نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 07-25-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

یه دیس پر گوجه فرنگی اورد ، گذاشت رو میز
خیلی قرمز بودن ، خیلیم آبدار به نظر میرسیدن
فکر کنم میخواست گند بزنه به کل لباسم
هرجور هم حساب میکردی بازم یه گوجهء دوزاری مزخرف گرفت دستش برای پذیرایی
وردسا رو از زیر میز برداشت گذاشت جلوی من و فرشته کوچولو
به من تعارف کرد بخورم
ابلهانه بود ، ساعت سهء شب اومدم خونهء یه آقا شیدا ، اونم بهم گوجه تعارف میکنه بخورم
با بی میلی یکی برداشتم گذاشتم تو وردس ، فقط برا اینکه ناراحت نشه
خیلی برام مهمه ادما ازم ناراحت هستن یا نه ، اخلاقم همیشه سگی هست
اما بازم با این اخلاق مزخرف دوست دارم ادما ازم ناراحت نباشن
یه اخلاق سگی داشته باشی و دوست داشته باشی کل ملت از تو خوششون بیاد
باید خیلی رو داشته باشی ، من خیلی پر رو هستم
اما حالا که خودمون دوتا هستیم ، خوششون نیومد هم نیومد ، فقط بدشون نیاد
فرشته کوچولو سه تا برداشت ، اون هیچوقت شکمو نبود
اصلا معلوم نیست امشب چرا اینطوری میشه
تا آخرش چیزای مزخرف عجیب پشت هم ردیف میشن
با طعنه پرسیدم : گوجه های باغ خودت هست ؟
خیلی ساده جواب داد ( ادم خنگ ، حتی طعنهء من رو هم نفهمید ) : بله ، مزه اش با همهء گوجه ها فرق داره
میخواستم بلند بخندم ، جلو خودم رو گرفتم ، نیشم تا کجا باز شد ،
پسرهء دوزاری ، گوجه ، گوجه هست دیگه ،
چجوری مزه اش با گوجه های دیگه فرق میکنه ؟ ، یعنی مزه موز میده ،
یا مزه سیب ، یا اناناس ... حرف از این مزخرفتر نشنیده بودم
گفتم : خوب باشه ، حتما فرق داره ، ( طعنهء حرفم اینبار درجه اش خیلی رفت بالا )
یه لب خند مسخره انداخت گوشهء لبش و گفت : شما یه گاز بزن
منم دیدم خیلی داره سه میشه ، این فرشته کوچولو هم یکی از گوجه هاش رو کامل خورده
تو دستش هم گوجه دومی هست و داره گازای کوچیک و بازمزه میزنه و نیم نگاهی هم به گوجه سومی داره
خیلی با مزه گوجه میخورد ، اون که اصلا غذا نمیخورد
یادم نمیاد هیچوقت غذا خورده باشه ،
ولی داشت با چه سرعتی گوجه ها رو گاز میزد
چند تا از دونه های قرمز گوجه هم اینور و اونور لپش اویزون بود
،
گوجه رو از تو بشقابم برداشتم ، خنده دار بود ،
اوردم طرف دهنم و یه گاز زدم
تا حالا دیدی یکی تو یه ثانیه مات بشه
قیافه دوزاری منو هم ، همونجوری تصور کن
مات شدم ،
یه مزه ای که چجور برات بگم ؟
خیلی خاص ، خیلی خاص ، خیلی خاص
یه گاز دیگه زدم
گوجهء مزخرف داشت منو دیونه میکرد
هر چیزی که خیلی خاص باشه منو دیونه میکنه
گوجهء مزخرف ...
خیلی خوشمزه بود ،
تا آخرش خوردم ، یکی دیگه برداشتم
اونم تا آخرش با گازای کوچیک خوردم
دلم نمیومد زود تموم شه
تازه فهمیدم چرا فرشته کوچولو گازاش انقده کوچیکه
چیزای خاص رو باید آروم آروم تموم کنی
تا لذت همه قسمتاش رو برده باشی
خاک تو سر هرچی میوه خارجی
خاک تو سر هرچی معجون گرون قیمت
خاک تو سر هر چی کافی شاپ و آیس تک ، پوپک ؛ ...
یه مزه ای که هیچ جا نمیتونستی بچشی
یا حداقل من نتونستم بچشم
خیلی حال کردم باهاش
گفتم : چی کار کردی پسر ؟ ، خیلی خوشمزه اس ، چجوری این مزه رو به خودش گرفته ؟
یکم قیافه جدی احمقانه به خودش گرفت و گفت :
-: با عشق خاکش رو شخم زدم ، با عشق بذرشو پاشوندم ،با عشق اب دادم ، با عشق هرس کردم ؛ با عشق چیدم
پسرهء دوزاری ، من میگم چیکار کردی ، مزخرف تحویلم میده
حوصله بحث با اون رو نداشتم ، وقتی که حوصله بحث ندارم
هر مزخرفی رو بهم بگن ، میگم خوب باشه
گفتم : خوب باشه ، حالا با عشق پاشو برو یه دیس دیگه بردار بیار ،
خندید و گفت : باشه ،
رفت سمت اتاق روبه رویی ،
نزدیکای در بود که پرسید : با موسیقی میونت خوبه ؟
یه کار کرد که قبل از رسیدن به آخرش خوشم اومد ، همین کار بود
پرسیدن در مورد موسیقی
گفتم : اره ، یه چی بذار اخر شبی یکم بریم تو فاز شب زنده دارا
رفت اون اتاق
چند ثاینه نشد که یه موسیقی ،...
نمیدونی چی بود ، خیلی توپ بود
در حد آخر آرامش
فرشته کوچولو بلند شد
شروع کرد به باله رقصیدن
یکم بلند گفت : شیدا میای با هم برقصیم ؟
-: اره ، صبر کن
یه دیس دیگه گوجه فرنگی گذاشت رو میز
رفت دست فرشته کوچولو رو گرفت
مثل این فیلم خارجیا
رفتن وسط اتاق
شروع کردن به رقصیدن
خیلی توپ میرقصیدن
پسرهء دوزاری اینجور رقصیدن رو از کجا یاد گرفته بود ؟
با یه من ریش ،
تموم اتاق داشتن به رقصیدن این دو تا نگاه میکردن
از هر گوشه ای یکی یه صدایی میداد که آفرین
باور کن
حتی اون شومینهء قدیمی
هر چند دقیقه یه بار
یه بار بلند میگفت آفرین
خیلی گرم بود ،
خیلی گرم ،
من هر وقت زیاد هیجان زده میشم ، داغ میکنم
تازه فهمیدم با این وضع هنوز کلاه دیزلیم سرم هست
کلاه رو از سرم برداشتم
کله ام خیس خیس بود
بیخیال خیسی کله
شب قشنگ تر از این نمیتونست بشه
اگه میتونست ، حتما میشد
گوجه ای گاز بزنی که تا حالا مزه اش هیچجا نبوده
آهنگی بشنوی که فقط برای تو ساخته باشن
من معتقدم از چیزی که خیلی خیلی خوشت میاد ، اون رو برای تو ساختن
فقط باید از اون خیلی خیلی خوشت بیاد
و دو نفر اون وسط جوری میرقصن
که چشات چهارتا میشه موقع دیدن رقصشون
پسرهء دوزاری باحال
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید