نمایش پست تنها
  #33  
قدیمی 07-10-2012
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سلام دوستان
خوشحالم که این تاپیک داره به لطف شما عزیزان جون میگیره

دیشب یه سوتی دادم در حد بنز
رفتم نانوایی سنگکی نون بگیرم
بلند گفتم چهارتا کنجدی برشته لطفا
پولشو دادم.... نوبتم که شد شاطر نونها رو گذاشت جلوم منم سنگهاشو درآوردم دستم گرفتم ببرم بیرون رو میز بیرون بسته بندیش کنم
اتوماتیک دستم یه فعل اضافه ای انجام داد متوجهش نشدم... چیزی تو جیبم جابجا شد

موقع بیرون رفتن از ننونایی دیدم یه دختر نوجوون دنبال من راه افتاده هی میگه اقا آقا وایستا !!!!
برگشتم میگم چیه؟؟ گفت موبایلم... موبایلمو بده!!! کجا میبریش!!!!
منو میگی گفتم کو کجاست
گفت رو میز بود گذاشتی جیبت
دست کردم جیبم گوشی دختره از توش دراومد هاهااااااا
کپ گوشی خودم بود اتوماتیک دستم رفته بود گوشی رو از رو میز کنار نونها برداشته بود گذاشته بود تو جیبم کنار موبایلم به جان خودم!!!!!!!!! هاها
منو میگی کپ زدم دختره هم داره سکته میکنه
حالا دارم گوشی دختره رو پس میدم خیلی دقت کردم اشتباهی گوشی خودمو بهش ندم!!

قسمت جالب ماجرا اینجا بود که همزمان هر دوتامون مسیج هم دریافت کردیم
ایرانسل: مشتری گرامی.... و هردو با هم گفتیم اهههههههههههههههههههههه
و دری وری به ایرانسل گفتیم
دری وری هامون هم شبیه هم بود
مال من به شعور ربط داشت مال اون به ذات!!
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
9 کاربر زیر از امیر عباس انصاری سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید