نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 01-21-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شعر کودک -اشعار كودكانه

يك و دو و سه
زنگ مدرسه
زود باش كه دير شد
هنگام درسه.
دو و سه و چهار
همه خبردار
بايد كه باشيم
دانا و هشيار.
سه وچهار و پنج
دانش بود گنج
در راه دانش
بايد كه برد رنج.
چار و پنج و شش
شد فصل كوشش
بايد بكوشيم
در راه دانش.
پنج و شش و هفت
فصل تفريح رفت
شد فصل تحصيل
هنگام كار است.
شش و هفت و هشت
تابستان گذشت
دبستان شد باز
آموزش برگشت.
هفت و هشت و نه
دير شده بدو
كتاب را باز كن
حرفش را بشنو.
هشت و نه و ده
مي رويم همره
چه روز خوبي
مدرسه به به!





باز باران با ترانه با گهر های فراوان
میخورد بر بام خانه یادم ارد روز باران
گردش یک روز دیرین،خوب و شیرین
توی جنگل هاى گیلان،کودکی ده ساله بودم
شاد و خرم،نرم و نازک،چست و چابک
با دو پای کودکانه،می دویدم همچو اهو
می پریدم از سر جو،دور می گشتم زخانه
می شنیدم از پرنده،از لب باد وزنده
داستان های نهانی،راز های زندگانی
برق چون شمشیر بران پاره می کرد ابرها را
تندر دیوانه غران،مشت می زد ابرهارا
جنگل از باد گریزان،چرخ ها می زد چو دریا
دانه های گرد باران،پهن می گشتند هر جا
سبزه در زیر درختان،رفته رفته گشت دریا
تود این دریای جوشان،جنگل وارونه پیدا
بس گوارا بود باران! به!چه زیبا بود باران!
می شنیدم اندر این گوهر فشانی،راز های جاودانی
پند های اسمانی،بشنو از من کودک من
پیش چشم مرد فردا،زندگانی خواه تیره،خواه روشن

هست زيبا هست زيبا هست زيبا




خروس چاقو چله
نشسته روي پله
پراش چقدر قشنگه
قشنگو رنگارنگه
قوقولي قوقوش ، قوقولي قوقوش بلنده
بالهاشو هي وا ميكنه ميبنده
يه تاج داره رو كله اش
ناخن داره روپنچه اش
چشمهاي ريزي داره
ناخنهاي تيزي داره
خورشيد كه ميره تو خونه
خروسه دلش ميگيره



__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید