نمایش پست تنها
  #66  
قدیمی 04-03-2012
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

همه ی امضاهایی که داشتم تا الان

خدایا تو کجایی که فرشته ها میگن توبه کنم میای پیشم

پر کن آغوشمو از عطر تنت من از این فاصله عاشق نمی شم

باید قلبت را آنقدر از عاطفه لبریز کنی

که اگر روزی افتاد و شکست همه جا عطر گل یاس پراکنده شود

ئرمیسه گاند هه لگر نه وای

له وه یشت ته و ئاگر بگرم

اشک هایت را نگه دار

شاید از شدت تب آتش گرفتم

آسمان بارانیست ...

اما کوچه پس کوچه های دلم سفید شده از برف

نمک می پاشم که آبشان کنم تا یخ نبندم

آه .....زخم هایم


مثل یه ابر که از بارش پیگیر دلش می گیرد

دلم از رفتن بی آمدنت می گیرد


بار دیگر بهار آمد و تو همچنان هم نیامدی از سفر

باید امسال هم بمیرم من سیصد و شصت و پنج روز دیگر


15/01/1391
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از مهبا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید