نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 09-10-2014
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض بياييد كمي هم باهم خجالت بكشيم!

اي كاش ميشد كه مثل هنر نقاشي ، كه هر كدام به نوعي طرحي را
سمبل و نقشي را ترسيم مي كنيم كمي هم به اتفاق هم بلد بوديم
تا خجالت بكشيم !!!
خجالت بكشيم از اينكه همگي در كنار هم باعث شده ايم كه حتي ابتدايي
ترين مفاهيم قوانين راهنمايي و رانندگي هم دچار تغييرات شگرفي شوند!
خجالت بكشيم از اينكه همشهري ما از ترس سرعت غير مجاز ما مجبور
است با روشن شدن چراغ زرد همچنان در وسط تقاطع بتازد تا احيانا با ما
برخورد مرگباري نداشته باشد!!!
خجالت بكشيم از اينكه صداي ترمز ناگهاني اتومبيل ما درون محوطه مجتمع
مسكوني و كشيده شدن لاستيكها بر روي اسفالت خواب و آسايش را از مردم
سلب مي كند .
خجالت بكشيم از اينكه بعد از 6 ساعت مهماني در خانه پسر خاله ساعت 2
نصفه شب با بوقهاي ممتد از او خداحافظي مي كنيم .
خجالت بكشيم ازاينكه به خاطر كمبود گوشت مرغ از سر و كول هم بالا مي رويم
و ركيك ترين فحشها را نثار هم مي كنيم
خجالت بكشيم از اينكه وقتي روغن نباتي كم ياب مي شود از انبارهاي خودمان
حلبي هاي انبار شده روغن نباتي كشف مي شود
خجالت بكشيم از اينكه برگه هاي نوبتي كه توي بانكها صادر مي شود را فرش
زير پاي خود و ديگر مشتري هاي بانك قرار داده ايم تا با عبور از كنار آنها رقص
زيبايي را بر برگه هاي نوبت بانكي مستولي سازيم تا چه بسا فضاي شاعرانه اي
هم بر محيط بانك حاكم شود !!!
خجالت بكشيم از ...
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از فرانک سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید