پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   مقالات و موضوعات علمی (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=31)
-   -   تفاوت عاشق بودن وكسی را دوست داشتن (http://p30city.net/showthread.php?t=12635)

tabrizi 08-30-2009 03:15 PM

تفاوت عاشق بودن وكسی را دوست داشتن
 
تفاوت عاشق بودن وكسی را دوست داشتن

بین كسی كه عاشق شده است و كسی كه تنها شخصی را دوست دارد تفاوتهایی است .
نكات زیر به شما كمك خواهد كرد تا این تفاوت را درك كنید .
هنگام دیدن كسی كه عاشق او هستید تپش قلب شما زیاد شده و هیجان زده خواهیدشد اما هنگامی كه كسی را می بیند كه آنرا دوست داریداحساس سرور و خوشحالی می كنید.

هنگامی كه عاشق هستید زمستان در نظر شما بهار است ولیكن هنگامیكه كسی رادوست دارید زمستان فقط فصلی زیبا (زمستانی زیبا ) است .

وقتی به كسی كه عاشقش هستید نگاه می كنید خجالت می كشید و لیكن هنگامی كه به كسی كه دوستش دارید می نگرید لبخند خواهید زد .


وقتی كه در كنار معشوقه خود هستید نمی توانید هر آنچه را در زهن دارید بیان كنید اما در مورد كسی كه دوستش دارید شما توانایی آنرا دارید .

در مواجه شدن با كسی كه عاشقش هستید خجالت میكشید و یا حتی دست و پای خودرا گم میكنید اما در مورد فردی كه دوستش دارید راحت تر بوده و توانایی ابراز وجود خواهید داشت .

شما نمی توانید به چشمان كسی كه عاشقش هستید مستقیم و طولانی نگاه كنید (زل بزنید ) اما می توانید در حالیكه لبخندی بر لب دارید مدتها به چشمان فردی كه دوستش دارید نگاه كنید .

وقتی معشوقه ی شما گریه می كند شما نیز گریه خواهید كرد و اما در مورد كسیكه دوستش دارید سعی بر آرام كردن او می كنید .

احساس عاشق بودن و درك آن از طریق نگاه ( دیدن ) است اما درك دوست داشتن بیشتر از طریق شنوایی است ( از طریق ابراز علاقه به صورت كلامی )

شما می توانید یك رابطه ی دوستی را پایان دهید اما هرگز نمیتوانید چشمان خود را بر احساس عاشق بودن ببندید چرا كه حتی اگر اینكار را بكنید عشق همچنان قطره ای در قلب شما و برای همیشه باقی خواهد ماند.
مطالب بالا اگر چه تا حدود زیادی درست است اما به خاطر داشته باشید كه مطلق نیستند و اصولا انسانها و احساسات آنها پیچیده تر از اینگونه تحلیل ها هستند.

دانه کولانه 08-30-2009 03:34 PM

تبریزی عزیزم خودت رو بذار جای من ...
خط اول نوشته ت روش لینکی گذاشتی که اول میره توی یه فروم دیگه بعد از اون فرومه دور میخوره میره به یه وبلاگ دیگه
متن رو هم که خودت تایپ نکردی از جایی برداشت کردی
کپی کردنتم درست و حسابی نبوده همون خط به جای اینکه از اول واژه تقاوت کپی کنی بیاری اینحا تف ! اولشو نیاوردی البته ممنون که تفشو نیاوردی ولی شاید کسی بخونه ندونه اوت یعنی چی !
خب این چه فایده ای داشت تایپی که زدی ؟
حتی نباید لینک میخورد به اون فروم نه تنها لینک خورده بلکه اونجا هم راضی نمیشه میره به یه وبلاگ دیگه هم
خوبه اینجوری رفیق ؟
من خط اول رو ویرایش میکنم
امیدوارم بقیه تاپیکهات چنان خوب باشه که جز تشویق چیزی بهت نگیم...
موفق باشی

tabrizi 08-30-2009 04:36 PM

سلام مرسی که راهنماییم کردی سعی میکنم دیگه تکرار نشه اخ من تازه کارم فعلا:53:
بازم ازتون معذرت می خوام._:2:

دانه کولانه 08-30-2009 07:21 PM

اختیار دارید خوش اومدید به جمع ما
شما قصدتون ارسال اسپم نبوده

سادات 08-30-2009 07:50 PM

تفاوت عاشق بودن ودوست داشتن این است که در عاشقی جایگاه عقل کمرنگ میشود! در عاشقی بی حد ومرز یک نفر ر و دوست داری عشق گفت که دل منزل وماوای من است عشق خندیدکه یاجای تو یا جای من است!!!!!!!!!!!!

deltang 08-30-2009 10:31 PM

ولي به نظرم دوست داشتن خيلي بهتر از عاشق شدنه

Nur3 08-30-2009 11:23 PM


تفاوت عشق و دوست داشتن از دیدگاه دکتر علی شریعتی

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی.
اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال .

عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سر زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نیز هنگام با او اوج می گیرد.

عشق در غالب دل ها ، در شکل ها و رنگهای تقریبا مشابهی متجلی می شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است ،اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش دارد و از روح رنگ می گیرد و چون روح ها بر خلاف غریزه هاهر کدام رنگی و ارتفاعی و بعدی و طعم و عطری ویژه خویش را دارد می توان گفت :
که به شماره هر روحی ، دوست داشتنی هست .

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد ،

اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند و بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست .

عشق ، در هر رنگی و سطحی ، با زیبایی محسوس ، در نهان یا آشکار رابطه دارد . چنانچه شوپنهاور می گوید:

شما بیست سال سن بر سن معشوقتان بیفزائید ، آنگاه تاثیر مستقیم آنرا بر روی احساستان مطالعه کنید .

اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج وجذب زیبایی های روح که زیبایی های محسوس را بگونه ای دیگر می بیند .

عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است ، اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت .

عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است . اگر دوری بطول انجامد ضعیف می شود ، اگر تماس دوام یابد به ابتذال می کشد .
و تنها با بیم و امید و اضطراب و دیدار وپرهیززنده و نیرومند می ماند،

اما دوست داشتن با این حالات نا آشنا است ، دنیایش دنیای دیگری است .

عشق جوششی یک جانبه است . به معشوق نمی اندیشد که کیست یک خود جوششی ذاتی است ، و از ین رو همیشه اشتباه می کند و در انتخاب بسختی می لغزد و یا همواره یکجانبه می ماند و گاه ، میان دو بیگانه نا همانند ، عشقی جرقه می زند و چون در تاریکی است و یکدیگر را نمی بینند ، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو رو شنایی آن ، چهره یکدیگر را می توانند دید و در اینجا است که گاه ، پس جرقه زدن عشق ، عاشق و معشوق که در چهره هم می نگرند ، احساس می کنند که هم را نمی شناسند و بیگانگی و نا آشنا یی پس از عشق درد کوچکی نیست .

اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می بندد و در زیر نور سبز می شود و رشد می کند و ازین رو است که همواره پس از آشنایی پدید می آید ، و در حقیقت در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یکدیگر می خوانند ، و پس از آشنا شدن است که خودمانی می شوند .

دو روح ، نه دو نفر ، که ممکن است دو نفر با هم در عین رو در بایستی ها احساس خودمانی بودن کنند و این حالت بقدری ظریف و فرار است که بسادگی از زیر دست احساس و فهم می گریزد و سپس طعم خویشاوندی و بوی خویشاوندی و گرمای خویشاوندی از سخن و رفتار و آهنگ کلام یکدیگر احساس می شود و از این منزل است که ناگهان ، خودبخود ،دو همسفر به چشم می بینند که به پهندشت بی کرانه مهربانی رسیده اند و آسمان صاف و بی لک دوست داشتن بر بالای سرشان خیمه گسترده است و افقهای روشن و پاک و صمیمی ایمان در برابرشان باز می شود و نسیمی نرم و لطیف همچون روح یک معبد متروک که در محراب پنهانی آن ، خیال راهبی بزرگ نقش بر زمین شده و زمزمه درد آلود نیایش مناره تنها و غریب آنرا بلرزه می آورد .

دوست داشتن هر لحظه پیام الهام های تازه آسمانهای دیگر و سرزمین های دیگر و عطر گلهای مرموز و جانبخش بوستانهای دیگر را بهمراه دارد و خود را ، به مهر و عشوه ای بازیگر و شیرین و شوخ هر لحظه ، بر سر و روی این دو میزند .

عشق ، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست .

اما دوست داشتن ، در اوج معراجش ، از سر حد عقل فراتر می رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می کند و با خود به قله بلند اشراق می برد



سايت پزشكان ايران


Nur3 08-30-2009 11:31 PM





سمیرا_25 09-03-2009 05:13 PM

خیلی عالی بود{پپوله}


اکنون ساعت 05:53 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)