نمایش پست تنها
  #16  
قدیمی 08-23-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خورشید پشت پنجره ی پلک های من
من خسته ام ! طلوع کن امشب برای من

می ریزم آنچه هست برایم به پای تو
حالا بریز هستی خود را به پای من

وقتی تو دلخوشی همه ی شهر دلخوش اند
خوش باش هم به جای خودت هم به جای من

تو انعکاس من شده ای .... کوه ها هنوزتکرار می کنند تو را در صدای من

آهسته تر ! که عشق تو جرم است - هیچ کس
در شهر نیست با خبر از ماجرای من

شاید که ای غریبه تو همزاد با منی
من ...تو ... چه قدر مثل تو هستم!! خدای من!!!
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید