رزيتا ديروز رفتم دكتر اخه دكتر من جمعه ها هم هست گفت اگه رژيم بگيري دلت كوچيك ميشه ولي نمكت كم ميشه و احتمال داره از ذهنها فراموش بشي به همين خاطر تصميم گرفتم به خاطر بشريت هم كه شده تا اطلاع ثانوي از بي نمك شدنم جلوگيري كنم واي چقد رخوردم نفسم در نمياد لپام گوگ شده
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....
رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......
ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني (تاري)
|