نمایش پست تنها
  #12  
قدیمی 04-19-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض بوی هلهله

بوی هلهله




دست بـهاری بــال سبـز پـنـجـره‌هـا را گــشـود

از راه مـی آیـد، بـبین ! بانوی گل‌های کبود

تا از خـیـال چـشـمها، شوق تماشایش گذشت

پیچید بوی هلهله، بوی خوش اسپند و عود

آه این فرشته کیست؟ این که در حضورش تا ابد

پیـشـانی افـلاکیـان بـر سجده می آید فرود

بـانـوی مـن! امـشب بـرای لحظـه‌هایت، روزگار

شعری حماسی با ردیف بردباری می‌سرود

در بـاغ مـی‌پـیـچـد شبـی بـوی قـدم‌های بهار

بـر تـو هـزاران پـنـجـره، بـانوی دریایی! درود



سروده‌ی: خدیجه پنجی

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید