نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 09-08-2011
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ويژگي هاي يك مترجم خوب

درباره يك مترجم خوب نظرات زيادي ارائه شده است. در نگاه اول به نظر مي‌رسد كه يك مترجم خوب بايد به دو زبان تسلط كامل داشته باشد اما اين به تنهايي كافي نيست. برخي، علاوه بر تسلط به دو زبان ، بعضي مهارتها و ويژگي‌هاي ديگر را نيز براي مترجم خوب برشمرده­اند. براي نمونه ناباكوف مي­گويد: استعداد نويسندگي مترجم بايد در حدود استعداد كسي باشد كه اثرش را ترجمه مي­كند. نايدا نيز مي‌گويد: كسي كه نتواند اثر قابل ملاحظه‌اي بنويسد بعيد است بتواند اثر قابل ملاحظه‌ي ترجمه كند. يك مترجم خوب بايد مثل يك هنرپيشه خوب به كلمات حيات و حركت ببخشد، مترجم حتماً بايد خودش نويسنده باشد».


اما متأسفانه چنانكه جان دان(John Donne ) مي گويد اكثر مترجمان ما كساني هستند كه چون نمي‌توانند بنويسند به ترجمه روي مي‌آورند.


اتين دوله(Etienne Dollet ) درباره ويژگي‌هاي يك مترجم خوب مي گويد:


- مترجم بايد محتواي متن و قصد نويسنده را بخوبي درك كند.
- مترجم بايد از دانشي وسيع در زبان مبدأ و مقصد برخوردار باشد.
- مترجم بايد از ترجمه لفظ به لفظ كه هم به مفهوم متن اصلي و هم به زيبايي آن لطمه وارد مي كند بپرهيزد.
- مترجم بايد شكل‌هاي گفتاري رايج و متداول در دو زبان را بشناسد و به كار گيرد.
- مترجم بايد از طريق انتخاب و ترتيب مناسب كلمات ، تأثيري همه جانبه و لحني مناسب متن اصلي به ترجمه ببخشد.


According to Newmark , Cicero(106-43 B.C) believed that:
" … a translator must be either an interpreter or a rhetorician and who knows an interpreter's knowledge is not equaled to bilingualism, and that the rhetorician is not only one who looks things superficially but one who sees through things " (Newmark:1981)


فرزانه فرحزاد مي‌گويد: « امروزه بسياري از صاحبنظران بر اين عقيده كه مترجم خوب كسي است كه به زبان مبدأ ( زباني كه از آن ترجمه مي‌شود) و زبان مقصد (زباني كه به آن ترجمه مي‌شود) و موضوع متن مورد ترجمه احاطه داشته باشد».


پيتر نيومارك (1988 ) مي گويد:
"A translator requires a knowledge of literary and non – literary textual criticism, since he has to assess the quality of a text before he decides how to interpret and then translate it. there are differences between literary and technical translation. The technical translator is concerned with content and the literary translator, with form. A technical translation must be literal; a literary translation must be free"

پازارگادي نيز ويژگي‌هاي يك مترجم خوب را 1- تسلط به زبان مادري 2- تسلط به زبان خارجي 3- تشخيص اختلافات دو زبان ذكر مي كند.

ويژگي‌هاي يك ترجمه خوب
Mollanazar (2001) says:
"A good translation is one which conveys the same message accurately , naturally and clearly"
دلي فيتس (Duddly Fits) مي گويد:
"ترجمه خوب عبارت است از نزديك‌ترين معادل در زبان مترجم براي مطلب مورد ترجمه، با حفظ مشخصات متن اصلي تا آنجا كه ظرفيت زبان اول ايجاب كند و عجيب و دور از ذهن ننمايد."


موريس نادو (Maurice Nadeau ) معتقد است:
« يك ترجمه خوب در درجه اول بايد ترجمه گون نباشد، به عبارت ديگر مترجم با سلاست و رواني و حفظ كيفيات متن اصلي آن را به زبان دوم برگرداند"


نورتروپ فراي (Northrop Frye ) مي‌گويد:
" ترجمه خوب آن است كه مفاد متن اصلي را بازگو كند. نوع ديگر ترجمه نيز وجود دارد كه خلق دوباره متن است و بنابراين مي‌‌توان آن را اثري مستقل و جداگانه محسبو ب كرد».


ارنست سميونز (Ernest Simmons ) نيز مي‌گويد:
« ترجمه خوب، ترجمه‌اي است كه مفهوم و پيام متن اصلي را به علاوه فرم ( شكل بيان ) تا سر حد امكان حفظ كرده باشد».


طاهره صفارزاده می گويد یک مترجم خوب آن است که دارای چند ويژگی باشد :
1- مفهوم متن اصلی را برساند .
2- لحن نویسنده در آن حفظ شده باشد .
3- مترجم زبان خاص و متناسب را دريافته باشد . ( سبک )
4- واژگان درست و دقيق را انتخاب کرده باشد .
5- متن ترجمه شده از نظر دستوری با متن اصلی تطابق داشته باشد.
6- در برگرداندن جملات طول کلام نويسنده رعايت شده باشد .
7- به علايم نگارشی و نقطه گذاری توجه شده باشد .

يوجين نايدا ( 1974) می گويد :
«ترجمه خوب ترجمه ای است که در آن مترجم توانسته باشد برای متن زبان مبدا نزديکترين و مصطلح ترين معادل را در زبان مقصد بيابد . در چنين ترجمه ای نخست انتقال درست معنا مهم شمرده می شود و سپس رعايت سبک ».

Dryden ( 1631- 1700) says :
a . the translator must understand the language of the author.
b . the translator must be familiar with the author's thoughts.
c . the translator must look into himself to conform his genius to that of the author's .
d . if the thoughts in the translator's language and those of the author's are identical, then rendering would occur smoothly.
e . if the thoughts in the translator's language and those of the author's are not identical , then redressing is required .

اگر بخواهيم مجموع نظرات گفته شده درمورد يک ترجمه خوب را به شکل خلاصه در آوريم بايد بگوييم که يک ترجمه خوب بايد از دو ويژگی برخوردار باشد :


1- ترجمه خوب بايد دارای دقت / صحت (accuracy) باشد، يعنی ترجمه بايد دقيق باشد و دقيقآ همان معنا ، مفهوم ، سبک و لحنی را داشته باشد که متن اصلی دارد .


2- ترجمه خوب بايد از سلاست و روانی (fluency) برخوردار باشد ، يعنی بايد روان و طبيعی باشد و به اصطلاح جملات آن مصنوعی نبوده و بوی ترجمه نداشته باشد . به عبارت ديگر زمانی که يک گويشور زبان مقصد آن ترجمه را می خواند آن را به عنوان يک نوشته طبيعی در آن زبان قبول داشته باشد .
معمولآ صحت يک ترجمه را يک گويشور زبان مبدإ می تواند بسنجد و روانی يک ترجمه را يک گويشور زبان مقصد تعيين می کند .


تمرين:
در اينجا جملاتی از صاحبنظران در مورد ترجمه نقل شده است . ضمن مطالعه ­ی اين جملات آنها را به فارسی برگردانيد.
-«something new must be added to translations to accommodate for inevitable losses » (Steiner, 1966)
-« some translators , having faced the intolerable atrocities and having been tired of the injustices of their own communities , have found tranquility in translation to keep themselves away from the tormenting currents . Julia Zulawski΄s statement is interesting ; « In 1950, I started translating to run away from our century for a while ». This statement implies that you do not have to satisfy others ΄ curiosities but your own desire is sometimes a priority« (Mac Shane, 1971)


- « the inexperienced young writers can learn from translations carried out by great translators of great writers and thinkers of great eras ». (Mac Shane. 1971)

- « translation of a literary work is as tasteless as a stewed strawberry. (Harry Smith, 1959)
- « Almost all translations are bad ». (Max Eastman)
- « poetry is of so subtle a spirit that in pouring out of one language into another, it will all evaporate ». (Denham)
- « the literal translation is a lie, it is a fake and a fraud » (Burton, 1973)


- « translation is a customs house through which passes, if the custom officials are not alert , more smuggled goods of foreign idioms than through any other linguistic frontier » (Julia Casares , 1956)


- « we must learn to depend not whole on any man's translation. (George Joey, 17th century)


- «A good translation takes us a very long way ». (Goethe, 19th century)
- « Translation is a sin ». (Grant Showerman. 1916)


- « Translation from one language into another is like gazing at a tapestry with the wrong side out » . (Cervantes, 17th century)


- « Poetry cannot be translated ». (Samuel Johnson, 18th century)


- «Translation is like a woman, if it was beautiful, it could not be faithful ».


- « Few readers will get as much out of the originals as they would from a good translation ». (Elsa Gress, 1971)


- « I sometimes suspect that the universe is nothing but a translation from God's original and this is the reason that everything here is topsy- turvy . My cabalist theory is that Almighty trusted Satan to translate his creation and it was published before he could correct it ». (Isaac Bashevis)


- « Translation undresses a literary work, shows it in its true *****ness. An author can fool himself in his own language, but many of his shortcomings become clear to him in another language. Translation tells the bitter truth. It unveils all masks ». (Isaac Bashevis)

__________________

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از GolBarg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید