نمایش پست تنها
  #408  
قدیمی 01-19-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

طنز مشروطه


شعر و تصنيف و ترانه يکی از مهم ترين آثار طنزی بود که توسط شاعران انقلابی
مشروطه به صورت های مختلف سروده می شد و به دليل خصوصيت شعر بودن و به آهنگ درآمدندر ابعاد وسيع منتشر می گشت.
اگر بخواهيم دلايلی را برای موفقيت شعر طنز مشروطه در اثرگذاری بر مردم و انقلاب پيدا کنيم، به اين خصوصيات می توانيم توجه کنيم:


شعر طنز مشروطه، زبانی ساده و عاميانه دارد.
شعر طنزمشروطه معمولا آهنگين است.
شعر طنز مشروطه معمولا تعريف اجتماعی و اعتراضی دارد.
شعر طنز مشروطه معمولا از اشکال جديد و تازه ای استفاده کرده است.


گرچه می توان فهرستی بلند از شاعران مشروطه برشمرد، اما شايد آوردن نام افرادی چون عارف قزوينی، سيد اشرف الدين قزوينی( نسيم شمال)، ميرزاده عشقی، ميرزا علی اکبرطاهرزاده صابر(هوپ هوپ)، ميرزا علی اکبرخان دهخدا، ايرج ميرزا، ملک الشعرای بهار،محاسب الملک، اديب الممالک فراهانی، مکرم اصفهانی دربرگيرنده بخش اعظم شعرای دوره مشروطه باشد.


عارف قزوينی


عارف قزوينی از شاعران و تصنيف سرايان دوره مشروطه است که علاوه بر اينکه شاعریبی نظير بود و شايد بتوان گفت که سرود ملی مشروطه، يعنی « ازخون جوانان وطن لاله دميده» او بی ترديد همواره در زبان و ذهن ملت ايران می ماند، به دليل آشنايی اش باموسيقی در اجرای کنسرت های ميهنی نيز شاخص است.
عارف در قزوين به دنيا آمد، به تهران سفر کرد و همزمان با موج انقلاب مشروطه،به سرودن تصنيف و شعر و ترانه پرداخت. ترانه های عارف بلافاصله پس از اينکه سروده می شدند، مانند بمب در فضای اجتماعی کشور منتشر می شد و تمام ايران از آن خبردار میشد.
تصنيف «گريه را به مستی بهانه کردم» را برای اعتراض به دخالت بيگانگان در امورکشور ساخت. و همين باعث شد تا تحت تعقيب قرار بگيرد و بگريزد. وی به دادن کنسرت هايی که بسيار شلوغ می شد و اجرای نمايش هايی که استقبال بسياری را بوجود می آورد،می پرداخت. شايد همين خطر کردن او بود که باعث شد تا ايرج ميرزا، عارفنامه را برايش بسرايد و چنين بگويد که:


بگو آن عامی عارف نما را
تو اين کرم سياست چيست داری؟

که گم کردی تو سوراخ دعا را
چرا پا بر دم افعی گذاری؟


چه خوش گفتی که هر کس گشت بيدار
چرا پس می خری بر خود خطر را
در ايران می رود آخر سر دار
گذاری زير پای خويش سر را....


از آثار برجسته عارف در طنز که شيوه وی را نشان می دهد، شعر «دلاکيه» اوست:


رفت يک شخصی که بتراشد سرش
در بر دلاک از خود خرترش
لنگ بر زير زنخ انداختش
تيغ اندر سنگ روئين آختش
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید