02-22-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شعر
شاعر : عبدالله پشيو
هر روز
بيش تر از ديروز
شعر را دوست مي دارم
زيرا كه شعر
زيبا روي مردديست
هرروز قرار ملاقات مي گذاريم
يا دير مي آيد
يا هرگز نمي آيد.
«صداي راديو و زنگ خيابانها»
انگار اعتصاب كرده بودم
و خيابان ها، دلتنگ
ردپاهايم را تا خانه مي گرفتند و
پياده برمي گشتند
راديو را كه روشن كردم
خيالم با خلاصه اخبار
ستاره ها را مي چيد
انگار در ادامه اخبار بود
كه دهان گرسنگان به كندوي عسل رسيد
اتاقم را ترك كرده بودم
و در پياده روها
انسان و سگ را ديدم
كه در يك بستر داشتند خواب مي ديدند
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|