08-08-2010
|
|
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال
|
|
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552
4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ترجمهي «بررسي تاريخ تمدن» انتشار يافت
«بررسي تاريخ تمدن» با ترجمهي محمدحسين آريا منتشر شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ترجمهي اين مترجم از تلخيص دورهي 12جلدي تاريخ آرنولد تويينبي با نام «بررسي تاريخ تمدن» از سوي انتشارات اميركبير به چاپ رسيده است.
به گفتهي آريا، تويينبي يك كتاب تاريخي دارد كه اين اثر در زبان انگليسي در دورهي 12جلدي تدوين شده و از اين دورهي 12جلدي، كتابي دوجلدي به نام «بررسي تاريخ تمدن» تلخيص شده كه اخيرا در زبان فارسي منتشر شده است.
او افزود: همچنين از اين اثر تويينبي، نويسندهاي به نام سامرول اثري تلخيصي را تدوين كرده است به نام «بررسي تاريخ» كه ترجمهي آن را هماكنون در دست دارم و اميدوارم تا پايان سال تمام شود.
آريا افزود كه ترجمهي كتاب ديگر اين نويسنده به نام «سفرنامهي تويينبي به دور دنيا» در مرحلهي حروفچيني است كه از سوي نشر اساطير منتشر خواهد شد. اين كتاب گزارشي از كشورهايي است كه نويسنده نزديك به نيم قرن پيش به آنها سفر كرده است. او در اين اثر، گزارشي از تعداد زيادي كشور به دست ميدهد و هركدام را در يك يا دو گفتار شرح ميدهد؛ اما به ايران كه ميرسد، هشت گفتار را اختصاص ميدهد و همچنين در ارائهي گزارشش از هند، هفت گفتار گزارش مينويسد. تويينبي در اين اثر، رويكردي واقعگرايانه دارد و هر كشوري را از منظر يك مورخ ميبيند؛ نه مسافر.
از سويي، پيشتر ترجمهي كتاب «گزيدهي آثار تويينبي» با گردآوري فردريك تاملين از سوي انتشارات اميركبير منتشر شده است.
از ترجمههاي محمدحسين آريا به «تمدن مغربزمين» (دو جلد) نوشتهي اشپيل فوگل، «تمدنهاي عالم» تأليف فيليپ آدلر، «ساندينو» تأليف گئورك سلسر، «گاندي زنداني اميد» جوديت براون، «برخورد آراي مسلمانان و مسيحيان» تأليف مونتگمري وات و «مسلمانان در اروپا» تأليف برنارد لوئيس ميتوان اشاره كرد. او همچنين آثاري را دربارهي زادگاهش با عنوانهاي «لرستان در سفرنامهي سياحان»، «سفرنامهي لرستان و خوزستان» تأليف بارون دوبد و «كوچنشينان لرستان» تأليف مورتنسن منتشر كرده است.
__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|