نمایش پست تنها
  #102  
قدیمی 12-16-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


رمانتيسم

نهضت رمانتيسم زائيده تمدن صنعتي و پيشرفت طبقه متوسط در سده نوزدهم است. زيرا توده پيشرفته سده نوزده اروپا ديگر نمي توانست سنت هاي ملوك الطوايفي (فئوداليسم) و كلاسيسيسم را گردن نهد. از اين رو به نويسندگان و هنرمنداني نياز داشت كه به دلخواه خويشتن و پندارهاي بي بند و بار خود خامه بدست گيرند بنابراين شايسته است رمانتيسم را يك مكتب انقلابي و ناقص سنت هاي كلاسيسيسم دانست.
اين نهضت از ميانه هاي سده هجده اوج گرفت و بالا رفت؛ تاجائي كه آخرهاي اين سده و سرتاسر سده نوزده؛ جهان هنر ادب و انديشه را جولانگاه خويش ساخت.


«نواميس» از سرودهاي رمانتيك بدينگونه ياد مي نمايد:
هنري است كه همه چيز را به شيوه دل انگيزي شگفت آور مي سازد؛ هنري كه همه چيز را در فاصله هاي دور قرار مي دهد بي آنكه از رنگ آشنا و دل فريب آنها بكاهد.
رمانتيك ها به روياها و انديشه هاي خود بيش از هر انگيزه طبيعي و غير طبيعي ديگر پروا داشتند وآنچه مي سرودند و مي نوشتند جلوه هائي از جهان ناشناخته و دور دست انديشه و پندار بود. آنها برعكس كلاسيست ها هرگز به خود نمي پرداختند؛ بلكه همواره به فرمان احساس و انديشه گوش مي سپردند.
خيال پردازان سده نوزده هيچگاه توده خود را آنگونه كه بود نقاشي نمي كردند؛ بلكه آنچنان كه مي خواستند باشد مجسم مي ساختند؛ از اين رو مكتب رومانتيسم دربرابر رئاليسم جاي مي گيرد. هنرمند رمانتيك توده خود را دشمن ميدارد و چون از زندگي در اجتماع خويش گريزان است؛ به دامن خيال ها و انديشه هاي خويش پناه مي برد و به دوران هاي باستاني (بويژه سده هاي ميانه) و روزگار كودكي و سرزمين آرزو و تنهائي باز مي گردد .
از سوي ديگر جنبش رمانتيسم را بايد فرياد خشم اعتراض بر ضد بندگي انسان؛ كشاكش هاي سرمايه داري برگرداندن شهرها به اردوگاه هاي كارگري و بدبختي و سرانجام برضد صنعتگران سرمايه دار دانست؛ نمونه برجسته اي از اين فريادها را مي توان در شعرهاي شيرين و بي پيرايه ويليام «وردزورث» سراينده رمانتيك انگليس جستجو كرد. از آنجا كه بنياد رمانتيسم با ايده آليسم هماهنگي نزديك و شناخته دارد.
هنرمند رمانتيك زندگي و اجتماع را زائيده انديشه مي داند برخلاف رئاليست ها؛ دگرگوني و چگونگي هاي توده را وابسته به دگرگوني هاي انديشه بشري مي شمارد.




مي توان پيشوايان اين مكتب را در فرانسه استاندال: ويكتور هوگو؛ شاتو بريان و در انگلستان وردزورث؛ لردبايرون و در آلمان گوته و در روسيه يوشكين و گوگول دانست.
ديباچه هوگو بر نمايشنامه «كرمول » خود در حقيقت مرام نامه جنبش رمانتيسم گرديد و همو با عرضه داشتن شاهكار جاودان خود «بينوايان» رهبري اين مكتب را از آن خويش ساخت. در پايان مي بايست ناگفته نگذارد كه گرچه اين جنبش ديرگاهي درخشيدن گرفت و ستارگان روز افزوني چون هوگو؛ گوته و بايرون برسينه آن خودنمايي و تابندگي كردند ولي سرانجام با آزادي بي بند وبار خود و پديد آوردن جنبش هاي ديگري همچون سمبوليسم و سوررئاليسم هنر را به تباهي كشانيد.


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید