پدرم رفت ولی . . .
پدرم رفت ولی . . . از خدا پرسیدم: معنی بابا چیست ؟ با پدر فرقش چیست ؟ اصلا از ریشه و بن صرفش کن ! ای خدا واژه ی بابا تو بگو نقشش چیست ؟ از خدا پرسیدم: پدرم وقتی رفت لحظه ای از نظرش دختر نازش نگذشت ؟ فکر دردانه نگارش را کرد ؟ دلهره یا عطشی از ته قلبش نگذشت ؟ از خدا پرسیدم: جای بابا چه کسی می گیرد ؟ ای خدا بعد از او گریه ، غم کار من است ؟ التیام دل من کیست خدا ؟ چه کسی پشت و پناه دل بیتاب من است ؟ چه کسی بار غم او ز دلم بردارد ؟ چه کسی روی دلم مرهمی از جنس بشر بگذارد ؟ پاسخم داد خدا گوش کنید: پاسخش محکم بود پاسخش جنس نفس های بهار پاسخش بی غم و بی ماتم بود مردی از جنس شقایق ها را و جدا از همه آدم ها را شعبده ، معجزه ای زیبا را برده از عمق دلم او همه ی دلزدگی ها ، همه سختی ها را او همان یک نفری ست که اندوه مرا دزدیده او همان یک نفری ست که غم هام ازو خشکیده او همان یک نفری ست که خوبیش نگنجد به کلام از همان هاست که عالم به خودش کم دیده معنی بابا را با همین یک نفر او معنا کرد فرق بابا و پدر را خوب بر من فهماند عشق بابا را خوب در دلم نجوا کرد پدرم رفت ولی بابا هست پدرم رفت ولی جای محبت هایش جای هر کوشش بی پروایش جای دلگرمی غم فرسایش در جهانی که به ندرت بتوان مردی یافت یک نفر هست که نامش باباست مثل بابای شماست مثل هر بابایی فکر دردانه بهارش هم هست فکر آینده و هر روز و شب دختر زیبایش هست فکر احساس ظریف گل نازش هم هست پدرم رفت ولی بابا هست . . . بهاره عامل نوغانی |
با عرض تسلیت به شما
تا موقعی که هستند قدرشان را نمی دانیم . اما وقتی که رفتند ما می مانیم ویه عمر خاطرات و پشیمانی |
وای که چقدر این شعر حرف دلم بود
|
پدرم ساغر هستی@
مادرم شبنم گلبرگ حيات پدرم عطر گل ياس بقاست مادرم وسعت دريای گذشت پدرم ساحل زيبای لقاست مادرم آئينه حجب و حيا پدرم جلوه ايمان و رضاست مادرم سنگ صبور دل ما پدرم در همه حال کارگشاست مادرم شهر اميداست و هنر پدرم حاکم پيمان و وفاست مادرم باغ خزان ديده دهر پدرم برسرما مرغ هماست مادرم موی سپيد کرده زحزن پدرم نقش همه خاطره هاست مادرم کوه وقار است و کمال پدرم چشمه جوشان عطاست |
"پدر" سایه ای بود و پناهی بود و نیست شانه ام را تکیه گاهی بود و نیست سخت دلتنگم ، کسی چون من مباد سوگ ، حتی قسمت دشمن مباد گفتنش تلخ است و دیدن تلخ تر " هست " ناگه " نیست " گردد در نظر باورم شد ، این من ناباورم روی دوش خویش او را می برم می برم او را که آورده مرا پاس ایامی که پرورده مرا می برم در خاک مدفونش کنم از حساب خویش بیرونش کنم . . گفتنش تلخ است و دیدن تلخ تر خوش به حالت ، خوش به حالت ای پدر |
نامه دختر شهيد علمدار به پدر شهيدش
بابا مجتبي سلام ان شا ا.. ، خدانگهدار– دخترت سيده زهرا __________________ |
سلام بابا |
سلام اي لاله سرخ واي پدرم که لبيک به نداي رهبر گفتي ودر گلستان انسانيت جا گرفتي وبرمن آموختي که تا جان در بدن دارم بر اسلام ومسلمين فداکار باشم وراه پر افتخار تو را با جديت وتلاش بي امان پي گير باشم سحر برجوئي دوست فرزند شهيد برجوئي دوست |
پدرم، نور چشمانم سلام زهرا فرهادي فرزند شهيد رسول فرهادي |
http://p30city.net/showthread.php?t=11619 _:2:_:2:_:2::17::33::17::20::20::20: |
اکنون ساعت 02:02 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)