نگاهي به فاصله ها_عکس و سوتی های سریال
نگاهي به سريال فاصله ها |
|
رابطه دختر و پسر از نظر کارگردان سریال "فاصله ها"!
این روزها سریال "فاصله ها" به کارگردانی " حسین سهیلی زاده که بصورت روتین از شبکه سوم سیما در حال پخش است، تاکنون توانسته مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان، اما شاید قضاوت درباره اینکه این سریال تا چه اندازه توانسته در انتقال صحیح مفاهیم اخلاقی،معرفی شخصیت ها، پرداخت صحیح، باور پذیر بودن نقشها و ....موفق باشد کمی زود باشد. اما این نکته را از این سریال به خوبی می توان دریافت که نحوه روابط پسر و دختر و حتی فرزندان با پدر و مادر از دغدغه های اصلی کارگردان بوده است که دیدگاه "حسین سهیلی زاده" کارگردان این سریال در این زمینه نیز قابل توجه است: "در این قصه ما روی رابطه ها دقت زیادی کرده ایم.نمی خواهیم بگوییم ارتباط دختر و پسر یا زن و مرد ارتباط غلطی است، برعکس می خواهیم بگوییم اگر این ارتباط از راه صحیح اتفاق بیفتد، کارآمد هم هست.اصلا نمی شود این دو بخش صحیح و ناصحیح بودن را از هم جدا کرد. سهیلی زاده همچنین در گفتگو با همشهری جوان درباره اینکه چقدر توانسته این پیام را درست نشان بدهد می گوید:ما علی و ریحانه را داریم که در دانشگاه با هم رابطه دارند و رابطه شان صحیح است.از طرف دیگر بیتا و سعید را داریم که در گیر رابطه اشتباهی شده اند.رابطه لیلا و محسن هم رابطه نامشروعی نیست چون وقتی به هم می رسند، قصد دارند مشکلات هم را برطرف کنند... |
گفتگو با با نیما شاهرخ شاهی درباره حضورش در «فاصلهها» و سریال ماه رمضان
http://irupload.ir/images/eejdmtadvfqs50kpmifp.jpg زمانی بود که گروهی از بازیگران که از سینما شروع کرده بودند تمایلی به حضو در تلویزیون نداشتند و کمتر شاهد حضور آنها در تلویزیون بودیم. اما اکنون بازیگران سینما در تلویزیون حضور فعالی دارند. نیما شاهرخشاهی در سینما یک بازیگر باتجربه است که در طول ۸ سال در این عرصه جایگاه خوبی هم پیدا کرده اما حضورش در تلویزیون هم میتواند سرآغازی برای طی کردن مسیر جدیدی در کارنامه حرفهایاش باشد. این شبها او با سریال فاصلهها (حسین سهیلیزاده) مهمان تلویزیون است و درست پس از پایان این سریال و شروع ماه رمضان با مجموعه ملکوت (محمدرضا آهنج) مهمان خانهها خواهد بود. به هر حال همه اینها بهانهای شد برای یک گفتگو… روزی که برای گفتگو با نیما شاهرخشاهی قرار گذاشتیم، سر صحنه مجموعه ملکوت بود و فرصت کوتاهی که گروه برای استراحت داشت، مجالی شد برای پرسشهای ما و جوابهای او. از حضور و نقشی که در مجموعه ملکوت داری برایمان بگو. مجموعه هنوز پخش نشده و توضیح زیادی نمیتوانم بدهم. نقش سامان، نوه حاج فتاح (با بازی محمدرضا شریفینیا) را بازی میکنم که طی داستان دچار یک ارتباط عاطفی میشود و اتفاقاتی در این میان رقم میخورد. ملکوت اولین مجموعه مناسبتی است که در آن حضور داری؟ بله، ولی ۳-۲ مجموعهای هم که در آن بازی داشتهام مجموعههای روتین و تقریبا هر شبی بودند؛ شمسالعماره که به عنوان مهمان حدود یک هفته در آن حضور داشتم، فاصلهها که در حال حاضر پخش میشود و بعد هم مجموعه ملکوت. تا آنجا که میدانم قصه ملکوت ماورایی است. طی سالهای اخیر بخصوص در مجموعههای مناسبتی زیاد از این گونه سوژهها برای ساخت سریال استفاده شده است. فکر میکنی ملکوت چه ویژگی متمایزی نسبت به آثار سالهای اخیر قرار است داشته باشد؟ شاید بهتر باشد راجع به چیزهایی که وجود داشت و مرا برای حضور در این مجموعه به خود جذب کرد صحبت کنیم؛ فیلمنامه خوب، گروه خوب و کارگردانی خوب. تصویربرداری سریال فاصلهها ادامه دارد و شما همزمان در سریال ملکوت هم بازی دارید. این نوع کار کردن سخت نیست؟ ترجیح میدادم که این اتفاق نیفتد، چرا که گریم من در این دو مجموعه یکسان است. صبح یک نقش بازی میکنم و شب یک نقش، ولی الان خوشحالم و به نظرم اتفاق بسیار خوبی بود. دوست داشتم در یک مجموعه مناسبتی کار کنم. از الان هم میتوانم به جرات این قول را بدهم که این مجموعه بهترین سریال ماه رمضان خواهد بود. تداخلی که در ضبط دو مجموعه وجود داشت، سختیهایی را نیز به همراه داشت ولی خوشحالم که بازی در ملکوت را قبول کردم. حرف شما را قبول دارم. مجموعههای ماورایی این سالها زیاد ساخته و پخش شدند، ولی نوع خاص استفاده از پرده کروماکی و جلوههای ویژهای که در این کار استفاده شده، سریال ملکوت را خاص و متمایز میکند. بازی در سینما را با فیلم مکس (سامان مقدم) آغاز کردی. بعد از آن تقریبا همیشه نقشهای منفی را به عهده گرفتی. چه دلیلی باعث شد به سمت این نقشها گرایش پیدا کنی؟ اکنون داریم قسمت ۸ مجموعه ملکوت را تصویربرداری میکنیم. تا حدودی میدانم که قرار است ادامه نقش سامان چگونه باشد، با توجه به این که هنوز فیلمنامه کامل نشده است ولی تا به اینجا سامان را خیلی منفی نمیبینم. سعی من همیشه این بوده که هر نقشی را متفاوت از دیگری بازی کنم، مخصوصا اگر نقش منفی باشد. بعد از این که فیلمنامه را میخوانم، اگر حس کنم که نقش، نقش منفی است، در ذهن خود آن را درجهبندی میکنم. هر نقش منفی برای من ۱۰ درجه دارد که بر حسب نقش میزان منفی بودن را در آن کاراکتر لحاظ میکنم. سعی و تلاشم این است که نقشهای منفیام هیچ کدام شبیه به هم نباشد. این طبیعی است که هیچ کس دوست ندارد نقش اش صد در صد منفی باشد. من هم معمولا با کارگردان صحبت میکنم و نقش را تا جایی پیش میبرم و منفیسازی میکنم که به من جای دفاع هم بدهد. در نوع بازیام به این مساله معتقدم که نقش حتی اگر منفی است، باید جوری ساخته و پرداخته شود که تماشاگر مواقعی هم به او حق بدهد و پیش خودش بگوید شاید شرایط جوری بوده که فلان شخصیت مجبور شده این کار را بکند. من جای دفاع برای نقشم میگذارم، چون از نقشهای کاملا منفی با نمادهای خاص خیلی خوشم نمیآید. به همین دلیل است که مخاطب امروزی نقش یکدست سیاه با تمام عناصر منفی را دیگر نمیپذیرد، چون یک نقش زمانی قابل باور است که مخاطب بتواند نمودی بیرونی و عینی برای آن پیدا کند. این نکته هم مهم است، وقتی یک شخصیت قرار است مثلا در یک مجموعه ۳۰ قسمتی معرفی شود، فرصت برای ارائه زیر و بم شخصیتی او وجود دارد ولی این اتفاق در یک فیلم سینمایی ۹۰ دقیقهای خیلی سختتر میشود چرا که دیگر فرصتی نداریم که بخواهیم وارد جزئیات قبل و بعد آن شخصیت شویم و شاید به قول شما اینجاغلو شخصیتی بیشتر اتفاق میافتد. سامان در سریال ملکوت چقدر با شخصیت ساسان در سریال فاصلهها متفاوت است؟ ساسان شخصیتی خاکستری است ولی سامان به سمت مثبت بودن گرایش بیشتری دارد. با صحبتی که با محمدرضا آهنج، کارگردان سریال «ملکوت» داشتم، به این نتیجه رسیدیم که سامان باید برای سیر به سمت منفی بودن یا منفی شدن روال منطقی و باورپذیری داشته باشد تا بیننده هم بتواند با او ارتباط برقرار کند ولی ساسان فاصلهها به لحاظ سیر اتفاقاتی که بر او حادث شده، از همان ابتدا به بیننده خاکستری معرفی میشود. با توجه به تجربهای که هم در تلویزیون و هم در سینما دارید، چقدر حضورت را در این دو متفاوت و شاید بهتر و برتر از دیگری میبینید؟ نمیخواهم راجع به آسانتر بودن بازی در سینما یا تلویزیون بگویم، چون راحت نمیشود به این سوال جواب داد. اصولا من آدم بیحوصلهای هستم. یکی از دلایلی هم که در سینما فعالیت داشتم، این بود که یک کار در ۳۵ ـ۳۰ روز تمام میشود؛ ولی در سریال حدود ۶ ـ ۵ ماه درگیر هستی، پس برای من مهم است که در چه گروهی دارم کار میکنم. در چند ماه گذشته اتفاقات جالبی برایم افتاد، مثلا طی یک شبانهروز حدود ۱۲ سکانس گرفته شد و من ۱۰ بار تعویض لباس داشتم. این اتفاق سخت مخصوصا در مورد سریالهای روتین بیشتر به چشم میآید. اتفاقی که در سینما میافتد، این است که اگر کاری پیشتولید قوی داشته باشد، طی یکی دو ماه فرصت داری دیالوگهایت را حفظ و بازی کنی. حتی دیالوگها هم در سینما مال خودت است، ولی در سریال میبینی که چند برگه دیالوگ به تو داده میشود و تو فقط زمان محدودی داری، باید آنها را حفظ کنی و جلوی دوربین بروی. تجربه بازی در سریال برای من سختتر بود، اما خب وسوسه عجیبی در من انداخت. من حدود یک هفته در مجموعه شمسالعماره حضور داشتم، ولی دقیقا ۲ روز بعد آن ۲ تا سینمایی پیشنهاد داشتم و ۲ تا سریال. «فاصلهها» با چند قسمت پخش بازخورد خوبی داشته و جدای از همه نقشهایی که در سینما بازی کردم و عقیده دارم بعضی از آنها نقشهای خوبی هم بوده، برایم جالب است که بعد از ۵ الی ۶ قسمت پخش مجموعه فاصلهها، همه در خیابان، مرا به اسم ساسان صدا میزنند. مدتی از سینما و تلویزیون فاصله گرفتید و بازگشتتان به دنیای بازیگری توام شد با همزمانی سریالهای فاصلهها و ملکوت و در سینما هم لج و لجبازی و دموکراسی تو روز روشن. این پرکاری چگونه شکل گرفت؟ اول بهتر است راجع به این صحبت کنیم که چرا نبودم و چرا الان هستم. خیلی وقت بود از این صحبتها نکرده بودم و الان که فرصت خوبی است، میتوانم مفصل حرف بزنم. فیلمهای اول و دومی که بازی کردم هم فیلمهای خوبی بود و هم کارگردانهای خوبی داشت. طی این سالها، مشاورینی داشتم که به من یادآور میشدند چون ورودم با کارگردانهای معروف و خوبی بوده، پس باید دقت بیشتری در انتخاب نقشهایم داشته باشم. بعد از فیلم دایره زنگی خیلی نقشها را رد کردم. آن موقع دلایل خاص خودم را داشتم، اما بعد متوجه شدم دیگر تهیهکنندهها به این فکر نمیکنند که کدام بازیگر کمکارتر یا پرکارتر یا گزیدهکارتر بوده است. الان ملاک حضور و انتخاب بازیگران برای فیلمها و مجموعهها این است که کدام بازیگر روی جلد مطبوعات است. بعد فکر کردم که با کنارهگیری من، خیلی آدمهای دیگری وارد میشوند، بنابراین تصمیم گرفتم فعالیت خودم را دوباره آغاز کنم. شاید قبل از شمسالعماره حدود ۷ تا کار انجام داده بودم، ولی بعد از شمسالعماره تا الان شاید ۲۰ روز تعطیلی هم نداشتم. ۷ تا کار سینمایی انجام دادم و ۲ تا سریال. مقداری حساسیتم را پایین آوردم. این به این معنا نیست که هر کاری را قبول کنم، اما سعیام بر این است که با حضور بجاتر و معقولتر هم تجربه کاریام را بالاتر ببرم و هم میزان پیشنهاداتم بیشتر شود. حضور همزمان یک بازیگر در چند فیلم و سریال میتواند خطرناک هم باشد. همزمانی چند کار باعث میشود بازیگر زیاد دیده شود، اما اگر کارهایش پشت سر هم پخش شود، حضور مستمر او را ثابت میکند. انگار تصمیم دارید در تلویزیون بیشتر فعالیت داشته باشید. بله. برای ۲ سریال دیگر هم قرارداد بستهام که انشاءالله در آنها بازی خواهم کرد. بنابراین میتوان گفت یکسری از ملاکهایت برای انتخاب نقش تغییر کرده است. بله. الان اولین چیزی که برای من مهم است، فیلمنامه خوب است؛ چه در سینما و چه در تلویزیون، چراکه به عقیده من سینما و تلویزیون دارند در یک راستا حرکت میکنند و یک سطح میشوند. الان واقعا سینما دارد در مسیری حرکت میکند که اگر در سال ۷۰ فیلم سینمایی تولید میشود، ۵۰ تای آن در حدی است که من آنها را واقعا نمیپسندم. وقتی در فیلمهایی مانند مکس و دایره زنگی بازی میکنم، نشاندهنده این است که تعریف ویژهای از فیلم کمدی دارم. البته این را هم بگویم پیشتولید طولانی فیلم «۷ دقیقه تا پاییز» شانس حضور در فیلم «درباره الی» را از من گرفت. اگر در این فیلم بازی میکردم حتما مسیر حضورم در سینما تغییر میکرد. البته شما با بازی در فیلم «پارکوی» نشان دادید که به بازی در نقشهایی که روی روانشناختی آنها کار شده باشد، علاقهمند هستید. از پارکوی به بعد، همه نقشهایی که قرار بود فیلمهایش در زمینه وحشت ساخته شود، به من پیشنهاد شد، اما من نخواستم در یک نقش کلیشه شوم. بعد از پارکوی دوست داشتم نقشی به من پیشنهاد شود که خاص باشد و تلفیقی باشد از وحشت و روانشناسی. این اتفاق افتاد و تلهفیلمی به من پیشنهاد شد به نام «یکی از ما» که بشدت نقشم را دوست داشتم و امیدوارم خوب درآمده باشد؛ نقش پسر معتادی که وابستگی به یکسری مواد دارد که وقتی استفاده میکند یک شخصیتی دارد و وقتی استفاده نمیکند شخصیتش دوگانه میشود. راجع به فاصلهها صحبت کنیم و پیامی که همیشه حسین سهیلیزاده خیلی خوب و غیرمستقیم با مجموعههایش به مخاطب میرساند. به نظر من یکسری کارگردانها هستند که مدیوم تلویزیون را خوب میشناسند. معمولا راجع به سریالهای روتین میگویند که از قسمت ۱۰ به بعد به قول معروف جا میافتد، ولی فاصلهها از همان قسمت اول بیننده خودش را پیدا کرد. سال گذشته این اتفاق راجع به دلنوازان هم افتاد و امیدوارم این اتفاق برای فاصلهها هم بیفتد. حسین سهیلیزاده نکات ظریفی را میبیند و میشناسد. تجربه چند ماه کار مستمر در تلویزیون به من ثابت کرد که کارگردانان خوبی در تلویزیون فعال هستند که کارهای ارزشمندی میسازند و من دوست دارم با آنها همکاری داشته باشم. |
|
سوتی های سریال فاصله ها
برای "مرغ پخته" این سئوال پیش میآید که چرا فرم استخدام که چندان مورد نیاز مدیر ارشد یک چنین کارگاهی نیست، اینقدر دم دست و در اصلیترین کشوی میز باشد؟ چرا باید فقط دو فرم استخدام (تاکید میشود فقط دو فرم استخدام) در کشوی میز باشد؟ * * * مشتری خریدش را میکند، از فروشنده (که یا محسن است یا ساسان یا فرهاد) خداحافظی میکند و خارج میشود. البته در همین حین یک نفر (که یا سعید است یا مرضیه یا رضا یا علی) وارد مغازه میشود و گفتگو بین بازیگران شروع میشود. این صحنه بارها و بارها در فاصلهها تکرار و تکرار شد. جالب است که در زمان گفتگوی بازیگران در مغازههای این مجموعه نیز هیچ مشتریای وارد مغازه نمیشود. چگونه است که تا قبل از ورود دوربین به مغازه، مشتریها در رفت و آمد هستند اما به محض آغاز گفتگوی بازیگران دیگر هیچ فردی برای خرید وارد مغازه نمیشود؟ * * * دو مثال ساده بالا نشان میدهد دکوپاژ و میزانسن در فاصلهها مشکل اساسی دارد و صحنهها با کمترین هماهنگی لازم برای فیلمبرداری آماده شدهاند. راستی چرا آرم همه ماشینهای فاصلهها به طرز ناشیانهای از جلوی آنها کنده شدهاند؟ |
سريال «فاصلهها» از قشر مذهبي دفاع نمي كند
دشتي: سريال «فاصلهها» از قشر مذهبي دفاع نمي كند خبرگزاري فارس: مسئول موسسه فرهنگي تحقيقاتي اميرالمومنين (ع) گفت: عمده اشتباه سريال فاصله ها اين است كه قشر مذهبي را به صحنه آورده ولي از اين قشر دفاع خاصي نكرده است. محمدمهدي دشتي امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در قم اظهار داشت: سريال فاصلهها، هرچند به بيان مسائل و مشكلات جوانان با والدين پرداخته است، اما براي مسائل طرح شده پاسخ مناسبي ندارد. وي تصريح كرد: در اين سريال «حاج محسن» نماد فردي مذهبي با سابقه بسيجي و جنگ و نماينده آن جامعه است كه نميتواند با فرزندان خود ارتباط خوب و معقولي برقرار كند. مسئول موسسه فرهنگي تحقيقاتي اميرالمومنين (ع) ابراز كرد: عمده اشتباه اين سريال اين است كه قشر مذهبي را به صحنه آورده ولي از اين قشر دفاع خاصي نكرده است كه اين اقدام ناشايست است. وي ارتباط گيري بين دختر و پسر را از ديگر نقاط ضعف اين سريال برشمرد و افزود: در كنار نمايش كار غير شرعي و اشتباه بايد مضرات يا بد بودن آن را در خلال اين قسمتها نشان داد. دشتي، ارتباط نامناسب پدر و فرزند را از ديگر نقاط ضعف اين سريال عنوان كرد وگفت: ارتباطي كه بين سعيد و پدرش برقرار است در واقع ارتباط موجود بين جوامع غربي است، در حاليكه به جرأت ميتوان گفت كه فقط تعداد بسيار اندكي از فرزندان در جامعه ايراني با والدين خود اينگونه برخورد ميكنند. وي با اشاره به توجيه سازندگان اين سريال گفت: شايد اين گروه در توجيه اين سريال بگويند ما به دنبال بيان واقعيات جامعه و جذب مخاطب هستيم، اما سؤال اين است كه جذب مخاطب به چه قيمتي بايد صورت گيرد؟ مسئول موسسه فرهنگي تحقيقاتي اميرالمومنين (ع) با اشاره به قسمتي از اين سريال در مورد ارتباط «حاج محسن» با «ليلا» و استفاده «سعيد» براي توجيه كار خود گفت: در اين قسمت تنها زير فشار قرار گرفتن پدر توسط پسر بيان شده است و پاسخي به سؤال او كه ارتباط «سعيد» با «بيتا» با ارتباط پدر با «ليلا» چه تفاوتي دارد، داده نشده است. وي با بيان اينكه اين سريال مرز بين حلال و حرام را تبيين نكرده است، اظهار داشت: در اين سريال گفته نشده كه ارتباط بين زن و مرد در چه حد حرام و در چه حدي حلال است. دشتي با بيان اينكه اين سريال در عين دارا بودن نقاط ضعف داراي نقاط قوتي هم هست ابراز داشت: اين سريال برآيند بخشي از جامعه ايراني و واقعيات تلخ جامعه از جمله گسست بين نسلها و خانوادهها را به نمايش گذاشته است. وي افزود: شايد يكي از دلايل جذب مخاطب اين سريال اين باشد كه تمام مسائل و مشكلات جامعه آماري را در يك سريال جمع كرده و به نمايش ميگذارد، در حاليكه در كارها و سريالهاي مشابه تنها به بخشي از اين مسائل توجه ميشد. |
ادعای سرقت هنری سریال "فاصله ها"
یک نویسنده شیرازی اعلام کرد که فیلمنامه سریال فاصله ها که اکنون در حال پخش است اثر وی بوده است. آرزو مهبودی این نویسنده شیرازی و همچنین برگزیده جشنواره جوان ایرانی و جشنواره دفاع مقدس در دیدار با فرماندار شهرستان شیراز در خصوص برداشت بدون اجازه اثر وی توسط یک فیلمنامه نویس گفت: این فیلمنامه را سال 88 در بانک فیلمنامه هنری تهران ثبت و فیلمنامه آن را نیز به بنیاد شهید تهران برای جشنواره فیلمنامه ایثار ارسال کردم که در آنجا به نام من ثبت شده و کد ثبتی آن موجود است. وی افزود: پس از پخش قسمت اول این سریال، از طریق دوستانم متوجه شدم که فیلنامه ام توسط فرد دیگری ارائه شده و در این فیلمنامه حتی اسامی نیز تغییر نکرده است. این نویسنده شیرازی گفت: همان موقع از طریق صدا و سیما پیگیری کردم اما هنوز جواب قانع کننده ای نگرفته ام به نظر می رسد می خواهند تا پایان سریال من را معطل کند تا نتوانم به آن نتیجه ای که می خواهم برسم. نویسنده کتابهای "خانه شیاطین" و "روزهای تلخ" همچنین اذعان کرد: متن اولیه فیلمنامه یک داستان کوتاه بود که با عنوان (برای زهرا) در چند جشنواره کشوری حائز مرتبه شده است. وی ادامه داد: من تا آخر پیگیر شکایتم خواهم بود چون این یک کار غیراخلاقی است و نباید نتیجه زحمت یک نفر برای فرد دیگری لحاظ شود. مهبودی در پایان از حسن توجه فرماندار نسبت به هنرمندان تقدیر کرد و گفت: خوشحالم که فرماندار شیراز پیگیر مسائل و مشکلات هنرمندان است ضمن اینکه تاکنون سابقه نداشته یک مسئول اینقدر به مسائل اهالی فرهنگ و هنر توجه داشته باشد. در ادامه حسین قاسمی فرماندار شیراز ضمن ابراز تاسف از اقدام صورت گرفته اظهار داشت: در صورت صحت و اثبات چنین مسئله ای شخصا موضوع را پیگیری خواهم کرد و اجازه نخواهم داد حق نویسندگان و هنرمندان شیرازی پایمال شود. قاسمی خاطرنشان کرد: در صورت صحت این مسئله اقتباس از فیلمنامه فاصله ها سرقت ادبی و هنری محسوب می شود و ما به طور قطع مسئله را ازطریق مسئولان صدا و سیمای فارس و مرکز پیگیری خواهیم کرد. فرماندار شهرستان شیراز ادامه داد: اگر کپی و برداشت غیر قانونی این فیلمنامه که اثر یک نویسنده شیرازی است اثبات شود به عنوان فرماندارشاکی این اقدام غیراخلاقی خواهم شد. قاسمی در ادامه بخش فرهنگ را بخش مولد و تاثیرگزار دانست و اضافه کرد: بخش فرهنگ بزرگترین تولیدکننده و مولد است، اینکه می گویند فرهنگ مصرف گراست صحیح نیست و باید از فرصتهای فرهنگی بیشتر و بهتر استفاده شود. |
در سریال فاصلهها باز هم جوانان محور هستند. یكی از این جوانها سعید نام دارد كه استخری نقش او را بازی میكند. ساسان دوست اوست كه ایفاگر نقش او شاهرخشاهی است و در این وسط یك دختر هم هست كه... |
پاسخ نویسنده «فاصلهها» به اتهام سرقت فیلمنامه این سریال
«مسعود بهبهانینیا» با توجه به درج خبر ادعای یك نویسنده شیرازی مبنی بر سرقت ادبی فیلمنامه «فاصلهها» از نوشته او، پاسخی را منتشر كرد. در این یادداشت كه نسخهای از آن به خبرگزاری فارس ارسال شده، آمده است: ادعای سرقت ادبی فیلمنامه «فاصلهها» كذب محض و توهم كودكانه است. بیست سالی است برای تلویزیون مینویسم. سریالها و مجموعههای مختلفی چون شركت، خانه پدری، ایستگاه آخر، خاك سرخ، كارآگاهان، نرگس، ترانه مادری و... این آخری هم فاصلهها از میان نوشتههایم تولید و پخش شده است. اغلب این سریالها به دلیل طرح مسائل خانواگی، تربیتی و اجتماعی پر مخاطب و در زمان خودشان بحث برانگیز و حاشیهدار بودهاند اما اتفاق نادری كه برای این آخری یعنی «فاصلهها» افتاده، كمی عجیب و در عین حال جالب است. نویسنده جوانی از شیراز مدعی شده این فیلمنامه متعلق به او بوده و من آن را سرقت كردهام. تا اینجای قضیه هنوز عجیب نیست. گاهی پیش می آید كسی میان نوشته خودش و دیگری شباهتهایی به لحاظ مضمون میبیند. در این نامه آمده است: ادعای سرقت البته یك اتهام است كه باید ثابت شود و قاعدتا اگر مدعی نتواند آن را ثابت كند باید جوابگوی اتهامی كه زده و اعاده حیثیت باشد. اما نكته ی عجیبی كه پیش آمده ورود فرماندار محترم شیراز به قضیه و صدور حكم قبل از اثبات جرم و تهدیدهای ضمنی ایشان است. این موضوع تنها برای من تعجببرانگیز نیست بلكه خود مدعی هم از این اظهار نظر فرماندار به شدت تعجب كرده و گفته «تاكنون سابقه نداشته یك مسئول تا این حد از یك هنرمند حمایت كند». هر چند آقای فرماندار در مصاحبه خود چند بار تكرار كرده كه در صورت اثبات این موضوع چنین و چنان خواهد شد اما نفرمودند در صورت عدم اثبات چه خواهد شد. اقای فرماندار فقط یك سوی قضیه را دیدند و نفرمودند ... و اگر ثابت شود كه این خانم به دروغ چنین ادعایی كرده چگونه می خواهند احقاق حق طرف دیگر را بنمایند. در ادامه میخوانیم: آقای فرماندار، دیروز، دهها سایت و رسانه خبری، مصاحبه شما را با عنوان سرقت ادبی فیلمنامه «فاصلهها» منتشر كردند. صدها و بلكه هزاران نفر مصاحبه شما را خواندند و بعضی از خوانندگان هم یادداشتهایی بر مصاحبه شما نوشتند. سئوال من این است اگر برایتان ثابت شود كه ادعای این جوان واهی و كذب محض است چگونه میخواهید پاسخ این تشویش اذهان و این توهینها را بدهید. آقای فرماندار، متأسفانه مصاحبه شما حكایت از قضاوت و پیشداوری دارد. البته توجه به جوانان وظیفه همه از جمله مسئولان است. حمایت از هنرمندان هم مطلوب و پسندیده است اما تأیید حركت غلط و یاد دادن بیقانونی به جوانان به هیچ روی پذیرفتنی نیست. كاش قبل از مصاحبه از خودتان میپرسیدید این خانم نویسنده چرا بهجای رفتن به مراجع ذیصلاح، سراغ شما آمده است. و كاش قبل از رسانهای كردن ماجرا تماسی با شبكه سه سیما یا روابط عمومی میگرفتید یا حداقل اسم مرا در اینترنت جستجو میكردید تا طرف دعوا را بشناسید و قدری در قضاوت تأمل كنید. حالا به اصل ادعا بپردازیم. این خانم مدعی است داستان كوتاهی به نام، «برای زهرا» دارد كه شباهتی با سریال پنجاه قسمتی من دارد. جهت اطلاع عرض میكنم كه سریال بنده در هزار و پانصد صفحه و در هزار و چهارصد سكانس و در طول یك سال و نیم با نظارت تهیه كننده، كارگردان و ناظر شبكه به نگارش درآمده است. كجای این سریال طولانی با داستان كوتاه ایشان شباهت دارد نمیدانم. چرا كه ایشان علیرغم درخواست مدیر شبكه سه سیما هنوز حتی یك صفحه از فیلمنامه ادعایی خود، ارائه نكرده است. همینجا سئوال میكنم ایشان بجز ادعا، فیلمنامهای هم ارائه دادهاند؟ در این یادداشت آمده است: سریال «فاصلهها» بیش از بیست شخصیت اصلی و فرعی و ده داستان اصلی و فرعی دارد. تفاوت دیدگاههای محسن و سعید و شكاف ارزشی و اعتقادی آنها، داستان دلبستگی سعید و بیتا به هم و خطاهای آنها، داستان دلبستگی محسن و لیلا به هم و گذشته و حال آنها، مقایسه عشق پدر و پسر و تفاوت نگاهها، ماجرای فرهاد و توهم پایان فصل ارزشها، ماجرای اختلاف لیلا و دخترش صبا و قضایای مهران؛ ریحانه و علی، زهره و نیما، ساسان و فرهاد، و دهها قصه فرعی و اصلی دیگر در سریال فاصله هاست. شباهت در كجاست؟ چه چیز قصه كوتاه این خانم شباهت به فیلمنامه مطول من دارد كه چنین گستاخانه اتهام سرقت میزنند و در آشفته بازار رسانههای تشنه خبرهای داغ مظلومنمایی میكنند. حتما آرم فیلمهای كمپانی متروگلدنمایر را به خاطر دارید كه شیری در دایرهای میآید و میغرد. كسی وارد سینما شده بود و به محض دیدن این آرم از سینما بیرون زده بود كه من این فیلم را قبلا دیدهام... در ادامه این نامه آمده است: آقای فرماندار، معمول این است كه در این قبیل موارد و اختلافات، بهجای رسانهای كردن و مصاحبه و ایراد اتهام، جایی مثل خانه سینما یا كسی مثل مدیر شبكه را به عنوان حكم تعیین و طرفین را ملزم به ارائه فیلمنامه ثبت شده خود میكنند و كار داوری و قضاوت را به حكم میسپارند. راه دیگر مراجعه به مراجع قضایی و طرح شكایت و پیگیری قانونی است. حقی كه بنده برای تعقیب مدعی و اعاده حیثیت برای خود قائل هستم. اما بدترین كار قضاوت نسنجیده، پیشداوری و ایراد اتهامهای كذب و واهی است. كاری كه این نویسنده اصرار به انجامش داشته و متاسفانه شما هم با مصاحبه خود روش او را تایید كردهاید. اكنون اتفاقی كه نباید بیفتد افتاده است. همتی كنید و حالا كه به این موضوع ورود كرده اید، كار را تا پایان پیگیری نمایید. به صلاحدید خودتان كس یا كسانی را مامور نمایید تا حصول نتیجه كار را دنبال كنند و نهایتا گزارش كار را همچون همین مصاحبه منعكس نمایید. اولین قدم آن است كه قبل از تمام شدن پخش سریال فاصلهها، یك نسخه از فیلمنامه ثبت شده این مدعی را از او طلب كنید. چیزی كه ایشان تاكنون حتی به درخواست مدیر شبكه ی سه، حاضر به انجامش نبوده است. منتظر میمانم ببینم اگر بر شما كذب بودن ادعای مربوطه ثابت شد باز هم با همین قوت از حق و حقوق نویسندگان هر چند شیرازی نباشند، حمایت میفرمایید. |
اکنون ساعت 10:55 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)