نمایش پست تنها
  #22  
قدیمی 02-02-2012
مهرگان آواتار ها
مهرگان مهرگان آنلاین نیست.
مدیر تالار انگلیسی
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,577
سپاسها: : 3,750

4,670 سپاس در 1,282 نوشته ایشان در یکماه اخیر
مهرگان به Yahoo ارسال پیام
Smile

نقل قول:
نوشته اصلی توسط Ghazal.banoo نمایش پست ها
[IMG]http://*****************/images/9qv2iz3hzpqy3tian6c.jpg[/IMG]

در کافه


در کافه مردی را دیدم
که با حسرت، تکه ای نان را
مثل شناسنامه
یا عکس عاشقی مرده
تا می زد.

ریچارد براتیگان

-------------------

۷ آوریل۱۹۶۹

امروز

این قدر حالم بد است
که می خواهم شعری بنویسم
مهم نیست این
یا یکی دیگر

ریچارد براتیگان

-------------------

30 سنت، دو کرایه، عشق


وقت سوار شدن به اتوبوس
شدیدن به تو فکر می کردم
۳۰ سنت کرایه را دادم
گفتم: دو نفر!
یادم نبود تنها هستم!

ریچارد براتیگان

-------------------

چوب

مثل درخت
در تاریکی پیر می شویم
و ارواح مان را می بینیم
که لباس های چوبی شان را
عوض می کنند.
فقط چوب
حرف آخر را می زند

ریچارد براتیگان


نقل قول:
نوشته اصلی توسط Ghazal.banoo نمایش پست ها
چقد دلم تنگ شده برا اینجا...
کتابم دست دوستم بود که شهر دیگه ای درس می خونه. تعطیلات برگشته شمال برام آورده : )


چشم هایمان

افتاد
به هم

او با صدایی
سرد تر از
یک پرنده ی مرده
( یا
شاید
دو پرنده مرده بود؟)

گفت

"سلام."

ریچارد براتیگان/.
غزل خانوم
خیلی قشنگ بود
حتما از کاملترین مطالب درباره ریچارد براتیگان هستش، اما من تو گوگل پیدا نکردم اینجا رو، کاش تگ داشته باشه این تاپیک
__________________

ویرایش توسط مهرگان : 02-02-2012 در ساعت 10:05 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مهرگان به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید