در علم ادبیات تطبیقی و مقایسه ای ما همواره شاهد تاثیر پذیری ادبی
بین فرهنگ و ادبیات ملل مختلف هستیم.
همواره شاعران و ادبا و نویسندگان بزرگ در طی اعصار و قرون از
اندیشه های قبل از خود و یا معاصر با خود استفاده شایانی برده اند.
یكی از نمونه های بزرگ این تعامل مثبت فكری را ما بدرستی میتوانیم
در آثار گوته و بخصوص تاثیر پذیری او از حافظ جستجو كنیم.
پانصد سال پس از درگذشت حافظ در دهه دوم قرن نوزدهم ادبیات جهان و
بویژه آلمان شاهد یك واقعه بزرگ تاریخی در پهنه ادبیات بود و آن ترجمه
دیوان حافظ در سال 1814و توسط(جوزف فون هامر یور گشتال) در آلمان
بود.
در این سال گوته 75 ساله با مطالعه تر جمه این دیوان بشدت تحت تاثیر
قرار گرفت بطوریكه اثر عمیق آنرا میتوان در آثار بعدی او بالعینه
مشاهده كرد.
جوزف هامر یور گشتال شرق شناس بزرگ اتریشی بود .
ترجمه او از دیوان حافظ چندان دقیق و كامل نبود و ای بسا زیبائی متن
اصلی را بهیچوجه دارا نبود.
كاستیها و نارسائیهای متعددی در این ترجمه وجود داشت ولی همین مقدار
از برگردان اشعار حافظ انقلابی بغایت سترگ را در ذهن و نگرش همیشه
بیدار این شاعر و ادیب بزرگ آلمان از خود بجای گذاشت.
بحدی این تاثیر وسیع و گسترده بود كه گوته جوهره شعر شرقی را در اشعار
حافظ دید و هم خود را بر تحقیق و بررسی بر روی آن مصروف كرد....
...