نمایش پست تنها
  #5  
قدیمی 10-10-2007
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

درباره این منشور :



در حدود سال 1285 خورشيدي (۱۸۷۹-۱۸۸۲)به هنگام کاوشها در بابِل در ميان رودان (بين النهرين)، باستان شناس ايراني، هرمز رسام يک استوانهٔ سفالين کوچک از گل پخته (23 سانتيمتر)، يافت، که شامل يک نوشته از کوروش بزرگ بود. جنس اين استوانه از گل رس است، ۲۳ سانتى متر طول و۱۱ سانتى متر عرض دارد و در حدود۴۰ خط به زبان آكادى و به خط ميخى بابلى نوشته شده است. بررسي‌ها نشان داد که نوشته اي استوانه مربوط به سال 539 (پ.م) از سوي گوروش بزرگ پس از شكست بخت النصر و گشوده شدن شهر بابل، نويسانده شده است و به عنوان سنگ بناي يادبودي در شهر بابل قرار داده شده است. استوانه يافت شده در موزه بريتانيا در شهر لندن نگاهداري مي شود. ازسوي ديگر در سال هاي کنوني آشکار شد که بخشي از يک لوحه استوانه اي که آن را از آن نبونبيد پادشاه بابل مي دانستند، پاره اي از استوانه کوروش بزرگ است که از سطر هاي 36 تا 43 آن مي باشد. از اين رو اين قسمت که در دانشگاه ييل(Yale) آمريکا نگهداري مي شد، به موزه لندن گسيل و به استوانه اصلي پيوست گرديد. كوروش بزرگ بعد از خاتمه زمستان در اولين روز بهار، در بابل تاجگذاري كرد. شرح كامل تاج گذاري كوروش و حوادث آن دوران، به صورت مفصل توسط «گزنفون» سردار و مرد جنگي و فيلسوف و مورخ يوناني ظبط و بيان شده است .كوروش بعد از تاجگذاري، در معبد مردوك خداي بزرگ بابل، منشور آزادي نوع بشر را قرائت نمود .متن سخنراني و كتبيه كوروش تا اين اواخر نامعلوم بود. تا اينكه اكتشافات در بين النهرين از ويرانه قديم شهر «اور» كتبيه اي بدست آمد و بعد از ترجمه معلوم شد، همان متن منشور آزادي نوع بشر، كوروش ميباشد. اين لوح در حال حاضر يكي از با ارزش ترين اشياي تاريخي است كه در موزه بريتانيا از آن نگهداري مي شود. فرمان حقوق بشر كوروش يا استوانه كوروش، به عنوان كهن ترين سند كتبى از دادگسترى و مراعات حقوق بشر در تاريخ و مايه مباهات و سرافرازى ايرانيان ياد مى شود. كوروش، موسس پادشاهى ايران و آغازگر سلسله هخامنشيان، پس از تسخير بابل اعلام عفو عمومى داد؛ اديان بومى را آزاد اعلام كرد؛ براى جلب محبت مردم ميانرودان (بين انهرين) و آموزش همزيستى عقيدتى به انسان ها، مردوخ كه كهن ترين خداى بابل بود را به رسميت شناخته، در پيشگاهش كرنش كرده بر دستش بوسه زد و او را نيايش كرد و سپاس گفت. او هيچ گروه انسانى را به بردگى نگرفت و سپاهيانش را از تجاوز به مال و جان رعايا بازداشت. او تمامي ساکنين پيشين سرزمينها را گرد هم آورده و منزلگاه آنها را به ايشان بازگرداند.

اين سند به عنوان نخستين منشور حقوق بشر شناخته شده، و به سال ۱۹۷۱ ميلادي، سازمان ملل آن را به تمامي زبانهاي رسمي سازمان منتشر کرد.اين تأييدي است بر اينکه منشور آزادي بشريت که توسط کوروش بزرگ در روز تاجگذاري وي منتشر شده، مي‌تواند برتر باشد از اعلاميه حقوق بشر که توسط انقلابيون فرانسوي در اولين مجمع ملي ايشان صادر شده. اعلاميه حقوق بشر در نوع خود، در رابطه با بيان و ساختارش بسيار قابل توجه است، اما منشور آزادي که توسط پادشاه ايراني (کوروش) در ۲۳ سده پيش از آن صادر شده، به نظر معنويتر ميايد.با مقايسهٔ اعلاميه حقوق بشر مجمع ملي فرانسه و منشور تأييد شده توسط سازمان ملل، با منشور آزادي کوروش، اين آخري با در نظر گرفتن قدمت، صراحت، و رد موهومات دوران باستان در آن، باارزشتر نمود مي‌کند. اين لوح با عنوان نخستين بيانيه حقوق بشر جهاني شناخته مي شود لوح كوروش كه پس از تسخير بابل و شكست بخت النصر توسط كوروش به عنوان سنگ بناي يادبودي در شهر بابل قرار داده شده بود نخستين بيانيه حقوق بشرجهاني است كه كوروش در آن همه طوايفي را كه در زمان امپراتوري بابل به اسارت درآمده بودند آزاد و به آنها اجازه نقل مكان و زندگي آزاد در هركجاي امپراتوري خود را داد. كوروش پادشاه بزرگ ايران قوم يهود را نيز از اسارت امپراتوري بابل آزاد كرد. در اين كتبيه كوروش خود را معرفي نموده و اسم پدر، جد اول، دوم و سوم خويش را نام مي برد و اعلام مي دارد كه پادشاه ايران و پادشاه بابل و پادشاه جهات اربعه (كشورهاي اطراف ايران) مي باشد، آنگاه در مقام بيان حقوق بشر و منشور آزادي خويش اعلام مي دارد .

بر گردان منشور کوروش بزرگ نشان داد که نخستين منشور جهاني حقوق بشر را ايرانيان در سال 538 پيش از ميلاد بيان نموده و مورد اجرا گذارده اند. در سال 1348 خورشيدي (1969م)پس از گذشت 2507 سال پس از صدور فرمان مزبور، نمايندگان کشور هاي گوناگون با قرار گرفتن بر آرامگاه کوروش هخامنشي در پاسارگاد از او به عنوان نخستين پايه گذار حقوق بشر و آزادي انسان، قدرداني کردند. تاكنون يكبار در سال ۱۹۷۱ مسئولان موزه بريتانيا اين لوحه را به درخواست حكومت ايران به تهران قرض دادند كه مخالفت دولت انگليس با اين اقدام سبب بروز تنش ميان مسئولان دولتي و موزه بريتانيا شده بود. در روزگاري که کوروش بزرگ به نمايندگي ايرانيان، منشور حقوق بشر و آزادي انسان را فرستاد فخر مردمان و شاهان ديگر کشتن،سوختن و ويران کردن بود. متن اين منشور چنين است : ((منم كوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اكد، شاه چهارگوشه جهان. پسر كمبوجيه، شاه بزرگ ... نوه كورش، شاه بزرگ ... نبيره چيش پيش، شاه بزرگ. .. آنگاه كه بدون جنگ و پيكار وارد بابل شدم، همه مردم گامهاي مرا با شادماني پذيرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهرياري نشستم، مردوك خداي بزرگ، دلهاي پاك مردم بابل را متوجه من كرد... زيرا من او را ارجمند و گرامي داشتم. ارتش بزرگ من به آرامي وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاري به مردم اين شهر و اين سرزمين وارد آيد. برده داري را بر انداختم، به بدبختي هاي آنان پايان بخشيدم. وضع داخلي بابل و جايگاههاي مقدسش قلب مرا تكان داد... من فرمان دادم كه هيچكس اهالي شهر را از هستي ساقط نكند. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خداي خود آزاد باشند و آنان را نيازارند. مردوك خداي بزرگ از كردار من خشنود شد... او بركت و مهربانيش را ارزاني داشت. ما همگي شادمانه و در صلح و آشتي مقام بلندش را ستوديم... من همه شهرهايي را كه ويران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نيايشگاه هايي را كه بسته شده بود، بگشايند. همه خدايان اين نيايشگاهها را به جاهاي خود بازگرداندم. همه مردماني را كه پراكنده و آواره شده بودند، به جايگاههاي خود برگرداندم و خانه هاي ويران آنان را آباد كردم. همچنين پيكره خدايان سومر و اكد را كه نبونيد بدون واهمه از خداي بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودي مردوك خداي بزرگ و به شادي و خرمي به نيايشگاههاي خودشان بازگرداندم، باشد كه دلها شاد گردد. بشود كه خداياني كه آنان را به جايگاههاي مقدس نخستينشان بازگرداندم، هر روز در پيشگاه خداي بزرگ برايم زندگاني بلند خواستار باشند... من براي همه مردم جامعه‌اي آرام مهيا ساختم و صلح و آرامش را به تمامي مردم اعطا كردم. من به تمام سنتها, و اديان بابل و اكد و ساير كشورهاي زير فرمانم احترام مي‌‌گذارم. همه ي مردم دركشورها و سرزمينهاي زير فرمان من در انتخاب دين, كار و محل زندگي آزادند. تا زماني كه من زنده ام هيچكس اجازه ندارد اموال وداراييهاي ديگري را با زور تصاحب كند. اجازه نخواهم داد كسي ديگري را مجبور به انجام كار بدون دريافت مزد كند. هيچكس نبايد به خاطر جرمي كه اقوام يا بستگان او مرتكب شده‌اند تنبيه شود. من جلوي برده داري و برده فروشي از زن و مرد را ميگيرم و كاركنان دولت من نيز چنين كنند تا زمانيكه اين سنت زشت از روي زمين برچيده شود. شهرهاي ويران شده در آنسوي دجله و عبادتگاههاي آنها را خواهم ساخت تا ساكنين آنجا كه به بردگي به بابل آورده شده‌اند بتوانند به خانه و سرزمين خود بازگردند. )) يادآوري اين نکته ضروري است که بسياري از موارد اعلاميه جهاني حقوق بشر از قبيل برابري زن و مرد، آزادي بيان، آزادي انديشه، آزادي کار، آزادي مسافرت، آزادي در انتخاب همسر و خيلي از آزاديهاي ديگر که در منشور حقوق بشر آمده ريشه در گاتهاي زرتشت دارند .
برگرفته از: The Circle of Ancient Persian Studies
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید