نمایش پست تنها
  #24  
قدیمی 01-06-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض مشاهیر ایران

<B>





پرويز دوايي

تاریخ تولد
1314 شمسي


بیوگرافی و زندگینامه



پرويز دوايي متولد 1314 و فارغ التحصيل دانشكده ادبيات دانشگاه تهران در رشته زبان انگليسي است.


تسلط او بر زبان انگليسي موجب شد تا در ترجمه مقاله، متن گفت و گوي فيلم ها براي دوبله فعال باشد.



«راز كيهان»، «در ستايش سريال»، «سيري در سينماي ژاپن»، «فن سناريونويسي»، «فرهنگ واژه هاي سينمايي»، «سينما به روايت هيچكاك» و «بچه هاليوود» ... شماري از آثار ترجمه شده توسط دوايي هستند.



حاصل احاطه او بر زبان فارسي چند داستان كوتاه و انبوهي نقد و مقاله است كه همگي با زباني شيرين نوشته شده است.



«بازگشت يك سوار» نقل خاطرات و واگويي زندگي سينمايي دوايي در دوره كودكي و نوجواني است.


او علاقه خود را به سينما و ادبيات در دهه 1340 و آغاز دهه 1350 با نوشتن مقاله نقد سينمايي و ترجمه مقاله هايي درباره سينما و مشاركت درباره نوشتن فيلمنامه هاي سينمايي مثل «پروانه» يا «قدرت عشق» (ماردوك الخاص و روبرت اكهارت، 1347) و «هنگامه» (ساموئل خاچيكيان، 1347) و فيلم هاي كوتاه مثل «پسر شرقي» (مسعود كيميايي، 1354)، «ملك خورشيد» (علي اكبر صادقي، 1354)، «بهارك» (اسفنديار منفردزاده، 1355) و «لباسي براي عروسي» (عباس كيارستمي، 1355) با شور و شيفتگي كم نظيري نشان داده است.



دوايي نقدهايش را در مجله هاي سياه و سپيد، فردوسي، ستاره سينما، فيلم و هنر سينماي نو، نگين، بامشاد، هنر سينما، فرهنگ و زندگي، رودكي تماشا، فصل نامه فيلم، روشنفكر و سينما مي نوشت و هرگاه كه امضاي پرويز دوايي را نمي خواست، زير نوشته هايش را پ، پيك، پيام، پرويز، پ.د، پيرايه، پرويز شيوايي، پيمان و پندار و پژواك امضا مي كرد.


دوايي دبير جشنواره فيلم كودكان و نوجوانان بود و قبل از آنكه در سال 1351 براي خدمت به كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان منتقل شود كارمند روابط عمومي وزارت دارايي بود.



او آخرين مقاله مطبوعاتي اش را در سال 1353 در مجله سياه و سپيد با عنوان «خداحافظ رفقا» نوشت و سپس براي يك دوره آموزشي به چك و اسلواكي رفت و همان جا ماندگار شد. نخستين نوشته هاي دوايي در مجله ستاره سينما (1333) چاپ شد و تا سالي كه از ايران رفت به طور فعال و پيگير درباره سينما، اهالي سينما و فيلم ها نقد و مقاله نوشت.



او همان قدر كه از فيلم ها و فيلمسازان موسوم به موج نو حمايت مي كرد در قبال سينماي موسوم به روشنفكرانه يا سكوت مي كرد يا به نفي آن مي پرداخت. دوايي به درك و دريافت هاي حسي از فيلم ها و تاثيرهاي احساسي فيلم ها بر بيننده بسيار اهميت مي داد و نقدهايي را كه بر فيلم هاي مورد علاقه اش مي نوشت با لحني شاعرانه و پراحساس مي آميخت. نقد طولاني او بر فيلم «سر گيجه هيچكاك» (در نشريه فيلم، 1341) از اين حيث يك نمونه است و جمله آخرش در نقدي بر فيلم «پستچي» (داريوش مهرجويي، 1351) بسيار روشنگر است؛ جمله اي با اين مضمون كه پستچي فيلم خوبي است، اما نمي توان آنرا دوست داشت.



__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید