...اما دلم نیامد!
جز خار،برگ و باری، از حاصلم نیامد
کاری به غیر از این از،آب وگلم نیامد
خشت اجاق باران فرسود وباز جز دود
از خاک ناتوان و ناقابلم نیامد
در یاچه ی غزل؛من، اما چه سود وقتی
جز موج سنگواژه، برساحلم نیامد؟
تا همچنان تو« آن» لا ینحلم بمانی
حتا خدا سراغ این مشکلم نیامد!
پا روی عهد بگذار،از یار دست بردار
:گفتم به خویش صد بار ،اما دلم نیامد
__________________
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
|