موضوع: طومار تاریخ
نمایش پست تنها
  #589  
قدیمی 03-28-2015
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

افـشاريه

نادر قلي فرزند امام قلي از قبيله " قرخلو " بود كه شاخه اي از ايل افشار به شمار مي رفت. سقوط اصفهان در سال 1135 ه.ق. بهانه خوبي به دست سركشان داخلي و مدعيان خارجي ايران داد تا هر يك از گوشه اي سر برآوردند و كشور را به هرج و مرج طولاني مبتلا كنند. نادر نيز در راس گروهي كه براي حمايت از حيات و هستي اهل ابيورد فراهم ساخته بود ابتدا در خدمت خان همين منطقه قرار گرفت و پس از ازدواج پياپي با دو دختر او، وارث حكومت محلي كوچك وي شد. آن گاه در سال 1139 ه.ق كه شاهزاده سرگردان صفوي (تهماسب ميرزا) در جستجوي ياران و همراهان فداكاري بود به او پيوست و عزم نجات ايران كرد.
سردار افشار در خلال چهار جنگ پياپي كه با شورشيان افغان داشت توانست سردسته آنان، يعني اشرف و همراهانش را در مناطق مهماندوست دامغان، سردره خوار (نزديك تهران) مورچه خورت اصفهان و زرقان فارس در هم بكوبد. راه را براي استقرار مجدد حكومت صفوي هموار كند. پس از آن در طول چندين نبرد بزرگ و كوچك با تركان عثماني كه بيست سال طول كشيد (به غير از يك مورد) همه جا نادر پيروز بود. وي نيروهاي عثماني را شكست داد و آنان را از خاك ايران تا منتهي اليه درياي سياه و ارمنستان و گرجستان بيرون راند. نيروهاي روسي نيز كه وصيت پتر كبير از اختلافات دروني ايران استفاده كرده بودند با سياست و تدبير عاقلانه وي تمامي خطه شمال و باريكه ساحلي خزر را (از دربند و باكو تا مازندران) تخليه كردند. نادر با بهره گيريهاي به موقع از ضعفهايي كه شاه تهماسب دوم (1145 – 1125 ه.ق.) از خود نشان داد وي را از سلطنت خلع كرد. پس از آن با خلع فرزند خردسال شاه تهماسب دوم يعني عباس سوم از سلطنت خود در شوال سال 1148 ه.ق. با راي و اراده بزرگان، سرداران، ريش سفيدان و روحانيان عاليمرتبه اي كه در دشت مغان گرد آورده بود، سلطنت نشست. اقدامات بعدي او، سركوبي سركشان داخلي در قندهار و ايجاد نظم در سراسر كشور بود. از آنجا كه دولت گوركاني هند جمعي از فراريان افغان را پناه داده بود و به توقعات نادر نيز وقعي نمي نهاد، نادر ناچار شد كه عازم شبه قاره شود. نبرد قطعي ميان فريقين، در منطقه كرنال در 15 ذيعقده سال 1151 ه.ق. (24 فوريه 1739 ه.) روي داد كه به شكست محمد شاه گوركاني انجاميد. نادر به همراه سپاهيان خود وارد دهلي شد پس از ضرب سكه و اعلام انقياد حريف، دگرباره تخت سلطنت را به محمد شاه واگذاشت. پادشاه گوركاني نيز در مقابل آن، مناطق غربي آب اتك و رودخانه سند را به ايران تسليم كرد.
واقعه مهم پاياني سال 1153 ه.ق. لشكر كشي شاه ايران به ماوراءالنهر و تصرف مناطق جنوبي آمودريا (جيحون)‌ بود. ابوالفيض خان (از احفاد چنگيز) به شكست قطعي معترف شد و از سوي نادرشاه حكومت سمر قند و بخارا و آن سوي رودخانه تا صفحات سغد و فرغانه را به دست آورد. اما، ايلبارس خان (والي خوارزم) از در جنگ در آمد و لامحاله جان بر سر دعوي نهاد. بدين سان، خوارزم جايگاه تاريخي خود را بازيافت و صفحات مابين درياچه هاي آرال و مازندران تا حوالي دشت قبچاق قديم، كه با قزاقستان كنوني مطابقت دارد،‌فرمان پذير شدند.
نادر بر اثر اشتباهي كه در تشخيص و داوري در مورد سوء قصد كنندگان به خود مرتكب شد، به فرزند ارشد خود (رضا قلي ميرزا) خشم گرفت و چشمهاي او را كور كرد (1154 ه.ق.). اين فاجعه موجب شد كه اعتدال رواني وي مغشوش شود و وخامت احوالش فزوني يابد. اغتشاشات داخلي لزگيها در داغستان و قيامهاي محلي فارس و گرگان و ديگر نقاط همراه با لجاجتي كه عثمانيها براي رد شرايط پيشنهادي وي نشان مي دادند و از پذيرش مذهب شيعه جعفري به عنوان ركن پنجم اسلام سرباز مي زدند، موجب گرديد كه نادر از لشكركشي به روسيه و استانبول و مناطق ماوراءالنهر منصرف گردد و درگير گرفتاريهاي نفس گير و ايذايي داخلي شود. سرانجام هلاكت وي به دست جمعي از سرداران مقربي انجام گرفت كه همگي بر جان خويش بيمناك بودند. به همين سبب با توطئه هولناكي كه در يازدهم ماه جمادي الثاني سال 1160 در قوچان ترتيب دادند، او را از پاي در آوردند. نادر از فرمانرواياني بود كه براي آخرين بار ايران را به محدوده طبيعي فلات ايران رسانيد و با تدارك كشتيهاي عظيم جنگي، كوشيد تا استيلاي حقوق تاريخي كشور را بر آبهاي شمال و جنوب تثبيت كند. بعد از وی كريم خان زند، شاهرخ افشار، فرزند رضاقلي ميرزا (نواده نادر) و احمد خان ابدالی به قدرت رسیدند.


منابع

1- تاريخ ايران قسمت دوم و سوم، يهدا فرهنگ، سايت خبري تحليلي ايراس، 29 بهمن 1385
2- مهرآبادی، میترا، تاریخ ایران، تاریخ سلسله زیاری، دنیای کتاب، تهران، ۱۳۷۴
3- تاریخ ایران و جهان (۱)، سال دوم آموزش متوسطه، رشتهٔ علوم انسانی، دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتاب‌های درسی ایران، ۱۳۸۱.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید