12-03-2009
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267
508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
عاشق شاهزاده
اهلی خراسانی در عاشقی و بدنامی مشهور بود.وقتی به عشق شاهزاده (فریدون حسین میرزا)گرفتار شد و موی ژولیده بر سر گذاشت و غزلی گفت که مطلعش این است:موی ژ.لیده که من بر سر ابتر داردم/سایه دولت عشق است که بر سر داردم . گویند روزی شاهزاده به سیر باغی رفت و غلامی حبشی را که نامش بخت بود بر در باغ گذاشتتا کسی وارد نشود.اهلی به امید دیدار شاهزاده به سوی باغ شتافت اما از عدم مساعدت بخت بار نیافت ناچار جلو باغ نشسته غزلی سرودهبر تخته پاره ای نوشته بر روی اب که وارد باغ می شد رها ساخت .دو بیت این غزل این بود:دو چشمم فرش ان منزل که سازی جلوه گاه انجا /به هر جا پا نهی خواهم که گردم خاک راه انجا /چه خوش بزمی است رنگین مجلس جانان چه سود اما/که نتوان شد سفید از شومی بخت سیاه انجا/.اتفاقا شاهزاده در پای درختی که اب از زیر ان رد می شدنشسته بود و تماشای روانی اب می کرد قاصد امانت گذار اب نامه عاشق ناکام را به معشوق رسانیدشاهزاده پس از خواندن اشعار اهلی را بار داد و مورد نوازش و احترام قرار داد.
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|