هر برج یک دویست و شیش
« نه راه پس نه راه پیش دارم» ... به دست خود فقط یک فیش دارم
مرادم نیست فیش آب و برقم... که از آن ها به دل تشویش دارم
بُود منظورم آن فیشی که از آن... خجالت پیش قوم وخویش دارم
به پیش بچّه ام چون می گذارم... نماید قهر و گوید جیش دارم
ته هر بُرج می دانی خدایا... که در جیبم فقط (شیپیش) دارم
به جای خانه ای نقلی و زیبا ... طلبکاری قـَدر در کیش دارم
زمین و باغ اگر دارند مردم.. منم یک عمه در تجریش دارم
اگر دارند بعضی گلۀ میش...منم چشمی به رنگ میش دارم
در این بازار گرم ریش ،افسوس ... به جای رُخ ، دلی پر ریش دارم
جوابم کرده موجر تازگی ها... به نزدش گرچه پول پیش دارم
به لطف لنگه کفش همسر خود ... به روی کلـّه ام (آتیش) دارم
وجالب هست این را هم بدانید... که خیلی ترس از (آبجیش) دارم
برای حیف و میل پول هایم ... دو تا فرزند چون( سیریش) دارم
والبته به این علت سریشند ... که بـُرجی یک دویست و( شیش) دارم
(دویستا) اسکناس سبز ِ خوشگل ...و شیش تا هم از آن ( آبیش ) دارم
بیا « جاوید » با من همسفر شو... که خیلی صحنه ها در پیش دارم
|