نمایش پست تنها
  #6  
قدیمی 05-21-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نادر بر میگرده خونه میبینه کسی در رو باز نمیکنه ..
زنگ میزنه ... کسی باز نمیکنه ... ازهمسایه میپرسه که چند ساعت پیش راضیه رو دیده بود ..(توضیح این قسمت را جلوتر خواهم گفت)

بنابراین میره از داخل ماشین کلید رو میاره میاد داخل خونه میبینن پدر بزرگه در وضعیت بدی از تخت افتاده در حالیکه دستاش به تخت بسته بوده و نزدیک بوده بمیره ..
میره سر کشو میبنه یه مقداری پول نیست ...
دخترش رو میفرسته توی یه اتاق که جلوی چشم اون کیف دختر راضیه رو نگرده ..
میگرده و پولی توش نیست ..
راضیه و دخترش چند ساعت بعد به خونه بر میگردن ...
نادر عصبی (زیاد ! ) داد و پرخاش که کجا بودی چرا بابامو به تخت بستی ول کردی و ..
راضیه توضیح میده که به خدا یه کاری یه مشکلی پیش اومد باید میفرتم مجبور شدم ببندمش به تحت برم ...
نادر فکر میکنه کار هر روزش بوده پولو میگرفته پیرمرد زبون بسته رو میبسته به تخت و میرفته و دم دمایی که نادر برگرده اینم میومده ....

بیننده اینجا تصور میکنه که راضیه رفته بوده سونوگرافی و پیش دکتر (هنوز مطمئن نیستم اره یا نه ...اما با تعاریفی که بعدا میکنه به نظر میرسه رفته دکتر ) (شایدم رفته پیش طلبکارای شوهرش که نندازنش زندان ) ( اما این اخری نمیتونه باشه ... چرا ؟ چون
موبایلی ندیدیم داشته باشه ... و شوهرشم نمیدونسته اینجاست ... پس هیچوقت ممکن نیست یه کار اظطراری پیش اومده باشه از طرف طلبکارای شوهرش )

جر وبحث نادر و راضیه بالا میگیره ... نادر میگه چرا رفته بودی اون اتاق پشتی سر کشو ؟
میگه من نبودم و ... دعواشون میشه نادر میگه تو پول برنداشتی ؟
در واقع نادر هیچ کار غیر اخلاقی ای انجام نمیده سوال میپرسه و حق داشته ..
.دعواترشون میشه !
زنه قسم میخوره که نکرده این کارو اصلا توی اتاق نرفته ...


خلاصه راضیه رو از خونه بیرون میکنه بی اینکه هیچ اتفاقی بیفته

دوباره (الان یادم نیست دقیقا چطور شد که : ) چند دقیقه بعد در باز میمونه راضیه و دخترش میان داخل قسم میخورن که دزدی نکرده اند ..
دوباره نادر از در بیرونشون میکنه راضیه مقاومت میکنه و اصرار و طی یه اتفاق از خونه بیرون میفته

قطعا فرهادی واسه اینکه به ما بفهمونه که نادر قصدش کتک زدن یا هل دادن یا خشونت به اون زن نبوده اون صحنه رو در فیلم میاره که یکبار این زن بدون دردسر از خونه توسط نادر بیرون میشه و دفعه دوم حادثه و اتفاق بوده ..


پولی که گم شده به اندازه دستمزد یک روز راضیه بوده

دستمزد ماهانه ی اون 300 هزار تومن روزانه ش میشه 10 هزار تومن
به نظر شما با 10 هزار تومن میشه یه دکتر زنان رفت ؟ یا حتی 10 هزار تومن ارزش دزدی رو داره ؟

راضیه ادعا میکنه که بچه ش سقط شده ... بر اثر مشاجره ش با نادر و از خونه پرتش کرده بیرون و خورده به نرده ها ...
میرن بیمارستان پیشش شوهره میفهمه قضیه چیه .. دعوا ...

کار به شکایت و شکایت کاری میرسه ...
اون از این شکایت میکنه که بچه م رو کشتی این میگه بابام رو ول کرده رفته بابام دچار جراحت شده ..
برای تکمیل این شکایت نادر باباش رو میبره پزشکی قانونی اونجا ثابت کنه که جراحت داره بر اثر افتادن از تخت ...

وجدان نادر اجازه نمیده که از پدرش بی زبان و مریضش به عنوان سند و شهادت استفاده کنه پشیمون میشه و بر میگرده در حالی که در سکانسی که باباش رو در حمام داشت میشست دید که دست چپ باباش دچار جراحت شده ...

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از دانه کولانه به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید