پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   شعری زیبادر توصیف طلاق (http://p30city.net/showthread.php?t=22804)

amir ahmadi 03-02-2010 11:23 AM

شعری زیبادر توصیف طلاق
 
مهدی سهیلی شاعر معاصر:
مادر مرو برای خدا پیش ما بمان
از ما جدا مشو
بر قطره های تلخ سرشکم نگاه کن
بنگر به دست کوچک لرزان طفل خویش
از قصه های طلاق و جدایی سخن مگو
از پیش ما مرو
از ما جدا مشو
اشک نیاز را به رخ زرد ما ببین
ما جوجه های تازه رس بی ترانه ایم
برجوجه های غم زده سنگ ستم مزن
ما را به زیر بال نوازش عزیز دار
سامان اشیانه ما را به هم مزن
مادر هراس در دل ما موج می زند

amir ahmadi 03-02-2010 11:28 AM

دستم به دامنت
از قصه های طلاق در این خانه دم مزن
بابا شکسته شیون من در گلوی تو
در پیکرم حکومت بام است و اضطراب
بنگر به خواهرم
کاین طفل خردسال
می لرزد از هراس
می ترسد از طلاق
فریاد التماس مرا گوش کن پدر
ما با وفای مادر خود خو گرفته ایم
مادر بهشت ماست
او نقشبند اتیه و سرنوشت ماست
مادر اگر ز کلبه ی ما پا برون نهی


amir ahmadi 03-02-2010 11:29 AM

فردا چه می شود؟
مائیم و موج و درد
مائیم و روی زرد
مائیم و داستان غم انگیز بی کسی
ما دست التماس به سویت گشوده ایم
شاید ز راه مهر به فریاد ما رسی


amir ahmadi 03-02-2010 11:34 AM

بابا فدای تو
لختی درنگ کن
ما را به چنگ حوادث رها مکن
اندیشه کن پدر
ما را ببین چگونه به پایت فتاده ایم
از خشم در گدر
بی مادری بلست
ما را اسیر فتنه بی مادری مکن
مادر اگر روی شب ما بی ستاره است
در اشیانه ای که بهم انس بسته ایم
ویرانگری مکن
ای نازنین پدر.

amir ahmadi 03-02-2010 11:40 AM

وای مادری که شمع شب افروز خانه ای
از خشم بگذرید
ای جان ما فدای شما اشتی کنید
چنگ طلاق بر سر ما ضجه می زند
لعنت براین طلاق
از بهر ما نه /بهر خدا اشتی کنید
ما کاروان کوچک و همراه بوده ایم
ای اف براین طلاق
کز تند باد او
ناگه چراغ قافله خاموش می شود
وندر شبی سیاه
در شوره زار عمر
هریک زمان به کوره راه می رود غریب
واز یاد روزگار فراموش می شود
مادر مرو برای خدا پیش ما تمان
از ما جدا مشو.

amir ahmadi 03-02-2010 11:46 AM

بر قطره های سرشکم نگاه کن
بنگر به دست کوچک لرزان طفل خویش
از قصه های طلاق و جدایی سخن مگو
از پیش ما مرو
از ما جدا مشو
باباإ فدای تو
لختی درنگ ککن
بی مادری بلاست
ما را اسیر فتنه بی مادری مکن
مادر إ اگر روی شب ما بی ستاره است
در اشیانه ای که به هم انس گرفته ایم
ویرانگری مکن
مادر إ
برای خدا پیش ما بمان
از ما جدا مشو
از پیش ما مرو.

amir ahmadi 03-02-2010 11:51 AM

و جامی:
دید مجنون را یکی صحرا نورد
در میان بادیه بنشسته فرد
ساخته بر ریگ زانگشتان قلم
می زند حرفی به دست خود رقم
گفت ای مجنون شیدا چیست این
می نویسی نامه سوی کیست این
کی به لوح ریگ باقی ماندش
تا کس دیگر پس از تو خواندش.

amir ahmadi 03-02-2010 11:55 AM

گفت شرح حسن لیلی می دهم
خاطر خود را تسلی می دهم
می نگارم نامش اول در قفا
می نویسم نامه عشق و صفا
نیست جز نامی از او در دست من
زان بلندی یافت قدر پست من
عشق بازی می کنم با نام او
می شوم ارام من با یاد او
چون میسر نیست ما را کام او
عشقبازی می کنم با نام او.

amir ahmadi 03-02-2010 01:25 PM

بر قطره های سرشکم نگاه کن
بنگر به دست کوچک لرزان طفل خویش
از قصه های طلاق و جدایی سخن مگو
از پیش ما مرو
از ما جدا مشو
باباإ فدای تو
لختی درنگ ککن
بی مادری بلاست

amir ahmadi 03-03-2010 09:43 AM

منفورترین حلالها نزد خداوند طلاق است.


اکنون ساعت 06:58 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)