[فرگل]

دوباره گریه های بی امونم
دوباره پلک های نیمه جونم
دوباره تا صبح ،بی تو نشستم
دوباره عهدمو با گریه بستم


دیگه نمیخوام اینجوری بمونم
دیگه نمیخوام از غمت بخونم
دیگه نمیخوام اشکامو نبینی
دیگه نمیخوام منتظر بمونم


بازم میگم که تنها من، میپوسم
بازم میگم که از غمت میسوزم
بازم میگم که اینجا رو نمیخوام
بازم میگم که دنیا رو نمیخوام


آخه چقدر بشینم و بی یار ببارم
آخه چقدر سر به دل دیوار بزارم
آخه چقدر میخوای منونبینی
آخه چقدر میخوای بهشت بشینی


یه روز میاد که باز تو رو ببینم
یه روز میاد که دستاتو بگیرم
یه روز میاد که من کفن بپوشم
یه روز میاد که چشماتو ببوسم