آخرين اخبار اسكار Oscar 2010
«روبان سفيد» در انتظار اسكار
فيلم «روبان سفيد» يكي از نامزدهاي دريافت اسكار در بخش فيلمهاي خارجي به شمار ميرود؛ فيلمي متفاوت كه تاكنون جوايز بينالمللي زيادي را از آن خود كرده است. فيلمي زيبا كه داستان آن در يك روستا ميگذرد. بعضي وقتها اتفاقاتي كه در درون يك دهكده رخ ميدهند عجيب و غريب يا غلط هستند. بهرهگيري از نيروي قهر و فشار ميتواند اوضاع را در چنين مكانهايي از آنچه هست، بدتر كند. انجام اين كارهاي اشتباه ميتواند در آغاز تصادفي باشد. اما به مرور شرايط به جايي ميرود كه همه چيز دستخوش تغيير و تحول ميشود و ديگر نميتوان در ارتباط با آن كاري انجام داد. اين دقيقا همان اتفاقي است كه در درام تلخ روبان سفيد، ساخته ميشائيل هانكه به تصوير كشيده ميشود و قصه فيلم، چنين شرايط سخت و متزلزلي را به نمايش ميگذارد. وقتي اتفاقات ناگواري در دل يك دهكده رخ ميدهد، از آنجا كه اهالي محل خيلي خوب يكديگر را ميشناسند، مجبور ميشوند نگاه دقيقتري به دنياي پيرامون خود بيندازند. در چنين شرايطي اين سوال ساده مطرح ميشود كه مقصر كيست؟ چطور ميشود چنين اتفاقي رخ بدهد؟ طبيعي است كه نميتوان گناه يك مشكل بزرگ را به تنهايي به گردن يك نفر انداخت. در همين ارتباط اين پرسش اساسي (و در عين حال رعبآور) پيش كشيده ميشود كه چگونه ميتوان باور كرد با يك مشت آدم مقصر و گناهكار سروكار داريم؟
تماشاچي روبان سفيد وقتي اين فيلم به پايان ميرسد، شروع به نظريهپردازي ميكند كه چه كسي مقصر ماجراهاي تلخ داخل قصه آن است؛ البته تماشاگران جدي سينما به تماشاي فيلمهاي سرد و سنگيني كه همين يك سري پرسش اساسي را مطرح ميكنند (و با باز گذاشتن پايان فيلم، نتيجه مشخصي را به بيننده ارائه نميكنند) عادت كردهاند و به همين دليل با روبان سفيد مشكلي نخواهند داشت. اما بحث اصلي اين است كه ميشائيل هانكه هيچ وقت قصههاي فيلمهاي خود را ساده برگزار نميكند و به بينندهاش اجازه فرار از مسائل جدي و مهمي را كه مطرح ميكند، نميدهد. او كار خودش را به گونهاي انجام ميدهد كه بينندهاش را كاملا درگير ماجراها و متن قصه ميكند. به اين ترتيب، تماشاچي فقط يك ناظر بيطرف نيست. او مجبور ميشود در روند قصه دخالت كند و همراهي پويا و همهجانبه با آن داشته باشد. در چنين شرايطي، بيننده چه كاري ميتواند انجام دهد؟ او در آغاز ماجرا فكر ميكند با يك قصه ساده و سرراست سروكار دارد. تمام شرايط و احوال هم دلالت بر اين نكته ميكنند. در يك روستاي دور، اتفاقات عجيب و غريبي رخ ميدهد كه توجه اهالي دهكده را به سمت خودش جلب ميكند. اين اتفاقات ناگوار بايد يك سرمنشأ داشته باشند؛ اما آيا ميتوان پذيرفت كه بچههاي كم سن و سال مدرسه دهكده، عامل اصلي اين اتفاقات هولانگيز هستند؟
تماشاچي فيلم در طول قصه در حال ديدن قصه گروهي از آدمهاست كه موجوداتي موجه و مثبت هستند. اتفاقات بدي براي اين آدمهاي خوب ميافتد؛ اما اگر اين آدمها به همان خوبي كه ما فكر ميكنيم نباشند، آن وقت چه؟! اين در حالي است كه هانكه همه چيز را در معرض ديد بيننده قرار نميدهد و از افشاي برخي اطلاعات خودداري ميكند. اين مساله بر رمز و راز ماجرا ميافزايد و نوعي عدم قطعيت به و جود ميآورد. اين فيلمساز در كارهاي قبلي خود هم به همين صورت عمل كرده است.
هانكه با روبان سفيد كه به شيوه سياه و سفيد فيلمبرداري شده تماشاچي را به روزهاي پيش از جنگ جهاني اول ميبرد
براي مثال در فيلم «پنهان» (2005) او، چه كسي آن فيلمهاي محرمانه ويدئويي را از آن خانواده ميگرفت؟ اين نكته حتي وقتي فيلم به پايان خود رسيد، مشخص نشد. در اينجا هم وي به همين شيوه كار خود را انجام داده است. به همين دليل است كه بايد از بيننده فيلم پرسيد، آيا نسبت به اظهارنظر قاطعي كه ميخواهد در ارتباط با فيلم كند، اطمينان كامل دارد؟ حسي كه هانكه در دل فيلم خود جاري ميكند، اين است كه ما در مقام بيننده هيچوقت نميتوانيم نسبت به چيزي مطمئن باشيم و با اطمينان صحبت كنيم.
هانكه با روبان سفيد كه به شيوه سياه و سفيد فيلمبرداري شده، تماشاچي را به روزهاي پيش از جنگ جهاني اول ميبرد. قصه ضد جنگ او براحتي ميتواند تا دوران جنگ جهاني دوم و حتي پس از آن هم امتداد پيدا كند. جامعهاي كه اين قصه را به تصوير (و همچنين به نقد) ميكشد، جامعهاي اقتدارگراست كه در آن بزرگترها حاكميت و تسلط كامل بر همه چيز (و بويژه بچهها) دارند. جامعه قصه فيلم ميتواند جامعهاي در هر گوشه از جهان باشد و نميتوان برايش زمان و مكان خاصي را تعيين كرد. قصه اصلي فيلم سالها پس از آن كه اتفاق افتاده به وسيله معلم مدرسه تعريف ميشود. او تلاش دارد فقط راوي باشد و موضعگيري نكند. او واقعيتها را بيان ميكند و پاسخي براي پرسشها ندارد.
دكتر دهكده اولين كسي است كه زخمي ميشود، بعد يك خانه آتش ميگيرد و كمي بعد، جسد يك بچه پيدا ميشود، كاملا مشخص است كه هر كدام از اين كارها را فرد مستقلي (و نه يك نفر واحد) انجام داده است.
چه كساني اين كارهاي وحشتناك را كردهاند؟ يك جورهايي به كسي مثل شرلوك هلمز نياز است تا واقعيت ماجرا كشف شود؛ اما هانكه به بيننده خود هشدار ميدهد كه خيلي هم شرلوك هلمز بازي در نياورد، زيرا نتيجه و پاسخي كه در پي آن است بشدت هولناك و غيرقابل باور به نظر ميرسد.