دستم به دامنت
از قصه های طلاق در این خانه دم مزن
بابا شکسته شیون من در گلوی تو
در پیکرم حکومت بام است و اضطراب
بنگر به خواهرم
کاین طفل خردسال
می لرزد از هراس
می ترسد از طلاق
فریاد التماس مرا گوش کن پدر
ما با وفای مادر خود خو گرفته ایم
مادر بهشت ماست
او نقشبند اتیه و سرنوشت ماست
مادر اگر ز کلبه ی ما پا برون نهی
|