نمایش پست تنها
  #20  
قدیمی 05-05-2009
haj_amir haj_amir آنلاین نیست.
دوست و کاربر فعال سابق
 
تاریخ عضویت: May 2008
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,217
سپاسها: : 2

122 سپاس در 119 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امروز رفتم اندوسکوپی
پرستار گفت برو اورجانس ازت رگ بگیرم دارو بی حسی بزنیم
گفتم نه آبجی کسر لاتیه بدون بی حسی
رفتیم تو دکتر گفت 5 میل یداز بزن
گفتم بیخیل دکی جون رو ما اثر نداره ما عملمون بالاست
خلاصه یه چیز ریختن تو حلقومن مزه قلیون دو سیب میداد
حلاصه ما رو خوابوندن بقیه قضایا
دکی عکسو داد دستم گفت بیا کلینیک باهات حرف بزنم
اینجا نمیشه
خلاصه رفتیم کلینیک یه منبر برامون رفت و روضه ای خوند اشکبار
بماند چی گفت
فقط گفت
سعی کن خوش بگذرونی
بعدشم 3 تا دوا داد کلی پولش شد
غلاقه به خونش نرسد
حاجی ...
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید