06-07-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هرچیز که خوار آید ، یک روز به کار آید
این مثل را در مورد کسانی گویند که چیزهای ساده را بی ارزش و کم بها می دانند .
روزی یک مرد روستایی با پسرش از ده راه افتادند بروند شهر . مقداری راه که رفتند یک نعل پیدا کردند . مرد روستایی به پسرش گفت : (( نعل را بردار که به کار می خورد . )) پسر جواب داد : (( این نعل آهنی به زحمت برداشتنش نمی ارزد . )) مرد خودش نعل را برداشت و توی جیبش گذاشت وقتی به آبادی وسط راه رسیدند نعل را به یک نعل فروش فروختند و با پولش مقداری گیلاس خریدند و به راه خودشان ادامه دادند تا به صحر ا رسیدند در صحرا آب نبود و پسر داشت از تشنگی هلاک می شد . مرد که جلوتر از پسرش می رفت ، یکی از گیلاسها را به زمین انداخت . پسر دولا شد و گیلاس را از زمین برداشت . ده بیست قدم دیگر که رفتند مرد روستایی دوباره یک دانه گیلاس به زمین انداخت و باز پسرش دانه گیلاس را برداشت و خورد . خلاصه تا به آب و آبادی رسیدند هرچند قدمی که می رفتند مرد یک دانه از گیلاسها را به زمین می انداخت و پسر هم آن را بر میداشت و می خورد . آخر سر مرد روکرد به پسرش و و گفت : (( یادت هست که گفتم آن نعل و بردار ، گفتی به زحمتش نمی ارزد ؟ )) پسر گفت : (( بله یادم هست . )) پدر گفت : (( دیدی که من آن را برداشتم و با پولش گیلاس خریدم ، اما یکجا ندادمت برای اینکه مطلب خوب حالیت بشه . گیلاسها سی و هفت دانه بود و تو سی و هفت بار به خودت زحمت دادی و آنها را از زمین برداشتی ، اما یک بار به خودت زحمت ندادی که نعل را برداری ، بدان هرچیز که خوار آید یک روز به کار آید . ))
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|