غربت ديرينه ام را با تو قسمت ميكنم
تا ابد با درد و رنج خويش خلوت ميكنم
رفتي و با رفتنت كاخ دلم ويرانه شد
من در اين ويرانه ها احساس غربت ميكنم
لیلای عزیزم و امیر آقا تسلیت منو هم پذیرا باشید.
واقعا انگار دوباره داغ خودم تازه شد. چیزی ندارم بگم . چیزی نمیتونم بگم . جز اینکه خدا خودش رحیمه و حتما یه روزی آروم تر میشین . لیلا جان میفهمم و درکت میکنم . صبور باش تا بعد....
روزی که طفل زار و نحیفی بُدم زمهر
چون جان خود، مرا تو نگهدار بوده ای
مادر، به راه زندگی من فدا شدی
دایم مرا تو مونس و غمخوار بوده ای
الان تلفنی با امیر آقا صحبت کردم . اشک که امون نداد زیاد صحبت کنم و به خصوص صدای نالان و غم دیده ی لیلا.... فقط بگم که هر دوشون از شما دوستان گلشون تشکر کردن و گفتند انشالله در شادی هاتون شرکت کنند .
خدا این مادر عزیز رو بیامرزه.......