دكتر میر جلال الدین کزازی از مترجمان ایرانی، استاد دانشگاه و نویسنده و پژوهشگر ادبیات است. وی مشهور به استفاده از از واژههای سرهٔ پارسی در نوشتهها و گفتار خود است.
ترجمه او از انهاید ویرژیل به فارسی، برنده جایزه کتاب سال شده است و تالیف او، نامه باستان، که تا کنون چهار جلد آن به چاپ رسیده است، حائز رتبه نخستین پژوهشهای بنیادین در جشنواره بین المللی خوارزمی شده است.
زندگینامه:
میر جلال الدین کزازی در دیماه سال ۱۳۲۷ در کرمانشاه در خانوادهای فرهیخته و فرهنگی که بنیانگذار آموزش نوین در این سامان است، چشم به جهان گشود. خوگیری به مطالعه و دلبستگی پرشور به ایران و فرهنگ آن را از پدر به یادگار ستاند. دوره دبستان را در مدرسه آلیانس کرمانشاه گذرانید و از سالیان دانش آموزی با زبان و ادب فرانسوی آشنایی گرفت. سپس دوره دبیرستان را در مدرسه رازی به فرجام آورد و آنگاه برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادب پارسی به تهران رفت و در دانشکده ادبیات فارسی و علوم انسانی دانشگاه تهران دورههای گوناگون آموزشی را سپری کرد و به سال ۱۳۷۰ به اخذ درجه دکتری در این رشته نائل آمد. او از سالیان نوجوانی نوشتن و سرودن را آغاز کرده است و در آن سالیان باهفته نامههای کرمانشاه همکاری داشته و آثار خود را در آنها به چاپ میرسانیده است. او اینک عضو هیات علمی در دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی وابسته به دانشگاه علامه طباطبایی است. او افزون بر زبان فرانسوی که از سالیان خردی با آن آشنایی یافته است، با زبانهای اسپانیایی و آلمانی و انگلیسی نیز آشناست و تا کنون دهها کتاب و نزدیک به صد مقاله نوشته است و در همایشها و بزمهای علمی و فرهنگی بسیار در ایران و کشورهای دیگر سخنرانی کرده است. چندی را نیز در اسپانیا به تدریس ایرانشناسی و زبان پارسی اشتغال داشته است. او گهگاه شعر نیز میسراید و نام هنریاش در شاعری زُروان است.
تألیفات:
زیباشناسی سخن پارسی، (یک جلد: بیان، بدیع، معانی)
پرنیان پندار، (جستارهایی در ادب و فرهنگ)
آب و آیینه، جستارهایی در ادب و فرهنگ
سراچه آوا و رنگ، خاقانیشناسی
دیدار با اژدها
گزیدهای از سرودههای قاجار
از گونهای دیگر
در دریای دری، نگاهی به تاریخ شعر فارسی
مازهای راز (جستارهایی در شاهنامه)
رؤیا، حماسه، اسطوره
ترجمهها:
انهاید اثر ویرژیل
ادیسه اثر هومر
ایلیاد اثر هومر
تلماک اثر فنلون
بهار خسرو (گشت و گذاری در تاریخ و فرهنگ ایران)، نویسنده: پیترو چیتاتی
آتالا و رنه، نویسنده: شاتو بریان
شهر سنگی، نوشته اسماعیل کادره
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !
نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!
چه سنگبارانی...
گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!
" خانه خدا سنگ است "
|