برای اینکه صدای شکستن دلش شنیده نشود با صدای بلند می خندد
.
.
آنقدر تنهایی را دوست داشت که از سایه خودش هم بیزار بود
.
.
در رقابت عقربه های ساعت با یکدیگر همیشه بازنده چشم من است
.
.
ماهیهای آپارتمان نشین ، در تنگ آب زندگی میکنند
.
.
ماهی ، هیچگاه برای تعطیلات به کنار دریا نمیرود
.
.
ماهی تنها جانوری است که به راستی دل به دریا میزند
.
.
عکس جوانیم را روی آینه چسبانده ام تا گذر زمان را نبینم
.
. با اینهمه خون دلی که خورده ام ، در شگفتم که چرا دراکولا نمیشوم
.
.
چون از زندگی خسته شده بود ، مرخصی گرفت و رفت به جهان دیگر
.
.
بیکاری هم خودش یک کار است ، افسوس که تعطیلی و مرخصی ندارد
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|