خســـــــــــــته ام
وابسته ام نکن
کاش می شد از این شهر و خانه دور شوم
برگردم به خیلی قبل ها
پناه بگیرم
و بغض هایم را پاره کنم
در پناهِ لالایی مادرم و دستهایِ پدرم
دیگه فرقی نمی کند
آسمان آبی باشد یا قهوه ایی
هرچند خواب هایِ روشنی دارم
ولی با همه یِ احساسم
با تمامِ لطافتِ زنانگی ام
می خواهم دور شوم
دورِ
می خواهم تنها باشم
تنهایِ
تنها
...