کلمات محبت آمیز کوتاه وآسان است ، ولی بازتاب آن ها واقعا بی انتهاست .
دیشب در جاده های سکوت درایستگاه عشق هر چه منتظر ماندم کسی برای لمس تنهاییم توقف نکرد و من تنهاتر ازهمیشه به خانه بر گشتم !
هیچ گاه ویترینی نداشته امتا دلم را در آن به نمایش بگذارم ، در قامت یک فروشنده ی دوره گرد عاشق تو شدم ،،عشق مرا می شناسند .
می خوام به سردی شب هامبخندم / می خوام به پوچی فردام بخندم /
وقتی می بینمت با دیگرونی / تو اوج گریه هام می خوام بخندم / می خوام داد برنم تنهای تنهام / می خوام وقتی میگم تنهام بخندم .
ای عزیزم یه چیز میگم که یادت باشه / قول بده که همیشه به یادم باشی ، باشه ؟
می خوام یه چیز بگم ، گرچه دوریم ز هم / نمی ذارم توی دلم ، جا بگیره غصه و غم .
تو طبیبی و من بیمار عشقتو ام ، آیا می توانی مرا درمان کنی ؟ چگونه ؟
از وقتی که رفتی جات خیلی خالیه / نمی تونم توصیف کنم که حالم چه حالیه .
نهادم بر لبت جان و دل فداکردم / گر صد جان دگر داشتم فدایت می کردم .
در سرزمین قلبم خانه ایساختم که پنجره هایش هیچ گاه از دیدنت خسته نمی شدند ، در این خانه همیشه خاطراتم را مرور می کنم ، اگر چه ازت دور شدم ولی حرف های گرمت آرامش بخش دل پر از غم مناست ، نام تو همیشه در ذهنم و یاد تو همیشه در قلبم جاریست . از این روست که تمام خیابان های شهر