رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین نی حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین اندر دو جهان کرا بود زهرهٔ این مولانا |
رباعي
از کفر و ز اسلام برون صحرائیست ما را به میان آن فضا سودائیست عارف چو بدان رسید سر را بنهد نه کفر و نه اسلام و نه آنجا جائیست مولانا |
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد حدیثم نکته هر محفلی بود |
پس از شکستن این پل،پل غزل،آیا
خطوط رابطه ها نیز بسته خواهد شد؟ |
آفاق را گردیدهام مهر بتان ورزیدهام بسیار خوبان دیدهام اما تو چیز دیگری |
صورتگر نقاش چین رو صورت یارم ببین یا صورتی بر کش چنین یا ترک کن صورتگــــری .. . |
من مست آن میخانهام در دام آن دردانهام در هیچ دامی پر خود ننهاده چون مرغان گرو |
هر که دل بر نیستی خود نهاد در حریم هستی، او تنها شود |
به هر غزل که ستایم تو را ز پرده شعر دلم ز پرده ستاید هزار چندانت |
در خواب ناز بودم شبی
دیدم کسی در میزند در را گشودم روی او دیدم غم است در میزند ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا غم با همه بیگانگی هرشب به من سر میزند |
اکنون ساعت 07:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)