن سریال اما چند قسمتی طول کشید که به لهجه خاص مردم استان یاماگاتا در منطقه توهوکو که شخصیت اصلی داستان اهل آنجاست عادت کنم.



شگفت آن که موضوع این سریال بازگشت به گذشته و مرور خاطرات دور است و برای من که هنگام پخش سریال در ایران با نام “سال‌های دور از خانه” شش ساله بودم، تمام قسمت‌های سریال، خاطرات کودکی را زنده می‌کرد.

روزی با التماس از مادر خواستم برایم برنج و تربچه درست کند و گریه که چرا مادر اُشین برنج و تربچه می‌پزد ولی ما این غذا را نداریم. عصر که از بازی برگشتم روی بخاری که با نفت کوپنی روشن بود، یک قابلمه کوچک برنج و تربچه بود. چند قاشق بیشتر از آن کته را که تکه‌های تربچه داشت نتوانستم بخورم و داد و بیداد که این چرا بدمزه است و مادر اُشین برنج و تربچه به آن خوشمزگی درست می‌کند.

سال‌ها بعد در ژاپن دستگیرم شد که برنج و تربچه خانواده اُشین هم به همان بدمزگی برنج و تربچه ما بوده و حتی به مراتب بدتر. برنج و تربچه (دایکُن مشی) قوت غالب کشاورزان فقیر ژاپنی در دورانی بوده که بیشتر محصول مزارع و شالی‌زارها، به اربابان زمین‌دار می‌رسید و کشاورزان سهمی ناچیز از آن داشتند.
شناسنامه سریال

* نام اصلی مجموعه: اُشین (Oshin)
* ژانر: درام انسانی
* نویسنده فیلم‌نامه: هاشیدا سوگاکو
* کارگردانی: گروه هشت نفره کارگردانان
* تولید کننده: تلویزیون ملی ژاپن (NHK) با همکاری بنیاد ژاپن
* زمان پخش در ژاپن: از آوریل ۱۹۸۳ تا مارس ۱۹۸۴

مرور داستان

اُشین حکایت زن ثروتمند ۸۰ ساله‌ای است که در روز افتتاح هفدهمین شعبه از فروشگاه‌های زنجیره‌ای خود، به دلایلی نامعلوم برای همه، از خانه فرار می‌کند و سفری طولانی را در سراسر ژاپن آغاز می‌کند. اندکی بعد نوه بیست ساله‌اش به او می‌پیوندد و شنونده داستان زندگی اُشین می‌شود.

اُشین دلیل ترک خانه را چنین شرح می‌دهد که به اعتقاد او فرزندانش حریص و طماع بار آمده اند و منافع خود را بر حقوق همه ارجح می‌دانند و برای گسترش کسب و کار خود دست به هر کاری می‌زنند و او کنجکاو شده است که بداند در تربیت فرزندانش چه اشتباهی مرتکب شده. این سؤال برای اُشین به این پرسش بزرگ‌تر می‌انجامد که به طور کلی در طول دوران زندگی چه اشتباهاتی مرتکب شده و چه تصمیمات نادرستی گرفته است.

در جای جای داستان این جمله را از اُشین می‌شنویم که “اگر آن کار را نمی‌کردم زندگی طور دیگری رقم می‌خورد”. او به همراه نوه‌اش به تمام جاهایی که زمانی در آن زندگی کرده سفر می‌کند و تمام خاطرات گذشته‌اش را از تولد تا آن روز مرور می‌کند.

او برای نوه‌اش شرح می‌دهد که چگونه وقتی در سال ۱۹۰۷ هفت ساله بوده با اجبار خانواده از روستای کوچکشان برای یک سال پرستاری از بچه در قبال یک کیسه برنج به شهر فرستاده می‌شود. در آنجا وقتی به او تهمت دزدی می‌زنند فرار می‌کند و در برف و یخ اسیر می‌شود. جوانی او را نجات می‌دهد و تا آب شدن برف‌ها از او مراقبت می‌کند. این جوان که سرباز ارتش ژاپن در چین بوده و به خاطر نفرت از جنگ از ارتش فرار کرده و تحت تعقیب است، اُشین هفت ساله را با مفاهیمی مثل جنگ، برابری و عدالت آشنا می‌کند.

اُشین پس از بازگشت به خانه، دوباره برای پرستاری از بچه به خانواده‌ای برنج فروش فرستاده می‌شود که با اعضای آن رابطه‌ای دوستانه برقرار می‌کند. در این سال‌ها برای اولین و آخرین بار عاشق می‌شود و مرد مورد علاقه‌اش جوان کمونیستی است که رویای اتحاد کشاورزان در مقابل زمین‌داران را در سر دارد.

ارتباط او با این جوان سبب می‌شود سال‌ها برچسب کمونیست بودن روی اُشین بماند و مردم او را “یکی از قرمزها”، (عنوانی که به کمونیست‌ها می‌دادند) بدانند. پس از ناکام ماندن این عشق، خانواده برنج فروش را ترک می‌کند و در سن ۱۶ سالگی به خانه بازمی‌گردد. اما این بار پدر می‌خواهد او را برای پول بیشتر وادار به کارهای پست کند. اُشین بار دیگر از خانه فرار می‌کند تا در توکیو شغل آرایش‌گری پیشه کند. در آنجا با همسر آینده‌اش ریوزو تانوکورا (Ryuzo Tanokura) آشنا می‌شود و با او که پسر خانواده‌ای ملاک و متمول است و شغل تجارت پارچه دارد ازدواج می‌کند. خوشبختی اُشین اما دیری نمی‌پاید و زلزله ویران‌گر سال ۱۹۲۳ توکیو تمام هستی آن‌ها را نابود می‌کند.

اُشین به همراه همسرش رهسپار زادگاه ریوزو می‌شوند تا با خانواده او زندگی کنند. در آنجا خانواده همسر، مخصوصاً مادر همسرش چنان با بدرفتاری عرصه را بر او تنگ می‌کنند که پس از چندین سال رنج و عذاب به همراه فرزندش، همسر و خانواده همسرش را ترک می‌کند و برای ساختن آینده خود و فرزندش به تنهایی مشغول کار می‌شود. پس از امتحان کردن مشاغلی مثل رستوران‌داری، آشپزی و حتی دوره گردی و ماهی فروشی، سرانجام به موفقیت دست می‌یابد و این‌بار با کمک همسرش مغازه‌ای کوچک راه‌ می‌اندازد، که به تأسیس فروشگاه‌های زنجیره‌ای تانوکورا می‌انجامد.
اُشین در ژاپن

† داستان اُشین بر اساس زندگی واقعی مادر آقای کازوئو وادا (Kazuo Wada) صاحب فروشگاه‌های زنجیره‌ای یائوهان (Yaohan) نوشته شده است که با سختی بسیار سرمایه تأسیس فروشگاه را فراهم کرد تا پسرش با گسترش آن یکی از بزرگ‌ترین فروشگاه‌های ژاپن را راه‌اندازی کند.

† اُشین نماد زن شکست ناپذیر و سخت‌کوش ژاپنی است. سریال در ژاپن با استقبال بی‌نظیری روبه‌رو شد و تحسین مخاطبان را برانگیخت. در ژاپن هنگام صحبت در مورد سخت‌کوشی و استقامت بسیار به نام اُشین اشاره می‌شود. یکی از کشتی‌گیران سومو (Sumo) در ژاپن، وقتی علی‌رغم ابتلا به دیابت برای کسب بالاترین درجه کشتی سومو (یوکوزوناyokozuna ) مبارزه می‌کرد نام خود را به “اُشین یوکوزونا” تغییر داد تا عزم راسخ خود برای شکست نخوردن را به رخ همه بکشد.

† در اواخر دهه ۱۹۸۰ که مشکل اقتصاد حبابی معیشت ژاپنی ها را دچار سختی کرده بود، برخی خانواده‌ها به خوردن برنج و تربچه روی آوردند که از این پدیده به کنایه با عنوان “رژیم اُشین” یاد شد. در آن سال‌ها پل مشهوری هم روی رودخانه موگامی (Mogami) به نام” اُشین” تغییر نام یافت.

† در یک نظرسنجی که تلویزیون ژاپن حین پخش سریال انجام داد بسیاری از بیننده‌ها با پخش اُشین در خارج از کشور مخالف بودند. زیرا به عقیده آن‌ها، این سریال تصویر ناخوشایندی از اختلاف طبقاتی، ظلم و بی‌عدالتی و فقر در ژاپن را به نمایش می‌گذاشت و ممکن بود تصویر مردم دنیا از ژاپن را مخدوش کند. اما پخش سریال در ۵۲ کشور دنیا در سال‌های آتی، عکس این مسأله را ثابت کرد. این مجموعه بدون شک، به بیشتر مردم دنیا که تصورشان از ژاپن صرفاً از روی وسایل الکتریکی، خودروهای ژاپنی و عملکرد ژاپن در جنگ جهانی شکل گرفته بود، درک بهتر و عمیق‌تری از ژاپن و مردم آن داد.

† این مجموعه همزمان با تولید در ژاپن پخش می‌شد. در میانه کار یک بار به خاطر بیماری بازیگر اُشین فیلم‌برداری سریال یک هفته متوقف شد. مسئولان تلویزیون ناچار شدند در آن هفته، مجموعه‌ای مستند را که از پشت صحنه سریال تهیه شده بود پخش کنند.

† در سال ۱۹۸۴، پس از اتمام پخش سریال، انیمیشنی از داستان اُشین تهیه و پخش شد که به دوران کودکی اُشین می‌پرداخت.
اُشین در خاورمیانه

† در حال حاضر بنیاد ژاپن و وزارت امور خارجه ژاپن با همکاری تلویزیون مصر به رایگان در حال تهیه نسخه‌ای از سریال اُشین با زیرنویس عربی برای مردم عراق هستند. این اقدام در قالب برنامه کمک به بازسازی عراق صورت می‌گیرد. به اعتقاد ژاپنی‌ها، پخش این سریال درک مردم عراق از ژاپن را عمیق‌تر خواهد کرد و حس همدردی آنان را بر خواهد انگیخت. همچنین آنان معتقدند که دیدن زندگی یک زن ژاپنی که با وجود مشکلات فراوان به تلاش برای موفقیت ادامه می‌دهد، مردم عراق را در بازسازی کشور خود پس از جنگ تشویق خواهد کرد. پخش قسمت‌های اولیه آُشین در عراق از ماه مبارک رمضان امسال که تعداد بیننده‌های تلویزون به اوج می‌رسد، آغاز شده است.

† سریال اُشین در ایران بدون شک یکی از پدیده‌های به‌یاد‌ماندنی تلویزیون ایران محسوب می‌شود. این سریال در ایران به رکورد بی‌سابقه بیش از ۹۰ درصد بینندگان تلویزیون دست یافت. میانگین نرخ بینندگان سریال در خود ژاپن ۵۲ درصد و حداکثر آن ۶۹ درصد بوده است که در تاریخ تلویزیون ژاپن یک رکورد محسوب می‌شود.

تب اُشین را در ایران هنوز از یاد نبرده‌ایم. مدل موی اُشین، کفش‌های اُشینی، کیف اُشینی، ترب اُشینی لباس‌های دست دوم تاناکورا (تلفظ رایج ایرانی‌ها از “تانوکورا”، نام خانوادگی همسر اُشین) و … اُشین بعد از انقلاب، شاید اولین سریالی باشد که با چنین استقبالی از سوی مخاطبان روبه‌رو شد و تبی فراگیر در جامعه به وجود آورد. هنوز هم برای بسیاری از ایرانیان، اُشین نماد ژاپنی‌‌هاست و خیلی از ایرانی‌ها با دیدن توریست‌‌های ژاپنی، آنان را “اُشین” خطاب می‌کنند.

† یکی از پیامدهای پخش سریال در ایران این بود که پس از پخش، این شایعه بین مردم پیچید که سریال به شدت سانسور شده به طوری که حتی موضوع آن تغیر پیدا کرده. حتی به شوخی گفته می‌شد که اُشینِ بازتولید شده در ایران را دوباره به خود ژاپنی‌ها فروخته اند. اما واقعیت این است که فقط صحنه‌های بسیار معدودی از سریال که در ایران قابل پخش نبوده، از سریال حذف شده است که حجم آن بسیار ناچیز و قابل صرف نظر کردن است. از ترجمه بسیار خوب و دوبله هنرمندانه ایرانی‌ها هم نباید گذشت.

اُشین در سایر نقاط دنیا

† در هنگام پخش سریال اوشین در مصر، قطع مکرر برق، خشم مردم را برانگیخت و به اغتشاشاتی نظیر پرتاب سنگ به سمت اداره برق و آتش زدن پست‌های برق در قاهره انجامید.

† در ویتنام هم اُشین محبوبیت بسیاری پیدا کرد به طوری که کلمه” اُشین” در معنای “خدمتکار زن” وارد زبان ویتنامی شده است.

† در افغانستان هم سریال اُشین با دوبله فارسی‌ای که در ایران انجام شده بود به نمایش در آمد و طرفداران بسیاری پیدا کرد.










Younes 09-06-2010 03:10 PM

راستی شما هم ترب اوشینی دارین؟ اون ترب دراز سفید ها بود. تو شهر ما به ترب اوشینی معروف شده.
سریال خیلی تاثیرگذاری بود تا جایی که یادمه و خیلی هم طولانی. یه جورایی تو فرهنگ ما تاثیر داشته. عجیبه یه سریال می تونه این قدر تاثیر گذار باشه.

دانه کولانه 09-06-2010 03:16 PM

عجیبه مردمی که روزگاری اوشین میدیدن امروز به ات و اشغالای فارسی وان راضین....

مهدی 09-06-2010 03:18 PM

الان همین جومونگ چقدر همه رو طرف فیلمهای کره ایی کشونده
اونموقع اگه وسایل ارتباطی امروزه بود مطمئنن اوشین بیشتر رسوخ میکرد

حتی تو یکی از مصاحبه های اون زمان تو رادیو شنیده بودم که خانمی گفته بود الگوی اون اوشینه!!!


Younes 09-06-2010 03:33 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 183669)
الان همین جومونگ چقدر همه رو طرف فیلمهای کره ایی کشونده
اونموقع اگه وسایل ارتباطی امروزه بود مطمئنن اوشین بیشتر رسوخ میکرد

حتی تو یکی از مصاحبه های اون زمان تو رادیو شنیده بودم که خانمی گفته بود الگوی اون اوشینه!!!


آره اتفاقا منم یادمه. از هر خانومی می پرسیدن الگوت کیه یا می گفت حضرت فاطمه یا حضرت معصومه و ... . از اون خانومه پرسیدن گفت اوشین.:24::24:خیلی با حال بود.

رزیتا 09-06-2010 03:41 PM

چقدر برا این اوشین خانوم اشک که نریختیم
حالا خودمون شدیم یه پا اوشین:21:

SHeRvin 09-06-2010 04:01 PM

یادمه اوشین همش تو زندگیش سختی میکشید ... یه پیرمرد هم بود به اسم اجین

بعد از چند سال لینچان اومد رو دور یادتونه؟

Younes 09-06-2010 06:27 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط jacoooob (پست 183699)
یادمه اوشین همش تو زندگیش سختی میکشید ... یه پیرمرد هم بود به اسم اجین

بعد از چند سال لینچان اومد رو دور یادتونه؟

آره. لینچان. ما رو دیوار های مدرسه مون می نوشتیم لیان شامپو.(یا یه چیزی تو مایه های این)


اکنون ساعت 05:18 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)